واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
سرگرمی های قدیمی؛
بازی های خاطره انگیز روزهای کودکی
سلام و خدا قوت، مطلب امروز رو اختصاص مي ديم به سرگرمي هاي خاص و گاهي خلاقانه روزهاي کودکي و وسايلي که باهاشون سرگرم مي شديم.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله : خداوند جوانى كه جوانى اش را در اطاعت از او بگذراند دوست دارد. به گزارش سرویس خانواده جام نیوز، تو روزهاي کودکي ما فقط با «يک قل دوقل»، «هفت سنگ» و «خاله بازي» سرگرم نمي شديم. يکسري تفريحات کودکانه بود که خيلي عجيب بود، يعني الان عجيب محسوب ميشه، اما اون موقع براي خودش عالمي داشت. يکيش اون قايق حلبي هايي که روي آب حوض با چوب کبريت روشن مي شد؛ اگه يک بچه اي از اونا داشت در حد جت اسکي الان پز مي داد. البته کمتر کسي روشن شدن اون قايق هاي زشت رو به چشم ديده بود، اما در کل کلاس داشت ديگه! يکي ديگه از وسايل سرگرمي در روزهاي کودکي ما جاسوئيچي هاي موزيکالي بود که باتري هاش زود تموم مي شد! کليدهاي رنگارنگ روي اون جاسوئيچي ها به ما کمک مي کرد با کيفيت مزخرفي سمفوني هاي بتهوون و موتزارت رو گوش بديم. يک ليزرهايي هم بود که تو دهه 70 اومد، اون موقع ملت باهاش پز مي دادن، اما از کاربردش خبر نداشتن تا اين که از چند سال قبل تو استاديوم هاي فوتبال کاربردش زمان کرنر و پنالتي مشخص شد يعني انداختن نور توي صورت دروازه بان حريف! وسايل بالا، ابزارهاي فخر فروشي بودن حالا لابه لاي پز دادن ها کمي هم تفريح باهاشون مي کرديم. يک سري وسايل بودن که سرکاري بودن، مثل انگشتر آب پاش! آدامس ترقه اي، چيپس استوانه اي که از داخلش يک کله کوچولوي فنردار مي پريد بيرون! اين جور وسايل که الانم کمابيش پيدا ميشن به ما کمک مي کردن ديگران رو به مرز سکته خفيف برسونيم و لذت ببريم!! اما يک سري تفريحات خلاقانه هم داشتيم که ابزارهاي ساده اي مي طلبيد. مثل اوريگامي هاي ساده اي که بهش مي گفتيم نمکدون و ابزار فال گرفتن بودن!! با کاغذ غير از نمکدون خيلي چيزها درست مي کرديم و خودمون رو سرگرم مي کرديم، از جمله قيف براي تخمه، موشک، کلت، کيف و... کلت ها از همه باحال تر بودن. يک وقت هايي هم کاغذها رو مثل مثلث درست مي کرديم که با حرکت دست يک صداي جالبي ازشون متصاعد مي شد. اما يکسري تفريحات سالم هم داشتيم که ابزارش خونه و وسايلش بود. مثل پريدن روي رختخواب ها! خيلي هيجان انگيز بود در حد صعود از ديواره صخره نوردي. اون وقت ها که از اشکاف تو خونه ها خبري نبود اين تفريح شيرين معمولاً با اندکي دورخيز به سمت جايگاه مخصوص رختخواب ها شروع مي شد، بعدش مي پريديم روي اون ها، در نهايت همه اش چپه مي شد روي ما، مامان خبردار مي شد و ... يکي از راه هاي کم خطر براي اين که هم تفريح کنيم هم کتک نخوريم، اين بود که شب ها بريم سراغ رختخواب ها، چون قرار بود ازشون استفاده بشه و مامان ها استرس اومدن مهمون و نامرتب شدن خونه رو نداشتن. فوقش مي گفتن الان مي افتي گردنت ميشکنه، حالا خود داني! وقتي مي پريديم روي رختخواب ها و رومون چپه مي شدن خيلي حس باحالي داشتيم، همين طور الکي غلت مي زديم و ذوق مي کرديم. البته پريدن روي رختخواب مهمون ها که مجازاتش سنگين بود و هر کسي جيگر اين کار رو نداشت، اما رختخواب هاشون هميشه بوي ترکيب ناکي از نو بودن و نفتالين داشتن. در اين بين نبايد از حس خوب بارفيکس رفتن با چارچوب در گذشت. يا گذاشتن پاها روي چارچوب در و بالا رفتن از اون قسمت! راستي سري جديد خاطره بازي هم به زودي تموم ميشه، حدود دو هفته ديگه در خدمت شما هستيم، عوضش سعي مي کنيم در اين دوهفته باقي مونده، مطالب بيشتر و متنوع تري رو تقديم کنيم. سيد مصطفي صابری/ 2014
۲۰/۰۳/۱۳۹۴ - ۱۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]