محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842007175
سرو علقمه
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
ویژه نامه ولادت حضرت عباس علیه السلام ؛
سرو علقمه
در چهارم شعبان سال 26 هجرى، از دامن ام البنين، نور حيدرى درخشيدن گرفت و خانه هاى مدينه را از طلوع صبحى ديگر خبر داد. آرى چشمان منتظر على، ام البنين، زينب، حسن، حسين و ... به سيماى فرزندى دوخته شد كه شبيه پيامبر خدا بود و على عليه السلام به شجاعت و دليرى او خبر داده بود.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، چون آفتاب حيدرى تابيد بر اُم البنين ماه بنى هاشم عيان گرديد از آن مه جبين بهر حسين بن على حق پرورد يار و معين بر گو به ماه آسمان بنما رخِ خود را نهان آن سان كه از نيسان شدى اندر صدف دُرّ ثمين تا آن كه گردد حامى دين خداوند مبين چونان كه بودى مرتضى بر مصطفى يار و قرين زيرا كه گشته در جهان ماه بنى هاشم عيان(1) بعد از فراغ امام على عليه السلام بعد از فاطمه زهرا عليهاالسلام طبق وصيت همسر با امامه(2) ازدواج كرد و مدتى بعد در صدد برآمد با يكى از زنان كه از خانوادهاى شجاع و دلير باشد، ازدواج كند تا خداوند فرزندى دلير از وى به او عطا فرمايد.(3) به اين منظور از برادرش عقيل كه در علم انساب تبحّر داشت، خواست بانويى از خاندانى اصيل را برگزيند و خود نيز به خواستگاريش برود. ابى نصر بخارى در اين باره مى نويسد:« قال اميرالمؤمنين عليه السلام لعقيل بن ابى طالب ـ و هو اعلم قريش بالنسب ـ اطلب لى امرأةً ولدتها شجعان العرب حتى تلدلى ولدا شجاعا»؛(4) برايم بانويى بياب كه زادهى شجاعترين عرب باشد تا برايم فرزندى شجاع بياورد. و به اين ترتيب بود كه برادر بزرگتر براى يافتن و سپس خواستگارى از چنين بانويى به فكر فرو رفت و اندكى بعد به ياد دخترى از قبيله كلابيه افتاد و گفت: «تزوج ام البنين الكلابيه فانه ليس فى العرب اشجع من آبائها»(5)؛ با ام البنين كلابيه ازدواج كن كه در عرب شجاعتر از پدران او كسى نيست. در پى اين اظهار نظر، وى از طرف على عليه السلام براى خواستگارى ام البنين به نزد قبيلهى كلابيه رفت و مراسم خواستگارى را انجام داد.(6) هرچند اطلاعى از تاريخ اين خواستگارى و ازدواج در دست نيست ولى مى توان محدوده زمانى اين مراسم را با مراجعه به منابع تاريخى مشخص كرد؛ زيرا مى دانيم كه تولد حضرت ابوالفضل عليهالسلام در چهارم شعبان سال 26 هجرى قمرى ذكر شده است.(7) فاطمه (ام البنين) فاطمه (ام البنين) از خاندانى ولايت مدار و اصيل بود. خاندانى كه از صفات جوانمردى، دليرى، شجاعت و ... بهرهاى وافر داشتند. پدرش «حزام بن خالد بن ربيعه» مردى شجاع و مادرش «ثمامه» دختر سهيل بن عامر بن جعفر بن كلاب از بانوان اصيل عرب بود. تا آن جا كه در برخى كتب، نام يازده تن از مادران او را بر شمرده اند كه همه، از مادران نجيب و همسران اصيل روزگارشان بوده اند. ام البنين صفات برجستهاى در وجود خويش داشت كه برخى از آنان موروثى و تعداى نيز بعد از ازدواج با على عليه السلام بروز يافت. شجاعت، دليرى، وفادارى، هنرمندى (ادبيات) و عزت نفس را مى توان از دسته اوّل و ايثارگرى، ولايت پذيرى، فدايى امامت شدن و تربيت جوانان صاحب بصيرت و آگاهى را از طايفه دوم دانست. آرى در وفادارى او همين بس كه قبل از على عليه السلام با كسى ديگر ازدواج نكرده بود و بعد از شهادت اميرمؤمنان عليه السلام نيز با كسى ازدواج نكرد(8) و عمرش را در راه تربيت چهار پسر برومندش (عباس، جعفر، عبدالله و عثمان) گذراند و در اين دوره همواره فرزندان فاطمه را بر فرزندان خود مقدم مى داشت كه تاريخ در اينباره سخن بسيار دارد.(9) در بصيرت و بينش ولائيش همين كفايت مى كند كه علاّمه مامقانى مى نويسد: «علاقه و ارادت او به حسين عليه السلام به علت امر امامت بود، و اين كه به فرض سلامت حسين، مرگ چهار فرزند برومندش را بر خود آسان مى دانست نشانه بالا بودن ميزان ايمان اوست و من او را از نيكان مى دانم.»(10) ما براى رعايت اختصار تنها به يك نمونه از ولايت مدارى مادر و تربيت كنندهى ابوالفضل عليه السلام مى پردازيم و تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل. پس از واقعه كربلا، «بشير» به مدينه بازگشت تا خبر اين واقعهى تلخ را به مردم بدهد. او با ام البنين عليهاالسلام رو به رو شد و خود را آماده كرد تا خبر شهادت چهار فرزندش را به او بدهد. اما ام البنين مهلت نداد و از سلامتى حسين عليه السلام پرسيد. بشير گفت: عباس را كشتند. ام البنين باز از حسين پرسيد و بشير خبر شهادت فرزند بعدى را داد و همين طور خبر شهادت هر چهار پسرش را به او رساند، امّا ام البنين باز از سلامت حسين مى پرسيد و مى گفت: يا بشير اخبرنى عن ابى عبدالله الحسين. اولادى و من تحت الخضراء كلهم فداء لابى عبدالله... و زمانى كه خبر شهادت حسين عليه السلام را شنيد، گفت: آه كه بنده اى قلبم را پاره پاره كردى.(11) نور حيدرى در چهارم شعبان سال 26 هجرى، از دامن ام البنين، نور حيدرى درخشيدن گرفت و خانه هاى مدينه را از طلوع صبحى ديگر خبر داد. آرى چشمان منتظر على، ام البنين، زينب، حسن، حسين و ... به سيماى فرزندى دوخته شد كه شبيه پيامبر خدا بود(12) و على عليه السلام به شجاعت و دليرى او خبر داده بود. صحت اين پيشبينى را از همان لحظه تولد در سيماى جدّى و مردانه او مى شد ديد. حضرت، فرزندش را در بر گرفت و سيمايش را غرق در بوسه كرد و مراسم شرعى تولد را آغاز نمود. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و در هفتمين روز تولد نيز به سنت اسلامى، موى سر فرزند را تراشيد و هم وزن آن طلا يا نقره به فقيران داد و گوسفندى به عنوان عقيقه ذبح كرد.(13) اميرمؤمنان على عليه السلام كه از پس پرده غيب، جنگاورى فرزندش را در عرصه هاى جنگ مى ديد، او را عباس ناميد. عباس صيغه مبالغه از مادهى عبس به معناى درهم شدن پوست و گرفتگى صورت است و امام مى دانست كه او بر دشمنان حق عبوس و در جنگها غيور خواهد بود.(14) دوران زندگى زندگى عباس عليه السلام را مى توان به دو مرحلهى كودكى و جوانى تقسيم كرد. دورهى كودكى كه عموما به تربيت و بروز گوشه هايى از شخصيت وى گذشت و دوران جوانى تا شهادت كه به سه بخش تقسيم مى شود: 1 ـ با پدر (14 سال) 2 ـ در زمان امامت برادرش امام حسن عليه السلام (10 سال) 3 ـ در دوران امامت امام حسين عليه السلام (10 سال). دوران كودكى 1 ـ بوسه بر بازوى عباس علاوه بر وجود پر بركت مادرى با فضيلت و پدرى معصوم، عامل ديگر در رشد الهى عباس، وجود ستارگان فاطمى (حسن، حسين و زينب) در خانه على عليه السلام بود. بى گمان عباس در سايه فضايل آنان به مراتبى والا دست يافت و عظمت آنان را با تمام وجود باور كرد. البته در اين اسوه پذيرى اقدامات مادرش ام البنين بى تأثير نبود، چرا كه وى با مقدم داشتن حسن، حسين و زينب عليهمالسلام بر فرزندان خود، در تمام موارد، آنان را به مقام والاى خاندان على و زهرا عليهماالسلام آگاه مى ساخت. تلاشى كه در نهايت، فرزندانى ولايت پذير به بار آورد. على عليه السلام نيز حال فرزندش را رعايت مى كرد و عنايتى ويژه به او داشت. امام پسر را غرق بوسه مى كرد و عواطف خود را بى دريغ نثارش مى نمود. نقل است كه روزى عباس را در دامان خود نشاند. همه ديدند كه عباس آستين هايش را بالا زده است و امام در حالى كه به شدت مى گريد و مرواريد اشك از صدف چشمانش جارى است، بر بازوهاى كوچك عباسش بوسه مى زند. مادر، حيرت زده قدمى پيش گذاشت و پرسيد: مولاى من! براى چه گريه مى كنيد؟ على عليه السلام با آهنگى حزين جواب داد: به اين دو دست مى نگرم و آنچه را كه بر سرشان خواهد آمد، به ياد مى آورم. ام البنين پرسيد: مگر چه خواهد شد؟ امام عليه السلام فرمود: آنها را از ساعد قطع خواهند كرد... . ام البنين كه قلبش از اين خبر به شدت مى تپيد، پرسيد: چرا! چرا قطع خواهد شد؟ امام فرمود: دستهاى عباس به خاطر يارى اسلام و دفاع از برادرش حسين عليه السلام قطع خواهد شد.(15) ام البنين چون هميشه بردبارى پيشه كرد و از اين كه فرزندش فدايى نوهى پيامبر مى شد، خدا را شكر كرد. على عليه السلام ادامه داده و فرمودند: ام البنين! فرزندت عباس نزد خداى تبارك و تعالى منزلتى عظيم دارد و خداوند در عوضِ دو دست، دو بال به او خواهد داد كه با آنها با ملائكه در بهشت پرواز كند. همان طور كه جعفر بن ابى طالب را دو بال داد. ام البنين با شنيدن اين خبر بى اندازه خوشحال شد.(16) 2 ـ بصيرت عباس عليه السلام عباس عليه السلام از سرچشمه جوشان علوم پدرش على عليه السلام بهره ها برده بود. محدث نورى رحمه الله مى نويسد: روزى اميرالمؤمنين، حضرت عباس عليه السلام و زينب عليهاالسلام را كه كودك بودند، در دامن خود نشاند. در آن روزها عباس تازه زبان گشوده بود و جملاتى كوتاه را مى توانست بر زبان براند. على عليه السلام به او فرمود: عباس! بگو واحد (يك) كودك شيرين زبان على به تقليد از پدر گفت: واحد. آن گاه على عليه السلام از او خواست بگويد: دو. ولى عباس ساكت شد و چيزى نگفت. وقتى علت را پرسيد، فرمود: پدر! شرم دارم با زبانى كه خدا را به يگانگى خوانده ام، دو بگويم. اميرمؤمنان پيشانى عباس را بوسيد و از اين رويداد بى اندازه شادمان گشت.(17) دوران جوانى دوره چهارده سال و چهل و هفت روز حضور در محضر پدر، دورانى گرانسنگ براى عباس بود تا با شجاعت علوى آشنا شود. وى در برخى جنگها حاضر مى شد تا آداب جنگ را بياموزد و از رشادتها و مديريت پدر درس گيرد. سماوى مى نويسد: «عاش العباس مع ابيه اربع عشرة سنة. حضر بعض الحروب فلم يأذن له ابوه بالنزال.»(18) در بعضى جنگها حاضر مى شد ولى پدرش به او اجازه جنگ نمى داد؛ البته درباره حضورش در همه جنگها اختلاف نظر است و برخى بر اين عقيده اند كه او در تمام جنگها حاضر بود.(19) برخى نوشته اند آن حضرت در جنگ صفين با اين كه حدود دوازده سال داشت، حماسهاى شگفت آفريد. در روضة الشهدا مى خوانيم: «در جنگ صفين روزى جوان نقابدارى كه بين سالهاى 15 تا 17 بود، از لشكر على عليه السلام بيرون آمد و طلب مبارز كرد. هيبت و سطوت او دليل شجاعت و دلاورى او بود. اصحاب معاويه از مبارزه با او ترسيدند. معاويه به مردى شجاع كه او را «ابن شعثاء» مى گفتند فرمان داد به مبارزه اين جوان برود. ابن شعثاء گفت اهل شام مرا با ده هزار سوار برابر مى كردند و هفت پسر دارم، يكى را مى فرستم تا او را به قتل رساند. هفت پسر يكى بعد از ديگرى رفتند و كشته شدند و دست آخر ابن شعثاء خود به ميدان آمد، جوان مبارز به او حمله كرد و او را نيز نقش بر زمين ساخت. ديگر از لشكر معاويه كسى جرأت نكرد به تنهايى قدم به ميدان گذارد. حضرت على عليه السلام نقاب از صورت جوان برداشت و همه ديدند كه او اباالفضل العباس فرزند على است.»(20) در هر صورت زمان به تندى گذشت تا آن كه مولى على عليه السلام توسط ابن ملجم ضربت خورد و در آستانه شهادت قرار گرفت. امام در شب 21 رمضان ابوالفضل عليه السلام را در آغوش گرفت و به سينه اش چسباند. آنگاه به فرزند چهارده سالهاش فرمود: فرزندم، به زودى در قيامت به وسيله تو چشم من روشن مى شود، «ولدى اذا كان يوم عاشورا و دخلت المشرعة ايّاك ان تشرب الماء و اخوك الحسين عطشان»(21)؛ فرزندم هنگامى كه روز عاشوار شد و تو داخل رودخانه شدى، مبادا آب بنوشى در حالى كه برادرت حسين تشنه است. به اين ترتيب عباس عليه السلام را به رسالت بزرگى كه بر عهده او بود متوجّه ساختند. وى همچنين دورهى حيات امام حسن عليه السلام را نيز درك كرد و آن گاه وارد عصر امامت امام حسين عليه السلام شد كه حكايت آن در اين مختصر نمى گنجد. تشكيل خانواده تنها همسرى كه ابوالفضل عليه السلام برگزيد، لبابه دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بود(22)، يعنى بانويى از خاندان و قبيله خود. البته زمان ازدواج مشخص نيست ولى مى دانيم كه دو پسر (فضل و عبيدالله) نتيجه اين ازدواج است. در برخى كتب فرزندانى ديگر هم براى عباس برشمرده اند كه حسن (از ام ولد)، قاسم و يك دختر و محمد نام داشتند. (ابن شهرآشوب محمد را از شهدا دانسته است).(23) كنيه هاى حضرت اباالفضل عليهالسلام سه كنيه براى عباس عليه السلام ذكر شده است كه عبارتند از: 1 ـ ابوالفضل از اين روى كه حضرت فرزندى به نام فضل داشت، به وى اباالفضل مى گفتند. گرچه ممكن است از آن جهت كه حضرت سرچشمه فضائل بسيارى بود حضرت را با اين كنيه مى خواندند.(24) 2 ـ ابوالقاسم به خاطر فرزند ديگرش قاسم به وى اباالقاسم مى گفتند. برخى معتقدند قاسم همراه پدر در كربلا شهيد شد.(25) جابر انصارى خطاب به حضرت مى گويد: السلام عليك يا اباالقاسم، السلام عليك يا عباس بن على.(26) 3 ـ ابوالقربة در تاريخ خميس و مقاتل الطالبين به نقل از جرمى بن العلا از زبير اين كنيه را براى عباس عليه السلام نقل كرده اند.(27) او به اين دليل كه از كودكى سقايى مى كرد در ميان بنى هاشم به ابا القربة (صاحب مشك) معروف شد. لقب هاى عباس بن على عليهماالسلام لقب هاى هر شخص، گذرگاهى براى شناخت حقيقى او هستند، زيرا درباره اهلبيت عليهم السلام اين القاب براساس ويژگى هاى واقعى كه از آنان ظهور و بروز مى يافت به آنها داده مى شد. از اين روى مطالعه لقب هاى عباس عليه السلام مى تواند سرفصلهاى مناسبى از شخصيت وى را به دست دهد. عمده اين القاب چنين است: قمر بنى هاشم، باب الحوائج، طيار، اطلس، شهيد، عبد صالح، عبد صديق، سقا، كبش الكتيبه، سپهسالار، قهرمان علقمه، پرچمدار، ناصرابن رسول الله، داعى الى سبيل الله، ولى الله، ناصح، مظلوم، المطيع لله و رسوله، المواسى (فداكار)، صابر، مجاهد، محامى، دافع، المجيب، حبيب الله و ... .(28) در اين مختصر تنها به شرح چند لقب مى پردازيم: قمر بنى هاشم حضرت عباس در ميان خاندان بنى هاشم به قمر و ماه تشبيه مى شد چون تلألؤ چهره زيبا و نورانى اش همگان رابه شگفتى وا مى داشت. آرى او نه تنها ماه بنى هاشم كه ماه جهان اسلام بود. و از همين كه به وى اين لقب را داده اند مى توان فهميد كه بعد از امام معصوم، در بين بنى هاشم جوانى خوش سيما و ماه رخسار چون او نبود.(29) طيار اين لقب برگرفته از رواياتى است كه امام على عليه السلام در ضمن آن بشارت مى دهد به اين كه خداوند به عباس مانند جعفربن ابى طالب دو بال در بهشت براى پرواز مى دهد كه شهيدان به مقامش غبطه مى خورند.(30) سقا از بزرگترين و بهترين القاب حضرت كه بيش از ديگر القاب مورد علاقه اش بود، سقا مى باشد. پس از بستن راه آب رسانى به تشنگان اهل بيت به وسيله نيروهاى فرزند مرجانه جهت از پا در آوردن فرزندان رسول خدا، قهرمان اسلام بارها صفوف دشمن را شكافت و خود را به فرات رساند و آب به تشنگان اهل بيت رساند كه سرانجام منجر به شهادتش نيز شد.(31) آرى هنگامى كه حضرت ابوالفضل تشنگى اهل بيت و اطفال برادرش را ديد با سى سوار و بيست پياده به راه افتاد و راه رود فرات را در پيش گرفت. «نافع بن هلال مرادى» كه از اصحاب بزرگ امام حسين عليه السلام بود، پيشاپيش آنان مى تاخت. «عمرو بن حجاج زبيدى» كه مسؤول نگهبانى بود، راه را بر نافع گرفت و در نهايت به ياران امام تاختند؛ اما قهرمان كربلا ابوالفضل العباس حمله آنان را دفع كرد و ياران، مشكها را پر كرده به فرماندهى ابوالفضل عليه السلام به مكان خود برگشتند و ابوالفضل به سقّا ملقب شد. بيشتر مردم حضرت را به همين لقب مى شناسند.(32) كبش الكتيبه به فرماندهى سپاه به دليل حسن تدبر و دلاورى كه از خود نشان مى دهد و نيروهايش را حفظ مى كند، اين لقب اعطا مى شود و اين امر نشان از رشادت بى مانند حضرت عباس در روز عاشورا دارد.(33) علمدار (صاحب راية الحسين عليه السلام ) امام حسين عليه السلام به دليل ديدن توانايى هاى چشمگير عباس، از ميان يارانش تنها او را براى پرچمدارى برگزيد. در نقلهاى تاريخى مى خوانيم كه: پرچم عباس عليه السلام جزو اموال غارت شده اى بود كه به شام بردند. وقتى چشم يزيد به آن افتاد، عميقا به آن نگريست و سه بار از جاى خود برخاست و نشست. وقتى دليل اين كار را پرسيدند، گفت: اين پرچم در دست چه كسى بوده است؟ گفتند: به دست عباس برادر حسين. يزيد گفت: تعجبم از شجاعت اوست. تمام قسمتهاى آن از پارچه و چوب بر اثر اصابت تيرها و سلاحهاى ديگر كه به آن رسيده، آسيب ديده است جز دستگيره آن، و اين موضع كه كاملاً سالم مانده، حكايت از آن دارد كه تيرها به دست پرچمدار اصابت مى كرده ولى او پرچم را رها نكرده است و تا آخرين توان خود پرچم را نگه داشته است و تنها وقتى آخرين رمق خويش را از دست داده، پرچم يا از دستش افتاده يا با دست او با هم افتاده است.(34) ابعــاد شخصيـتى ابوالفـضل العباس عليه السلام عباس كمالات انسانى را در تمام ابعادش دارد و مى تواند الگويى عملى براى جوانان ما باشد از اين رو در اين بخش به گوشه هايى از شخصيت وى اشاره مى كنيم. ابعادى كه در ضمن احاديث، نقلهاى تاريخى، زيارتهاى مأثور و ... به آنها اشاره يا تأكيد شده است، مانند: ايمان امام صادق عليه السلام مى فرمود: «كان عمُّنا العباس بن علىّ نافِذُ البَصيرَة، صلب الايمان، جاهد مع ابى عبدالله و ابلى بلاءً حسنا و مضى شهيدا»؛ عموى ما عباس بن على، بصيرتى نافذ و ايمانى استوار داشت و همراه ابا عبدالله جهاد كرد و به نيكويى از امتحان برآمد و شهيد شد.(35) نمونه اى ديگر از ايمان قوى عباس را مى توان در پاسخ عميق به پدرش در كودكى (كه بعد از يك، دو نگفت) مشاهده كرد. عبادت اصبغ بن نباته مى گويد: مردى از بنى ابان را ديدم كه چهره اش سياه شده بود و من مى دانستم كه قبلاً صورتش سفيد بود. از او پرسيدم: چرا چنين شده اى؟ گفت: من جوانى را كشتم كه بين دو چشمانش اثر سجود بود، شبى نخوابيدم مگر اين كه آمد و مرا به جهنم انداخت. او گفت: مقتول عباس بن على بود.(36) در مقاتل الطالبين نيز مى خوانيم: «بين عينيه اثر السجود»(37)؛ بين دو چشمانش اثر سجده بود. ادب عباس چنان پرورش يافت كه در مدت عمرش جز يك مرتبه، برادرش حسين را به اسم صدا نكرد و حتى برادر هم خطاب نمى كرد و مى گفت: سيدى و مولاى. شفاعت در معالى السبطين مى خوانيم: در روز قيامت حضرت رسول الله صلى الله عليه وآله به امام على عليه السلام مى فرمايد: از فاطمه بپرس براى شفاعت امت چه دارى؟ على سؤال را مطرح مى كند و فاطمه عليهاالسلام مى فرمايد: يا اميرالمؤمنين «كفانا لاجل هذا المقام اليدان المقطوعتان من ابنى العباس»(38)؛ اى امير مؤمنان! براى اين مقام دو دست قطع شده از فرزندم عباس، ما را كفايت مى كند. ولايت پذيرى عباس در روز عاشورا ضمن تهييج برادران به نبرد، آنان را به نكته اى ظريف توجه مى دهد و مى گويد: امروز روزى است كه بايد بهشت را بگيريم و جان خود را فداى سيد وامام خود نماييم ... اى برادران من! امروز در جان نثارى تقصير نكنيد و كوتاهى ننماييد و خيال نكنيد كه حسين برادر ماست و ما پسران يك پدر هستيم، نه چنان است. آن بزرگوار امام و سيد و بزرگ و پيشواى ما بوده و حجت خداوند عالميان در روى زمين و فرزند حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام و نور ديدهى حضرت رسول خدا صلى الله عليه وآله است.(39) بصيرت عباس نه تنها ولايت مدار بود كه بصيرت و آگاهى دينى نيز داشت و ولايت را نيز از اين ديدگاه بر جانش مقدم مى كرد. ابو مخنف مى گويد: ابن زياد به پسر سعد نوشت: «در قتل حسين عجله كن مگر آن كه با يزيد بيعت كند.» آن گاه نامه را به دست شمر داد تا به كربلا برساند. عبدالله بن ابى محلّ بن حزام بن خالد از جاى برخاست و گفت: اى امير! على بن ابى طالب عمه مرا كه امّ البنين است، تزويج كرد و از او چهار پسر آورد و اين چهار پسر اكنون با حسين بن على عليهماالسلام هستند، از تو مى خواهم نامه اى به عنوان امان براى او بنويسى. ابن زياد قبول كرد و شمر هم كه از قبيله ام البنين بود، به پاخاست و مطلب را تأكيد كرد. ابن زياد امان نامه اى نوشت و به عبدالله بن ابى محل داد و او نيز نامه را به آزاد كرده خود داد كه به كربلا برساند. چون نامه را تسليم قمر بنى هاشم عليه السلام كرد، آن حضرت فرمود: به خالوى ما بگو ما را نيازى به امان نيست. امان خدا بهتر از امان فرزند سميّه است. سيد نيز در لهوف مى نويسد: شمر عقب خيمه ها آمد و فرياد كرد: «أين بنو اختنا عباس و عبدالله و جعفر و عثمان»، كسى به او جواب نداد. امام حسين عليه السلام فرمود: او را جواب دهيد هر چند مرد فاسقى است. حضرت قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس بيرون آمد و فرمود: چه مى گويى؟ شمر گفت: خواهر زادگان من، شما در امان هستيد، بيهوده خود را به كشتن ندهيد. عباس فرمود: لعنت خدا بر تو باد و بر امانى كه براى ما آورده اى. اى دشمن خدا آيا امر مى كنى ما از برادر و از سيد و مولاى خود حسين فرزند فاطمه دست برداريم. و داخل در اطاعت اولاد زنا و فرزندان لعينها شويم.(40) فناداه العباس بن على: تبت يداك يا شمر لعنك الله و لعن ما جئت به من امانك هذا يا عدواللّه أتامرنا ان نترك اخانا الحسين ابن فاطمه و ندخل فى طاعة اللعنا و اولاد اللعنا... . فداكارى السلام على العباس بن اميرالمؤمنين، المواسى اخاه بنفسه؛ سلام بر عباس؛ فرزند امير مؤمنان كه جانش را در راه فداكارى به برادرش تقديم كرد.(41) اين فقره، بخشى از زيارت نامه منسوب به ولى عصر (عج) است و در زيارت نامه هاى ديگر نيز بارها به اين گونه عبارات برمى خوريم. از جمله در زيارت نقل شده از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: نِعم الأخ المواسى؛ چه خوب برادرى كه فداكارى كرد! ...(42) و صحنه كربلا آكنده از فداكارىهاى فرزند على عليه السلام است تا آنجا كه دست راستش را از تن جدا مى كنند و او مى فرمايد: به خدا قسم اگر چه دست راستم را جدا كريد من همچنان از دين خود حمايت مى كنم.
والله ان قطعتم يمينى انّى احامى ابدا عن دينى و عن امام صادق اليقين شجاعت گويى عباس ذخيره علوى براى كربلاست و على عليه السلام به شجاعتهاى او چشم اميد دوخته است. زينب كبرى عليهاالسلام مى فرمايد: شب عاشورا از خيمه خارج شدم تا به خيمه برادرم حسين عليه السلام بروم، چون او را مشغول عبادت ديدم به سوى خيمه ديگر برادرانم رفتم. ديدم كه پسر عموها و برادران و برادرزاده هايم گرد هم حلقه زده اند و عباس نيز در وسط آنان قرار دارد. مانند شير، نيم خيز بر روى دو پا نشسته و سخن مى گفت: ... فردا چه خواهيد كرد؟ ... بدانيد كه اصحاب برادرم نسبت به ما غريبه اند و بار سنگين مرد هميشه بر دوش اهل خود اوست. فردا شما بايد در شهادت پيش قدم شويد و نگذاريد آنان بر شما در نبرد سبقت بگيرند.» عباس آن شب به پاسدارى و نگهبانى خيام حسينى مشغول بود و تا صبح لحظه اى به خواب نرفت. دشمن از ترس برق شمشير حضرت ابوالفضل عليه السلام نه تنها قدرت شبيخون و حمله به آنان را نيافت بلكه به خواب نيز نرفت ... آرى عباس در روز عاشورا سوار بر اسب، اطراف خيام مى گشت و نگهبانى مى كرد و مراقب بود تا دشمن جلو نيايد. در اين هنگام زهير بن قين يكى از ياران با وفاى امام حسين عليه السلام نزد ابوالفضل العباس آمد و گفت: در اين ساعت آمده ام تا تو را به ياد سخن پدرت على عليه السلام بيندازم ... پدرت هنگامى كه مى خواست با مادرت ام البنين ازدواج كند، به برادرش عقيل فرموده بود: زن شجاعى از خاندان شجاع برايم پيدا كن، زيرا مى خواهم فرزند شجاعى از او به دنيا بيايد و حامى و ايثارگرى فداكار براى برادرش حسين عليه السلام باشد... . غيرت عباس با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب قطع گرديد و فرمود: اى زهير آيا با اين سخن مىخواهى به من جرأت بدهى؟ سوگند به خدا هرگز دست از برادرم بر نداشته و در حمايت از او كوتاهى نخواهم نمود. به خدا قسم چيزى به تو نشان دهم كه هرگز نديده اى! و در پس اين سخن بود كه به صف دشمن حمله كرد و عده زيادى از جمله مارد بن صديف ثعلبى؛ قهرمان بى بديل دشمن را به خاك افكند.(43) پی نوشتها: 1 ـ چهره ى درخشان قمر بنى هاشم، على ربانى خلخالى، ج 1، ص 139. 2 ـ امامه دختر ابى العاص بن ربيع بود و مادرش زينب (دختر رسول خدا) است. وى در زمان رسول خدا متولد شد و بعد از بلوغ، امام على عليه السلام طبق وصيت فاطمه زهرا عليهاالسلام با او ازدواج كرد و بعد از ضربت خوردن در ماه رمضان، چون احساس كرد معاويه مى خواهد با او ازدواج كند، از مغيرة بن نوفل بن حارث خواست با او ازدواج كند. تنقيح المقال فى علم الرجال، ج3، ص69. 3 ـ طبق وصيت فاطمهى زهرا عليهاالسلام ، على عليه السلام بعد از شهادت وى با امامه و سپس به مرور با ده زن ديگر (غير از كنيزان) ازدواج كرد كه اين تعداد با كنيزان به 29 نفر مىرسد. در اين باره كه بعد از امامه با ام البنين ازدواج كرد يا ام البنين همسر چهارمش بود، رواياتى وجود دارد. ـ زندگانى قمر بنى هاشم، عمادالدين حسينى، ص 44. 4 ـ سر سلسلة العلويه، ابى نصر بخارى، (314 ه . ق)، ص 88. در منابع ديگر با اندكى تفاوت آمده است. «انظر الى امرأة قد ولدتها الفحولة من العرب لاتزوجها فتلدلى غلاما فارسا»، قاموس الرجال، ج 1، ص 389؛ عمدة الطالب، ص 285؛ ارشاد مفيد، ص 186؛ ابصار العين فى انصار الحسين، سماوى، ص 26، (ترجمة العباس). 5 ـ عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب، ص 285. 6 ـ برخى از منابع از خواب امالبنين در روز قبل از خواستگارى و كيفيت آن خبر مى دهند. مولد عباس بن على عليه السلام ، محمد على الناصرى، ص 36 تا 38. 7 ـ ولد سنة ست و عشرين من الهجرة. ابصار العين فى انصار الحسين، ص 25. عماد الدين اصفهانى مى نويسد: «بين ازدواج امالبنين و حمل او به عباس، قريب ده سال طول كشيده است. بنابر اين خبر كه حضرت على عليه السلام در سال بعد از رحلت پدر حضرت زهرا عليهاالسلام 7 يا 9 زن به حباله آورده است، اگر آخر سال 12 تا اول سال 13 اين ازدواج صورت گرفته باشد و به اتفاقى كه مورخين دارند ام البنين چهارمين زنى است كه به خانه على عليه السلام آمد، بايد از سال 13 تا 23 يا 24 كه تولد عباس در اين سالها واقع شده ده سال فاصله باشد؛ زيرا از سال 13 هجرى قمرى تا 61 هجرى قمرى، 48 سال مى شود و هيچ كسى ننوشته است كه عباس بيش از 39 سال داشته است و اگر حداكثر 39 را حساب كنيم باز تولد عباس بايد در سال 22 هجرى واقع شده باشد ... از مجموع اين اخبار چنين استفاده مى شود كه تولد حضرت ابالفضل عليه السلام در بين سالهاى 32 تا 36 واقع شده است.» زندگانى قمر بنى هاشم، ص 52. 8 ـ لمتخرج امالبنين الى احد قبله و لابعده... . سرسلسلة العلويه، ص 88. 9 ـ زندگانى حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام ، علامه باقر شريف قرشى، ترجمه سيد حسن اسلامى، ص 28. 10 ـ تنقيح المقال، ج 3، ص 70. 11 ـ تنقيح المقال، ج 3، ص 70. 12 ـ وقتى ابوالفضل العباس در كربلا به شهادت رسيد، امام حسين عليه السلام بالاى سرش آمد و فرمود! اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس خلقا و خُلقا و منطقا برسولك محمد صلى الله عليه وآله ، كنا اذا اشتقنا الى وجه رسولك نظرنا الى وجهه ... مقتل خوارزمى، ج 2، ص 30. 13 ـ زندگانى حضرت ابوالفضل العباس، ص 30. 14 ـ خصائص العباسيه، ص 118. 15 ـ همان، ص 119. 16 ـ سردار كربلا، ص 164؛ چهرهى درخشان قمر بنى هاشم، ج 1، ص 141. 17 ـ فرسان الهيجاء، ج 1، ص 190؛ مستدرك الوسايل، ج 3، ص 815. 18 ـ سرسلسلة العلويه، ص 26. 19 ـ محمد على الناصرى معتقد است وى در تمام جنگها در حرب و محراب و غربت و وطن در كنار على عليه السلام حضور داشت. مولد العباس، ص 63. 20 ـ زندگانی قمر بنى هاشم، ص 143. 21 ـ سوگنامه آل محمد، نقل از معالى السبطين، ج 1، ص 454؛ چهره درخشان قمر بنى هاشم، ج 1، ص 215. 22 ـ سر سلسلة العلويه، ص 89. 23 ـ چهره درخشان قمر بنى هاشم، ج 2، ص 122. (تفصيل زندگى را در آنجا بخوانيد). 24 ـ مقاتل الطالبين، ص 81؛ عمدة الطالب، ص 285. 25 ـ زندگانى حضرت ابوالفضل العباس، ص 32. 26 ـ بحارالانوار، ج 101، ص 330؛ العباس، ص 80؛ فرسان الهيجاء، ج 1، ص 185. 27 ـ تاريخ خميس، ج 2، ص 284؛ مقاتل الطالبين، ص 83. 28 ـ چهره درخشان قمر بنى هاشم، ج 1، ص 142 تا 149 و 284 تا 292؛ كامل الزيارات، ص 258؛ مفاتيح الجنان؛ مقاتل الطالبين، ص 84؛ عمدة الطالب، ص 285؛ تاريخ خميس، ج 2، ص 284؛ ابصار العين فى انصار الحسين، ص 26 و 30. 29 ـ خصائص العباسيه، ص 131؛ مقاتل الطالبين، ص 85. (و كان يقال له قمر بنى هاشم). 30 ـ بطل العلقمى، ج 2، ص 108 ـ 109؛ ذخيرة الدارين، ص 133، نقل از عمدة الطالب. 31 ـ زندگانى ابوالفضل العباس، شريف قرشى، ص 33. 32 ـ انساب الاشراف، ج 1، ق 1، زندگانى ابوالفضل العباس، شريف قرشى، ص 178. 33 ـ زندگانى ابوالفضل العباس، ص 34. 34 ـ داستان دوستان، ج 2، ص 234، داستان 164. نقل از دين و تمدن، محمدعلى حومانى لبنان؛ چهره درخشان قمر بنى هاشم، ج 1، ص190. «العباس الاكبر و يدعى السقا و يكنى ... و كان صاحب راية الحسين يوم كربلا.» تاريخ خميس، ج 2، ص 284. 35 ـ تنقيح المقال، ج 2، ص 128. 36 ـ العباس، مقرم، ص 76. 37 ـ مقاتل الطالبين، ص 33. 38 ـ سوگنامه آل محمد، نقل از معالى السبطين، ج1، ص 452؛ مولد العباس، ص 88. 39 ـ محن الابرار، ترجمهى عاشر بحار، ص 279، نقل از چهره درخشان قمر بنى هاشم، ج 1، ص 192. 40 ـ ارشاد مفيد، ص 230؛ انساب الاشراف، ج1، ق 1؛ ابصار العين فى انصار الحسين، ص 27؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 236 و به نوعى ديگر در عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب ج1، ص 286. 41 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 66. 42 ـ مفاتيح الجنان. 43 ـ شخصيت فرماندار بزرگ اسلام، حضرت ابى الفضل العباس، سيد حسن صدر، ص 104 و 38؛ چهره درخشان قمر بنى هاشم، ج 1، ص 208 و 207.
۰۲/۰۳/۱۳۹۴ - ۱۴:۴۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
وقتی سیروان خسروی وسط ترافیک گیر می افتد+عکس
وقتی سیروان خسروی وسط ترافیک گیر می افتد عکس سیروان خسروی خواننده کشورمان سیروان خسرویصفحه شخصی سیروان خسروی شنبه 19 اردیبهشت 1394فاز اول سرویس کودک و نوجوان ایرانسل راهاندازی شد
فاز اول سرویس کودک و نوجوان ایرانسل راهاندازی شد شناسهٔ خبر 2579809 - چهارشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴ ۳۲ دانش و فناوری > فناوری اطلاعات و ارتباطات اپراتور ایرانسل از راه اندازی سرویس کودک و نوجوان با هدف ایجاد بستری امن در فضای مجازی برای گروه های سنی کودک و نوجوان خبر داد ببا ناشران در نمایشگاه کتاب/7 «سپیده باوران»؛ روایِ روایتهای خصوصی امام موسی و سرودههای شاعرِ افغان
با ناشران در نمایشگاه کتاب 7سپیده باوران روایِ روایتهای خصوصی امام موسی و سرودههای شاعرِ افغانستانیِ مناسبتهای ملیانتشارات سپیده باوران از ناشران مشهدی است که طی سالهای اخیر جایگاه قابل قبولی در حوزه نشر و دوستداران کتاب برای خود باز کرده است به گزارش خبرگزاری فارس مرز سرو - اسندره به مجهزترین پایانه مرزی منطقه تبدیل می شود
استاندار حکاری ترکیه مرز سرو - اسندره به مجهزترین پایانه مرزی منطقه تبدیل می شود ارومیه - ایرنا - استاندار حکاری کشور ترکیه گفت مرز سرو - اسندره بین استانهای آذربایجان غربی و حکاری تا پاییز امسال به مجهزترین پایانه مرزی منطقه تبدیل می شود یعقوب جان بولات روز چهارشنبه در آیین امرز سرو - اسندره به مدرن ترین پایانه مرزی منطقه تبدیل می شود
استاندار حکاری ترکیه مرز سرو - اسندره به مدرن ترین پایانه مرزی منطقه تبدیل می شود ارومیه - ایرنا - استاندار حکاری کشور ترکیه گفت مرز سرو - اسندره بین استانهای آذربایجان غربی و حکاری تا پاییز امسال به مدرن ترین پایانه مرزی منطقه تبدیل می شود یعقوب جان بولات روز چهارشنبه در آیینواکنش سروش صحت به متوقف شدن سریال «در حاشیه»/ نمیدانیم دیگر باید درباره چه چیزی سریال بسازیم
واکنش سروش صحت به متوقف شدن سریال در حاشیه نمیدانیم دیگر باید درباره چه چیزی سریال بسازیم فرهنگ > تلویزیون - سروش صحت کارگردان سریال شمعدونی میگوید مطمئن است که مهران مدیری و تیم سازندهاش به هیچ وجه قصد توهین به پزشکان را نداشتند به گزارش خبرگزاری خبرآنلاینواکنش سروش صحت به توقف «در حاشیه»
واکنش سروش صحت به توقف در حاشیه سروش صحت کارگردان سریال شمعدونی میگوید مطمئن است که مهران مدیری و تیم سازندهاش به هیچ وجه قصد توهین به پزشکان را نداشتند خبرآنلاین سروش صحت کارگردان سریال شمعدونی میگوید مطمئن است که مهران مدیری و تیم سازندهاش به هیچ وجه قصد توهین به پزبرگزاری کوهپیمایی و طناب کشی در دبستان غیردولتی سروش دلیجان
برگزاری کوهپیمایی و طناب کشی در دبستان غیردولتی سروش دلیجان خبرگزاری پانا کوهپیمایی و طناب کشی دانش آموزان اولیا و کارکنان دبستان غیردولتی سروش به مناسبت ایام هفته فرهنگی شهرستان دلیجان در منطقه غار نخجیر برگزار شد ۱۳۹۴ پنج شنبه ۲۴ ارديبهشت ساعت 10 40 به گزارش خبرنگار آموزش وروایت فرماندارمهاباد وکیلخسروانی و مالک هتل |اخبار ایران و جهان
روایت فرماندارمهاباد وکیلخسروانی و مالک هتل پرونده در مرحله تحقیقات است برابر قانون مطالب و محتویات آن محرمانه است و صحبت کردن من درباره جزئیات آن غیرقانونی است فقط میتوانم بگویم من و خانواده آن مرحومه و همچنین دادگستری مهاباد با جدیت و حساسیت زیاد به دنبال گرفتن حقوق از دست رخسروی: انتظار داشتم دربی را داور تهرانی سوت بزند
خسروی انتظار داشتم دربی را داور تهرانی سوت بزند پیشکسوت داوری و عضو کمیته داوران گفت با توجه به اینکه 2 تیم تهرانی دربی را برگزار میکنند علاقمند بودم داور تهرانی دربی را سوت بزند علی خسروی پیشکسوت داوری و عضو کمیته داوران در گفتگو با گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران اظهار داشپرچم و سرودملی عراق تغییر میکند+عکس
پرچم و سرودملی عراق تغییر میکند عکس رئیس جمهور عراق دستور تغییر پرچم و سرود ملی این کشور را صادر کرد به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از العربیه "فواد معصوم " رئیس جمهور عراق پرچم و سرود ملی این کشور را متعلق به دوران حکومت دیکتاتوری "صدام" میداند و به همیورود فیسبوک به حوزه خبر / راهاندازی یک سرویس تازه در این شبکه اجتماعی
ورود فیسبوک به حوزه خبر راهاندازی یک سرویس تازه در این شبکه اجتماعی فرهنگ > سینما - فیسبوک یک سرویس جدید برای دسترسی سادهتر و جذابتر به اخبار ارائه میکند به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین شما معمولاً اخبار خود را از کجا تهیه میکنید برای میلیونها نفرخسروشکیبایی گفت چطور میتوانی جای سوسک حرف بزنی!
هرمز هدایت خسروشکیبایی گفت چطور میتوانی جای سوسک حرف بزنی تاریخ انتشار چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 11 10 | شماره خبر 1940879183605240435 تعداد بازدید 2 پ پ صداپیشه شخصیت هاپوکمار در مجموعه خونه مادربزرگه خاطره ای از خسرو شکیبایی که به او گفته چگونه میتوانی به جای حیرئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان مرکزی: با خریداران اموال مسروقه برخورد قانونی و قاطع میکنیم
رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان مرکزی با خریداران اموال مسروقه برخورد قانونی و قاطع میکنیمرئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان مرکزی گفت برخورد قانونی و قاطع با خریداران اموال مسروقه از اولویتهای جدی پلیس در سال جاری است به گزارش خبرگزاری فارس از اراک رضا احمدی بعداخبار شبکه افق/ زندگی آیت الله مرعشی نجفی در مستند «حدیث سرو»
اخبار شبکه افق زندگی آیت الله مرعشی نجفی در مستند حدیث سروپنجمین قسمت مستند حدیث سرو با موضوع بررسی زندگی و منش آیت الله مرعشی نجفی ره و همچنین جایگاه علمی ایشان از شبکه افق پخش میشود به گزارش خبرگزاری فارس در مستند «حدیث سرو» که در خصوص زندگی و منش آیت الله سیدیادی از «سروانتس»؛ خالق «دن کیشوت»
یادی از سروانتس خالق دن کیشوت میگوئل دو سروانتس متولد 29 سپتامبر 1547 از بزرگترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای دنیای ادبیات و از عوامل اصلی شکوفایی فرهنگی اسپانیای قرن شانزدهم بود خبرگزاری ایسنا میگوئل دو سروانتس متولد 29 سپتامبر 1547 از بزرگترین و تأثیرگذارترین شخصیتاخبار ایران و جهان | - کنسرت موسیقی سیروان خسروی
کنسرت موسیقی سیروان خسروی کنسرت موسیقی سیروان خسروی شامگاه دوشنبه در رشت برگزار شد امیر بهروزی ۱۳۹۴-۰۲-۲۲ ۱۲ ۳۶-
گوناگون
پربازدیدترینها