واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: زیارت اربعین از شعائر حسینی
زیارت اربعین از شعایر حسینی است، و منظور از تعظیم شعائر حسینی استفاده از ثواب آخرت است در مقابل عمل به احکام اسلام که حسین محرک و موجد و علت مبقیهی آن میباشد، و این نکته لطیفه مستفاد از لفظ شعائر حسینی میشود که غایت مقصود ایمان برای مسلمان تعظیم شعائر حسینی است که در سایهی تشکیل مجالس نام حسین، اسرار معارف عالیهی اهل بیت عصمت و طهارت تعلیم و بحث میشود و از اسلاف به اخلاف میرسد، و ندای مظلومیت حسین آمیخته به بیان حلال و حرام احکام شریعت اسلام در ریزهکاریهای شعائر حسینی به گوش هوش علاقمندان میرسد، و محبت آنها با بغض نسبت به دشمنان آنها در دلها تقویت میگردد «أشداء علی الکفار رحماء بینهم» و این تعظیم و تجلیل و تبجیل در سایهی زیارت اربعین است که امام از خواص مؤمن دانسته، و اینک دربارهی این نشانهها به اجمال صحبت میکنیم تا مؤمنین را به این خصال بشناسیم: صلوة احدی و خمسین51 (پنجاه و یک) رکعت نماز از نشانهی مؤمن است که در شب معراج 17 رکعت معین شد. نماز چنان چه در ضمن نماز سیدالشهداء در جلد اول شرحی نوشتهایم که اکنون تکرار نمیکنیم، همین قدر عرض میکنیم: نماز بزرگترین و مهمترین و جامعترین عبادت الهی است که مشحون بر کلیهی شرایط زندگی دنیا و سعادت آخرت است. و در ملل آسمانی، نماز سابقه داشت و این داروی روحانی برای تصفیهی مزاج نفس انسانی بر حسب مقتضیات زمان و مکان در ادوار مختلف معین شده بود. در اسلام جامعتر و کوتاهتر و مختصرتر و مفیدتر وضع شد، به طوری که به شفاعت پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در شب معراج 51 رکعت فریضهی واجب به 17 رکعت تقلیل یافت، و به پنج وقت مقرر گردید که ظهر و عصر و مغرب و عشاء و صبح، این 17 رکعت برگزار میشود. و چون پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» خواست حد کامل و مقدار تمام ثواب و اجر جزیل نماز را برای ملت خود جلب و تأمین فرماید و تدارک مقدار معفو را بنماید، نوافل را سنت قرار داد برای امت خود که قبل از فرایض نافله به جا آورند. برای نافلهی ظهر 8 رکعت، نافلهی عصر 8 رکعت، مغرب 4 رکعت، عشاء دو رکعت نماز نشسته که به منزله یک رکعت ایستاده است، و صبح 2 رکعت و نماز شب و شفع و وتر 11 رکعت که مجوعا 34 رکعت میشود که با 17 رکعت نماز فریضهی پنج وقت، 51 رکعت میشود، و این مجموع از مختصات امامیه است که به پیروی از دستورات ائمهی معصومین علیهمالسلام عمل میکنند و علامت بارز شناسائی آنها این نماز است. اما برادران سنی ما در فرایض اختلافی ندارند، اما در نوافل آنها 22 رکعت قائلند، چنانچه ابنهمام حنفی در «فتح القدیر» صفحهی 314 جلد 1 مینویسد: دو رکعت نافلهی صبح، و چهار رکعت قبل از ظهر، و دو رکعت بعد از ظهر، و چهار رکعت قبل از عصر، و اگر بخواهد دو رکعت هم پس از مغرب، و چهار رکعت قبل از عشاء، و چهار رکعت اگر بخواهد بعد از عشاء که 22 رکعت میشود. و در نافلهی شب هم به دو رکعت یا سه رکعت قائل هستند که مجموع به 51 رکعت نمیرسد تا به سنت امامیه منطبق گردد. نماز بزرگترین و مهمترین و جامعترین عبادت الهی است که مشحون بر کلیهی شرایط زندگی دنیا و سعادت آخرت است. و در ملل آسمانی، نماز سابقه داشت و این داروی روحانی برای تصفیهی مزاج نفس انسانی بر حسب مقتضیات زمان و مکان در ادوار مختلف معین شده بود. در اسلام جامعتر و کوتاهتر و مختصرتر و مفیدتر وضع شد، به طوری که به شفاعت پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در شب معراج 51 رکعت فریضهی واجب به 17 رکعت تقلیل یافت، و به پنج وقت مقرر گردید که ظهر و عصر و مغرب و عشاء و صبح، این 17 رکعت برگزار میشودنماز شخص رسول اللهحضرت پیغمبر «صلی الله علیه و آله و سلم» شخصا در روز و شب به نحوی که در شب معراج معین و دستور داده شده بود، عمل میکرد چنانچه در سیرهی حلبیه صفحهی 333 جلد 3 در خصایص آن حضرت مینویسد که 51 رکعت نماز را (بدین ترتیب که گفته شد) میخواندند. و ائمهی ما هم همان 51 رکعت را به جای میآوردند به اضافهی نمازهای مستحبی، چنانچه در اخبار زندگی حضرت امیرالمؤمنین و امام حسن و سیدالشهداء و حضرت سجاد و حضرت موسی بن جعفر نوشتیم هر یک در یک شب هزار رکعت نماز میخواندند. جهر به بسم الله
دومین نشانهی مؤمن بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم است که امامیه واجب میدانند در نماز جهریه و مستحب میدانند در نمازهای اخفائی، و این تمسک امامیه بنابر اخبار آل محمد «صلی الله علیه و آله و سلم» که فخر رازی شافعی در تفسیر «مفاتیح الغیب» در جلد اول مینویسد: شیعه جهر به بسم الله را سنت میداند. و به تواتر ثابت شده که علی بن ابیطالب بسم الله را با صدای بلند جهرا میخواند، و هر کس به علی «علیهالسلام» اقتدا کند باید بسم الله را بلند بخواند، و دلیل آن هم حدیث مسلم نبوی است که فرمود: اللهم أدر الحق مع علی حیث دار، پروردگارا! میبینم حق را با علی تا وقتی جهان هستی در حرکت است؛ و ما در کتاب امیرالمؤمنین این حدیث را به انحاء مختلف که وارد شده نقل کردهایم. تختم بالیمینسومین نشانهی مؤمن، انگشتر در دست راست کردن است، که اخبار بسیار در استحباب آن رسیده، و امامیه ملتزم امتثال امر مستحب مؤکد پیشوایان خود میباشند. و اهل سنت در این مسئله با شیعهی امامیه مخالفت کرده و فتوا علیه آن داده، چنانچه ابنحجر در فتاوی فقهیه صفحهی 264 جلد 1 دربارهی لباس مصلی مینویسد: مکروه است تختم بیمین. و مالک در مدخل ابنالحاج المالکی ص 46 ج 1 در آداب دخول مسجد مینویسد: مستحب است انگشتر دست چپ کردن. در «فتح الباری» که شرح بخاری است ابنحجر صفحهی 353 جلد 10 مینویسد: مستحب است انگشتر را کف دست بگیرد. و بغوی در شافعیه مینویسد: دست چپ کند. و این فتاوی از بدعت معاویه شروع شد که در واقعهی حکمین، و انگشتر در دست چپ کردن را به فتح و فیروزی و به فال نیکو گرفت، و به تبعیت نصارا که در شام (روم شرقی) نفوذ داشته، دستور داد انگشتر را در دست چپ کردند. و در جریان اخبار دیدیم که بیشتر بدعتهای بنیعباس هم که موجد ائمهی اربعه هستند، به پیروی معاویه بوده، و با این نحو این امتیاز برای فرقهی امامیه محفوظ ماند که انگشتر را در دست راست کنند. سومین نشانهی مؤمن، انگشتر در دست راست کردن است، که اخبار بسیار در استحباب آن رسیده، و امامیه ملتزم امتثال امر مستحب مؤکد پیشوایان خود میباشند. و اهل سنت در این مسئله با شیعهی امامیه مخالفت کرده و فتوا علیه آن دادهتعفیر الجبینچهارمین علامت مؤمن جبهه بر خاک نهادن در نماز است، که گفته شد 51 رکعت نماز از مختصات امامیه است، و خاک آلوده بودن پیشانی نشانهی ایمان امامیه است؛ چه غیر امامیه سجده را بر غیر خاک مانند دنبالهی عمامه، گوشهی لباس، و بر گندم و جو و غیره جایز میدانند، و امامیه سجده را بر خاک پاک که پاکترین و فاضلترین آن تربت سیدالشهداء است، که علت مبقیه نماز شده، و مخاطب شهادت: أشهد انک قد أقمت الصلوة گردیده مستحب مؤکد میدانند. ناگفته نماند که «جبین» اطلاق بر جبهه میشود، و در اخبار اهل بیت است چنان چه شیخ یوسف بحرانی در «حدائق» و در «تاج العروس فی شرح القاموس» صفحهی 159 جلد 9 و «شرح الشفا» خفاجی صفحهی 331 جلد 1 به معنی جبهه وارد شده، چنانچه زهیر شاعر گفته است: یقینی بالجبین و منکبیه و انصره بمطرد الکعوب و در کتاب «التهذیب» ما بین الصدغین را جبهه میداند، و این خاک آلودگی جبهه علامت خاص مؤمن است. زیارة الاربعین
پنجمین علامت مؤمن زیارت اربعین است که منصوص به حدیث عسکری «علیهالسلام» میباشد، فرمودند: مراد از زیارت اربعین در این حدیث، ارشاد موالی اهل بیت به حضور در مشهد آن مظلوم است، و هر کس برای زیارت حسین در کربلا روز اربعین حاضر شود، و شیعیان را تحریض و ترغیب و هدایت و ارشاد به زیارت اربعین کند، تعظیم شعائر حسین نموده، و امر دین و مقصود ائمهی معصومین را احیاء کرده است. سیدالشهداء ارواحنا فداه، به شهادت خود و قیام خونین لرزانندهی خویش دین را زنده کرد و از قساوت دشمن کاست، و مردم را به سعادت و فضیلت سوق داد. بیرحمی و ستمکاری و جنحه و جنایت را رسما و عملا تقبیح نموده، و مراتب انسانیت و سجایای اخلاقی را احیاء و ترجمه کرد. پس کسانی که در روز اربعین و ایام زیارات مخصوصهی حسین مشرف شوند به قبه بوسی او، احیاء امر او و مرام او را کرده آن حضرت را مسرور و مشعوف مینمایند، و لذا مشهورترین و بارزترین علامت ایمان، زیارت اربعین سیدالشهداء گردید. و همهی ائمهی مصعومین چه قبل از حسین و چه پس از حسین، احیاء مرام و منظور مقدس حسین را تأکید و تحریض و ترغیب نموده، و پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» ثوابی بیش از آنچه در تصور ما آید برای زائر حسین «علیهالسلام» که با شرایط مخصوصی زیارت قبر او را بنماید، تعهد و تضمین و شفاعت و تأمین فرموده. و یقینا کسانی که پس از گذشتن چهل روز از شهادت آن حضرت به زیارت قبرش بروند، به این توفیق نائل میشوند که البته اولین زائر اربعین اول، جابر بن عبدالله انصاری بوده، و در هر سال هر کس به او تأسی کند و تجلیل مقام و تبجیل قدر و منزلت و تعظیم شعائر دین و مرام حسینی بنماید، به نص احادیث متواتر مرویه مقام رسالت مشمول آن اجر جزیل خواهد شد. گروه دین و اندیشه تبیانمنبع: زندگانی امام حسین (جلد 2)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 412]