تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن در سرشتش دروغ و خيانت نيست و دو صفت است كه در منافق جمع نگردد: سيرت نيكو و د...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816340922




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شهدا این قدرها هم نازنین نبودند


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شهدا این قدرها هم نازنین نبودندبه یاد همه آنها که دو بار شهید شدندتلاش کردند تا به قول خودشان، ارزش‌های دفاع مقدس را تبیین کنند؛ نشستیم و دل سپردیم. تلاش کردند تا به قول خودشان، دستاوردهای دفاع مقدس را تشریح کنند؛ نشستیم و گوش کردیم. انگشت‌هایشان را تا آنجا که می‌توانستند باز کردند و افتخار کردند که خاک ایران را حتی به اندازه یک وجب هم از دست نداده‌اند؛ نشستیم و نگاه کردیم.
راهیان نور
ما نشسته بودیم و ارزش‌های دفاع مقدس در حال تثبیت و تبیین و تحقیق و تشریح و ترویج و تبلیغ بودند. ما نشسته بودیم و خیلی‌ها دوست داشتند که ما بنشینیم و به خاطرات گوش کنیم. «بنشینیم» و از روی مین رفتن‌های داوطلبانه، از نماز شب‌های زیر نور منوّر، از وصیت‌نامه نوشتن‌های کنار اروند، ‌از به خط زدن و به خدا رسیدن، از یخ زدن روی قله ماووت، از سوختن در سه راه شهادت، از قطعه‌قطعه شدن پشت خاکریز و... و... بشنویم.نشستن و شنیدن، کارمان شده بود و چه شیرین هم بود و چه حالی داشت! درست مثل نشستن در خیمه‌های عزاداری و شنیدن مصائب و فضائل اهل‌البیت(ع).□ثمره جهاد نسل ایستاده فریادگر، شده بود نسل نشسته یادآور.□و در تمام آن سال‌ها که ما داشتیم عکس حاج همت و متوسلیان و بروجردی و باکری و خرازی را پشت کلاسورهایمان یا روی کمدهایمان می‌چسباندیم و صبح‌های سه‌شنبه می‌رفتیم «زیارت عاشورا»، یک نفر داشت فریاد می‌زد: «بسیجی باید در وسط میدان باشد تا فضیلت‌های اصلی انقلاب زنده بماند.»□وسط میدان ما شده بود کنج عافیتی که با یاد شهدا تزیین شده بود و عکس‌هایشان و خاطراتشان و روز به روز هم خاطرات لطیف‌تری می‌شد و لطیف‌تر. اینکه چطور عاشق می‌شدند، چطور خواستگاری می‌کردند، چطور دل خانم‌هایشان را به دست می‌آوردند، چطور به نوزادانشان نگاه می‌کردند، چطور شوخی می‌کردند و...عجب شهدای نازنین بی‌آزاری. شهیدانی که حتی شهرام جزایری هم حاضر بود زکات اختلاس‌هایش را بدهد تا برایشان کنگره بزرگداشت برگزار شود.تا آنجا که یادم می‌آید شهدا اینقدرها هم که حالا می‌گویند نازنین نبودند. همیشه هم لبخند روی لبشان نبود. آنقدر مست خدا نبودند که فقر و فساد و تبعیض از یادشان برود و آن‌چنان از خوف خدا غش نکرده بودند که هیچ خوفی بر دل هیچ کس نیندازندگفته بود: «می‌بینی این را برای حجله‌ام گرفته‌ام. قشنگ هست یا نه؟» و به قاب نگاه می‌کرد، به بچه‌های کوچه اصغر شهید که شاید 22 را هم پر نکرده بود و دست‌هایش، دست‌های زمخت پینه‌بسته‌اش، به شصت‌ ساله‌ها می‌مانست.اصغر که شهید شد، می‌دانست روزی خواهد رسید که فقط شهدای نازنین را یاد خواهند کرد؟ آنها که نه فرزندان پابرهنه جنوب شهری خمینی‌اند و نه بغض به قربانگاه آمده، نه تازیانه‌خوردگان تاریخ تلخ و شرم‌آور محرومیت‌ها و نه شمشیر برهنه عدالت علی در برهوت ظلم و تحجر؟ شهدایی که به نشستن فرامی‌خوانند و گریستن و حال، و نه به قیام و مبارزه و قیل و قال. شهدای نازنین، شهدایی که می‌شود برچسبشان را چسباند به داشبورد زانتیا و گاز داد تا جمکران!□تا آنجا که یادم می‌آید، شهدا این‌قدرها هم که حالا می‌گویند نازنین نبودند. همیشه هم لبخند روی لبشان نبود. آن‌قدر مست خدا نبودند که فقر و فساد و تبعیض از یادشان برود و آن‌چنان از خوف خدا غش نکرده بودند که هیچ خوفی بر دل هیچ کس نیندازند.تا آنجا که یادم هست ـ راستی چند هزار سال پیش بود؟ ـ تجمل‌پرست‌ها از بسیجی‌ها می‌ترسیدند. مفسدها، مال مردم‌خورها، رانت‌خوارها، از بسیجی‌ها می‌ترسیدند. شهدا آدم‌های ترسناکی بودند. باور کنید به خدا، این‌قدر دوست‌داشتنی بودن هم خوب نیست.باور کنید به خدا، امام حسین(ع) هم این قدر دوست‌داشتنی نبود. اگر نمی‌ترسیدند از او، که قطعه قطعه‌اش نمی‌کردند و اسب بر پیکرش نمی‌دواندند و آب بر قبرش نمی‌بستند و در «خیمه‌ها» محصورش نمی‌کردند.□به روضه‌اش رسیدیم.حالا چقدر حال می‌دهد زیارت خواندن برای شهدایی که بعد از رفتن هم شبیه شده‌اند به عشقشان، به حسین(ع) که آن بزرگ گفت: «دوبار شهید شد.»السلام علیکم یا اولیاءالله و احبائه، السلام علیکم یا اصفیاءالله و اودّائه.بخش فرهنگ پایداری تبیان منبع : ماهنامه امتداد 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 307]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن