واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۷
یک دکترای مدیریت دولتی از مرکز تحقیقات سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور گفت: متأسفانه مدیریت فرهنگی قادر به تبدیل اعتقادات و ارزشها به نظام رفتاری مردم نیست. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه ایلام، دکتر حسن بنیانیان، دکترای مدیریت دولتی از مرکز تحقیقات سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در نشست تخصصی نقش نخبگان در تحولات فرهنگی استان در حوزه هنری ایلام، اظهار کرد: به نظرم فلسفه شکلگیری حکومت جمهوری اسلامی را میتوان از فرموده امام علی(ع) استخراج کرد و چه خوب است که این دیدگاه به خطی زیبا نگاشته شود و در نهادهای فرهنگی نصب شود. حضرت امیر(ع) میفرماید: «خدایا تو میدانی که آنچه از جانب ما در پذیرش امر خلافت اجرا شد هرگز برای قدرتطلبی یا زیادهجویی از بهرههای دنیوی نبوده، بلکه برای آن بوده که نشانههای دین تو را به جای خود برگردانیم و در شهرهای تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیدهات در امنیت به سر برند و قوانین و احکام رهاشدهی دین تو بار دیگر اجرا شود». وی تأکید کرد: هر قشری از جامعه باید نسبت خود را با این کلام بسنجد. یک روحانی از خود بپرسد چه نقشی در احیای دین الهی دارد؟ یک هنرمند از خود سؤال کند چه کمکی به احیای قوانین و تقویت امنیت جامعه کرده است؟ افراد تأثیرگذار بر جامعه هم که با عنوان نخبه شناخته میشوند، باید ببینند تا چه اندازه به این حدیث جامهی عمل پوشاندهاند. مؤلف کتاب «پیوست فرهنگی» اضافه کرد: حرکت انقلاب اسلامی رو به جلوست و بیشترین موفقیت این حرکت در انتقال پیامهایش به جهانیان بوده است. به این دلیل که پیامهای انقلاب برگرفته از اسلام ناب است و تمام حرکت دشمنان در منطقه برای بستن درهای انتقال این پیامهاست. آموزههای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری مهمترین نقشه راه برای انتقال این حرکت است. بنیانیان با اشاره به اینکه هنر مهمترین ابزار برای انتقال آموزههای دینی است، گفت: هنرمند اگر میخواهد به جامعه آگاهی بدهد، باید متناسب با نگاه و فکر و ظرفیت هر طبقه از اجتماع دست به این کار بزند. دین مساوی با فرهنگ نیست، بلکه بخشی از آن است. در کنار دین شرایط تاریخی، جغرافیایی، شرایط جمعیتی، نوآوریهای علمی بر روی اجتماع و الگوهای رفتاری جامعه تأثیر میگذارند. اینکه تلاش کنیم نقش دین در فرهنگ برجسته شود، هدف مورد نظر ماست. وی اضافه کرد: وقتی رهبر انقلاب میفرمایند «فرهنگ مثل هواست که انسان وقتی این هوا را استنشاق میکند با آن هوایی که استنشاق کرده و جان تازهای گرفته میتواند دو قدم بردارد»؛ تشبیه فرهنگ به هوا بسیاری از مسائل را روشن میکند. به معنای کاملتر بسیاری از مشکلات کشور با فرهنگ سازی درست میشود. بنیانیان ادامه داد: اگر از یک هنرمند بخواهیم فرهنگ را تعریف کند، به گونهای پاسخ میدهد که هنر را مرکز آن قرار میدهد درحالیکه یک روحانی در پاسخ دین را مرکز فرهنگ میداند. تلقی هر قشری از فرهنگ متفاوت است. درحالیکه اینها جزئی از فرهنگ است. از دید رهبر انقلاب، فرهنگ به مسائل عام و مهم مرتبط میشود؛ در تصمیمات عام و کلان کشور حتی تصمیمهای سیاسی، اقتصادی و مدیریتی یا تصمیماتی که در تولیدات نقش دارند. وقتی ما میخواهیم شهرسازی کنیم در واقع با این کار، فرهنگی را تولید یا اشاعه میکنیم. وی اظهار کرد: در حال حاضر متأسفانه مدیریت فرهنگی قادر به تبدیل اعتقادات و ارزشها به نظام رفتاری مردم نیست. هر نوع فعالیتی که روابط آدمها را باهم تنظیم میکند و یا روابط آدمها با محیط را تنظیم میکند، حتماً تأثیرات فرهنگی دارد. وقتی روند «اصلاح فرهنگ عمومی» جامعه آغاز میشود که همهی بازیگران عرصهی فرهنگ نقش سازندهای ایفا کنند. بنیانیان گفت: باید یک نهضت عمومی بین همهی مدیران و نخبگان جامعه آغاز شود که آن مفهوم محاسبهگری که در تفکر دینی ما اصالت دارد در روابط سازمانها هم کشیده شود. اگر این نهضت آغاز نشود، با این میزان که دستگاههای فرهنگی ما کار فرهنگی میکنند ما قدرت مقابله با تهاجم فرهنگی و جهانیسازی را نداریم و این احساس به دست میآید که ما علیرغم کارهای فرهنگی که انجام میدهیم، اما روند استقرار ارزشهای فرهنگیمان در روابط روزمرهمان مشهود نیست. مؤلف کتاب فرهنگ در مدیریت توسعه اسلامی اضافه کرد: امروز هم تمدن اسلامی فقط با فعالیت سازمانهایی که عنوان فرهنگی دارند، ساخته نمیشود. بلکه باید ردپای اعتقادات دینی و اخلاقیات اسلامی در تعاملات اقتصادی بازار مسلمین و در سازماندهی اجتماعی احساس شود. اگر بحث الگوی پیشرفت با قید ایرانی اسلامی مطرح میشود یعنی فنّاوری و علم و نحوهی سازماندهی شهری، معماری، توزیع و تولید و مصرف آب و انرژی و همهی اینها باید ذیل معیارهای اسلامی تجدید ساختار شوند. بنیانیان در پایان خاطرنشان کرد: حلقهای وجود دارد که همهی اعضای آن کاستیهایی دارند. اولین حلقه آن است که مدیران ما مطالبهگر نشدهاند؛ یعنی مدیران اراده نکردند برای کارهای خودشان «پیوست فرهنگی» داشته باشند. به همین ترتیب دستگاههایی مثل آموزش عالی، حوزههای علمیه، مراکز پژوهشی و... که باید پاسخگوی این تقاضا باشند، احساس مسئولیت نکردند که باید خودشان را برای این امر آماده کنند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]