تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنوديش او را به ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844966484




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

انقلاب اسلامی ایران جلوه ای از الطاف امام (عج)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
انقلاب اسلامی ایران جلوه ای از الطاف امام (عج)
برادران من! از یاد نبرید این پیروزی را. این وحدت کلمه ای را که در تمام اقشار ایران پیدا شد، معجزه بود. کسی نمی تواند این را ایجاد کند. این معجزه بود، این امر الهی بود، این وحی الهی بود، نه کار بشر... این مطلب را که این جماعت ایران که با هم شدند، خدا پشتیبان آنها بود و الآن هم هست، کاری نکنید که عنایت خدا -خدای نخواسته- کم بشود.

خبرگزاری فارس: انقلاب اسلامی ایران جلوه ای از الطاف امام (عج)



بخش دوم و پایانی یقین امام به درستی راه و پیروزی خود در پاریس با همین نگاه و نگرش بود که رهبر فقید انقلاب، ماهها پیش از بهمن 57 اطمینانی عجیب به پیروزی جنبش و سرنگونی رژیم داشت و به این و آن می گفت: "شاه رفتنی است. به فکر روزها و اقتضائات پس از پیروزی باشید" و این در حالی است که هنوز هیبت و هیمنه رژیم، شکسته نشده بود و کسانی مانند مهندس بازرگان، به مبارزه گام به گام با حکومت پهلوی و تسخیر کرسیهای مجلس شورا می اندیشیدند. میدانیم که مرحوم امام، در 14مهر57 از نجف به پاریس آمد و آنجا افراد زیادی (از جمله استاد مطهری، مهندس بازرگان و..) با وی ملاقات کردند. میدانیم که آن ایام، هنوز قدرت جهنمی شاه برپا بود و آثار فروپاشی رژیم ظاهر نشده بود. در نتیجه، چشم انداز روشنی پیش روی انقلاب و انقلابیان نبود.با این اوصاف، ملاقات کنندگان همگی اظهار میکنند: در آن شرایط سخت، یک اطمینان و اعتماد عجیبی در چهره امام نسبت به پیروزی قاطع انقلاب بر رژیم موج میزد که حیرتانگیز بود. اینک به بیان برخی نظرات می پردازیم:
1. مرحوم فلسفی (واعظ شهیر) در خاطراتش نقل می کند: "در مدت اقامت امام در پاریس، افراد زیادی از ایران به پاریس رفتند. از جمله آنها، مرحوم آقای مطهری بود. ایشان قبل از رفتن، به منزل ما آمد و گفت: "شما پیامی برای آقا - امام- دارید"؟ دو سه موضوع بود که من به طور خصوصی تذکر دادم. بعد ایشان خداحافظی کرد و رفت. وقتی مرحوم مطهری برگشت، به دیدن ایشان رفتم؛ آن هم در وقتی که کسی نبود، تقریباً اول شب بود. موضوعاتی را که گفته بودم، ایشان به امام گفته بودند و جواب هم گرفته بودند؛ ولی دیدم آقای مطهری می گوید: "آقا! من مبهوت هستم". گفتم: "چرا؟" گفت: "تصمیمی که امام گرفته، با این همه نظامیهای تا دندان مسلح، با آن همه حمایتهای آمریکا و انگلستان و فرانسه، نتیجه چه خواهد شد؟ آیا واقعاً این تصمیم، برای ما موفقیت پیش می آورد؟ "ایشان می گفت:" به امام گفتم: "آقا، خطر مهمی است. خودتان را چه طور می بینید؟" امام در جواب فرمود: "علی التحقیق پیروزیم" شهید مطهری می گفت: "یک روحانی، غیر از یک کاسب است که این حرف را بزند. دیدم از یک طرف امام خمینی است، عظمت دارد و من نمی توانم از ایشان بپرسم چرا پیروزیم؟  ولی پرسیدم" ایا به محضر امام عصر شرفیاب شدید و او این خبر را داده است" امام نفی و اثبات نکرد و فقط گفت: قطعاً پیروزیم. گفتم: الهامی به شما شده است؟ گفت: قطعاً پیروزیم. از هر دری که من وارد شدم ایشان نگفت که واقعیت چیست؛ ولی همچنان با قاطعیت می گفت: پیروزیم و اعتنا به این همه تانک و توپ و نظامی و غیره نکنید. علی التحقیق پیروزی با ما است.
شهید مطهری -با حالت بهت - این سخنان را به من گفت و خود، متحیر بود. می گفت: من نفهمیدم امام از چه منشأ و منبعی به این حقیقت رسیده است".38
2. مهندس بازرگان در سخنانی در 22 بهمن 60، در جمع اعضای نهضت آزادی، ضمن شرح ملاقات خود (همراه دکتر یزدی، در 30 مهر 57 در نوفل لوشاتو) با امام، میگوید: "از امام پرسیدم: جناب عالی چگونه اوضاع و تکلیف را می بینید؟ باز هم، ساده نگری39 و سکینه و اطمینان ایشان به موفقیت نزدیک، مرا به تعجب و تحسین انداخت. مثل اینکه قضایا را انجامشده و حلشده دانسته و گفتند: شاه که رفت و به ایران آمدم، مردم نمایندگان مجلس و بعد دولت را انتخاب خواهند کرد. منتها چون کسی را نمی شناسم از شما میخواهم افرادی را که مسلمان و مطلع و مورد اعتماد می باشند، علاوه بر خودتان و دکتر یزدی، معرفی کنید که مشاورین من باشند و آنها بگویند چه کسی برای نمایندگی مجلس خوب است، تا من به عنوان نامزد، به مردم پیشنهاد نمایم... وزرا را هم آن هیأت در نظر بگیرند که من پیشنهاد نمایم... احساس من (و شاید دکتر یزدی) این بود که ایشان، از ما فقط برای مرحله بعد از انقلاب -که تشکیل دولت و مجلس و اداره مملکت است- میخواهند استفاده نمایند و نسبت به مرحله ما قبل، خیالشان راحت، و برنامه معین است. گفتم: چشم...".40
3. محمود اعتمادزاده (به آذین)، نویسنده و مترجم مشهور چپ و عضو حزب منحله توده، نیز در خاطراتش، ضمن شرح سفری که آن سالها به اروپا و روسیه داشته، با اشاره به خوشبینی و اطمینان محکم امام خمینی، به پیروزی قاطع انقلاب در سال 57 مینویسد: "به راستی، اطمینانی که در سخنان امام است، در تنگنای عقل نمی گنجد".41
بی جهت نیست که امام، پس از روی کار آمدن ارتشبد ازهاری (در پیام 14 آبان 57) به ملت ایران فرمود: 
از اظهارات پوچ دولت آمریکا و انگلیس و شوروی مبنی بر پشتیبانی از شاه، برای حفظ منافع خودشان نهراسید، که نمی هراسید. ما طالب حق خود هستیم و به حقیم و دست خدا با ماست و بالاتر از دست ابرقدرتهای شرق و غرب است: "یدالله فوق ایدیهم".42
خارجیها نیز دست خدا را در پیشرفت انقلاب، دخیل می بینند
عجیب است که نکات چهارگانه فوق- به ویژه غافلگیر شدن غرب از وقوع انقلاب اسلامی ایران و سردرگمی و وادادگی رجال سیاسی و امنیتی آن، برابر انقلاب- گذشته از سخنان امام راحل، در گفتار و نوشتار بسیاری از تحلیلگران غربی و حتی عوامل رژیم پهلوی نیز منعکس شده است.43 حتی پال هنت (کشیش انگلیسی مقیم اصفهان در 1354- 1359)، نیز در خاطرات خویش بر همین نکات انگشت نهاده و اظهار شگفتی می کند. همسر وی (دیانا) در اوایل مأموریت وی در ایران (سال1354) در خواب، جهش مسجد به سوی کلیسا را می بیند. کشیش پال هنت  که در سالهای آخر حکومت شاه، عضو هئیت مذهبی کلیسای انگلیسی اصفهان (وابسته به انجمن هیأتهای مذهبی کلیسایی بریتانیا) بوده و اوایل پیروزی انقلاب، وحشتزده از کشورمان گریخت- خاطرات دوران مأموریتش را به رشته تحریر در آورده است.44 وی در این خاطرات مینویسد: 
در همان اوایل ورودمان به اصفهان بود که [همسرم] دیانا یک شب خواب دید مسجدی به حرکت درآمده است و پس از پریدن روی دیوار، به سمت ما میآید!... و فردای آن روز -که دیانا این خواب را برایم تعریف کرد- کوشیدم تا شاید بتوانم تعبیری برایش پیدا کنم.
این کشیش، نهایت تعبیری که (پس از تفکر زیاد) برای خواب شگفت انگیز همسرش می یابد، آن بود که صدای اذان مسجد محل -که هر روز با بلندگو از مناره مسجد پخش میشد، از طنین ناقوس کلیسای وی بلندتر بوده است.45 این تعبیر با تحلیلی که او از ایران به عنوان جزیره ثبات و امنیت (البته برای غربیان) داشت، متناسب بود؛ ولی حوادث سالهای بعد این کشور نشان داد که پیام آن خواب، فراتر از این حرف ها است. او سالها پس از آن تاریخ، در خاطراتش نوشت: 
امروز، موقعی که به خاطرههای دوران اقامتم در ایران می نگرم، احساس میکنم مواجهه با مسائل دوره انقلاب- که طی آن، همه چیزهای آشنا و مورد علاقه ام از هم پاشیده شد- واقعاً تا چه حد برایم ناگوار بوده است.
طی پنج سالی که در اصفهان اقامت داشتم، به مرور، به سرزمین و مردم ایران علاقه پیدا کرده بودم و از مشاهده کشوری که ظاهراً رو به خوشبختی و نیک انجامی می رفت. لذت میبردم. در ایران، مقدم خارجیها را گرامی می داشتند، امنیت و ثبات در همه جا احساس میشد، کلیساها در انجام مراسم مذهبی خود آزاد بودند و کسی برای آنها مزاحمتی فراهم نمی کرد.
موقعی که ناآرامیها رو به گسترش نهاد، به وحشت افتادم که اگر روزی وضع موجود، در هم بریزد، چه خواهد شد و سیستم جانشین آن، با ما چه رویهای در پیش خواهد گرفت؟ ولی در همان حال که ما نگران فروپاشی ثبات و امنیت خود بودیم، ایرانیها مسائل پیش آمده را با دید یک اعتراض گسترده علیه فساد موجود و سیاست جدایی دین از سیاست می نگریستند.  به این ترتیب، معلوم شد که همه ما اشتباه میکردیم؛ چون تصورمان این بود که سلطنت شاه، برای ایران، خوشبختی و ثبات به ارمغان آورده است. پرزیدنت کارتر هم که حدود یک سال قبل از انقلاب، ایران را "جزیره ثبات" لقب داده بود خط کرده بود. 
پال هنت، سپس با عنوان"پیش بینی آینده"، در حد فکر خود، پردهها را بالا زده و با انتساب آن تحول عظیم تاریخی به اراده خداوند، مینویسد: 
ابتدا برای من، درک این مسأله مشکل بود که واقعا چرا خداوند چنین قدرت تخریبی عظیمی را در ایران به کار انداخته است؟ ولی بعد به یاد جملهای از "ماکس وارن" (دبیر کل انجمن هیئتهای مذهبی انگلیس در ایران) افتادم که حدود یک سال قبل از وقوع انقلاب به من گفته بود: "کارهای خدا، همیشه حیرت انگیز است و هرگز نمی توان پیش بینی کرد که حتی در آینده بسیار نزدیک، خداوند دست به چه کاری خواهد زد...". در مواجهه با حوادث ایران بود که به ارزش این گفته بیشتر پی بردم و فهمیدم وقتی خدا بخواهد، چگونه علی رغم کراهت و عدم اشتیاق من و دیگران، حوادثی می آفریند که برایمان باورنکردنی و حیرت انگیز است. همراه با آن، خود را مقابل این سؤال نیز می یافتم که آیا واقعاً نباید وقوع چنین حوادثی را نوعی واکنش خداوند علیه خودخواهی و دنیاپرستی غربیها به حساب آورد؟
در ادامه می افزاید:
غیر از ما که در ایران بودیم، اکثریت قریب به اتفاق مردم دنیا هم از آنچه در ایران گذشت، حیرت زده و غافلگیر شدند. چند ماه بعد نیز با مطالعه نشریه ای دریافتیم که طی تحقیقات"مجمع آمریکایی ترویج علوم" معلوم شده است که در سراسر کشور آمریکا، فقط یکی از اساتید دانشگاهی توانسته بود از چند سال قبل، حوادث امروز ایران را پیش بینی کند. این شخص -که یک نام اسلامی برای خود برگزیده است و سمت استادی تاریخ را در دانشگاه کالیفرنیا به عهده دارد-46 در سال 1972 طی مقاله ای نوشته بود: "موجب مخالفت و اعتراض مردم علیه رژیم سلطنتی در آینده رو به گسترش خواهد نهاد و هدایت این موج را نیز رهبران مذهبی به عهده خواهند داشت که در رأس همه آنها آیت الله خمینی قرار دارد...".
البته در آن زمان، هیچ کس به پیش بینی او توجهی نکرد؛ چون تمام ارزیابیهایی که از اوضاع ایران به عمل میآمد، صرفاً بر "وضع موجود" تکیه داشت و نشان میداد که ایران را هیچ خطری تهدید نمی کند. حالا، این مسأله وحشتانگیز به نظر میآید که چطور امکان دارد هیچ یک از حدود یک میلیون نفر که فقط در آمریکا، به طور مداوم مشغول بررسی مسائل جهانی و تعیین خط مشی حکومت در رابطه با ملل دیگر هستند، نتوانسته بودند ارزیابی درستی از اوضاع ایران ارائه دهند و آنچه را در ایران گذشت پیش بینی کنند؟
در این باره ضمناً باید به کتاب ایران، سراب قدرت47 - که اوایل سال 1978 در لندن به چاپ رسید- نیز اشاره شود. گرچه در این کتاب، مطالب بسیار آگاه کنندهای از اوضاع اقتصادی ایران و فساد موجود در رژیم شاه وجود داشت، ولی مؤلف آن، علی رغم احاطه فراوانش بر مسائل ایران، نتیجه گرفته بود که "تصور وجود ایران بدون شاه، مسألهای بسیار دور از ذهن است..." و به هر حال در آن زمان، فقط عده انگشت شماری بودند که وجود آتش زیر خاکستر را در ایران احساس میکردند. ما هم به مرور و از زمانی که آتش زیر خاکستر نمایان شد، پی بردیم میان مردمی زندگی میکنیم که دیدشان نسبت به اوضاع کشور، به کلی با ما مغایر است و برخلاف آنچه می پنداشتیم، ایرانیها معتقدند که به حد افراط، بازیچه دست رژیمی قرار گرفته اند که هدفی جز تأمین منافع قدرتهای غربی ندارد".48
جهان، پشت سر امام حسین(ع) نماز می خواند
درست در همان ایامی که رؤیای شگفت"جهش مسجد به سوی کلیسا"، خواب خوش همسر کشیش انگلیسی را در اصفهان برآشفت، بانویی مبارز و دلسوخته، در تهران، نوید غیبی به پیروزی اسلام بر کفر را در خواب دریافت کرد. دکتر طاهره صفارزاده، شاعر و ادیب برجسته زمان ما است که اشعار اسلامی - انقلابی وی در عصر پهلوی مشهورتر از آن است که نیازمند تعریف باشد. وی- که به جرم داشتن اندیشه و نگرش اسلامی - انقلابی، پیوسته مورد تعقیب و آزار رژیم سابق قرار داشته- در مصاحبهای در سال 1374 اظهار داشت: 
دید من نسبت به انقلاب اسلامی ایران، خیلی ریشهای است. من سال 55 که از دانشگاه اخراج شده بودم موقع اذان در کلاسها سکوت اعلام میکردم. من آن موقع، همین انقلاب را به خواب دیدم. نماز جماعتی به رهبری امام حسین با همین شعارهای انقلاب[بود]، و حضرت، عنایت خاصی به من نشان دادند. بعد به یک پیرمرد با معرفت و اهل معنا (کسایی) گفتم؛ خیلی گریست و تعبیر کرد که اتفاق دینی بزرگی در مملکت رخ میدهد که تحول ایجاد می کند.من در آن خواب دیدم که جهان شد یک مسجد که همه پشت سر حضرت ابا عبدالله (ع) نماز میخواندند.49
مصاحبه کامل وی در این زمینه چنین است:
خبرنگار مجله نیستان از خانم صفارزاده می پرسد: "مهمترین ره آورد انقلاب اسلامی را شما در چه می بینید؟" وی- که برخلاف ناراحتی شدید از برخی نادانی ها و سیاستهای نادرست موجود، در حمایت اصولی خود از کلیت و اساس انقلاب و نظام اسلامی پابرجا است- پاسخ میدهد: 
در مطرح شدن اسلام در سراسر جهان، به عنوان یک مکتب معنوی قدرتمند، با همه غفلتها و اشتباههای داخلیها وجود سخافتها و خصومتهای خارجیها و عواملشان، چون تقدیر الهی بوده که اسلام در این عصر مطرح شود و آمادگی در مسیر "تقدیر اصلی" فراهم آید، هیچ عاملی نمی تواند مانع تحقق وعده (و رأیت الناس یدخلون فی دین الله( شود.
نقش رهبری امام خمینی، مفهوم شجاعت و صراحت"ایمان" را برای جهانیان تبیین کرد و آن هم دستاورد دیگری در حوزه مشیت الهی بود. تکرار میکنم: این انقلاب، مقدر الهی بوده، تردید ندارم اگر استکبار جهانی هم -به قول عده ای سخت نگرفت، به این دلیل بود که عقلشان را به حکم تقدیر از دست داده بودند.
سال 55 که از دانشگاه شهید بهشتی اخراج شده بودم و ساواک و رسانه ها از هیچ شرارتی خودداری نمی کردند، عموماً در منزل بودم، تفسیر می خواندم و بر زیارت عاشورا و علقمه هم مداومت داشتم. یک روز همسر برادرم که عازم کربلا بود برای خداحافظی آمد و گفت: "پیغامی برای امام [حسین(ع)] نداری؟" گفتم:"چرا، بگو: "قربانت گردم، دست این شریران را از سر ما کوتاه فرما". همان شب خواب دیدم که دنیا به مسجدی بزرگ تبدیل شده و مردم فوج فوج، مثل پرندگان وارد مسجد می شدند. می آمدند پشت سر امام نماز بگزارند و دیدید که انقلاب هم با نماز جماعت شروع شد. جارچی نامرئی مرتب ندا میداد: "سرور شهیدان، ابا عبدالله الحسین نماز میگزارند". صفهای نماز بسته میشد. من هم در صف بودم. هنگام رکوع و سجود، جانورهایی با صورت انسان، مزاحم می شدند و مرا اذیت میکردند، ولی من در دلم می گفتم: "نماز را نمی شکنم" وقتی نماز تمام شد، دیدم صف، با نور شکافته شد. حضرت تشریف آوردند بالای سر من و همراه با گشودن و به هم زدن دستهای مبارک، فرمودند:"اف بر شما" و ناگهان جانوران ناپدید شدند. من گریه کنان ابراز ارادت میکردم، عنایتی فرمودند.... در شعر "سفر در آینهها" درباره عنایت الهی، خطاب به خودم گفتم: "خصمان تو زنهاریان تو گشتند".
فردای آن روز، خواب را برای آقای کسایی (پیرمرد عارفی که دوست آقای مهندس سحابی بود) تعریف کردم. ایشان خیلی گریه کردند و گفتند: "خوش به حالتان! آن قدر هستند بزرگانی که آرزو دارند این خواب را دیده باشند و از دنیا بروند". ایشان تأکید کردند (دو سال قبل از انقلاب) که اتفاقی در مملکت می افتد که این اتفاق دینی است. همینطور هم شد. باز هم باید صبر بکنیم که بقیه روایات و احادیث مربوط به زمان انتظار موعود را تحقق یافته ببینیم.50
بشارات غیبی به "ظهور" انقلاب اسلامی
تحولات بزرگی که به دست رهبران دینی و الهی (پیامبران و امامان) در تاریخ بشر صورت میگیرد، معمولاً در آستانه وقوع، با برخی بشارات غیبی همراه است. قیام الهی نایبان و ادامه دهندگان راه آن بزرگان نیز- در حد خود- از این ویژگی بی بهره نیست.
خدای جهان، کسانی را که برای رهبری این تحولات عظیم بر می گزیند، پیش از شروع عمل، به نحوی (در خواب یا بیداری) از آینده کار خویش و تحول بزرگی که باید به دست آنان انجام گیرد آگاه می کند. بشارات ظهور و بعثت پیامبر اکرم(، و نیز پیشگوییهای شگفت ماجرای عاشورا از زبان پیامبر و امیرالمؤمنین- درود خداوند بر ایشان باد- در کتابهای سیره و حدیث و تاریخ ثبت شده است. برای مثال پرتوی از این سنت را در عصر غیبت نیز، در زندگی دو شخصیت تاریخساز اسلام در قرن اخیر، حاج شیخ فضل الله نوری و حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مشاهده میکنیم.51 درباره انقلاب کبیر اسلامی ایران و پیشوای آن امام خمینی هم فراوان به این گونه نویدهای غیبی و پیشگوییهای غیر عادی برمیخوریم که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. حضرت آیت الله سید علی آقای قاضی طباطبایی، استاد اخلاق و سلوک بزرگانی چون علامه طباطبایی (صاحب تفسیر المیزان) و آیات عظام خویی و بهجت، برای اهل فکر و ذکر و نظر چهره ای نام آشنا است.52 امام خمینی در سن 45 سالگی به نجف اشرف مشرف شد. گویند یکی از فضلای نجف از ایشان- که آن روزها، حاج آقا روح الله نامیده میشد- پرسیده بود برای چه به عتبات مشرف شده اید. در پاسخ فرموده بود: "زیارت ائمه اطهار ( و دیدن آقای قاضی".
یکی از فضلای برجسته و صاحب دل شهرضایی تبار- مرحوم حجت الاسلام و المسلمین طیار- در حضور جمعی از فضلای قمشه (مانند حضرات آقایان حاج شیخ علی زمانی قمشه ای و حاج شیخ یحیی رهایی در شهریور 1373 در قم) ضمن اشاره به داستان فوق، اظهار داشت: "مرحوم حاج شیخ عباس قوچانی، از اصحاب خاص میرزا علی آقای قاضی و وصی ایشان بود که سالها پیش درگذشت. مرحوم قوچانی در حدود سال 1350 ش در مدرسه صدر اصفهان، این ماجرای شگفت را برای من تعریف کرد:
مرحوم قاضی، عصرها در منزل خویش جلسه ای داشت و برای 10-15 نفر مباحث اخلاقی و توحیدی مطرح میکرد و من [مرحوم قوچانی]در آن جلسه شرکت میکردم آشنایی ما با آیت الله خمینی نیز در همین حد بود که شنیده بودیم یک "حاج آقا روح الله" در قم هست که درس اخلاق میگوید؛ ولی در آن روزگار؛ چهره وی را نمی شناختیم و تطبیق نمی کردیم.
یک روز عصر که ما در خدمت قاضی بوده و آن بزرگوار طبق معمول افاضه می فرمود سید جوانی را دیدیم که وارد شد و سلامی کرد و کنار در اتاق نشست. مرحوم قاضی، پس از ورود سید مزبور، صحبتش را قطع کرد و ساکت شد و سرش را به زیر انداخت. سید نیز پس از عرض سلام سر را پایین انداخت و، به حالت ادب و سکوت، چیزی نگفت. مجلس، یک ربع ساعت، همینگونه ساکت و خاموش، طی شد. سپس مرحوم قاضی سر برداشت و به من گفت: "آقا شیخ عباس!، آن کتاب را از فلان قفسه کتابخانه بردار و بیاور و بخوان". کتاب را آوردم و پرسیدم:"از کجای آن بخوانم؟" مرحوم قاضی فرمود: "کتاب را باز کن؛ هر جایش آمد، همانجا را بخوان".
کتاب را گشودم و شروع به خواندن کردم. محتوای مطلب، شرح ماجرای ظلم و جنایت یک سلطان سفاک و ستمگر بود که در میان بنی اسرائیل میزیست و مردم از مظالم او به شدت معذب و در تنگنا بودند. تا آنکه شخص عالمی پیدا شد و گفت: "من این سلطان جائر را از کشور بیرون کنم و مردم را از دست وی رهایی بخشم".
مرحوم قوچانی می گفت: "زمانی که داستان مزبور را از روی کتاب می خواندم، مرحوم قاضی سر به زیر انداخته، سخنی نمی گفت و فقط گوش میداد. داستان، به آنجا رسید که آن عالم، مردم را بر ضد سلطان سفاک شورانید و وی را از مملکت بیرون راند. اینجا، مرحوم قاضی سر برداشت و گفت: "دیگر بس است. کتاب را سرجایش بگذار"، و باز سر به زیر انداخت. پس از 4- 5 دقیقه که وی، و نیز آن سید جوان سر، به زیر انداخته بودند، سید مزبور، آهسته خداحافظی کرد و رفت و ما دیگر او را در درس مرحوم قاضی ندیدیم. فرمان مرحوم قاضی به آوردن کتاب و گشودن آن و طرح آن داستان شگفت، با مباحث معمول وی و سخنان ابتدای همان مجلس، تناسبی نداشت و کاملاً غیر عادی و عجیب می نمود و سر آن تا سالها بر من معلوم نبود.
سالها پس از آن تاریخ، نهضت 15 خرداد به رهبری آیت الله خمینی آغاز شد و آوازه وی آفاق را در نوردید. اعلامیههای وی به نجف میرسید و ما میخواندیم. سال بعد، وی به نجف تبعید شد و ما همراه جمعی از طلاب و فضلا به حضور رسیدیم. آنجا، به طور غیرمنتظره و با کمال تعجب دیدیم ایشان، همان سید جوانی است که آن روز به درس مرحوم قاضی آمد... فهمیدیم که این، کرامتی از مرحوم قاضی بوده و قصه آیت الله خمینی با شاه ایران، قصه همان عالم بنیاسرائیل با سلطان سفاک است...".
2. آیت الله حاج شیخ نصرالله شاه آبادی، فرزند آیت الله شیخ محمد علی شاه آبادی (استاد مشهور امام خمینی (ره)) نیز ماجرای زیر را مکرر نقل کرده است:
اوایل شروع نهضت اسلامی (دهه40) خواب دیدم که در خوزستان ایران، جنگی سخت بین نیروی حق (به زعامت حضرت اباعبدالله الحسین(ع)) و باطل در گرفته و من [شیخ نصرالله] نیز در آن، حضور دارم. آن جنگ، با پیروزی جبهه حق پایان یافت و من، پس از آن، به دیدار حضرت سیدالشهداء (ع) نایل شدم و مورد تفقد ایشان قرار گرفتم.
از آن خواب شگفت بیدار شده و مدتها در تعبیر آن، فکرم به جایی نمی رسید. تا اینکه پس از مدتی، امام خمینی به نجف تبعید شد و ما خدمت وی رسیدیم. در خلال صحبت، به مناسبتی یاد خواب مزبور افتادم و آن را نقل کردم. امام، پس از شنیدن، آن خواست چیزی بگوید؛ امام منصرف شد من اصرار کردم، پس از تحاشی بسیار فرمود:" این خواب، درست است و چنین جنگی در آن نواحی واقع خواهد شد و ما- چنانکه دیدی - در فرجام، پیروز خواهیم شد". من توضیح بیشتری خواستار شدم و وی فرمود: "این راهی است که پدر شما (مرحوم آیت الله شاه آبادی) برای ما ترسیم کرده و گریزی از پیمودن آن نداریم.
خوشا به حال کسانی که سال 1400 را درک کنند
حجت الاسلام حاج شیخ یحیی رهایی شهرضایی- از فضلای تحصیلکرده در قم که اکنون در شهرک علامه مجلسی اصفهان به تدریس، تألیف، اقامه جماعت و ارشاد مشغول است در تاریخ 3 آذر 74، طی نوشتهای به حقیر مرقوم داشته است:
در تماسی که اخیراً با یکی از مردان صالح و مورد اعتماد اهل علم و دیانت و سرشناس در شهرستان شهرضا (قمشه)، به نام آقای مشهدی عباس ملکیان داشتم، وی نقل کرد: "بیش از 50 سال پیش که به مشهد مقدس مشرف شده و پای منبر مرحوم آیت الله حاج شیخ علی اکبر نهاوندی نشسته بودم، در خلال صحبت فرمود: "خوشا به حال کسانی که سال 1400 ق را درک خواهند کرد و خواهند دید که اوضاع، دگرگون خواهد شد غیر از آنچه که اکنون مشاهده میکنیم".
مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر نهاوندی، از علمای وارسته و طراز اول مشهد در عصر اخیر بود که درباره حضرت ولی عصر (عج) و اخبار و علایم مربوط به آن حضرت، مطالعات گستردهای داشته و در این زمینه چند کتاب مبسوط و خواندنی همچون عَبقُری الحسان تالیف کرده است که مورد استفاده اهل نظر است. و حتی گفته میشد که با خود حضرت نیز ارتباطاتی داشته و قرائنی نیز بر این معنا وجود داشت.
از شخصیتهای دیگری که درباره حضرت ولی عصر و مسائل مربوط به آن حضرت بسیار مطالعه کرده بود و شاید بتوان گفت در عصر خودش در این زمینه بینظیر بود، مرحوم آیت الله حاج سید محمدحسن میرجهانی جرقویه ای است. وی که اهل اصفهان و مدتی نیز ساکن نجف، مشهد و تهران بود، آثار علمی متعددی داشت و بسیار وارسته بود". جناب رهایی در نوشته فوق افزوده است:"مرحوم آیت الله میرجهانی، از عالمان وارسته ای بود که به حق، ید طولایی در احادیث داشت و همیشه- با حافظهای غریب- احادیث را از بر می خواند و بر علم اعداد نیز تسلط داشت. به یاد دارم که در تابستان 1356 ش (در ایام ماه مبارک رمضان) مرحوم میرجهانی بر فراز منبر فرمود: 
یک سال و نیم دیگر فرجی حاصل خواهد شد؛ یا فرج کلی (اشاره به ظهور حضرت ولی عصر (عج)) و یا فرج جزیی.
آن زمان که این سخن را فرمود، هیچ اثری از انقلاب نبود؛ لکن با گذشت تقریباً دو ماه و مرگ ناگهانی مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، جرقه انقلاب زده شد و دقیقاً همانگونه که ایشان پیش بینی کرده بود، یک سال و هفت ماه [طول]نکشید، که انقلاب به پیروزی رسید. همچنین مرحوم آیت الله میرجهانی در یکی از کتابهای خود آورده است: "به گفته یکی از دانشمندان اهل کتاب در سالیان پیش، در سال 1398 ق، فرزند قدیس عربی (پیامبر(ص)) ظهور خواهد کرد". درخور ذکر است که مرحوم میرجهانی این مطلب را سالیانی پیش از تاریخ یاد شده نگاشته است و در آن وقت، برداشتش از تعبیر"فرزند قدیس عربی"- چنانکه گاه در سخنرانیهای خویش نیز ابراز می کرد- امام زمان (عج)ع) بود؛ اما گذشت زمان نشان داد که ظاهراً مراد، نایب آن حضرت، یعنی امام راحل بوده است". (پایان نوشته آقای رهایی) 
در همین زمینه، یکی دیگر از روحانیون شهرضا، حجت السلام و المسلمین حاج شیخ علی زمانی قمشه ای -که از مدرسان فقه، نجوم، هیأت و فلسفه در قم است- تعریف کرد: "پیش از انقلاب، در دهه 50، یکی از دوستان، خوابی دید که از مجموع آن چنین برداشت میشد که حضرت ولی عصر (عج) در حدود سال 1370 ش ظهور خواهد کرد. می گفت:"این رؤیا، در اختناق سخت ستمشاهی برای ما بسیار نوید، بخش بود؛ لذا به اتفاق او، با خوشحالی و سرور، خدمت آقای میرجهانی رسیدیم و ضمن شرح قضیه، از مژده ظهور حضرت در سال 1370 سخن گفتیم. ایشان لبخندی زده و فرمود: 
ما زودتر از اینها، منتظر حضرت هستیم؛ ما حوالی سال 1360 قدوم حضرت را انتظار می کشیم.
سخن آخر
کاری نکنیم که عنایت ولی عصر (عج) از ما و انقلاب برگردد
علت مبقیه و عامل دوام و پیشرفت هر چیز- از جمله، عامل دوام و رشد انقلاب اسلامی ایران- همان علت محدثه و عامل ایجاد آن است. باید دید چه عواملی باعث پیدایش انقلاب، و عطف توجه و عنایت الهی به آن شد، تا همان عوامل را با قوت و صلابت حفظ کرد. تکیه و تأکید مکرّر امام راحل بر نکات چهارگانه فوق، دقیقاً به همین انگیزه صورت می گرفت. از نظر آن بزرگوار، انقلاب، یک نعمت و امانت الهی است که ما موظف به حفظ آن هستیم:
این قدرت الهی را از دست ندهید، این امانت الهی را حفظ کنید. همانطوری که آن وقت به فکر گرفتاریهای خودتان نبودید و فکر، یک فکر بود و آن اسلام و این، رمز پیروزی شد.53
روی موازین مادی، روی موازین عادی، باید با یک یورش، ما از بین رفته باشیم. باید همه ما یک لقمه آنها باشیم؛ و لکن قدرت ایمان، پشتیبانی خدای تبارک و تعالی، اتکال به ولی عصر (عج)ع)، شما را پیروز کرد. برادران من! از یاد نبرید این پیروزی را. این وحدت کلمه ای را که در تمام اقشار ایران پیدا شد، معجزه بود. کسی نمی تواند این را ایجاد کند. این معجزه بود، این امر الهی بود، این وحی الهی بود، نه کار بشر... این مطلب را که این جماعت ایران که با هم شدند، خدا پشتیبان آنها بود و الآن هم هست، کاری نکنید که عنایت خدا -خدای نخواسته- کم بشود. کاری نکنید که برای ولی عصر ایجاد نگرانی بکنید. تفرقه نداشته باشید....54
شکر گزاری به درگاه خدای متعال برای این نعمت بزرگ، با حفظ عوامل پیداش و ملزومات آن صورت میگیرد: مواظبت بر تحول روحی و ایمانی ایجاد شده، عدم گرایش به مادیات و تقویت روح توجه به خداوند، حفظ وحدت کلمه در مسیر اهداف اصیل انقلاب و طرد شیاطین تفرقه افکن از صفوف ملت، همدلی و فداکاری، پیش انداختن منافع و مصالح اسلامی و ملی، بر منافع و مسائل مادی و شخصی، حفظ آبروی اسلام و جلوگیری از خدشه دار شدن آن، در اثر سرپیچی از موازین شرع و قانون، ثبات قدم در پیشبرد احکام اسلام و کوشش برای جلب رضای الهی و خوشنودی امام عصر( (از راه عمل به تکالیف دینی، پاکدلی و پاک زیستی).
از دیدگاه امام راحل، نکات فوق، مهم ترین وظایفی است که اهل انقلاب، بر دوش دارند.55 به اعتقاد وی، همچنین باید از رمز بقای اسلام و پیروزی ملت (وحدت کلمه، ایمان و خدمت مخلصانه به اسلام) 56 غافل نشد و ضمن حفظ سنگر مساجد، برگزاری مراسم سوگواری امام حسین(ع) 57 و دعا برای فرج حضرت ولی عصر (عج)، بر اعمال و رفتار روزمره خویش مواظبت کرد که مایه نارضایتی و شرمندگی آن حضرت نباشد:58
نهضت شما، پیش دنیا یک معجزه است. این نهضت را با همین بعد اعجازی اش حفظ کنید و با اتکال به خدا و وحدت کلمه پیش بروید. امیدوارم که ما به مطلوب حقیقی برسیم و متصل بشود این نهضت بزرگ اسلامی و آن نهضت ولی عصر (عج)ع).59
رهبر همه شما و همه ما، وجود مبارک بقیه الله است و باید ماها و شماها طوری رفتار کنیم که رضایت آن بزرگوار- که رضایت خدا است به دست بیاوریم.60
به حسب روایت، نامه اعمال ما هفته ای دو بار پیش امام زمان (عج)ع) میرود؛ و لکن می ترسم ما که ادعا داریم تابع این بزرگوار هستیم - نعوذ بالله- پیش خدا شرمنده شود. اگر فرزند شما خلاف بکند، شما شرمنده میشوید. در جامعه شرمنده میشوید که پسرتان کار خلافی کرده. من خوف دارم که کاری بکنیم. که امام زمان (عج)ع)، پیش خدا شرمنده بشود. ذرههایی که بر قلبهای شما میگذرد، رقیب [=مراقب] دارد. چشم و گوش و زبان و قلب و همه چیز ما رقیب دارد. خدا نکند از من و شما و سایر دوستان امام زمان (عج)ع)، یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان (عج)ع) باشد. از خودتان پاسداری کنید، اگر می خواهید پاسداری شما در دفتر پاسداران صدر اسلام ثبت شود.61
کوشش شما این باشد که ما بتوانیم اسلام را- آن طور که هست- در این مملکت پیاده کنیم. راه طولانی است؛ قوی باشید، اراده قوی داشته باشید. ان شاء الله که این چهرههای نورانی، ذخیره باشد و این زمان ما به زمان ظهور مهدی (ع) متصل شود.62
پی نوشت ها: 38 . خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران 76، ص 430-431. مرحوم فلسفی پس از بیان حکایت، حدس میزند که"این انسان نیرومند الهی در موقعی که از اسارت خارج شد و از تبعید ترکیه به نجف رفت، شاید همان موقع آن الهامات به وی شده بود، لذا چند سال بعد شروع به تدریس ولایت فقیه کرد".
39 . شگفتا که آقای بازرگان، سه سال پس از دیدار مذکور با امام، یعنی زمانی که درستی پیش بینی و اطمنیان امام( پیروزی کاملاً به اثبات رسیده، باز هم از آن، با تعبیر"ساده نگری" یاد می کند.در ضمن، آقای بازرگان کم لطفی کرده است، دو سال پس از سخنرانی وی، بیانیه رسمی نهضت آزادی در سال 62 به صراحت بر الطاف پنهان الهی در جریان انقلاب، مهر تأیید زد:"انقلاب اسلامی ایران، بعد از الطاف خفیفه الهی، تنها با قدرت متحد و یکپارچه و اکثریت عظیم ملت ایران بود که توانست نظام شاهنشاهی را سرنگون سازد و سلطه سیاسی اجانب را قطع سازد". (نهضت آزادی ایران، برخورد با نهضت و پاسخهای ما، بهار 62، ص 39).
40 . شورای انقلاب و دولت موقت از زبان مهندس بازرگان، بهمن 1360، انتشارات نهضت آزادی ایران، ص 27-28، وی در سال 1358 هم تصریح کرد: "وقتی که در نوفل لوشاتو با امام ملاقات کردیم، به ایشان ... گفتم که رژیم سلطنتی با وجود ظواهر و اوضاع، هنوز نیرومند است و برای تضعیف و از بین بردن آن، مدتی وقت لازم است" (روزنامه اطلاعات، 31/2/58). در جای دیگر گفت: "همه میدانند که من معتقد به سیاست قدم به قدم بودم . معتقد بودم که برای رهایی از دست شاه، فقط یک راه بود و آن، اینکه آمریکا را مجبور کنیم کم کم شاه را ول کند" (گفتوگوها، انتشارات برگ، تهران، 76ش، ص 30). تفاوت امام و آقای بازرگان (به گفته خود بازرگان در سخنرانی مشهورش در دانشگاه تهران، قبل از پیروزی انقلاب) در این بود که بازرگان یک تاکسی ظریف بود که باید برایش راه باز میکردند، و امام بلدوزری بود که موانع بزرگ را از سر راه بر می داشت و به سوی هدف، استوار گام می سپرد.
41 . از هر دری...ج2، ص224، همچنین ر.ک: سخنان عکاس ایرانی مقیم پاریس از آرامش، قدرت و قاطعیت امام خمینی هنگام ورود به فرودگاه پاریس، و نیز سردرگمی و گیجی غربیها از آمدن ایشان به ایران (مجله حضور، ش 3، ص 2و 6-14)
42 . صحیفه نور، ج2، ص109.
43 . درباره عجز همهجانبه قدرتهای خارجی برابر انقلاب اسلامی ایران، و سخن خود آمریکاییهای درباره ناتوانی سازمان سیا از درک و پیش بینی انقلاب اسلامی و پیشگیری از آن و اختلاف و سردرگمی میان جناحهای هیأت حاکمه آمریکا و انگلیس در موضعگیری برابر انقلاب ر.ک: مقاله ناصر ایرانی در نقد کتاب گری سیک، مندرج در: مجله نشر دانش، سال 7، ش 3، ص 50؛ مجله 15 خرداد، ش 17 ص 61-68؛ دکتر کریم سنجابی، خاطرات سیاسی، ص 353-354؛ اردشیر زاهدی، رازهای ناگفته، ص 21-22، افراد فراوانی از کارشناسان غربی و نیز ارکان سیاسی و نظامی خود رژیم پهلوی (همچون ارتشبد طوفانیان) به سردرگمی و وادادگی شاه و اربابان خارجی وی در برابر امواج کوبنده انقلاب اسلامی، اعتراف کرده اند که ذکر نام و سخنان آنان، دفتری مبسوط و مستقل می طلبد.
44 . خاطرات پال هنت، ترجمه دکتر حسین ابوترابیان.
45 . همان، فصل ششم، ص 75-76: "در انتهای خیابانی که پشت کلیسای ما قرار داشت، مسجدی بود که جو حاکم بر آن به کلی با آنچه در کلیسا به چشم میخورد متفاوت بود. روزی سه مرتبه، صدایی که مردم را به نماز فرا می خواند، از فراز مناره این مسجد به گوش می رسید و چون با وسایل موجود در قرن بیستم، این صدا توسط نوار از بلندگوهای قوی پخش میشد، طبیعی است که صدای ناقوس کلیسا- با طنین ملایمی که داشت- هرگز نمی توانست برای دعوت مردم به عبادت، با صدای بلند مناره مسجد برابری کند. صدای بلندگوی مسجد، شاید مسأله پریدن مسجد بر روی دیوار را- که همسرم به خواب دیده بود- توجیه میکرد و قدرت فراوان آن را در تبلیغ پیامهایی مثل "لا اله الا الله" و "محمد رسول الله" نشان میداد. احتمالاً به همین سبب بود که در هر ساعتی از روز به هر حال میشد کسانی را در مسجد یافت که مشغول نماز باشند و یا آهسته زیر لب، قرآن بخوانند . همچنین ظهر روز جمعه مردم آن چنان به سوی مسجد هجوم می آوردند که اصلاً نمی شد در آن، جای خالی یافت".
46 . به توضیح مترجم خاطرات پال هنت، آقای دکتر حسین ابوترابیان، مراد از شخص مذکور، حامدالگار است و مقاله یاد شده نیز در کتاب تشکیلات مذهبی مسلمانان از سال 1500 به بعد چاپ دانشگاه کالیفرنیا، سال 1972، ص 231-255، آمده است.
47 . نوشته رابرت گراهام، خبرنگار نشریه فایناشنال تایمز در ایران.
48 . خاطرات پال هنت، ترجمه دکتر حسین ابوترابیان، ص 24-26.
49 . مجله نیستان، سال اول، ش 6-7، ص 119.
50 . همان، ص 64-65.
51 . داستان عجیب این پیشگویی و نوید را در کتاب خانه بر دامنه آتشفشان، شهادتنامه شیخ فضل الله نوری، از همین قلم، ص 78-82 بخوانید.
52 . حضرت آیت الله سبحانی از قول یکی از آقایانی که شخصاً شاهد ماجرا بوده نقل کردند:" روزی روبروی مسجد سهله- که آن زمان بیابان بود- با یک فاصله حدود نیم کیلومتری از مسجد، در خدمت آقای قاضی نشسته بودیم .ایشان در حالیکه رویش به سمت مسجد بود. برای ما سخن می گفت و موعظه میکرد . آن شخص می گفت: من کنار مرحوم قاضی نشسته بودم، در خلال سخن ایشان ناگهان متوجه مار خطرناکی شدم که از نقطه ای خارج از شعاع نگاه ایشان با سرعت به سوی ما در حرکت بود. ایشان رویش به من بوده و غافل از مار، گرم صحبت بود، ولی من همه هوش و حواسم متوجه آن مار بود که به گزندی نرساند! هیبت و صلابت ایشان هم اجازه قطع سخن نمی داد.وضع چنین بود تا بالاخره مار به چند قدمی ما رسید و مرحوم قاضی نیز متوجه آن مهمان ناخوانده شد. اکنون مار تقریباً به دو قدمی ما رسیده و با سرعت هر چه بیشتر قصد ما کرده است" . می گفت: "مرحوم قاضی، رو به مار کرده و گفت: "مت باذن الله (به اذن الهی بمیر!)" مار همانجا متوقف شد و ... نیز گویی هیچ اتفاقی رخ نداده، سخن را ادامه داد. اما باز همه فکر و ذکر من متوجه مار بود که نکند برخیزد و حمله را از سر گیرد. مدتی گذشت، دیدیم مار اصلا تکان نمی خورد" بعد می گفت:" صحبت آقای قاضی که تمام شد، با وی خداحافظی کردم و وی از آن مکان رفت. برای اطمینان، سراغ مار رفتم که ببینم واقعاً مرده است یا نه" گفت:" تکانش دادم، دیدم مثل این است که هزاران سال دنیا را وداع کرده است".
. 53 صحیفه نور، ج 4، ص476.
54 . همان، ج3، ص376-378.
55 . ر.ک: صحیفه نور، ج 3، ص574؛ ج4، ص226-227و ص475-476؛ ج 5، ص12-13و ص41-43و ص373؛ ج 7، ص281و ص374 و....
.56 همان، ج3، ص510؛ ج4، ص428.
57 . همان، ج 6، ص299.
58 . همان، ج 3، ص510؛ ج 4، ص428؛ ج 6، ص299 و... .
59 . سخنان امام در جمع مدیران صندوق های قرض الحسنه 21/3/59.
60 . در جمع مسؤولان اداره سیاسی عقیدتی شهربانی کشور، 5/12/59.
61 . سخنان امام در دیدار با مسؤولان پاسداران سراسر کشور، تاریخ 12/4/58.
62 . سخنان امام در دیدار با راهپیمایان تهران- قم، تاریخ30/4/58. علی ابوالحسنی (منذر) ماهنامه انتظار موعود - شماره 18 انتهای متن/

94/03/14 - 00:36





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 142]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن