واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: کی نوبت نقد سیاست منطقهای ایران در عراق، سوریه و یمن خواهد شد؟
توصیف بسیاری از چهرههای برجسته محور مقاومت از تحولات این روزهای منطقه، ویا یا طاعونی است که به جان منطقه افتاده و همه باید در مقابله با آن وظایف خود را انجام دهند. بخشی از این انجام وظیفه میتواند فکر کردن به ریشههای تحولات در منطقه، اطلاعرسانی دقیق از روند تحولات و کمک گرفتن از صاحبنظران برای پیشبینی مسیر آینده تحولات و برنامهریزی متناسب با ان باشد.
کد خبر: ۵۰۵۲۳۲
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۸ - 01 June 2015
توصیف بسیاری از چهرههای برجسته محور مقاومت از تحولات این روزهای منطقه، ویا یا طاعونی است که به جان منطقه افتاده و همه باید در مقابله با آن وظایف خود را انجام دهند. بخشی از این انجام وظیفه میتواند فکر کردن به ریشههای تحولات در منطقه، اطلاعرسانی دقیق از روند تحولات و کمک گرفتن از صاحبنظران برای پیشبینی مسیر آینده تحولات و برنامهریزی متناسب با ان باشد. به گزارش «تابناک»، در حالی که با توجه به تمرکز جدی دولت یازدهم و به ویژه وزارت خارجه بر پرونده هستهای، این پرونده به مهمترین مساله سیاست خارجی ایران و حتی مهمترین مساله کشور و رسانهها تبدیل شده است، تحولات منطقه که تاثیرات کوتاهمدت و بلندمدت فراوانی بر مردم ایران دارد، کمتر از زاویه نقد و بررسی سیاستهای اتخاذ شده از جانب نهادها و بازیگران مختلف ایرانی دخیل در این مساله مورد بررسی قرار گرفته است. در غیاب چنین بررسی و نقدی، چندین آسیب رسانهای، عمومی و سیاسی در سالهای اخیر متوجه سیاست ایران در منطقه شده است. مدتها سکوت در برابر تحولات کشوری مانند سوریه در رسانههای رسمی، این شانس را به رسانههای بیگانه داد که با ادعای بیطرفی و انتشار اخبار واقعی، فضای خبری در باره تحولات سوریه را در دست بگیرند و تنها بعد از مشاهده واقعی رفتار گروههایی مانند جبههالنصره و داعش بود که امکان تعدیل در نگاهی که رسانههای غیرایرانی مبلغ آن بودند ایجاد شود. همین خلا رسانهای و ناآگاهیها از تحولات منطقه باعث شد که جامعه ایران تا حد زیادی در برابر تحولات همسایه غربی ایران یعنی عراق در بهار و تابستان سال گذشته غافلگیر و تا حدی شوکه شود. همین غافلگیری تا حد زیادی در مورد بسیاری از چهرههای سیاسی حاضر در دولت و مجلس نیز صادق بوده است. نگاه دولت دهم به تحولات کشورهای همسایه در موارد متعددی متفاوت از نگاه کانونهای دیگر قدرت و مسئولیت در ایران بود. برداشت صورت گرفته از سخنان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جریان سفری به شمال کشور و نیز موضعگیریهای تعدادی از نمایندگان مجلس و یکی از معاونان روحانی در باره تحولات منطقه در سالهای اخیر، چنان جنجالی و پرحاشیه شده است که این سوال را به میان بکشد که آیا ایرانیهایی که در برابر تحولات منطقه چنین نگاههای متفاوتی دارند، در نقد و بررسی سیاست ایران در برابر این تحولات نظر واحدی دارند یا این که عدهای هم منتقد سیاست خارجی ایران در برابر این تحولات هستند. نقد و بررسی نشدن سیاست منطقهای ایران میتواند به خسارات و آسیبهای گوناگونی منجر شود. نقد نشدن ریشه اصلی اشتباه کردن و اصرار بر اشتباه است. کمتر کسی در سالهای اخیر توانسته منکر تغییر و اعتلای جایگاه ایران در منطقه شود. این اعتلا بیش از هر چیز، ریشه در اندیشه ایران اسلامی و تلاشها، برنامهریزی و مجاهدتهای بازیگران فعال در تنظیم و اجرای سیاستهای کشور دارد ولی نمیتوان فراموش کرد که در برابر این بازیگران، نیروهای رقیب و متخاصمی وجود دارند که رویکردها و منافع آنها گاهی صد و هشتاد درجه با ایران در تضاد است. اگر منتقدان و تماشاچیانی بیرون از بازی این دو طرف که میتوانند بدون درگیر شدن در کار و مشغلههای سنگین روزانه، بازی ایران و طرف مقابل را مشاهده کرده و نظرشان را به تیم خودی منتقل کنند، به کار گرفته نشوند، احتمال اشتباه و اصرار بر اشتباه از سوی مسئولان داخلی افزایش خواهد یافت. نقد نشدن سیاست منطقهای ایران، از سوی دیگر میتواند به حاکم شدن یک نگاه جزماندیشانه به تحولات منطقه منجر شود که شدت ان در افکار عمومی بیشتر خواهد بود و مردم را از توجه داشتن به جنبههای گوناگون یک مساله و ریشههای تاریخی ان دور خواهد کرد. همان بخشی از افکار عمومی که سه سال پیش، تحت تاثیر سکوت مراجع رسمی داخلی و خبرپراکنیهای داخلی از سرنگونی حکومت سوریه استقبال میکرد، اکنون به دیگر ایرانیهایی پیوسته است که معتقد بودند، دستی خارجی تحولات سوریه را در جهتی برنامهریزی کرده است که هدف آن ضربه زدن به منافع ملی و موقعیت منطقهای ایران است. در غیاب نقد و بررسی سیاست خارجی ایران در منطقه، هر دو دسته فوق، ممکن است جنبههای مهم تاریخی و تحلیلی تحولات منطقه را نادیده گرفته و با انتقال این بیتوجهیها به عرصه تصمیمگیری و اجرا ممکن است برخی فرصتهای پیش روی کشور از دست برود و یا این که تهدیداتی متوجه منافع ملی ایران پیش بیاید. اگر چنین نقدی از سیاستهای منطقهای ایران در داخل کشور وجود داشت و مثلا به تجربه مقابله با شوروی در افغانستان با استفاده از گروههای ظاهرا جهادی و تبعات بعدی ان بر منطقه توجه میشد، رفتار برخی کشورهای همسایه در مقابل عراق که در مواردی به اخراج سفرای دو طرف نیز منجر شد، خطرناک تشخیص داده میشد تا از شدت بحرانی که امروز منطقه با آن درگیر است، کاسته شود. در مساله عراق و یمن نیز مثالهایی از سیاستهای در معرض نقد و بررسی وجود دارد که کمتر به آن توجه شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]