تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قيامت در حالى آورده مى‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804861633




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

باز حل مشکلات به تحریم‌ها گره خورد


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح دوشنبه باز حل مشکلات به تحریم‌ها گره خورد روزنامه‌های صبح امروز ایران ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «سهم دشمن و دوست در تحریف امام(ره)»،«ماهیت مشترک آل سعود و صهیونیست‌ها»،«روش شناسی در اصول امام (ره)»،«باز حل مشکلات به تحریم‌ها گره خورد»،«ما زیلوی بیت رابه‌ فرش هزارشانه نمی‌فروشیم»،«قلّه شخصیت امام (ره)»،«سبعیت سعودی- صهیونیستی»،«گرانی، تورم و توقعات جامعه»،«دلواپس نبودن برای جنگل‌ها»،«منافع بازارهای بورس خصوصی»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

کیهان:سهم دشمن و دوست در تحریف امام(ره) «سهم دشمن و دوست در تحریف امام(ره)»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن می خوانید؛تحریف شخصیت امام(ره) و انحراف از اصول مکتب ایشان به چه معناست؟ امروز مهم ترین تحریف و انحرافی که می تواند نسبت به این شخصیت و مکتب- به عنوان نقشه راه سعادت ملت و پیشرفت کشور - رخ دهد در کدام اصول است؟ سهم طراحی دشمنان و غفلت و فراموشی یا لغزش دوستان در این انحراف و تحریف کدام است؟ رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر امام خمینی(ره) خاطرنشان کردند «تحریف شخصیت ها برای این است که ارکان اصلی شخصیت آن انسان بزرگ یا مجهول بماند، یا غلط معنا شود یا به صورت انحرافی و سطحی معنا شود ... امام را نباید به عنوان یک شخصیت تاریخی محترم مورد توجه قرار داد... اگر امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد». در این باره گفتنی هایی هست.
1- امیر مؤمنان در نامه 9 نهج البلاغه خطاب به معاویه از افتخارات خاندان پیامبر(ص) در عرصه مجاهدت و شهادت طلبی یاد نموده اما درباره خود سکوت می فرمایند. «هنگامی که آتش جنگ شعله ور می شد و مردم عقب نشینی می کردند، پیامبر(ص) اهل بیت خود را پیش می فرستاد و به واسطه آنان، اصحاب را از آتش شمشیر و نیزه در امان می داشت. پس عبیده پسر حارث در روز بدر، و حمزه در روز احد و جعفر در روز موته به شهادت رسیدند. و اراد مَن لو شئتُ ذُکِرتُ اسمه مثل الذی ارادوا من الشهادهًْ. و دیگری ]خود امام[ که اگر می خواستم نامش را می بردم که مانند آنان اراده شهادت داشت اما اجل آنان پیشی گرفت». رهبر معظم انقلاب در یادآوری اصول مکتب امام، از باب ادب و فروتنی یک اصل مهم را عنوان نکردند چون مصداقاً به خود ایشان باز می گشت و آن اصل ولایت فقیه بود. کیست که نداند اگر امروز مرام و مکتب امام خمینی(ره) مصون مانده و بسط پیدا کرده از جمله به برکت امانتداری و استقامت جانشین ایشان است؟ 2- کیست که نداند امام خمینی عمر مبارک خویش را صرف میراث گرانقدری به نام ولایت فقیه کرد و بی راه نیست اگر بگوییم پویایی و طراوت و تداوم اثرگذاری این مکتب متوقف به برافراشتگی پرچم ولایت فقیه به عنوان عصاره و جوهره شخصیت حضرت روح الله (ره) است. امام بود که بارها با صدای رسا فرمود «دولت اسلامی اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت وارد نخواهد شد»، «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است، قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد»، «اگر چنانچه ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است. یا خداست یا طاغوت. اگر امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتی غیرمشروع شد، طاغوت است، اطاعت او اطاعت طاغوت است. طاغوت وقتی از بین می رود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود» و «نگویید ما ولایت فقیه را قبول داریم لکن با ولایت فقیه، اسلام تباه می شود! این معنایش تکذیب ائمه است ، تکذیب اسلام است». 3- اگر «اثبات اسلام ناب محمدی(ص) در برابر اسلام آمریکایی»، «اعتماد به وعده الهی و بی اعتمادی به قدرت های مستکبر»، «اعتقاد به اراده و نیروی مردم و مخالفت با تمرکز دولتی»، «حمایت جدی از محرومان و مستضعفان در برابر اشرافیگری و کاخ نشینی»، «مخالفت صریح با قلدران بین المللی و مستکبران»، «استقلال کشور و رد سلطه پذیری» و «وحدت ملی و مقابله با توطئه های تفرقه افکن»، اصول اصلی مکتب و شخصیت امام است، طبیعتاً مهم ترین انحراف و تحریف ها نیز در همین حوزه ها می تواند اتفاق بیفتد. این ارکان مکتب امام خار چشم دشمن است. دشمن در عین حال که هرگز از مخاصمه علنی با مکتب امام دریغ نکرده اما یک واقعیت را به خوبی دریافته و آن اینکه امام و مرام او محبوب ملت ایران است. بنابراین پای نقشه دوم به میان می آید و آن تحریف مکتب امام است به نحوی که از دل این سناریو، حسن ظن و مماشات با جبهه استکبار، احساس ناتوانی در برابر قدرت ها، بی اعتمادی به وعده های الهی و ایستادگی مردم، اسلام التقاطی، خود کوچک پنداری و تخطئه ضرورت استقلال کشور و بازی در زمین تفرقه افکنان بیرون بیاید. آلودگی به اشرافیگری و تجمل و غفلت از مستضعفان می تواند به احساس ضعف مسئولان در این عرصه ها و تن دادن به سکولاریسم نظری - پس از سکولاریسم عملی و جدا کردن دین و سیاست در عمل- کمک کند. جدا افتادن از مکتب امام و لغزیدن در دامان اسلام آمریکایی، حکایت فتنه زدگی است چندان که امیر مؤمنان(ع) فرمود «همانا شروع فتنه ها، هواهایی است که پیروی می شود و بدعت هایی که می آورند». ابتدا لغزش هایی در عمل پدید می آید و سپس برای توجیه زاویه گرفتن ها، بیراهه به عنوان راه معرفی می شود! بخشی از تحریف خواسته یا ناخواسته مکتب امام به این خطاهای تبدیل به خط شده برمی گردد. در حقیقت نقشه و پروژه دشمن برای تحریف هنگامی مؤثر واقع می شود که فرآیند (پروسه) آلودگی برخی خواص و صحابی به فتنه پدید آمده باشد. اگر برخی صحابه پیامبر اعظم(ص) با قبیل ابوسفیان و معاویه هم افق نمی شدند، اسلام اموی و ابوسفیانی نمی توانست امیر مؤمنان را به مظلومیت بکشاند. اگر برخی همراهان انقلاب و امام(ره) در نقشه و زمین دشمن بازی نمی کردند، آمریکا و انگلیس آن شبیخون بزرگ را در جنگ نیابتی سال 88 وارد نمی کردند و درست به همین دلیل، فتنه خط قرمز نظام شد. 4- تشیع لندنی، عقبه اسلام آمریکایی و التقاطی است. بی علت نیست که وقتی فتنه 88 سر برآورد، اتاق فکر آن در لندن با حضور 5 روشنفکر التقاطی اعلام موجودیت کرد. این حلقه (شامل کدیور و سروش و عبدالعلی بازرگان و...) طیفی از بقایای نهضت آزادی، باند مهدی هاشمی در قم، افراطیون کارگزاران و مشارکت و حلقه کیان) را دور هم جمع کرده بود. سایت حلقه لندن 5 خرداد 1392 در یادداشتی قابل تأمل خواستار تحریف شخصیت امام خمینی و مصادره به مطلوب آن برای انتقام گیری از امام و رهبری می شود. عنوان مقاله «آیت الله خمینی در برابر آیت الله خمینی»! است و نویسنده راز این تحریف را در محبوبیت شخصیت امام می داند. «ما محتاج نظریه ای مناسب برای گذار هستیم. این گذار باید بر گسل شکاف میان اطرافیان آیت الله خمینی رخ دهد. یک دسته از شاگردان آیت الله خمینی همراه آقای خامنه ای هستند. دسته دیگر چند سال است خصوصاً پس از جنبش سبز به دموکراسی خواهی]!![ نزدیک می شوند. در این دسته موسوی و کروبی و خاتمی و ]...[ و بیت ]...[ هستند... در این دید نباید با آیت الله خمینی همان معامله ای را کرد که با آقای خامنه ای می کنیم. آقای خمینی را باید نقد کرد منتها باید توجه کرد او به همراه بیتش همچون متنی است که 2 قرائت هرمنوتیکی کاملاً متضاد می شود از آن کرد... البته که دموکراسی ]از جنس انگلیسی و آمریکایی[ تعریف مشخص دارد و یحتمل دموکراسی دینی بی معناست. با این حال آقای خمینی و سخنان او در وضعیت کنونی سیاست ایران، حکم متن مقدس قرآن یا انجیل را دارند. یک راه برخورد این است که نگاه ذات گرایانه به قرآن یا انجیل داشته باشیم و بگوییم این متون تولیدکننده خشونت اند. یک راه دیگر هم این است که همچون نواندیشان دینی به عنوان مثال آیات طرفدار جهاد و خونریزی را تأویل کنیم و مثلاً مربوط به زمان خاص نزولشان بدانیم. در یک جامعه مذهبی روش دوم جواب می دهد. محتملاً در وضعیت خاص ایران تا اطلاع ثانوی آیت الله خمینی حکم متن مقدسی را دارد که باید آن را به نفع خود تأویل کرد. یک توجیه رفتار لاک و لوترکینگ و سروش و مجتهد شبستری این است که دین از منظر هویتی برای انسان ها مهم است و براین اساس بهتر است به جای آن که خود را در برابر دین قرار دهیم، از نیروی آن استفاده کنیم. هکذاست داستان آقای خمینی. قرار نیست دموکراسی را با معیار سخنان هاشمی و خاتمی بسنجیم بلکه قرار است شکاف را عمیق تر کنیم». 5- مکتب امام، تمسک به عروهًْ الوثقای الهی را توأمان در «یومن بالله» و «یکفر بالطاغوت» می داند. در مکتب امام که تبیین روزگار بر مبنای اسلام ناب محمدی(ص) است نمی توان مؤمن به خداوند بود اما کافر و بی اعتماد به شیطان بزرگ نبود. این خط اصلی تمایز میان اسلام ناب و اسلام آمریکایی است و بزرگ ترین تحریف یا انحراف می تواند در همین حوزه «اشداء علی الکفار» و «اعزهًْ علی الکافرین» پدید آید. تصور اینکه به واسطه نرمش با شیطان بزرگ می توان با او بست و مشکلات را حل کرد، معارض خط امام و اسلام ناب است. امام سوم اسفند 67 با اشاره به گستاخی غرب در ماجرای سلمان رشدی تصریح می کند «آنان که بر این باورند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدید نظر نماییم و... معتقدند شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده و اگر ما واقع گرایانه عمل کنیم آنان با ما برخورد متقابل انسانی می کنند، این یک نمونه است که خدا می خواست دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه اش با اسلام بر ملا سازد تا ما از ساده اندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بی تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله، اشتباه ما نیست بلکه تعهد جهانخواران به نابودی اسلام است...». امام هرگز معتقد نبود بهشت و جهنم ما و مشکل و اشتغال و صنعت و حتی آب خوردن و محیط زیست ما متوقف به برداشتن تحریم هاست و تا آن روز باید رو به قبله نشست (و به راستی با چنان ادبیاتی سخن گفتن که این روزها مرسوم شده، دشمن اهل مدارا می گردد یا گستاخ تر می شود!؟) امام می فرمود «من اعتقادم این است که اگر ما در محاصره اقتصادی یک ده پانزده سال واقع بشویم، شخصیت خودمان را پیدا می کنیم یعنی مغزهای راکد به فعالیت می افتند. این طبیعی است که اگر یک نفر آدم یک جایی نشسته و همه چیز او را می آورند تقدیمش می کنند، این فکرش کار نمی افتد، حتی کاسب هم نمی تواند بشود. اگر یک آدمی بود که اول صبح چایش را و نانش را بیاورند، ظهر و شب هم همین طور، این نمی تواند دیگر هیچ کاری بکند، یک مرد فلجی می شود... آن روزی که ملت فهمید اگر جدیت نکنیم برای کشاورزی مان، صنعت نفت مان، کارخانه های خودمان، از بین خواهیم رفت و وقتی این احساس پیدا شد که می باید خودم تهیه کنم دیگران به من نمی دهند، مغزها به راه می افتد و متخصص پیدا می شود در هر رشته ای... این ابتکارات از برکات محاصره اقتصادی بود... این محاصره، اقتصادی را که خیلی ها از آن می ترسند من یک هدیه ای می دانم برای کشور... مغزهای اروپایی با مغزهای ایرانی فرقی ندارند... ماها را این طوری تربیت کردند. ما را یک موجود مهملی بار آوردند. خب تا کی ما باید این را تحمل کنیم که ما یک موجودات مهملی هستیم و باید از ارباب ها پیش ما برسد... عمده این است که باور کنیم خودمان را». اگر به تعبیر رئیس جمهور محترم، «قول امام و رهبری قول سدید و قول آمیخته با حکمت و اتقان و میانه روی است» باید این نقشه راه را در تراز نقشه خوانی جانشین امام نصب العین داشت. در غیر این صورت تبدیل به جریان واقفیه یاسلفی در تاریخ در جا زده و یا مسلمان اباحی تر از اسلام اردوغانی می شویم. جمهوری اسلامی:ماهیت مشترک آل سعود و صهیونیست ها «ماهیت مشترک آل سعود و صهیونیست ها»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛شبکه خبری «بلومبرگ» از افشای مذاکرات پنهانی عربستان و رژیم صهیونیستی سخن به میان آورده و خاطرنشان ساخت که ریاض و تل آویو طی 17 ماه گذشته پنج دیدار محرمانه با محوریت ضدیت با ایران برگزار کرده اند. این نکته در جریان نشست شورای روابط خارجی آمریکا در واشنگتن توسط «شیمون شاپیرا» ژنرال بازنشسته اسرائیلی مطرح شد و نامبرده گفته است عربستان و اسرائیل، در این دیدارها درباره «دشمن مشترک خود، ایران» به بحث و تبادل نظر پرداخته و به این جمع بندی رسیده اند که مشکلات مشترک و راهکار های مشترکی دارند و باید راه های سیاسی – اقتصادی برای «مهار ایران» را پیگیری کنند. «انوارماجداشکی» مشاور سابق شاهزاده «بندر بن سلطان» سفیر اسبق سعودی در واشنگتن نیز در این اجلاس از یک طرح 7 ماده ای عربستان برای خاورمیانه سخن گفت که «تغییر نظام ایران» و «تشکیل یک کشور کردی» از محورهای آن است. این دیدارها در هند، ایتالیا و جمهوری چک صورت گرفته و قرار است درصورت نیاز تکرار شود.
این برای نخستین بار است که طرف های صهیونیستی و آل سعود از دیدارهای پنهانی خود سخن به میان می آورند ولی اطلاعات موثق نشانگر آنست که این نخستین دیدارها بین آل سعود و صهیونیست ها نبوده است. آل سعود در طول دوران حاکمیت خود هیچگاه از دیدار با مقامات صهیونیستی و رایزنی با آنها رویگردان نبوده ولی به خاطر برخی ملاحظات پیرامونی، از افشا و تایید دیدارهای خود طفره رفته است. با آگاهی از روال گذشته، قاعدتاً افشای این دیدارها توسط طرفین بیانگر آنست که نه تنها هیچکدام دلیلی برای پنهان ماندن ارتباط استراتژیک میان صهیونیست ها و آل سعود نمی بینند بلکه حتی با افشای آن مایلند هماهنگی و همراهی با یکدیگر در جهت تقابل با ایران اسلامی را آشکار نمایند. صرفنظر از قبح اصل ارتباط آل سعود به عنوان خادم الحرمین با رژیم اشغالگر صهیونیستی که به شدت نفرت انگیز است و باید بطور جداگانه مورد بحث و بررسی قرار گیرد، طبعاً سئوال اصلی اینست که وجه مشترک آل سعود و صهیونیست ها چیست که آنها ایران را «دشمن مشترک» نامیده اند؟ و چرا معتقدند آل سعود و صهیونیست ها باید راهکارهای مشترکی را برای مقابله با ایران اسلامی در نظر بگیرند؟ علاوه بر این، مبنا و اساس کار در ارزیابی آل سعود و صهیونیست ها چه بوده است که ایران را مستوجب مقابله و برخورد مشترک می دانند؟ همین ارتباطات و افشای آن به خوبی مشترکات آل سعود و صهیونیست ها را در یک تصویر کامل به نمایش می گذارد و نیاز چندانی به کنکاش بیشتر در تاریخ گذشته و معاصر نیست که «ماهیت مشترک» آل سعود و صهیونیست ها را برملا کند. در واقع مهمترین موضوع ریشه ای که «درد مشترک» آل سعود و صهیونیستها ارزیابی می شود، «مقاومت اسلامی» است که روز به روز جوانه های تازه ای می زند و رشد و بالندگی آن جبهه ارتجاع عرب و صهیونیست های اشغالگر و حامیان ماوراء بحاری آن ها را تقریباً به یک اندازه به تحرک و چاره جوئی واداشته است. تصادفی نیست که صهیونیست ها از ابتدا به عنوان «گروه های تروریستی» وارد صحنه خاورمیانه و فلسطین شدند و برای چندین دهه، تمامی فلسطینی ها را «تروریست» معرفی می کردند و امروزه تصریح می کنند که نه تنها با تروریست های داعش و تکفیری ها مشکلی ندارند، بلکه حتی از آنها حمایت لجستیکی می کنند و مجروحین آنها را در بیمارستان های نظامی اسرائیل معالجه و مداوا می نمایند در حالی که به خوبی می دانند که داعش و تکفیری ها و سلفی ها در دامان ننگین آل سعود پرورش یافته اند و سرنخ تمامی فجایع به بار آمده توسط داعش و القاعده توسط آمریکا و آل سعود هدایت و حمایت می شود. آل سعود و صهیونیست ها به این دلیل درباره دشمنی با ایران به تفاهم رسیده اند که ایران را «حامی مقاومت اسلامی» می دانند و از مقاومت اسلامی زخم خورده اند. آل سعود می بیند که تمامی توطئه های شیطانی و طرح های خائنانه اش علیه لبنان و فلسطین و عراق و سوریه توسط همین گروه های مقاومت اسلامی برملا و خنثی شده و کشتی سیاست های مزورانه آل سعود را به گل نشانده است. ماجرای جنگ 33 روزه علیه لبنان و جنگ 22 روزه علیه فلسطین را چه کسی فراموش کرده است؟ همه می دانند که اصرار اصلی برای تداوم آن، عمدتاً از جانب ریاض بود و خشم آل سعود از شکست صهیونیست ها از مقامات ارشد تل آویو هم بیشتر بود. اما آنهمه خیانت و خباثت آل سعود و همدستی آشکار و نهان با صهیونیست ها راه به جائی نبرد و قطعاً از این پس نیز سرنوشت طرح های مشترک آنها همین خواهد بود. اصرار به «تغییر نظام ایران» و «تشکیل یک کشور کردی» هم طرح جدیدی نیست و قدمت آن به دهه های قبل باز می گردد. آل سعود با همین آرزوها، تمامی این سال ها را سپری کرده و حتی صدام مفلوک را هم به ورطه نابودی کشاند و اکنون نوبت به خودش رسیده که آخرین شانس خود را امتحان کند. شاهان و شاهزادگان گذشته آن آرزوها را به گور بردند و اکنون نوبت به شاه تازه کاری رسیده که در همین نخستین سال حکومت شوم خود، دچار نکبت کودک کشی در یمن شده و نفرین صدها هزار خانواده مسلمان یمنی را برای خود خریده است که برای او آرزوی مرگ می کنند. رسالت:روش شناسی در اصول امام (ره) «روش شناسی در اصول امام (ره)»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم حنیف غفاری است که در آن می خوانید؛سخنان اخیر مقام معظم رهبری در حرم امام راحل حاوی نکات و مواردی بود که هر یک به تنهایی از وزانت و جایگاه والایی در درک و تحلیل پدیده های پیرامونی ایران، جهان اسلام و نظام بین الملل برخورداراست. با این حال یکی از مهم ترین مواردی که در سخنان معظم له به صورتی جدی مورد تاکید قرار گرفته است، به " روش مواجهه با حوادث پیرامونی" ما باز می گردد. این روش شناسی در سخنرانی اخیر رهبر انقلاب و در چندین حوزه مورد تاکید قرار گرفت که در اینجا به بررسی مصداقی این موارد می پردازیم: 1- روش شناخت و تحلیل تحولات امنیتی جهان
طی دو سال اخیر، دستگاههای امنیتی ایالات متحده آمریکا و اروپا در حال اجرای سیاست " طیف بندی" و " تفکیک" در قبال تروریسم تکفیری هستند. واشنگتن ،لندن و پاریس از یک سو نیاز به "طیف بندی" تروریستها دارند تا بتوانند با شناسایی تروریستهای بی دردسرتر و احیانا تصفیه تروریستهای فرمان ناپذیر، سکان هدایت تروریستهای داعش و النصره در سوریه و عراق و دیگر کشورهای منطقه را راحت تر در دست بگیرند. از سوی دیگر، دستگاههای امنیتی غرب در لایه بیرونی رفتار خود سعی در اعمال سیاست " تفکیک " میان خود و تروریستها دارند.در حالی که حتی اتباع اروپایی وابسته به جریانهای تکفیری در طی یک دهه اخیر و در راستای ترویج " اسلام متحجر" مورد حمایت مستقیم نهادهای غرب بوده اند، امروزه غرب در صدد است نمادها و نشانه های این پیوستگی را به هر نحو ممکن از بین ببرد. "مدیرت گروههای تکفیری از سوی غرب" و " اعلام برائت غرب از گروههای تکفیری" هر دو اجزای تکمیل کننده یک پازل کلان هستند. غرب که خود مولد اصلی القاعده و داعش می باشد، در صدد "مدیریت تروریسم تکفیری" و تعریف حدود و ثغور میدان عملیات آن است. از زمان وقوع حادثه شارلی ابدو در پاریس تمایل آمریکا و کشورهای اروپایی در پروسه اعلام برائت از تکفیری ها دوچندان شده است. با این حال مقام معظم رهبری در سخنان حکیمانه اخیر و قبلی خود، بارها از این پیوستگی پرده برداشته اند. آنچه در روش شناخت و تحلیل خطوط کلان تحولات امنیتی منطقه و جهان موضوعیت و اصالت دارد، پیوسته دانستن " تروریسم تکفیر" و " مصدر غربی" آن است. در صورتی که پدیده تروریسم تکفیری بدون شناخت مصدر آن مورد واکاوی قرار گیرد، در عمل درک و شناخت صحیحی از آن نخواهیم داشت. بر همین اساس، رفتارهای داعش و مقامات نظامی، امنیتی و حتی پلیس فدرال آمریکا باید در یک قالب و چارچوب واحد مورد تحلیل قرار گیرد. نقطه اوج رعایت این پیوستگی را می توان در سخنان اخیر مقام معظم رهبری مشاهده کرد: "ما امروز به همان اندازه که با رفتارهای وحشیانه و ظالمانه جریان داعش در عراق و سوریه مخالفیم ، با رفتار ظالمانه پلیس فدرال آمریکا در داخل این کشور مخالفیم و هر دو رفتار را همانند یکدیگر می دانیم ." یکی از اصلی ترین دلایل سقوط الرمادی توسط داعش، گسسته و مجزا دانستن آمریکا و داعش توسط برخی صاحب منصبان دولتی و نظامی در عراق بود. این خطای محاسباتی برخاسته از عدم کلان نگری ، در صحنه عمل فاجعه به بار خواهد آورد.
2- روش شناخت و تحلیل رویکرد فرهنگی غرب در قبال جهان اسلام "اسلام سکولار " و " اسلام متحجر" هر دو نقاط اتکای دو کشور آمریکا و انگلیس در نبرد فرهنگی با جهان اسلام است.یکی از اصلی ترین وظایف افرادی مانند " مستر همفر" و " لورنس عربستان " و دیگر ایادی استکبار در منطقه ، خلق و تعریف مدل جدیدی از اسلام بوده است که در دل آن " ایستایی"،" سکون"،" اتکا به قدرتهای بزرگ" و " خودزنی داخلی" جملگی مصداق و عینیتی تام یابند.این دقیقا وجه مشترک دو اسلام متحجر و سکولار محسوب می شود. هر دوی این مدلها، وابستگی مسلمانان به غرب را تضمین می نماید و از این رو مورد حمایت مستقیم غرب قرار دارند.نکته بسیار تاسفبار اینکه افرادی که مقوم هر دوی این مدلها هستند، خود نیز پس از مدت زمانی محدود، به مهره ها و عناصر نا مطلوب آمریکا تبدیل شده و از گردونه قدرت به بدترین نحو ممکن حذف می شوند. آنچه در جریان برکناری محمد مرسی رئیس جمهور سابق مصر از قدرت گذشت مرهون اعتماد به آمریکا و حرکت در مدار اسلام ایستای مدنظر دستگاههای امنیتی و سیاسی غرب بود. سرمایه گذاری کلان آمریکا بر روی جریان فتح الله گولن نیز نشان می دهد که واشنگتن در راستای تکمیل پروسه
مدل سازی های کاذب از اسلام، حتی به جریان اسلام سکولاری که امروز در آنکارا و توسط اردوغان و داوود اوغلو جاری می شود نیز کفایت نمی کند! روش شناخت و تحلیل رویکرد فرهنگی غرب در قبال جهان اسلام مرهون شناخت " اسلام ناب محمدی " و مصادیق آن و در مقابل، " اسلام آمریکایی " و مصادیق آن یعنی دو نوع اسلام تکفیری و سکولار می باشد. اظهارات اخیر مقام معظم رهبری گویای این مرزبندی است :"امام (ره) همواره افرادی را که قائل به جدایی جامعه و رفتار اجتماعی انسانها از دین بودند در کنار افرادی قرار می دادند که به دین نگاه عقب افتاده و متحجرانه و غیرقابل فهم برای انسانهای نواندیش داشتند . هر دو شاخه اسلام آمریکایی( اسلام متحجر و اسلام سکولار) همواره مورد حمایت زورگویان جهانی و آمریکا قرار داشته است امروز نیز جریان منحرف داعش و القاعده و همچنین جریانهای به ظاهر اسلامی ولی بیگانه با فقه و شریعت اسلامی ، مورد حمایت آمریکا و اسرائیل هستند ." حدود اسلام ناب ( در مقابل دو نوع اسلام متحجر و سکولار) نیز در سخنان مقام معظم رهبری تبیین گردیده است:
"از دیدگاه امام (ره) اسلام ناب ، اسلام مبتنی بر کتاب و سنت است که با دیدگاهی روشن و متناسب با شرایط زمان و مکان ، شناخت نیازهای بالفعل جوامع اسلامی و بشر و در نظر گرفتن روشهای دشمن با استفاده از شیوه و متد علمی جا افتاده و تکمیل شده در حوزه های علمیه بدست می آید." 3- روش شناخت و تحلیل آرای امام خمینی(ره)
در اصول و روشهای مربوط به تحلیل محتوا و روش شناسی، " کلمات کلیدی" اهمیت بسیار ویژه ای ایفا می کنند. در تحلیل محتوای یک متن یا نص (Text) ،ما با کلمات و عبارات و واژگانی مواجه هستیم که متن حول محور آن می گردد و اگر این کلمات از متن حذف شود، پیام اصلی و گویای آن از بین می رود. از سوی دیگر، اصول ثابت و نگاه کلان یک فرد نسبت به تحولات پیرامونی وی و همچنین شرایط خاص زمانی و مکانی مترتب بر آن ، مصادیق فرامتن (Context) می باشد. فرامتنی که باید متن را در دل آن مورد تفسیر قرار داد تا مانع از استخراج تحلیلها و پیامهای سطحی نسبت به آن گردید. این قواعد در روش شناسی و تحلیل محتوای آرای حضرت امام خمینی (ره) نیز باید به صورتی جدی مورد توجه قرار گیرد، خصوصا اینکه آرا و افکار بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران منحصر به زندگی پربار فردی، سیاسی و اجتماعی آن رهبر فقید نبوده و چراغ راه جویندگان آرمانهای انقلاب اسلامی ایران محسوب می شود. در این خصوص مقام معظم رهبری به نکات بسیار مهمی اشاره فرموده اند که می توان آنها را در 4 مورد خلاصه کرد :
الف) تنها راه شناخت صحیح و دقیق شخصیت امام (ره) ، شناخت و بازخوانی اصول و مبانی مکتب فکری ایشان است. اگر شخصیت امام بر اساس این روش شناخته نشود ممکن است عده ای امام را براساس سلیقه های فکری خود معرفی کنند.
ب) مبنای جاذبه و دافعه امام(ره) اصول اساسی ایشان است. اصول امام منحصر در این موارد نیست و صاحبنظران می توانند در این خصوص جستجو و تحقیق کنند اما کسی نباید آنچه را که خود می پسندد به امام(ره) نسبت دهد، بلکه اظهارات باید بر مبنای اصولی باشد که در منابع مربوط به امام(ره) آنهم به صورت مستمر و مکرر از ایشان وجود دارد.
ج)مکتب "فکر ی، سیاسی و اجتماعی" امام خمینی "نقشه راه ملت ایران" برای دستیابی به اهداف بزرگی همچون عدالت و پیشرفت و اقتدار است. بدون شناخت "صحیح و تحریف نشده امام" امکان تداوم این نقشه راه وجود نخواهد داشت . د) تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار ، اصولی مانند : اثبات اسلام ناب محمدی ونفی اسلام آمریکایی ، اعتماد به صدق وعده الهی و بی اعتمادی به مستکبران ، اعتماد به اراده و نیروی مردم و مخالفت باتمرکزهای دولتی ، حمایت جدی از محرومان و مخالفت با اشرافی گری ، حمایت از مظلومان جهان و مخالفت صریح و بی ملاحظه با قلدران بین المللی ، استقلال و رد سلطه پذیری ، و تاکید بر وحدت ملی است در نهایت اینکه با در نظر گرفتن مواردی که اخیرا توسط مقام معظم رهبری و در سخنرانی ایشان در سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (ره) مطرح شده است، نسبت به اهمیت " رصد هوشمندانه وقایع داخلی و بین المللی" بیش از پیش آگاه می شویم. این رصد هوشمندانه صرفا در سایه روش شناسی و تحلیل صحیح و تصولی صورت می گیرد.عدم حساسیت نسبت به وقایعی که در داخل و پیرامون ما می گذرد نتیجه ای جز سکوت و رخوت و از همه بدتر درک ناقص و غیر عاقلانه نسبت به آنها نخواهد داشت. "رصد هوشمندانه" یکی از مهم ترین مولفه هایی است که باید در شرایط حساس فعلی منطقه و جهان نسبت به آن توجهی ویژه مبذول داشت.در سایه همین رصد معقول ( بر اساس روش شناخت و تحلیل درست ) حل و فصل بسیاری از مسائل و گره های موجود برای ما آسان خواهد شد. خراسان:سخنانی خلاف تدبیر و امید «سخنانی خلاف تدبیر و امید»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم مهدی حسن زاده است که در آن می خوانید؛روز گذشته رئیس جمهور اظهارات قابل تاملی در خصوص رفع تحریم ها بیان کرد که چه از منظر اقتصادی و چه از بعد سیاسی قابل نقد است. دکتر حسن روحانی روز گذشته در آیین دهمین دوره جایزه ملی محیط زیست حتی حل مشکل آب خوردن مردم را نیز به رفع تحریم وصل کرد و گفت: «ما وقتی می گوییم باید تحریم های ظالمانه رفع شود بعضی ها چشمان شان زیاد نچرخد. تحریم های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک ها احیا شوند.» این سخنان در شرایطی است که همواره برخی منتقدین نسبت به گره زدن رفع تحریم ها به حل مشکلات کشور هشدار داده بودند. چرا که به خصوص در ابتدای فعالیت دولت یازدهم برخی ادبیات و رویکردها در بین تعدادی از دولتمردان این نگرانی را ایجاد کرده بود که دولت مسیر رونق اقتصادی را از مسیر رفع تحریم ها و مذاکرات دنبال می کند. نگارنده این یادداشت در مقام این نیست که دولت یا حتی برخی مسئولان دولتی را متهم به چنین اعتقادی کند، چرا که از زمان طرح این دغدغه ها و به ویژه پس از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر انقلاب در اواخر سال 92، برخی مسئولان به ویژه معاون اول رئیس جمهور، سخنگوی دولت و وزیر اقتصاد چند بار به صراحت اعلام کردند که دولت برای مدیریت اقتصادی کشور با فرض تداوم وضعیت موجود و حتی با فرض تشدید تحریم ها برنامه دارد. فرض نگارنده این است که مواضع صریح مسئولان را باید با دیده حسن ظن نگریست اما زمانی که به صراحت مقام اول اجرایی کشور حل مشکلات محیط زیست، صنعت، بانک ها و حتی آب خوردن مردم را منوط به رفع تحریم ها می داند، نباید از کنار این سخن یا به تعبیر دقیق تر اعتراف صریح به سادگی عبور کنیم و آن را نادیده و ناشنیده بگیریم. تردیدی نیست که تحریم ها اقتصاد کشور را با فشار و محدودیت های جدی مواجه کرده است اما بحث بر سر این است که تا چه میزان مشکلات اقتصادی کشور معلول تحریم ها بوده است. آیا اقتصاد ایران قبل از تحریم ها شرایط ایده آلی داشته است. آیا محیط زیست، صنعت، بانک ها و حتی منابع آبی کشور قبل از تحریم ها در وضعیت مناسبی قرار داشته است و پس از تحریم ها دچار مشکل شده است؟ اگر دریاچه ارومیه دچار خشکسالی می شود به علت تحریم هاست یا برداشت بی رویه از منابع آبریز این دریاچه برای کشت محصولات آب بر، دریاچه ارومیه را به شوره زار تبدیل کرده است. آیا صنعت گرفتار روزمرگی، دور از نوآوری، بیگانه با دانشگاه، پر هزینه، انحصاری و غیررقابتی، باید صرفا منتظر رفع تحریم ها باشد یا به نیروهای داخلی که ایده های نو و خلاقانه می پرورانند تکیه کند. آیا درمان نظام بانکی بیمار با معضلاتی نظیر عدم شفافیت در گردش مالی وجوه، ضعف جدی نظارت و فسادهای ریز و درشت و هدر رفت منابع در قالب معوقات بانکی کلان، فقط با داروی رفع تحریم ها ممکن است؟ اگر بابک زنجانی به گفته مسئولان دولتی محصول تحریم ها (و شاید محصول عدم نظارت صحیح در اجرای روش های دور زدن تحریم ها) بود، آیا فساد 3 هزار میلیاردی مه آفرید محصول معضلات داخلی نظام بانکی نبود؟ آقای رئیس جمهور لطفا سیاست های اقتصاد مقاومتی را بار دیگر مرور کنید و ببینید با وجود تحریم ها کدام یک از این 24 بند که هرکدام دریچه ای برای بهبود وضعیت اقتصاد ایران است را می توان اجرا کرد، آیا برای توسعه کارآفرینی، پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، محور قراردادن رشد بهره وری در اقتصاد، استفاده از ظرفیت هدفمند سازی یارانه ها در جهت افزایش تولید، اشتغال و ارتقای شاخص های عدالت اجتماعی، افزایش سهم سرمایه انسانی در زنجیره تولید تا مصرف، مدیریت مصرف و مواردی از این دست که در ابلاغیه اقتصاد مقاومتی آمده است، باید منتظر رفع تحریم ها ماند. جای تعجب است که رئیس جمهور در شرایطی که فاز 12 پارس جنوبی به عنوان بزرگترین طرح تاریخ صنعت نفت ایران را در اوج فشار تحریم ها افتتاح کرد، این گونه در برابر تحریم ها از موضع ضعف سخن می گوید. جای تعجب است که در شرایط فشار تحریم ها و با وجود مشکلات متعددی که از ناحیه تحریم ها به اقتصاد کشور وارد شد، جناب آقای دکتر روحانی، پیشرفت ها و موفقیت هایی که در دولت خودشان اتفاق افتاده را نادیده می گیرند و حل مشکلات کشور را در گروی لغو تحریم ها می دانند.آیا اگر فردا تحریم ها لغو شود واقعا مشکل آب خوردن مردم حل می شود؟ در نهایت این سوال کلیدی و اساسی درباره تحریم ها را از جناب آقای رئیس جمهور باید پرسید: آیا منفعلانه باید منتظر لغو تحریم ها از سوی طرف مقابل بود یا با فعال کردن ظرفیت های درونی اقتصاد کشور طرف مقابل را وادار به عقب نشینی از تحریم ها کرد؟ این جاست که زاویه سیاسی ماجرا و خطایی که از سوی جناب آقای رئیس جمهور رخ داده جلب توجه می کند که چرا دکتر روحانی در برهه حساس مذاکرات این گونه سرنوشت کشور و رفع مشکلات اساسی آن را به مهمترین حربه طرف مقابل گره می زند. واقعیت این است که در 2 سوی میز مذاکرات هسته ای پیش از این که ظریف و کری نشسته باشند، حربه های 2 طرف به چشم می خورد. طرف مقابل با حربه تحریم ها و سایر فشارهایی که به جمهوری اسلامی ایران وارد کرده نشسته است و در این سو، تیم مذاکره کننده با حربه مقاومتی که دولت و ملت در برابر این فشارها داشته و برخی موارد دیگر از جمله پیشرفت های فنی هسته ای قرار دارد. حال در وسط این معرکه که به روزهای حساس خود و شاید ماه های پایانی (چه با نتیجه توافق و چه عدم توافق) نزدیک می شود، به نظر می رسد موضع رئیس جمهور در بزرگ نشان دادن حربه طرف مقابل حتی اگر بزرگنمایی نباشد، قطعا خلاف تدبیر و امید بوده است و باید امیدوار به جبران این خطا از سوی ایشان بود. سیاست روز:باز حل مشکلات به تحریم ها گره خورد «باز حل مشکلات به تحریم ها گره خورد»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم سیاوش کاویانی است که در ان می خوانید؛«تحریم های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مسئله محیط زیست، اشتغال جوانان، صنعت، جامعه و آب آشامیدنی مردم حل شود، منابع آبی افزایش یابد و بانک ها احیا شود.» جمهوری اسلامی ایران از همان زمان پیروزی انقلاب تاکنون تحت تحریم های شدید از سوی غرب و آمریکا قرار دارد، ۳۵ سال است که چنین وضعیتی در کشور ما حاکم است. آن جمله ای که در بالا نوشته شده به نقل از آقای روحانی رئیس جمهور محترم است.
اشاره کوتاه به تحریم های ۳۵ ساله علیه ایران به اینجا می رسد که، سیاست های اقتصادی ایران در زمان دولت های گوناگون با دیدگاه های اقتصادی متفاوت، همواره خود را به شرایط تحریمی گره زده و راه برون رفت از مشکلات را، لغو تحریم ها و معاملات اقتصادی با کشورهای غربی دانسته اند. از آن سو همواره از سوی مقامات ارشد نظام همچون رهبر معظم انقلاب تاکید شده است که دولت ها باید وابستگی خود را به درآمدهای نفتی قطع کنند تا بتوانند، در شرایط تحریم، اقتصاد کشور را اداره کنند. تأکید ایشان بر اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید داخلی، عزم ملی و مدیریت جهادی از رهنمودها و دستوراتی بوده است که همواره بر آن تأکید شده، اما دولت ها به خاطر وابستگی شدید به درآمد نفتی نتوانسته اند گره از کار فرو بسته اقتصاد کشور بگشایند. نکته مهم در سخنان آقای رئیس جمهور در همین جاست. ایشان حل همه مشکلات اقتصادی از وضعیت محیط زیست گرفته تا اشتغال جوانان و افزایش منابع آبی را به تحریم ها گره زده است. گرچه تحریم های اقتصادی و مالی تأثیرات خود را در فضای اقتصادی کشور گذاشته است، اما حتی کارشناسان اقتصادی درون کشور و حتی خارج کشور، تأثیر این تحریم ها را بر مشکلات اقتصادی ایران، درصد بسیار پایینی می دانند.
کارشناسان اقتصادی اعتقاد دارند که دولت نباید همه گزینه ها را معطوف به نتیجه مذاکرات کند. این اتفاق چند وجه دارد. یکی از وجوهات آن این است که اگر توافقی صورت بگیرد، تحریم ها برداشته شود، اما اتفاق خاص اقتصادی در بازار، تولید، سرمایه گذاری و رونق اقتصادی نیفتد، دولت چه فکری برای این اتفاق کرده است؟
تنها می توان به سرمایه گذاری اقتصادی چند کشور اروپایی و غربی اکتفا کرد و به آنها اعتماد داشت؟ تدبیر حکم می کند چنین تصوری اشتباه است، چون غربی ها اگر بر سر توافق بازی تازه ای را آغاز کنند که البته دور از انتظار هم نیست، اگر برای سرمایه گذاری وارد ایران شوند، درنگ نکرده و میدان را خالی خواهند کرد و خرما بر نخیل و دست ما کوتاه! ضمن این که آیا کشورهای غربی و اروپایی در حوزه سرمایه گذاری اساسی وارد ایران می شوند و بر روی نیازهای اساسی و ریشه ای ایران سرمایه گذاری خواهند کرد یا بازار ایران را یک بازار مناسب برای فروش محصولات مصرفی و لوکس خود قلمداد خواهند کرد؟ اتفاقی که هم اکنون هم به خاطر فرصت به دست آمده هر چند کوتاه با توافق اولیه افتاده و شاهد حضور برندهای گوناگون از محصولات اروپایی در بازار ایران هستیم که اولویت های اقتصادی ایران و حتی مردم هم نیست. از جمله نمایندگی های گوناگون لباس های اروپایی، لوازم آرایشی و بهداشتی و ... . اما اگر توافقی هم انجام نشود، آیا باید شاهد، وخیم تر شدن اوضاع اقتصادی، بدتر شدن وضعیت محیط زیست، بیکارتر شدن جوانان کشور، کم شدن منابع آبی کشور و احیا نشدن بانک ها باشیم؟! در واقع سخن آقای رئیس جمهور همین برداشت را در ذهن ایجاد می کند. به این معنی که مردم در صورت توافق نکردن و به تبع آن برچیده نشدن تحریم های ظالمانه، انتظار گشایش اقتصادی نداشته باشند. دولتمردان به ویژه شخص آقای رئیس جمهور بارها تأکید کرده اند که مسائل اقتصادی را به مذاکرات هسته ای و تعلیق یا لغو تحریم ها گره نزده ایم و دولت با کارهای اقتصادی توانسته است، رونق اقتصادی ایجاد کند و تورم را هم مهار کند. پس چرا این همه مسائل اقتصادی، اجتماعی و وضعیت آب کشور به رفع تحریم ها گره زده می شود؟ چندی پیش بود که آقای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی علی جنتی گفته بود: «برداشته شدن تحریم ها وضعیت سینمای ایران را بهتر می کند.» این گونه سخنان و مواضع نشان دهنده کم توجهی به قابلیت ها، ظرفیت ها و داشته های کشور است. ضمن این که برنامه های اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب به صورت شفاف به دولت ابلاغ شده و اگر دولت با کمک دیگر دستگاه ها بر روی آن معطوف شوند، می توانند، معضلات اقتصادی کشور را بدون توجه به تحریم ها حل کنند. به نظر می رسد که با توجه به گفت وگوهای هسته ای، گره زدن حل مشکلات اقتصادی با رفع تحریم ها، افزایش قیمت برخی کالاها و اقلام و گرانی های اخیر، به هم مرتبط هستند. وطن امروز:ما زیلوی بیت رابه فرش هزارشانه نمی فروشیم «ما زیلوی بیت رابه فرش هزارشانه نمی فروشیم»عنوان یادداشت روز روزنامه وطن امروز به قلم حسین قدیانی است که در آن می خوانید؛ همان 88 بود گمانم که در خلال یک متن بلند، جمله ای کوتاه نوشتم؛ «الان جنگ زیلوی بیت رهبری با فرش هزارشانه است». زیلو در قیاس با فرش به عبارتی هیچ قیمتی ندارد لیکن آنجا که بدل به «نماد» می شود، قصه فرق می کند. جمهوری اسلامی گاه هست که غیرمستقیم سخن با همین نمادها می گوید. بالکن ساده حسینیه محقر جماران، فقط محل سخنرانی های امام راحل نبود، بلکه خود نیز فی حد ذاته سخن ها داشت برای ما. خمینی گاه با زبان به ما می گفت «عالم محضر خداست» گاه با کوچک بودن خانه اش به ما نشان می داد خوی اشرافی، معصیت است، مع ذلک «در محضر خدا معصیت نکنید»! بالا برویم، پایین بیاییم دنیا خمینی را بت شکن بزرگی می شناسد که از قضا روی یک صندلی سفید بی نهایت ساده می نشست؛ هیچ هم قید و بند این را نداشت که رنگ این دیوار با رنگ آن ستون بخواند و از این چیزها! حضرت روح الله در فکر تناسب دیگری بود! تناسب میان نظام جمهوری اسلامی و زندگی پابرهنه ها! و برهم زدن این تناسب یعنی که معصیت! درست یا غلطش، ایضا چگونگی انجامش، موضوع این متن نیست لیکن خرجی که برای حرم امام شد هرگز نتوانست اندازه یک زیلوی ساده چند در چند، تناسب برقرار کند با امام و حرم امام. فضای مجازی و واقعی ندارد؛ گاهی از یک زیلو کارها می رود که از هزار سقف و ستون منقش نه! گاهی یک زیلو چنان موجی راه می اندازد که تو گویی طرف با دریای بیکرانی! بزرگان حتی در کارهای اینچنینی هم پیام صادر می کنند! دوازدهم بهمن 57 امام بزرگوار ما می توانست در همان فرودگاه یا در همان میدان آزادی با «مادران فرزند از دست داده» سخن بگوید اما انتخاب بهشت زهرا سلام الله علیها یعنی «پیام». فی الحال اطراف حرم امام؛ کمی دورتر، کمی نزدیک تر، محل زندگی کدام قشر جامعه است؟! باقرآبادی ها اصلاً خمینی تحریف شده را نمی شناسند! برای ولی نعمتان خمینی، خمینی مردی بود که اصرار داشت، عمد داشت، قصد داشت، هدف داشت، نیت داشت بلکه با همین نمادها و نشانه ها داد بزند، فریاد بزند، بانگ برآورد که من در دوگانه اسلام پابرهنه ها و اسلام مرفهین بی درد، بی هیچ برو برگردی، رأی به اسلام پابرهنه ها می دهم. پنجشنبه 14 خرداد 94 خامنه ای با 2 ابزار به جنگ تحریف کنندگان خمینی رفت؛ یکی ابزار زبان، یکی ابزار زیلو! اگر حضرت روح الله گاه با صندلی ساده اش هم با مردم خویش حرف می زد، حضرت سیدعلی هم گاه با ما سخن می گوید به زبان چفیه روی دوش، زیلوی زیر پا! با خامنه ای، خمینی تحریف نخواهد شد؛ تا نمادها و نشانه های بیت رهبری هست، حسینیه جماران نیز تحریف نخواهد شد. زیبایی، شکوه و حتی کلاس، گاه می تواند در یک زیلوی چند در چند بیشتر جمع باشد تا فلان جا و بهمان جا. در حرم جدید امام، هیچ چیز متناسب تر از «زیلوی بیت» با زندگی ساده و صمیمی خمینی نبود، هیچ چیز! در خانه های مجلل، شاید بتوان خواب امام را دید اما به ندرت سعادت ادامه راه امام دست می دهد! پنجشنبه ای که گذشت، رهبر انقلاب، مبتنی بر بینات بیانات امام اشاره به 7 اصل کردند لیکن اصل هشتم، درس زیلو بود! بعضی ها چون توهم زده اند عصر خمینی گذشته است، خیال برشان داشته که عصر ساده زیستی هم گذشته! در نظام مقدس جمهوری اسلامی، ساده زیستی یک فرهنگ است. ساده زیستی را «پوپولیسم» نامیدن، یعنی تحریف بالکن ساده حسینیه محقر جماران، یعنی تحریف امام! حضرات حتم داشته باشند که با این انگ ها و این زخم زبان ها، ما زیلوی ساده بیت مولای خود را به کاخ های مرمرین شهر نخواهیم فروخت! از فضای مجازی تا همین فضای واضح و ملموس، واقعیت آن است که زیلو به خوبی از پس فرش هزار شانه برآمده! زیلو از جنس ساده است اما وقتی در صحنه نبرد حاضر می شود، رنگ معنی به خود می گیرد و اینچنین موجی به راه می اندازد. گاه هست که با یک زیلو، خود را می توان خرج امام، حریم و حرمش کرد، گاه هست که با کلی خرج و مخارج، نمی توان از امام و امت دلبری کرد! راستی که برای یک زیلوی ساده، عجب قیمتی گذاشتند مردم! عجب احترامی! در عالم، ارزش هایی هست که با پول به دست نمی آید، بلکه باید با یک زیلوی ساده، آن ارزش ها را به دست آوری! «زیلوی بیت» به سنگر شهدا می آید! به خانه کوچک باقرآبادی ها می آید! به بالکن ساده حسینیه محقر جماران می آید! به اسلام کوخ نشینان می آید! به امام مستضعفان می آید! به نهج البلاغه حضرت ابوتراب می آید! نشیمنگاه طلحه و زبیر گمانم خیلی گرم و نرم بود که علیه علی و عدل، غائله جمل را راه انداختند. زیلوی عدالت، آن مصاف تاریخی را از جماعت شکم پرست برد. باز هم اگر امری دائر شود، حضرات بدانند که غلبه از آن زیلوی عدل و داد است! بر فرض که خرج کردن - آن هم بر این سیاق - برای حرم خمینی زیبا باشد، لیکن زیلوی بیت خود را خرج مصرع ساده زیستی امام کنی از آن هم زیباتر است. خیلی زیباتر! اصلاً قابل قیاس نیست! اصلاً و ابداً! در حرم جدید امام، خیلی چیزها به چشم می آمد اما این کجا که بعضی چیزها چشم ملت را بزند، این کجا که یک زیلوی ساده چند در چند چشم نوازی کند دیدگان ملت را؟! جوان:قلّه شخصیت امام (ره) «قلّه شخصیت امام (ره)»عنوان سرمقاله روزنامه جوان به قلم دکتر عبدالله گنجی است که در آن می خوانید؛سیره و اندیشه امام همچون دو رودخانه ای است که هر کس به اندازه وسع، نیاز و فهم خویش از آن جوی کوچکی را جدا و بر دشت تشنه خود سرازیر می کند. امروزه و پس از سال ها از ارتحال آن عزیز سفر کرده تکثر فهم از امام متأثر از فضای موجود جهان و کشور بیش از پیش خودنمایی می نماید. بدون تردید در بین مفسرین و تأویل کنندگان امام، سه دسته از برجستگی خاصی برخوردارند که از آبشخور معرفتی متفاوت سرچشمه می گیرند. هر کس با علایق و نیاز خود سراغ امام می رود. اما هنر این است که امام را جامع و در متن اسلام و برای مسلمین و جهان ببینیم. مقام معظم رهبری و امثال سید شهیدان اهل قلم نماینده یکی از نگرش های سه گانه به امام هستند. یعنی «حیات باطنی»، روح قدسی، حرکت الهی و مقصد عالی انسانی امام را برجسته تر از دیگران می بینند. این دسته امام را در سلسله جنبان انبیا می دانند و مسیر حرکت بشر را نه بر اساس «تاریخ و تمدن» که بر اساس تاریخ مبارزه انبیا معنی می کنند که «این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد.» دسته دوم کسانی هستند که معنادهی به امام را با روش های پست مدرن واجد فهم می دانند، بنابر این بر سیالیت معرفت سوار شدند و امام را یک تصادف در تاریخ معاصر دانستند که از توسعه نامتوازن و وابستگی سیاسی پهلوی ها بیرون آمد و حجیت، حقانیت و قدسیت برای حرکت وی قائل نیستند. دسته سوم کسانی هستند که امام را نه امام مبارزه که امام زندگی می دانند و تلاش می کنند امام را «مرد توسعه» و رفاه معرفی نمایند. این جماعت نقطه عزیمت به هویت یابی خویش را در معنادهی به شخصیت و سیره امام جست وجو می کنند، به صورتی که نقطه ایستادن خود را توجیه پذیر و با تفسیر تاریخ حقانیت خویش را قالب سازی کنند. نگارنده اعتراف می کنم که تا 14 خرداد امسال بر این انگاره ذهنی متمرکز بودم که امام دارای شخصیتی جامع





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن