تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820105143




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کانال هايي که به اقتصاد اسرائيل کمک مي کنند/ صلح ميان اعراب و اسرائيل ممکن نيست


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۲ خرداد ۱۳۹۴ (۱۲:۱۱ب.ظ)
رئيس مرکز مطالعات فلسطين در گفتگو با موج عنوان کرد؛ کانال هايي که به اقتصاد اسرائيل کمک مي کنند/ صلح ميان اعراب و اسرائيل ممکن نيست موج - صهيونيست‌ها به اين موضوع اعتراف داشته‌اند که اقتصاد مبتني بر جنگ در بلندمدت امکان پذير نيست. با اين حال صلح ميان اعراب و اسرائيل منعقد نمي‌شود، چون يکي از موانع آن عدم توافق بر سر موضوع مهم قدس است که يهودي‌ها از آن دست نمي‌کشند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج، کمتر کسي است که جنايت هاي اسرائيل را نشنيده و نديده باشد و از آن متنفر نباشد. رژيمي که منزوي ترين دولت شناخته شده در دنيا است.
با اين حال اين نکته هم مهم است که اين رژيم، اقتصاد قوي دارد. اقتصادي که به مدد آمريکا و برخي کشورهاي خيانتکار عربي به اين مرحله رسيده است. رژيم صهيونيستي نه تنها تهديدي براي کشورهاي شيعي و مسلمان است بلکه، تهديدي براي کل جهان و حتي يهوديان هم است.
به خصوص اينکه از هر آشوب و جنگي بيشترين بهره برداري را اسرائيل مي کند. پيرامون اين موضوع با عليرضا سلطانشاهي، دبير کميته حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين و رئيس مرکز مطالعات فلسطين گفتگويي انجام داده ايم که در ادامه خواهيد خواند:

اوضاع داخلي و سياسي رژيم صهيونيستي را هم اکنون چگونه برآورد مي‌کنيد؟
آخرين اتفاقي در صحنه سياسي رژيم صهيونيستي اتفاق افتاد انتخابات کنست بود که در آن جناح‌هاي راست و مذهبي توانستند آراي قابل توجهي را به دست بياورند. بنيامين نتانياهو از طريق رييس جمهور رژيم صهيونيستي مأمور تشکيل کابينه شد و وي از طريق فرجه قانوني که در اختيارش بود با ائتلاف با احزاب دست راستي و مذهبي شايد بتوان گفت يکي از راستگرا ترين دولت‌ها در رژيم صهيونيستي را ظرف چند سال اخير تشکيل داده است. البته اين قضيه قابل پيش بيني بود ولي عده اي اميدوار بودند که نتانياهو با توجه به تنفري که در صحنه بين المللي با آن مواجه است ديگر رأي نياورد؛ اگر چه، اين انتخابات به يک نحوي بيانگر فضاي داخلي رژيم صهيونيستي است، ولي؛ نمي‌توان انتظار داشت اتفاق خاصي در فرايند تصميم گيري در صحنه داخلي و بين المللي رژيم صهيونيستي به وجود بيايد. منظورم از تغيير اين است که حاکميت صهيونيستي چه از راست و چه از چپ و ميانه، عمدتاً سر موضوعاتي که کيان امنيتي، اقتصادي و سياسي اين رژيم را در بر مي‌گيرد با هم اتفاق دارند.

راست گرايي در رژيم صهيونيستي

مهم‌ترين مسائلي که اين رژيم با آن مواجه است چه موضوعاتي هستند؟
مهم‌ترين مسائل اين رژيم بحث روند سازش، مباحث هسته اي ايران، ارتباط با آمريکا و فضاي بين المللي و ارتباط با کشورهاي عربي است که اين موارد همه متأثر از تصميم گيري در حاکميت سياسي رژيم صهيونيستي است. به علاوه، تغيير خاصي در رژيم صهيونيستي شاهد نخواهيم بود؛ اما يک واقعيت وجود دارد اينکه، جامعه صهيونيستي به سمت راست گرا شدن پيش مي‌رود.

مهم‌ترين دلايل اين راست گرايي چيست؟
از دلايل مهم اين اتفاق که به يک نحوي براي عده اي مخاطره آميز است اينکه يهوديان مهاجر، فلسطين اشغالي را آخرين مرحله از مهاجرت و سفر خودشان مي‌دانند. آن‌ها به وعده شير و عسل به سرزمين موعود قدم گذاشتند. ولي از لحاظ امنيتي و اقتصادي به مطلوب خودشان نرسيدند. البته آن‌هايي که وضع مالي خوبي دارند از فلسطين اشغالي خارج شدند و مهاجرت معکوس پيدا کردند. ولي آن‌هايي که از توانايي مالي زيادي برخوردار نيستند محکوم به زندگي در چنين شرايطي هستند. ولي ترس از اعراب و فلسطيني‌ها و نا امني حاکم بر صحنه سياسي داخلي رژيم صهيونيستي در واقع آن‌ها را مجبور مي‌کند براي تثبيت خودشان و استمرار موجوديت خودشان از هر وسيله اي بهره ببرندو با ديدگاه‌هاي راست و ديدگاه‌هايي که طرف مقابل را نفي مي‌کند آن‌ها را از ميدان به در ببرند و بقا ببخشند.
يک معناي ديگري هم مي‌تواند داشته باشد که راست گرا شدن صحنه سياسي داخلي نشانگر اين هست که سطح عمومي جامعه صهيونيستي عمدتاً سطحي فقير و تحت ظلم است و هفته‌هاي گذشته هم شاهد ناآرامي‌ها و نافرماني‌هاي مدني بوديم که از طريق مهاجرين آفريقايي افتاده بود.

کانال هايي که ضعف هاي اسرائيل را مي پوشاند

اقتصاد رژيم صهيونيستي را چگونه مي‌بينيد؟
مهم‌ترين تهديد رژيم صهيونيستي در حوزه اقتصادي تحريم شرکت‌هاي صهيونيستي است. در واقع تحريم اقتصادي صهيونيست‌ها ضربه بسيار مهلکي به بدنه و موجوديت اين رژيم وارد کرده است. ولي از کانال‌هاي مختلف اين ضربه و تهديد مديريت شده است. بسياري از کشورهاي عربي و اسلامي با برقراري ارتباطات اقتصادي فضا و مفري را براي صهيونيست‌ها فراهم کردند که به يک نحوي تهديدها کاهش يافته است. خيلي هم از کشورهاي غربي از کيان رژيم صهيونيستي دفاع و کمک‌هايي به اين رژيم مي‌کنند که آن هم به نحوي پوشاننده ضعف‌هاي اقتصادي اين رژيم است. از طرفي، رژيم صهيونيستي بعد از جنگ جهاني دوم درآمدهاي ثابتي را براي خودش ايجاد کرده است. از جمله غرامت‌هايي که از آلمان و دول محور به عنوان قتل عام يهوديان -در زمان جنگ جهاني دوم- مي‌گيرد. (بعد از بيش از 60 سال که از جنگ جهاني دوم مي‌گذرد، اسراييل بابت هولوکاست غرامت مي‌گيرد).
از طرف ديگر، از سپرده‌هاي يهوديان در بانک‌هاي سوييس سود مي‌گيرد. اين هم کمک ديگري براي اقتصاد صهيونيستي است.
به علاوه اينکه، سالانه آمريکا نزديک سه ميليارد دلارکمک مشخص و مستقيم و اعلام شده به رژيم صهيونيستي مي‌دهد؛ اين هم صرفه نظر از کمک‌هايي است که در قالب‌هاي مختلف ديگري به اين رژيم داده مي‌شود. با اين حال يکي از راه‌هاي پوشاندن ضعف‌هاي اقتصادي رژيم صهيونيستي است.

اقتصاد جنگي اسرائيل

از لحاظ بين المللي اقتصاد اسرييل چه شرايطي دارد؟
غرب و صهيونيسم به اين اعتقاد دارند که رژيمي که بنيان گذاشتند هنوز بعد از 67 سال، تثبيت نشده يعني، هنوز مرزهاي ثابتي ندارد، جمعيت ثابتي ندارد و متغيرهاي مختلفي در موجوديت اين رژيم دخيل است. به علاوه اينکه هنوز باکشورهاي همسايه‌اش به صلح کامل نرسيده است. به عنوان مثال، هنوز با سوريه، لبنان مشکل دارد. اگر چه با مصر پيمان کمپ ديويد را منعقد کرده است. ولي همچنان مردم مصر معترض هستند و شاهد ناآرامي هاي در اردن هستيم که مخالف ايجاد ارتباط با رژيم صهيونيستي هستند.
از اين نظر صهوينيست ها مجاب شده‌اند که بيشترين توان مالي خود را روي جنگ متمرکز کنند. به عبارتي، اين رژيم اقتصاد جنگي و امنيتي دارد. طبيعي است که هر اتفاقي که در منطقه بيافتد هزنيه بيشتري را به اين رژيم تحميل مي‌کند. از جمله آخرين جنگي که اتفاق افتاد و حمله به غزه بود که تبعات اقتصادي ناگواري را در بر داشت.
ولي قدرت‌ها با کمک‌هايي که مي‌کنند سعي دارند که اين ضعف پوشانده شود. ولي در بلندمدت صهيونيست‌ها از جمله، شيمون پرز، به اين موضوع اعتراف داشته‌اند که اقتصاد مبتني بر جنگ و تهيه تسليحات در بلندمدت امکان پذير نيست. وي گفته است که: «ما ديگر نمي‌توانيم اقتصاد را با اين شکل ادامه دهيم» و تنها راه به پايان دادن به اقتصاد مبتني بر جنگ از نظر آن‌ها برقراري صلح است.
بعد از 67 سال، رژيم صهيونيستي نمي‌تواند در پروسه صلح وسازش به هيچ عنوان موفق باشد. پروسه اي که از اوايل دهه 90 در مراحل مختلفي تجربه شده و هر دو طرف را به اين نتيجه رسانده که صلح ميان اعراب و اسرائيل منعقد نمي‌شود، چون يکي از موانع آن عدم توافق بر سر موضوع مهم قدس است که يهودي‌ها از آن دست نمي‌کشند.

مقاومت عنصر تعيين کننده اوضاع سياسي منطقه
به نظر مي‌رسد اجماع داخلي هم بر سر موضع صلح در داخل اسراييل وجود ندارد؟
در واقع همين طور است. در مبارزات انتخاباتي وعده‌هايي هم داده شده که به رسميت شناختن دولت فلسطيني در دستور کار نيست. البته موضوعات ديگري چون بحث شهرک‌هاي يهودي نشين در کرانه باختري، مسئله آب، موضوع امنيت، بحث آوارگان... موضوعاتي هستند که خود صهيونيست‌ها را به اين نتيجه رسانده که راه حلي براي آن ندارند. مثلاً، به هيچ عنوان نمي توانندپذيراي بيش از 5 ميليون آواره فلسطيني درفلسطين باشند. از طرفي خود فلسطيني‌ها هم نمي‌توانند از سرزمين اجدادي خود دست بکشند. پس با اين حساب بحث آوارگان هم غير قابل حل است. به علاوه اسرائيل شهرک‌هاي يهودي نشين در کرانه باختري ايجاد کرده است که اگر قرار باشد صلح برقرار شود تمام اين‌ها بايد منهدم شود. اين از نظر صهيونيست‌ها امکان پذير نيست.
در واقع آن‌ها به اين نتيجه رسيدند که 25 سال تجربه خوبي بوده که نشان داده که روند سازش روند عقيمي است. از همين رو هر دو طرف به يک مسير مشخص رهنمون شدند؛ مثلاً در طرف فلسطيني بحث مقاومت پر رنگ شده است. الان مقاومت عنصر تعيين کننده اوضاع سياسي منطقه هستند.
در واقع آن‌ها مي گويند که مسأله فلسطين جز از طريق مقاوت حل نمي‌شود. در مقابل صهيونيست ها به مرحله اي رسيدند که مي‌بينند نمي‌توانند با فلسطيني‌ها به صلح برسند به اين خاطرموجوديت فلسطين را نفي مي‌کنند.

تهديد جمعيتي براي اسرائيل

نتيجه اين اوضاع چه خواهد شد؟
اعتقاد من اين است اگر گروه مقاومتي وجود نداشته باشد و يا جنگي اتفاق نيافتد فقط معضل جمعيتي در فلسطين اشغالي به ضرر يهودي‌ها است که در نهايت منجر به نابودي رژيم صهيونيستي خواهد شد. آژانس يهود با تلاشي که ظرف 140 سال کشيده فقط توانسته 3 ميليون يهودي را از 102 کشور به فلسطين انتقال دهد. ظرف 140 سال، تنها 2 ميليون يهودي به اين جمعيت اضافه شدند. الان جمعيت يهودي در سرزمين‌هاي اشغالي به حدود 5 ميليون و 600 هزار نفر مي‌رسد که حدود 800 هزار نفر در خارج از اسرائيل هستند. حدود 5 ميليون در فلسطين اشغالي هستند. از جمعيت حدود 13 ميليون يهودي، حدود 6 ميليون نفر در داخلي فلسطين اشغالي زندگي مي‌کنند؛ يعني جمعيت فلسطيني‌ها در حال افزايش است در حالي که 5 ميليون آن‌ها خارج از فلسطين هستند. ولي نرخ رشد آن‌ها 4 درصد است در حالي که يهودي‌ها يک درصد است.
از طرفي همين تعداد يهودي تا آنجايي که بتوانند از فلسطين خارج مي‌شوند ولي فلسطيني‌ها ترغيب به فرزندآوري و زندگي در فلسطين و مقاومت مي‌شوند. در بلندمدت اختلاف جمعيتي يهودي‌ها و فلسطيني‌ها به نحوي خواهد شد که يهودي‌ها به اجبار از سرزمين‌هاي اشغالي بروند؛ يعني به هيچ عنوان تعادل جمعيتي در آنجا ايجاد نخواهد شد. اين يکي از تهديدات مهم است که اتفاقاً يهودي‌ها به آن نمي‌پردازند ولي راهکارهاي مختلفي در برابرآن دارند. از جمله؛ اسکان رايگان، دادن تسهيلات و جايزه به فرزند چهارم...
از طرف مقابل به دنبال برهم زدن تعادل جمعيتي فلسطيني‌ها از طرق سلاح‌هاي جنگي و پزشکي، بي خانمان کردن آن‌ها حتي اراضي فلسطيني و... هستند. البته خودشان معتقدند که در بلند مدت اين‌ها مؤثر نخواهد بود و يکي از عوامل مؤثر در فروپاشي رژيم صهيونيستي است.

اسراييل از جنگ يمن چه سودي خواهد برد؟
بيداري اسلامي -که مهم‌ترين مشخصه آن ماهيت ضدصهيونيستي و ضد اسرائيلي بود - با انحرافي که پيدا کرد فرصتي مناسبي را براي صهيونيست ها در منطقه ايجاد کرد؛ چرا که، اهمال و خيانت سران منطقه به کمک اسرائيلي‌ها آمد و فرصتي که مي‌توانست پايه‌هاي رژيم صهيونيستي را به لزره درآورد به يک تهديد براي کشورهاي اسلامي و آزادي خواه تبديل شد. کشورهاي که درگير بيداري اسلامي بودند در اين فضا متضرر شدند. در نتيجه، نه حاکميت‌هاي اسلامي مستقر شدند، نه صهيونيست‌ها ضرر کردند بلکه، صهيونيست‌ها از فرصت استفاده کردند. اين هم برمي گردد به استراتژي که يهودي‌ها اتخاذ کردند. يهودي‌ها بعد از جنگ 2006 حزب الله، گفتند مهم‌ترين راهبرد براي بقا در منطقه ايجاد اختلافات فرقه اي و مذهبي است؛ يعني گفتند حزب الله را به عنوان يک خطر براي اعراب تلقي کنيم. از همان زمان بحث هلال شيعي مطرح شد و اختلافات شيعه و سني را راه انداختند و به يک نحوي کل منطقه در آتش فرقه اي سوزاندند. اگر واقف به اين نباشيم که صهيونيست ها طراح اين توطئه نبودند طبيعي است که نمي‌توانيم با اين قضايا به نحو مطلوب برخورد کنيم. الان خيلي از مسلمان فريب راهبرد صهيونيستي را خوردند. در حالي که بايد متوجه اين فريب باشند تا بتوانند با آن برخورد کنند؛ چرا که؛ منابع و ثروت‌هاي اسلامي به نفع بقاي اسرائيل دارد منهدم مي‌شود و رژيم صهيونيستي را هيچ خطري تهديد نمي‌کند. البته اين يک راهبردي است که صهيونست ها طراحي کردند و مجريان آن برخي کشورهاي عربي هستند.

* صفيه رضايي













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن