واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ز ، ز ، زبونم می گیره مقدمهسالهاي مديدي است كه لكنت زبان مورد توجه متخصصين بوده و در زمينههاي شناخت و سببشناسي و درمان آن تحقيقات زيادي انجام گرفته است. لكنت زبان نوعي اختلال گفتار است كه آن را تحت عنوان اختلالات نارواني گفتار و يا به عبارتي روان نبودن گفتار مطرح نمودهاند. مشكل عمدهاي كه در لكنت زبان وجود دارد عدم توانايي برقراري ارتباط به شكل آسان، با سرعت مناسب، و به طور پيوسته ميباشد. در نتيجه شخص نميتواند در انتقال پيام موفق باشد. تعريف تعاريف زيادي از لكنت زبان ارائه شده است. در چهارمين چاپ راهنماي آماري و تشخيصي بيماريهاي ذهني لكنت به اين صورت تعريف شده است: “لكنت زبان آشفتگي و اختلال در رواني گفتار و برنامهريزي آن ميباشد بطوريكه براي سن شخص نامناسب ميباشد و شامل يك يا چند مورد از اين علائم است: تكرار صداها، كشش صداها، بهمياناندازي، مكث درون واژهها، جايگزين كردن واژهها بهمنظور جلوگيري از امتداد، قفل و گيرهاي قابل شنيدن يا غير قابل شنيدن (ناملفوظ)”. لكنت مزمن ممكن است با علائم فيزيكي شنيداري يا ديداري مانند حركات چشم، شكلك و يا اطناب زباني همراه باشد . زمان ظهور و شدت لكنت بر حسب موقعيت تغيير ميكند و متفاوت است و ميتوان آن را با توجه به موقعيت ارتباطي و كلمات بيان شده تا حدي پيشبيني كرد. اپيدميولوژي ميزان شيوع لكنت در جمعيت كلي حدود 1% ميباشد. اما ميزان بروز آن را نزديك به 3% تخمين زدهاند. لكنت معمولاً در بين كودكان خردسال بيشتر شايع است و در سنين بالاتر و بزرگسالان معمولاً رفع شده است. 50 تا 80% از كودكان مبتلا به لكنت بهطور خودبخودي بهبود مييابند. در برابر هر 3 يا 4 پسر مبتلا به لكنت يك دختر مبتلا وجود دارد. يعني 4/3 افراد مبتلا جنس مذكر و 4/1 آن را مؤنث تشكيل ميدهد. بيماري معمولاً در خانوادههايي كه در آنها كودك مبتلا يا افراد مبتلا وجود داشته است بيشتر ظهور ميكند.
سببشناسي علت دقيق لكنت زبان هنوز بهطور دقيق و بدرستي شناخته نشده است. اما در اين مورد نظريات و فرضيات مختلفي ارائه شده است. مهمترين نظريات بهشرح زير است: ( كاپلان و ديگران، 1994، ص1906) 1) مدلهاي روانزادي مدل روانزادي يكي از مدلهاي اوليه سببشناسي لكنتزبان است. در گذشته چنين فرض ميشد كه لكنت بهعنوان پاسخي در مقابل تعارضات، ترس، و يا نوروز (اختلال عصبي) ايجاد ميشود. اما دادههاي تجربي اين امر را ثابت نميكنند. در واقع هيچ شاهدي مبتني بر اينكه تعارضات يا اضطراب سبب اصلي لكنت باشد وجود ندارد. همچنين هيچ مدركي مبني بر اينكه افراد مبتلا به لكنت بيش از افراد مبتلا به اختلالات ديگر گفتار داراي مشكلات رواني و عصبي باشند وجود ندارد. با اين وجود عواملي مانند اضطراب و فشار رواني بهنوعي تشديد كننده ناروانيهاي فرد مبتلا ميباشند و لكنت زبان ممكن است در موقعيات تنشزا وخيمتر شود. 2) مدلهاي يادگيري نظريات يادگيري كه در مورد علت لكنت زبان بيان شدهاند عبارتند از: نظريه سمانتوژنيك و نظريه شرطيسازي سنتي . در نظريه اول اعتقاد بر اين است كه لكنت در اصل يك پاسخ اكتسابي به ناروانيهاي طبيعي كودك ميباشد و در واقع در صورتيكه به ناروانيهاي دوران كودكي برچسب لكنت زده شود لكنت رشد مييابد. جانسون (1953-1955) متوجه شد كه لكنت در اثر انتقاد بيجاي والدين بهوجود ميآيد اگر در مورد ناروانيها چيزي گفته نشود خودبهخود از بين ميرود و درصورتيكه به آن توجه بيش از حد شود تثبيت شده و به لكنت زبان تبديل ميشوند. بر اساس اين مدل يك روش درماني بهوجود آمده كه در آن به بيمار كمك ميكنند تا آسانتر لكنت كند . مدل ديگر كه بر شرطيسازي سنتي تأكيد ميكند معتقد است كه لكنت با توجه به عوامل محيطي شرطي ميشود. 3) مدلهاي ارگانيكي در اين مدلها تأكيد بر اين امر است كه لكنت زبان بر اثر سمتگيري ناقص مغز يا برتري مغزي نابهنجار بهوجود آمده است. در واقع زياد بودن تعداد افراد چپ دست و دو دستيها در ميان افراد مبتلا به لكنت زبان همچنين كنش ضعيف اين افراد در آزمونهاي شنود دو گوشي تأييدي است بر اين مدل. البته اين پديدهها در تمام موارد ديده نميشود و نميتوان آنها را به همه افراد تعميم داد. نظريه تسلط مغزي نابهنجار بر پايه اين اصل استوار است كه در لكنت زبان بين دو نيمه مغز جهت كنترل كاركردهاي زباني كشش وجود دارد. تفاوتهاي جنسي چشمگير در لكنت زبان و مطالعه دوقلوها نيز نشان ميدهد كه لكنت زبان تا چه حدي داراي پايه ژنتيكي ميباشد. به هر حال مدلهاي ارگانيكي به دليل كم بودن مطالعاتي كه روي مغز افراد مبتلا به لكنت انجام گرفته پيشرفت چنداني نكرده است. 4) مدلهاي سايبرنتيك در اين مدل گفتار بهعنوان يك فرآيند قلمداد ميشود كه جهت تنظيم و كنترل به يك پسنورد يا فيدبك مناسب بستگي دارد و لكنت زبان در نتيجه اختلال يا از همگسيختگي در حلقه پسنورد بهوجود ميآيد. افراد مبتلا به لكنت زبان در فيدبك شنوايي دچار ناپايداري هستند و اين ناپايداري سبب بروز مشكلاتي در كنترل علائم خروجي گفتار ميشود. عدهاي معتقدند كه فرد مبتلا به سيستم فيدبك شنوايي نسبت به ساير فيدبكها اتكاي بيشتري دارد. در حقيقت اين امر، كه بهكارگيري نوفه سفيد و پسنورد شنيداري همراه با تأخيرموجب كاهش لكنت در افراد مبتلا ميشود اما در افراد عادي لكنت ايجاد ميكند، موجب افزايش اعتبار بالقوه اين نظريه شده است. مشخصات باليني لكنت زبان معمولاً قبل از سن 12 ماهگي آغاز ميشود و در اكثر موارد بين 18 ماهگي و 9 سالگي ظهور مييابد. بيشترين موارد آغاز لكنت در دو نقطه سني 2 تا 5/3 سالگي و 5 تا 7 سالگي است. برخي از افراد مبتلا و البته نه همه آنها داراي مشكلات ديگر گفتار و زبان هستند. از جمله اختلالات واجشناسي و اختلال زبانبياني. لكنت بهصورت ناگهاني و يكباره شروع نميشود و معمولاً بهصورت تدريجي و در طول يك دوره زماني كه ممكن است هفتهها و يا ماهها بهطول انجامد آغاز ميگردد. در ابتدا با تكرار همخوانهاي آغازين كلمات، تكرار كلمات آغاز عبارات و كلمات طولاني شروع ميشود و شخص تقريباً بهطور دائم و ثابت در مورد لغات يا عبارات مهم لكنت ميكند. آيا مشكلات مغزي ميتواند سبب بروز لكنت شود؟ گزارشهايي از بررسيهاي تصوير برداري از مغز بر اين نكته دلالت دارند كه شايد تفاوتهاي ظريفي در ساختار و فعاليت مغزي بعضي بزرگسالان مبتلا با ساير افراد وجود داشته باشد، ولي در حال حاضر دلايل مكتوبي وجود ندارد كه نشان دهد اين تفاوتها بر نوع گفتار فرد مؤثر و يا عامل لكنت ميباشند. مهم آن است كه براي كمك به كودك نيازي نيست كه منتظر به دست آوردن اين اطلاعات باشيم، بلكه اكنون نيز ميتوانيم به او كمك كنيم. آيا لكنت ميتواند پس از يك حادثة غير منتظره يا ضربة ناگهاني شروع شود؟ در اغلب موارد شروع لكنت مانند بهبودي آن تدريجي است. لكنت بندرت پس از يك ضربة ناگهاني شروع ميشود و اكثر كودكانيكه اين حوادث يا ضربههاي غير منتظره را تجربه ميكنند به لكنت مبتلا نخواهند شد. پيشآگهي لكنت زبان و سير آن چگونه است؟ به طور كلي 80-50 درصد تمام كودكان مبتلا به لكنت و بيشتر موارد خفيف به طور خود بخودي بهبود مييابند. از ميان كودكانيكه لكنت زبانشان تا بزرگسالي ادامه مييابد، فقط يك سوم موفقيتهاي شغلي و تحصيليشان تحت تأثير قرار ميگيرد. البته در سنين دبستان ممكن است كودك دچار اشكال در برقراري ارتباط با همسن و سالان و مشكلات تحصيلي در اثر اجتناب از صحبت كردن در جمع كلاس شود. اگر كودك در محدودة سنين پيشدبستاني است و لكنت او بهتازگي شروع شده، احتمال موفقيت و بهبودي بالاست ولي در كودكان سنين دبستاني كه مدت زيادي است كه دچار اختلال هستند، احتمال كمي وجود دارد كه رواني گفتار به طور كامل به حالت طبيعي برگردد. بنابراين شناسايي و مداخلة زودرس در اين اختلال اهميت زيادي دارد. آيا بايد كودك مبتلا به لكنت را مثل ساير كودكان خود تربيت كنيم؟ تمام قوانين، مسئوليتها، تشويقها و محدوديتهايي را كه در مورد ساير كودكان بهكار ميبريد، براي فرزند مبتلا نيز اجرا كنيد. او بايد خود را مانند بقية همسن و سالان خود ببيند با اين تفاوت كه فقط گاهي لكنت پيدا ميكند. البته در مواردي بايد دقت بيشتري داشته باشيد، گاهي انتظارات خارج از توان از وي داشتن،باعث افزايش فشار و تنش و در نتيجه تشديد لكنت او ميشود. در كودكي كه لكنت دارد، اختصاص دادن زمان كافي براي صحبت كردن وي احساس بهتري را در او ايجاد ميكند و ميتواند لكنت او را كاهش دهد. براي كمك به كودك، ما به عنوان والدين چه كارهايي ميتوانيم انجام دهيم؟ 1) با آرامش كامل به آنچه كودك مي گويد گوش دهيد نه به اينكه چگونه ميگويد. 2) بگذاريد خودش حرفش را تمام كند، شما جملة او را كامل نكنيد. 3) هنگام صحبت كردن با او تماس چشمي داشته باشيد. 4) كودك زمانيكه خودش آغاز به صحبت ميكند، راحتتر از زماني است كه از او سؤالي پرسيده ميشود، پس براي اينكه خودبخود سر صحبت را باز كند، با او در مورد فعاليتهايي كه به آنها علاقهمند است صحبت كنيد و در فواصل چند لحظه سكوت كنيد تا اگر مطلبي دارد بيان كند. 5) براي پاسخ دادن به سؤال به كودك فشارنياوريد. 6) پس از اينكه صحبتش تمام شد، با آرامش و با بهكار بردن تعدادي از لغات خودش به او پاسخ دهيد. 7) هرگز هنگام صحبت كودك از عباراتي چون ”زودباش، الآن صحبت نكن، كار دارم“ استفاده نكنيد. 8) هرگز به او نگوييد كه چه كار كند تا لكنت نداشته باشد. عباراتي نظير” يواش، آهسته،نفس عميق بكش، آرامتر صحبت كن“ از اين قبيلند. 9) حداكثر روزي 15 دقيقه را به صحبت آرام با كودك اختصاص دهيد. مثلاً براي او كتاب بخوانيد. 10) كودك را در فعاليتهايي كه بهخوبي از عهدة آن ها بر ميآيد شركت دهيد و تواناييهاي او را تشويق كنيد. 11) كودكاني كه لكنت دارند، معمولاً وقتي درگروه قرار ميگيرند و همراه سايرين مطالبي را بيان ميكنند يا شعر يا آوازي را از بر ميخوانند، مشكلي ندارند، اين موقعيتها را براي كودك فراهم كنيد. 12) كودك را در بهترين شرايط بدني نگه داريد، بيماري جسمي به احتمال زياد باعث افزايش لكنت ميشود. كداميك از مداخلات والدين ميتوانند باعث تشديد لكنت زبان گردند؟ الف) كامل كردن جملات كودك ب) دستپاچه كردن و واداركردن او به تكميل جملاتش ج) قطع كردن نابجاي گفتاركودك د) انتقاد مكررو اصلاح تلفظ صداها و كلمات كودك و) شتابزدگي در زندگي روزمره ه) درخواست اينكه در حضور دوستان، بستگان و يا همسايهها چيزي را تعريف كند. براي درمان لكنت زبان كودكان به چه درمانگراني بايد مراجعه كنيم؟ لكنت و درمان آن يكي از حوزههاي تخصصي كار گفتاردرمانگران ميباشد. در موارديكه فشارهاي رواني موجود در روابط بين فردي، خانواده و … در تشديد لكنت دخيل هستند، لازم است مشاورة روانشناختي يا روانپزشكي صورت گيرد و در صورت نياز مداخلات ديگري نظير روان درماني فردي،خانواده درماني و در موارد خاص درمان دارويي نيز صورت گيرد. آيا دارو درماني در درمان لكنت كمك كننده است؟ دارو درماني در درمان خود اختلال تأثيري ندارد، مگر اينكه دارو را در مورد اختلالات همراه با اين مشكل كه روي آن تأثير منفي ميگذارند، بهكار ببريم. طول مدت برنامة درماني چقدر است؟ در موارد خفيف بخصوص در كودكان پيش دبستاني تنها چند هفته و در موارد شديد گاهي تا 18 ماه بهطول ميانجامد. ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : mahnaz/ن
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 512]