واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چون پايم شكست تنيس بازشدم نويسنده:داود غزانوش يادي از تنيسور مدالآور گذشته ايران (كامبيز درفشي جوان) اشاره:قهرمان و پيشكسوتي را كه به شما معرفي ميكنم، از ورزشكاراني است كه در رشته ورزشي خود در ايران پر مدال بوده و پر افتخارترين ورزشكار اين رشته ورزشي پولدارهاست. «كامبيز درفشي جوان» قهرمان تنيس ديروز و مربي امروز كشورمان داراي پنج مدال طلا، نقره و برنز از صحنه هاي مسابقات آسيايي و جهاني است و شايد نظير او ديگر نيايد. كامبيز رمز موفقيت خود را پدرش ميداند كه استاد او و بسياري ديگر از تنيسبازان است.متولد امجديهمن در سال 1331 در تهران خيابان بهار- دقيقاً بغل امجديه سابق- متولد شدم و همسري مهربان و خوب دارم كه طي سالها قهرماني من بسيار جانفشاني كرده است و از ايشان قدرداني ميكنم. دختري دارم كه ازدواج كرده و با شوهرش زندگي خوبي دارد. سايه پدر و مادرم بر سرم هست و همه چيز من آنها هستند. ما به بزرگترهايم وابستهايم و انشاءالله همه بزرگترها سالم و سلامت باشند و ما هم دعاگوي آنها باشيم. ديپلم رياضي دارم و فعلاً در باشگاه استقلال به برخي علاقهمندان تنيس ياد ميدهم يا با آنها همبازي ميشوم.آن اتفاقاز كودكي- قبل از آنكه در دبيرستان درس بخوانم- به فوتبال علاقه خاصي داشتم و فوتبال همه چيز من بود. البته پدر و مادرم نيز مشوق من در ورزش كردن بودند. ميدانيد كه پدر من (جواد آقا) از بازيكنان سابق تنيس ايران و از مربيان اين رشته بود. اما... يك اتفاق باعث شد كه من فوتبال را كنار بگذارم و ابتدا به پينگپونگ (تنيس روي ميز) و سپس به تنيس روي بياورم و آن اتفاق اين گونه برايم رقم خورد...پايم شكست!در 15 سالگي در اوج فوتبال بودم. يعني آنقدر مستعد بودم كه عضو تيم فوتبال اسپورت كلاب شدم و با بازيكناني امثال علي كرم سوري و شما (نگارنده) همبازي بودم. اين تيم آن وقتها در دسته دوم باشگاههاي تهران به مربيگري امير آقاحسيني دروازه بان بزرگ تاريخ ايران و سرپرستي آقاي خليل پور در باشگاههاي تهران فعاليت داشت. در يكي از مسابقههاي فوتبال تكل خشونتبار حريف باعث شكستگي ساق پايم شد و بعد از شش ماه بستري بودن و خانه نشيني، ديگر سراغ فوتبال نرفتم.قهرماني در كنار حريفان مطرح
پايم كه خوب شد (سال 1348) ورزش راحتتري را انتخاب كردم. يعني پينگپونگ، اما پدرم هميشه مرا به سوي تنيس دعوت ميكرد و سرانجام هم نصايح پدرم را گوش كردم و راكت بزرگتر تنيس را به دست گرفتم و شروع به تمرين كردم كه همين حركت و انتخاب من، باعث خوشحالي پدرم شد. مدتي شايد نزديك به دو سال شبانه روز تنيس تمرين كردم و آنقدر در اين رشته ورزشي رشد كردم كه در سال 1350 قهرمان كشورشدم، آنهم در كنار رقيباني چون منصور بهرامي، خدايي و اكبري (حسين) و مدني و اين قهرماني تا سالهاي سال ادامه داشت.كسب مدال طلاسال 1974 فرا رسيد، سالي كه ايران ميزبان بازيهاي آسيايي(تهران) بود و ورزشكاران كشورمان خود را براي صيد مدالهاي رنگارنگ و قهرمانيهاي بسيار آماده كرده بودند. دراين بازيها،تيم تنيس ايران رهآورد خوبي داشت. اما وقت شكوفايي من مسابقات قهرماني آسيا بود كه بعد از مسابقات آسيايي در تهران برگزار مي شد و دراين مسابقات من و آقاي منصور بهرامي-كه از دوستان نزديك كودكي هم بوديم- موفق شديم با بازيهاي خوب مدال طلاي دوبل را كسب كنيم و براي كشورمان افتخاري بزرگ به ارمغان آوريم. من در بازيهاي انفرادي اين مسابقات موفق به كسب مدال برنز هم شدم. البته در مسابقه تيمي دو نفره يعني دوبل من به اتفاق آقاي علي مدني توانستيم با بازيهاي خوبي كه كرديم،بعد از تيم ژاپن، مدال دومي مسابقات را كسب كنيم. تيم كره جنوبي در اين مسابقه پايين دست ما ايستاد. ضمناً در نتيجه تيمي نيز تيم كشورمان در رده سوم ايستاد كه خودش مقامي خوب براي ايران بود.صيد مدالهاي گوناگونميدانيد كه تيم تنيس ايران در بازيهاي آسيايي تهران (1974) از نظر مقام و مدال جايگاهي والا كسب كرد كه قبل و بعد از آن تاكنون سابقه نداشته است. وقتي قرار شد بازيهاي آسيايي در تهران برگزار شود، سرمايهگذاري وسيعي روي تنيس انجام شد كه از جمله استفاده كامل از دانش و تخصص آقاي تقي اكبري بود و ايشان هم با چند ماه كار كارشناسي تعدادي از تنيس بازان خوب ايران را دور هم جمع كردند و با برگزاري اردوهاي خوب، تنيس بازان به آمادگي خوبي رسيدند و در اين مسابقات چهرههايي شاخص و افتخارآفرين شدند.ناكامي در سوييسآخرين حضور من به عنوان عضو تيم ملي تنيس ايران در مسابقات جام ديويس سال 1978 (1357) سوييس بود كه از اين كشورناكام بازگشتيم. البته تيم ما در اين مسابقات آنچنان كه بايد و شايد آمادگي نداشت و اگر با آمادگي كامل به سوييس ميرفتيم،ميتوانستيم در طبقه بندي جهاني، دست كم شانزدهم شويم اما در مسابقه اي نزديك با تيم كشور ميزبان (سوييس)، 3 بر 2 شكست خورديم. دراين مسابقات تيم ايران از بنده، محرم خدايي، حسين اكبري و منصور بهرامي تشكيل شده بود كه مربيگري تيم را استادمان آقاي تقي اكبري برعهده داشت.نابغه تنيسقهرمانان گذشته و پيشكسوتان بر گردن ما حق بسياري دارند،خصوصاً آنهايي كه به ما رموز ورزش را آموزش مي دهند. يكي از همين قهرمانان گذشته، كه مربي ما هم محسوب مي شود،آقاي تقي اكبري است. ايشان از نوابغ تنيس كشورمان هستند و مدال برنز بازيهاي آسيايي 1966 بانكوك را براي كشورمان به ارمغان آوردهاند. ما قديميها خود را مديون راهنماييها و ارشادهاي ايشان ميدانيم. زيرا آنقدر تنيس را خوب ميفهمند كه اگر فقط يك بار راكت تنيس را در دست كسي ببيند،ميتوانند بگويند او چند مرده حلاج است.زحمات فراوانبعد از پيروزي انقلاب، حدود 8 سال مربي تيم ملي تنيس ايران بودم و با اين تيم در مسابقات بسياري حضور يافتيم. در اين مدت براي تنيس كشورمان زحمات فراواني كشيديم، اما به علت نداشتن بودجه خوب چنان كه بايد و شايد نتايج در خور توجهي نصيب تنيس كشورمان نشد. اكنون هم گاهي به فدراسيون تنيس مي روم و به مسوولان، بازيكنان و ديگران مشاوره ميدهم و با آنها دورادور همكاري دارم كه اميدوارم مسوولان و مربيان زحمتكش اين فدراسيون در كارهايشان، كه خدمت به تنيس و به ويژه رده نونهالان، نوجوانان و جوانان است، موفقيتهاي بزرگي كسب كنند.از تو به يك اشارهالبته نميخواهم از مسوولان و مربيان فدراسيون تنيس خرده بگيرم و خداي ناكرده كارهاي آنان را كوچك بشمارم، ولي اگر اين عزيزان با پيشكسوتان و قهرمانان قديمي و گذشته بيشتر ارتباط داشته باشند و از تجربيات آنها استفاده كنند، بيگمان تنيس ايران و قهرمانان كشورمان بهتر ميتوانند در مسابقات برون مرزي افتخار كسب كنند. بنده و ديگر مربيان ارزنده كشورمان مدارج مربيگري بسياري را ديده ايم و مدرك بينالمللي(ATF) داريم... از آنها به يك اشاره از ما به سر دويدن... حاضريم براي كسب افتخار تنيس كشورمان هر كاري بكنيم.رمز موفقيت ما
رمز موفقيت من و امثال من (ديگران) به دليل گوش سپردن به نصايح و توصيه ها و ارشادهاي بزرگان به ويژه والدينمان است. مثلاً پدر بنده خودش حدود 50 سال است كه دارد تنيس بازي ميكند و در تعليم و تربيت تنيس بازان جوان و اميد كشور موثر بوده و البته من و برادرانم هم الفباي تنيس را از ايشان ياد گرفته ايم و در واقع ما در همه چيز شاگرد و مطيع محض پدرمان بودهايم. خدا چنين استاداني را براي ورزش كشورمان به ويژه خانواده هايشان حفظ كند.پيشنهادبه فدراسيون تنيس پيشنهاد ميكنم اگر آقايان مسوول موافق باشند و برنامه ريزي مدوني نيز داشته باشند، ما قهرمانان گذشته حاضريم در كلاسهايي كه از طرف فدراسيون در شهرستانها برگزار ميشود، حضور يابيم و دانستههاي خود را درباره تنيس به شهرستانيها و نوجوانان و جوانان مستعد كشورمان آموزش دهيم تا ورزش تنيس در تمامي كشور همهگير شود و انشاءالله قهرمانان آينده كشورمان از دل شهرستانهاي كشور در پهنه آسيا و جهان ظهور يابند.افتخارات درفشي جوانسال 1974: (تهران): نايب قهرمان بازيهاي آسيايي در رشته دوبل (دو نفره)سال 1974: (تهران): نفر سوم بازيهاي آسيايي در رشته انفرادي به اتفاق علي مدنيسال 1974: (تهران): مقام سوم تيمي در بازيهاي آسيايي سال 1975: (تهران): قهرمان دوبل و دارنده مدال طلا در مسابقات قهرماني تهران همراه با منصور بهراميسال 1975: (تهران): مقام سوم مسابقات قهرماني آسيا در رشته انفراديسال 1976: (هنگكنگ): عضو تيم ملي ايران در مسابقات قهرماني آسيا در تايلندسال 1978 (سويس): عضو تيم اعزامي ايران به مسابقات جام ديويسسالهاي 50 تا 1360: حدود 8 سال مربيگري تيم ملي ايران.منبع:نشريه اطلاعات هفتگي، ش3405/ن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 494]