واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
سیدکمالالدین میرزندهدل، معلم نمونه استان تهران از عشق به معلمی میگوید خانهزاد مدرسهام نه عزرائیل است، نه یزید فقط سختگیر است و جدی. سیدکمالالدین میرزندهدل را میگویم که وقتی مهمان خانهاش بودیم، صادقانه گفت بعضی از شاگردانش به او میگویند عزرائیل یا یزید و بعضی هم کاریکاتورش را میکشند پای تخته یا زیر ورقه امتحان.
او سختگیر است و جدی و ما هم در مصاحبتی دو ساعته با او این را فهمیدیم، اما او معلم نمونه استان تهران است با کلی خوشنامی و خلاقیت در تدریس و البته شاگردانی که از ته دل دوستش دارند. میرزنده دل مردی خنده روست، ولی باهم که حرف می زدیم یک جا خنده از صورتش رفت و اشک جایش نشست، آنجا که او خاطره ملاقاتش با دانش آموز سال های دورش را تعریف کرد که حوالی ترمینال جنوب نشئه از اعتیاد، لای چند تکه کارتن خوابیده بود. او اسم این صحنه را گذاشت زخم که روح معلم را آزرده می کند، البته زخم هایی که در ازایش مرهمی نیز وجود دارد، یعنی دانش آموزانی که بالنده می شوند و در مدارج علمی و اجتماعی از معلم خود پیشی می گیرند. 24 سال است در یک هنرستان رشته نقشه کشی درس می دهید، این کسالت آور نیست؟ من از این شاخه به آن شاخه پریدن را دوست ندارم و فکر می کنم اگر در یک رشته یا یک مکان سرمایه گذاری کنیم، بهتر نتیجه می گیریم. الان هنرستان امیرکبیر خانه من است و در آن احساس راحتی و خانه زاد بودن می کنم، حتی کلاسی را که همیشه در آن درس می دهم خودم جارو می کنم و به بچه ها می گویم، اینجا خانه من است و نباید به هم ریخته اش کنید. شما امسال معلم نمونه استان تهران هستید، چه کردید که نمونه شدید؟ البته شیوه های سنجش معلم نمونه کامل و بی نقص نیست و چه بسا معلمان نمونه ای که از دیدها پنهان می مانند. با این حال عشق به تدریس و پشتکارم برای این که بچه ها درس را خوب یاد بگیرند یکی از ویژگی های من است. بچه ها خیلی باهوش اند، اما از این هوش برای درس خواندن استفاده نمی کنند و نیاز به کسی دارند که آنها را هدایت کند و من همیشه به شاگردهایم می گویم اگر مطلبی را که امروز می گویم یاد بگیرید دیگر بین من و شما فاصله ای نیست و فقط می ماند تجربه که باید کسب کنید. پس معلم نمونه شدن فقط به خوب درس دادن و نوشتن کتاب و... نیست، بلکه باید مطلب درسی را با مهر و محبت به بچه ها انتقال داد و برایشان مثل یک پدر و مادر مهربان بود. به نظر شما معلم بد هم وجود دارد یا معلم بد زاییده ذهن دانش آموزان است؟ این نوع معلم واقعا وجود دارد، بعضی ها هستند که وقت کلاس را به شوخی و خنده و سرسری گرفتن می گذرانند و با وایبر و اینترنت و... مشغول می شوند، اما این وقت مال بچه هاست. این اشکال هم برمی گردد به اشکالات در جذب معلم و ورود آدم های ضعیف و بی انگیزه به سیستم آموزشی. من در طول خدمتم هیچ وقت غیبت نکردم و حتی یک بار هم دیر به کلاس نرسیدم، تعطیلی من هم فقط روز 22 بهمن و تاسوعا و عاشوراست، چون در همه روزها حتی جمعه ها مشغول کارم؛ چه تدریس در کلاس های کنکور، چه رفع اشکال بچه ها، نوشتن کتاب یا تدریس در دانشگاه. پس شما از آن معلم هایی هستید که اغلب بچه ها دوست ندارند، آخر دانش آموزان مایلند معلمشان یک روز هم که شده نیاید یا گاهی دیر بیاید. تاحالا شنیده اید بچه ها پشت سرتان حرف بزنند؟ بله زیاد. شنیده ام. به من می گویند عزرائیل یا یزید، چون در درس سختگیرم و نمی گذارم کسی سرسری از درس بگذرد. کاریکاتورم را هم زیاد می کشند. و واکنش شما؟ همیشه خندیده ام. یک روز یکی از بچه ها در حال کشیدن کاریکارتورم روی تخته بود و تا رسیدم آن را پاک کرد، اما من گفتم دوباره بکش اگر می خواهی قبول شوی، که او هم کشید و این کاریکاتور تا مدت ها گوشه تخته بود. بعضی از معلم ها از کلمه نمی فهمی یا محال است بفهمی استفاده می کنند، شما چطور؟ نه، من این طور مستقیم نمی گویم و ترجیح می دهم به بچه ها حس مثبتی نسبت به توانایی هایشان بدهم و همیشه به آنها می گویم شما می توانید اگر بخواهید. من حتی از دانش آموزان موفقم فیلم تهیه کرده ام و برای بچه ها در کلاس پخش می کنم تا انگیزه بگیرند. البته در چند مورد هم چند کلمه ای گفتم که بعد پشیمان شدم و عذرخواهی کردم. آن وقت بچه ها شما را بخشیدند؟ بله، الان باهم رفیقیم. با دانش آموزان سال های دورم هم دوست هستم، در مراسم عروسی شان شرکت می کنم و شام و ناهار دعوتشان می کنم. همه می گویند کار کردن با دانش آموزان پسر سخت است، این را قبول دارید؟ بله، سخت است و کار با دانش آموزان هنرستانی سخت تر، چون متاسفانه این طور جا افتاده که دانش آموزان درسخوان باید به ترتیب در رشته ریاضی، تجربی و انسانی بخوانند و بقیه وارد هنرستان شوند. برای همین است که ما دانش آموزان بی انگیزه در هنرستان زیاد داریم. مشکل بعدی این است که پسرها در یک سنی می گویند درس بخوانیم که چه کاره شویم که این هم برمی گردد به جامعه ما و نمونه هایی که بچه ها اطرافشان می بینند. اما بین دانش آموزان هنرستانی شاگردان خوبی هم هستند که یکباره استعدادهایشان شکوفا می شود؛ مثل یکی از دانش آموزانم که الان دانشجوی دکتری است و باهم کتاب می نویسیم. پس می توانیم بگوییم کسانی که به دانش آموزان پسر نگاه بدبینانه افراطی دارند، مشکل از خودشان است که نمی توانند ارتباط برقرار کنند؟ بگذارید این طور بگویم که فاصله بین معلم و دانش آموز باید از بین برود. منظورم احترام نیست که این حتما باید حفظ شود، اما ما نیاز به رفاقت معلم و شاگرد داریم. من خیلی وقت ها با دانش آموزانم فوتبال بازی می کنم و به آنها می گویم اگر ناراحتی از من دارید حالا بزنید. البته گاهی تلاش های معلم جواب نمی دهد و دانش آموز به راه هایی که دلت نمی خواست می رود. سال ها پیش یکی از دانش آموزانم را که معتاد و نشئه بود، لای چند تکه کارتن نزدیک ترمینال جنوب دیدم و حسابی گریه کردم و غصه خوردم که آن همه تلاش برای او بی نتیجه شد، مثل کشاورزی که کشت می کند، اما چیزی درو نمی کند. وقتی محصل بودید معلمی شبیه خودتان داشتید؟ منظورم معلمی است که رفاقت می کرد. بله، دانش آموز هنرستان بودم که معلمی تحصیلکرده اتریش داشتیم که در کار ساخت و ساز بود، او باعث شد به نقشه کشی و رسم فنی علاقه مند شوم. آقای حکیمیان معلم کلاس پنجمم و آقای طهماسبی، رئیس هنرستانی که محصلش بودم هم خیلی برایم عزیز هستند. خیلی از معلم ها دغدغه حقوق و معیشت دارند، شما ندارید؟ حقوق معلم ها واقعا کم است. سال ها پیش همکاری داشتم که می گفت اگر می خواهی پیر نشوی به فیش حقوقی ات نگاه نکن، اما من چون به حقوق آموزش و پرورش وابسته نیستم و از چند منبع درآمد دارم مشکلی ندارم. با این حال معتقدم معلمی کردن عشق می خواهد و بس، اگر فقط برای به دست آوردن پول سر کلاس بروی چون عشقی در کار نیست این پول برکت ندارد. به اعتقاد من اگر درس دادن از سر عشق باشد، معجزه می کند و برای یک معلم دیدن موفقیت دانش آموزانش از هر پاداشی بالاتر است. چند تا از شاگردان من کارخانه دارهای بزرگی شده اند و بعضی هایشان سمت های بالای فنی در کشور دارند. معلمان دیگر هم چنین شاگردانی دارند، اما می بینم گاهی معلم خودش را با شاگردش مقایسه می کند و دائم درآمد خودش را با دانش آموز قدیمی اش قیاس می کند که این باعث سرخوردگی معلم می شود و برای نظام آموزشی ما اصلا خوب نیست.
 
یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 06:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]