تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816530025
مرد جگر فروش، جان پسرش را گرفت
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
در جریان درگیری؛
مرد جگر فروش، جان پسرش را گرفت
مرد دستفروش که در جریان درگیری با پسرش مرتکب قتل او شده بود، در جلسه دادگاه درخواست بخشش کرد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، در این پرونده سیامک متهم است، 18 ماه قبل پسرش به نام «سپهر» را با ضربه های چاقو به قتل رسانده است. مرد میانسال دیروز در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی عبداللهی پای میز محاکمه قرار گرفت. در این جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: روز حادثه «سیامک» بعد از مشاجره با پسرش سپهر، دست به چاقو برد و او را زخمی کرد. متهم البته در ادامه پسرش را به بیمارستان انتقال داد، اما او بر اثر شدت جراحات جان باخت. همسر «سپهر» رضایت خود را اعلام کرده، اما مادر مقتول درخواست قصاص دارد. رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به «سیامک» از او خواست به دفاع از خود بپردازد که مرد میانسال گفت: من در شهرداری کار می کردم اما پس از چند سال بیکار شدم و بعد از آن همسرم بنای ناسازگاری گذاشت و بیشتر روزها قهر می کرد و به خانه مادرش می رفت. برای تامین هزینه های زندگی در کنار خیابان جگر می فروختم. سپهر چند ماهی بود که نامزد کرده بود. روز حادثه با من تماس گرفت و گفت برادر کوچکش پایش در رفته و 50 هزار تومان پول می خواهد. گفتم باید چند ساعت صبر کنی تا جگرها را بفروشم و پول را برایت آماده کنم. عصر بود و داشتم در خانه جگرها را آماده می کردم که سپهر از راه رسید. 10 هزار تومان از 50 هزار تومانی را که کار کرده بودم، برداشتم و بقیه را به سپهر دادم. گفت کم است و باید 100 هزار تومان بدهی. گفتم ندارم و باید کاسبی کنم. ناراحت شد و به من توهین کرد. مشاجره مان بالا گرفت. روی من دست بلند کرد و کتکم زد. چاقویی که با آن جگرها را می بریدم مقابلش گرفتم و گفتم خسته ام. بیا چای بخوریم و حرف بزنیم. به حرفم گوش نداد و حمله کرد. چاقو در پهلوی سپهر فرو رفت. خیلی ترسیدم، بچه ام را که با سختی بزرگ کرده بودم در یک لحظه از دست دادم. متهم در آخرین دفاع از خودش گفت: از کاری که کرده ام پشیمانم و از شما درخواست گذشت دارم. پس از آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند. 2007
۱۱/۰۲/۱۳۹۴ - ۰۸:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]
-
حوادث
پربازدیدترینها