محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832649812
عامل جنایت باغ آذری، از صحنه جرم می گوید
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
اظهار پشیمانی قاتل؛
عامل جنایت باغ آذری، از صحنه جرم می گوید
عامل جنایت خونین در باغ آذری در جلسه محاکمه ابراز پشیمانی کرد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، عامل جنایت خونین در باغ آذری در جلسه محاکمه ابراز پشیمانی کرد.
29خردادماه سال 91 مردی به نام حسن در باغ‌آذری با ضربات چاقو به قتل رسید و خیلی زود مشخص شد که قاتل امیر نام دارد که خودش نیز زخمی شده است. این مرد پذیرفت که قاتل است و انگیزه‌اش را ناسزاگویی قربانی جنایت دانست، صبح دیروز امیر در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی و چهار قاضی مستشار محاکمه شد و وقتی خانواده حسن خواستار قصاص وی شدند، پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: شب حادثه وقتی از محل کارم به خانه برگشتم دیدم کسی نیست. چون گرسنه‌‌ام بود، برای خوردن شام به رستوران دایی‌ام در باغ‌آذری رفتم و موتورم را پارک کردم. ابتدا سیگار کشیدم. همزمان حسن با خودرویش سررسید وقتی دود سیگار را فوت کردم حسن جلو آمد و به من گفت چرا اینطوری سیگار می‌کشی و چرا به من سلام ندادی؟ آنجا بود که به من ناسزاگویی کرد. سپس به سمت خودرویش رفت و چاقویی را برداشت من هم وارد کبابی دایی‌ام شدم و چاقویی برداشتم زیر پیراهنم مخفی کردم. دایی‌ام چاقو را دید یک سیلی به صورتم زد. ناگهان حسن به سمتم آمد و با من گلاویز شد چاقو را که از زیر پیراهنم بیرون کشیدم ابتدا به شاهرگ دستم اصابت کرد. خیلی عصبانی بودم و سپس ضربه‌ای به سر حسن زدم. بی‌حال روی زمین افتادم و دیگر نفهمیدم چه شد. وقتی به خود آمدم دیدم که در بیمارستان بستری‌ام واقعاً پشیمان هستم. 2009
۲۸/۰۲/۱۳۹۴ - ۱۱:۴۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]
-
حوادث
پربازدیدترینها