تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نادانى ريشه همه بديهاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835143759




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند اكه برخي از آنها در زير مي آيد. آفتاب يزد: اين هم نامه « بلر» است؟!‌ «اين هم نامه بلر است؟!‌» عنوان سرمقاله‌ روزنامه آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛ رئيس دفتر احمدي‌نژاد پس از دستور رهبري براي لغو حكم قبلي او - انتصاب به معاونت اولي رئيس جمهور - ترجيح داده بود سكوت پيشه سازد. زيرا مقاومت احمدي‌نژاد در برابر همه مخالفان اعم از مراجع تقليد، نمايندگان مجلس و گروه‌هاي ديگري از اصولگرايان را كافي مي‌دانست. مشايي در آن ايام به خوبي آگاه بود كه بدون دفاع او از خود نيز، حتي دستور رهبري براي لغو حكم او بلافاصله اجرا نخواهد شد. اما اكنون به نظر مي‌رسد با گذشت حدود يك ماه، نوبت به مشايي رسيده تا ابراز لطف رئيس خويش را پاس بدارد و بخشي از مخالفت‌ها با خويش را نيز به نحوي پاسخ بگويد. البته او توان حمله مستقيم به مخالفان اصلي و با نفوذ خود را ندارد، حمله به نمايندگان مجلس هم در شرايط فعلي به مصلحت نيست زيرا مي‌تواند شرايط نه چندان مساعد نسبت به وزراي پيشنهادي را نامساعدتر كند. پس ظاهراً راهي وجود ندارد جز آنكه بار ديگر پرونده‌اي كه با بسياري از جعليات براي اصلاح طلبان درست شده، بازگشايي شود تا در مقابل تحقيرهاي يكي دو ماه گذشته، نوعي قدرت نمايي صورت گيرد. اظهارات اخير مشايي را مي‌توان از اين زاويه مورد ارزيابي قرار داد. به هر حال در شرايط فعلي، تنها صحبت عليه رفسنجاني، خاتمي، كروبي و ميرحسين امكان انتشار در برخي رسانه‌ها را مي‌يابد و اگر كسي مي‌خواهد سخن او، پاس داشته شود حتما بايستي به «انقلاب مخملي» هم گريزي بزند. بر همين اساس، نيازي نيست كه كسي در مقام پاسخگويي برآيد چون مجموعه اين سخنان نيز بيش از سخن ساير «صاحب‌ تريبون‌ها» عليه دولت‌هاي گذشته مقبوليتي نخواهد يافت. در خصوص انقلاب مخملي هم وضعيت به گونه‌اي است كه روزنامه اصلي مدعي دست داشتن اصلاح‌طلبان در اين انقلاب نوظهور- و فاقد زمينه در ايران- آنقدر در گسترش حوزه انقلابيون مخملي اصرار داشته كه حتي يك‌بار مشايي را نيز در زمره اين انقلابيون قرار داده است. پس همان بهتر كه از كنار بخش‌هاي عمده سخنان اين دوست، همكار و منسوب احمدي نژاد عبور شود. اما در ميان سخنان او نكته‌اي وجود دارد كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت. مشايي گفته است: «در مورد مراسم تنفيذ، همه كشورهاي اروپايي به وزارت خارجه پيام فرستادند كه در مراسم شركت مي‌كنيم فقط خواهش مي‌كنيم آقاي رئيس جمهور كه صحبت مي‌كنند ملاحظه ما را نيز بكنند.» البته اين سخن قدري عجيب به نظر مي‌رسد. زيرا اگر آنچه كه مشايي اعلام كرده، موضع متحد كشورهاي اروپايي بود آنها مي‌توانستند توسط سفير كشور سوئد به عنوان رئيس دوره‌اي اتحاديه اروپا، پيام خود را برسانند؛ همان‌طور كه در ماه‌هاي اخير، مواضع متحد و ادعاهاي هماهنگ آنها عليه روند انتخابات، به همين نحو ابلاغ گرديده است. اما به فرض كه سخن مشايي، ناشي از يك اطلاع دقيق باشد بهتر است دولت مقتدر احمدي‌نژاد،‌ يقه اروپايي‌ها را بگيرد و از آنها توضيح بخواهد كه«چرا پيام‌هاي غيردوستانه و بعضاً تهديدآميز خود را به صورت علني مي‌فرستيد اما براي ابراز دوستي، پيام محرمانه مخابره مي‌كنيد؟» مشايي لابد به ياد مي‌آورد كه روز پانزدهم فروردين ماه 86، روزنامه كيهان اظهارات تهديد آميز و ضرب‌الاجل 48 ساعته توني بلر براي آزادي 15 ملوان متجاوز انگليسي را منعكس نمود و چند ساعت بعد از آن، احمدي نژاد در گفتگويي كه مستقيماً توسط شبكه‌هاي مختلف راديو تلويزيوني مخابره مي‌شد حكم آزادي ملوانان را صادر كرد. اين روند تحقيرآميز،‌ دوسال موجب آزار ذهني بسياري از غيرتمندان ايراني بود تا آنكه در خرداد 88، احمدي نژاد در يك گفتگوي تلويزيوني، اعلام كرد: «بلر كتباً نامه نوشت، عذرخواهي كرد و تعهد داد كه اين حوادث تكرار نشود. پس از آن، ايران حكم آزادي ملوانان را صادر كرد.» البته از 15 فروردين 86 كه تهديدهاي بلر در روزنامه‌ حامي احمدي نژاد منعكس شد تا نيمه خرداد 88 كه خبر عذرخواهي كتبي بلر توسط احمدي نژاد مطرح گرديد، هيچ كس نامه را نديده بود و پس از آن هم تنها نامه‌اي از سفارت انگليس در تهران منعكس شد كه حتي اطلاق نام عذرخواهي بر آن توسط سفارت انگليس - چه رسد به توني بلر -چندان آسان نبود. اكنون در حالي كه هر روز تهديدهاي علني مقامات اروپايي و ادعاهاي واضح آنها عليه انتخابات 22 خرداد و منتخب آن در رسانه‌هاي عمومي منعكس مي‌شود، رئيس دفتر احمدي‌نژاد از پيام همراه با التماس اروپايي‌ها براي شركت در جلسه تنفيذ خبر مي‌دهد كه البته ظاهرا پيامي محرمانه بوده و جز در سخنراني مشايي در جاي ديگري منعكس نشده است. اظهارات اخير مشايي، نكته مهم ديگري را نيز به ذهن مي‌آورد و هر كس حق دارد از دولت مدعي شفافيت با مردم سوال كند «توقع دولت‌هاي اروپايي براي رعايت حال آنها توسط رئيس دولت ايران چه بوده و آيا اين تقاضا اجابت شده است يا نه؟» البته اگر استحكام اين سخن نيز به اندازه ادعاي «عذرخواهي كتبي بلر» باشد نيازي به توضيح بيشتر در مورد آن نيست اما اگر واقعا اروپايي‌ها در تريبون‌هاي علني، پرمدعايي مي‌كنند و در خفا پيام هاي التماس آميز ارسال مي‌كنند دولت حق ندارد بيش از اين اجازه تحقير نام ايران را به آن مدعيان پرسر و صدا اما كم‌جرئت بدهد. مشايي و مقام مافوق او كه در برابر نيروهاي داخلي با اقتدار فراوان سخن‌ مي‌گويند موظفند يك بار براي هميشه، پرونده قلدربازي‌هاي روزانه و التماس‌هاي شبانه اروپايي‌ها - اگر واقعا وجود دارد- را ببندند. بهترين راه براي بستن اين پرونده نيز آن است كه ضمن افشاي دقيق «پيام‌هاي التماس آميز اخير» متن نامه عذرخواهي بلر را نيز براي اطلاع عموم انتشار دهند. تعدادي از خبرگزاري‌هاي حامي و شيفته دولت كه در روزهاي اخير علاقمندي خود به انتشار اعترافات اصلاح‌طلبان زنداني را به نمايش گذاشته‌اند، مي‌توانند در انتشار عذرخواهي‌هاي همراه با اعتراف اروپايي‌ها پيشقدم شوند. كيهان: پرده ها افتاد ! «پرده ها افتاد!» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ 1- ديروز چهارمين جلسه دادگاه رسيدگي به اتهامات متهمان اغتشاشات اخير كشور در حالي برگزار شد كه عده اي از عوامل اصلي و جريان ساز اين ماجرا، پاي ميز محاكمه حاضر شدند. اعترافات متهماني چون حجاريان، امين زاده و رمضان زاده به وضوح بر تحليل هايي كه سرشاخه هاي اصلي آشوبهاي خياباني پس از انتخابات را بيرون از مرزهاي كشور جستجو مي كرد و آرايش آشوب ها و روشهاي آشوبگران را مطابق مختصات انقلاب هاي مخملي مي شمرد، صحه گذاشت. سعيد حجاريان-عضو شوراي مركزي حزب مشاركت- كه همگي وي را تئوريسين جبهه اصلاحات مي خوانند، در بخشي از اعترافات خود به اين موضوع تصريح مي كند:«قرار بود از تجارب بنياد سوروس در جهت انقلاب رنگي استفاده كنيم.» 2- شايد قصه انقلاب مخملي به ماجراهاي پس از انتخابات محدود نشود و عقبه آن به 10 سال پيش برگردد؛ 18 تير 1378و اغتشاشاتي كه آن روزها جامعه را دچار التهاب كرد. روزهاي نخستين سال 78 بود كه نتانياهو، نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي خواستار اجراي پروژه «انفجار از درون» در ساختار حكومتي و نظام جمهوري اسلامي شد و تاكيد كرد؛ بايد با ايران همان كاري را كرد كه در شوروي سابق اتفاق افتاد. برخي از مدعيان اصلاح طلبي نيز همان روزها با مصاحبه و درج مقاله در روزنامه هاي زنجيره اي سعي داشتند كشور را با شوروي سابق مقايسه كرده و شرايط هر دو را يكسان نشان دهند تا جايي كه خاتمي را نيز گورباچف ايران خواندند. غافل از آنكه نه شورش هاي تير78 و نه آشوبهاي تير 88 هيچكدام راه به جايي نبرد و نتوانست در پيكره صلابت مردم و نظام، كوچكترين روزنه اي باز كند. جايگاه انقلاب الهي و اسلامي ايران با حكومت الحادي و سوسياليستي شوروي و همينطور نظامهاي حاكم بر كشورهاي آسياي ميانه از قبيل گرجستان و اوكراين، تفاوت هاي ماهوي و عميق دارد. نظام و حكومت اسلامي ريشه در باورهاي ديني مردم داشته و مردم آن را متعلق به خود مي دانند. پايگاه مردمي حاكميت طي 30 سال انقلاب اسلامي آنچنان استوار شده كه بادهاي مسمومي چون انقلاب رنگي و موج سبز نمي تواند آن را متزلزل سازد. اما در طول دهه گذشته، چه در زمانه اي كه قدرت دست اصلاح طلبان بود و چه طي سالهايي كه بيرون گود نقشه ورود و نفوذ در بدنه حاكميت را مي كشيدند، امثال همين هايي كه امروز در پيشگاه عدالت و ملت لب به اعتراف گشوده و طلب حلاليت مي كنند!! با قلم هاي زهرآگين خود و آمد و شدهايي كه در خلال آن ماموريت هاي جديد تعريف مي شد، سعي داشتند تا مقدمات بروز يك ناآرامي ديگر كه -به زعم خود- كارساز باشد را فراهم كنند. به همين منظور انتخابات رياست جمهوري را نشانه رفتند و با رمز «تقلب» آشوبهاي خياباني را كه ظاهر آن اعتراض به نتايج انتخابات و هدف نهايي آن براي برنامه ريزان اصلي، ضديت با نظام و حاكميت ديني بود، به راه انداختند. 3- شايد تا قبل از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوري دهم كمتر كسي باور مي كرد كه رقيب شكست خورده انتخابات-موسوي- معبري براي قشون كشي و تهاجم كساني شود كه قصد براندازي نظام را دارند. اما حوادث بعدي و بيانيه ها و موضع گيري ها و هواداري سلطنت طلب ها و منافقين و دشمنان تابلودار نظام، پرده ها را كنار زد و نقابها را از چهره ها فرو افكند. معلوم شد تبليغات انتخاباتي و حتي مناظرات تلويزيوني كه تبديل به محاكمه دولت نهم شده بود، نه براي اثبات خود بلكه مقدمه اي براي آشوبهاي بعدي بوده است. با تاكيد و اصرار بر «دروغگو» خواندن رقيب و تكرار مدام آن كوشيدند اتهام «تقلب» را باورپذير كنند! شايد در نگاه اول اينگونه انتقادات و اظهارنظرها نوعي بهره گيري از تاكتيك هاي جنگ رواني به منظور انفعال رقيب به حساب مي آمد اما موج سهمگين تبليغاتي غرب- خصوصاً BBC- اهداف و مقاصد پشت پرده را آشكار كرده و از تلاش مرموزانه آنان براي براندازي نرم، خبر مي داد. محسن امين زاده كه روز گذشته در جايگاه متهم نسبت به اتهامات خود دفاع - بخوانيد اعتراف- مي كرد، مديريت ستاد عمليات رواني مذكور را برعهده داشته و در برج ده طبقه قيطريه - مربوط به فرزند يكي از مسئولان كه ارتباط تنگاتنگي با ستاد موسوي داشته- حين ضبط برنامه براي شبكه BBC فارسي دستگير شده است. شبكه اي كه با مصوبه مستقيم مجلس انگليس آغاز به كار كرده و علي اصغر رمضانپور- معاون فرهنگي عطاءالله مهاجراني، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت خاتمي- سردبيري آن را برعهده دارد. احزاب دوقلوي مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب كه در انتخابات حامي موسوي بودند با توجه به ذهنيت منفي و عمومي مردم نسبت به انگليس سعي داشتند تا جانبداري BBC از موسوي به صورت غيرمستقيم صورت گيرد، اما شكست در انتخابات و پيروزي قاطع احمدي نژاد باعث شد تا اين شبكه اصول حرفه اي را ناديده گرفته و مستقيماً وارد ميدان اغتشاشات كشور شود و نقش خود را در طرح كودتاي مخملي-اصطلاحاً- رو بازي كند كه البته با درايت رهبري نظام و حضور مردم آگاه و انقلابي ناكام ماندند. 4- موسوي دنبال راه اندازي تشكيلات سياسي است. تشكيلاتي كه ظاهراً قرار است به منظور تحكيم اعتراضات با اتكا بر حوادث پس از انتخابات علم شود. تحليل گران چنين تشكيلاتي را كه فاقد دستور سياسي مشخص و مدون بوده و طبعاً آينده اي مبهم برايش پيش بيني مي كنند- جداي از آنكه اساساً قابليت شكل گيري دارد يا خير- آن را سپر بلاي موسوي قلمداد كرده و مستمسكي براي مقابله با بازداشت وي ارزيابي مي كنند. اعترافات عوامل مياني و ميداني طي محاكمات گذشته به وضوح نقش محوري برخي از خواص -انشاءالله فريب خورده- را آشكار كرده است. سوالي كه اين روزها ذهن مردم را به خود مشغول داشته، آن است كه چرا دستگاه قضايي و امنيت كشور اقدام به بازداشت و محاكمه عوامل اصلي اغتشاشات نمي كند؟! اعتماد: من معترفم «من معترفم» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ اعتماد به قلم فاضل موسوي است كه در آن مي‌خوانيد؛ اگر شايعاتي که در مورد دفن عده يي از کشته شدگان حوادث اخير مطرح شده مورد رسيدگي جدي قرار نگيرد، براي مردم و دشمنان تبديل به يقين خواهد شد. من معترفم حرکت هاي آرام و عاقلانه مردم براي مهندسي انتخابات را چنان به بيراهه کشاندند که آدمي را به حيرت مي اندازد. راستي چرا؟معترفم عده يي که در سال 42 و سال 57 با چه هجمه هاي ناجوانمردانه به امام حمله مي کردند امروز به بهانه حمايت از حکومت اسلامي که قبل از سال 57 يک سطر هم در مورد آن مطلب ننوشته اند، تيشه به ريشه اين انقلاب مي زنند. من معترفم بسياري از ياران نزديک امام(ره) امروز از دايره ياري انقلاب امام کنار گذاشته شده اند. من معترفم در مباني دين ما و حتي در حکومت هاي لائيک اعتراف در حبس ارزشي ندارد.من نمي دانم علت چيست و چرا دولت يک سيماي روشن از وضعيت اقتصاد، امنيت، مدنيت، بهداشت، مسکن، فرهنگ، اشتغال، روابط خارجي و ... نمي دهد، اما مردم را خس و خاشاک مي نامند. اينها از کجا سرچشمه مي گيرد. من معترفم آن جايگاهي را که امام در راس امور مي دانست امروز عده يي در عمل و در بيان آن را ذيل امور هم نمي دانند.من معترفم جرياني که با امام مخالفت جدي از منظر انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي داشت و تلاش داشتند ثابت کنند امام در اين ايده و روش به خطا رفته است امروز در پي آن است.همکاران گرامي فرض کنيم اگر امام امروز در بين ما حضور پيدا کند و بگويد با يادگار من، انقلاب اسلامي چه کرده ايد و چه مي کنيد چه پاسخي داريم؟به خود آييم که ديري است جرياني غير جريان انقلاب در حال رشد است. اگر دير بجنبيم او رشد خواهد کرد و نه من را مي شناسد و نه شمايي که با گفته من مخالفت مي کنيد. رسالت: انقلاب علمي و سياست خياباني «انقلاب علمي و سياست خياباني» عنوان سرمقاله روزنامه‌ رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن مي‌خوانيد؛ 1 - پنج شنبه قبل از انتخابات يعني 21 خرداد در يادداشتي براي سعيد حجاريان که در روزنامه رسالت منتشر شد، نوشتم “ تلخ تر از شکست در جنگ هاي رواني- مخملي انگشت اتهاماتي است که مردم کشور پس از پايان يک مقطع حساس مانند انتخابات به سمت و سوي طراحان انقلاب هاي رنگي مي گيرند.”(1) ديروز وقتي متن دفاعيه حجاريان توسط سعيد شريعتي در محضر دادگاه قرائت گرديد، مي شد سنگيني انگشت اتهام مردم به سوي سعيد حجاريان را لمس کرد. اين حجاريان معروف به تئوريسين جريان اصلاحات بود که با ابراز ندامت از ارائه تحليل هاي ناصواب و نظريات خطرناک خود درباره انتخابات از ملت ايران عذر خواهي مي کرد. حجاريان مبدع تز “فشار از پايين و چانه زني از بالا” همان کسي است که رئيس جمهور اصلاحات را مسحور و مفتون کلام خود مي کرد. وقتي وي با شعار” اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات” فشار از پايين را براي چانه زني در بالا ناکافي خواند عملا استارت يک سياست بازي خياباني را زد. حجاريان قبل از انتخابات در دانشگاه علامه طباطبايي در جمع حاميان ميرحسين با بيان اينکه هرچقدر بتوانيم فشار را از پايين بيشتر کنيم، بهتر مي توانيم در بالا چانه زني کنيم، تاکيد کرد:”مي توان متحجرترين جريانات را با يک تکيه گاه تکان داد و در اين راه طبقه متوسط بهترين تکيه گاه ماست.”(2) اين عضو ارشد حزب مشارکت و از حاميان ميرحسين موسوي يکي دو ماه قبل از انتخابات با انتشار مقاله اي در ارگان اين حزب از وقوع انقلاب هاي مخملين و رنگي در کشورهاي اقمار شوروي سابق تمجيد کرد و نوشت:”انقلابهاي مخملين موجي از دموکراسي را براي کشورهاي اقمار شوروي سابق به ارمغان آوردند.” امروز همه آن توهمات و سراب ها فرو ريخته است. تمام خوابهاي رنگي که براي ايران و ايرانيان ديده شده بود، همه آشفته شده است. ايران نه گرجستان و نه اوکراين و نه قرقيزستان است که آمريکايي ها بتوانند در آن بي گدار به آب بزنند. امروز حجاريان مقابل چشمهاي نظاره گر و پرسشگر ميليونها ايراني مي ايستد و مي گويد:” من هم در اين انتخابات با ارائه تحليل هاي ناصواب مرتکب خطاهاي سهمگين شده ام که از آنها تبري مي جويم چون قطعا مورد رضاي محبوب عالميان نيست و موجب ندامت است . من به خاطر اين تحليل هاي ناصواب که مبناي بسياري از اعمال نادرست قرار گرفته از ملت عزيز ايران عذر خواهي مي کنم .” 2- سعيد حجاريان در متن دفاعيه خود با اشاره به واکاوي ريشه ها و علل موضع گيري هايش طي ده پانزده سال اخير به نکته بسيار مهمي اشاره کرد که به زعم راقم اين سطور جزء امهات مسائل امروز و فرداي جامعه ايران و بستر بسياري از مشکلات کشور در حوزه نخبگي است. “ متاسفانه در ايران با ضعف علوم انساني بخصوص در رشته هاي جامعه شناسي وعلوم سياسي مواجه ايم و عليرغم گسترش مراکز آموزشي عالي و کثرت دانشجو در رشته هاي علوم انساني ، متون آن از عمق چنداني بر خوردار نيست ومطالب با ترجمه هاي اغلب ناقص و بدون نقد در اختيار دانشجويان گذاشته مي شود.” در هندسه مناسبات دين دولت و جامعه در ايران معاصر علوم انساني حلقه مفقوده اي است که کمتر مورد التفات مضاعف و راهبردي قرار گرفته است.نگارنده با حجاريان هم نظر است که امروز ام المسائل کشور در حوزه نخبگي مسئله علوم انساني بيگانه و ترجمه اي است که نمي تواند ارتباط منطقي و پيوسته اي با موضوعات اجتماعي در ايران برقرار کند. بديهي است دين گريزي دنياي جديد نقش موثري در پردازش علوم انساني معاصرداشته است و اين علوم مسموم بدون نگهداري در قرنطينه هاي دانشگاهي امکان ارائه و پرورش در يک جامعه ديني را ندارد. قبض و بسط اين علوم سکولار در جامعه نتايج سهمگين و خطرناکي رادر پي دارد که حجاريان به خوبي در دفاعيه خود بدانها اشاره کرده است:” اين نظريات در قالب هاي تنگ علمي و شبه علمي بيان شده است اما به هنگام بسط وگسترش بخصوص در مرحله عملياتي شدن ضايعات وصدمات فراواني به بار مي آورد که يک نمونه اش را در تخريب وحدت ملي در جريان انتخابات دهم ديديم که به اموال عمومي وشخصي مردم خسارات فراواني وارد شد وده ها کشته وزخمي به جا گذاشت وطمع بيگانگان را بر انگيخت .” امروز بايد به ذهنيت وابسته نخبگي در ايران پايان داد و بسترها را براي تفکر بومي و اسلامي هموار کرد. اين مهم ميسر نمي شود مگر با يک “انقلاب علمي”. ضعف نظري نخبگان دانشگاهي برونگرا با ذهنيت وابسته و عدم تطابق و تجانس آنها با تغيير و تحولات درونگراي ملت مسلمان ايران و همچنين فقدان نوعي اهتمام به نظريه پردازي بومي، مولد نوعي مديريت و تفکر غير مردمي، توزيعي، تقليدي، غير ابتکاري، با قوانين يک جانبه و از بالا به پايين شده است که فاقد توانايي کشف قواعد تحول است و اين از آن روست که باوري به منطق درونزاي تغييرات اجتماعي و سياسي در ايران بين برخي از نخبگان وجود ندارد. تا زماني که مراکز توليد علم و دانشگاه ها در ايران در برابر تجويزات آمرانه انديشمندان و دانشگاه هاي غربي سر فرود مي آورند و به تعظيم، تکريم و تقرير آنها مي پردازند نمي توان اميد چنداني به جبران مافات توسط جريان نخبگي داشت. پي نوشت ها: 1 - روزنامه رسالت، 21 خرداد1388، صفحه 2 2 - سعيد حجاريان در ديدار با جمعي از دانشجويان حامي ميرحسين موسوي در دانشگاه علامه طباطبائي سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 470]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن