واضح آرشیو وب فارسی:الف: رویای بی تعبیر
حمیدرضا امیدی سرور؛ ۱۹ خرداد ۱۳۹۴
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۰۳
نوسازی سیاسی در عصر مشروطهنوشته: حسن قاضی مرادیناشر: کتاب آمه، چاپ دوم (اول ناشر)۱۳۹۱۳۱۰ صفحه ؛ ۹۳۰۰ توماناین کتاب را فروشگاه اینترنتی شهر کتاب تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکند، در صورت تمایل در اینجا کلیک کنید.*****نوسازی، مدرنیته، تجددخواهی و... از جمله واژگان (یا مفاهیم) بسیار کلیدی و مهمی هستند که در طول تاریخ معاصر بیش از هر واژه دیگری مورد کجفهمی قرارگرفته و از همین سبب مناقشهانگیز نیز شدهاند. عدم درک درست این مفاهیم باعث شده که برای بسیاری تجددخواهی معادل غربزدگی قرارگرفته و نوسازی نیز غربگرایی نامیده شده و سرانجام نیز بدون درک مقتضیات زمانه یکسره به نفی آنها برخیزند.اما حقیقت اینجاست که نه تجددخواهی یکسره به معنای غربزدگی است و نه نوسازی بهتمامی غربگرایی معنی میدهد. نوسازی درواقع فرایند تغییراتی اجتماعی است که بر مبنای مدرنیته و باهدف رسیدن به جامعهای مدرن و توسعهیافته شکل میگیرد. البته باید اذعان داشت که نوسازی در ایران با نگاه به غرب مطرحشده؛ هم از سوی کسانی که بهعنوان نخستین محصلین ایرانی به غرب رفتند و هم از سوی آنها که بهعنوان مأموران دولت بخت سفر به آنسوی مرزها را داشتند و در سفرهایشان از پیشرفتهای آن سامان سخن گفتند و نهایتاً هم توسط اندیشمندانی که به جهت آشنایی نسبی با مبانی فکری، فرهنگی و سیاسی کشورهای پیشرفته از نحوه اداره دولت و مملکتداری جدید سخن گفتند. همچنین نباید از این نکته غافل شد که آنها موفقیتهای کشورهای فرنگی را دیده بودند و بهزعم خود به دنبال راهی میگشتند که مسیر پیموده شده توسط آنها که بهتدریج طی شده بود درزمانی کوتاه پشت سر گذاشته شود؛ غافل از آنکه در آن سرزمینها در ادامه رنسانس تجربه مدرنیته با ماهیتی درونی و یکپارچه جهان غرب را از مرحلهای به مرحلهای دیگر رهنمون میساخت، به عبارتی فرایند نوسازی یک دوره گذرا برای قدم گذاردن در جهان مدرن بود که به شکلی درونی و ابعادی فراگیر، مرحلهبهمرحله پیشآمده و به شرایط و پیشرفتهای آن روز رسیده بود.در اواسط قرن نوزدهم جوامع غیر غربی نیز هر یک به طریقی با آگاهی از دستاوردهای مدرنیته در زندگی جوامع غربی کوشیدند با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات خاص حاکم بر کشور خود به سمت مدرن شدن گام بردارند. برای این منظور نیازمند پارهای تغییرات و اصلاحات عملی سیاسی بودند که از آن بهعنوان نوسازی یاد میشود. این نوسازی در روسیه تزاری گرفته تا امپراتوری عثمانی، ایران و حتی مصر و... دیده میشود و در هریک از سرزمینها نیز با توجه به ویژگیهای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسیشان با فرازوفرود و سرانجام گوناگونی روبهرو شدند.این رخ دادها در ایران تقریباً همزمان بود با عصر مشروطه، به لحاظ فکری و تئوریک چند دهه پیش از خیزش جریان مشروطه در کتابها، رسالهها و نشریات مطرحشده و سرانجام نیز در قالب خیزشهای مردمی شکل عملی به خود گرفت و... موضوع کتاب نوسازی سیاسی در عصر مشروطه ایران نوشته حسن قاضی مرادی نیز بررسی و تجزیه تحلیل همین تغییرات و اصلاحاتی ست که در دوران مشروطه ایران به نیت گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن انجامشده است. بهعنوان پیشفرضی مهم پیش از ورود به این بحث باید توجه داشت که اگر تجددخواهی را بعد فکری جریانی بدانیم که خواستار ترقی و پیشرفت ایران در اثر آگاهی از عقبماندگیهای ایران از غرب بوده است؛ نوسازی آن جنبه از اقدامات اصلاحی است که برای کاستن از این فاصله و جبران عقبماندگیها انجامشده است. قاضی مرادی نیز در ابتدای کتاب به تبیین این مسئله که نقش مهمی در دریافت محتوای کتاب دارد پرداخته و سپس به ارتباط متقابل این دو جنبه نیز نگاهی گذرا میاندازد. نویسنده کتاب در این رابطه اشاره به دیدگاههای صاحبنظران ایرانی (از گذشته دور تا دهههای اخیر) درزمینهٔ نحوه رویارویی با مدرنیته از قلم نینداخته و مروری تقریباً کامل بر آراء و افکار آنها دارد.باید توجه داشت که نوسازی در ایران ابعاد گوناگونی داشته است که مهمترین آن نوسازی سیاسی بوده که مشخصاً با رویکرد اصلاحگرایانه در حوزه سیاسی کشور انجامشده است. در این رهگذر اگرچه میرزا فتحعلی آخوندزاده، طالبوف تبریزی، میرزا ملکم خان یا میرزا آقا خان کرمانی و... بهعنوان چهرههای فکری جریان تجددخواهی در ایران صاحبنام شدهاند. اما سیاست مردان اصلاح گری همانند شاهزاده عباس میرزا، امیرکبیر، میرزا حسینخان سپهسالار و... نیز نخستین گامهای را در رابطه مدرنیزاسیون برداشتهاند.قاضی مرادی با این فرض قرین به واقعیت ساختار کتاب را طراحی کرده است که نقطه آغاز تاریخ تجدد و نوسازی در ایران عصر مشروطه نیست بلکه فصلی مهم و چهبسا مهمترین فصل از این تاریخ به شمار میرود. بنابراین میتوان گفت کتاب حاضر برای پرداختن به تاریخ نوسازی ایران مهمترین بخش آن را برگزیده است، فصلی که برخلاف گذشته اقدامات اصلاحگرایانه از جنبه فردی و نظری آن خارجشده و شکلی جمعی و عملیتر پیدا میکند. و در عصر مشروطه سطح بلوغ فکری مردم به حدی رسیده است.که برای به سرانجام رساندن این اقدامات اصلاحگرایانه به لحاظ اجتماعی نیز وارد میدان شوند و حتی بعد از به توپ بسته شدن مجلس و تحکیم استبداد محمدعلی شاهی به مدد مجاهدانی بیایند که بساط استبداد محمدعلی شاه را برچیده و او را از کشور بیرون راندند.کتاب نوسازی سیاسی در عصر مشروطه در دو فصل نوشتهشده است فصل نخست برای روشن شدن بحث و تبیین آنچه کتاب قصد پرداختن به آن را دارد، به ماجرای گذار از جامعه سنتی به جامعه متجدد، در جوامع غیرغربی اختصاصیافته است. در واقع فصل نخست کتاب پروژه نوسازی در جوامع غربی را موردتوجه قرار داده و افقی از آنچه دیگر کشورها به هنگام نوسازی در پیش رو داشتند در برابر خواننده قرار دهد.در بخش دوم کتاب که بخش اصلی کتاب محسوب میشود قاضی مرادی به سراغ جامعه ایران میآید و میکوشد اندیشه و عمل گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن را در عصر مشروطه موردتوجه قرار دهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 152]