واضح آرشیو وب فارسی:الف: آرمان فراموش شده دولت رفاه
بخش اجتماعی الف، 17 خرداد 94
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۳
در مطلب گذشته بخش اجتماعی الف به ضرورت ایجاد یک سیستم رفاه از منظر دینی و قانونی پرداختیم. در این قسمت به مشکلاتی که عدم وجود یک سیستم بازتوزیع درآمد ایجاد می کند می پردازیم. معمولا کشورها از طریق سیاست های دولت رفاه به بازتوزیع درآمد با هدف کاهش نابرابری اقتصادی می پردازند. اما در صورت عدم وجود این سیاست ها، بخصوص در کشور ما که این روزها روش های عجیبی برای پولدار شدن بوجود آمده، نابرابری درآمدی چه عواقبی به همراه خواهد داشت. تعدادی از مشکلات و معایب نابرابری اقتصادی در ذیل آمده است: اول: در نظر بسیاری از مردم (نه همه) قابل قبول نیست. دوم: یکپارچگی جامعه را تحلیل می برد (جامعه چند بخشی)سوم: دمکراسی را تحلیل می برد. چهارم: به آشوب، جرم و جنایت و خشونت اجتماعی می انجامد (در برزیل به عنوان یکی از ناعادلانه ترین کشورها، تجارت آدم ربایی جز اصلی ترین تجارت ها می باشد) محدودیت های اجتماعی خلق می کند (حسی از بی عدالتی را در بین افراد با استعدادی که از خانواده ضعیف می آیند ایجاد کرده و به رشد اقتصادی بخاطر استفاده نکردن از این استعدادها آسیب می زند) اما وقتی این معضلات نابرابری اقتصادی لیست می شود، بعضی از اقتصاددانان پاسخ می دهند که بله این مشکلات وجود دارد اما این نابرابری لازمه رشد اقتصادی می باشد. از طرفی به سیاست های دولت رفاه و بازتوزیع درآمد نیز انتقاد می کنند. آنها بر این اعتقادند که با کاهش درآمد سرمایه داران (در نظر آنها کارآفرینان واقعی) سرمایه گذاری کمتری در بخش اقتصاد انجام گرفته و رشد اقتصادی کاهش میابد. از طرفی سیاست های دولت رفاه انگیزه قشر ضعیف برای کار کردن را کاهش داده و همچنین هزینه زیادی را بر دولت متحمل می کند. اما واقعیت چیست؟ آیا واقعا با کاهش نابرابری و افزایش سیاست های رفاهی، رشد اقتصادی کاهش میابد؟ برای پاسخ به این سوال می توان به عملکرد کشورهای آمریکای جنوبی در یک دهه اخیر پرداخت که با کاهش نابرابری شاهد افزایش رشد اقتصادی خود بودند. هم اکنون سرمایهگذاری در آمریکای لاتین کمتر از قارههای دیگر میباشد بنابراین کشورهای آمریکای لاتین باید با استفاده از سیاستهای اجتماعی جدید، تلاش خود را به سمت کاهش نابرابری اجتماعی سوق می دهند. در یک دهه گذشته ضریب جینی در کشورهای این حوزه به این شکل تغییر کرد:آرژانتین: ضریب جینی از ۰.۵۴ به ۰.۴۴؛ نرخ رشد از ۳% به ۶% رسیداکوادور: ضریب جینی از ۰.۵۵ به ۰.۴۷؛ نرخ رشد از -۰.۱ به ۳% رسیدبولیویا: ضریب جینی از ۰.۶۰ به ۰.۴۷؛ نرخ رشد از ۱.۵ به ۲.۹% رسیداروگوئه: ضریب جینی از ۰.۴۶ به ۰.۴۱؛ نرخ رشد از ۲.۷% به ۵.۵% رسیددر خصوص عدم انگیزه افراد برای کار کردن در دولت های رفاه، کشورهای اروپایی با بزرگترین سیاست های رفاهی مانند سوئد، نروژ و فنلاند توانستند اگر نه با نرخ بالاتر، بلکه به اندازه ایالات متحده در دهه نود (رنسانس آمریکایی) رشد کنند. از طرفی تا دهه هشتاد، رشد اقتصادی آمریکا بسیار کندتر از اروپا بود، در حالی که سیاست های رفاهی بسیار کوچک تری داشت. درست است که وسعت دولت رفاه یکی از معیارهای عملکرد اقتصادی کشورهاست، اما این آمار و ارقام نشان می دهد که سیاست های رفاهی گسترده با رشد اقتصادی بالا در تضاد نمی باشد. سهم سیاست های رفاهی از تولید ناخالص ملیهمچنین ها-جون چانگ، اقتصاددان کره به خوبی نشان می دهد که چگونه یک سیستم رفاهی خوب طراحی شده می تواند مردم را تشویق به کار بیشتر و حتی ریسک پذیری برای یافتن شغل بهتر نماید. برای مثال در اروپا اگر صنعتی که در آن مشغول به کار هستید رو به افول رفته و کارتان را از دست دهید، مشکل بزرگی است اما آخر دنیا نیست. بیمه درمانی و خانه دولتی (یا یارانه خانه) را خواهید داشت، منافع بیکاری شامل حالتان می شود (گاهی تا ۸۰ درصد حقوق شغل قبلی) و دولت به شما برای یافتن شغل جدید کمک می کند. در مقابل در آمریکا بهتر است که مطمئن شوید شغلتان را از دست نمی دهید (کاهش پویایی بازار)، چرا که با از دست دادن شغلتان تقریبا همه چیز را از دست می دهید. بیمه بیکاری درصد کمتر و زمان کمتری نسبت به اروپا پوشش می دهد. کمک و آموزش کمی برای یافتن شغل جدید وجود دارد. از آن ترسناک تر از دست دادن شغل به معنی از دست دادن بیمه درمانی و احتمالا خانه اتان می باشد.در مثال فوق می توان دریافت، بسیاری از کارکنانی که می توانند با آموزش به صنایع نوظهور (مانند مهندسی بیولوژی) مشغول بکار شوند، به مشاغل در حال افول چنگ می زنند. این منطق، همان منطقی است که قانون "اعلام ورشکستگی" (حمایت موقت و مدیریت شده دولت از مشاغل ورشکسته) را محبوب ساخته است. چرا که به مرور دریافتیم که در صورتی که شانس دوم به مردم ندهیم، ریسک پذیری برای شروع تجارت کاهش میابد. بحث در مورد سیاست های رفاهی و ضعف و قوت آنها بسیار است، اما تصور می کنم تا همینجا بتوان ادعا کرد که که دولت رفاه نه تنها مورد تاکید دین و قانون اساسی کشور می باشد، بلکه می تواند با مدیریت درست به بهبود عملکرد و رشد اقتصادی کشور نیز منجر شود. از طرفی ارگان های زیادی از اول انقلاب با هدف رسیدگی به امور اقشار ضعیف ایجاد شدند، اما با نگاهی به وضعیت امروز جامعه می توان دریافت که عملکردشان خیلی قابل قبول نمی باشد.از این رو جا دارد در زمانی که بحث اصلاح پرداخت یارانه نقدی داغ است و دولت نشان داده که می تواند منابع چنین سیاست هایی را تامین نماید (در واقع منابع آن مشخص است) تحلیلگران، اقتصاددانان، علما، سیاسیون و از همه مهمتر حکومت بجای شعار دادن در خصوص حمایت از مستضعفان، به زنده کردن این اصل دینی، قانونی و حتی اقتصادی همت گمارند.پینوشت: شاخص جینی یا ضریب جینی، شاخصی اقتصادی است که سعی در محاسبهٔ توزیع ثروت در میان مردم دارد. بالا بودن عدد این شاخص نشانه بالابودن اختلاف طبقاتی و نابرابری درآمدی و پایین بودن آن نشانه کمتر بودن نابرابری درآمدی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]