محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831101991
می‌ایستیم در برابر بیماری
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۹
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز رضا ساکی امروز بالاخره بیمه‌های تکمیلی آمد. سر صبح یک فرم گذاشته بودند روی میز همه کارمندان که شرایط بیمه تکمیلی را توضیح داده بود. مرادی هی به فرم نگاه می‌کرد و هی استغفار می‌کرد. فرم دو نوع بیمه را وعده داده بود. بیمه تکمیلی نوع اول برای هر نفر 120 هزارتومان و نوع دوم برای هر نفر 520 هزارتومان. صابری می‌گفت: یک نوع 220 هزاری هم می‌گذاشتند بد نبود. یکهو چرا از 120 پریدند به 520؟ تیموری سرش را کرده بود توی ماشین‌حساب و تق‌تق حساب می‌کرد. آخرش هم گفت: جور درنمی‌آید. 520 هزاری پیشکش، من همان 120 هزاری را انتخاب می‌کنم. صابری گفت: به درد نمی‌خورد. من اصلا بی‌خیال شدم. 120هزاری‌اش به درد نمی‌خورد. آدم یا باید 520 هزاری را انتخاب کند یا نکند. قاسمی گفت: دقت کرده‌اید، بیماری‌هایی که بعید است بگیریم همه در بخش 120 هزارتومانی است اما آنهایی که قطعا می‌گیریم در بخش 520 هزاری. چرا؟ محمدی گفت: چون می‌خواهند پول بیشتری بگیرند. صابری گفت: من که ندارم بدهم. بیمار می‌شوم و باغرور با آن مبارزه می‌کنم. مرادی گفت: سنگین است. واقعا 520 هزارتومان سنگین است اما مجبورم. در برابر فرزندانم تعهد دارم. من 520 هزاری را انتخاب می‌کنم. صابری گفت: به جای این بفرست‌شان بروند ترکیه مسافرت. قاسمی گفت: بچه‌های آقای مرادی اهل این‌طور جاها نیستند. صابری گفت: تایلند که نگفتم ترکیه گفتم. مرادی گفت: قسط می‌بندند که؟ قاسمی گفت: نوشته قسطی از حقوق کم می‌کنند. محمدی گفت: من که همه حقوقم بالای قسط می‌رود و یک چیزی می‌ماند برای پول بنزین. صابری گفت: مرد باش محمدی. می‌ایستیم در برابر بیماری. نیم ساعت بعد مامور بیمه آمد. فقط مرادی فرم را پر کرده بود. به ما گفت: شما چه می‌کنید؟ محمدی گفت: دعا می‌کنیم. قاسمی گفت: صدقه می‌دهیم رفع بلا بشود. صابری گفت: با ورزش روزانه سلامتی خود را تضمین می‌کنیم. من گفتم: توکل می‌کنیم. مامور نگاهی به مرادی و نگاهی به ما کرد و رفت. مرادی گفت: ان‌شاءالله همه سلامت باشید. همه با هم فریاد زدیم: ان‌شاءالله. باقی بقای‌تان انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]
-
سرگرمی
پربازدیدترینها