تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825922373




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهی به فیلم خوش ساخت آمریکایی «ماه»


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: از دقیقه 16 به بعد اوضاع برای ما به‌عنوان بیننده به‌ هم می‌ریزد. شما سم را در حالی می‌بینید كه روی تخت دراز كشیده. مثل همه آدم‌هایی كه دور از جانتان تصادف یا سانحه‌ای داشته‌اند و حالا ...   در بین فیلم‌های خوش ساختی كه در این چند ماهه اكران شدند و به‌دلیل نمایش محدود كمتر دیده شدند، فیلم «ماه» شاید یكی از بهترین‌های آنها باشد. اثری محدود به یك بازیگر محوری و یك كاراكتر مجازی كه فقط صدایش در نقش مكمل به بازیگر اصلی مساعدت می‌كند. ماه (moon) فیلمی است كه دسامبر گذشته به اكران محدود در آمریكای شمالی درآمد و پیش از این نیز در جشنواره‌های مستقل مانند ساندنس خوش درخشیده بود. اگر از طرفداران فیلم‌های علمی - تخیلی هستید، اما دیگر از دیدن آثار پر از تجمل این‌گونه شامل بك گراند‌های دیجیتال، آدم فضایی‌های یك سر و دو گوش آنتن دار و چیز‌هایی از این قبیل خسته شده‌اید، دیدن فیلم ماه ساخته دانكن جونز می‌تواند یك هدیه برای شما باشد؛ فیلمی كه در آن جلوه‌های ویژه تمركز شما را به‌هم نمی‌ریزد و لحن فلسفی پر از تكبری هم ندارد كه شما را از دیدن فیلم منصرف كند.   ماه با یك شعار تكراری آغاز می‌شود. جایی در آینده نزدیك كه تمام زمینی‌ها مدام در حال دیالوگ یك نكته هستند: آلوده شدن زمین و تلاش برای پیدا كردن یك انرژی بی‌نقص با هزینه كم و فرایند شگفت آور. ابتدای فیلم متوجه می‌شویم شركتی به نام صنایع لونار معادنی از هلیوم را در سطح كره ماه شناسایی كرده و پس از سال‌ها تلاش توانسته این معدن را به بهره‌وری برساند. تكنولوژی این كار چگونه است؟  آیا كمپانی لوناری قرار است چند تیم مهندس معدن به كره ماه بفرستد؟ كلید اصلی داستان اینجاست كه هرگز قرار نیست  از خود لوناری‌ها كسی به فضا اعزام شود. آنها برای مدیریت این كار،   یك فضا نورد را به‌عنوان مدیر ایستگاه انرژی استخدام كرده و به ماه می‌فرستند.او وظیفه نظارت و پركردن كپسول‌هایی كه از ماده‌ای كه از معدن هلیوم استخراج شده‌اند را به‌عهده دارد؛ كپسول‌هایی پر شده از انرژی جدید به نام هلیوم3.  قرارداد فضانورد داستان كه نامش سم بل (با بازی سم راكول) است با كمپانی لونار سه ساله تنظیم شده. او در این مدت هر روز با استفاده از فناوری‌های به روز می‌تواند با خانواده‌اش در تماس باشد و تمام امكانات رفاهی را در مقر و مركز مدیریت‌اش در خدمت دارد و بامزه اینجاست كه یك كامپیوتر فوق پیشرفته دارد با نام گرتی كه چیزی شبیه یك دانای كل مدرن به‌نظر می‌رسد.   گرتی (باصدای جالب توجه و تأثیر‌گذار كوین اسپیسی) تنها همدم و هم صحبت سم، در این 3سال بوده است و حالا این زمان دارد تمام می‌شود. طبق محاسبه دقیق سم تنها 2 هفته به پایان ماموریت مانده و چقدر هم خوب. سم می‌تواند نزد خانواده دوست داشتنی‌اش برگردد. اما نخستین روز این 2 هفته پایانی بسیار هیستریك آغاز می‌شود. در پایان سكانس سوم فیلم ماه،  شما سم را در حالی مشاهده می‌كنید كه حالتی پارانویایی دارد، چراكه مدتی است كسی یا چیزی شبیه دخترش ایو  یا همسرش تس را دوروبرش احساس می‌كند. پیش از این و در مقر او یك‌بار چنین صحنه‌ای از دخترش البته در سن حدود 15 سالگی‌اش دیده بود. در حالی‌كه منطقا ایو باید الان سه ساله باشد. او كه محو این صحنه شده دستش را با آب جوش می‌سوزاند و گرتی دستش را بانداژ می‌كند. چه كسی تصور می‌كرد این یك تكه از بانداژ در سكانس بعدی می‌تواند معیار تماشاگر برای شناسایی سم بل خودمان باشد؟  او با دست بانداژ شده و با سری پر از خیالات به ماه نوردی هر روزه می‌رود و در همین رانندگی بسیار روتین و ساده ناگهان و بازهم چنین تصاویری را  دوروبرش مشاهده می‌كند كه باعث می‌شود كنترل خودروی ماه نوردش از دست برود و به‌شدت با ماشین آلات معدن تصادف كند. از دقیقه 16 به بعد اوضاع برای ما به‌عنوان بیننده به‌ هم می‌ریزد. شما سم را در حالی می‌بینید كه روی تخت دراز كشیده. مثل همه آدم‌هایی كه دور از جانتان تصادف یا سانحه‌ای داشته‌اند و حالا تازه به هوش آمده‌اند. از گرتی چیزهایی می‌پرسد  وتصادفا گرتی در كنفرانس روم است. سم به سختی از تخت بیرون می‌آید و پی می‌برد كه گرتی با مهندسین كمپانی لونار ویدئو كنفرانس برقرار كرده و دیالوگ‌ها معنای خوبی ندارند. صحبت از جایگزینی و این حرف‌هاست. حالا اینها به كنار یك اتفاقی هم افتاده كه تا اینجای كار كلیدی‌ترین آیتم برای تماشاگر و شناسایی كاراكتر‌هاست و آن چیست،  بانداژ و چسب زخم سم را به یاد دارید كه در بالا گفته شد،  روی دست سم پیش روی ما نه تنها بانداژی وجود ندارد كه حتی اثر زخم ناشی از سوختگی هم نیست. جدای از این در صحنه تصادف دانكن جونز یك كلوزآپ از ابروی راست سم به تماشاگر در واقع هدیه كرد؛ ابرویی شكافته و غرق در خون. بامزه اینجاست كه این سم روبه‌روی ما حتی این زخم تصادف را نیز بر سر و صورت و ابرو ندارد.   در حالی كه بیچاره گرتی مدام دارد تكرار می‌كند كه سم تو تصادف كردی و ممكن است حافظه‌ات را از دست بدهی و این حرف‌ها. این عالی‌ترین سكانس است چراكه یكباره برای شما مسجل می‌شود در ناكجا آباد گیر افتاده‌اید. این سم كه همین چند ساعت پیش داشت برای خودش قهوه می‌ریخت و دستش را سوزاند، بانداژش كجاست؟  زخم تصادفش چه شده و مهم‌تر از همه چیز چرا نسبت به سم بل خودمان جوان‌تر به‌نظر می‌رسد؟ و دیگر اینكه نكند این گرتی شیرین زبان و صمیمی نسبت به سم خائن شده باشد و كاری دست او داده؟ دقیقه 21در سكانس پنجم سم جوان شده تاب نمی‌آورد و جواب‌های گرتی را برنمی‌تابد. گرتی مدام به او می‌گوید كه تو سم بل هستی، تصادف كرده‌ای و غیره و ذلك. اما سم قانع نمی‌شود و با وجود دستور مستقیم روسای لونار مبنی بر عدم‌خروج سم از مركز و مقر، او می‌پرد بیرون و خودش را به محل حادثه می‌رساند. و چه می‌بیند؟  یك فضانورد دیگر كه داخل ماه نوردش بیهوش افتاده. وقتی خاك‌های روی كلاه محافظ شیشه‌ای او را كنار می‌زند می‌دانید چه می‌بیند؟  بله همان سم بل خودمان. سم جوان‌تر او را به داخل مقر می‌آورد و اول از هر چیز یقه‌گرتی بدبخت را می‌گیرد كه این مرد كیست و چرا شكل من است؟  از اینجا به بعد با چند چالش نفس گیر روبه‌رو می‌شویم و شاخك‌هایمان در مقام بیننده تیز می‌شود كه سرمان كلاه نرود: اولا این سم بل واقعی كدام است؟ نوار چسب را به یاد بیاورید. سم نجات یافته هنوز بانداژ دارد و سم جوان‌تر ندارد. سم بل بسیار درب و داغان به‌نظر می‌رسد انگار یك بیماری گرفته. صورت چروك خورده، دل درد و خونریزی و بالا آوردن و این چیزها در حالی كه سم دیگر هنوز ترگل ورگل و مانده است. تعامل این دو چگونه خواهد بود؟  باهم كنار خواهند آمدند؟  چرا اینقدر شبیه هم هستند؟  اگر سم بل واقعی همان سم درب و داغان بانداژی و در حال نزع است و این یكی بدلی است، پس چرا این سم جوان‌تر هم تس و ایو را می‌شناسد كه هیچ، مانند یك پدر و همسر واقعی وقتی ویدئو‌یی از آنان می‌بیند اشك می‌ریزد و خاطراتش با آنها را مرور می‌كند. تمام این سؤالات جواب‌های مبهمی دارند كه تا دقیقه 63 به آنها پرداخته می‌شود. در نیم ساعت پایانی است كه اگرچه بسیار دیر اما یك كلید دیگر توسط دانكن جونز به تماشاگر اهدا می‌شود. این هدیه صحنه‌ای است برای یك پاسخ‌گویی دو پهلو، آن‌هم وقتی كه سم‌های داستان، آن اتاق تكثیر و پرورش سم‌های تك سلولی را پیدا می‌كنند. البته توجه داشته باشید هنوز هیچ سؤالی به‌صورت قطعی جواب داده نشده. ما موقتا پذیرفتیم كه این دو با هم تعاملی بی‌نقص پیدا كرده‌اند، در فكر فرار و بازگشت به زمین هستند  و فهمیده‌اند كه لوناری‌ها از سم بل اصلی به‌عنوان منبع تأمین‌كننده سم‌های كلون شده استفاده می‌كنند، مخصوصا سیستم ارتباطی را از كار انداخته‌اند و بد‌تر اینكه از همان ابتدا می‌خواستند سم را بكشند چون سم‌های كلون شده به مرحله بهره‌برداری رسیده‌اند و چیزهای دیگر.   اینها را موقتا ممكن است بپذیریم. اگرچه هرگز جواب‌های نهایی برایمان نیستند چرا كه هنوز نمی‌دانیم سم بل چرا اینقدر با تایپیكال‌های متفاوت در ویدئو تیپ‌ها دیده می‌شود. یك جا موها و ریش‌اش اینقدر بزرگ شده كه به پروپایش می‌رسد و در جایی دیگر اصلاح كرده است. دیگر اینكه چرا تماس‌های او با خانواده‌اش هرگز مستقیم نیست؟  او پیغام ویدئویی می‌گذارد و بعدا همسرش تس جواب او را می‌دهد.  در 15 دقیقه پایانی، ما با چالش اساسی دیگری روبه‌رو می‌شویم؛ سكانسی كه شامل صحنه‌های مرگ سم بل  واقعی (حالا واقعا او حقیقی بود؟) و فرار سم كلون شده (یا نشده) است را با دقت زیر نظر می‌گیریم. سم جوان‌تر در آخرین لحظه به توصیه سم بل تصمیم می‌گیرد به جای او به زمین برود. سم به او می‌گوید با این حالت درب و داغان اگر ایو مرا ببیند چه كار خواهد كرد؟ سم جوان‌تر ابتدا سم نیمه جان شده را به همان ماه نورد در محل تصادف می‌برد و چرا؟ چون هم برای فرار خودش زمان بخرد و هم هیچ شك و شبهه‌ای را برای گروه نجات درست نكند؛ اتفاقی كه دست بر قضا چند دقیقه بعد روی می‌دهد. آدمكش‌های لوناری‌12 ساعت پیش، از زمین حركت كرده‌اند و حالا درست بالای سر ماه نشین سم هستند. وقتی آنها در ماه نشین را باز می‌كنند و سم را مرده در آنجا می‌یابند گل از گلشان می‌شكفد. غافل از اینكه سم دیگر ماجرا یا سم جوان‌تر یا سم كلون شده یا هر اسمی كه دلتان می‌خواهد رویش بگذارید  از آن سو سوار بر محفظه برگشتی كپسول، به طرف زمین در حال حركت است.سكانس اختتامیه فیلم ماه یكی از بهترین پایان‌بندی‌ها را دارد. در حالی‌كه هنوز محفظه سم به زمین نرسیده، تماشاگر فقط صدای شبكه‌های رادیویی یا شاید تلویزیونی را می‌شنود كه دارند سر داستان سم و شركت لونار گلوی خود را پاره می‌كنند. گوینده‌ای اعلام می‌كند كه این سم یك مهاجر غیرقانونی است(!) و باید دستگیر و دوباره به ماه برگردانده شود و صدایی دیگر می‌گوید باید علیه كمپانی لونار اعلام جرم كرد كه با تشكیل سایت كلون ساز در ماه، به شبیه‌سازی‌ انسان دست زده تا برده‌های ماه نشین تولید و به كرامت انسانی توهین كند.اما قضاوت نهایی با این پایان‌بندی به‌صورت تمام وكمال در اختیار بیننده و تماشاگران گذاشته شده است.   سن و سال سم بل و همسرش تس و دخترش ایو را چگونه حساب كنیم؟ آن تماس آخری سم با خانواده‌اش را چه كار كنیم؟  در آن تماس ایو 15 ساله پشت سیستم ظاهر می‌شود و می‌گوید مادرش مرده و جالب اینجاست كه ایو به كسی كه در كادر نیست و ما فقط صدایش را می‌شنویم می‌گوید كه كسی سراغ مادرش را می‌گیرد. این آدم كیست؟  شوهر واقعی تس و پدر واقعی ایو است؟  نیست؟  پس كیست؟   ممكن است برخی هر دو تا سم را انسان تصور كرده باشند. همان‌گونه كه سم جوان‌تر به گرتی توضیح می‌دهد و می‌گوید ما با آن سم‌هایی كه در طبقه پایین هستند تفاوت داریم. ما انسان هستیم و آنها كلون و تك سلولی هستند. یا بعضی‌ها سم بل را انسان و سم دوم را كلون بدانند و یا چیز‌های دیگر. هرچه باشد این برداشت‌ها حاصل دیدن فیلمی است كه ذهن را به یك تمرین اساسی برای قضاوت نوع زندگی آدمی در آینده، میهمان كرده و همین هم اگر دستاورد یك بیننده باشد باید مغتنم دانستش.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 361]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن