تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):داناترين مردم كسى است كه دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798410780




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

همراه با بزرگان : مردی با افکار دوست داشتنی قسمت اول


واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم: درود بر تمامی کاربران جامعه پردیس گیم . از این هفته قصد داریم سلسله مقالاتی را با عنوان "همراه با بزرگان" و با هدف معرفی استودیو های بزرگ دنیای بازی برای شما قرار دهیم و امیدوار هستیم این مقالات مورد قبول شما واقع شود و صمیمانه امیدواریم با پیشنهادات شما قسمت های آینده مقالات "همراه با بزرگان" با کیفیت بهتری ارائه گردد . در این مقالات بیش از هر چیزی به سراغ استودیوهایی خواهیم رفت که قصد دارند دیدگاه و هدف منحصربفردی را ارائه دهند . قسمت اول : Quantic Dream " من علاقه دارم که تجربیاتی زیبا ، جدید و تعاملی را برای شما ارائه دهم تا در همان زمان به انتخاب های بهتر از زمان های پیش روی دست یابید . حال شاید خیلی ها انتقاد کنند که چنین چیزی خارج از عرف صنعت گیم است اما من قصد دارم شانس خود را امتحان کنم و تلاش خواهم کرد که تجربیات و ایده های جدیدی را برای شما خلق کنم . من همیشه به دنبال این بوده ام تا مرزهای جدیدی را برای شما در صنعت گیم خلق کنم و هنوز هم معتقدم شما می توانید در صنعت گیم عناوینی تعاملی را بر پایه آثار "شکسپیر" تجربه کنید . من هنوز هم معتقدم بازیها باید برای همه افراد باشند و بازیها باید تمام افراد با سلایق ، سن و انتظارات مختلف را راضی نگه دارند . ای کاش می توانستم چیزهای بیشتری را بیاموزم و سخت تر تلاش کنم تا شجاعت بیشتری برای انجام کار های جدید و ایده های به ظاهر دیوانه وار داشته باشم "

این جملات تنها بخشی از افکار و دیدگاه های مولف کاریزماتیک دنیای بازی یعنی دیوید کیج(David Cage) است ، شخصی که موسس استودیو فرانسوی Quantic Dream بشمار می رود . اصولا نام Quantic Dream با نام "دیوید کیج" عجین شده است و برای بررسی این استودیو و آثار آن ناگزیر هستیم دیوید کیج را زیر ذره بین خود قرار دهیم . تخصص اصلی دیوید کیج پیش از ورود به دنیای بازی در زمینه موسیقی بود ، پدیده ای که کیج در آن زمان بیش از هر چیزی به آن علاقه داشت و به طور حرفه ای بر روی آن کار می کرد اما در همین حین یک اتفاق عجیب باعث شد که سرنوشت زندگی او تغییر کند . به گفته کیج او در یک صبح بهاری از خواب بلند شد و احساس کرد که پس از 15 سال کار حرفه ای در زمینه موسیقی دیگر هیچ ایده جدیدی در مورد آن ندارد !  او در این مقطع از زندگی خود یک تصمیم حیاتی می گیرد و در اقدامی جالب تمامی ابزار و سرمایه های موسیقی خود را بفروش می رساند تا هزینه های تاسیس استودیو بازیسازی اش تامین شود ، استودیویی با نام Quantic Dream که در سال 1997 تاسیس شد و امروزه به یکی از مدرن ترین استودیو های بازیسازی در زمینه های فنی تبدیل گشته است . بدین ترتیب بود که Quantic Dream سرانجام به عرضه بازیسازی ورود پیدا کرد ، با تیمی جوان ، خلاق و با مدیریت دیوید کیج .   کیج یک مولف ساختار شکن در دنیای بازی بحساب می آید و از همان ابتدا کاملا متوجه پتانسیل های استفاده نشده در دنیای بازی شد . از دید کیج دنیای بازی می تواند به مانند سینما یک سرگرمی برای تمام انسان های جهان باشد اما به شرطی که آثار خلق شده در آن تنها در سبک ها و موضوعات کلیشه ای خلاصه نشود . کیج معتقد است یک بازی به مراتب بهتر از یک فیلم و یا کتاب می تواند مخاطب را درون داستان برده و در سناریوی داستانی قرار دهد . بهترین مثال برای بدست آمدن چنین احساسی بازی Heavy Rain بشمار می رود که با طراحی ماهرانه شخصیت ها و داستانی چند لایه ، کاملا میزان از خود گذشتگی شما را مورد سنجش قرار می دهد .  کیج در همان ابتدا سعی کرد که بازیهای خود را با ساختار متفاوت از سایر آثار بزرگ این صنعت عرضه کند ، ساختاری که به بهترین شکل احساسات را منتقل کند . آنها اولین تجربه خود را با عنوان Omikron: The Nomad Soul رقم زدند . داستان این اثر در یک سیاره خیالی اتفاق می افتد و روایت کاراگاهی است که با قتل های زنجیره ای رو به رو می شود . مفاهیمی نظیر بعد چهارم و جدایی روح از بدن و حضور شیاطین بخشی از داستان پیجیده  The Nomad Soul را تشکیل داده است . بازی به لحاظ کلیت قابل قبول بود اما به عنوان اولین اثر یک استودیو جوان ، موارد خامی نیز در آن بخصوص در بخش گیم پلی وجود داشت که سبب شد بازی نتواند آنطور که پتانسیلش را دارد به موفقیت دست یابد اما این اثر تا حد زیادی راه را به Quantic Dream نشان داد .


در پروژه بعدی آنها تمرکز بیشتری را بر روی ارائه تمی ماجراجویانه به بازی در کنار ارائه داستانی چند لایه را داشتند . کیج همواره نقل قولی از هیچکاک را برای ارزیابی یک فیلم خوب بیان می کند . از دید هیچکاک یک فیلم خوب باید سه چیز را داشته باشد ، فیلمنامه خوب ، فیلمنامه خوب و بازهم فیلمنامه خوب . کیج نیز همواره دنبال ایجاد ساختار فیلمنامه ای قوی در اثارش بود اما قائدتا استانداردهای دنیای بازی با سینما تفاوت های فراوانی دارد .  کیج به دنبال بازی گرفتن مخاطبانش در اثر است ، به دنبال آن است که بخوبی مخاطب را در داستانی جند لایه فرو ببرد و او را کاملا همذات با شخصیت اصلی بازی قرار دهد به طوری که لحظات سرنوشت ساز بازی تنها براساس روحیات و هنجار های ذهن مخاطب به پیش برود . فارنهایت(Fahrenheit) تا حد زیادی شروعی برای به ثمر نشستن این اهداف بود . در فارنهایت شما نقش شخصی به عنوان "لوکاس کین" را بر عهده دارید . کیج از همان زمان آغاز فارنهایت مخاطب را با شوکی بزرگ رو به رو می کند . شما در همان ابتدای بازی ناخواسته و بدون دلیلی که در آن زمان نمی دانید شخصی را به قتل می رسانید و باید جسد او را پنهان کنید . در این لحظه کاملا استرسی که در شخصیت بازی وجود دارد به شما نیز منتقل می شود و کاملا احساس اضطراب پنهان کردن یک جسد به شما دست می دهد . فراموش نکنید چنین شوکی در همان مواجهه اول با بازی رخ می دهد و بخوبی کیج از همان ابتدا مخاطب را به بطن داستانی اثر می کشاند . فارنهایت را از برخی جهات می توانیم اثر برتر "کیج" بنامیم اما همچنان این بازی نیز نتوانسته بود به طور کامل به استانداردهای کیج نزدیک شود و البته نباید فراموش کرد در سبک عناوین درام تعاملی ، ابعاد فنی و بصری حرف جدی برای گفتن دارد و هر میزان که ما پیشرفت های غنی تری را در تکنیک ها و بار سخت افزاری مشاهده کنیم بدون شک بهتر می توانیم از عناصر محیطی و بصری در جهت انتقال مفاهیم داستان کمک بگیریم . ورود به نسل هفتم این کمک را به Quantic Dream کرد که راحت تر از پیش اهداف خود را دنبال کند . آنها در اواخر نسل ششم استارت ساخت پروژه جاه طلبانه خود با عنوان Heavy Rain را زدند . کیج با حمایت های مالی یک ناشر بزرگ توانست با خیال آسوده تری در قیاس با قبل پروژه خود را توسعه دهد . او به دنبال این بود ، علاوه بر بهبود لایه های داستانی در اثر جدید خود ، از قدرت PS3 در جهت خلق گرافیکی غنی نیز کمک بگیرد . کیج تقریبا تمام اندوخته های خود را در جهت موفقیت Heavy Rain بکار گرفت و ما به واقع اوج پختگی آثار کیج را در باران شدید مشاهده کردیم . کیج استاد خلق لحظات عمیق و  تاثیرگذار است و در واقع کنار هم قرارگرفتن این لحظات شاکله کلی آثار کیج را تشکیل داده اند و جز بر کل ارجح تر شده است . در فارنهایت کیج در اولین لحظه مخاطب با یک شوک بزرگ اما منفی رو به رو می کند اما در باران شدید کاملا مسیر عکسی وجود دارد . بازی در محیط گرم یک خانواده با معرفی شخصیت اصلی بازی یعنی ایتن مارس (Ethan Mars) آغاز می شود  . کیج با عناصر ساده ای که در زندگی تمام ما وجود دارد کاملا حس یک پدر خوب و یک خانواده خوشبخت را به مخاطب انتقال می دهد ؛ رنگ بندی محیط ها کاملا گرم است و بخوبی عشق بین اعضای خانواده به مخاطب انتقال می یابد اما باز هم تنها طی یک اتفاق ناخواسته که ممکن است برای هر خانواده ای رخ دهد ، تمام ستون های این زندگی باشکوه و زیبا از هم پاشیده می شود ، محیط های جذاب بازی دیگر در نگاه زیبا نیستند و جای خود را فضایی بارانی و تاریک می دهند و ذهن مخاطب نیز کاملا بدلیل چینش فوق العاده رویدادهای داستانی در این پریشانی فرو می رود . 


در Heavy Rain به واقع برخلاف اکثریت قاطع آثار دنیای بازی ، این شما هستید که به درون بازی رفته و تحت تاثیر آن قرار می گیرد و به بیان بهتر این شما هستید که توسط سناریوی داستانی بازی ، به بازی گرفته می شوید .  کیج همواره سعی کرده است که ویژگی های یک فیلم خوب از دید هیچکاک را رعایت کند و به دنیای بازی بیاورد و در هوی رین به این عناصر بسیار نزدیک شده است . کیج یک نقل قول جالب را نیز در وصف فامیتو اوئدا(Fumito Ueda) خالق مشهور ICO دارد . کیج همواره اوئدا و اثار او از جمله ICO را تحسین کرده است . به گفته کیج ، اوئدا در اثار خودش توانسته است تقریبا بدون دیالوگ یک داستان بزرگ و احساسی را بیان کند و چنین کار بزرگی هیچوقت از عهده او بر نمی آید . در ICO یکی از موارد بسیار جالب تطابق کاملا محیط ها و اتمسفر با روند روایت داستان و تکامل شخصیت کاراکترها است و می توان گفت کیج با الگوگیری از این اثر ژاپنی ، بخوبی بستر آن را به هوی رین آورد . هوی رین تاثیر روانشناختی عجیبی را بر مخاطب می گذارد . مفهوم نام بازی یعنی باران شدید در تمامی ارکان پیچیده است ، بارانی  که بر یک زندگی شاد سایه افکنده و کاملا تمی نامیدکننده را به اثر داده است . بازی روایت زندگی 4 شخصیت است که هر یک مشکلات و خصوصیات روحی ناامیدکننده خود را دارند و به شکل ماهرانه از از طرف کیج با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند . هوی رین شالوده ای زیبا از مفاهیمی نظیر عشق و از خودگذشتگی است و شعار بازی کاملا در بطن اثر گسترانیده شده است . تا چه اندازه حاضر هستید برای کسی که دوستش دارید پیش بروید ؟ تا چه اندازه حاضر هستید برای نجات فرزند خود از خود بگذرید ؟ به  واقع تمام کسانی که هوی رین را تجربه کرده می توانند یک پاسخ را به این سوال بدهند چنین تعاملی با اثر و برداشت های مختلف از آن ، همان هدف با ارزشی است که Quantic Dream با هوی رین به آن دست یافت . در هوی رین شما در ابتدا همه چیز دارید ، یک زندگی خوب ، یک خانواده خوب و از همه مهمتر اشخاصی که عاشق شما هستند اما به یکباره کیج همه چیز را از شما می گیرد و بعد از مدت کوتاهی که به خود می آیید ، با خود می گویید چه شد ؟ توانایی ماهرانه کیج در ایجاد تعامل بین اثر و مخاطب سبب گشته است تمام چیزهایی که ایتن مارس در بازی از دست داده است ، به از دست داده های شما تبدیل گردد و به همان اندازه که ایتن در بازی به پریشانی و در سایه بارانی شدید می رود ذهن شما نیز کاملا درگیر آن می شود . به واقع چند اثر را سراغ دارید که مفاهیم پاکی نظیر عشق ، خانواده و پدر بودن را به چنین شکل زیبایی به شما ارائه دهد ؟ بدون هیچ شکی اگر هر مولف یک نقطه اوج را در کارش داشته باشد این نقطه اوج برای کیج "باران شدید" است . در قسمت اینده به مرور آخرین اثر دیوید کیج ، ابعاد فنی فوق العاده استودیو Quantic Dream و البته چارچوب هایی برای پروژه آینده این استودیو خواهیم رفت . در نهایت لطفا شما نیز دیدگاه خود در مورد استودیو Quantic Dream و سبک بازی سازی دیوید کیج را برای ما به اشتراک بگذارید . از دید شما دیوید کیج را می توان یک مولف صاحب سبک در دنیای بازی دانست ؟     

نویسنده : سینا ربیعی



1 ساعت پيش





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 238]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


علم و فناوری

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن