واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حاتميکيا قرار بود "مرگ تدريجي يک رويا" را بسازد
تهيهکننده مجموعه تلويزيوني "مرگ تدريجي يک رويا" در گفتگويي ابراهيم حاتميکيا را نخستين گزينه مورد نظر براي توليد اين مجموعه ذکر کرد و از روند پيچيده انتخاب بازيگران آن سخن گفت.مجموعه 28 قسمتي "مرگ تدريجي يک رويا" که هنگام توليد هم با حاشيههايي عجيب و جالب همراه بود، نخستين تجربه کارگرداني فريدون جيراني در تلويزيون است و از همان آغاز پخش منتقدان و هواداراني جدي داشت. گروه فرهنگ و هنر به بهانه رسيدن اين مجموعه به قسمتهاي پاياني با آرمان زرينکوب تهيهکننده آن گفتگو کرده است.* گويا ساخت مجموعه "مرگ تدريجي يک رويا" به چند سال قبل برميگردد.ـ آرمان زرينکوب، تهيهکننده "مرگ تدريجي يک رويا": اواخر سال 84 روي طرحي با موضوع مهاجرت کار ميکردم و قرار بود وزارت خارجه هم در پروژه سهيم باشد. همراه با شادمهر راستين، نغمه ثميني و فرهاد عليزاده آهي کار روي موضوعها و نوشتن متن را که ساختاري ايپزوديک داشت، شروع کرديم. در پايان به شش قصه رسيديم که هر کدام ميتوانست دو قسمت باشد.* از همان ابتدا قرار بود فريدون جيراني اين مجموعه را کارگرداني کند؟ـ بعد از آماده شدن متنها سراغ کارگردان رفتيم. ابراهيم حاتميکيا اولين انتخاب من بود. او يکي از قصهها را بيشتر پسنديد و اين پايه کار شد. تصميم گرفتيم بر اساس همان قصه سريال را بسازيم. اما قبل از شروع کار قرار شد روي موضوع مهاجرت تحقيق کنيم. من و عليزاده آهي در ترکيه از نزديک مسائل مهاجران را بررسي کرديم. اما حاتميکيا نتوانست مجموعه را کارگرداني کند.* چرا؟ با هم به توافق نرسيديد؟ـ او درگير ساخت سريال ديگري شد و نتوانست با ما همکاري کند.* از اين مرحله نام جيراني مطرح شد؟ـ بعد از مجموعه "بيگانهاي ميان ما" احمد اميني دوست داشتم با جيراني همکاري کنم. او آن زمان گفت تمايلي براي مجموعهسازي ندارد. بعد از رفتن حاتميکيا دوباره با جيراني صحبت کردم. او طرح را خواند و خوشش آمد و پذيرفت که کارگردان اين مجموعه باشد.* فيلمنامهاي که جيراني مقابل دوربين برد، هماني بود که حاتميکيا در نظر داشت؟ـ عليزاده 13 قسمت فيلمنامه را نوشته بود. اما جيراني نگاهي ديگر داشت و طرحي را بر اساس آن طرح اوليه و موضوع مهاجرت نوشت. در اين مرحله عليرضا محمودي وارد گروه شد و نوشتن فيلمنامه را شروع کرد.* از ابتدا به 28 قسمت فکر کرديد؟ـ فيلمنامه 15 قسمت بود. اما زمان تصويربرداري تغييرهايي اتفاق افتاد و به 28 قسمت رسيديم.* با حجيم شدن قصه تا اين حد موافقيد؟ـ کارگردان ميتواند نظرهاي خود را بر هر کاري داشته باشد. زمان تصويربرداري جيراني تشخيص داد ميشود روي بعضي بخشها و شخصيتها بيشتر کار کرد. خوشبختانه ريتم قصه کند نشده است.* با اين تغييرها مجموعه هماني شده که در نظر داشتيد؟ـ نظر من اين بود که روي موضوع مهاجرت تمرکز کنيم، موضوعي جذاب که به آن پرداخته نشده است. در تحقيقي که در ترکيه داشتيم به اين باور رسيديم که مهاجرت بيهدف و بيبرنامه سرنوشت ايرانيان زيادي را نابود کرده و برخي 10 سال در باتلاق ترکيه گير کردهاند. ميخواستم "سفر به تاريکي" اين وجه از مهاجرت را برجسته کند. فکر ميکنم تا حدي به اين هدف رسيدهام.* در تيتراژ نام مهدي ارگاني به عنوان مشاور پروژه آمده، او چه نقشي در کار داشت؟ـ مهدي ارگاني و رحمان سيفي آزاد هم در بخش فيلمنامه ايده و پيشنهادهايي داشتند و هم رابط خوبي بين مجموعه و سازمان بودند. اگر حساسيتهايي وجود داشت با ما در ميان ميگذاشتند. اين تعامل باعث شد مجموعه براي پخش با مشکل مواجه نشود، در حالي که موضوعي تازه و فضايي خاص دارد.* زمان ساخت مجموعه نام بازيگران زيادي مطرح شد، اما آنها در مجموعه بازي نکردند. چرا؟ـ مثلا چه بازيگراني؟* مينا لاکاني و کورش تهامي.ـ بازيگرها محدودند و اغلب در چند کار درگيرند. براي هر نقش چند گزينه داشتيم که با آنها صحبت کرديم. برخي توانستند با ما همکاري کنند و برخي نه. لاکاني قرار بود نقش ساناز را بازي کند. اما يکروز آمد و گفت نميخواهد بازي کند. بعد نقش را به شقايق فراهاني پيشنهاد داديم که نپذيرفت و به ستاره اسکندري رسيديم. بازي او در اين نقش سخت و پيچيده فوقالعاده است.* ساميه لک گزينه اول براي نقش مارال بود؟ـ ما با لادن مستوفي قرارداد بستيم اما او درگير فيلم سينمايي "تسويه حساب" تهمينه ميلاني شد و نتوانست کنار ما باشد. ما زمان زيادي نداشتيم و نميتوانستيم منتظر بازيگر بمانيم.* لک چطور انتخاب شد؟ـ او را محمدرضا شريفينيا معرفي کرد. وقتي تست داد جيراني هم او را مناسب نقش تشخيص داد.* سابقه بازيگري داشت؟ـ خير. اولين بار بود که بازي ميکرد.* چطور به دانيال حکيمي رسيديد؟ـ قبل از او حميدرضا پگاه و تهامي قرار بود اين نقش را بازي کنند. با پگاه قرارداد داشتيم، اما جيراني در نهايت تصميم گرفت از حکيمي استفاده کند. تهامي هم قرارداد بست، اما به دلايلي همکاري با او ممکن نشد.* ابتدا بخشهاي تهران را تصويربرداري کرديد؟ـ 20 روز در تهران کار کرديم، بعد به ترکيه رفتيم و دوباره در تهران کار را ادامه داديم.* گويا اضافه شدن پولاد کيميايي باعث شد نقش آراس مشرقي پررنگ شود؟ـ بله. اسي يک قاچاقچي بود که مسافرها را غير قانوني از ترکيه خارج ميکرد و نقشش محدود بود. آمدن پولاد اين شخصيت را پررنگتر کرد.* يک بازيگر ترک هم داريد. او سابقه بازيگري داشته؟ براي حضورش در اين مجموعه حساسيتي از طرف سازمان نبود؟ـ هانده شن بازيگر تلويزيوني و کاملا حرفهاي است. حضورش در اين مجموعه حساسيتي از طرف سازمان نداشت.* چرا نام "سفر به تاريکي" به "مرگ تدريجي يک رويا" تغيير کرد؟ـ يکروز من و جيراني و تدوينگر در اتاق تدوين بوديم. من گفتم ميشود نامي بهتر براي مجموعه در نظر گرفت و همه موافقت کردند. در نهايت اين نام تازه انتخاب شد.* ايده تيتراژ از کجا آمد؟ـ رضا شيرواني يکي از تدوينگران مجموعه اين پيشنهاد را داد. ايده جذابي است و در اجرا هم خوب از کار درآمده است.* رضا يزداني هم انتخابي خوب براي ترانه يغما گلرويي بوده است. چطور او را انتخاب کرديد؟ـ من علاقهاي به استفاده از ترانه نداشتم و احساس ميکردم که با فضاي جدي مجموعه ربطي ندارد. يزداني را کارن همايونفر معرفي کرد. اتودهايي براي تيتراژ زد که مناسب و جذاب بود. حالا که تيتراژ را ميبينم احساس ميکنم متفاوت از کار درآمده و ترانه با حس و حال قصه هماهنگ است.* از تغيير زمان پخش مجموعه راضي هستيد؟ـ به هر حال وقتي مجموعهاي چند هفته روي آنتن رفته و مخاطب پيدا کرده، تغيير زمان پخش به آن لطمه ميزند. الان هم درباره تغيير زمان با ما صحبتي نشده است. در ماه رمضان پخش مجموعه در جمعه شبها بهتر بود، چون بيننده تلويزيون هر شب مجموعههاي ماه رمضان را دنبال ميکرد.* اگر حرفي باقي مانده است؟- در پايان لازم مي دانم از حمايت هاي مهدي فرجي مدير شبکه دو از مجموعه "مرگ تدريجي يک رويا" تشکر کنم.منبع : مهر مطالب مرتبط : عکس هايي از سريال «مرگ تدريجي يک رويا»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]