واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
زیستن به سبک اصیل آزادی از فرهنگ جهانی ترس شما هم حتما از ترس بیماری و پیری خبرهای سلامت را تعقیب میکنید، نگران از چاقی کالری مواد غذایی را بررسی میکنید، از خوردن و نوشیدن خوراکیهایی که در آنها مواد افزودنی وجود دارد پرهیز میکنید و نگران آلودگی هوا هستید؛
سعی می کنید چیزهایی بنوشید که ضد سرطان و آلزایمر باشند و... شما هم حتما می ترسید از وضعیت جهان، قتل ها و جنایت های تروریستی، جنگ جهانی احتمالی آینده و البته علاوه بر اینها حتما نگران گرمایش زمین، آب شدن یخ های قطب، خطر گازهای سمی و انرژی های ناپاک و خلاصه از بین رفتن جهان هستید؛ آینده به نظر ترسناک می آید. بله خوب که به اخبار توجه کنید می بینید هرچه هست ترسناک است و اوضاع اصلا امن و آرام نیست. از خود می پرسید فرزندان ما در چه دنیایی زندگی خواهند کرد؟ چگونه در برابر خشونت، تنهایی، قحطی، بی آبی، بحران انرژی و خصومت های فرقه ای پابرجا ایمن و سالم خواهند ماند؟ همه این نگرانی ها که گویا مستند هم هستند ـ چون از زبان کارشناسان رسانه و کوشندگان اخبار شبکه های معروف و معتبر شنیده می شوند ـ ترس را تبدیل به احساسی طبیعی و همیشگی کرده است. احساسی که براساس آن تصمیم می گیریم و انتخاب می کنیم. این آن چیزی است که می توان نامش را فرهنگ جهانی ترس گذاشت. این فرهنگی عمومی است که پایه تمدن ما راساخته و آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکا را دچار یک حس کرده است؛ فقیر و غنی و جهان سومی و توسعه یافته را بالاخره سر یک چیز مشترک کرده، هرچند واکنش اصلی آنها به این ترس تهدید و چپاول یکدیگر و تا بن دندان مسلح شدن در مقابل هم باشد. فرهنگ ترس تبدیل به اصلی ترین راهنما و هدایتگر بشر معاصر شده است و این بیشتر شبیه به نوعی جنون جمعی است! ترسیدن از مجموعه ای از عوامل که بخشی از آنها در ابتدای این نوشته گفته شد جامعه انسانی را محدودتر و ناتوان تر از آن کرده است که بتواند فارغ از عوامل هراس انگیز، به اختیار و تشخیص خود تصمیم بگیرد، ترس یعنی مرگ آزادی انسان. اما ترس بیش و پیش از هر چیز دیگری ناشی از نشناختن است. ناشناخته ها ترسناکند چون طریق و روش رویارویی با آنها را انسان نمی داند. اما چگونه است که بشر امروز با وجود این که در بالاترین سطح شناخت قرار دارد و در نسبت با انسان گذشته از طبیعت و محیط زندگی خودآگاه تر است و تسلطش بیشتر، ترس هایی افزون تر دارد و نگرانی هایش هر روز بیشتر می شود. در ابتدا ممکن است در جواب تقصیر را گردن مدرنیته بیندازیم که انسان را فردگرا و در یک وضع گلخانه ای ایزوله کرده است، اما واقعیت این است که این ترس برآمده از یک غربت درونی نیست، بلکه بر ساخته ای اتفاقا بیرونی و ساده تر است. ترس ما ساخته اصول و قواعد بازار رسانه و خبر است و نتیجه همنشینی قدرت و ابزارش در بازار رقابتی کالا و اطلاعات. چیزی که شما را بترساند به طور طبیعی شما را نیازمند قدرت و قدرتمندان و خریدار چیزهایی می کند که در مقابله با ترس تبلیغ می شود و این گونه بازاری بزرگ ساخته می شود. چون ترس تا اطلاع ثانوی همه احساسات و نیازهای آرام و ارادی تر را غیرضروری می گرداند و خود را تبدیل به ضرورت اصلی می کند. راه مقابله با این وضع ساده نیست. باید بتوانیم جهان را محصولی از اراده و قوه تخیل خود کنیم و نگذاریم تا همیشه محصولی از ساختار قدرت، رقابت قدرتمندان و نظم ساختگی رسانه ها و... باشد. باید تخیل کرد جهانی را که محصول آزادی است و نه نقیض آن که ترس است، هر جا که ترس است آزادی نیست و آزادی خود نابودگر ترس است. علیرضا نراقی / کارشناس ارشد پژوهش هنر
 
پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 ساعت 04:55
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]