تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خوشبختى انسان درخواست خير از خداوند و خشنودى به خواست اوست و از بدبختى انسان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821046976




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

غفلت از «روان‌شناسی سیاسی» در تحلیل جنون سیاستمداران


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
غفلت از «روان‌شناسی سیاسی» در تحلیل جنون سیاستمداران
یکی از گروه هابی که از منظر «توهم قدرت» و «روان‌شناسی سیاسی» بتوان به تحلیلش پرداخت، صهیونیست‌هایی هستند که آنان نیز به دلیل درگیر شدن با بحران‌های روانی، قدرت توجیه تاریخی اقدامات خویش را از دست داده اند.

خبرگزاری فارس: غفلت از «روان‌شناسی سیاسی» در تحلیل جنون سیاستمداران



 انتشار برخی خبرها در عالم سیاست، نه فقط نشانه‌ای تراژیک از توهم قدرت، بلکه یک پیام کمیک در ارتباط با به انحراف کشیده شدن سیاست‌ورزی معنا می‌شود. خبرهایی که نه جامعه‌شناسی سیاسی معطوف به جامعه مدنی و بازیگران غیردولتی سپهر سیاست، نه ساختارگرایی سیاسی به مثابه مطالعه رفتار نهادهای رسمی و غیررسمی صاحب نفوذ در سیاسی، نه اقتصاد سیاسی با تکیه بر قدرت طبقات و نه حتی روابط بین الملل به پشتوانه رفتار دولت‌ها قادر به توجیه و تبیین آن است و اینجاست که نوبت به «روان‌شناسی سیاسی» می‌رسد. روان‌شناسی سیاسی در واقع حوزه‌ای مطالعاتی در علم سیاست است که به‌جای دولت، جامعه یا مناسبات بین‌المللی، «فرد» را تکیه‌گاه اصلی تحلیل خود قرار داده و به روان‌شناسی فرد حاکم و یا حتی فردی که رهبری یک اپوزسیون را برعهده دارد، می‌پردازد. این گرایش مطالعاتی، در میانه علم روان‌شناسی و علم سیاست، به همت دانشمندانی چون لاسول بنیان گذاشته شده و تلاش دارد روان نخبگان سیاسی را تحلیل کرده و تصمیمات آن ها را از دریچه مطالعات روان‌شناختی تحلیل کند. هرچند انتقادات بسیاری به این شاخه علم سیاست وارد شده – از جمله اینکه این شاخه، مسائل سیاسی را به کودکی یک فرد و یا عقده‌های روانی یک نخبه سیاسی فرومی‌کاهد – اما کم نبوده پروژه‌های مطالعاتی در این خصوص که کاربردهای فراوانی در تبیین شرایط سیاسی روز داشته است. در گذشته نیز تحلیل رفتار شخصیت‌هایی چون صدام در عراق، قذافی در لیبی، مبارک در مصر، هیتلر در آلمان، بوش در آمریکا، مشرف در پاکستان، موگابه در زیمباوه و ملاعمر در افغانستان نیاز به تحلیل روان‌شناختی داشته و دارد. به‌نظر می‌رسد برخی خبرهای سیاسی که این روزها در عالم سیاست به‌گوش می‌رسد، از اعدام وزیر دفاع کره شمالی با موشک گرفته تا دعوت از یک بازیگر هالیوودی برای بازی در نقش رهبر داعش در یک فیلم سینمایی را باید در چارچوب مباحث روان‌شناسی سیاسی به تحلیل نشست. خبرهایی به‌ظاهر از جنس سیاست که البته در دل خود نشانه‌هایی از شخصیت‌های عجیب و غریب سیاسی دارد. در روان‌شناسی گفته می‌شود که «شخصیت را می‌توان تمامی سیستم تمایلات نسبتا پایدار روانی و جسمی هر فرد تعریف کرد؛ تمایلاتی که نحوه تطابق وی را نسبت به محیط روانی، اجتماعی و مادی معین می‌سازد.» بنابراین برای آنکه بتوان شخصیت یک رهبر سیاسی را تحلیل کرد، باید به سراغ زمینه‌های ایجاد چنین شخصیتی رفت. در حال حاضر رهبر کره شمالی یکی از آن شخصیت‌های خاص سیاسی است که مورد توجه اندیشمندان حوزه روان‌شناسی سیاسی قرار گرفته است. مردی جوان برخاسته از یک سیستم سیاسی بسته، بدون هرگونه ارتباط با دنیای خارج که به‌نظر می‌رسد بخش مهمی از تصمیماتش، نه نتیجه یک فرآیند سیستماتیک، که کاملا مبتنی بر فردگرایی است. هرچند سیاست‌های کشورهای مخالف دولت کره شمالی بر تصمیمات وی تاثیر فراوانی داشته ولی از این مهم نمی‌توان گذشت که برخی دستورهای وی که در عالم سیاست تبدیل به نمونه‌هایی طنزآمیز می‌شود، خاستگاهی روان‌شناختی داشته و می‌توان آن را توهمات ناپلئونی، بدون برخورداری از امکانات تحقق چنین رویاهایی تعبیر کرد. با نگاهی به سیستم سیاسی موجود در کره شمالی، نمی‌توان از این مهم گذشت که هیچ سیستم مطالعاتی بهتر از روان‌شناسی سیاسی قادر به تحلیل و پیش‌بینی رفتارهای پیونگ‌یانگ نیست، چراکه اصولا در این کشور جامعه مدنی، اقتصاد طبقاتی و یا نهاد سیاسی موثری وجود ندارد که بتوان فراتر از «فرد حاکم» به حوزه‌هایی چون جامعه‌شناسی سیاسی، اقتصاد سیاسی یا نهادگرایی توجه کرد. از دیگر گروه‌های سیاسی – هویتی که این روزها کمتر از منظر روان‌شناسی سیاسی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، داعش و رهبر عجیب و غریب این گروهک است. داعش اگر چه برآمده از لشکر سرخورده و ناآگاه مهاجرین عرب به سرزمین‌های اروپایی است که تبعیض علیه خود را برنمی‌تابند، ولی آنچه در رفتارهای به‌شدت خشن این گروه نشانه محسوب می‌شود، کمبودهای روانی و مشکلات روحی است که باید از منظر روان‌شناسی سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. همزمان با همین نشانه‌های بحران روانی در این گروه، میل داعش به ساخت فیلمی برای رهبر خود و دعوت از یک بازیگر سرشناس هالیوودی برای بازی در این نقش، خود گواه دیگری است بر اینکه داعش و هوادارانش در تناقض‌هایی جدی از نظر سیاسی گرفتار آمده و با این تضادهای روانی بر موجی از زمینه‌های تاریخی، اجتماعی و هویتی سوار شده‌اند تا در عصر جهانی شدن، سهمی برای افراطی گری‌های خود قائل شوند. شاید سومین گروهی که از همین منظر «توهم قدرت» و «روان‌شناسی سیاسی» بتوان به تحلیلش پرداخت، صهیونیست‌هایی هستند که آنان نیز به دلیل درگیر شدن با بحران‌های روانی، قدرت توجیه تاریخی اقدامات خویش را از دست داده و روز به روز از محبوبیت‌شان کاسته می‌شود. این صهیونیست‌ها که سال قبل در جنگ غزه، بدون هرگونه سیاست‌ورزی، به خشونت عریان روی آوردند، بیشتر از آنکه دچار تهدید خارجی، مشکلات اقتصادی یا بحران‌های اجتماعی باشند، با مساله تناقض‌های روانی و ضعف روحی و فکری مواجه هستند و به همین دلیل برای تحلیل رفتارهای آن ها نیز باید از اندیشمندان علم روان‌شناسی سیاسی کمک خواست تا به رفع مشکلات روانی رهبران رژیم صهیونیستی بپردازند. مثلا نطق ضدایرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا را بیش از آنکه بتوان با تحلیل‌های عمیق سیاسی بررسی کرد، نیاز به مطالعه روان‌شناختی سیاستمداری دارد که دچار «جنون سیاسی» در زمینه مواجهه با تهران شده است. در گذشته نیز تحلیل رفتار شخصیت‌هایی چون صدام در عراق، قذافی در لیبی، مبارک در مصر، هیتلر در آلمان، بوش در آمریکا، مشرف در پاکستان، موگابه در زیمباوه و ملاعمر در افغانستان نیاز به تحلیل روان‌شناختی داشته و دارد و هنوز هم کم نیستند سیاستمدارانی که در واقع بحران‌های روانی ناشی از مسائل کودکی خود را در عالم سیاست فرافکنی می‌کنند. با این وجود هنوز فقر مطالعات روان‌شناسی سیاسی باعث شده بیش از آنکه مسائل سیاسی از زاویه روان‌شناسی مورد توجه قرار گیرد، سایر زمینه‌های تحلیل ازجمله جامعه‌شناسی سیاسی و ساختارگرایی مورد توجه قرار گیرد و رفتارهای فردی بیشتر از نگاه دولتی مطالعه شود. این همه درحالیست که باید پذیرفت بخش مهمی از خبرها و اتفاقات سیاسی که هر روزه در خبرها دیده می‌شود، نه ناشی از یک تصمیم سیستماتیک، که برآمده از بحران روانی یک سیاستمدار است و اگر به‌جای مطالعه روان‌شناسی راه به سایر حوزه‌های علوم انسانی بگشاییم، تنها آدرس اشتباهی به مخاطبان پژوهش‌های خود داده‌ایم و قادر نخواهیم بود درک درستی از مسائل سیاسی روزمره به‌دست آوریم. مصطفی انتظاری هروی
منبع: رصد، پایگاه تحلیلی دفتر پژوهش انتهای متن/
  
 

94/02/28 - 01:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن