واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پيكار شبانه اي ديگر ترجمه : هيلدا نكومند جلوه هاي تصويري«شبي در موزه 2: پيكار در اسميت سونيان» ساخته شان لِوي سه سال پيش بود كه نگهبان شب موزه تاريخ طبيعي نيويورك مجبور شد تا با انواع و اقسام موجودات جان يافته در اين موزه سروكله بزند و دست و پنجه نرم كند . شركت ريتم اندهيوز كار به تصوير درآوردن ماجراهاي اين داستان را بر عهده گرفت و حال پس از سه سال نگهبان شب دوباره و اين بار در موزه انستيتوي اسميت سونيان به دردسر افتاده و مجبور است تا اين بار نيز غائله به راه افتاده در موزه را حل و فصل كند. مانند سه سال پيش اين شركت ريتم اندهيوز است که با به كارگيري تكنيك هاي ديجيتالي به شخصيت هاي مختلف اين داستان جان بخشيده و آن ها را به تصوير مي كشد. سرپرستي جلوه هاي تصويري شبي در موزه 2: پيكار در اسميت سونيان را ريموند چن ـ كه يكي از پرسابقه ترين اعضاي شركت ريتم اندهيوز است ـ بر عهده گرفت. او كه در كارنامه خود فيلم هايي چون قطب نماي طلايي و تند وسريع را دارد، تصميم گرفت تا براي ساخت جلوه هاي تصويري اين فيلم از خط سير داستان اصلي فيلم خارج نشده و بر اساس آن عمل كند. دفتر اصلي شركت ريتم اندهيوز در لس انجلس واقع شده و دو شعبه ديگر نيز در شهرهاي بمبئي و حيدرآباد هندوستان دارد. كار سخت جلوه هاي فوق به طور همزمان در سه دفتر شركت و تحت سرپرستي چن انجام مي شد و چن در بين اين كشورها براي نظارت و سركشي در حال سفر بود و گاه به وسيله كنفرانس ويدئويي سعي مي كرد تا مسائل را حل و فصل كند. چن ادامه مي دهد:«در بيشتر مواقع از سيستم Cine Sync استفاده كرديم، چرا كه سيستم سرراست و بي دردسر است و با آن مي توان روي كليپ هي فيلم به طور همزمان و در دو محل متفاوت كار انجام داد. امكان طراحي و ساخت و پيش نمايش به صورت فريم به فريم وجود دارد و مي توان به راحتي زوم به جلو و عقب داشت. تصويربرداري در ونكوور انجام و تمامي فيلم ها در مقابل پرده سبز گرفته شد و مساله مهم اين بود كه زاويه ديد واقعي و زاويه ديد گرافيك كامپيوتري يكسان درآيد ، چرا كه در هنگام بازي حقيقي نيز زاويه ديد بسيار مهم است و اگر در هنگام فيلمبرداري رعايت نشود و حتي در حد چند اينچ با يكديگر تفاوت داشته باشد در مرحله كامپوزيت و گرافيك كامپيوتري چنين به نظر مي رسد كه شخصيت ها در دو فضاي كاملا جدا از هم بوده و به طور واقعي به يكديگر نگاه نمي كنند. بيشتر وقت و انرژي ما صرف همين مورد شد؛ براي مشخص كردن خط ديد بازيگران شناسه اي را به عنوان راهنما درست كرده بوديم كه آن ها مي بايست در حين بازي به آن نگاه مي كردند .يكي از كارهاي مشكل در اين پروژه ، حفظ مقياس اندازه شخصيت هاي ساخته شده با ميزان حركت آن ها بود. به طور مثال در صحنه اي كه بن استيلر و لري دالي به گالري هنري وارد مي شوند و مجمسه ها جان يافته و شروع به حركت كردن مي كنند؛ در اين صحنه آن ها شروع به بازي پينگ پنگ مي كنند. حفظ تناسب اندازه آن ها با انسان ها بسيار مهم بود. براي صحنه هايي كه شخصيت هاي آن ها كليدي تر بودند كار بيشتري انجام شد مانند صحنه هاي مربوط به اختاپوس غول آسا يا صحنه جان يافتن مجسمه آبراهام لينكن. براي ساخت اين صحنه ها ما مدل هايي بزرگ از جنس فوم و مقوا ساختيم تا بتوانيم بزرگ بودن آن ها را به خوبي نشان دهيم . گروه ما پس از پايان فيلمبرداري نزديك به هفت ماه كارهاي پس از توليد انجام دادند. براي اجراي اين پروژه از مجموعه اي از انواع نرم افزارهاي حرفه اي ـ كابردي استفاده شد. نرم افزارهايي نظير مايا، LighthouseHoudini و نرم افزار رندر گردن Wren. يكي از چالش برانگيزترين كارهاي ساخت شخصيت خبيث كاهمونرا ، فرعون مصري بود. كاهمونرا لشگر خود را پس از سه هزار سال از دنياي مردگان فرا خوانده و آن ها را به زندگي مدرن امروزي مي آورد. لشگر او در محلي مرسوم به دنيا زيرين ديده مي شوند. نوع داستان از لحاظ زيباشناسي جاي كار بسيار براي ما داشت . در واقع اين لشگر نشان دهنده راز جاودانگي بود و ما بايد نهايت سعي خود را دربه تصوير كشيدن اين مفهوم مي كرديم.علاوه بر اين ما بايد نشان مي داديم كه اين لشگر از پرندگاني در حال پرواز به سربازاني با سرهاي شاهيني ـ مانند خدايان باستان مصري ـ تبديل مي شوند. اين كار اندكي مشكل تر بود، چرا كه براي صورت هر كدام از آن ها مي بايست چهره اي انساني در نظر مي گرفتيم كه اين كاري سخت انتزاعي بود . براي اجراي اين بخش تعداد زيادي طراحي و نقاشي انجام شد و گاه براي رسيدن به يك طرح نهايي و اجراي آن دوره نهايي طولاني طي شد . ساخت اختاپوس غول آسا نيز از چالش هاي ديگر ما بود. ماهيت اختاپوس و ساختار بدني او جزئيات زيادي را مي طلبيد ، چرا كه اندام هاي گوناگون و هشت بازو داشت كه همگي در حال حركت كردن بودند. بنابراين ساختار بدن و اسكلت بندي او را بايد طوري طراحي مي كرديم كه با حركت هاي او سازگاري داشته باشد. لباس بزرگي با مشخصات هشت پا ساختيم كه توانايي حركت دادن اندام ها(بازوها ي هشت پا) را داشته باشد. اين بازوها بايد ساختاري چندگانه مي داشت، چرا كه بازوهاي هشت پا هم در آبشش هاي اوست و هم حالت مكندگي دارد؛ بنابراين سعي كرديم تا براي نماهاي بسته اين ريزه كاري ها به خوبي نمايان شود. بايد نهايت سعي خود را مي كرديم تا اختاپوس از ديد تماشاگران واقعي جلوه كند. مي خواستم كه اختاپوس تصويري كارتوني پيدا نكرده و حقيقي به نظر رسد . از ديگر شخصيت هايي كه در اين قسمت فيلم وارد داستان شده بودند و براي ساخت آنها كار انجام داديم مي توانيم به فرشته بالدار و عروسك سرحبابي انيشتن اشاره كنم. براي ساخت صحنه هاي مربوط به زنده شدن مجسمه هاي مرد متفكر و ونوس در موزه هنرهاي زيبايي از تصاوير حقيقي كه از سالن موزه گرفته شده بود استفاده كرديم، از اين تصاوير خصوصا به عنوان پس زمينه كار استفاده شد، چرا كه كارگردان چندان تمايلي نداشت كه همگي موارد به صورت ديجيتالي ساخته شود. در تدوين نهايي 535 نماي جلوه هاي تصويري ساخته و آماده شد و در فيلم جاي گرفت. گروه ما براي آماده سازي نماهاي فوق نهايت تلاش خود را به خرج داد تا بتواند آن ها را به موقع به تدوين برساند.» منبع:نشريه صنعت سينما شماره84 /خ
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]