تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):اگر مردم تعقل می کردند و مرگ را تصور می کردند، دنيا ويرانه مى‏شد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830487314




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«جستارهایی در منش آیت‌الله آخوند همدانی» در گفت‌وگو با حجت الاسلام احمد علی مروج اعلامیه‌های امام را به من می‌داد تا تکثیر کنم


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: «جستارهایی در منش آیت‌الله آخوند همدانی» در گفت‌وگو با حجت الاسلام احمد علی مروج
اعلامیه‌های امام را به من می‌داد تا تکثیر کنم
آخوند همدانی، فقیهی آگاه و محیط بر معارف اسلامی و فوق‌العاده اهل مطالعه بود و ما هر سؤالی که از ایشان می‌پرسیدیم، قبل و بعد آن را هم برای ما توضیح می‌داد که حقیقتاً نعمت بزرگی بود. بسیار باهوش، تیزبین و موقع‌شناس بود.

خبرگزاری فارس: اعلامیه‌های امام را به من می‌داد تا تکثیر کنم



به گزارش خبرگزاری فارس، آنچه پیش روی دارید، بخشی از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین احمدعلی مروج، از استاد خویش آیت الله العظمی آخوند ملاعلی همدانی است و طبعاً می تواند ابعاد اجتماعی و سیاسی کارنامه آن بزرگ را که در حجاب غفلت قرار گرفته، بیشتر روشن سازد. امید آنکه مقبول افتد. *طبعاً سؤال آغازین ما، پرسش از چگونگی آشنایی شما با استادتان مرحوم آیت الله العظمی آخوند همدانی است؟ بسم الله الرحمن الرحیم. بنده ابتدا در حوزه علمیه همدان در مدرسه مرحوم آقای دامغانی تحصیل می‌کردم، ولی در سال سوم جذب مدرسه آخوند شدم که برایم کشش بیشتری داشت. ایشان هم به ما لطف می‌کرد و کم‌کم جزو ارادتمندان و اطرافیانشان شدم و از درس و محضر ایشان کسب فیض کردم. بعد هم که ایشان کتابخانه‌ای را تأسیس کرد و فرمود: در آنجا مشغول کار شوم. * از نظر شما ویژگیهای بارز شخصیتی ایشان کدامند؟ مرحوم آخوند همدانی، فقیهی آگاه و محیط بر معارف اسلامی و فوق‌العاده اهل مطالعه بود و ما هر سؤالی که از ایشان می‌پرسیدیم، قبل و بعد آن را هم برای ما توضیح می‌داد که حقیقتاً نعمت بزرگی بود. بسیار باهوش، تیزبین و موقع‌شناس بود و هر کسی که با ایشان برخورد می‌کرد، بلافاصله سطح علمی و شخصیتی او را تشخیص می‌داد و به همان تناسب با او رفتار و از او پذیرایی می‌کرد. اگر اهل علم و مجتهد بود، با او مسائل فقهی را مطرح می‌کرد. اگر طلبه بود کمکش می‌کرد و به سؤالاتش پاسخ می‌داد. اگر از بزرگان و خاندانهای عالی‌مقام بود و احترام خاصی داشت، ایشان به تناسب شأن و جایگاه علمی و اجتماعی افراد با آنان برخورد می‌کرد. *برخورد ایشان با جوانان و طلبه‌های جوان چگونه بود؟ در این نوع برخوردها، ایشان از چه شیوه ای بیشتر استفاده می کردند؟ همراه با شفقت و دلسوزی فراوان. مرجع و ملجأ جوان‌ها بود و هر کمکی که از دستش برمی‌آمد می‌کرد. ایشان بسیار مهربان و سخی بود و همیشه می‌فرمود: هر چه را که خدا به من برساند، به اینها می‌دهم! در نتیجه بذل‌های ایشان، فقط محدود به دادن شهریه نمی‌شد. فوق‌العاده مهربان و متواضع بود. همیشه از خانه تا حوزه را پیاده می‌آمد تا مردم بدون آداب و ترتیبی، بتوانند با ایشان حرف بزنند و مشکلاتشان را بگویند. هر وقت هم طلبه‌ای می‌خواست پشت سر ایشان راه بیفتد، از او می‌خواستند همراهی‌شان نکند! از تشریفات بری بود و به همین دلیل مردم شیفته ایشان بودند و اگر کسی سؤالی می‌پرسید، با حوصله و دقت تمام پاسخ می‌داد و تا طرف مطلب را نمی‌فهمید، رها نمی‌کرد. اگر کسی در کاری کوتاهی می‌کرد، می‌فرمود: شکایت نکنید، به‌جای گله و شکایت با مهربانی و دلسوزی در صدد رفع معایب باشید. ایشان از لحاظ اخلاقی از هر نظر ممتاز بود. * چه چیزهایی موجبات انبساط خاطر ایشان را فراهم می‌ساخت؟ تلاوت زیبای قرآن و خوب درس خواندن طلبه‌ها. ایشان به‌ قدری خوش‌اخلاق بود که حتی وقتی هم انسان را تنبیه می‌کرد، حلاوت آن تنبیه، تا آخر عمر از یاد انسان نمی‌رفت! هرگز نمی‌خواستند کسی در چشمشان کوچک شود و اهل چشم‌پوشی فراوان بودند. * اشاره کردید مسئولیت کتابخانه حوزه با شما بود. چه شد این مسئولیت را به عهده شما گذاشتند؟ ایشان بسیار به کتاب علاقه داشت و اغلب کتابها را هم خوانده بود، لذا ضرورت کتابخانه را برای حوزه خیلی خوب درک می‌کرد. ابتدا مدرسه و حوزه همدان جای مخروبه‌ اولیه بود. ایشان که از قم آمد، آنجا را بازسازی کرد. بعد هم هر یک از آقایان علما که از دنیا می‌رفتند، کتابهایشان را برای کتابخانه حوزه می‌خرید و لذا بخش نسخ خطی این کتابخانه، بسیار غنی شد. ایشان تا زنده بودند، کتابخانه حدود 15 هزار جلد کتاب داشت که بسیار موجب شادی و بهجت ایشان می‌شد. بنده خودم، کتابهای کتابخانه‌ام را به جناب آیت‌الله مکارم شیرازی دادم و ایشان هم به کتابخانه مدرسه مرحوم آخوند هدیه کردند. قابل ذکر است نسخ خطی این کتابخانه، مخصوصاً خط علامه مجلسی بسیار ارزشمند هستند. * درباره این کتاب توضیح می‌دهید؟ بله، این کتاب را علامه مجلسی از پول موقوفه تهیه کرده و وقف‌نامه آن را به خط خود نوشته است. خود مرحوم آخوند در منزل حدود سه هزار جلد کتاب داشتند و می‌فرمودند: می‌خواهم اینها تنظیم شوند. چون بعضیهایشان را نمی‌توانم پیدا کنم. بنده رفتم و در ظرف دو هفته کتاب‌ها را تنظیم کردم و طبق فرمایش خودشان تکراریها را جدا کردم تا بعد به کتابخانه مدرسه اضافه کنم. در بین این سه هزار جلد، 300، 400 نسخه خطی بودند. *چرا از خود ایشان اثر و تألیفی به‌جا نمانده است؟ منزل ایشان مخروبه بود و معماری که ارادت فراوانی به ایشان داشت، از ما خواست راضی‌شان کنیم خانه را تعمیر کند. ما هم به سختی ایشان را راضی کردیم و آن معمار خانه‌ای را در خیابان شکریه به ایشان داد که موقتاً در آنجا زندگی کنند تا خودش خانه را تعمیر کند. مرحوم آخوند بیمار شد و اطرافیان ایشان را برای معالجه به لندن بردند و ایشان در آنجا رحلت کرد. خانواده ایشان هم پس از فوتشان، به‌جای اینکه کتابها را به حوزه بدهند، فروختند! و متأسفانه آن نسخه‌های ارزشمند خطی و نیز ده دوازده تألیف ایشان از دست رفت. * نحوه تدریس ایشان چگونه بود و با سایر مدرسین و علما چه تفاوتهایی داشت؟ ایشان به‌قدری مطالب را شیرین و صحیح بیان می‌کرد که شاگرد همه مطالب را کامل می‌فهمید و اشکالی برایش باقی نمی‌ماند. ایشان به هر سؤالی با احاطه کامل علمی پاسخ می‌داد و حقیقتاً ممتاز بود. * از نظر شما دلیل محبوبیت گسترده و عمیق ایشان پس از بیش از 30 سال از رحلتشان چیست؟ علت را باید در اخلاق کریمه ایشان جستجو کرد. هرگز کسی را آزرده خاطر نکرد. قدرت عجیبی داشت و امکان نداشت و امکان نداشت به اداره یا سازمانی زنگ بزند و بخواهد مشکل فردی را حل کنند و آنها اجابت نکنند. یک بار آقای یاسینی که از منبریهای آن زمان بود از تهران به همدان آمد و مأمورین ایشان را دستگیر کردند. مرحوم آخوند به بنده فرمود: می‌روی و به اداره امنیت تلفن می‌زنی و می‌گویی از طرف فلانی آمده‌ام و ایشان منتظر مهمانش است! همین کار را کردم و رئیس ساواک گفت: هنوز ایشان را نزد من نیاورده‌اند! هر وقت آوردند چشم! اطاعت امر می‌کنم. ایشان به‌قدری قدرت و نفوذ معنوی داشت که امکان نداشت حرفش اطاعت نشود، به همین دلیل رژیم مانده بود چگونه جلوی این نفوذ را بگیرد. *به نظر شما چرا با اینکه در حد مرجعیت بود رساله‌ای منتشر نکرد؟ همیشه در برابر اصرار دیگران می‌فرمود این همه رساله هست. چه نیازی به رساله جدید؟ به رساله‌های آقایان مراجع عمل کنید و از اسراف و هزینه بیهوده بپرهیزید. * ولی مقلد زیاد داشتند. این طور نیست؟ بله، حضوری پاسخ سؤالات مردم را می‌دادند. گاهی هم داماد ایشان که فاضل بود، فتاوی ایشان را به مردم می‌گفت. * جنبه سیاسی و مبارزاتی ایشان، از نظر شما که ملازم همیشگی‌شان بودید، چگونه است؟ بسیاری از مبارزان سرشناس از جمله شهید آیت الله مفتح، آیت‌الله نوری همدانی، آیت‌الله صابری و... از شاگردان ایشان بودند. از امام هم بسیار تمجید می‌کرد و می‌فرمود: امام از همان دوران طلبگی به وضعیت اداره حوزه، اعتراض داشتند. ایشان از اغلب فتواهای امام تمجید می‌کرد. *در قبال طلبه‌های مبارز و انقلابی چه رویکردی داشتند؟ ایشان از هر حرکت ضد رژیمی در بین طلبه‌ها حمایت می‌کرد. همیشه اعلامیه‌ها و تلگرافهای امام را به من می‌داد که رونویسی یا تکثیر کنم. نام ایشان در پایین بسیاری از اعلامیه‌ها هست. یادم هست قرآن آریامهری که چاپ شد، از ساواک آمدند و گفتند: می‌خواهیم قرآن به حوزه بیاوریم. ایشان فرمود: بیاورید! گفتند: باید به استقبال بیایید و طی مراسمی قرآنها را تحویل بگیرید. مرحوم آخوند فرمود: هیچ از این خبرها نیست! آنها فشار را زیاد کردند و ایشان فرمود: پس در همدان نمی‌مانم و به تهران هجرت می‌کنم! در پی هجرت ایشان به همدان نگرانی زیادی به وجود آمد و حدود 1000 تلگراف اعتراض به تهران مخابره شد!آیت الله بهبهانی روحانی اول تهران بود. هنگامی که سیل اعتراضات و درخواستهای بازگشت مرحوم آخوند از حد گذشت، دستگاه مجبور شد زیر فشار روحانیون و مردم ایشان را به همدان بازگرداند. *بیماری‌ آخرشان که منتهی به رحلت شد، چه بود؟ ظاهراً سرطان پروستات داشتند و موقعی که به‌رغم میل خودشان ایشان را به لندن بردند، کار از کار گذشته بود و ایشان در همان جا رحلت کردند. در روزهای آخر کمتر خدمت ایشان می‌رفتم، چون حال مساعدی نداشتند و پزشک عیادت ایشان را منع کرده بود. تشییع جنازه‌شان حیرت‌انگیز بود و می‌شود گفت فتح بابی برای شروع تظاهرات و سر دادن شعار «مرگ بر شاه» شد.  انتهای پیام/

94/03/18 - 11:11





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن