تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1868584772

اظهارات پسر قلعهنویی درباره آن پورشه و ...
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: اظهارات پسر قلعهنویی درباره آن پورشه و ...
هوتن قلعهنویی پسر 19 ساله امیرقلعهنویی، بزرگترین حاشیه زندگیاش را در ایام اخیر از سر گذراند. ماجرای تصادف پورشه زرد، او را تیتر یک برخی رسانهها کرد و او یکشبه از پسر سرمربی استقلال به ستارهای بدل شد که شبکههای اجتماعی را درنوردید و همه از خودش، سبک زندگیاش و اینکه چرا این بلا سر پورشهاش آمده حرف میزدند.
آفتاب : مجله «زندگی ایدهآل» با این مقدمه نوشت: از آنجا که زوایای تاریک این ماجرا به علت مرگ هر دو سرنشین این خودرو شاید تا همیشه پنهان بماند، سعی کردیم در گفتوگو با هوتن قلعهنویی روایت او را بشنویم چون او کسی بود که شاید بیشتر از همه اسمش در این تصادف برده شد و خودش بیشتر از همه میخواست بداند چه بلایی سر ماشینش آمده است.
* مدت زیادی از تولدت نمیگذرد. درست است؟
بله؛ من فروردین 1375 به دنیا آمدهام و به تازگی 19 ساله شدهام.
* اولین سوالی که در ذهن مردم است اینکه چند سالگی گواهینامه گرفتی که اینقدر داستان ماشینها و تصادفهایت خبرساز شده است؟
18 سالگی گواهینامه گرفتم. البته داستان تصادفهای من اکثرا شایعه بوده است مثلا چند وقت پیش گفتند هوتن با مازراتی در شمال تصادف کرده است در صورتی که آن زمان من اصلا مازراتی نداشتم و تصادفی هم نکردم و چند ماه بعد ازآن موضوع مازراتی خریدم.
* اولین ماشینی که خریدی مازراتی بود؟
نه، اولین ماشینم 206 بود که همان زمانی که گواهینامه گرفتم خریدم.
* یعنی قبل از اینکه گواهینامه بگیری سوار ماشین نمیشدی؟
چرا، گاهی سوار میشدم چون قبل از اینکه گواهینامه بگیرم، رانندگی را از مامانم یاد گرفته بودم.
* یک 206 را له کردی تا رانندگی یاد بگیری؟
نه، خدا را شکر من تا به حال تصادف نکردم و از اول احتیاط میکردم.
* میتوانیم بگوییم که هوتن یک ماشینباز حرفهای است؟
نه، ماشینباز نیستم ولی هر کسی در زندگیاش یکسری علایقی دارد و من هم به ماشین علاقه زیادی دارم. اما علاقه اول من به فوتبال است.
* تا الان برای فوتبال چه کار کردی؟
سالهایی که پدرم سپاهان یا تراکتورسازی بود، در تیمهای رده نوجوانان و جوانان بازی کردم. سال پیش هم لیگ یک و دو بازی کردم.
* چرا به استقلال یا تیمهای بزرگ نرفتی؟
دوست ندارم هیچ وقت زیر سایه پدرم باشم. آن سالی که جوانان استقلال بازی میکردم حرف و حدیثهایی به وجود آمد که ترجیح دادم در تیمهای پدرم نباشم. دوست نداشتم مردم بگویند به خاطر پدرش بازی میکند یا به خاطر پدرش به تیمهای بزرگ راهش دادهاند. من «پارسه» را انتخاب کردم چون آقای عابدینی یک تم پرسپولیسی دارد و کسی نمیتواند بگوید به خاطر پدرش او را به تیمش برده است.
* برای این کار با پدرت مشورت نکردی؟ چون به هر حال رفتن به تیم یک پرسپولیسی برای یک استقلالی تمامعیار خیلی خوب نیست.
پدرم آن زمان ترکیه بود. من هم فقط رفته بودم تست بدهم و حتی اسمم را نگفته بودم. موقعی که میخواستیم به رختکن برویم، مربی دروازهبانها نگاهی به من کرد و به سمتم آمد و گفت چقدر قیافهات برای من آشناست. تو هوتن قلعهنویی نیستی؟ آن زمان هم تازه موهایم را کوتاه کرده بودم. همان موقع داوود سیدعباسی که قبلا بازیکن پدرم بود، برگشت سمت ما. گفت این هوتن است و من لو رفتم. شب به پدرم زنگ زدم و گفتم رفتم پارسه تست دادم و قبولم کردند. گفتم که حتی نمیدانستند من پسر شما هستم. من اصلا هیچ چیز از خودم نگفتم. آنها از بازی من خوششان آمد و گفتند فردا ساعت 11 بیا دفتر یوسفآباد برای بستن قرارداد. نمیگویم خیلی خوب بازی کردم ولی با توجه به سنم متوجه شدند که جای پیشرفت دارم.
* در بقیه تصمیمهای زندگیات هم از پدر مشورت میخواهی؟ اصلا پدرت چقدر در زندگی تو نقش دارد؟
اگر بخواهم کاری کنم که در آن شک داشته باشم حتما با پدرم مشورت میکنم.
* خب همه آدمها وقتی در یک تصمیم شک دارند مشورت میکنند. منظورم این بود که در کارهایی که صددرصد مطمئنی هم با پدرت مشورت میکنی؟
بستگی دارد چه تصمیمی باشد ...
* مثلا برای فروش پورشه از پدرت مشورت خواستی؟
بله، مشورت کردم ولی اینکه به چه کسی بفروشم را نه!
* یعنی اگر پدر میگفت نفروش نمیفروختی؟
نه، نمیفروختم.
* کلا امیر قلعهنویی آدم دیکتاتوری است؟
در مسائل فوتبالی حرف اول را خودش میزند. آدم باید مدیر خوبی باشد تا بتواند مربی خوبی باشد ولی در خانهمان حرف اول را مادرم میزند.
* یعنی اگر بگویند به مسافرت برویم یا نرویم و ...؟
سر داستان فوتبال که کم مسافرت میرویم و اگر برویم هم خیلی حاشیه درست میشود. ما سال گذشته یک سفر آمریکا رفتیم که تا چند ماه داشتیم جواب پس میدادیم.
* یعنی چه حاشیه درست کردند؟
اینکه چرا رفتید مسافرت و بالا سر تیم نیستید. ما بعد از سه سال مسافرت رفتیم و وقتی عکس میگذاشتم در فیسبوک یا اینستاگرام زیر عکسها، کامنتهای توهینآمیز میگذاشتند که به جای سفر برگردید استقلال را درست کنید و بعد از آن جریان، من دیگر عکس نگذاشتم.
* هوتن چقدر زیر سایه امیر قلعهنویی است؟
زیر سایه پدر بودن برای هر کسی یک افتخار است و بالطبع برای من هم افتخار است.
* یعنی تا حالا نشده که با هم اختلاف نظر داشته باشید؟
چرا، مطمئنا شده.
* با مادرت چطور؟ با مادر مشورت میکنی؟
اگر بخواهم کاری را انجام بدهم اول با مادرم مشورت میکنم و بعد اجازه آخر را از پدرم میگیرم.
* اگر مادر چیزی را تایید کند، پدر هم تایید میکند؟
بله، پدرم آنقدر مشغله و گرفتاری دارد که زیاد در این بحثها شرکت نمیکند و مادرم بیشتر مسائل را زیر نظر دارد.
* به خاطر همین گرفتاریها هیچ وقت دوست نداشتی که ای کاش پدرم امیر قلعهنویی نبود یا آنقدر معروف نبود یا همیشه خانه بود؟
بعضی اوقات با خودم فکر میکنم که اگر پدرم این شرایط را نداشت، بهتر بود. البته پسر قلعهنویی بودن یکسری امتیازهای مثبت و یکسری ضررها دارد.
* مثلا چه ضررهایی؟
مثلا همه جا نمیتوانی خودت را معرفی کنی. مخصوصا موقعی که مدرسه میرفتم خیلی بیشتر این را احساس میکردم.
* یعنی همه کلکلها میآمد سمت تو؟
نه، مساله کلکل نبود. مثلا یک اتفاقی در مدرسه میافتاد، میگفتند چون پسر قلعهنویی است کاری با او ندارند ولی پدرم وقتی اول سال میآمد مدرسه به مدیرمان میگفت با پسر من مثل همه بچهها رفتار کنید و اصلا فرقی بین او با بقیه نگذارید. حتی میگفت با پسر من طوری رفتار کنید که دیگران هم بفهمند که امیر قلعهنویی باجی به کسی نمیدهد.
* خانوادگی شهرستان میرفتید؟
بله، در این سالها مدتی در اهواز زندگی کردیم. بعد از آن دو سال اصفهان بودیم و یک سال هم تبریز رفتیم.
* یعنی کلا خانهتان را جمع میکردید و در شهر جدید مستقر میشدید؟
بله، کاملا چون پدر و مادر من هیچ وقت از هم دور نمیشوند و خود من هم وابستگی زیادی به پدرم دارم. چند سال پیش که تنهایی برای یک نیمفصل به کرمان رفت خیلی به همه ما سخت گذشت.
* فکر میکنی اگر گمنام بودی بهتر بود؟
نه، اینجوری نیست. بابام این همه زحمت کشیده تا اسمی برای خودش درست کرده و اگر من بخواهم اینجوری فکر کنم خیلی نامردی است. حاشیه را دوست ندارم ولی متاسفانه تبلیغات غلط و منفی میکنند و این قضیه خیلی مرا ناراحت میکند. وقتی با پدرم صحبت کردم گفت هر کاری بالا و پایین دارد و ناراحت نشو. هر سال ما قهرمان نمیشویم و هر سال قرار نیست جام بیاوریم. یکسری حاشیهها خوب است و اشکالی ندارد باشد اما بعضی موقعها حرفهایی درست میشود که ربطی به کسی ندارد و کاملا غلط است.
* یعنی چه حاشیههای غلط و درست؟
برخی حاشیهها خودشان پیش میآید و کاری نمیشود کرد و دست کسی نیست اما یکسری حاشیهها با منظور و از روی بدخواهی درست میشود که رنگی از واقعیت ندارند.
* وقتی تو پورشه سوار میشوی دیگران میگویند چقدر پولدار است ولی در ادامه این داستان میگویند اینها چقدر درآمد دارند که این ماشین را خریدهاند. شما فکر نمیکنید که این دو مکمل هم هستند و مطمئنا وقتی پورشه سوار میشوی این حرفها هم هست؟
ماشین من خیلی بازتاب داشت؛ مثلا در روزنامهها مینوشتند که هوتن با ماشین گرانقیمت سر تمرین میآید یا جلوی باشگاه استقلال با ماشین فلان دیده شده است. به نظر من خیلی ریزشدن در زندگی آدمها کار درستی نیست. اگر بگویند هوتن قلعهنویی ماشین پورشه زرد دارد، منطقی است ولی اینکه زیادی مانور بدهند درست نیست.
* وقتی با پورشه زردرنگ در خیابان باشی، پذیرفتهای که در چشم باشی و مردم در موردت حرف بزنند. قبول داری؟
منظورم ریزشدن در قضیههاست. همه مسائل فوتبال را رها کرده بودند و چسبیده بودند به ماشین من و عکس میگرفتند. مثلا قبل از اینکه من گواهینامه بگیرم نوشته بودند که من با مازراتی تصادف کردم.
* شما که اینها را میدانید چرا بهانه دست این افراد میدهید؟
هر کسی دوست دارد این ماشین را سوار شود و مطمئنا اگر به شما هم بدهند سوار میشوید.
* پدرت به تو نگفت این ماشین را نخر؟
گفت این ماشین خیلی تو چشم هست و من گفتم همیشه که نیست، بعضی وقتها سوار میشم.
* پس همیشه به حرف پدرت گوش نمیدهی؟
یک چیزهایی هست که پدرها با پسرانشان راه میآیند دیگر.
* یعنی از رانت مادرت استفاده کردی و از او کمک گرفتی؟
نه، اتفاقا اینجور جاها بیشتر سمت پدرم هستم.
* نازنازی بزرگ شدی؟
نه.
* پس چطور ممکن است امیر قلعهنویی برای پسری که نازنازی بزرگ نشده در 18سالگی پورشه زرد بخرد؟
اتفاقا بعضی وقتها فکر میکردم اگر پسری بودم که هر کاری دوست داشتم میکردم و هر چه دوست داشتم برایم تهیه میشد شاید شخصیت دیگری داشتم.
* چه چیزی میخواستی که برایت نخریدند؟
همیشه مساله خریدن نیست. یک کارهایی در بچگی هست که شخصیت آدم را شکل میدهد. تربیت پدر و مادر در شکلگرفتن شخصیت آدمها خیلی تاثیر دارد. پدرم مرا طوری تربیت کرده که هر چیزی میخواهم به خودش بگویم و از همان بچگی با هم رفیق بودیم.
* یک مثال بزن. چه میخواستی که گفته باشند نه برایت نمیخریم؟
شش سال پیش وقتی به اصفهان رفتیم اکثر بچههای آنجا دوچرخه داشتند و من هم خیلی کوچک بودم و به پدرم گفتم برایم دوچرخه بخر گفت نمیشود ولی من دوست داشتم دوچرخه داشته باشم چون هر روز میدیدم همه بچههای همسن و سال من در پارک دوچرخهسواری میکنند ولی قانعم کرد که ما در هتل زندگی میکنیم و اینجا را بلد نیستیم و غریب هستیم.
* ولی در ماجرای پورشه این اتفاق نیفتاد و وقتی گفتی ماشین میخواهم برایت یک دفعه پورشه خرید!
من قبل از این پورشه زرد، یک پورشه سفید داشتم. اینجوری نبود که اولین ماشینم پورشه باشد.
* از 206 پریدی به پورشه و مازاراتی؟
نه، روال دیگری داشت. من با 206 رانندگی یاد گرفتم ولی بعد با ماشین مامانم رانندگی میکردم که آن موقع فکر کنم ماکسیما یا بیام دبلیو x3 بود و بعدش هیوندا 35 ix بود که اینها برای یک سال پیش است.
* کدام محله بزرگ شدی؟
تا آنجا که یادم هست جردن بودم.
* تو از مکتب جردنی، پدرت نازیآباد؟
مکتب من هم نازیآباد است. من خیلی آنجا میرفتم، هنوز هم خیلی نازیآباد میروم. فامیلها و دوستان خانوادگی زیادی داریم که هنوز در نازیآباد زندگی میکنند. دو سال در این محل تمرین میکردم. اکثر رفیقهای من نازیآبادی هستند.
* یعنی فضای نازیآباد را بیشتر از جردن دوست داری؟
فضای پایین شهر خیلی صمیمیتر از بالا شهر است. من خودم بالا شهر بزرگ شدم و زندگی کردم ولی آن صمیمیتی که در محلههای پایین تهران دیدم هیچجا ندیدم. نمیخواهم ادای پدرم را دربیاورم و بگویم من بچه نازیآبادم ولی خیلی رفت و آمد دارم به نازیآباد و خودم را آنجایی میدانم.
* چندتا از رفقایت پایین شهری هستند و چند تا بالاشهری؟
من دوست زیاد دارم ولی اکثرا بچههای پایینشهر هستند چون تمام دوستانی که در تیم با هم بودیم و بازی کردیم بچههای پایین شهر هستند.
* با دوستای پایینشهریات هیچوقت به مشکل برنخوردی؛ مثلا اینکه بگویند تو بچه پولداری و با ما فرق داری؟
اتفاقا اگر از خیلی از کسانی که با من همتیمی بودند، بپرسید، میگویند انگار تو بچه پایینشهری و اصلا خودت را نمیگیری یا مثلا با مربی ارتباط نزدیک برقرار میکنم. حتی با افرادی که از نظر فنی ضعیف بودند ارتباط برقرار میکردم.
* یعنی خودت را آدم متواضعی میدانی؟
چیزی که دوستانم میگویند همین است. از همان اول پدرم بر این قضیه تاکید داشت. میگفت جایی از اسم من سوءاستفاده نکن. همین الان هم بیشتر مواقع از فامیلی مادرم استفاده میکنم.
* تا حالا نشده در یک جمعی با یک پرسپولیسی دعوا کنی؟
من سعی میکنم هر جایی میروم و مخالف پدرم را میبینم به نظرش احترام بگذارم. پدر من هم مثل همه آدمهاست. او کامل نیست و نقطهضعفهایی دارد و من سعی میکنم به نظر مردم احترام بگذارم.
* هیچوقت نشده مادرت یا شما به پدر بگویید استقلال را ول کن؟
اتفاقا امسال سر یکسری مسائل خیلی به پدرم انتقاد کردم. به پدرم نمیگویم سرمربی استقلال نباش اما همیشه گفتم باید به مردم بگویی که چه اتفاقهایی افتاده که نتوانستهای موفق شوی اما پدرم میگوید مردم نمیتوانند درک کنند که بازیکن به خاطر پول بازی میکند نه چیزهایی که آنها دوست دارند چون قدیم اینجوری نبوده است و الان پول حرف اول را میزند.
* برای تو پول مهم است؟
خدا را شکر زندگیام طوری نبوده که کاری را صرفا به خاطر پول انجام بدهم.
* خودت درآمد داری؟
رستورانی که پدرم دارد دست من است ولی چون تازه افتتاح کردهایم هنوز به سوددهی نرسیده است.
* دریافتی داری؟
دریافتی که نه. آنجا را من اداره میکنم. درآمد کامل آن برای خودم نیست ولی من با پدرم این صحبتها را ندارم و خدا را شکر هر چی که خواستم برایم کم نگذاشته است.
* دوست داری فوتبالیست حرفهای شوی؟
خیلی دوست دارم ولی پدرم دلش میخواهد من در بیزینسهای خودش فعالیت کنم. دوست ندارد آزارهایی که دیده را پسرش تجربه کند. یکوقتهایی که با هم توی ماشین نشستهایم و حرف میزنیم از خاطرات بچگیاش میگوید و سختیهایی که کشیده تا به اینجا رسیده است. میگوید راهی که تو میخواهی بروی سختتر است چون اسم پدرت بالای سرت است. پدرم کارهایی در بچگیاش کرده که همیشه در ذهن من میماند اما دوست ندارم در رسانهها آن را مطرح کنم چون پدرم خودش تمایلی ندارد. همیشه میگوید جایی مینشینی نگو که پدرم چنین است یا چنان است. به من میگوید اگر الان داری با افتخار اسم پدرت را به زبان میآوری و راحت زندگی میکنی بهخاطر این است که من به اندازه 300 سال سختی کشیدم. در بچگی پدرش را از دست داده و جهیزیه خواهرانش را داده است و ... به من میگوید اگر زمانی کاری انجام میدهی که فکر میکنی اسم مرا خراب میکند اینها را حتما یادت بیاور. میگوید من در زندگی 54 سالهام کار غیرحلال نکردهام و خدا را همیشه در نظر گرفتهام. وقتی میخواستم ماشینم را بفروشم، میگفت اگر عیب و ایرادی دارد بگو، 10 میلیون ارزش ندارد که پول حرام وارد زندگیمان شود.
* با پسر سیدحسن خمینی (احمد خمینی) دوست هستید؟
بله، با احمد خمینی در ارتباط هستم و با هم فوتبال بازی میکنیم ولی او شرایط خاص خودش را دارد و اینطوری نیست که ما بخواهیم با هم بیرون برویم یا همیشه در ارتباط باشیم. گاهی اوقات با هم تلفنی حرف میزنیم و مناسبتها را از طریق وایبر یا پیامک به هم تبریک میگوییم.
* از کجا دوست شدید؟
احمد خمینی استقلالی است و برای بازیهای استقلال به استادیوم میآمد. البته پدرشان هم استقلالی هستند ولی من با پدرشان ارتباطی نداشتم و هیچوقت رودررو نشدم ولی چون همسن هستیم و عشق فوتبال هم بود، میرفتیم فوتبال بازی میکردیم و دوست مشترک زیاد داریم.
* گفتی پدرت سختی زیاد کشیده تا تو به اینجا برسی. حالا اگر شما روزگاری بخواهی تشکیل خانواده بدهی و ازدواج کنی، به پسرت چه میگویی؟ میگویی من به کمک پدرم به اینجا رسیدم؟
من همانطور که اول مصاحبه گفتم دوست ندارم زیر سایه پدرم باشم و میخواهم خودم سختی را مزه کنم. همیشه هم میگویم اگر روزی فوتبالیست شدم وجدانم راحت باشد که حق کسی را نخورده باشم یا پدرم کمکم نکرده باشد. تا به حال نشده با پدرم دوتایی با هم تمرین کنیم یا مثلا پدرم چیزی را یاد بدهد.
* پدر شما از سطح پایین اقتصادی شروع کرده و خودش در زندگی رشد کرده و به اینجا رسیده، ولی هوتن از بچگی در یک خانواده مرفه بوده است.
نه، از بچگی در خانواده مرفهی نبودم. درست است که در جردن زندگی میکردم ولی آن موقع جردن مثل الان اسم در نکرده بود. ما در برجهای دوما زندگی میکردیم. میگویم برج فکر نکنید یک برج خیلی خوبی بود. البته خدا را شکر میکنم و خیلیها آرزو داشتند آنجا زندگی کنند.
* رفاه یک امر نسبی است. شاید تو الان هم بگویی من مرفه نیستم.
من 5 سالم بود و پدرم یک رنوی سفید داشت که یادم هست یک آرم رنو روی لاستیکش بود و من همیشه آن را میکندم. آن زمان پدرم فوتبال را کنار گذاشته بود و ما آن رنو را بنا به شرایط مالی فروختیم. بعد از آن رفتیم یک پاترول دو در مشکی در نمایشگاه ماشین دیدیم. من خیلی دوست داشتم پدرم آن ماشین را بخرد. وقتی رفتیم تا با هم با ماشین دور بزنیم به پدرم گفتم خواهش میکنم این را بخر. چون نخواست به من بگوید نمیتواند آن ماشین را بخرد، گفت ما چهارتایی نمیتوانیم برویم بیرون و برای مادر و خواهرت سخت است. خیلی گریه کردم ولی گفت انشاءالله دعا کن، بهتر از این ماشین را یک روز میخریم.
* از کی خیلی پولدار شدید؟
ما از زمانی وضع مالیمان خوب شد که پدرم زمینی در کرج را که در زمان فوتبالش خریده بود فروخت. ما از فروش این زمین زندگیمان از این رو به آن رو شد.
* آن موقع چند سالت بود؟
چهار پنج سالم بود.
* خب برویم سراغ پورشه زرد. اولین سوالم این است که تو متاسف نشدی آن ماشین را به درخت کوبیدند؟
من آن ماشین را خیلی دوست داشتم. خیلی تک بود و هر جا میرفتیم همه از آن عکس میگرفتند.
* چرا آن را فروختی؟
من یک سال بود این ماشین را داشتم ولی از آن خسته نشده بودم. شاید یکی از دلایل فروش این ماشین، پدرم بود. میگفت تو با این سن کم وقتی با این ماشین در خیابان رانندگی میکنی دل بچههای مردم آب میشود و میگویند کاش ما هم میتوانستیم چنین ماشینی سوار شویم.
* یعنی به خاطر حرف پدرت ماشین را فروختی؟
البته خودم هم دیگر میخواستم بفروشمش چون یکسری مسائلی پیش آمده بود که صلاح نبود نگهش دارم. مثلا در خیابان میگفتند پورشه زرد مال پسر قلعهنویی است و فحش میدادند.
* به چه کسی فروختی؟
به یکی از دوستان صمیمیام.
* بعد این دوستت ماشین را به آقای ربانی فروخت؟
من پسر آقای ربانی را اصلا نمیشناختم و با خانوادهشان هم آشنایی نداشتم ولی بعد از این حادثه مطالبی در اینستاگرام و جاهای دیگر دیدم که خیلی ناراحت شدم. مصاحبه پدر ایشان هم خیلی ناراحتم کرد که اصلا لحنشان درست نبود و میتوانستند با لحن بهتری صحبت کنند. مثلا گفته بودند ما در زندگیمان پراید هم نداشتیم یا خانه 18 میلیاردی نداریم. من در اینستاگرام زیر کامنتها را دیدم که مردم نوشتهاند چون نوه آیتالله ربانی بوده پورشه سوار میشده یا اینکه 5 صبح با یک دختر چه کار میکرده است. در حالیکه این پورشه اصلا برای محمدحسین نبوده است. بعد از این ماجرا من خودم این خانواده را شناختم و دلیلی شد که بروم در موردشان تحقیق کنم. تا حالا حتی با ایشان سلام علیک هم نداشتم ولی این چیزی که مردم نوشتند که پورشه زرد برای نوه آیتالله ربانی بوده یا از کجا آورده اصلا درست نبود. آن بنده خدا در ماشین نشسته بود ولی ماشین برای او نبود که آنقدر بازتاب داده شد. من سه روز قبل از ماجرا، ماشین را به یکی از دوستانم فروختم و یک ماشین از او خریدم ولی چون هنوز پلاک فک نشده بود اسم من در آن اتفاق آورده شد.
* ما دوست داریم ماجرای این پورشه زرد را از زبان تو بشنویم و اگر تو بخواهی حقیقتی که میدانی را پنهان کنی به ضرر خودت هست. اگر صلاح کسی را در نظر بگیری و چیزی را نگویی حتما خودت زیر سوال میروی.
من که در آن شب نبودم و نمیدانم چقدر روایتی که شنیدم درست است اما کسی که برای من تعریف کرد خودش در ریز ماجرا بوده و من به او اعتماد کامل دارم. طبق گفتههای ایشان آن شب دوستم که ماشین را خریده بود به همراه خانوادهاش، محمدحسین و خانوادهاش، آن خانم و یکسری از اقوامشان در یک مهمانی خانوادگی بودند و این دو نفر برای خرید بیرون میروند. متاسفانه ساعت 5 صبح در خیابان شریعتی با سرعت حدود 205 کیلومتر از روی سرعتگیر میپرند و ماشین تعادلش را از دست میدهد و به جدول برخورد میکنند و پس از آن از روی جدول رد میشوند، با درخت برخورد میکنند و متاسفانه فوت میکنند. آن ماشین خیلی سرعت داشت و نمیشد با آن مثل ماشینهای معمولی رانندگی کرد و گاز داد یعنی استایل ماشین سرعت داشت و صدای اگزوزش بد بود. آن هم با سرعت 205 تا در خیابان شریعتی!
* گفتی ماشین را فروختی که در چشم نباشی اما رفتی یک ماشین بهتر خریدی؟
آن ماشین کاراکتر خاصی داشت؛ رنگش و استایلش. این پورشهها استایل خاصی دارند. شما یک بنز S500 کنار این پورشه بگذارید، همه به این پورشه نگاه میکنند با اینکه بنز چند برابر آن قیمت دارد.
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]
صفحات پیشنهادی
اظهارات کفاشیان درباره خبر مازراتی یک میلیارد و پانصدمیلیون تومانی پسرش
خائنها هم چنین شایعاتی نمیسازند اظهارات کفاشیان درباره خبر مازراتی یک میلیارد و پانصدمیلیون تومانی پسرش رئیس فدراسیون فوتبال گفت در خصوص شایعهای که برای پسر من درست کردند باید بگویم خائنها هم چنین شایعاتی درست نمیکنند به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز علی کفاشیان در مورد جلساظهارات عجیب خانم ابتکاردرباره معضل گردوغبار
تراز رییس سازمان حفاظت محیط زیست تاکید کرد شرایط و ناامنی در برخی کشورهای منطقه امکان سازوکار منطقه ای را برای حل معضل انتشار گرد و غبار گرفته است به گزارش تراز معاون رییس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست پنجشنبه شب پیش از ترک بانکوک پایتخت تایلند پس از شرکت در دو اجلاس محیاظهارات ظریف درباره روابط ایران و آمریکا
اظهارات ظریف درباره روابط ایران و آمریکا وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگو با نشریه اشپیگل تاکید کرد ایران و آمریکا دیدگاههای جهانی متفاوتی دارند بنابراین دو کشور با یکدیگر اختلاف خواهند داشت خبرگزاری ایسنا وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگو با نشریه اشپیگل تاکید کرد ایراناظهارات روحانی درباره اتفاقات بازی تراکتور
اظهارات روحانی درباره اتفاقات بازی تراکتور رییس جمهور با تاکید بر اینکه هیچ کس نمیتواند با احساسات مردم قهرمان آذربایجان و تبریز بازی کند تصرییح کرد اگر کسی در این حادثه مقصر باشد تردید نداشته باشید که دولت با همه توان خود برای تنبیه او ایستادگی خواهد کرد خبرگزاری ایسنا رییساظهارات معاون دبیرکل حزب الله درباره خبر وفات سید حسن نصرالله
رای الیوم اظهارات معاون دبیرکل حزب الله درباره خبر وفات سید حسن نصرالله برخی سایت های لبنانی وابسته به جریان 14مارس لبنان خبر وفات سید حسن نصرالله را به شبکه المنار که وابسته به حزب الله است مستند کرده اند به گزارش سرویس بین الملل جام نیوز روزنامه رای الیوم نوشت &laqاظهارات بدون سانسور الهام چرخنده درباره «ولگرد»+عکس
اظهارات بدون سانسور الهام چرخنده درباره ولگرد عکس الهام چرخنده بازیگر کشورمان در آخرین پست اینستاگرامش توضیحاتی درباره پشت صحنه کار جدیدش ارائه کرده است الهام چرخنده با انتشار تصویر زیر نوشت پشت صحنه فیلم ولگرد وقتی ساق پات زخمه و درد داری و شنیدن صدای کات برات عین هدیه استاظهارات منوچهر طیاب درباره یک جشنواره
چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۱ منوچهر طیاب در نوشتاری دربارهی سینمای مستند و موضوعات شهری از نمایش مستندهای تاثیرگذار در جشنوارهی شهر خبر داده است به گزارش ایسنا این کارگردان سینمای مستند ایران در آستانه برگزاری پنجمین جشنواره بین المللی فیلم شهر طی یادداشتی اظهار عنوان کرجدیدترین اظهارات هاشمی درباره مکفارلین
دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸ ۵۷ آیتالله هاشمی رفسنجانی میگوید پس از ماجرای مکفارلین وزارت خارجه جنبههای مختلف این ماجرا در آمریکا را جمعآوری و ترجمه کرد و دو جلد کتاب تهیه شد که به دلیل برخی ملاحظات منتشر نشد اما امروز شاید انتشار آن مانعی نداشته باشد و اگر صلاح دیده شد چاپ واظهارات مسوولان درباره زمان افتتاح واحدهاي مسکن مهر کوزو در پرديس
۴ خرداد ۱۳۹۴ ۱۴ ۲۱ب ظ اظهارات مسوولان درباره زمان افتتاح واحدهاي مسکن مهر کوزو در پرديس موج - دو مقام مسوول مرتبط با مسکن مهر آخرين آمار و ارقام مربوط به زمان افتتاح واحدهاي فاز کوزو را در شهر جديد پرديس اعلام کردند به گزارش خبرگزاري موج حبيباله طاهرخاني عضو هيأت مديره شرکتاظهارات استیلی و ایوانکوویچ درباره دربی 80
اظهارات استیلی و ایوانکوویچ درباره دربی 80 حمید استیلی بازیکن سابق پرسپولیس هادی طباطبایی بازیکن اسبق استقلال برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس مهدی هاشمی نسب بازیکن سابق استقلال و پرسپولیس و همچنین محمد حسین نژاد فلاح قائم مقام باشگاه پرسپولیس در برنامه گفتگوی ویژه خاظهاراتی جدید درباره پشتپرده حادثه تبریز
اظهاراتی جدید درباره پشتپرده حادثه تبریز رئیس کمیته صیانت از لیگ گفت اتفاقات بازی با نفت و تراکتورسازی مهندسینشده نبود و مقامات مجموعه ورزشی یادگار امام تبریز پاسخگو باشند به گزارش فرهنگ نیوز تیم فوتبال تراکتورسازی در حالی که در یک قدمی قهرمانی در لیگ برتر قرار داشت با تسااظهارات وقیحانه موشه یعلون درباره کودک کشی و حمله اتمی
اظهارات وقیحانه موشه یعلون درباره کودک کشی و حمله اتمی وزیر جنگ رژیم صهیونیستی کشتار زنان و کودکان را منطبق بر ارش های یهودی و غربی توصیف کرد و گفت در این باره با کشورهای غربی زبان مشترکی دارد و از حضور در دادگاه های آنها ابایی ندارد وی افزود انداختن بمب اتمی در هیروشیما کاریتوضیحات فدراسیون فوتبال درباره خبر مربوط به پسر کفاشیان
بعد از انتشار خبری با موضوع افشاگری توضیحات فدراسیون فوتبال درباره خبر مربوط به پسر کفاشیان فدراسیون فوتبال در مورد خبری که مربوط به پسر رئیس این فدراسیون میشود توضیحاتی ارائه کرد به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز سایت فدراسیون فوتبال با اشاره به مطلبی که امروز در برخی رسانه هایاظهارات عجیب بیرانوند درباره اتفاقات تبریز
اظهارات عجیب بیرانوند درباره اتفاقات تبریز علیرضا بیرانوند درباره دیدار هفته پایانی تیمش برابر تراکتورسازی تبریز اظهارات عجیبی را مطرح کرد به گزارش فرهنگ نیوز نفت تهران در حالی که برابر تراکتورسازی به تساوی سه بر سه رضایت داد تا این سپاهان باشد که بتواند در نهایت عنوان قهرمانیاظهارات اوباما درباره داعش حیرتانگیز است
اظهارات اوباما درباره داعش حیرتانگیز است سناتور آمریکایی جان مککین اظهارات اخیر باراک اوباما در مصاحبه با مجله آتلانتیک مبنی بر اینکه واشنگتن در جنگ با داعش شکست نخورده است را حیرتانگیز خواند ایسنا جان مککین سناتور جمهوریخواه آمریکایی در مصاحبه با این شبکه گفت مطمئنا راواکنش مخابرات به اظهارات وزیر درباره نرخ مکالمات تلفن
تراز شرکت مخابرات ایران اعلام کرد نظر کارشناسان داخلی و مشاوران خارجی شرکت مخابرات ایران میزان سرمایه گذاری در چهار سال ۷ هزار میلیارد تومان در بخش تلفن ثابت و توسعه زیرساخت بویژه شبکه و IT است به گزارش تراز شرکت مخابرات ایران اعلام کرد این شرکت در اجرای مصوبه دولت و با هاظهارات خاتمی درباره انتخابات مجلس دهم
اظهارات خاتمی درباره انتخابات مجلس دهم سخنگوی حزب مشارکت با بیان اینکه به دنبال این هستیم که با یک لیست واحد در انتخابات مشارکت کنیم گفت قدمهای خوبی برداشته شده و امیدواریم در آینده نتایج آن را ببینیم خبرگزاری فارس سید محمدرضا خاتمی سخنگوی حزب مشارکت در حاشیه مراسم ختم صادق-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها