واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۸
اکبر قاسمی- سفیر سابق ایران در اوکراین بیانیه لوزان انرژیهای سیاسی متعددی را در سطح بینالمللی و منطقهای آزاد کرد که هرکدام از آنها، خود موجبات تحولات بنیادین در عرصه های مختلف شده است؛ تصمیم پوتین رییسجمهوری روسیه مبنی بر لغو ممنوعیت فروش سامانه موشکی اس- 300 و بروز ائتلاف هشت کشور عربی برای جنگ با یمن از جمله این پیامدهای مثبت و منفی این رخداد بوده است. در واقع اولین آثار بازخورد منافع بازیگران بینالمللی در پرتو نتایج بیانیه لوزان و متعاقب دستور هوشمندانه پوتین مبنی بر لغو ممانعت فروش اس - 300 به ایران، زودتر از شروع شمارش معکوس لغو تحریمها بطور رسمی متبلور شد و به وضوح، ارزیابی آقای دکتر روحانی مبنی بر «ترکخوردن عینی دیوارهای تحریم» را نمایان ساخت. در زمنیه این تصمیم رییسجمهور روسیه چند نکته قبال ذکر است: آقای پوتین با اتخاذ رویکرد ناگهانی، چندین هدف را به طور همزمان در راستای راهبرد جدید روسیه که به راهبرد «توانمندی انقباض ژئوپلتیک روسیه» توسط استراتژیستهای آن کشور، شناخته شده تعقیب میکند. هر چند اهداف اصلی روسیه در این رویکرد را میتوان در راستای «عملیساختن ضرورت رسمیتیافتن منافع روسیه در تعاملات قدرتهای جهانی به عنوان شریک و نه کارپرداز ، کسب زودتر از موعد منافع خویش در پروژه مالی اس- 300 در پرتو خنثیسازی آثار منفی تحریمهای مربوط به بحران اوکراین و بازسازی اعتماد خویش در تعامل با همسایه مقتدر خود ایران به ویژه با هدف فراهمسازی بسترهای هر چه بیشتر و به موقع در بازاریابیهای آینده با جمهوری اسلامی ایران و بازآرایی موازنه قوا درتقابل با آرایشهای جدید امریکا و ناتو در حوزههای اروپای شرقی و خاورمیانه و خلیج فارس» تبیین کرد. پوتین در بحران اوکراین توانست گام بلندی را در راستای راهبرد توانمندی انقباض ژئوپلیتک خود با جسارت فراوان و بدون توجه به نظمهای اروپایی بردارد و تا کنون نیز با الحاق جزیره راهبردی کریمه به حوزه قلمرو خود و ایجاد جمهوریهای خودخوانده در دنباس در مقابل تمامی فشارها بایستد. هرچند این فشارها خسارت بیش از 150 میلیارد دلاری را در بخش سرمایهگذاریها و کاهش تنزل ارزش روبل به نزدیک 50 درصد نسبت به ارزش قبلی به همراه داشته و پوتین نیز به تاثیرات آن معترف بوده، لیکن روسیه بر این امر که این کشور دارای ظرفیتهای متنوع و قابل تبدیل است، تاکید کرده و میکند. در این میان روسها با توجه به منافع متصور فراوان در حوزه پیوندهای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی مشترک با اوکراین در زمینه های انرژی خط لوله انتقال گاز اوکراین به اروپا و زیرساختهای تولیدی، اقتصادی، صنعتی و مواصلاتی با این کشور، نمیتوانند به راحتی رقابت، کشمکش و تقابل خود را با امریکا و اروپا نادیده انگارند و به طور طبیعی بحران مثلث روسیه و اروپا و امریکا تا نیل به یک سازش راه ناهمواری را پیش روی خود دارد . در سه ماه گذشته، روسیه، امریکا و ناتو دهها مانور نظامی و آرایش نیرو و تجهیزات در اروپای شرقی و مرکزی و حوزه بالیتک، نسبت به همدیگر انجام دادهاند و پروازهای تجسسی طرفین بیش از هفت برابر نسبت به همدیگر افزایش یافته و 10000 نیروی جدید ناتو، 50 ناو جدید، 80 هواپیما و هلیکوپتر و 1500 تانک و خودروهای زرهی در حوزه احتمالی منازعه مستقر شدهاند . همچنین عمده ارتباطات متعارف امریکا و روسیه حتی در زمینه فضایی که در بسیاری از مقاطع گذشته در منازعات سیاسی فیمابین نیز فعال بوده به رکود و انجماد گراییده و جریان روسگرایی و مجبوبیت پوتین بطور بیسابقه افزایش یافته است. در این میان، آلمانها و فرانسویها به دلایل تاریخی و اقتصادی به ویژه آثار و نتایج عبرتآموز از جنگ جهانی اول و دوم که همواره این دو کشور به عنوان بازنده جنگ، منافع را نصیب قدرتهای فرا آتلانتیکی همچون امریکا و انگلیس کردند، به درستی به جایگاه روسیه در نظم و امنیت اروپا پی برده و سعی دارند با دپیلماسی پرهزینه در قالب تفاهم مینسک، روند منازعه اوکراین را در چهارچوب تحرک نرماندی سر و سامان بخشند ؛ چنانکه عملا تا کنون یک گام به جلو و یک گام به عقب برداشتهاند. روسیه در صحنه خاورمیانه هم به جز سوریه آن هم به دلیل نیاز به حفظ پایگاه راهبردی خود در طرطوس عمدتا در دیگر تحولات خاورمیانه نقش نظارهگری و نهایتا کسب منافع موضعی و مصالحه را با اخذ پارهای امتیازات دنبال میکند؛ همان طور که در تحولات لیبی و عراق و جدیدا در یمن، ملاحظه شد با اعطای رای ممتنع به برنامه نظامی ائتلاف هشت کشور عربی مشروعیت داده و حاضر به اعمال رویه اخلاقی در قبال متجاوزین علیه مردم یمن و مقابله با فاجعه انسانی در حال گذار از خلال حملات وحشیانه سعودی، نشد. و ما در مورد ما؛ هر چند ما نسبت به رویکرد جدید پوتین خوشبین هستیم، لیکن درباره رویکرد روسیه در قبال لغو ممنوعیت اس- 300 در دو سطح باید تحولات آن را مورد راستاییآزمایی قرار داد: در سطح اول میبایست منتظر بود که آثار و پیامدهایی که منافع روسیه از قبل این دستور با دیگر بازیگران به دنبال آن بوده تا مرحله اجرا چیست و در سطح دوم اینکه این قرارداد در صورت عملیشدن چه تاثیر فوقالعادهای بر تقویت پدافند و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به همراه داشته و دارد؛ زیرا در آن صورت است که میتوان آثار ملموس آن را به عینه مشاهده کرد. در عین حال، نکته حائز اهمیت این است که هر روز که از رخدادهای متاثر از بیانیه لوزان میگذرد، لایههای پنهان رویکرد حسابشده دستگاه دبیلماسی کشور در مدیریت و شناخت صحیح اهداف و ظرفیتهای بازیگران و قدرتهای بینالمللی بویژه در راستای چگونگی تقابل و تعامل با همدیگر و بهرهمندی از مولفههای همگرایی و واگرایی هرکدام از قدرتها نسبت به انتخاب انگیزهها و اولویتهای خویش، به درستی شناخته میشود و ما را یکی پس از دیگری به نقشه راهمان نزدیکتر میکند و ثمرات بیشتری را به ارمغان آورده و خواهد آورد . این رویکرد همچنین این واقعیت را که آنچه در صحنه بینالمللی در قالب رخدادهای متاثر از رویکردهای قدرتهای تکقطبگرا یا چندقطبگرا میگذرد، استحکامپذیر نیست و همواره همچون رمل درحال گذار است به درستی نمایان میسازد و نشانگر سیالبودن منافع قدرتهای بزرگ در برابر یکدیگر است، همچنین جدیبودن تعارضهای منافع آنان در حوزههای سیاسی و اقتصادی مختلف و متنوع را تبیین میکند. مدیریت دستگاه دیپلماسی کشور نیز با شناخت بهموقع و ماهوی این ظرفیتها و تبدیل تهدیدها به فرصتهای گفتمان سنجیده، عملا ضمن خنثیساختن تمام تهدیدات توهمی، ظرفیتهای تفاهم و سازه انگارههای مقبول را برای کشور و نظام در قالب بیانیه لوزان به ارمغان میآورد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]