تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):عقل راهنمايى مى  كند و نجات مى  دهد و نادانى گمراه مى  كند و نابود مى  گرداند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844386308




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت‌وگو فارس با جانباز دوران دفاع مقدس: جنگ از بچه‌ها یک عاقل مرد ساخته بود


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفت‌وگو فارس با جانباز دوران دفاع مقدس:
جنگ از بچه‌ها یک عاقل مرد ساخته بود
عبدالرحمان شلیلیان رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس در گفت‌و‌گو با فارس از خلق حماسه توسط عاقل مردان نوجوان جبهه‌های جنگ می‌گوید.

خبرگزاری فارس: جنگ از بچه‌ها یک عاقل مرد ساخته بود



به گزارش خبرگزاری فارس، دفاع مقدس کتابی قطور با شخصیت‌های بسیار است و حماسه آزادسازی خرمشهر فصلی خاص در این کتاب به شمار می‌رود، در این فصل که در درون آن تلخی‌ها و شادکامی‌ها بسیاری نهفته است افراد بسیاری نیز نقش آفرینی کردند، افرادی از سن و سال‌ها و قد و قامت‌های مختلف، آنانی که خالق شورهای جاودانه شدند. در این میان بزرگمردان بچه سال، کم به چشم نمی‌خورد آن‌ها که گشادی لباس رزم و زخم ایجاد شده از بزرگی کلاه رزمشان، اراده‌هایشان را سست نکرد. آنان که در نخلستان با وجود دلاوری‌ها، بازی‌های کودکانه هم می‌کردند و در مقابل، روحیه لطیف بچه‌گانشان مانع از ادامه جهادشان نمی‌شد، بزرگمردان کوچک قامتی که مرگ دوستانشان را به چشم می‌دیدند، برایشان در دل مجلس عزا می‌گرفتند اما از معلمشان شهید سید محمد جهان‌آرا درس مقاومت را خوب آموخته بودند و ادامه می‌دادند پیکار با ناحقی‌ها را، کودکانی که در پیچ خم کوچه‌های دود گرفته و در پشت سنگرهای قد کشیدند و با مقاومتی 45 روزه خالق جاودانه‌ای همیشگی شدند. در یکی از همین روزهایی که در هیئت رزمندگان خرمشهر ولوله‌ای برای مصاحبه با سرداران و رزمندگان است، به صورت کاملا تصادفی با یکی از همین رزمندگان برخورد کردم کسی که آسیب دست و پایش را از آن دوران عاشقی به یادگار دارد، عبدالرحمان شلیلیان جانبازی‌ که با سماجت راهی میدان نبرد شد و امروزه در قالب تهیه کنندگی و کارگردانی، سرباز جنگ بزرگ‌تری است. فارس: لطفا خود را معرفی کنید. شلیلیان: من عبدالرحمن شلیلیان هستم متولد سال 1344، بچه خرمشهر، متاهل دارای دو فرزند یک دختر و یک پسر، فارغ‌التحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشگاه هنر، کارمند شبکه اول صدا و سیمای جهموری اسلامی ایران. فارس: در چند سالگی وارد میدان جنگ شدید و چند سال سابقه حضور در جبهه را دارید؟ شلیلیان: در 14 سالگی و همزمان با آغاز جنگ در خرمشهر به صورت نیروی داوطلب و در قالب نیروهای بسیج به نیروهای رزمنده کشورمان ملحق شدم و تقریبا تمام سال‌های پس از آغاز جنگ در خرمشهر به جز سال 63 به جبهه‌ها تردد می‌کردم. فارس: در این چند سال سابقه حضورتان در جبهه در چه عملیاتی شرکت کردید؟ شلیلیان: در عملیات مختلفی مانند عملیات آزادسازی خرمشهر، والفجر 8، کربلای 4 و 5، پدافندی و تک دشمن و عملیات دیگری شرکت داشتم. فارس: ممکن است از آغاز جنگ در خرمشهر بگویید؟ شلیلیان: اول باید این را بگویم که ما به سراغ جنگ نرفتیم جنگ به سراغ ما آمد و به بد‌ترین شکل هم به سراغ ما آمد، شلیک‌ها و انجام عملیات و صداهای وحشت‌آور بمب در آن زمان کم نبود و تمام عیار خودنمایی می‌کرد، من در آن زمان برای تهیه دارو خواهرم کوچکترم بیرون از خانه بودم که صدای شلیک توپ و تانک آغاز شد و ترس در آن موقعیت طبیعی بود، بچه‌ها از‌‌ همان ابتدا از سرکوچه‌ها و کوچه به کوچه سنگر می‌بستند و شهر نوعی آماده‌باش نظامی به خود گرفته بود. فارس: شما همزمان با آغاز جنگ چه می‌کردید؟ شلیلیان: من پیش از آغاز جنگ دوره پنج آموزش بسیج را دیده بودم و همچون بسیاری از هم سن و سال‌هایم دوست داشتم سهمی در این همه شور داشته باشم، شنیده بودم در مسجد امام صادق (ع) اسلحه توزیع می‌کنند و خیلی از بچه‌ها هم سلاح گرفته بودند، من هم به مسجد رفتم اما به خاطر سن کم و ظاهرم که در آن زمان محاسن هم نداشتم و کوچک‌تر به نظر می‌رسیدم سلاح در اختیارم قرار ندادند و به همین دلیل با خانم هورسی که مسئول توزیع اسلحه بود بحث کردم و من را به بیرون از مسجد راندند، اتفاقا در‌‌ همان زمان یکی از دوستان شهیدم را دیدم که اسلحه گرفته بود و از بالای مسجد علت ناراحتی‌ام را جویا شد و به من گفت، برگرد حتما به تو سلاح خواهند داد من هم که گرفتن سلاح در آن روز ناامید شده بودم با دوچرخه خود به جمع‌آوری یخ و پارچه سفید که در آن زمان برای مداوای مجروحان در بیمارستان یک نیاز اساسی بود می‌پرداختم و همزمان و به صورت مستمر برای گرفتن اسلحه به مسجد می‌رفتم تا سرانجام به من هم اسلحه داده شد. فارس: آیا خانواده‌تان مخالفتی با حضور شما در جبهه و جنگ با آن سن کم نداشتند؟ شلیلیان: (لبخند زد و با خنده جواب داد) بله با رفتن من خیلی موافق نبودند اما خانواده‌ها در آن زمان چاره‌ای جز پذیرش نداشتند و فضای حاکم بعد از انقلاب هم طوری بود که یک نوع تعهد ایجاد می‌کرد و خانواده‌ها را به پذیرش این امر وا می‌داشت. فارس: شما که به جبهه رفتید خانواده شما در آن کوران جنگ در خرمشهر، چه کردند؟ شلیلیان: خانواده من در اوایل جنگ به دزفول نزد اقوام رفتند و از آنجا نیز به اصفهان نقل مکان کردند و برای مدتی از خانواده دور شدم و حتی در زمان مجروحیت خانواده‌ام را گم کردم و آن‌ها نیز از زنده یا مرده بودن من بی‌اطلاع بودند و نمی‌دانستند کجا باید به دنبال من بگردند. فارس: چرا پس از مصدومیت شدید بازهم به جبهه بازگشتید و آیا برای گرفتن این تصمیم مردد هم شده بودید؟ شلیلیان: من تمام سال 63 را به جبهه نرفتم آن زمان به تازگی از بیمارستان مرخص شده بودم و به هیچ عنوان به این موارد که ممکن است رفتن این بار من با بازگشت همراه نباشد فکر نمی‌کردم، شرایط زمان طوری بود که از رفتن به جبهه استقبال می‌کردم و احساس دلتنگی آزار دهنده‌ای داشتم، ما دو برادر بودیم و چهار خواهر کوچک‌تر هم داشتیم، برادرم رسمی سپاه بود و باید به طور مستمر در جبهه حضور داشته باشد اما بودن من در جبهه اختیاری بود، و پدر و مادرم با مطرح کردن موضوع خواهرانم و بیان این موضوع که به فکر آینده آن‌ها باش من را در دوراهی قرار می‌دادند، تنگنای بدی بود اما من همیشه سعی می‌کردم رضایت پدر و مادرم را برای رفتن جلب کنم و هیچگاه بدون اجازه آن‌ها به جبهه‌ها بر نمی‌گشتم. فارس: آیا شما رزمندگان نوجوانی که با این شرایط به جبهه می‌رفتید، از خانواده دور بودید، بچگی هم می‌کردید یا اینکه دوره کودکی خود را به سرعت طی کرده بودید؟ شلیلیان: حدود 40 درصد رزمندگان جبهه بچه سال بودند، بچه‌هایی که در جنگ بزرگ شدند اما در جنگ هم بچگی می‌کردند، خوب به خاطر دارم من و برخی همرزمانم عاشق تماشای کارتون بودیم در‌‌ همان زمان جنگ هم تلویزیون یکی از خانواده‌های متمول شهر را با باتری ماشین راه انداخته و با استفاده از قوطی کنسرو و سایر ابزار برای آن آنتن درست کردیم و یک پتو دور آن می‌پیچیدیم و با دوستان کارتون نگاه می‌کردیم، همینطور من به خاطر اینکه پا‌هایم به پدال گاز نمی‌رسید برای بازی کردن پشت فرمان ماشین می‌نشستم و تظاهر به راندن آن می‌کردم و کلاه خودم را بخاطر دارم که روی بینیم همیشه از ضربات آن کلاه گشاد زخم بود و لباس‌های گشادی که بر تنمان زار می‌زد همه تصویرگر قشنگ‌ترین دوران کودکی و نوجوانیمان بود، خوب یادم هست در کوت‌شیخ و در هنگام انجام یکی از عملیات‌ها به اطراف خود نگاه کردم همه هم سن و سال من بودند و برای یک لحظه با خود فکر کردم نکند این یک بازی است؟ اما با تمام وجود هم کار را جدی می‌گرفتیم و خود من به تنهایی 470 تا 480 شهید را غسل و کفن کرده و یا در غسل و کفن آنها مشارکت داشته‌ام و این روحیه را از شهید جهان‌آرا آموختیم که آنگاه که خبر شهادت کسی رو به وی می‌دادند اشک می‌ریخت اما باقدرت هم به جنگ ادامه می‌داد و این خاصیت حضور در جبهه است که از کودکان مردی عاقل و قدرتمند می‌سازد. فارس: جنگ از نظر شما چه تاثیری بر روند رشدتان و همرزمان هم سن و سالتان داشته است؟ شلیلیان: من سماجت در کار، ایستادگی، صبوری امروز خود را به شدت مدیون دوران حضور در جبهه خود و به خصوص مدت حضورم در واحد فنی مهندسی جنگ می‌دانم. در آنجا به ما آموختند تا زمانی که کار انجام نشود حق عقب نشینی، حق تسلیم شدن نداریم و به لحاظ روحی و جسمی این روحیه مقاومت را به شدت مدیون جنگ و گردان مهندسی جنگ هستم که شعار آن «جنگ بدون سلاح ایستادگی بدون سنگر» بود. فارس: از سخن شما اینطور برداشت می‌شود که جنگ نوعی دانشگاه انسان‌سازی است، ممکن است دیدگاه‌تان را در مورد توانمندی‌های فارغ‌التحصیلان این دانشگاه بیان کنید؟ شلیلیان: این روحیه در فرزندان حال حاضر کمی کمرنگ شده است اما نباید از این نکته غافل شد ما در آن زمان با دو بحران مواجه شدیم که از بچه یک عاقل مرد می‌سازد، انقلاب و جنگ دو بحرانی بود که ما تجربه کردیم و خیلی‌ها در این دانشگاه عاقل مرد شدند، چرا که جنگ از منفور‌ترین اتفاقاتی است که جوانمردی‌های بسیاری را نیز به عرصه ظهور گذاشت و زمینه رشد جسمی و خلاقیت آن‌ها را فراهم کرد که بر ما است که این فداکاری‌ها را منعکس کنیم و در دوران سازندگی بیشتر از این رزمندگان دیروز استفاده کنیم چراکه بزرگ‌ترین ذخایر یک سرزمین ذخایر نفتی آن نیست بلکه نیروهای انسانی آن است که می‌توان از جوانان دهه 42 که در جنگ بسیار موثر بوده‌اند و درس پس داده شرایط بحران هستند استفاده کرد و همانطور که تجربه ثابت کرده است رزمندگان از نخبه‌ترین مدیران هستند و این را وام‌دار جنگ بوده و نباید عرصه از وجود انسان‌هایی که خروجی جنگ هستند خالی شود. فارس: آیا حضورتان در جبهه به عنوان یک رزمنده در دوران دفاع مقدس و حضورتان در جامعه فعلی به عنوان یک تهیه کننده جانباز، تاثیری بر برنامه‌هایی که تولید کرده‌اید داشته است؟ شلیلیان: بله به طور قطع تاثیرگذار بوده است، بیشتر کارهای من برگرفته از امور اعتقادی و با درون مایه‌ای برگرفته از جنگ است، آخرین سرباز، جنگ مهر با محوریت آبادان قبل از انقلاب، سریال زمین آسمانی با محوریت خرمشهر، ماه و شب، حسینیه، رقص علم از جمله آثار تلویزیونی من و بیشتر در هوای جنگ و جبهه بوده است و مستند سیمای جنگ، و هنر و جنگ نیز مستند دفاع مقدس و بچه‌های آسمان و کارهای دیگری را نیز با این مضمون تهیه کرده‌ام. فارس: اگر بخواهید اثری تهیه کنید که خرمشهر دیروز و امروز را نمایش دهد، نام آن را چه خواهید گذاشت؟ شلیلیان: (بازهم مکث کرد و پاسخ این سوال را با عشقی که در صدایش هویدا بود داد) اسم این کار را «خرمشهر، خرمشهر» خواهم گذاشت گویی که نام زیبایش را که با تمام وجود دوست دارم، صدا می‌کنم. فارس: آیا شمایی که تا این اندازه خرمشهر را دوست دارید در صورت فراهم شدن شرایط حاضر هستید از تهران به خرمشهر آمده و آموخته‌های خود را در اختیار همشهریان خود قرار دهید؟ شلیلیان: عزیز‌ترین نقطه زمین برای من خرمشهر است و من اینک نیز در طی سال چندین بار به خرمشهر می‌آیم و با تمام وجود دوست دارم برای بچه‌های خرمشهر کاری انجام شود و حرکتی صورت گیرد، اما از نظر من تامین معیشت این بچه‌ها ارجح‌تر است چرا که اگر کار و کسبی نداشته باشند نمی‌توانند به زندگی ادامه دهند و کار هنری در جامعه فعلی ما در جایگاهی نیست که تامین کننده مخارج باشد و از نظر من اولویت اول تامین مخارج است با این حال من چندین دوره را از سوی صدا و سیما برای آموزش به برخی استان‌ها از جمله مرکز صدا و سیمای آبادان رفته‌ام و حاضرم با تمام وجود هر آنچه را آموخته‌ام در اختیار همشهریان خود قرار دهم. به گزارش خبرگزاری فارس، عبدالرحمان بعد از جنگ ساکن تهران شد، اما ادعا می‌کند در محل کار تاکید می‌کند که به وی جنوبی یا آبادانی نگویند می‌گفت: من یک خرمشهری هستم، چرا که به خرمشهری که به خاطرش جنگیده عشق می‌ورزد و عاشق تکرار طنین نام خرمشهر است. ............................................ گفت‌و‌گو از سیده فاطمه هلالات .......................................... انتهای پیام/72021/ح40

94/02/30 - 11:47





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن