واضح آرشیو وب فارسی:فارس: میثم ظهوریان
مسئله پرمخاطره بازرسیها در توافق جامع
یکی از حساسترین محورهای مورد اشاره در تفاهم لوزان مبحث بازرسیهای آژانس از مراکز هستهای و سایر مراکز کشورمان است. به نظر میرسد آمریکا از بند بازرسیها در این توافق به دنبال کارکردی بسیار فراتر باشد که اطلاع از ساختار و روند صنایع دفاعی و نظامی کشورمان فقط بخشی از آن است .
یکی از حساسترین محورهای مورد اشاره در تفاهم لوزان مبحث بازرسیهای آژانس از مراکز هستهای و سایر مراکز کشورمان است.اهمیت موضوع بازرسیها در توافق جامع از آن رو بیشتر میشود که سایر مفاد توافقنامه در بدترین شرایط فرضی ممکن است که باعث تعطیلی کامل برنامه غنیسازی ما شود، اما به نظر میرسد آمریکا از بند بازرسیها در این توافق به دنبال کارکردی بسیار فراتر باشند که اطلاع از ساختار و روند صنایع دفاعی و نظامی کشورمان فقط بخشی از آن است . در تفاهم لوزان تیم مذاکره کننده نه تنها پذیرفتهاست که کشورمان میبایست پروتکل الحاقی را به صورت داوطلبانه اجرا و سپس تصویب کند که اجازه دسترسیهای فراتر از پروتکل الحاقی و استفاده از فناوریهای مدرن برای بازرسی را نیز به تعهدات کشورمان افزوده است. این در حالی است که خود پروتکل الحاقی دارای تعریفی بسیار وسیع است که به عنوان مثال بر طبق ماده 4 آن بازرسان حداکثر 2 ساعت قبل از بازدید از هر مرکزی میبایست به مسئولین کشورمان اطلاع دهند. در موضوع بازرسیها همچنین بر اساس تفاهم انجام شده در لوزان ایران ضمن تعهد نسبت به ارائه کامل اطلاعات زنجیره تامین صنعت هستهای خود، به بازرسان اجازه دادهاست از تمام این زنجیره بازرسی کند که این خود اطلاعاتی بسیار ارزشمند از زنجیرهای است که در طول سالها شکلگرفته است.این در حالی است که این نوع از بازرسی درعمل باعث میشود درصورت پیش آمدن هر مشکلی درآینده طرف مقابل بتواند با استفاده از اطلاعات ذی قیمت به دست آمده در فرآیند بازرسی با این زنجیره و فعالان آن برخورد نماید. حداقل اقدام ضروری این است که این پروتکل با حق تحفظ نسبت به بازرسی از اماکن غیر هستهای مورد پذیرش قرار گیرد. مروری بر تجربه بیانیه سعدآباد و وقایع پس از آن در سال 83 که ما چنین تعهدی را (در حد بسیار کمتر)در مورد بازرسیها به طرف مقابل دادیم این نکته را به یاد میآورد که بر اساس اطلاعاتی که ما در دوره مذکور از زنجیره تامینمان به آژانس دادیم، غربیها با شرکتها و افراد طرف قرارداد ما در صنعت هستهای برخورد کردند و بعداً بر اساس همین اطلاعات آن شرکتها را در لیست تحریمها قرار دادند. از جمله عواقب تعهدات کشورمان در این محور بر اساس بیانیه سعدآباد این بود که بعضی از افراد خارج از کشور که در ایجاد و توسعه چرخه هستهای به ایران کمک کرده بودند در کشورهایشان بازداشت شدند که از جمله آنهامیتوان به عبدالقدیرخان پدر برنامه هستهای پاکستان اشاره نمود که به استناد اطلاعاتی که ایران به آژانس داده بود سال 2004 به جرم ایجاد شبکه غیرقانونی تکثیر هستهای در پاکستان به حبس ابد محکوم شد که البته پس از سرنگونی پرویز مشرف دولت بعدی پاکستان سال 2009 وی را آزاد کرد. تجربیات جهانی نیز در بحث اشاعه درسهای زیادی برای کشورمان در روند مذاکره دارد. در طول 50 سال اخیر ایران تنها کشوری نبوده است که آمریکا به دلیل تمایل به حفظ هژمونی خود با آنها در موضوع یا به بهانه عدم اشاعه درگیر شده است. بارزترین نمونههای این موضوع چین، پاکستان، هند، عراق و لیبی هستند. تمام این 6 کشور هم مانند ایران (البته نه به شدت ایران) تحریم شدهاند. 3 کشور اول قبل از تکمیل کامل زنجیره هستهای خود (حتی تا ساخت سلاح) حاضر به مذاکره با آمریکا نشدند و بعد از تکمیل آن پا به مذاکره گذاشتند و به اتفاق هم در موردشان تحریمها رفع شد. دو کشور انتهایی رژیم کامل بازرسی را پذیرفتند و تکلیفشان مشخص است. به نظر میرسد جهت کاهش یافتن میزان آسیبهای وارده بر کشورمان در اثر محور بازرسیها، حداقل اقدام ضروری این است که تیم مذاکره کننده ضمن حذف هر گونه دسترسیهای فراتر از پروتکل الحاقی از توافق جامع،این پروتکل را نیز با حق تحفظ نسبت به بازرسی از اماکن غیر هستهای مورد پذیرش قرار دهد. انتهای متن/
94/03/06 - 00:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]