محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830765352
در بزرگداشت مردانی از تبار علم و اعتدال
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بررسی روزنامه های ایران/ شنبه 19 اردیبهشت 1394 در بزرگداشت مردانی از تبار علم و اعتدال تهران-ایرنا-بزرگداشت «سیدمحمود دعایی» مدیرمسوول موسسه اطلاعات و درگذشت «صادق آیینه وند» رییس پژوهشگاه علوم انسانی، 2 موضوع مورد توجه روزنامه های امروز ایران بودند؛ شخصیت هایی که به اعتدال و علم شهره داشتند.
این گزارش نگاهی به سرخط اصلی خبرها و همچنین نوشته های سرمقاله نویسان و نویسندگان روزنامه های امروز شنبه 19 اردیبهشت 1394 خورشیدی انداخته و مهم ترین موضوع های مورد توجه این روزنامه ها را بررسی کرده است.
*** بزرگداشت مردانی از تبار علم و اعتدال
روزنامه ی «ایران» در گزارشی با عنوان «تجلیل از مرد اخلاق و اعتدال» با اشاره به بزرگداشت محمود دعایی نوشت: تنوع گرایش های حاضران، خود نشانه ای گویا از گستره و عمق اعتبار دعایی در جغرافیای سیاسی و فرهنگی کشور بود. حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی در کنار مبارزات انقلابی و فعالیت های سیاسی، از سال 1359 به دستور امام(ره) مسئولیت اداره مؤسسه مطبوعاتی «اطلاعات» را عهده دار شد و عملکرد اخلاق گرایانه، حرفه ای و به دور از افراط و تفریط او تا زمان حاضر نیز تداوم یافته است.
روزنامه ی «تجارت» هم در یادداشتی در مورد دعایی نوشت: هر رسانه، عجیب رنگ و بوی گردانندگان خود را دارد. اگر اطاعات، عبوس و عصبانی و عیب جو و پرده در وپرادعا و جنجال پیشه و دروغگو نیست برخاسته از منش مدیرش است. طبع ملایم و آرام دعایی است که جمعی معتدل و آرام را گرد خود فراهم ساخته و از آن جمع، روزنامه ای که روی اعصاب مخاطب راه نمی رود، پدید آمده است.
به نوشته ی تجارت مشی سیاسی دعایی بر کسی پوشیده نیست اما آن را دستمایه تعصب جاهلی نساخته و به دسته بندی های حیدری-نعمتی تن نمی دهد. اعتقاد سیاسی را تا حد رگ گردن و تخریب برادران دینی و انقابی خود فرو نمی کاهد. معمولا افراطیون چنین افرادی را خاکشیرمزاج و صلح کل و بی بو و خاصیت می نامند که بعضا ذم شبیه مدح هم است اما انصافا کدام راه به آموزه های دین و صاح و فاح نزدیکتر است و انسجام ملی را تقویت می کند؟
روزنامه ی «جهان صنعت» هم در خصوص دعایی نوشت: او ثابت کرد که در سخت ترین و سهل ترین شرایط نیز می توان از افراط و تفریط دوری گزید و با پیش گرفتن و پیمودن مسیر اعتدال به مردم خدمت کرد. ایشان چه در دوران مبارزه و چه در عرصه های سیاسی و فرهنگی طی دهه های سپری شده از نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره در کنار و معتمد امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) بوده و از افتادن در دامن تندروی ها پرهیز کرده است. صداقت، وارستگی و سادگی از خصال دایمی و پسندیده ایشان است که می تواند الگویی مناسب برای اهالی و اصحاب قلم و رسانه باشد.
گروهی دیگر از روزنامه ها نیز در یادداشت ها و گزارش های خود به درگذشت صادق آیینه وند و بیان ویژگی های شخصیتی و علمی وی پرداختند.
به نوشته ی ایران، در مجامع و جلسات مختلف وقتی نگاهی به سوی دکتر آیینه وند متوجه می شد او را غرق در دریایی از تفکر و اندیشه می یافت. سخن او هیچ گاه به حاشیه راه نداشت و همواره مرتبط با موضوع سخن می گفت؛ آرام و متین. تسلط او بر زوایای مختلف حوزه فرهنگ و تمدن اسلام سبب می شد بخوبی برای برون رفت از چالش ها، ارائه راهکار نماید. مرحوم دکتر آیینه وند که روزگاری رایزن فرهنگی ایران در سوریه بود در یک سال گذشته عضو شورای راهبردی فرهنگی اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی و کمیسیون وابسته به آن بود و همواره در جلسات حضوری مؤثر داشت و تجربیات گرانسنگ خویش را در اختیار این دانشگاه می گذاشت. در بسیاری از تصمیمات و طرح های فرهنگی این شورا با جدیت و علاقه مندی حضور داشت و از دیدگاه های ارزنده خود ما را بهره مند می کرد. مرحوم دکتر آیینه وند نیاز جامعه جوان را می شناخت و از نارسایی ها و پسرفت هایی که امروز با آن مواجه هستیم با آگاهی و شناخت درست سخن می گفت و راه چاره ارائه می داد. خلق ده ها اثر از جمله قریب به 100 مقاله و نگارش و ترجمه بیش از 30 اثر ارزنده همراه با راهنمایی مشفقانه دانشجویان در نگارش پایان نامه های متعدد، در حوزه های تاریخ اسلام و زبان و ادبیات عربی و فرهنگ این مرز وبوم، همراه با بردباری و اخلاق، ویژگی ممتاز این چهره ماندگار قلمداد می گردد که همواره در خاطر دانشجویان و دانشگاهیان و علاقه مندان او خواهد ماند.
ایران در خصوص این چهره ی تاریخی افزود: بوستان فرهنگ و معرفت بویژه دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، یکی از چهره های ماندگار خود و شخصیتی بلند و ماندگار در حوزه تاریخ و تمدن اسلامی را از دست داد. بدون تردید مرحوم دکتر آیینه وند مصداق این حدیث نبوی است که وقتی عالِمی از دنیا می رود در اسلام حفره و رخنه ای وارد می شود که هیچ چیز نمی تواند جای آن را پر کند.
«صاف و صادق، همچون آیینه» نیز عنوان مطلب روزنامه ی «شرق» بود.نگارنده ی این یادداشت می نویسد: صادق آئینه وند، جان پناهی از این دست بود. هر لحظه که با او بودی، ثمره عمری خودسازی اخلاقی و کنکاش علمی را در آیینه وجودش می دیدی. نخستین بار که او را دیدم، سال ١٣٦٥ بود. ... هنگام صرف ناهار، همانند گذشته، با لحنی پُرشور از دستاوردهای نواندیشان عرب زبان و به ویژه عابدالجابری، سخن می گفت.
نویسنده ی شرق آخرین دیدارش با آیینه وند را نیز اینگونه به تصویر کشید: بیماری و ضعف، اما بر قامتش سایه افکنده بود و دل نگرانی نسبت به وضعیت سلامتش به جانم افتاد. بعدا که شنیدم کار به بستری شدن در بیمارستان کشیده است، خواستم به عیادتش بروم که تنظیم زمان مناسب برای دیدار ممکن نشد. حالا که به عبارت کوتاه «دکتر صادق آئینه وند، درگذشت» می نگرم، به کوتاهی ام در بهره گیری از معارفش افسوس می خورم و به اندک سرمایه هایی که هنوز در وادی علوم انسانی برای مان باقی مانده اند. یادش گرامی باد.
گزارش مراسم بزرگداشت صادق آیینه وند در روزنامه ی «مردم سالاری» نیز بازتاب داشت.
***شگفتی سازی انتخابات بریتانیا
نتایج دور از انتظار انتخابات پارلمانی بریتانیا که روز پنجشنبه برگزار شد، در روزنامه های امروز تحلیل شد. محافظه کاران در این انتخابات توانستند اکثریت مطلق مجلس عوام را کسب کنند. همچنین حزب ملی گرای اسکاتلند که گفته می شود مایل به جدایی اسکاتلند از بریتانیا است هم توانست کرسی های بیشتری از حد انتظار به دست آورد.
روزنامه ی «اعتماد» در گزارشی با عنوان «شوک در انتخابات بریتانیا» نوشت: این انتخابات در مجموع دو پیروز و دو بازنده بزرگ داشت. نخستین پیروز این انتخابات را می توان دیوید کامرون، رهبر حزب محافظه کار دانست. او که آرزو داشت به تنهایی و فارغ البال در ساختمان شماره ١٠ خیابان داونینگ حضور یابد، اکنون این فرصت را برای پنج سال دیگر کسب کرده تا بتواند بدون هیچ گونه شریکی کابینه خود را انتخاب کند.
به نوشته ی اعتماد دومین پیروز بزرگ این انتخابات راباید نیکولا استرجین، رهبر حزب ملی اسکاتلند دانست. حزب او در ماه های پایانی سال ٢٠١٤ در رفراندوم استقلال اسکاتلند شکست خورده بود، اما نشان داد که از حمایت بخش اعظمی از مردم اسکاتلند برخوردار است. این حزب در این انتخابات به پیروزی تاریخی دست یافته است چرا که توانسته از مجموع ٥٩ کرسی که در اسکاتلند برای آن رقابت داشت، ٥٦ کرسی را کسب کند و این پیروزی در تاریخ بریتانیا بی سابقه بوده و برای اسکاتلندی ها که به دنبال هویت ملی هستند، بسیار پرمعنا و ارزشمند به شمار می رود.
در ادامه ی این گزارش آمده است: بزرگ ترین و نخستین بازنده بزرگ این انتخابات اد میلیبند رهبر حزب کارگر بود. او که تصور می کرد در روز ٨ مه و پس از روشن شدن نتیجه انتخابات پیروزی بزرگی کسب می کند، نسبت به هر لابی برای تشکیل دولت ائتلافی با غرور می نگریست. اما میلیبند که به «اد سرخ» معروف شده، اکنون در بدترین شرایط ممکن قرار دارد و بسیاری از کرسی های حزب کارگر را نیز از دست داده است. دومین بازنده بزرگ این انتخابات نیک کلگ، رهبر حزب لیبرال دموکرات بود. حزب او که توانسته بود در انتخابات سال ٢٠١٠ با کسب ٥٥کرسی نقشی تعیین کننده را در دولت ائتلافی ایفا کند، در این دور از انتخابات ٤٧ کرسی خود را از دست داده تا دیگر هیچ نقشی در دولت آینده بریتانیا نداشته باشد.
روزنامه ی «اطلاعات» هم در یادداشتی در این مورد نوشت: انتخابات پنجشنبه گذشته در بریتانیا نشان داد که مردم این کشور از وضعیت سیاسی کنونی در بریتانیا خوشنود نیستند. بی علاقگی به شرکت در انتخابات، باور نکردن وعده های انتخاباتی، ناخشنودی از ائتلاف، نگرانی نسبت به وضعیت اقتصادی، دلزدگی نسبت به سیاستمداران سنت گرا و قدیمی و رو کردن به جوانان باعث بروز این درک جدی شده است که بریتانیا به یک تغییر اساسی نیازمند است، تغییری که شاید بتواند انتخابات آینده بریتانیا را پر شورتر سازد. این انتخابات نشان داد که می توان به نظرخواهی های قبل از انتخابات هم بی اعتماد بود. چرا که آنچه در این انتخابات رخ داد به کلی با نتیجه نظرخواهی های چند ماهه اخیر متفاوت بود.
روزنامه ی «تعادل» هم در یادداشتی به درس های حاصل از نتایج این انتخابات پرداخت و نوشت: پیروزی بدون چون و چرای حزب محافظه کار بر حزب مدعی حمایت از عدالت اجتماعی و تهیدستان نشان می دهد شهروندان بیش از آن که به حرف و شعار توجه کنند به کارنامه افراد و احزاب توجه می کنند. کارنامه حزب محافظه کار در 3دهه گذشته نشان می دهد که اقتصاد و کسب وکار بریتانیا و شهروندان این سرزمین روندی در مسیر بهبود و رشد بوده و وضع مردم در مجموع بهتر و اقتصاد انگلستان نیز قدرتمندتر شده است. شهروندان انگلیسی همانند همه شهروندان سرزمین هایی که به لحاظ اقتصادی در موقعیت بااتری قرار دارند به مرور اقتصاد را بر سیاست ترجیح می دهند و این یک درس بزرگ برای سیاست ورزان و احزاب است.
تعادل در ادامه نوشت: درس بزرگ دیگری که انتخابات بریتانیا داشت-که شاید هنوز دیده نشده- استعفای 3رهبر احزاب شکست خورده در انتخابات و در رأس آنها رهبر حزب کارگر بود. این یک درس بزرگ برای کسانی است که برای یک دوره رییس و لیدرو بزرگ یک نهاد و تشکیلات شده اند اما نتوانسته اند گروه خود را در نقطه سرنوشت ساز پیروز کنند. استعفا از رهبری حزب معنایش این است که باید جای خود را به افراد کارآمدتر، مسوولیت پذیرتر، خوش فکرتر و با انگیزه تر داد.
***مصوبه ی سنا برای نظارت بر توافق هسته یی
سرانجام کنگره ی آمریکا طرح تعدیل شده ی نظارت بر توافق هسته یی را تصویب کرد. از طرف دیگر مجلس شورای اسلامی ایران هم قصد دارد با طرح دوفوریتی، بر توافق هسته یی کشورمان با 1+5 نظارت کند. یادداشت های زیادی در روزنامه های امروز در این باره منتشر شد.
روزنامه ی «آرمان» در یادداشتی نوشت: این طرح حکایت از آن دارد که دولت آمریکا حداقل 10روز بعد از امضای توافق با ایران باید قرارداد را در اختیار مجلس سنا قرار دهد. مجلس سنا درآمریکا وظیفه پرداختن به سیاست خارجی را دارد و به همین دلیل طرح اولیه درکمیسیون روابط خارجی این مجلس تهیه شده است. مطابق همین روند، قرارداد هسته ای میان ایران و آمریکا باید بین یک هفته تا 10روز دراختیار کنگره قرار گیرد و کنگره نظرات خود را اگر در قرارداد یافت، آنگاه توافق هسته ای را تائید خواهد کرد. درغیر این صورت دولت را مجاب خواهد کرد که نظرات مدنظر سنا درقرارداد بگنجاند.
در ادامه آمده است: این طرح از کمیسیون روابط به صحن سنا آورده شده و سنا به اتفاق آرا آن را به تصویب رسانده و برای مجلس نمایندگان ارسال کرده است که مجلس نمایندگان نیز قصد دارد این قانون را بررسی کند. وضعیت مجلس نمایندگان چندان روشن نیست چراکه اعلام شده 105نفر ازحزب دموکرات با این لایحه مخالف هستند اما اگراین طرح درمجلس نمایندگان و درمجموعه کنگره به تصویب برسد با خواست غیرمستقیم اوباما صورت گرفته است. باید درنظر داشت که اوباما دراین کار مقداری نرمش نشان داد تا مانع خشم تندروهای آمریکایی شود بنابراین با مطرح کردن این مورد به میزانی حرارت تندروهای کنگره فرو خواهد نشست و به آن مرحله نخواهد رسید که آقای اوباما ازحق وتو خود استفاده کند.
روزنامه ی «جوان» هم در گزارشی با عنوان « سنای امریکا راه لغو توافق هسته ای را باز گذاشت» نوشت: سنای امریکا با رأی مثبت 1- 98، لایحه تعدیل شده «مرور توافق هسته ای با ایران» را تأیید کرد؛ لایحه ای که به کنگره امریکا اختیار می دهد توافق احتمالی ایران با 1+5 را رد کند. با این حال، این لایحه مستلزم تصویب توافق هسته ای با ایران در کنگره امریکا و تبدیل آن به «پیمان نامه» نیست؛ موضوعی که دست رئیس جمهور بعدی برای لغو توافق هسته ای با ایران را باز می گذارد.
روزنامه ی «آفتاب یزد» در سرمقاله ی خود در این مورد نوشت: ورود مجلس دوکشور ، به این بحث برای این است که طرفین در یک وزن کشی سعی کنند تا تیم های مذاکره کننده خودشان را در وضعیتی قرار دهند تا امتیاز بیشتری از طرف مقابل بگیرند. در دنیای سیاست، مجلس نماد ملت تلقی می شود وقتی نمایندگان دو مجلس وارد عمل می شوند می خواهند بگویند که شما با مردم طرف هستید. بنابراین به نظر من برخلاف آنچه تصور می شود هر دودولت به نوعی ، مجلس را پشت سر خود آورده اند تا تیم های مذاکره کننده شان را تقویت کنند.
به نوشته ی آفتاب یزد نکته بعدی این است که در ایران، اینگونه تصمیم گیری هاکه در سطح استراتژیک است ، در نهادهایی فراتر از مجلس و دولت تعیین می شود. به همین دلیل اگرچه مجلس و دولت در یک سطوحی در تقابل باهم هستند ولی در بحث استراتژیکی به این شکل ، که از قبل ،تصمیم ها گرفته شده است ، این دو (مجلس و دولت ) به عنوان مجریان تصمیم ، کار می کنند. بنابراین، مطمئنا این مجریان با هماهنگی نهاد بالاتر یکسری تعاملاتی را بایکدیگر انجام داده اند . در ایالات متحده هم چینش قوا به شکلی است که از منطق خاص استراتژیک برخوردار است. مجلس و دولت با یکدیگر تعاملاتی دارندو به دلیل ساختار حزبی در آمریکا ، احزاب هم در بده بستان هایی تلاش می کنند تا این توازن را برقرار کنند.
روزنامه ی «خراسان» هم از لزوم مقابله به مثل مجلس ایران در تصویب قانونی مبنی بر ضرورت ارایه و تصویب توافق احتمالی گفت و نوشت: اگر می خواهیم در مذاکرات به اهداف خود برسیم نباید ذره ای تردید کنیم که دربرابر هر تندی یا موضع سخت آن ها، باید اقدامی متقابل انجام دهیم. اگر آن ها تهدید نظامی می کنند ما هم باید تهدید نظامی کنیم اگر تحقیر آمیز سخن می گویند ما هم باید ضعف شان را به رخ بکشیم و... چرا که بر اساس یکی از منطق های حاکم بر چانه زنی، در امتیاز دادن ها و امتیاز گرفتن ها، پافشاری طرف های مذاکره بر سر مواضع شان کاملا بر می گردد به تصویری که از طرف مقابل دارند چه این تصویر مطابق با حقیقت باشد چه نباشد.
***حاشیه های حادثه ی مهاباد
مرگ پرابهام کارمند هتلی در مهاباد در هفته ی گذشته و سکوت مراجع قضایی در مورد آن جوسازی رسانه های خارجی و بازار گمانه زنی های شخصی در مورد علت حادثه را چنان داغ کرد که به اعتراضات مردمی و آتش زدن بخشی از هتل انجامید. این خبر و حاشیه های آن در روزنامه های امروز برجسته بود.
روزنامه ی «قانون» در گزارشی نوشت: فریناز خسروانی کارمند هتل تارا در مهاباد از پنجره اتاق طبقه چهارم هتل سقوط می کند و جان می سپارد. خبری از اطلاع رسانی مقامات قضایی و انتظامی نیست. روایت های مختلف از حادثه منتشر می شود. امکان تایید و تکذیب اخبار وجود ندارد. مردم شهر در شوک فرو رفته اند و توضیح می خواهند و سکوت رسانه های داخلی و جولان رسانه های بیگانه کار خود را می کند. اعتراضات اولیه مردم نتیجه نداده و همچنان مرگ مشکوک فریناز خسروانی در هاله ای از ابهام قرار دارد.
در ادامه آمده است: مرگ بر اثر یک حادثه یا خودکشی برای دفاع از ناموس تایید و تکذیب نمی شود و افکار عمومی به شنیده ها و حرف های درگوشی اعتماد می کند. مدیران هتل یا سایر مسئولان شهر توضیح منطقی همراه با ارائه اسناد و مدارک بیان نمی کنند. جو شهر متشنج می شود. در آن شرایط قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ افکار عمومی دادگاه را درخیابان برگزار و حکم صادر می کند و برای مجازات خاطیان هتل را به آتش می کشند، اگر قرار باشد مردم خود متهمان را مجازات کنند که دیگر سنگ روی سنگ در کشور بند نخواهد شد و جز هرج و مرج و گسترش بی عدالتی نتیجه ای در بر نخواهد داشت.
این گزارش در ادامه با طرح سه سناریو در مورد مرگ این کارمند هتل سکوت مراجع قضایی در مورد آن را غیرقابل توجیه دانست.
روزنامه ی قانون در یادداشت دیگری نوشت: طی روزهای گذشته از مرگ مشکوک کارمند هتل و حاشیه های بعد از آن، آنچه بسیار قابل تامل بود، سکوت رسانه های داخلی و بهره بری رسانه های بیگانه از این سکوت بود. چنانچه در عین بی تفاوتی رسانه های داخلی به آنچه در مهاباد گذشت، این رسانه های غربی بودند که با در دست گرفتن خط خبری این ماجرا، به دنبال ماهیگیری از آب گل آلود بودند و اطلاعات خبری غلط فراوان به مخاطبان ایرانی دادند. این مهم سبب شد تا آنچه واقعیت ماجرا بود، دیده نشود و از دیگر سو، اخباری که به تهییج افکار عمومی و فریب آنان کمک می کند، از سوی رسانه های بیگانه انتشار یابد. شبکه های اجتماعی داخل کشور نیز به دلیل آنکه منبع خبری داخلی موثقی درباره اتفاق مهاباد وجود نداشت، تنها شایعه های این ماجرا را گسترش داد تا به اعتراض مردمی منتج شود.
این روزنامه در یادداشت دیگری به قلم «سیدعلی کاظمی» قاضی دادگستری نسبت به آنچه «عوام گرایی جنایی» خواند هشدار داد و نوشت: در متون فقهی و حقوق عرفی اصلی وجود دارد که گاهی مطرح کردن و طرح یک جرم باعث اشاعه فحشا و شکستن قبح آن جرم در جامعه می شود. بنابراین اولا در چنین مواردی قضات از اینکه این موضوع در سطح جامعه باز شود ممانعت می کنند. ثانیا مواقعی مانند این موضوع که احساسات مردمی جریحه دار می شود این احساسات ممکن است مقامات قضایی را تحت فشار قرار دهد و آنها را از تصمیم گیری عادلانه دور کندکه به این بحث عوام گرایی جنایی گفته می شود. زیرا در صورتی که مسائل جنایی تحت عوام گرایی قرار گیرد باید جوعمومی ومردم آرامش داشته باشند تا قاضی رسیدگی کننده به پرونده بتواند به دور از تشنج و فشار افکار عمومی، تصمیمی عادلانه اتخاذ کند. شاید مطرح نشدن این موضوع در شهرستان مهاباد به همین دلیل بوده است.
کاظمی در ادامه نوشت: نکته دیگری که وجود دارد این است که اصحاب پرونده این حق را دارند که از تصمیمات و اقدامات دادگاه مطلع باشند اما لازم نیست اطلاع رسانی عمومی صورت گیرد، زیرا در این موارد حقوق بزه دیده هم مطرح است. مطرح کردن چنین موضوعاتی باعث مخدوش شدن وجهه بزه دیده گان و خانواده آنها خواهد شد. پس باید تصریح کرد در این گونه موارد باید بسیار هوشمندانه و به نحوی عمل شود که عواطف مردم تحریک نشود و در صورت تحریک جو عمومی نیز باید سعی شود با اطلاع رسانی درست جو را آرام تا پرونده به صورت عادلانه بررسی شود.
روزنامه ی «ابتکار» هم در گزارشی در درباره ی اینکه چه کسانی به این آتش دامن می زنند نوشت: شاید برای همه ما این امر تکراری شده است که در این دست وقایع در مناطق مختلف ایران همواره برخی رسانه های خارجی دامن زننده ی احساسات و شایعات هستند. اما در مورد مشخص اتفاقات شهـــر مهاباد اما یک نکته عجیب وجود دارد. بنا به تحقیقاتی که یکی از فعالان رسانه ای و کارشناسان آی تی به نام امیر رشدی در صفحه اجتماعی شخصی اش منتشر کرده است این بار دست عربستان سعودی در دامن زدن به این شایعات بیش از دیگر رسانه های خارجی در جریان است.
به نوشته ی ابتکار وی در توضیحی در این باره می نویسد: « عربستان با 32درصد کل ماجرا رو درگیر بوده و بعد از آن ایران با 19درصد. سوریه با 7درصد ، آلمان 6درصد، عراق 3درصد و نروژ با 5درصد جزو بیشترین کشورهایی هستند که در این مورد با هشتگ «مهاباد» توییت کردند. اگر به قسمت موست اینفلونس نگاه کنید می بینید که تقریبا 99درصد افرادی که بیشترین درگیری رو در این مورد داشتند عرب هایی هستند که ادعاهای خیالی در مورد جدایی اهواز و تشکیل کشور «الاحواز» در سر دارند.از تعداد کل 972 توییتی که توسط 640 کاربر با این هشتگ شده، فقط 31درصد توییت اورجینال بوده و 68درصد ریتوییت بوده.در کنار هشتگ اصلی که مهاباد بود، هشتگ «کردستان_تلتحق_بالاحواز_وتنتفض» بیشترین استفاده رو داشته که معنی فارسی اش می شود «کردستان به پاخواسته و به الاحواز پیوسته»"به نظر می رسد برخی از کسانی که چشم دیدن آرامش مناطق کردنشین ایران و در کل ایران را ندارند تمام تلاش خود را کرده اند که به این آتش دامن بزنند. امید است که مردم این منطقه آراش خود را حفظ کنند و در کنارش مسئولان امر نیز سریعا به این پرونده رسیدگی کنند تا التیامی بر احساسات مردم باشد.
این روزنامه در یادداشت دیگری به تاثیر این حادثه بر صنعت گردشگری مهاباد پرداخت و نوشت: به واقع باید گفت که تصویر یک هتل آتش گرفته می تواند بدترین ضربه را به صنعت گردشگری یک شهر بزند. از این رو باید نگران آینده گردشگری شهر مهاباد باشیم. برای همین به نظر می رسد مسئولان امر باید هر چه سریع تر در این مورد تدبیری بیاندیشند و با همکاری مردم خود شهر این تصویر ناگوار را اصلاح کنند.
*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم** 9275**2054
19/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]
-
سیاسی
پربازدیدترینها