تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834983021
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نامهی سرگشاده به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامیما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی
چندی پیش سایت تبیان اقدام به انتشار یادداشتی از آقای "محمد بقایی ماکان" نمود. بقایی ماکان در این یادداشت، که با عنوان "اینجا ایران است" منتشر شده بود، نسبت به صدور مجوز نشر برای کتابی که آن را "مخرب وحدت ملی و سراسر جعل و تحریف تاریخ آذربایجان" خواند، شدیداً انتقاد کرد. در پی انتشار این یادداشت، مدیر انتشارات "تکدرخت" که ناشر کتاب مذکور میباشد، جوابیهای را به سایت تبیان ارسال کرده و درخواست انتشار آن را نموده است که متن کامل این جوابیه در پی میآید. "اینجا جمهوری اسلامی ایران است" چون غرض آمد، هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد جناب آقای وزیراخیراً در سایت موسسهی «تبیان» خبری منتشر شد مبنی بر نامهی سرگشادهی شخصی موسوم به «محمد بقایی ماکان» به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی(تاریخ 5/12/1389)، در باصطلاح نقدی بر کتاب «فرضیهی زبان آذری و کسروی»، پژوهش استاد محترم آقای دکتر حسین محمدزاده صدیق که از طرف این انتشاراتی با شابک 9- 27- 5559- 600- 978 به بازار عرضه شده است. این جانب از آن جا که مدیر مسئول انتشارات تکدرخت هستم و تحت نظارت آن وزارتخانهی محترم کار و فعالیت میکنم بلحاظ بدگوییها و افتراهای متعدد اعتراض شدیدی به نویسندهی این نامه دارمدر آن مقاله علاوه بر تحریف موضوع کتاب، با برداشتهای پانایرانیستی، افتراها و دروغهای چندی به کتاب و مولف آن، به خواننده القا شده است. این جانب از آن جا که مدیر مسئول انتشارات تکدرخت هستم و تحت نظارت آن وزارتخانهی محترم کار و فعالیت میکنم بلحاظ بدگوییها و افتراهای متعدد اعتراض شدیدی به نویسندهی این نامه و انعکاس آن در سایت موسسهی تبیان دارم. افرادی همچون آقای بقایی ماکان جزو کسانی هستند که از طرفی با پدیدهی ممیزی در وزارت ارشاد اسلامی مخالفند و مدام به ایرادگیری در این زمینه میپردازد ولی از جهت دیگر از کسب مجوز توسط دیگر ناشران ناراحتی شدیدی ابراز میکند. بدیهی است که وی ممیزی را با سلایق خود تعریف میکند. در مقالهی مورد بحث بی آن که به موضوع اصلی کتاب یعنی معرفی «احمد کسروی و همپالکیهای او» اشاره شود، سخنان غرضآلود بر زبان آمده است. این جانب عرض میکنم که موضوع اصلی کتاب، معرفی «احمدی کسروی و تئوری او مبنی بر وجود زبان موهوم آذری(غیر از ترکی) و اسلامستیزیهای کسروی» است. استاد مؤلف دربارهی کسروی در کتاب مورد بحث مرقوم فرمودهاند:«او (= کسروی) در تاریخ اسلام به دنبال ابن رشدها، فارابیها، ابنسیناها، ددهقورقودها، علامه حلّیها، حکیم قشقاییها، حکیم هیدجیها، ملاصدراها و صدها تندیس دانش و تقوا نبود بلکه به گفتهی خود «مشتی ملّای بیخرد روضهخوان» را میدید و عملکرد آنها را به تمام زمانها و مکانهای اسلام تعمیم میداد.در مقالهی مورد بحث بی آن که به موضوع اصلی کتاب یعنی معرفی «احمد کسروی و همپالکیهای او» اشاره شود، سخنان غرضآلود بر زبان آمده استحتّی اسوههایی مانند ثقةالإسلام شهید، شهید شیخ محمّد خیابانی و دهها تن چون آنان را که خود شاهد زندهی اعمال و افکارشان و همشهری و همزبان و همکارشان بود، فراموش ساخت. مجموعهی عظیم فلسفه و دانش بشری را که زیر رهبری اسلام و مسلمین در جهان ایجاد شده است و او خود، خوب از آن آگاه بود، انکار کرد. آن همه ارزشهای مادی و معنوی را که از سوی مسلمانان در سراسر جهان پدید آمده است، بیارزش جلوه داد و برای نفی اسلام چنین گفت:«امروز نشدنی است که یک فرمانروا با زکوة کارهای خود را راه ببرد!»
و یا: «شما را به حقیقت اسلام دسترسی نیست و این نازیدنتان به آن نادانی دیگر است و اگر هم دسترسی بودی، باز کاری از پیش نرفتی!» و یا: «آن آئینهایی که میبوده، برای این زمان نمیبوده [است]، این است به هم خورده و از میان رفته [است.] کنون میباید آئینی در میان باشد، آئینی که به این زمان شاید!» سپس دکتر صدیق برای افشای بیشتر کسروی میفرماید:«و بدین گونه با شعار وحدت ملّی مرامنامهای تنظیم کرد و در آن برای تحقّق این شعار به دو «نبردیدن» تأکید کرد:«1. یک رشته پراکندگی از راه کیشهاست. در ایران، چهارده کیش هست و هر کیشی برای خود سیاست دیگری و مقصد دیگری دارد.2. یک رشته از راه زبان است. در ایران هفت یا هشت زبان است و اینها با یکدیگر همچشمی و دو تیرگی دارند.کنون ما «وحدت ملی» میخواهیم، باید با همهی اینها بنبردیم!» افرادی همچون آقای بقایی ماکان جزو کسانی هستند که از طرفی با پدیدهی ممیزی در وزارت ارشاد اسلامی مخالفند و مدام به ایرادگیری در این زمینه میپردازد ولی از جهت دیگر از کسب مجوز توسط دیگر ناشران ناراحتی شدیدی ابراز میکنداما در چهار سال آخر عمر خود، از میان چهارده کیش، اسلام و از میان هفت زبان، ترکی را برای نبردیدن برگزید.نبردیدن با اسلام و تشیع را با انتشار دو کتاب شیعیگری و بخوانید و داوری کنید، و نبردیدن با ترکی را با انتشار دو جزوهی آذری یا زبان باستان آذربایگان و زبان پاک بیاغازید. در این نبردیدنها، برخی اعضاء مسلّح تشکیلات مخفی داش رضا پالانی اطراف او گرد آمدند و گروه رزماد را با موضوع محافظان کسروی و چماقداران باهماد تشکیل دادند. اعضای رزماد، مخالفین را که با سادهدلی برای مباحثه و گفتوگو و دفاع از حریم مقدساتشان به محل باهماد آزادگان و جلسات هواداران کسروی میآمدند، مضروب و منکوب میکردند. این شاخهی سازمانی، در تمام شهرهایی که باهماد آزادگان در آن تشکیل شده بود، به وجود آمد.در همین سالها وی ادعای نبوّت یا «برانگیختگی» را آشکارا بر زبان جاری ساخت:«این خواست خدا است که هر چند گاه یک بار جنبش خدایی رخ دهد و یک راه رستگاری به روی جهانیان باز گردد و گمراهی از میان رود. لیکن مسلمانان آن را با اسلام پایان یافته میشمارند و بیخردانه دست خدا را بسته میدانند. اگر میلیونها سال نیز بگذرد، دیگر خدا به جهان نخواهد پرداخت؟» پس از این بحثها استاد به بحث زبانشناسی میپردازند و میگویند که کسروی برای گسترش ترکیستیزی در رژیم شاهنشاهی، فرضیهای به نام «آذری یا زبان باستان آذربایگان» را پیش کشید و خواست اثبات کند که ترکهای ایران قبلاً به زبان «آذری» موهوم حرف میزدند. کسروی برای گسترش ترکیستیزی در رژیم شاهنشاهی، فرضیهای به نام «آذری یا زبان باستان آذربایگان» را پیش کشید و خواست اثبات کند که ترکهای ایران قبلاً به زبان «آذری» موهوم حرف میزدنددر اینباره استاد صدیق میفرمایند:«کتاب کسروی به طور کامل اوّل بار در سال 1317 در تهران انتشار یافت و تاکنون تنها نقطهی اتکاء تئوریک آذریبازان به شمار میرود و موجب ایجاد مکتبی افراطی و غیرعلمی در زبانشناسی ایرانی موسوم به نظریّهی «آذری کسروی» گشته است.
در صدها مقاله و جزوهای که تاکنون در شرح این نظریّهی غیرعلمی نگاشته شد، کسی، حرف تازهای بر حرفهای کسروی نتوانست بیافزاید و همه به شارحان بیذوق وی بدل شدند. از میان اروپائیان، "و. هنینگ" در معرفی جزوهی کسروی مقالهای با عنوان زبان قدیمی آذربایجان نگاشت. اول از همه منوچهر مرتضوی بر روی این نظریّه مانور داد و خود را شاگرد هنینگ نامید و جزوهی خود موسوم به هرزنی را به او تقدیم کرد. بنا بر این تئوری، گویا مردم آذربایجان پهلویزبانانی متشکل از کلنیهایی بودهاند که به لهجهی «آذری» سخن گفتهاند و بعدها «ترکیزبان» شدهاند! گرچه خود ِ مدافعان این نظریّه، به غیرمنطقی بودن چنین ادعایی اذعان داشتند، اما به هر دلیل میخواستند که برای خدمت به سیاست «وحدت ملّی شاهنشایی» تاریخ و فرهنگ آذربایجان را برای اثبات این تئوری قربانی کنند.»پس از بحث فنی و علمی دقیق و ظریفی، استاد اثبات میکنند که مستندات کسروی دربارهی این فرضیه، جعلی بوده است، اما در رژیم شاهنشاهی که شالودهی آن اسلامستیزی و تحقیر اقوام مختلف ایرانی از جمله ترکهای ایران بوده است، عدهای به تبلیغ و گسترش این فرضیه پرداختهاند و مولف محترم یکی یکی آنها را معرفی و افشاء میکنند. کتاب کسروی به طور کامل اوّل بار در سال 1317 در تهران انتشار یافت و تاکنون تنها نقطهی اتکاء تئوریک آذریبازان به شمار میرود و موجب ایجاد مکتبی افراطی و غیرعلمی در زبانشناسی ایرانی موسوم به نظریّهی «آذری کسروی» گشته استمثلاً دربارهی یکی از آنها به نام «ناصح ناطق» میفرمایند:«از پژوهشگران پیرو، ناصح ناطق که فاقد ِ توانایی ارائهی مستندات علمی و جعلیات محیلانه مانند پژوهشگران دیگر در این زمینه است، کتابی با نام زبان آذربایجان و وحدت ملی دارد که به سرمایهی موقوفات افشار چاپ شده و خود محمود افشار یزدی در سال 1358 در 86 سالگی بر آن مقدّمهای نیز نوشته است.این شخص جعلیّات پژوهشگران پیشین را گرد آورده و به صورت انشای دبیرستانی پر طول و درازی با هدف ایجاد احساسات به اصطلاح ملّی و ضد مذهبی درآورده است. او، در این انشاءنویسی هدفهای زیر را دنبال میکند:1. تحقیر و توهین به مردم آذربایجان با دستاویز قرار دادن برخی روایات متون کهن، مانند نزهةالقلوب حمدالله مستوفی. مثلاً در جایی بیآنکه موردی وجود داشته باشد، زهر خود را اینگونه میریزد:«... ضمناً حمدالله مستوفی میگوید که در نظر ابناء زمانه مردم تبریز وفا ندارند و شاعری دربارهی آنان گفته است:هرگز نشود به طبع تبریزی دوست،مغز است جهان و هست تبریزی پوست...» 2. نفاق افکندن و گسستن وحدت دینی و زبانی در میان شهرهای آذربایجان. مثلاً در جایی میگوید:«... تبریزیها نسبت به مردم ارومیّه عواطف خوبی ندارند و ...» 3. محکوم کردن آذربایجانیان به تجزیهطلبی و جداییخواهی از سرزمین مقدّس ایران اسلامی و پیشنهاد سرکوب زبان ترکی در آذربایجان که در جای جای این کتاب به صراحت و یا به تلویح بیان شده است.پس از بحث فنی و علمی دقیق و ظریفی، استاد صدیق اثبات میکنند که مستندات کسروی دربارهی این فرضیه، جعلی بوده است، اما در رژیم شاهنشاهی که شالودهی آن اسلامستیزی و تحقیر اقوام مختلف ایرانی از جمله ترکهای ایران بوده است، عدهای به تبلیغ و گسترش این فرضیه پرداختهاند4. سوق دادن مردم به ملّیگرایی و ایرونیبازی از نوع سلطنتطلبی و ضربه زدن به وحدت دینی و انقلابی مردم در شرایط سال 1358. 5. تبلیغ دشمنی و خصومت با کشورهای همسایهی ترکیزبان و تحریک احساسات قومی و ملّیگرایی که در واقع توطئهی موذیانهای علیه انقلاب مقدّس اسلامی بود.6. ایجاد دشمنی میان فارس و ترک که شالودهی کتاب او را تشکیل میدهد.» بدیهی است کلیهی پیروان کسروی که استاد معرفی میکنند، همگی از کارگزاران رژیم شاهنشاهی بودهاند که اغلب معدوم شدهاند. پس از انقلاب اسلامی، با توجه به ظلمزدایی از اقوام ساکن ایران، ترکهای ایران نیز حق ترویج زبان و ادبیات خود را پیدا کردند. نگارنده مقاله ظاهراً این موهبت را برنمیتابد و در آغاز مقاله اولاً میگوید که: در ایران زبان «ترکی» وجود ندارد و ثانیاً کتابی را که از سوی استاد فرهیختهی متعهد و متدین تألیف شده است به باد ناسزا و افترا میگیرد. جالب آن جاست که دربارهی سوابق استاد، اطلاعات جعلی مینویسد. مثلاً ایشان را ناشر مجلهی «وارلیق» قلمداد میکند که خلاف واقع است. دربارهی سوابق استاد که این جانب افتخار چاپ این کتاب را از ایشان داشتم میتوانم عرض کنم که ایشان مترجم آثار حضرت امام خمینی (ره) به ترکی هستند که توسط «مؤسسهی ترجمه و نشر آثار امام» چاپ شده است. همچنین ایشان برای صدور آرمانهای انقلاب اسلامی به کشورهای ترکیزبان، چهارده سال هفتهنامهی «سهند» را به همراه حاج آقای «دعایی» در روزنامهی اطلاعات و به صورت نشریهی مستقلی به زبان ترکی منتشر کردهاند و در «بنیاد بعثت» بیش از سیصد عنوان کتاب مذهبی از اصول عقاید، احکام، ترجمهی قرآن، احادیث، سیرهی چهارده معصوم – علیهم السلام- و غیره را برای کشورهای ترکیزبان و استفادهی ترکهای داخل ایران انتشار دادهاند.نگارنده مقاله ظاهراً این موهبت را برنمیتابد و در آغاز مقاله اولاً میگوید که: در ایران زبان «ترکی» وجود ندارد و ثانیاً کتابی را که از سوی استاد فرهیختهی متعهد و متدین تألیف شده است به باد ناسزا و افترا میگیرد. جالب آن جاست که دربارهی سوابق استاد، اطلاعات جعلی مینویسدهمچنین سالها در دانشگاههای کشور متون اسلامی را به زبان ترکی تدریس فرمودهاند و هزاران دانشجو با غیرت دینی و شیعی تربیت کردهاند و اکنون نیز در آستانهی هفتاد سالگی، همت به تصحیح و انتشار متون ادبی اسلامی ترکی کهن و جدید گماشتهاند.
نگارندهی مقاله، این استاد فرهیخته را «پان ترکیست» خطاب میکند و حتی به ممیزی کتاب در آن وزارتخانهی محترم نیز توهین میکند و از فحوای سخنش پیداست که ایرانی خالی از اسلام را میخواهد. ایران «پان ایرانیستی» و ضعیف و ناتوان که در آن فقط فارسی رواج دارد. در حالی که ما میدانیم اکنون امواج اسلامخواهی که در کشورهای عربی بلند شده است، در اثر تأثیر انقلاب اسلامی ما است که صد البته با قلم ایرانیان عربی زبان در آن جایها انتشار یافته و آرمانهای انقلابی و اسلامی ما صادر شده است. و اگر اکنون مثلاً در یکی از جمهوریهای ترکی زبان همسایهی ما اسلام خواهی رشد کرده است، ما این رشد را هشتاد درصد مدیون نیم قرن قلمزدنهای استاد دکتر صدیق و حضور فعال شاگردان ایشان در آن جا هستیم.نگارندهی مقاله با این مقاله نشان داده است که دنبال «جمهوری ایرانی» است آن هم از نوع جمهوری «پان ایرانیستی» که ترکها در آن حقی نداشته باشند، نه «جمهوری اسلامی» که رهبر معظم آن در سخن با ترکان ایرانی عمد دارند بیتی و یا جملهای به زبان ترکی بیان فرمایند و یا در صدا و سیما نوحههای جانسوز شهدای کربلا به زبان ترکی به طور زنده پخش میشود و یا وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران از اول انقلاب تا کنون به بیش از سیهزار عنوان کتاب ترکی مجوز نشر داده است و یا سازمان تبلیغات اسلامی که کتب متعددی به ترکی منتشر ساخته است. نگارندهی مقاله با این مقاله نشان داده است که دنبال «جمهوری ایرانی» است آن هم از نوع جمهوری «پان ایرانیستی» که ترکها در آن حقی نداشته باشند، نه «جمهوری اسلامی»آنها ایران را منهای روحانیت معظم شیعه میخواهند. روزنامهی نویسندهی نامه حمله به کارگزاران رژیم شاه را که بساط تحقیر «ترکی» را راه انداخته بودند برنمیتابد و این کارگزاران را «دانشمندان ایرانی» مینامد و ناراحت است که چرا استاد صدیق به افشای آنها و رسوا کردن پیروان کسروی بیدین دست زده است!ما میدانیم که اسلام، دین وحدت و برادری است. اما نویسندهی مقاله میخواهد وانمود کند که جمهوری اسلامی با قومیتهای ایران مشکل دارد. در حالی که استاد صدیق نشان میدهد که این وحدت و برادری در کشور حاکم است و زبان ترکی هم مانند هر زبان دیگر با بار اسلامی خود، عزیز، و تکلم و نگارش به آن آزاد است.در سایهی همین دعوت و برادری است که در مناطق ترکنشین ایران حتی روستاهایی با نام شهید آباد موجود است. من خود اصفهانی هستم و ترکی بلد نیستم اما در اطراف مرودشت از یک روستای ترکنشین خبر دارم که از نود خانوار آن، چهل و شش خانوار شهید دادهاند چه برسد به آذربایجان عزیز که ترکهای آن سرزمین سراسر مرزهای جمهوری اسلامی را با خون خود آبیاری کردهاند و ترانههای «حیدربابایا سلام» از شهریار بزرگ را ترنّم کنان شهید شدهاند و خود را ترک و مسلمان نامیدهاند.نگارندهی مقاله، مینویسد «در ایران زبان ترکی وجود ندارد!» این حرف چنان است که به روز گفته شود شب است. وی با این ترفند و مخصوصاً با توهین به استاد صدیق که در میان ترکهای ایران از محبوبیتی وصفناپذیر برخوردارند، میخواهد جوانان ترک را علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی تحریک کند و آب به آسیاب دشمنان قسم خوردهی اسلام و ایران میریزد. همچنین برای تحریک اذهان با توسّل به ترفند ناجوانمردانهی دیگر، از کلمهی «تجزیهطلبی» در این شرایط حساس استفاده میکند تا بدین سان حرکتهایی که برای رویارویی با نامسلمانانی چون احمدی کسروی و پیروان او صورت میگیرد، دچار تزلزل و ترس شود. به دنبال این ترفند، سعی در وابسته نشان دادن استاد دکتر صدیق به عناصر بیگانه دارد. نویسندهی مقاله میخواهد وانمود کند که جمهوری اسلامی با قومیتهای ایران مشکل دارد. در حالی که استاد صدیق نشان میدهد که این وحدت و برادری در کشور حاکم است و زبان ترکی هم مانند هر زبان دیگر با بار اسلامی خود، عزیز، و تکلم و نگارش به آن آزاد استمیدانیم ترکان ایرانی در طول تاریخ، مرزهای این کشور را از هجوم بیگانگان و دشمنان حفظ کردهاند و این یعنی هیچ کجا برای این عزیزان، مانند کشور خودشان نیست، که این جا خانهشان است. به نظر میرسد نویسندهی این نامه که به دنبال جمهوری ایرانی است، ایران را فقط ایران محدود به فارس، ضعیف و بر بال ناسیونالیسم زبانی میخواهد در حالی که طبق آمار رسمی کشور نزدیک یک سوم اهالی ایران، ترکها هستند. در جمهوری اسلامی ترک و فارس و دیگر اقوام برادرند و آزادند که زبان مادری خود را ترویج دهند.این جانب از آن مقام معظم درخواست دارم ضمن برخورد با تحریف و جعل و هتک حرمت کتاب دستور فرمایید به یک ادعای دروغ دیگر نویسندهی نامه مبنی بر این که ادارهی حمایت از مصنفان و مؤلفان همهی دو هزار نسخه از کتاب «فرضیهی زبان آذری و کسروی» را از این جانب خریده است، رسیدگی فرمایند. در پایان جالب است که عرض کنم کتاب «فرضیهی زبان آذری و کسروی» معتقد است کسانی که تئوری کسروی را پیش میکشند سبب تحریک احساسات قومی در میان جوانان آذربایجان میشوند و به تخریب وحدت ملی دست میزنند. نویسندهی مقاله از چنین تئورییی دفاع میکند و به نظر این جانب در واقع انتشار نامهی او موجب تخریب وحدت ملی میباشد. والسلام علی من اتبع الهدیسید احسان شکرخداییمدیر مسئول نشر تکدرخت بخش کتابخوانی تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 823]
صفحات پیشنهادی
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی
نامهی سرگشاده به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامیما به کسروی تاختیم نه وحدت ملیچندی پیش سایت تبیان اقدام به انتشار یادداشتی از آقای محمد بقایی ماکان نمود.
نامهی سرگشاده به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامیما به کسروی تاختیم نه وحدت ملیچندی پیش سایت تبیان اقدام به انتشار یادداشتی از آقای محمد بقایی ماکان نمود.
اعتراض دانشجويان تبريزی به هتك حرمت قرآن
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی نامهی سرگشاده به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامیما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ... کار و فعالیت میکنم بلحاظ بدگوییها و افتراهای ...
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی نامهی سرگشاده به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامیما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ... کار و فعالیت میکنم بلحاظ بدگوییها و افتراهای ...
منوچهر آذری از جوانهای امروزی میگوید!
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی کسروی برای گسترش ترکیستیزی در رژیم شاهنشاهی، فرضیهای به نام «آذری یا زبان باستان ... اول از همه منوچهر مرتضوی بر روی این ...
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی کسروی برای گسترش ترکیستیزی در رژیم شاهنشاهی، فرضیهای به نام «آذری یا زبان باستان ... اول از همه منوچهر مرتضوی بر روی این ...
باز هم انتشار قرآن جعلی
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی چندی پیش سایت تبیان اقدام به انتشار یادداشتی از آقای "محمد بقایی ماکان" نمود. ... به آن نادانی دیگر است و اگر هم دسترسی بودی، باز ...
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی چندی پیش سایت تبیان اقدام به انتشار یادداشتی از آقای "محمد بقایی ماکان" نمود. ... به آن نادانی دیگر است و اگر هم دسترسی بودی، باز ...
سالنامه مناسبت های 1390
اوقات به افق : ... (ع) و آغاز دهه فجر یکشنبه 16 بهمن آغاز هفته وحدت جمعه 21 بهمن میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) شنبه ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ...
اوقات به افق : ... (ع) و آغاز دهه فجر یکشنبه 16 بهمن آغاز هفته وحدت جمعه 21 بهمن میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) شنبه ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ...
رونمایی از 50 مدل برتر لباس اسلامی
رونمایی از 50 مدل برتر لباس اسلامیما تلاش می کنیم با تنوع بخشیدن به فرهنگ پوشش و حجاب اسلامی در کشورمان بازار را از کنترل ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ...
رونمایی از 50 مدل برتر لباس اسلامیما تلاش می کنیم با تنوع بخشیدن به فرهنگ پوشش و حجاب اسلامی در کشورمان بازار را از کنترل ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ...
تحولات خاورميانه به نفع ايران
ان به این موضوع اشاره كرد كه نظام ایران ظرف یكسال سقوط می كند اما در حقیقت نه تنها جمهوری اسلامی در این یكسال حكومت ایران باقی ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ...
ان به این موضوع اشاره كرد كه نظام ایران ظرف یكسال سقوط می كند اما در حقیقت نه تنها جمهوری اسلامی در این یكسال حكومت ایران باقی ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ...
آئينهاي ايراني- اسلامي منتشر شد
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی بقایی ماکان در این یادداشت، که با عنوان "اینجا ایران است" منتشر شده بود، ... "اینجا جمهوری اسلامی ایران است" چون غرض آمد، هنر پوشیده ...
ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی بقایی ماکان در این یادداشت، که با عنوان "اینجا ایران است" منتشر شده بود، ... "اینجا جمهوری اسلامی ایران است" چون غرض آمد، هنر پوشیده ...
دنیای دانستنی ها
مردم فیلیپین به بیش از ۱۰۰۰ لهجه سخن می گویند.اولین مردمانی كه نخ را كشف كردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند. ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ...
مردم فیلیپین به بیش از ۱۰۰۰ لهجه سخن می گویند.اولین مردمانی كه نخ را كشف كردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند. ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی ...
سرگرمی در مرزهای دانش(4)
همچنين به شرح شاخه هاي مختلفي که در نجوم آماتوري وجود دارد پرداختيم. در اين مقاله به بيان ادامه زيرشاخه هاي نجوم ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی. . مطالب پیشین ...
همچنين به شرح شاخه هاي مختلفي که در نجوم آماتوري وجود دارد پرداختيم. در اين مقاله به بيان ادامه زيرشاخه هاي نجوم ... ما به کسروی تاختیم نه وحدت ملی. . مطالب پیشین ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها