واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرار دختر شجاع از دست دزدآدمربا
دختر جوان وقتي متوجه شد در دام پسر آدمربا گرفتار شده است، خودش را از خودرو به پايين پرتاب كرد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل دختر جواني به اداره پليس رفت و از پسر جواني به اتهام آدمربايي شكايت كرد. شاكي در توضيح ماجرا گفت: من دانشجو هستم. چند روز قبل از رودهن به مقصد تهرانپارس سوار خودرو پژو شدم كه راننده آن پسر جواني بود. او گفت در اين مسير مسافركشي ميكند و بيشتر دانشجوها مسافر او هستند و او را ميشناسند.
من به حرفهاي او اطمينان كردم و در صندلي جلو سوار شدم. پس از طي مسافتي متوجه نگاه معنادار او شدم و اعتراض كردم. وقتي خواستم خودرو را نگه دارد، قبول نكرد و مسيرش را تغيير داد. با فرياد درخواست كمك كردم اما كسي نبود كه به دادم برسد تا اينكه تصميم گرفتم خودم را از داخل خودرو به پايين پرتاب كنم. خودرو سرعت زيادي داشت اما من در را باز و خودم را به پايين پرتاب كردم. راننده با ديدن اين صحنه از محل گريخت اما من توانستم شماره پلاك خودرو را به ذهنم بسپارم. پس از اين دست و پايم زخمي شد و خودرو عبوري مرا به بيمارستان رساند تا اينكه حالم بهتر شد و تصميم به شكايت گرفتم.
پس از طرح شكايت، پرونده به دستور قاضي مدير روستا، بازپرس ويژه قتل پايتخت در اختيار تيمي از كارآگاهان مبارزه با آدمربايي پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران پليس در نخستين گام شماره پلاك خودروي پژو را بررسي كردند. تحقيقات نشان داد خودرو متعلق به مرد ميانسالي به نام غفور است.
بنابراين مأموران پليس غفور را براي تحقيقات بيشتر به اداره پليس احضار كردند. غفور در بازجوييها مدعي شد مدتي است خودرو را در اختيار پسر 19 سالهاش جمشيد قرار داده است و گفت كه روز حادثه جمشيد با خودرو بيرون رفته و تا آخر شب به خانه برنگشته است. در گام بعدي كارآگاهان جمشيد را به عنوان مظنون حادثه آدمربايي بازداشت كردند.
متهم ابتدا اتهام آدمربايي دختر جوان را انكار كرد اما وقتي با شاكي روبهرو شد، چارهاي جز اعتراف نداشت. وي در بازجويي با اظهار پشيماني گفت: روز حادثه خودروي پدرم را به بهانه اينكه با دوستانم قرار دارم برداشتم و از خانه خارج شدم. چند ساعتي در داخل شهر چرخيدم تا اينكه عصر به رودهن رفتم. در راه برگشت دختر دانشجويي را به مقصد تهران سوار خودرو كردم. بعد از آن تصميم به سرقت اموالش گرفتم اما متوجه شد و خودش را به داخل خيابان پرتاب كرد. من خيلي ترسيدم و به سرعت از محل گريختم.
متهم در ادامه به دستور قاضي مدير روستا براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]