واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: درنگی بر تفاوت ادارات بیمه و بانک ها؛ احترام یا شبه احترام؟ روزنامه شهرآرا در شماره 1690 روز چهارشنبه خود یادداشتی با عنوان "درنگی بر تفاوت ادارات بیمه و بانک ها؛ احترام یا شبه احترام؟ " به قلم "علیمحمد مودب " به چاپ رسانده است.
احترام مهم ترین نیاز آدمیزاد است و بسیارند آدم هایی که به دلیل حفظ احترامشان از جان گذشته اند، مسئله احترام مردم یک مسئله کلیدی در رشد جامعه است.
البته شبه احترام با احترام فرق می کند، حرمت واقعی، توجه واقعی به هویت و حقوق آدم است؛ ولی شبه احترام گول زدن است، چرا برای خدمات رسانی خوب فیسبوک برای ارتباطات مجازی این همه هزینه می شود، اما بچه های غزه اجازه ندارند به بیمارستان های مصر بروند؟ چرا حدود نیم میلیون از بچه های عراقی به دلیل مشکلات دارویی می میرند و از آن طرف فیلم سازهای همین منطقه، جایزه های کلان از غرب می گیرند؟ وقتی شما به بانک می روید تا یک حساب باز کنید همه چیز حساب شده است، فضای مناسب و صندلی های دلنشین و زیبا، دستگاه نوبت دهی دقیق و کارمندانی با پوشش خیلی زیبا که همه در خدمت شما هستند تا پولتان را به بانک بسپارید، آیا در بانک شما محترم هستید؟ جواب ساده است؟ نه! ساختاری طراحی شده است تا شما به آسانی و در حال احساس احترام سرمایه هایتان را در اختیار بانک قرار بدهید تا بانک با آن ها کار کند و باتوجه به تورم و این بازی ها هر سال به مقدار بسیار زیادی از ارزش پول شما کاسته می شود، پس در اینجا با اینکه ظواهر خیلی رعایت شده است؛ ولی حقوق شما محترم نیست و فقط زمینه برای غفلت خوشایند شما فراهم شده است.
دلیل عقب ماندگی ها و گرفتاری های اقتصادی مردم ما بخش عمده اش همین نوع نظام بانکداری است، نظام بانکداری ای که براساس حرمت سرمایه شکل گرفته است و نه حرمت انسان، در این سال ها، تا دلتان بخواهد بانک تاسیس شده است و تقریبا هر نامی که شما فکر کنید یک بانک به ازای آن وجود دارد! و همه هم با نهایت توان مشغول تبلیغات و جذب شما یا به قول خودشان خدمات رسانی هستند؛ اما گردش فاسد سرمایه در بخش های غیرمولد را مهم ترین کار ویژه خودشان تعریف کرده اند، از اولین تبلیغات های تلویزیونی برای بانک ها، تبلیغی بود که با مونتاژ موازی آب خوردن بچه و انجام شدن کار بانکی پدر به طور هم زمان ساخته شده بود، اما به راستی چه چیزی به آسانی آب خوردن خورده می شود، راستی چرا وقتی در ادارات خدماتی تشنه می شوید باید کلی دنبال آب سردکن بگردید و اغلب هم آب نیست، چرا صندلی های ادارات خدماتی این قدر شیک و پیک نیستند و کارمندشان این قدر گشاده رو و خوش برخورد؟ همیشه در جاهایی که می خواهید چیزی از حقوقتان را بگیرید با دشواری مواجه هستید یا حتی کاری می کنند که منصرف شوید، چرا وقتی برای پیگیری حقی می رویم اغلب درنهایت بی خیال می شویم.
نمایندگی های پرداخت خسارت بیمه، پر از آدم های خسته و عصبی است، آدم هایی که فریاد می کشند و عصبانی اند از اینکه نکته ای خاص برای آن ها خوب توضیح داده نشده است و بر همین اساس حق بیمه را داده اند ولی خسارت را نمی توانند بگیرند. آدم هایی که احساس می کنند محترم نیستند و حرمتشان و حقوقشان زیر پا گذاشته شده است.
محمدرضا وحیدزاده از دوستان خوب اهل قلم دریافت ظریفی از تفاوت بیمه و لاتاری دارد که خیلی جالب توجه است، ایشان می گوید اگر لاتاری با سوءاستفاده از رجا و امید یا به تعبیری طمع انسان ها، چرخ خودش را می چرخاند، بیمه برعکس از خوف و ترس مردم استفاده می کند، فکرکردن درباره پدیده های وارداتی از غرب به صورت کاربردی بسیار مهم است، فکر بومی و اصیل و خلاق می تواند گره از کار ها بگشاید؛ اما یک مسئله کلیدی در بازبینی و طراحی دوباره ساختارها حرمت و احترام است، احترام آدمیزاد به عنوان بنده خدا باید مسئله اساسی در طراحی ساختارها و قواعد و نظامات باشد و البته که تا خدا و حکم خدا محترم نباشد نمی توان انتظار حرمت برای بنده خدا داشت.ک/1
7496
16/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]