واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
بمب خبری اس ـ 300 «بمب خبری» تعبیری بود که «دویچهوله» برای خبر لغو ممنوعیت انتقال سامانه دفاع موشکی اس ـ 300 به ایران برگزیده بود. همانطور که از ترجمه فارسی نام این خبرگزاری برمیآید، این «موج آلمانی» درباره خبر اس ـ 300 گویای همه چیز بود؛ اما چرا این رسانهها قصد داشتند که از این رویداد یک بمب خبری بسازند؟
رسانه ها در میان همه رویدادهایی که در گوشه و کنار دنیا رخ می دهد، واقعیت های مورد نظرشان را انتخاب می کنند، از این واقعیت ها عکس می گیرند و آنها را در چارچوب و قاب مورد نظرشان برای مخاطب به تماشا می گذارند. نظریه «چارچوب سازی رسانه ها» تلاش می کند این اتفاق رایج در رسانه ها را تشریح کند و بگوید که آنها پا را از این فراتر گذاشته اند که به مخاطب بگویند به چه فکر کند. رسانه ها حتی چگونه دیدن و فکر کردن را هم برای مخاطب تعیین می کنند. فرمان لغو ممنوعیت انتقال اس ـ 300 به ایرا ن از سوی رئیس جمهور روسیه بازتاب بسیاری در رسانه های جهان پیدا کرد و در ادامه، نقد ها و گزارش های بسیاری درباره آن منتشر شد؛ پوشش خبری این رویداد از زاویه چارچوب سازی رسانه ها قابل تحلیل است. همیشه پای «مذاکرات» در میان است یکی از محورهای مهم در این پوشش رسانه ای مربوط ساختن این خبر با بیانیه لوزان است طوری که به مخاطب القا شود خبرهای اولیه یک توافق و دستیابی ایران به تفاهم با 1+5 موجب تجهیز ایران به موشک های مدرن می شود. دویچه وله با تیتری از صحبت های رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا این گونه به این موضوع پرداخت: «هشدار ژنرال دمپسی: گزینه نظامی علیه ایران همچنان پابرجاست» گزینه نظامی واژه ای آشنا در صحبت های مقامات آمریکا درباره ایران است و این خبرگزاری در پاراگراف اول این خبر از تسلیحات هسته ای ایران صحبت می کند تا این پازل معنایی تکمیل شود. هرچند در واقع ارتباط لغو ممنوعیت انتقال اس ـ 300 به ایران را نمی توان با مذاکرات هسته ای بی ارتباط دانست و در یک نگاه کلی سناریوهایی در این باره مطرح است، اما به نظر می رسد گزارش هایی از این دست با سوگیری خاص خود به دنبال چارچوب سازی برای افکار عمومی است. بی.سی.سی نیز با همین رویکرد بیانیه وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی را با این تیتر گزارش کرد: «اسرائیل: لغو ممنوعیت فروش اس ـ ۳۰۰ نتیجه تفاهم لوزان است». این تیتر را تقریبا در قریب به اتفاق رسانه های غربی می توان دید. این بنگاه خبری در تحلیلی با این عنوان که «چرا پوتین ممنوعیت تحویل اس ـ ۳۰۰ به ایران را لغو کرد؟» به بررسی زوایای مختلف این اقدام می پردازد و در نهایت ارتباط این تصمیم با تفاهم لوزان را تبیین می کند تا به نوعی افکار عمومی را متوجه خطرات احتمالی توافق جامع با ایران، برای تجهیز بیشتر تهران به تسلیحات نظامی کند. این رویکرد در اخبار مرتبط با این موضوع تا جایی دیده می شود که صدای آمریکا چنین تیتری را برای خبر یکی از سخنرانی های رئیس جمهور روسیه انتخاب می کند: «دفاع پوتین از فروش اس ـ ۳۰۰ به ایران پیش از آغاز دور جدید مذاکرات اتمی» بخش دوم تیتر بدرستی می کوشد تا این ارتباط را تقویت کند. این رسانه با ارائه این تحلیل که «ایران قصد دارد از تخفیف یافتن تحریم ها برای خرید سلاح استفاده کند، نه بهبود وضعیت معیشتی مردم آن کشور» افق مذاکرات را نگران کننده نشان می دهد. فضاسازی های غیر فنی یکی دیگر از محورهایی که در همین زمینه از سوی این رسانه ها پیگیری می شد، عواقب انتقال این موشک به ایران بود. در حالی که یک جستجوی ساده نشان می داد سامانه موشکی اس ـ 300 یک سامانه دفاعی است و نه تهاجمی؛ اما خبرها به تشدید نگرانی ها از تجهیز ایران به این موشک در شرایط کنونی و ناآرامی های منطقه ای اشاره داشت. بی.بی.سی این رویکرد را در پوشش خبر تماس تلفنی نتانیاهو با پوتین در پیش گرفت و چند بار از به خطر افتادن «امنیت اسرائیل» سخن گفت. دویچه وله هم با تیتر «پیامدهای فرامنطقه ای تحویل موشک های اس ـ ۳۰۰ به ایران» که برای یکی از گزارش های خود در این باره انتخاب کرد، علاوه بر اشاره به برهم خوردن موازنه قدرت در منطقه سعی کرد ابعاد فرامنطقه ای به این موضوع دهد. این چارچوب تحلیلی در حالی با لحن و شیوه ارائه اخبار به مخاطب و گنجاندن جزئیات خاص در خبر انتقال پیدا می کند که بررسی پوشش های خبری گذشته این رسانه ها نشان می دهد همواره تشدید نگرانی از پیشرفت های نظامی ایران در لایه های پنهان پوشش اخبار این حوزه وجود داشته است. «ابهام سازی» در سرنوشت اس ـ 300 استفاده از «ابهام» در سرنوشت انتقال این موشک ها به ایران و شرایط پس از آن نیز یکی از تکنیک هایی بود که در این خبرها به کار گرفته شد تا عملیات روانی آنها را تکمیل کند. این رسانه ها در این زمینه با کلی گویی و بیان ماهرانه برخی احتمالات، تجهیز ایران به این سامانه دفاعی را در ذهن مخاطب مبهم و چند پهلو جلوه دادند تا این پیام با برداشت های مختلفی روبه رو شود. بی.بی.سی در اخبار خود از جملاتی با این هدف استفاده کرده است. این بنگاه خبری ضمن پوشش خبر بیانیه وزارت اطلاعات رژیم صهیونیستی از این جملات استفاده می کند: «گفته می شد که ایران قصد داشت با خرید این موشک ها، سپری دفاعی برای تاسیسات هسته ای خود ایجاد کند» دویچه وله نیز در حالی که در گفت وگو با کارشناسان اشاره می کند این موشک ها در شرایط جنگی مورد استفاده قرار نگرفته اند، اما از برخی احتمالات این گونه سخن گفت: «موازنه جنگی در یمن هم می تواند با استقرار این سامانه به نفع ایران تغییر کند. در صورت استقرار ناوهای ایران در اطراف یمن دیگر هواپیمایی قادر به حمله علیه آن نخواهد بود»؛ «کارشناسان نظامی روس پیش بینی می کنند که ارتش ایران سامانه اس ـ ۳۰۰ را در تنگه هرمز با اهداف تدافعی و تهاجمی مستقر می کند و اهمیت این موضوع فراتر از دفاع ایران در مقابل تهدیدات و حملات هوایی خواهد بود» این ابهام سازی در خبرهای دیگر نیز پیگیری شد تا با تحریک مخاطبان بدون ارائه تحلیلی دقیق از آنها، به نگرانی های احتمالی دامن زده شود. همان طور که «موج آلمانی» پیش بینی کرده بود این رویداد قابلیت تبدیل به یک بمب خبری را داشت و این رسانه های بین المللی بودند که این بمب را ساختند. به نظر می رسد باید به این مساله فکر کرد که چنین راهبردهایی نه تنها برای ساخت این بمب خبری که شاید برای یک اتفاق بزرگ تر تمهید شده باشند؛ اتفاقی در حد «بیگ بنگ!» سید ناصر نعمتی / جام جم
 
پنج شنبه 3 اردیبهشت 1394 ساعت 04:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]