واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: گفتم كه، ماجرای دخترم روی بعضی از این دوستان تاثیر گذاشت و حساسیتهایشان را برانگیخت. ولی الان دیگر از آن قضیه خیلی وقت است كه میگذرد و نمیدانم چرا... گفتگو با بهزاد فراهانی، بازیگر سریال« گمشده» كه دوشنبه شبها از شبكه اول پخش میشود شاید دوشنبه شبها ساعت 10، اتفاقی بیننده شبكه اول سیما شده باشید و بهتماشای سریال گمشده نشسته باشید. قطعا بعد از این تماشای گذری، با خودتان عهد بستهاید كه هر دوشنبه شب، این سریال را از دست ندهید. «گمشده» نام سریالی است به كارگردانی راما قویدل و به تهیهكنندگی بهروز مفید. با حضور بازیگرانی كه یكی از یكی چهرهتر و شناختهشدهتر هستند. گمشده داستانی اجتماعی دارد و درباره زنی به نام مریم سلیمیان است كه در زمان زلزله بم جزو امدادگران داوطلب بوده است. شما همیشه جزو بازیگران پركار بودهاید اما مدتی است كه كمتر در تلویزیون و سینما خبری از شما میشنویم. كارتان كمتر شده، چرا؟ اتفاقاتی كه در مورد دخترم پیش آمده در این قضیه بیتاثیر نیست! یعنی روی كارهای شما هم تاثیر گذاشته؟ روی كارهای خود من كه نه! ولی باعث میشود كه پیشنهادات مثل سابق نباشد. دورهای هم كه بیمار بودید برای مهاجرت دخترتان بود؟ بله. مدتی خارج از ایران مریض بودم. چه اتفاقی افتاده بود؟ من در خرداد ماه كه برای دیدن دخترم به فرانسه رفته بودم سكته مغزی كردم و تا سه ماه تحت درمان بودم. الان چطور هستید؟ الان خوب هستم و هیچ مشكلی از نظر فیزیكی ندارم. یعنی همه عوارض بیماریتان از بین رفته؟ بله. دیگر كاملا مداوا شدهام. خیلی شانس بزرگی آوردم كه در همانجا درمان شدم. شاید تنها بدیاش این بود كه بیمه نبودم و هزینه سنگینی برای من داشت. چه شد كه بعد از اینهمه مدت و آن كسالت دوباره خودتان را پركار كردید؟ چه انتظاری داشتید؟ میخواستید كنج خانه بشینم؟! (خنده) نه ما چنین انتظاری نداشتیم! ولی برایمان سوال شد كه چه اتفاقی این وسط شما را دوباره راهی جامجم كرد؟ نه، خب اتفاقات بزرگتر و مشكلتری وجود دارد و افراد دیگری هستند كه با من این مشكلات را دارند. پس یعنی خود راما قویدل كه به شما پیشنهاد این كار را داد، مشكلی ندارد! نه. اتفاقا من با این خانواده، یعنی خانواده قویدل بسیار دوست هستم و خیلی هم خوب با هم در تعامل هستیم. نقشتان در فیلم گمشده چطور است؟ چطور آقای قویدل این نقش را به شما پیشنهاد كردند؟ من نقش یكی از مدیران ارگانهای دولتی را دارم. رئیس هلالاحمر هستم. خب احتمالا معتقد است كه من این نقش را خوب بازی میكنم. به نظر خودتان نقش خوبی دارید؟ راستش نه. خیلی نقش خوبی نیست. پس چرا قبولش كردید؟ خب آن زمانی كه این كار را به من پیشنهاد كرده بود پدرش كه از دوستان نزدیك من بود تازه از دنیا رفته بود، خودش و همسرش را هم خیلی دوست داشتم برای همین این نقش را قبول كردم. یعنی فقط به خاطر امیر قویدل قبول كردید؟! نه. تنها این نبود. بعضی از لحظات كار واقعا برایم دلنشین بود. ولی بعضی جاهای كار را هم اصلا دوست نداشتم. تم گمشده طوری است كه مخاطب پسند باشد و او را پای كار نگه دارد؟ نمیدانم. من تا آخر كار را ندیدهام و نمیدانم كه میتواند مخاطب را جذب كند یا نه. باید تا آخر داستان منتظر ماند تا فهمید چه میشود. ولی بالاخره شما فیلمنامه را تا آخرش خواندهاید. حتی اینطوری هم نمیدانید كه داستان چقدر جذاب است؟ خب در اجرا اتفاقات دیگری میافتد. یعنی اجرای یك كار با فیلمنامه فرق میكند. تكنیك آقای راما قویدل به عنوان كارگردان را به شخصه خیلی دوست دارم و بهنظرم بلد است كار خوبی ارائه دهد. پس یعنی كار آنقدر قوت دارد كه مخاطب را تا آخر كار دنبال خود بكشد؟ من فكر میكنم كار قویدل آنقدرخوب است كه این اتفاق بیفتد. چون بههرحال همه كار بستگی به كارگردان دارد و از آنجایی كه به نظر من قویدل كار خوبی ارائه میدهد پس میتواند این كشش را در مخاطب ایجاد كند كه تا آخر داستان دنبال سریال بیاید. كارهای دیگری هم هست كه در دست انجام داشته باشید؟ یك داستان شبه بلند نوشته امانوئل روبلس است كه آن را در رادیو كار كردم و در حال حاضر دارم روی نمایشنامهام كار میكنم تا به مرحله اجرا برسد. آن كاری كه در رادیو دارید موضوعش چیست؟ مقاومت یك افسر انقلابی در مقابل نیروی بیگانه كه كشور را تسخیر میكنند و بعد كشت و كشتار راه میاندازند و بعد انقلاب بزرگتری را كه پنهان است پیدا میكنند. یكی از داستانهای بسیار زیبا و ماندگار روبلس محسوب میشود. برای تلویزیون چطور، كاری ندارید كه به عنوان كارگردان یا نویسنده در آن باشید؟ نه، گفتم كه نمیتوانم فعلا برای تلویزیون كار كنم. یعنی به من اجازه این كار داده نمیشود. جلوی بازی كردنتان كه هنوز گرفته نشده! خب برای بازی كردن كه نیاز به اندیشههای من نیست. هرچه كه بازی میكنم از روی فیلمنامه و به درخواست كارگردان است كه هرچه آنها بخواهند انجام میشود برای همین من دخل و تصرف زیادی در كار ندارم كه بگویم اندیشه من به معرض نمایش گذاشته میشود. كاری هم برای تئاتر داشتید، به كجا رسید؟ آن هم مشكلاتی داشت كه ان شاءالله در شرف حل شدن و به زودی كارش شروع میشود. همین روزها اگر شرایطش فراهم شود تمرین را شروع میكنیم. پس هنوز تمرین را شروع نكردهاید؟ نه هنوز. در ضمن من شنیده بودم كه یك كاری در دست ساخت دارید كه جلوی آن هم گرفته شد! بله. حماسه آرد. یك سریال داشتم كار میكردم با بچههای تئاتر كه 250 دقیقه از آن ساخته شده حتی مونتاژش هم كرده بودیم ولی جلوی كارش گرفته شد. چراجلوی آن كار گرفته شد؟ این را دیگر باید از آقای ضرغامی و معاونین محترمشان بپرسید. مگر كار چه موضوعی داشت؟ یك موضوع مردمی، حماسی در مورد میهنپرستی. داستان این مجموعه تلویزیونی درباره حماسه آرد در سال است. با حضور بازیگرانی چون گوهر خیراندیش، اردشیر رستمی، بهار نوریان و مهدی میامی. این اتفاق چه زمانی افتاد؟ دو سال پیش. حتی مذاكرهای هم رد و بدل نشد در رابطه با اینكه دوباره كار شروع میشود یا نه؟ گفتم كه، ماجرای دخترم روی بعضی از این دوستان تاثیر گذاشت و حساسیتهایشان را برانگیخت. ولی الان دیگر از آن قضیه خیلی وقت است كه میگذرد و نمیدانم چرا الان اجازه كار به ما داده نمیشود. و شما در آن سریال به غیر از كارگردان چه نقش دیگری داشتید؟ من نویسنده، كارگردان و بازیگر آن سریال بودم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 695]