تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):برترین ایمان آن است که معتقد باشی هر کجا هستی خداوند با توست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805721495




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-فرصت سازی برای خون ریزی بیشتر!


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح یکشنبه فرصت سازی برای خون ریزی بیشتر! روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «عربستان درگیر بحران بقا»،«پیچیدگی مدیریت موضوعات پس از رفع تحریم»،«فرصت سازی برای خون ریزی بیشتر!»،«مفهوم تاریخی مواضع اخیر ریاست محترم جمهور»،«ضرورت جذب پول در بازار سرمایه»،«سال سقوط»،«معیارهای حذف یارانه را اعلام کنید»،«شورش در دستگاه آل‌سعود»،«آنهایی که فقط مخالفند»،«زمینه و زمانه تندروها»،«با عربستان چه «باید» کرد؟»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

جام جم:اصول اخلاقی حضور در فضای مجازی «اصول اخلاقی حضور در فضای مجازی»عنوان یادداشت روز روزنامه جام جم به قلم دکتر امیر دبیری مهر است که در آن می خوانید؛رعایت اخلاق در زندگی و ارتباطات اجتماعی ضرورت انسانی زیستن است. اخلاق اجتماعی موجب قابل تحمل شدن تزاحمات و اصطکاک های اجتناب ناپذیر زندگی مدرن می شود؛ وگرنه انباشت برخوردها و اختلاف ها، زندگی در فضای جدید را غیرقابل تحمل می کند. این اخلاق منحصر به فضای واقعی و زندگی اول نیست بلکه در زندگی دوم و فضای مجازی نیز مورد نیاز است و نمی توان از آن غفلت کرد. این روزها که بنا به نوعی تاخر و عقب ماندگی اخلاقی در فضای مجازی شاهد بسیاری از ناهنجاری ها و حتی بزهکاری ها هستیم، ضروری است کمی درباره اخلاق درفضای مجازی بیندیشیم. در این نوشتار برخی از این آموزه های اخلاقی را مرور می کنیم. 1ـ ضرورتی ندارد در همه گروه های شبکه های تلفن همراه عضو باشید و خود را موظف به دیدن و مطالب پست ها بدانید. فقط در گروه هایی عضو باشید که تبادل اطلاعات در آن با زندگی و حرفه شما مرتبط باشد. در غیر این صورت وقت وزمان شما به شدت تلف می شود و نوعی اعتیاد در خواندن مطالب بیهوده این شبکه ها پیدا می کنید. 2 ـ فضای مجازی برای بحث های جدی مناسب نیست، از این رو هیچ گاه درباره مسائل مهم اعتقادی، سیاسی و فکری چت نکنید. این دیالوگ و گفت وگو ها نیازمند گفت وگوی رو در رو و حضوری است. 3 ـ هر چیزی را که می خوانید و می پسندید فورا به اشتراک نگذارید و درباره صحت و منبع آن تحقیق کنید. مطالعات انجام شده نشان می دهد بسیاری از مطلب منتشر شده در این شبکه ها از اساس غیرواقعی یا ترکیبی از راست و دروغ است. درباره صحت و سقم این مطالب نیز مشاجره نکنید. 4 ـ فکاهی و طنز و شوخی و جوک در فضای مجازی موجب انبساط خاطر و تمدد اعصاب می شود اما در این فضا فقط دنبال این دست مطالب نباشید. در ضمن به هر قیمتی نباید خندید برخی از این مطالب توهین مستقیم و بی شرمانه به اعتقادات و ارزش های انسانی و دینی و قومی است. از گروه هایی که این حد و مرزها را رعایت نمی کنند خارج شوید. 5 ـ وقتی گروهی را ایجاد می کنید از ابتدا هدف و کارکرد ایجاد گروه را مشخص کنید. گروه هایی که از هر دری سخنی می گویند غالبا به بی راهه کشیده می شوند. اگر گروه ها کارکرد خاصی داشته باشند مفید خواهند بود مثلا تصور کنید گروهی ایجاد شود که خانواده ها در آن در خصوص مقاصد گردشگری در تعطیلات آخر هفته به تبادل اطلاعات بپردازند. این گروه حتما مفید و پایدار خواهد ماند. 6 ـ در شبکه های اجتماعی و موبایلی به افرادی که نمی شناسید اعتماد نکنید و آنها را به دوستی نپذیرید و در گروه ها عضو نکنید. به مشخصات و عکس های پروفایل ها اعتماد نکنید. بهتر است در گروه ها همه تقریبا هویت هم را بشناسند. 7 ـ وقت معین و محدودی را برای حضور در این شبکه ها اختصاص دهید. از وقت های مرده و موازی برای این کار استفاده کنید مانند صف نانوایی، نوبت سلمانی، داخل تاکسی و اتوبوس و مترو و مطب پزشکان و... حتی المقدور در فضایی که دیگران می توانند با شما حضوری صحبت کنند موبایل خود را به کناری نهید مانند محیط خانواده... این کار به تمرین و ممارست نیاز دارد. 8 ـ دلیلی ندارد در باره همه مطالب این شبکه ها اظهار نظر و قضاوت کنید. گاهی فقط تماشاچی باشید و آنها را جدی نگیرید و سعی در ارشاد یا توبیخ منتشر کننده نداشته نباشید. 9 ـ بطور نسبی ظرفیت و فضای فکری و تربیتی و اجتماعی مخاطب را در انتشار مطالب در نظر بگیرید. شاید انتشار یک جوک برای شما عادی باشد اما برای برخی اعضای گروه کاملا توهین تلقی شود. 10 ـ در انتشار مطالب سعی کنید بین شخصیت واقعی شما و محتوای مطالب ارتباط باشد و نباید دیگران بواسطه مطالب منتشر شده از جانب شما درباره شما قضاوت غلط و اشتباه کنند. در نظر بگیرید مجموعه مطالبی که در فضای مجازی منتشر می کنید قطعات پازلی هستند که تصویر شما را در ذهن دیگران می سازد. کیهان:عربستان درگیر بحران بقا «عربستان درگیر بحران بقا»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم سعدالله زارعی است که در آن می خوانید؛تغییرات عربستان در حین جنگ با یمن استفاده از فرصت است و یا نتیجه شکست آل سعود در این جنگ؟ تغییرات عربستان ممکن است استفاده آمریکا از فرصت جنگ برای بازسازی رژیم ایستای عربستان باشد. طبعاً وقتی جنگی وجود دارد، می توان با استناد به آن دست به اقداماتی زد که در شرایط دیگر امکان آن وجود ندارد. بر این اساس پیرامون وقوع جنگ یمن یک سؤال اساسی وجود دارد آیا جنگ یمن برای تغییرات در عربستان رقم خورد و یا اینکه تغییرات در عربستان نتیجه جنگ یمن می باشد؟ تغییرات سیاسی عربستان که دو پست حساس ولیعهد و وزیر امور خارجه را نیز در بر گرفت به حکومت «سلمان بن عبدالعزیز» امکان داد تا از قدرت شاهزادگانی که روی سنت های به جای مانده از بنیانگذار سعودی تأکید می کردند بکاهد و نوعی تغییرات مدیریت شده را به پیش ببرد. تغییراتی که در همان روز انتصاب سلمان به مقام پادشاهی در درون حکومت روی داد و به برکناری شخصیت کهنه کاری چون «تویجری» منجر شد، نوعی اقدام پیشدستانه برای مهار مخالفت های درونی با سیاست های سلمان به حساب آمد اقدام سلمان در زمانی که هیات های سیاسی برای شرکت در مراسم تدفین «عبدالله» به ریاض آمده بودند، غیر اخلاقی و شتابزده بود و از این رو پس از آن، ناظران سیاسی وقوع تغییرات گسترده تر در آینده را پیش بینی کردند. اما برکناری ولیعهد، وزیر امور خارجه، رئیس رادیو تلویزیون و چهار وزیر دیگر شامل بهداشت، کار، آموزش و حقوق بشر در روز چهارشنبه گذشته و کمتر از 100 روز پس از تغییرات اولیه و در اثنای جنگ یمن، تغییرات به وجود آمده را غیر طبیعی می نماید. در این بین برکناری «مقرن بن عبدالعزیز» که حدود سه ماه پیش به این سمت انتخاب شده بود، از حساسیت بیشتری برخوردار است. انتخاب محمد فرزند سلمان، پادشاه عربستان به جای او به رغم آنکه تنها 27 سال دارد نیز خود بر حساسیت موضوع افزوده است. برخلاف آنچه گفته شده است، تغییرات در هیأت حاکمه عربستان، تغییری در ماهیت وابسته و ارتجاعی عربستان به وجود نمی آورد و از این رو نمی تواند تأثیر عمده ای بر جای بگذارد کما اینکه در طول 4 دهه گذشته و پس از مرگ فیصل بن عبدالعزیز تاکنون و به رغم آنکه در این دوران شاهد به قدرت رسیدن چهار پادشاه در این کشور بوده ایم، تفاوتی بروز نکرده است. بر این اساس برکناری مقرن و سعود اگرچه یک علامت داخلی مبنی بر تغییرات مهم در شبکه حاکمیتی آل سعود به حساب می آید در عین حال نمی تواند نشانه تغییرات محتوایی و راهبردی در رفتار داخلی و یا تغییری مهم در سیاست خارجی تلقی شود. کمتر کشوری در حین یک جنگ و در حالی که توفیقی در میدان به وجود نیامده، دست به تغییرات اساسی می زند. این موضوع بخصوص در مورد کشورهایی که خود آغاز کننده جنگ بوده و «متجاوز» شناخته می شوند، بیشتر صدق می کند. در این جنگ که نزدیک به چهل روز از آغاز آن می گذرد، آل سعود علیرغم توسل به شدیدترین شیوه های جنایتکارانه، نتوانسته است حتی بر یک شهر کوچک یمن سیطره یابد کما اینکه نیروهای یمنی وابسته به عربستان هم نتوانسته اند کاری از پیش ببرند و حتی در این میان و در طول این دوره، عدن، تعز و مأرب که پایگاه سنتی آنان بوده را نیز از دست داده اند. با این وصف معنای تغییرات در هرم حاکمیت عربستان این است که این جنگ شکاف جدید و بی سابقه ای را در درون آل سعود پدید آورده و آنان که کهنه کارتر بوده از ابتدا وقوع جنگ را به مصلحت نمی دانسته اند. اما در عین حال صدای مخالفت از سوی شخصیت هایی مثل مقرن، سعود، متعب و... آنقدر بلند و مؤثر نبود که ملک سلمان احساس خطر کند و اقدام به برکناری آنان و یا خفه کردن صدایشان بنماید. در پیش گرفتن روند سیاسی و یا ضمیمه کردن آن به عملیات نظامی که دستکم از روز بیست و هفتم جنگ و پایان «عاصفه الحزم» از آن حرف زده شد و به دلیل شرایط خاص یمن به جایی نرسید، موضوعی نبود که تنها از سوی جناح مخالف یعنی امثال سعودالفیصل، مقرن و متعب مطرح شده باشد بلکه دو هفته پس از آغاز، همه حاکمیت به این جمعبندی رسیدند که این جنگ برای آل سعود سودی نخواهد داشت. بر این اساس نمی توان بعضی از گمانه زنی ها را پذیرفت که می گویند، تغییرات روز چهارشنبه، طغیان علیه صداهایی بود که توقف فوری جنگ علیه یمن را مطالبه می کردند. آل سعود همانگونه که نمی تواند از طریق حمله هوایی یا زمینی، محور تغییرات در یمن باشد، از طریق سیاسی نیز نمی تواند کاری انجام دهد. عربستان الان به یک رئیس جمهور و نخست وزیر و هیأت دولتی چسبیده که از یک سو مشروعیت- یعنی قانونیت- ندارند چرا که حتی براساس مبادره خلیجی که در قطعنامه 2216 هم به آن تأکید شده، این دوره در پایان سال 2013 خاتمه یافته است و از سوی دیگر مشروعیت داخلی ندارد چرا که امروز آنان در یمن نیستند و مردم یمن هم آنان را نمی خواهند. عربستان چطور می تواند در عین اینکه از یک رئیس جمهور و دولت مطرود و فراری حرف می زند، در فرایند سیاسی یمن حضور داشته باشد! این در حالی است که ائتلاف انصارالله که امروزه بر 18 استان از 20 استان یمن سیطره دارد می گوید شرط ورود در مذاکرات سیاسی عدم همراهی با متجاوز در جنگ ظالمانه عربستان علیه مردم یمن است. عربستان در این جنگ، شکست های مختلفی را متحمل شده که یکی از آنان شکست سیاسی است. با توجه به آنچه گفته شد، بعضی معتقدند اهداف آل سعود در ورود به جنگ با مردم یمن را باید در جغرافیای خود سعودی جستجو کرد نه در جغرافیای یمن. در همین راستا، روزنامه نیویورک تایمز با اشاره به سخنان متناقض سخنگوی کاخ سفید که از یک سو حمایت کشورش را از آل سعود در جنگ علیه یمن ابراز و در همان حال تاکید می کرد بحران یمن راه حل نظامی ندارد، در روز پنجم اردیبهشت ماه نوشت: «کاخ سفید یقین پیدا کرده است که سعودی ها برای تحقق اهداف سیاسی و یا حتی مداخله در یمن راهبرد معتبری ندارند و ادعاهای مقامات آن مبنی بر پیشرفت در جنگ، توخالی است». معنای این جمله سخنگوی کاخ سفید که ما از حکومت ریاض حمایت می کنیم و خواهان راه حل سیاسی برای جنگ یمن هستیم این است که آمریکا از جنگ تا زمانی که به تثبیت پایه های قدرت آل سعود کمک کند، حمایت می نماید اما زمانی که جنگ خود به یک عامل تهدید کننده در می آید، قابل قبول نیست. بر این اساس «تارور» در روز چهارم اردیبهشت ماه در روزنامه واشنگتن پست، پس از اشاره به رایزنی های جدید میان مقامات آمریکا و عربستان، نوشت: «سعودی ها دولت فاقد قدرت قانونی را که سال گذشته از صنعا بیرون رانده شد، در سال 201‍2 بر سر قدرت آورده بودند اما اکنون بعید به نظر می رسد که عربستان باز هم چنین توانی داشته باشد. مقامات آمریکا می ترسند مداخله عربستان این بار تاثیر معکوس داشته باشد.» اگر به مواضع پیچیده مقامات آمریکایی درباره جنگ یمن نظر بیندازیم و سپس این اظهارات را با روند پیش آمده در این جنگ تطبیق دهیم می توانیم نتیجه بگیریم که از منظر مقامات آمریکا، رژیم عربستان نمی تواند زخم ناشی از تغییرات گسترده در سیستم حاکمیتی خود و به نتیجه رساندن پرونده یمن در دو بعد نظامی و سیاسی را توأمان تحمل نماید. مقامات آمریکایی و عربی با تبلیغ روی آسیب هایی که به انصارالله وارد شده، سعی می کنند یک «شبه پیروزی» را برای رژیم متجاوز عربستان در عرصه افکار عمومی منطقه به تصویر بکشند و در واقع این رژیم را از ورطه زلزله پس از اعلام کامل توقف جنگ نجات بدهند. تغییرات گسترده در عربستان نشان می دهد که مثلث پادشاه، وزیر کشور و وزیر دفاع و به عبارتی پادشاه و دو ولیعهد آن از یک سو از جنگ برای رسیدن به اهداف داخلی خود بهره برده اند و از سوی دیگر بیانگر آن است که زمان جنگ تا آنجا که به اهداف داخلی رژیم متجاوز بازمی گردد به پایان رسیده است. یکی از نگرانی های آمریکا و عربستان از پیامدهای شکست در جنگ یمن این بود که دودستگی موجود در این کشور را دامن بزند. رژیم آل سعود سالهاست که بر سر متعهد ماندن به وصیت سیاسی عبدالعزیز و یا پذیرش سطحی از تحولات دچار کشمکش می باشد. برکناری مقرن و سعود الفیصل تا حدی راه را برای بعضی از تغییرات هموار کرد اما این تغییرات دارای ماهیتی آمریکایی است. عزیمت یک هیئت بلندپایه 70 نفره آمریکایی به عربستان در زمان آغاز به کار سلمان و در روزهایی که تغییرات سیاسی عربستان کلید خورده شد، نشان می دهد که در پشت این تغییرات یک طرح آمریکایی قرار دارد. رفتار نظامی آمریکا در خلیج عدن قبل از زمانی که سلمان تغییرات سیاسی رژیم آل سعود را کلید زد تاکیدی بر هماهنگی میان آمریکا و آل سعود در تغییرات جدید است اما در عین حال می توان گفت تمهیدات نظامی نتوانسته است دولت آمریکا را درخصوص عبور آل سعود از «بحران بقا» به اطمینان برساند. خراسان:پیچیدگی مدیریت موضوعات پس از رفع تحریم «پیچیدگی مدیریت موضوعات پس از رفع تحریم»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم دکترعلی ماروسی است که در آن می خوانید؛مدیریت موضوعات کلان با پارامترهای حقوقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیازمند مطالعات گسترده در سطح ملی و بین المللی است. در این خصوص برنامه ریزی و مدیریت مسائل بعد از حل یک بحران ملی(Post-Conflict) از جمله اساسی ترین اقداماتی است که نیازمند بررسی بهینه شرایط جدید در عرصه اقتصادی و چالشهای حقوقی است. فرو نشاندن بحرانهای سیاسی و اقتصادی، از جمله نهایی کردن توافقات با کشورهایی که در چند سال اخیر پرچم دار وضع محدودیتهای اقتصادی زیادی علیه کشور بوده اند یک امر بسیار مهم و قابل ستایش است. ولی آنچه که مهم است داشتن برنامه برای مراحل بعد از آن است. نگاهی به وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال توسعه مانند ونزوئلا، برزیل، آرژانتین که در یک برهه ای از زمان مقصد سرمایه های زیادی بودند، مبین این واقعیت است که عدم توانایی آنها در مدیریت سرمایه و نداشتن برنامه مدون برای تعامل با بازارهای فراملی باعث بروز بحرانهای بسیاری در موضوعات حقوقی ، اقتصادی و اجتماعی شده اند. اکنون با توجه به تعاملات جدید دولت جمهوری اسلامی با جامعه جهانی و در سایه گامهایی که در جهت رفع تحریمها برداشته می شود، یک نوع نشاط و امیدواری در جامعه خصوصا در حوزه های اقتصادی ایجاد شده است. البته هنوز نمی توان به قطعیت از توافق و رفع تحریم ها سخن گفت اما حتی با فرض احتمال توافق و رفع تحریم هاآنچه که باعث ایجاد نگرانی هایی می شود، وجود نوعی شتابزدگی ونداشتن یک نقشه راه( Road-map) عملیاتی برای دوران گذر از محدودیتها به مرحله تعامل بیشتر با جامعه جهانی خصوصا در مباحث اقتصادی و سرمایه گذاری است. با یک رصد کلی در اظهار نظرها و اقدامات بعضی از دست اندرکاران اقتصادی و اجتماعی کشور چنین استنباط می شود که نوعی هیجان و انتظار برای گذر از محدودیتهای اقتصادی به مرحله ثبات و شکوفایی اقتصادی وجود دارد ولی از منظر کارشناسی هنوز برنامه مدون و مشخصی برای مدیریت پس از بحران ارائه نشده است. در این خصوص سؤالات بسیاری مطرح است از جمله اینکه، آیا بسترهای حقوقی- اقتصادی برای تعامل با جهان آماده است؟ نگاهی به کنش ها و واکنش های اجتماعی مبین این واقعیت است که جامعه به نوعی انتظار معجزه اقتصادی دارد! آیا به آثار اجتماعی مرحله بعد از رفع تحریمها و نحوه مدیریت صحیح توقعات جامعه اندیشیده شده است؟آیا برنامه ای برای مدیریت بهینه موضوعات رقابتی بین شرکت های فراملی در عین آگاهی کامل از وجود ترفندهای (Business Tricks) شرکای تجاری تدوین شده است؟ در تعاملات تجاری بخش خصوصی همیشه در معرض ریسک های بسیاری است، زیرا اشتیاق بخش خصوصی برای تعامل با دنیای خارج و استفاده از تسهیلات مورد نظر، باعث می شود که افراد سودجو و در مواردی شرکای تجاری از عدم آشنایی بخش خصوصی با اصول حاکم بر مراودات و مذاکرات بین المللی سوء استفاده کنند، لذا این وظیفه دست اندرکاران امور حقوقی و اقتصادی کشور است که اطلاعات و راهکارهای عملی و مفید را در اختیار بخش خصوصی که مشتاق به تعامل با شرکای فراملی است بدهد. در این خصوص آیا برنامه ای برای ارائه خدمات فنی، حقوقی و کنسولی به اتباع ایرانی که در صدد توسعه حوزه فعالیتهای تجاری خویش هستند فراهم شده است؟ نکته اینکه افق فرصتهای اقتصادی برای استفاده بنگاه های اقتصادی ملی و فراملی مشتاق به استفاده از موقعیت رفع تحریمها تا حدودی روشن است. ولی این اشتیاق باید در بستر واقعیات مورد بررسی قرار گیرد. اول اینکه قبل از هر اقدامی باید به اصول و سیاستهای حاکم در بازار کالا و سرمایه و تقسیم بندی های موجود توجه ویژه داشت. به عنوان مثال مقررات حاکم بر بازار سرمایه و کالای دو طرف اقیانوس (Transatlantic Trade and Investment Partnership (TTIP) به نوعی ناظر بر تقسیم بازار ها بین شرکتهای بزرگ فراملی است. لذا باید توجه داشت که حتی در صورت وجود رقابت برای ورود به بازارهای کشور، در پشت پرده آنها ملزم به تبعیت از قواعد خاص حاکم بر تقسیم بندی های بازار هستند. علاوه بر این باید توجه داشت که در روند وضع محدودیتهای اقتصادی علیه کشور جامعه ایرانی متحمل هزینه گزاف شده است در عین حال هم تجربیات خوبی کسب کرده که نباید به بوته فراموشی سپرده شود. در روند تعامل با دنیا خصوصا در توافقات تجاری باید نیم نگاهی به گذشته داشت خصوصا باید در نظر داشته باشیم که به دلیل عدم اجرای تعهدات قراردادهای قبلی در زمینه تامین قطعات صنایع خودرو سازی، دریایی و خدمات پزشکی و یا عدم پرداخت میلیاردها دلار از سرمایه کشور توسط آنها در زمانی که کشور نیاز شدیدی به آن داشت یک ملت را در مضیقه های فراوانی قرار دادند! لذا در هر گونه مذاکره و یا امضای تعهدات قراردادی، باید این سؤال را مرور کنیم که آیا دلیل عدم اجرای تعهدات شرکتهایی که میلیاردها دلار به اقتصاد کشور خسارت وارد کردند فقط وضع تحریمها بود؟آیا تعریفی در خصوص نحوه مذاکره و انعقاد قرارداد بر اساس استانداردهای بین المللی به عمل آمده است؟ اینها فقط به عنوان کلیاتی است که نیازمند بررسی توسط دست اندرکاران حقوقی- اقتصادی کشور است. نتیجه اینکه ، اکنون که با حمایت و همدلی ملی کشور قدم در راه حل موانع تجارت بین المللی برداشته اند، لذا بر دست اندرکاران مسائل اقتصادی کشور فرض است که با برنامه ریزی های علمی و کارشناسی و برگزاری نشستهای تخصصی در زمینه موضوعات حقوقی، بازرگانی و سرمایه گذاری با نگاهی به گذشته به منظور تدوین برنامه های راهبردی آینده، بسترهای لازم را در محورهای حقوقی و اقتصادی خصوصا تدوین برنامه هایی برای عملیاتی کردن تعهدات آینده کشور و استفاده از این فرصت را فراهم آورند. در حقیقت باید توجه داشت که عدم برنامه ریزی برای بعد از رفع تحریمها آثار بسیار مخربی در روند توسعه اقتصادی و همچنین نشاط اجتماعی ایجاد خواهد کرد. جمهوری اسلامی:فرصت سازی برای خون ریزی بیشتر! «فرصت سازی برای خون ریزی بیشتر!»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛نمایندگان کشورهای غربی و عربی در شورای امنیت سازمان ملل، برای جلوگیری از امدادرسانی به مردم مظلوم یمن، طرح پیشنهادی روسیه را با این بهانه که این طرح نیازمند بررسی بیشتر است رد کردند. در طرح روسیه به شورای امنیت پیشنهاد شده بود با برقراری آتش بس موقت، امکان امدادرسانی به مردم یمن که زیر بمباران های عربستان سعودی در شرایط بحرانی قرار دارند فراهم گردد. این طرح اگر تصویب می شد این امکان به وجود می آمد که صلیب سرخ جهانی، هلال احمر و دستگاه های امدادرسانی کشورهائی که داوطلب کمک به مردم یمن هستند بتوانند به یاری محرومان، آوارگان و گرسنگان بشتابند و مشکلات پدید آمده در اثر بمباران های ظالمانه عربستان را تا حدودی برطرف نمایند. گزارش سازمان ملل می گوید 12 میلیون نفر در یمن به امدادرسانی نیازمند هستند و سیصد هزار نفر نیز از خانه های خود آواره شده اند. براساس همین گزارش، اگر سوخت وارد یمن نشود تا چند روز دیگر اصولاً امدادرسانی هم غیرممکن خواهد شد. عربستان سعودی، طی شش هفته گذشته هر روز و هر شب چندین بار شهرهای مختلف یمن را بمباران کرد و هزاران نفر از زنان، کودکان و مردان غیرنظامی را به قتل رسانده و چندین هزار نفر را نیز مجروح کرده است. این بمباران ها بر روی زیرساخت های کشور یمن متمرکز بوده و به همین جهت، امکانات کشور را نابود ساخته و مردم را بشدت نیازمند کمک های خارجی نموده است. جمهوری اسلامی ایران چند بار تلاش کرد از طریق هوا و در قالب هلال احمر کمک های اولیه را به مردم مظلوم یمن برساند ولی جنگنده های عربستان مانع شدند و به جای آن، بمب های شیمیائی و سایر بمب های ممنوعه را بر سر مردم جنگ زده این کشور فرو ریختند. در این ماجرا، علاوه بر آل سعود که مرتکب جنایات زیادی علیه مردم یمن شده اند، سران بسیاری از کشورهای عربی و غربی و همچنین دبیرکل سازمان ملل نیز مقصر هستند، کما اینکه دولت سوریه نیز به خاطر را ی ممتنعی که به قطعنامه دو هفته قبل شورای امنیت سازمان ملل داد و دست عربستان را برای بمباران یمن باز گذاشت، مقصر است. سران کشورهای غربی به نمایندگان خود دستور دادند مانع تصویب طرح امدادرسانی به مردم یمن شوند تا آل سعود بتوانند به خون ریزی در یمن ادامه دهند. این، نهایت بی وجدانی و همراهی با جنایتکاران است. غربی ها با فریادهای بلند، ادعای حمایت از حقوق بشر سر می دهند ولی آشکارا دروغ می گویند و همیشه و در همه جا از جنایتکاران حمایت می کنند و خود نیز هر جا بتوانند مرتکب بدترین جنایت ها علیه بشریت می شوند. کارنامه سیاه آمریکا و کشورهای استعمارگر اروپائی در فلسطین، ویتنام، آمریکای لاتین، آفریقا، استرالیا و هند بهترین شاهد برای این واقعیت تلخ است. اکنون نیز سران کشورهای غربی می بینند آل سعود چه جنایاتی در یمن مرتکب می شوند و مردم فقیر و مظلوم یمن چگونه به خاک و خون کشیده می شوند و در عین حال از تصویب طرح پیشنهادی برای امدادرسانی به این مردم جلوگیری می کنند تا خون ریزی بیشتری صورت بگیرد و دژخیمان سعودی با قساوت بیشتر و در فرصت وسیع تری هرچه می خواهند جنایت کنند و کشور یمن را به ویرانه ای تبدیل نمایند. سران کشورهای عربی نیز در ماجرای یمن، با آل سعود همدستی می کنند و نه تنها حاضر نیستند مانع جنایات حکام عربستان علیه مردم یمن شوند بلکه به آنها کمک می کنند مرتکب کشتار بیشتر و ویرانی های گسترده تر گردند. پرونده سران ارتجاع عرب در سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و حتی در مورد مردم خودشان، بسیار سیاه و ننگین است. آنها پول های بادآورده نفتی را که متعلق به بیت المال مسلمین است، به دستور آمریکا و انگلیس و فرانسه به بمب و انواع سلاح ها تبدیل می کنند و آنها را توسط تروریست ها و آل سعود که در راس تروریست ها قرار دارند و اخیراً نشان داده اند در قساوت همسان صهیونیست ها هستند بر سر مردم آزادیخواه که هیچ جرمی غیر از استقلال خواهی ندارند فرو می ریزند. در همین حال، مردم فلسطین زیر فشار ظلم صهیونیست ها در سخت ترین شرایط بسر می برند و از سران عرب استمداد می کنند ولی آنها پول های خود را به جای آنکه برای مبارزه علیه رژیم صهیونیستی هزینه کنند، خرج سرکوب کردن ملت های مسلمان منطقه می نمایند.
دبیرکل و سایر مسئولان سازمان ملل نیز در ماجرای یمن نشان داده اند هیچ خاصیتی غیر از هموار ساختن راه جنایتکاران ندارند. دبیرکل سازمان ملل از یکطرف می گوید در یمن فاجعه انسانی درحال وقوع است و از طرف دیگر در برابر استمرار جنایات آل سعود هیچ اقدامی به عمل نمی آورد. اکنون سئوال اساسی اینست که آیا دولت ها و ملت های مسلمان هیچ وظیفه ای در برابر اینهمه ظلم که به مردم یمن می شود ندارند؟ وظیفه دفاع از مظلوم چه می شود؟ آیا نباید به احکام فقهی اسلام که وظیفه دولت های اسلامی و ملت های مسلمان را در برابر ظلم به ویژه ظلم به ملت های ضعیف و فقیر و بی پناه که ماجرای جنگ یمن از مصادیق بارز آنست، عمل شود؟ اکنون تردیدی وجود ندارد که دولت عربستان، مرتکب «بغی» شده و مسلمانان به حکم قرآن موظف به مقابله با این دولت باغی تا گردن نهادن به امر خدا هستند. آیا آنها برای اجرای امر خدا اقدام خواهند کرد؟ رسالت:مفهوم تاریخی مواضع اخیر ریاست محترم جمهور «مفهوم تاریخی مواضع اخیر ریاست محترم جمهور»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دکتر حامد حاجی حیدری است که در آن می خوانید؛قضیه جمله «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست» از جانب دکتر حسن روحانی، و سپس، پیش بردن بیش تر این حرف و حدیث از جانب مشاور عالی، آقای علی یونسی، تا آن جا که حتی رئیس جمهور اسلامی ایران را نیز از اجرای اسلام معاف شمرد، به لحاظ داخلی و خارجی حاوی، پیام های قابل توجه و تکان دهنده ای برای علاقه مندان به پروژه انقلاب اسلامی است که در سال 1357 آغاز شد. این که یکی از نهادهای اصلی در حکومت جمهوری اسلامی ایران، موظف به اجرای اسلام نیست، تکان دهنده است، از منظر حکومتی که برای فاصله گرفتن از یک حکومت سکولار که در آن، تنها قانون پارلمان اجرا می شود، خون های بسیار بر زمین ریخته شده است. بر آقای علی یونسی که از اخلاف اصلاح طلبانی هستند که از سال هشتاد و هشت تا کنون کارشان این شده است که با سخنان خویش برای تاریخ این کشور هزینه های سنگین تاریخی ایجاد کنند، حرجی نیست؛ یک چیزی فرموده اند. ولی از دکتر حسن روحانی انتظار افزون تری هست. آیا واقعاً ایشان فرموده اند «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست»؟ از دیدگاه علاقه مندان به انقلاب اسلامی در ایران و سراسر نقاط جهان، دولت یازدهم قدری ناامید کننده به نظر می رسد. از یک سوی، با «شیطان بزرگ» بر سر میز مذاکره «برد-برد» نشسته است و آماده است تا به «برد» «شیطان بزرگ» رضایت بدهد، و این قضیه فراغت از دغدغه اجرای اسلام هم چراغ آخری است که در این طریق روشن کرده است. این که یکی از نهادهای اصلی جمهوری اسلامی ایران، وظیفه ای در اجرای اسلام ندارد. ابتدا، مطبوعات و رسانه ها از هر دو جناح، گمان کردند که شاید بهتر باشد از کنار این اظهار نظر عجیب که علی الاصول به حیثیت انقلاب اسلامی آسیب می زند، بگذرند، چرا که این اظهارات، مفهوم عمیقاً سوئی در بعد داخلی و خارجی دارد، ولی، پس از آن که علما و زعمای ملت، اهمیت این اظهارات را گوشزد کردند، اکنون، موعد آن است که این موضوع را به خوبی بکاویم. در سرمقاله روز پنج شنبه اصل متن سخنان رئیس جمهور را که مستقیماً از فایل صوتی به اشتراک گذاشته شده در وبگاه ریاست جمهوری پیاده شده بود آوردیم، و مسائل حقوقی مندرج در این اظهارات را مطرح کردیم. حال، در ادامه و پایان ملاحظات خود در این موضوع جنبه ها و دلالت ضمنی جامعه شناختی و تاریخی این اظهار نظر را بررسی خواهیم کرد. برهان من، توجه شما را به تاریخچه ای جلب می کنم که نهایت آن به اینجا منتهی شد که رئیس جمهوری اسلامی ایران، در یک جمله که ارزش تاریخی سنگین و سهمگینی دارد، پلیس را از این که ضابط اجرای احکام اسلام باشد منع می کند. زمانی بود که جماعتی به قاعده «کلُّکم راع وَکلُّکم مَسؤولٌ عَن رَعیتِهِ» (منیه المرید، شهید ثانی، ص.381) از کنار نا هنجاری های اجتماعی آسوده رد نمی شدند و به سیاق «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (آل عمران/ 104)، گروهی تشکیل داده بودند که بعد متهم شدند به «خودسر»ی و از آن ها پرسیده شد، که در حالی که کشور اسلامی پلیس و نیروی انتظامی دارد، چرا دسته ای در امر به معروف و نهی از منکر از سطح تذکر زبانی پیش تر بروند؟ خب؛ آن استدلال کم و بیش صحیح هم بود؛ آن ها هم غلاف کردند و امروز نیز شرایط به نحوی شده است که جرائم مختلف در خیابان روی می دهد، و مردم تنها از صحنه ها فیلم تهیه می کنند. و اغلب، وقتی پلیس به صحنه می رسد، که کار از کار گذشته است. بگذریم؛ آن استدلال کم و بیش صحیح هم بود، مشروط بر آن که وقتی مردم دست و پای خود را از امر به معروف و نهی از منکر فرازبانی جمع می کردند، لااقل، پلیس، «پاسبان»های محلی آمر به معروف و ناهی از منکر داشته باشد، که ندارد؛ و با این فرمان رئیس جمهور اسلامی ایران، دیگر نخواهد داشت. هم اکنون، متوجه باشید که سخنان رئیس جمهور خطاب به پلیس، گام دوم در عقب نشینی نهاد زنده کننده امر به معروف و نهی از منکر است؛ بویژه با تعریف شاذی که از «معروف» و «منکر» ارائه می دهند و آن را نه به عرف خالص اهل ایمان که به عرف جامعه ای که برای پلیس «کف می زنند»، ارجاع می دهند. در واقع، اگر، زمانی در این جامعه، مردم به مزاحمت یک پسر برای یک دختر حساس بودند، و دست به امر به معروف زبانی و در صورت لزوم عملی می زدند و مانع مزاحمت می شدند، امروز، نه تنها مردم به صرف امر به معروف زبانی امر می شوند، بلکه، حتی پلیس نیز پشت خط قانون عرفی مردمی که «برایش کف می زنند» (نه عرف خلص اهل ایمان) متوقف شده است. از این نظر گاه، همان طور که آیت الله نوری همدانی (حفظه الله) تشخیص داده اند، این جمله، یک دلالت نیرومند ضد امر به معروف و نهی از منکری دارد. و نکته افزون این که مستند در این تقلیل رأی، نظر امام سید روح الله موسوی الخمینی (رحمه الله علیه) است، در حالی که امام، دقیقاً رویاروی این نحو عرفی سازی و سکولارسازی سیاست ایستاده اند. فتوای امام روح الله موسوی الخمینی این است که: «جلوگیری از منکرات بر همه مسلمین واجب است» (صحیفه امام، ج.‏13، ص.471). این جلوگیری، تنها جلوگیری زبانی نیست، بلکه، منوط به جلوگیری فعال از وقوع منکر نیز هست. چنان که می فرماید: «الآن مکلّفیم ما، مسئولیم همه‏مان، همه‏مان مسئولیم، نه مسئول برای کار خودمان؛ مسئول کارهای دیگران هم هستیم. کُلُّکم راعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسؤُولٌ عَن رَعِیَّتِه. همه باید نسبت به همه رعایت بکنند. همه باید نسبت به دیگران. مسئولیت من هم گردن شماست؛ شما هم گردن من است. اگر من پایم را کج گذاشتم، شما مسئولید اگر نگویید چرا پایت را کج گذاشتی؟ باید هجوم کنید، نهی کنید» (صحیفه امام، ج.‏8، ص.488). «باید هجوم کنید، نهی کنید». «باید هجوم کنید، نهی کنید». «باید هجوم کنید، نهی کنید». در صفحات 110 و 111 از جلد دهم صحیفه امام آمده است: «کُلُّکُم رَاعٍ‏؛ همه باید مراعات کنید، همه‏تان ”راعی“ هستید، همه مردم، و همه هم مسئول هستند؛ یعنی همه باید همان طوری که یک شبانی یک گله‏ای را می‏برد و رَعْی می‏کند و می‏چراند و به جاهای خوب باید ببرد، مسئول این است که این را به جاهای خوب و به علفچراهای خوب ببرد و به آب های خوب، و مسئول است پیش صاحبان او به اینکه چرا نبردی؟ همه ما آن حال را داریم، مسئولیم در مقابل خدا و در مقابل وجدان. و همه‏مان باید مراعات بکنیم؛ یعنی نه اینکه مراعات خودمان را؛ من مراعات همه شما را بکنم؛ شما هم هر یک مراعات همه را. یک همچو برنامه است که همه را وادار کرده که به همه ”چرا“ بگوییم، همه را. به هر فردی، لازم کرده به اینکه امر به معروف کند. اگر یک فرد خیلی به نظر مردم مثلاً پایین یک فردی که به نظر مردم خیلی اعلا رتبه هم هست، اگر از او یک انحرافی دید، بیاید (اسلام گفته برو به او بگو نکن/ [پرانتز از اصل بیانات است]) بایستد در مقابلش بگوید این کارَت انحراف بود، نکن. می‏گویند عمر گفت (در وقتی که خلیفه بود/ [پرانتز از اصل بیانات است]) که من اگر چنانچه خلافی کردم به من مثلاً بگویید و چه بکنید. یک عربی شمشیرش را کشید گفت ما با این مقابل تو می‏ایستیم. اگر تو بخواهی خلاف بکنی، ما با این شمشیر مقابلت می‏ایستیم. تربیت اسلامی این است که در مقابل اجرای احکام خدا و در مقابل راه انداختن نهضت های اسلامی، هیچ ملاحظه از کسی نکند». فرجام نه؛ این «خط امام» نیست؛ این مطلب که نشان می دهد که این
«خط امام» نیست، بلکه رویارویی با «خط امام» است، عیناً از مجلد نهم صحیفه امام، صفحات 212 و 213 برداشت شده است:
«حجت الاسلام، سید احمد خمینی، در سال 1372، از حکمی سخن گفته اند که بر طبق آن، امام، دستور تشکیل اداره «امر به معروف و نهی از منکر» را به شورای انقلاب ابلاغ فرموده اند و به محض اینکه شایع شد که امام چنین حکمی صادر کرده‏اند، از طرف شورای انقلاب و دولت موقت آمدند و به هر وسیله‏ای که بود جلوی آن را گرفتند، به دو علت: الف. هنوز تشکیلاتی برای به اجرا در آوردن آن نیست. ب. هرج و مرج می‏شود و هر کس، هر فردی را به محکمه می‏برد و یا روحانیون شهرها که وارد هم نیستند، دخالت می کنند. امام گر چه به هیچ وجه قبول نداشتند، ولی چون عده‏ای گفتند، قبول کردند. بعدها معلوم شد که اگر این حکم به اجرا گذاشته می‏شد با توجه به جوّ انقلابی می‏توانستیم جلوی خیلی از کارهای خلاف را بگیریم. و به عقیده من دولت موقت از اینکه به محاکم کشیده شوند، هراس داشت». متن حکم مرجع تقلید و زعیم فقیه فقید این چنین در «صحیفه امام» مندرج است، و چقدر نشان می دهد که چقدر «مع الاسف» امام جا داشته است و قصه «خط امام» این روزها، قصه «الفاظی است که به کلی از محتوای خودش خالی شده»: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم. شورای انقلاب اسلامی به موجب این مرقوم مأموریت دارد که اداره‏ای به اسم ”امر به معروف و نهی از منکر“ در مرکز تأسیس نماید؛ و شعبه‏های آن در تمام کشور گسترش پیدا کنند؛ و این اداره، مستقل و در کنار دولت انقلابی اسلامی است و ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی و تمام اقشار ملت است. و دولت انقلاب اسلامی مأمور است که اوامر صادره از این اداره را اجرا نماید و این اداره مأمور است که در سراسر کشور از منکرات به هر صورت که باشد جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحت نظر حاکم شرعی یا منصوب از قِبَل او، اجرا نماید و احدی از اعضای دولت و قوای انتظامی حق مزاحمت با متصدیان این اداره ندارند. و در اجرای حکم و حدود الهی احدی مستثنی‏ نیست، حتی اگر خدای نخواسته رهبر انقلاب یا رئیس دولت مرتکب چیزی شد که موجب حد شرعی است باید در مورد او اجرا شود».هوالعلیم قدس:ضرورت جذب پول در بازار سرمایه «ضرورت جذب پول در بازار سرمایه»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم کتر کریم آقا جانی است که در آن می خوانید؛یکی از مسایل مهم در تعیین نرخ سود بانکی، تناسب آن با نرخ تورم است، اما آنچه در سالهای گذشته در ایران اتفاق افتاده، فاصله گرفتن نرخ سود بانکی از تورم موجود بوده است، به نحوی که تورم 40 درصدی در کشور اتفاق افتاده بود، اما نرخ سود بانکی زیر20درصد قرار داشت. در این شرایط انگیزه مردم برای خارج کردن سرمایه های خود ولو کم از بانکها تقویت می شود تا شاید بتوانند در این بازارها به سود دست یابند. بی گمان خروج بی ضابطه منابع از بانکها، بازارهای دیگر را آشفته می کند، همانند اتفاقاتی که در سالهای گذشته در اقتصاد کشور رخ داد و دیگر بازارهای اقتصادی کشور با هجوم دیوانه وار نقدینگی بسیار متلاطم شد و افزایشهای صد درصدی را به وجود آورد، در چنین وضعیتی مردم عادی به التهابها دامن می زنند و اقتصاد دچار شوکهای بزرگی شده ، بی تردید تولید در چنین وضعیتی همچنان مغفول می ماند. در این میان به نظر می رسد، تصویب قوانین جدید برای کاهش دو درصدی نرخ سود بانکی در حال حاضر منطقی است. بی تردید در یک بازار سالم و در شرایط عادی، کسب سودهای بالاتر سخت می شود، اما حال که نرخ تورم به زیر 16درصد رسیده است، ضرورت کاهش نرخ سود بانکی احساس می شد. مسلماً اتخاذ چنین تصمیماتی بسیار حساس و سرنوشت ساز است؛ زیرا یک تصمیم نامناسب و غیر کارشناسی سبب خروج منابع از بانکها می شود و افزون بر مواجهه بانکها با کمبود منابع، بازارها نیز با هجوم نقدینگی از خروجی پس اندازهای بانکی روبه رو شده و عرصه های مختلف اقتصادی دچار آشفتگی و تورم می شود. کاهش نرخ سود دو درصدی و رسیدن آن به 20درصد پیامدها و تأثیرات سوء خاصی را بر اقتصاد کشور تحمیل نمی کند و از سویی سبب کاهش نرخ تسهیلات برای تولید کنندگان می شود، به شرطی که منابع به صورت واقعی به سمت تولید هدایت شود. به هر حال این یک واقعیت است که با نرخ سود 10 درصدی تولید، بانکها تمایلی به ارایه تسهیلات به تولیدکنندگان نداشته و به دنبال یافتن بخش مطمئن تری برای وصول اقساط تسهیلات خود می باشند، در این حالت تاجران، بازرگانان و دلالان در اولویت بانکها قرار می گیرند که این مسأله ضربه مهلکی را بر پیکر نحیف تولید وارد می کند. ضمن اینکه می دانیم تولید پس از نوسانات ارزی سال 91 نیاز بیشتری به مراقبت، دقت و تقویت دارد و در این وضعیت لازم است دولت با ارائه تسهیلات و ارایه یارانه از محل 5200 میلیارد ریالی هدفمندی یارانه ها به تولید کمک نماید و در راستای تقویت و رشد تولید گام بردارد، قطعاً تقویت تولید به خود بانکها نیز سود می رساند. سرمایه گذاری در بانک برای سپرده های بلند مدت و کوتاه مدت، شامل سرمایه های خرد و کلان می شود، به هر حال مشخص است که سرمایه های خرد از آستانه تحمل کمتری برخوردارند و با کوچکترین تحریکی این سرمایه ها از بازاری به بازار دیگر انتقال داده می شوند، بنابراین لازم است به تحرکات این گروه از سرمایه گذاران بسیار توجه شود تا حداقل خروجی از بانکها اتفاق بیفتد.شایان ذکر است، اگر خروج سرمایه های کم به سمت تولید و فعالیت اقتصادی هدایت شود، بی گمان مفید خواهد بود و فعالیت اقتصادی متناسب و موجهی می تواند عایدی بیشتری را نصیب سپرده گذاران کند، اما اگر سرمایه های خرد به سمت دلالی هدایت شوند، قطعاً بیشترین آسیب را به اقتصاد کشور وارد می کنند. بی تردید تنها بازاری که جذب پول در آن بر تورم اثر منفی ندارد، بازار سرمایه است؛ زیرا هر چه قدر پول از بازارهای مختلف حتی از نظام بانکی به سمت بازار بورس حرکت کند، به کاهش تورم و رونق تولید و تقویت شرکتها و گروه های موجود در بازار سرمایه می انجامد که هدایت سرمایه های خرد به سمت بازار بورس می تواند بر تولید بیشتر و تقویت تولید و اشتغال کمک کند. سیاست روز:سال سقوط «سال سقوط»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید؛تحولاتی که در منطقه در حال وقوع است، به اضافه سیاست هایی که غرب و آمریکا همراه با آن تحولات، علیه ایران تدارک می بینند، نشانه های روشنی از تقویت هر چه بیشتر جبهه ضد ایرانی است. تغییراتی که در ساختار حاکمیت آل سعود اتفاق افتاد، نشان دهنده آرایش نیروهای ضد ایرانی در این حاکمیت است، انتصاب سفیر عربستان در آمریکا به عنوان وزیر خارجه آل سعود، هیچ نشانی از سیاست بهبود روابط با ایران ندارد. عادل الجبیر تندترین مواضع را هنگامی که سفیر آل سعود در آمریکا بود علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ می کرد و اکنون که او به عنوان وزیر خارجه منصوب شده است، باید شاهد تندتر شدن سیاست های خصمانه این رژیم علیه ایران باشیم.
موج گسترده اقدامات ضد ایرانی در آمریکا هم افزایش یافته و سناتورهای آمریکایی و جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا هم مواضع تندی علیه ایران اتخاذ کرده اند. «تد کروز» سناتور جمهوری خواه، ایران را بزرگترین تهدید برای ایالات متحده خوانده است و مارکو روبیو همتای دیگر تد کروز، هشدار داده که یک توافق بد تقریباً تضمین کننده جنگ است، زیرا اسرائیلی ها هرگونه توافقی که به باورشان، آنها و موجودیت شان را در خطر قرار دهد، نمی پذیرند. جو بایدن معاون اوباما هم در اندیشکده آمریکایی خاور نزدیک واشنگتن بار دیگر ایران را تهدید به جنگ کرد و گفت؛ دولت آمریکا در صورتی که لازم باشد، آمادگی دارد با ایران وارد جنگ شود. همه این اقدامات ضد توافق، ثابت می کند که آمریکایی ها علیرغم این که در کاخ سفید، خود را خواهان توافق هسته ای با ایران نشان می دهند، اما در کنار آن، سیاست هایی را به کار می برند که مانع بزرگی بر سر راه توافق هسته ای است. اصرار بر بازدید از مراکز نظامی، مخالفت با لغو تحریم ها و تنها موافق بودن با تعلیق برخی تحریم ها آن هم مرحله ای، درخواست دخالت در امور دفاعی و نظامی ایران، اتهام وارد کردن به ایران در زمینه حمایت از تروریسم و بسیاری موارد دیگر، تلاش بی وقفه و بی دریغ آمریکایی ها را می رساند که مانعی بر سر راه توافق هسته ای است. اما جمهوری اسلامی ایران قرار نیست زیربار چنین خواسته های غیرمنطقی و غیرقانونی برود و تن به چنین مطالباتی بدهد.
این مطالبات بسیار فراتر از آن چیزی است که حتی قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی برای اعضای خود در نظر گرفته است. پاسخ به چنین زیاده خواهی هایی را رهبر معظم انقلاب اسلامی با قاطعیت داده اند و فرماندهان ارشد نیروهای مسلح هم اعلام کرده اند که درخواست بازدید از مراکز نظامی را با سرب داغ خواهیم داد. جمهوری اسلامی ایران بازرسی های نامتعارف را از مراکز هسته ای خود نمی پذیرد و همچنین هیچگاه اجازه نخواهد داد تا به مراکز نظامی کشورمان سرک بکشند. همان گونه که بارها تأکید شده است، گفت وگوهای ایران و ۱+۵ با محور قرار گرفتن آمریکا، تنها بر سر موضوع هسته ای است و موضوعات دیگر در این چارچوب جایگاهی ندارد، اما این که از سوی آمریکایی ها و دیگر کشورهای همپیمان او همچنان این خواسته ها مطرح می شود که ایران باید پیشرفت های دفاعی و نظامی خود را متوقف کند، دست از حمایت از تروریسم بردارد، حقوق بشر را رعایت کند؛ فشارهای خارج از گفت وگوهای هسته ای است تا، ایران را وادار به تمکین کنند. پیشرفت های نظامی و دفاعی ایران علاوه بر این که هیچگاه علیه کشوری به کار گرفته نشده است، اما تضمین امنیت ملی ایران اسلامی است. با شرایطی که آمریکایی ها و نوچه های او در منطقه ایجاد کرده اند، تقویت بنیه دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی، اجتناب ناپذیر است و اکنون که فرمانده کل قوا هم دستور العمل تقویت دفاعی و نظامی ایران را صادر کرده اند، نشان دهنده اهمیت ویژه این بخش برای ایران است. پس اصرار آمریکایی ها در این زمینه بیهوده است و راه به جایی نخواهد برد. جمهوری اسلامی ایران سال هاست که از سوی تروریست ها زخم خورده است و البته با آنها به طور جدی مبارزه و مقابله کرده است. بهترین و روشن ترین اقداماتی که ایران علیه تروریزم ساخته و پرداخته آمریکا و سران مرتجع کشورهای عربی، انجام داده است، حمایت از دولت و مردم عراق در مقابل نیروهای تکفیری داعش و همچنین حمایت از مردم و دولت سوریه در مقابل تروریست های تکفیری داعش است. اکنون کدام سران و کشورها در منطقه مداخله می کنند و امنیت غرب آسیا را به خطر انداخته اند؟! آیا ایران چنین اقداماتی کرده است؟ دخالت نیروهای آل سعود در بحرین و اعزام نیروهای نظامی این رژیم به این کشور برای سرکوب مردم آن، حمله نظامی به خاک یمن و تجاوز به حریم یک کشور و قتل عام هزاران نفر از مردم بیگناه یمن، حمایت مالی و نظامی از نیروهای تروریستی- تکفیری در کشورهای منطقه از جمله عراق، سوریه، پاکستان، افغانستان و حتی در آسیای میانه و قفقاز که همه با پشتوانه آمریکا و رژیم صهیونیستی انجام می شود، منطقه خلیج فارس و غرب آسیا را با ناامنی های گسترده روبرو ساخته است. اما جمهوری اسلامی ایران هیچگاه چنین اقداماتی انجام نداده است و حتی برای ایجاد امنیت و ثبات منطقه تلاش کرده و هزینه پرداخته است. پس این بهانه های نخ نما شده، دیگر در افکار عمومی مردم منطقه وحتی دنیا جایگاهی ندارد و تنها روند اضمحلال و فروپاشی حاکمیت های مرتجع منطقه را سرعت می بخشد. خشم و نفرت مردم مسلمان منطقه به ویژه کشورهایی که با دخالت های آل سعود، آمریکا و رژیم صهیونیستی دچار نابسامانی و �





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن