تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سجده شكر برهرمسلمانى واجب است،با آن نمازت را كامل و پروردگارت را خشنود مى سازى و فرش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821220759




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با هوشياري مردم، هر حركتي براي انقلاب مخملي در نطفه خفه خواهد شد


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: � اداره سياسي سپاه:با هوشياري مردم، هر حركتي براي انقلاب مخملي در نطفه خفه خواهد شد استفاده از يك رنگ خاص براي اولين بار در انتخابات، از دلايل محكم ديگري است كه برخی كارشناسان سياسي، آن را نشانه اي از كليد خوردن پروژه انقلاب مخملي در انتخابات دهم ارزيابي مي كنند. اشاره: آنچه در زیر می آید متن کامل گفت و گوی نشریه صبح صادق ، متعلق به سپاه پاسداران است . صبح صادق - در روزهاي گذشته، موضوع برنامه ريزي يك جريان افراطي براي اجراي سناريوي انقلاب مخملي در ايران با توجه به انتخاب رياست جمهوري دوره دهم مورد توجه برخي از رسانه ها قرار گرفت و در اين راستا اخبار و تحليل هاي قابل ملاحظه اي انتشار يافت. با توجه به اهميت موضوع، هفته نامه صبح صادق در گفت وگويي با سردار دكتر جواني رئيس اداره سياسي سپاه اين مسئله را مورد بررسي قرار داد كه در پي مي آيد. ¤ اين روزها برخي از رسانه هاي خبري و گروه هاي سياسي با استناد به يكسري از شواهد و قرائن، از برنامه ريزي برخي از جريان هاي افراطي جهت اجراي سناريوي انقلاب مخملي در ايران خبر مي دهند، بفرماييد اين انقلاب مخملي يا رنگارنگ به چه معني است؟ - در سال هاي گذشته برخي از تحولات سياسي و جابه جايي قدرت ميان گروه هاي سياسي با عقايد و ديدگاه هاي متفاوت در كشورهايي چون گرجستان با استفاده از حركت توده اي و با استفاده از يك رنگ خاص انجام گرفت و تكرار اين موضوع در چند كشور، سبب گرديد از اين نوع جابه جايي قدرت با عنوان «انقلاب هاي مخملين» در ادبيات سياسي ياد شود و كم كم اين اصطلاح در ادبيات سياسي نهادينه گرديد. به عنوان مثال مخالفين دولت گرجستان در سال 2003 ميلادي با استفاده از «رنگ سرخ» هواداران خود را به خيابان ها آورده و در اعتراض به انتخابات و نتيجه آن حكومت را متهم به تقلب در انتخابات كرده و آنچنان فضاسازي و بحران سازي كردند تا در نهايت دولت مجبور به عقب نشيني گرديد و مخالفين قدرت سياسي را به دست گرفتند. به همين سبك مخالفين دولت اكراين در سال 2004 ميلادي با «انقلاب نارنجي» و مخالفين دولت قرقيزستان با «انقلاب لاله» در سال 2005 به قدرت رسيدند. بنابراين اصطلاح هايي چون انقلاب مخملي يا انقلاب رنگي براي اين نوع تحولات سياسي با تأكيد بر جابه جايي قدرت بين مخالفين يك دولت و حكومت با كساني كه در قدرت هستند اطلاق مي شود. در واقع در اين نوع به اصطلاح انقلاب ها، يك نوع براندازي از طريق بحران سازي از سوي مخالفين انجام مي شود. گروه هاي سياسي مخالف، با ايجاد هيجان و با سوار شدن بر امواج احساسات هواداران خود كه از يك رنگ مشخص استفاده مي كنند، در جامعه، يك موجي را ايجاد مي كنند و با فضاسازي رسانه اي نيروهاي بي تفاوت را نيز همراه كرده و دولت حاكم را مجبور به عقب نشيني و تسليم مي كنند. ¤ آيا بين انقلاب هاي مخملين كه اشاره كرديد، غير از تشابه در استفاده از مخالفين از رنگ، وجوه مشترك ديگري وجود دارد؟ - بله، در عموم براندازي هايي كه تحت عنوان انقلاب مخملي در دهه گذشته رخ داد، موارد مشترك ديگري هم مي توان يافت. يكي از موارد مشترك به ماهيت نيروهاي اپوزيسيون و مخالفين دولت حاكم بر مي گردد. در تمامي موارد دولت هاي حاكم غير همسو با غرب و داراي گرايش هاي ملي و بعضاً همسو با روسيه بوده و در عوض جريان هاي مخالف، گرايش به غرب داشته اند. از ديگر موارد مشترك، نگاه غربي ها اعم از آمريكا و كشورهاي عضو اتحاديه اروپا به اين نوع انقلاب ها مي باشد. در تمام اين تحولات سياسي و جابه جايي هاي قدرت از طريق كشاندن مخالفين به خيابان ها و بحران سازي ها، غرب به دليل عدم همسويي دولت هاي حاكم با آنها، از جريان مخالف حمايت كرده و با حمايت هاي گسترده سياسي، تبليغاتي و انجام عمليات رواني عليه دولت و حاميانش و به نفع مخالفين، فضاي سنگيني را در آن شرايط به ضرر دولت شكل داده است. در واقع غرب در اين نوع انقلاب هاي انجام شده، با تمام توان از پروژه براندازي حمايت كرده و مخالفين را به قدرت رسانده است. نقش سازمان سيا در اين انقلاب هاي مخملي بسيار برجسته است. يك بنياد سياسي با عنوان «خانه آزادي» وابسته به سازمان سيا نقش برجسته اي براي هدايت و تأثيرگذاري بر تحولات كشورهاي مورد اشاره برعهده داشت. آمريكايي ها معتقدند انقلاب هاي مخملي، از بهترين راهبردها براي تغيير و سرنگوني دولت هاي مستقل، ملي و غير همسو با آمريكا در كشورهاي هدف مي باشد. آنها معتقدند اين نوع براندازي ها بسيار كم هزينه بوده و به دليل اينكه به شيوه دمكراتيك و با حضور مردم در خيابان ها انجام مي شود، از نوعي مشروعيت نيز برخوردار است. ¤ آيا در ايران گروه هايي هستند كه بخواهند از اين شيوه براي به قدرت رسيدن استفاده كنند؟ - بله، هستند. ¤ اگر ممكن است در اين مورد توضيحات بيشتري بدهيد. - انقلاب اسلامي از بدو پيروزي تاكنون، يعني طي سي سال گذشته با دو جريان مخالفت روبه رو بوده است. يك جريان دشمنان خارجي كه در رأس آنها آمريكا و صهيونيزم بين الملل و برخي از كشورهاي اروپايي مانند انگليس اين پير استعمار قرار دارند و جريان ديگر، گروه هاي سياسي داخلي از طيف هاي مختلف كه بعضي از آنها از همان ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار نظام مقدس جمهوري اسلامي در ايران، وارد جنگ مسلحانه عليه نظام شدند و بعضي هم به طرق ديگر با نظام مبارزه كردند. تمامي گروه هاي سياسي غير معتقد با نظام اسلامي، هر كدام به نوعي طي سه دهه اخير مورد حمايت و پشتيباني هاي غرب و دشمنان خارجي بوده اند. از سال 76 به بعد و با توجه به شكست ها و ناكامي هاي دشمنان در برخورد سخت به جمهوري اسلامي، پروژه براندازي خاموش در ايران كليد خورد. از سال 57 تا سال 76 آمريكايي ها، صهيونيست، برخي از دول اروپايي و بعضاً كشورهاي مرتجع منطقه، در يك همسويي كامل به دنبال براندازي نظام جمهوري اسلامي و شكست دادن انقلاب اسلامي با استفاده از شيوه هاي غير دمكراتيك، مانند تجزيه ايران با ايجاد غائله هاي جدايي طلبي در مناطق قوميتي مثل كردستان، سيستان و بلوچستان و خوزستان، طراحي كودتاهايي مانند كودتاي نوژه و كودتاي قطب زاده و شريعتمداري، مداخله نظامي مستقيم مانند حادثه طبس، تحميل جنگ هشت ساله با استفاده از مزدوري در منطقه به نام صدام معدوم و راه اندازي جريان تروريسم داخلي مانند گروهك منافقين با هدف حذف فيزيكي رهبران انقلاب از صحنه بودند. تمامي اين توطئه ها شكست خورد و به همين دليل بعد از جنگ آنان تهاجم فرهنگي و به تعبير مقام معظم رهبري شبيخون فرهنگي را شروع كردند تا زمينه ها و بسترهاي لازم براي براندازي خاموش يا براندازي نرم در ايران با استفاده از شيوه ها و روش هاي به ظاهر دمكراتيك فراهم گردد. اين پروژه از سال 1376 در ايران كليد خورد و از آن مقطع تاكنون در چند نوبت تلاش شد تا سناريوهايي با الگوگيري از همين شيوه ها اجرا شود كه تاكنون نتيجه نداده است. ¤ چه احزاب و گروه هايي در ايران به دنبال اين نوع براندازي هستند؟ - آنهايي كه نظام سياسي با ماهيت ديني و با محوريت ولايت مطلقه فقيه را قبول ندارند. البته برخي از اين احزاب و گروه ها داراي سوابق اسلامي و انقلابي بوده و حتي بعضي از چهره هاي اصلي آنها در گذشته در نظام جمهوري اسلامي داراي مسئوليت هم بوده اند، لكن با گذر زمان به دلايل مختلف از مسير اصلي انقلاب و اسلام ناب محمدي (ص) فاصله گرفتند و اكنون مواضع و ديدگاه هايي متفاوت از قبل دارند. البته اين امر در همه انقلاب ها وجود داشته و با توجه به ماهيت انسان طبيعي به نظر مي رسد. از اين موضوع، با عنوان ريزش نيروهاي انقلاب ياد مي شود. يعني هر انقلابي از نظر نيروي انساني، ريزش ها و رويش هايي دارد. ¤ به طور مشخص مي توان در پروژه براندازي خاموش و براندازي نرم از افراد يا گروه هايي نام برد؟ - اگر به حوادث سال هاي اخير بنگريم، به خوبي احزاب و گروه هايي كه وارد اين پروژه شدند و سناريوهايي را طراحي كردند قابل شناسايي هستند. آقايي كه راهبرد فتح سنگر به سنگر قدرت را بعد از دوم خرداد 76 در چارچوب نظريه «فشار از پايين و چانه زدني در بالا» مطرح ساخت، را مي توان به عنوان يكي از نظريه پردازان اصلي براي پروژه انقلاب مخملي يا براندازي نرم در ايران نام برد. وقتي اين قبيل افراد كه در انقلاب و نظام سابقه داشتند وارد اين فاز شدند، گروه هاي سياسي مخالفت ديگر نيز مانند ملي مذهبي ها و نهضت آزادي ها هم به آنها پيوستند و طيفي از نيروهاي سياسي مخالفت نظام با مواضع و گرايش هاي بعضاً متفاوت و متضاد با هم همراه شدند. ¤ كدام حوادث و رخدادهاي سياسي در سال هاي گذشته را مي توان در راستاي پياده سازي و اجراي سناريوي انقلاب مخملي در ايران دانست؟ - دو حادثه كوي دانشگاه در 18 تير 78 و بست نشيني نمايندگان مجلس ششم در ماه هاي پاياني اين مجلس، دقيقاً در راستاي سناريوهاي براندازي خاموش و ايجاد يك انقلاب مخملي در ايران است كه از سوي افراطي هاي جبهه دوم خرداد طراحي شده بود. در حادثه 18 تير، دست اندركاران اصلي پشت صحنه، تلاش هاي زيادي انجام دادند تا عده اي از هواداران و سپس بخشي از مردم را به صحنه و خيابان ها كشانده و عليه حاكميت به حركت درآورند. اقدامات زيادي به عمل آوردند تا با ايجاد هيجان و يك فضاي احساسي و با تحريك عواطف مردم و به ويژه جوانان، عده اي را به خيابان ها بكشند و با پشتوانه موجه جمعيت مطالباتي را از نظام درخواست نمايند. يعني دقيقاً دنبال پياده سازي نظريه فشار از پايين و چانه زني در بالا براي تأمين خواسته ها بودند. اقدامات آنها گسترده بود، از گرفتن پيام از مرجعي در قم براي شهداي خيالي و نداشته ي حادثه كوي دانشگاه، تا سياه پوش كردن برخي از دانشگاه ها و نصب پارچه ها و دست نوشته هايي كه اسامي افرادي را به عنوان شهيد معرفي كرده بودند و همچنين فضاسازي با درج اخبار دروغ و تحليل هاي نادرست در روزنامه هاي زنجيره اي و سايت ها و حتي خبرگزاري هايي چون ايسنا و ايرنا كه در اختيار دولت اصلاحات بود. به موازات اين تحركات در داخل، در آن حادثه، شاهد فعاليت گسترده رسانه هاي غربي و صهيونيستي به نفع آشوب طلبان و اغتشاش گران بوديم. عمليات رواني سنگيني در آن روزها عليه نظام اسلامي و به نفع افراطيون از سوي غربي ها انجام شد و براساس اسناد موجود برخي از گردانندگان اصلي غائله 18 تير در ارتباط مستقيم و مستمر براي انجام كارهاي خود از خارج دستور مي گرفتند. برخي از دولتمردان غربي و صهيونيستي حتي نسبت به اين حادثه اعلام موضع كردند. به عنوان نمونه نخست وزير رژيم صهيونيستي با صراحت با اشاره به حوادث تهران اعلام كرد به زودي تحولاتي در ايران رخ مي دهد كه روابط تل آويو با تهران مانند قبل از انقلاب اسلامي خواهد شد. بست نشيني و تحصن در مجلس ششم از سوي نمايندگان افراطي دوم خرداد نيز با همين هدف انجام شد كه به نتيجه نرسيد. ¤ بين تحصن در مجلس ششم باحادثه كوي دانشگاه به لحاظ شكلي خيلي تفاوت وجود دارد، چه نشانه اي وجود دارد كه اين تحصن را در راستاي يك انقلاب مخملي توجيه نمايد؟ درست است. ظاهر امر نشان مي دهد كه عده اي از نمايندگان مجلس ششم براي اعتراض به رد صلاحيت ها از سوي شوراي نگهبان دست به تحصن زدند. اين نمايندگان چند بيانيه صادر كردند، مصاحبه كردند و رسانه هاي داخلي و خارجي هم به بازتاب اين موضوع و حواشي آن پرداختند و بعضي از محافل، گردهمايي سياسي داخلي و حتي خارجي مثل اتحاديه اروپا، پارلمان آلمان، بوش، رئيس جمهور آمريكا و حتي كنگره آمريكا، هر كدام به نوعي نسبت به اين تحصن واكنش نشان داده و موضع گيري كردند. اما اين همه، مقدمه اي بود براي يك حادثه كه آن رخ نداد. چون آن حادثه رخ نداد، شايد براي برخي ها پذيرش اين مطلب كه تحصن نمايندگان افراطي دوم خرداد با مديريت پشت صحنه سازمان مجاهدين، جبهه مشاركت و دفتر تحكيم وحدت ( طيف علامه) براي انجام يك انقلاب مخملي انجام شد، سخت باشد. اما دقت در اين رخداد و حواشي آن و مسايلي كه بعدها مطرح گرديد، نشان مي دهد كه كه دست اندركاران و برنامه ريزان اصلي و پشت صحنه تحصن چه نيات و اهدافي را در سر داشتند. ¤ اگر ممكن است يكي از اين نشانه ها را شفاف بيان كنيد. - بعد از انتخابات مجلس هفتم و شكست سنگين اصلاح طلبان در تهران و اكثر حوزه هاي انتخابيه، يكي از روزنامه هاي زنجيره اي دوم خردادي (روزنامه ارگان جبهه مشاركت)، مصاحبه مفصلي با سعيد حجاريان دارد كه نكات قابل توجهي در اين مصاحبه بيان مي شود و به راحتي برخي از اين نكات پرده از برخي از سناريوها برمي دارد. خبرنگار مصاحبه كننده از ايشان سوال مي كند كه چرا اصلاح طلبان شكست خوردند؟ آقاي حجاريان كه قبلاً نظريه هاي «جنبش اجتماعي» و «فشار از پايين و چانه زني در بالا» را مطرح كرده بود، در پاسخ مي گويد اصلاح طلبان به اين دليل شكست خوردند كه هواداران آنها اهل آمدن به صحنه و هزينه كردن كف خيابان ها نيستند. وي منظور خودش را اينگونه شفاف بيان داشته و مي گويد، آن روزي كه صد نماينده مجلس ششم تحصن كردند، اگر يك ميليون از طرفداران جبهه اصلاحات به خيابان ها مي آمدند و اطراف مجلس تحصن مي كردند، ارتش اعلام بي طرفي مي كرد و سپاه و بسيج هم جرأت تيراندازي به سمت يك ميليون نفر را نمي كرد و در اين صورت طرف مقابل مجبور به عقب نشيني مي گشت و اصلاحات پيروز مي شد! آيا نشانه و دليلي شفاف تر از اين مطلب، كه به طور دقيق سناريوي تحصن و اهداف آن را برملا و آشكار مي سازد. اين سناريو، همان انقلاب مخملي است، لكن به دليل بي اعتنايي مردم و حتي هواداران افراطي اين آقايان به موضوع تحصن، اين سناريو به نتيجه نرسيد. ¤ اكنون برخلاف گذشته، مجلس هشتم و دولت نهم در اختيار اصولگرايان است، در اين شرايط به چه دلايلي برخي گمانه ها از طراحي سناريوي انقلاب رنگي در ايران خبر مي دهد؟ - بعد از شكست دوم خردادي ها در انتخابات مجلس هفتم و انتخابات نهم رياست جمهوري، شاهد بوديم كه افرادي چون آقاي حجاريان، همچنان بر نظريه خود، مبني بر «فشار از پايين و چانه زني در بالا» اصرار ورزيدند. ايشان در آستانه انتخابات مجلس هشتم در مصاحبه اي با مطبوعات با صراحت مي گويد، من همچنان اعتقاد دارم تنها راه پيروزي اصلاحات، «جنبش اجتماعي» مي باشد. اين عبارت از نظر سياسي و جامعه شناسي سياسي داراي مفهوم خاص خود مي باشد. شواهد و قرائن زيادي وجود دارد كه براي انتخابات دهم رياست جمهوري، برخي از گروه هاي افراطي، پروژه انقلاب رنگي را طراحي و در حال اجراي آن مي باشند. تفاوت اين سناريو با سناريوهاي قبلي مثل 18 تير سال 78 و غائله تحصن در مجلس ششم در اين است كه اين بار به دلايل مشخص و قابل توجيه به يك رنگ خاص نيز رسيده اند و تلاش مي كنند آن را در سطح جامعه با بهانه انتخابات فراگير نمايند. البته اين در حالي است كه شايد حتي خود كانديداي مورد نظر اين آقايان از عمق فتنه آگاهي نداشته باشد و به طور قطع انبوهي از علاقه مندان و هواداران ايشان هم بي اطلاع از چنين سناريوهايي باشند كه در اتاق فكر بخش افراطي دوم خرداد طراحي شده است. كساني كه موضوع كليد خوردن پروژه انقلاب رنگي يا انقلاب مخملي را مطرح مي سازند، دلايلي براي اين گمانه و تحليل خود دارند كه مهمترين آنها عبارت است از: 1-برخي از گروه هاي دوم خردادي و به ويژه افراطي هاي آنها، معتقدند كه بايد به هر نحو كه شده در انتخابات رياست جمهوري دوره دهم پيروز شوند و به قدرت برگردند. اين گروه ها بر اين باورند كه اگر در اين انتخابات به قدرت برنگردند، ممكن است براي يك دوره طولاني به حاشيه رانده شوند و اساساً ديگر امكان بازگشت آنان به قدرت فراهم نگردد. براساس چنين تحليلي مي گويند هدف وسيله را توجيه مي كند و بايد از هر شيوه و روشي بايد استفاده كنيم تا اين اتفاق بيفتند. حجم وسيع تخريب ها، سياه نمايي ها و طرح مسائلي كه با حق و انصاف سازگاري ندارد در همين راستا قابل ارزيابي است. 2-از چندين ماه قبل به صورت حساب شده، موضوع صيانت از آرا و ضرورت تضمين سلامت انتخابات از تريبون هاي مختلف مطرح گرديد. اين موضوع در آستانه انتخابات دهم رياست جمهوري در حالي طرح مي شود كه طي سي سال گذشته تمامي انتخابات ايران آزاد و سالم برگزار شده و نظام اسلامي همواره امانت دار رأي مردم بوده است. نظارت بر انتخابات در ايران برعهده شوراي نگهبان است و امكان ندارد با سازوكارهاي قوي شوراي نگهبان در امر نظارت بر انتخابات، مجريان بتوانند در انتخابات تخلف يا تقلب انجام دهند. بنابراين وقتي موضوع سلامت انتخابات و تضمين رأي مردم را عده اي مطرح ساختند و آن را تكرار كردند، خود اين مسئله حكايت از يك سناريو و نقشه مي كند. رهبر معظم انقلاب در چند نوبت نسبت به طرح اين قبيل مسائل هشدار دادند و در نهايت فرمودند چرا برخي دوستان بي انصاف اين مسائل را مطرح مي سازند و از روي ناسپاسي، همان حرف هاي دروغ دشمنان را در مورد انتخابات ايران تكرار مي كنند. در نهايت اين موضوع و فضاسازي براي ضرورت تضمين رأي مردم به تشكيل كميته صيانت از آرا انجاميد. طبق قانون هر كانديداي انتخابات مي تواند نمايندگاني را براي نظارت بر فرايند انتخابات داشته باشد و اين موضوع در انتخابات قبلي هم وجود داشته، لكن تشكيل كميته صيانت از آرا از سوي دو كانديداي اصلاح طلب و تشكيل جلسات و آموزش دادن به نيروها و اختصاص پول كلان براي فعاليت اين كميته، حكايت از برنامه هايي خاص دارد. 3-برخي از گروه ها، افراد و روزنامه هاي دوم خردادي، با صراحت اين طور مطرح مي سازند كه اگر انتخابات سالم برگزار گردد ما پيروز هستيم و كانديداي ما رأي مي آورد. اين نوع تبليغات و فضاسازي در حالي انجام مي شود كه تمام نظرسنجي هاي انجام شده از فاصله قابل توجه كانديداي مورد نظر با كانديداي جبهه رقيب دارد. اصرار بر اين موضوع و تيتر كردن آن در روزنامه براي چيست؟ حتي بعضي از اين گروه ها درخواست مجوز براي اجتماعي در محل هاي خاص براي برگزاري جشن پيروزي در انتخابات كرده اند! بديهي است كه اين نوع تبليغات براي ايجاد يك فضاي ذهني و روحي، رواني در جامعه و به ويژه در هواداران است كه اگر رأي نياوردند، با توجه به موضوع ضرورت تضمين آرا و تشكيل كميته صيانت از آرا كه مطرح شد، بتوانند به راحتي سلامت انتخابات را زير سوال ببرند. 4-استفاده از يك رنگ خاص براي اولين بار در انتخابات، از دلايل محكم ديگري است كه مطرح مي شود و برخي از كارشناسان و تحليل گران سياسي، آن را نشانه اي از كليد خوردن پروژه انقلاب مخملي در انتخابات دهم ارزيابي مي كنند. كساني پشت صحنه اين رنگ قرار دارند كه در پيشينه و سوابق خود، طراحي و اجراي سناريوي كوي دانشگاه در 18 تير و تحصن در مجلس ششم را داشته و معتقد به پيروزي اصلاحات از طريق جنبش اجتماعي و كشاندن هواداران به خيابان ها هستند. فراخوان عمومي از هواداران براي استفاده از رنگ سبز به صورت روسري، مانتو، كلاه، مچ بند، شال، تي شرت و گره زدن نوار سبز به آنتن و برف پاكن خودروها، اهدافي فراتر از ايجاد يك شور و نشاط انتخاباتي در جامعه و بين هواداران را دنبال مي كند. براساس برخي اخبار، دست اندركاران ستاد دختران نسل فيروزه اي، با هزينه كردن چندين ميليارد تومان، به دنبال تهيه و توزيع دهها هزار مانتو بين هواداران زن مي باشند. اگر اين خبر صحيح باشد كه تاكنون تكذيب نشده، آيا مي توان گفت هزينه هاي ميلياردي اينگونه اي، صرفاً براي تبليغات انتخاباتي است؟ يا اينكه از اين مانتوهاي سبز رنگ و تي شرت ها و پرچم ها، بايد در صورت لزوم استفاده هاي ديگر كرد. در مجموع افرادي كه معتقدند عده اي در خيال خود به دنبال انقلاب رنگي در ايران هستند، با ذكر دلايل مورد اشاره مي گويند بر اساس اين سناريو، آقايان با تبليغات سنگين و فضاسازي رسانه اي، خود را پيروز انتخابات معرفي كرده و با اعلام جشن پيروزي زود هنگام هواداران را هيجاني و ذوق زده كرده و در صورت پيروزي رقيب، موضوع تقلب در انتخابات را مطرح خواهند ساخت. اين مسئله، دقيقاً همان سناريويي است كه از سوي مخالفين دولت گرجستان كه از سوي غربي ها حمايت مي شدند، با استفاده از رنگ سرخ و در انتخابات رياست جمهوري سال 2003 ميلادي اين كشور اجرا گرديد و با كشاندن هواداران سرخ رنگ خود به خيابان ها و گسترش اعتراضات به نتيجه انتخابات و با حمايت هاي سنگين غربي ها، در نهايت دولت حاكم را وادار به عقب نشيني كرده و خود وارد قدرت شدند. بنابراين برخي معتقدند كه افراطيون دوم خرداد چنين برنامه اي را براي انتخابات دهم رياست جمهوري در سر مي پرورانند. ¤ آيا چنين برنامه ها و سناريوهايي در ايران جواب مي دهد و به نتيجه مي رسد؟ - هرگز، امكان ندارد. ¤ به چه دليل انقلاب مخملي در ايران جواب نمي دهد؟ - به دليل ساختار سياسي و حقوقي كشور و همچنين هوشياري مردم ايران كه طي سي سال گذشته مردم هوشياري سياسي خود را به اثبات رسانده اند. در سي سال گذشته، توطئه هاي زيادي از سوي دشمنان خارجي طراحي و عملياتي گشت، لكن مردم همه آنها را خنثي كرده و با شكست مواجه ساختند. در اين سه دهه همچنين فتنه هاي داخلي زيادي به وجود آمد كه همه آنها با هوشياري مردم با شكست مواجه شد. خداوند بر درجات حضرت امام (ره) بيفزايد، هر گاه دشمنان توطئه اي مي كردند و با هوشياري ملت ايران شكست مي خوردند، امام (ره) مي فرمودند، شما مردم ما را نشناخته ايد در ايران وجود رهبري به عنوان ولايت فقيه، مسير حركت ملت را مشخص مي كند و مردم ايران تابع ولايت هستند و هر گاه ببينند حزبي يا گروهي كه از آن هواداري مي كرده اند، راهي غير از راه ولايت مي رود، سريع حساب خودشان را از آن حزب يا گروه جدا مي كنند. مردم ايران، مسلمان، مومن، انقلابي و وفادار به امام (ره) و شهدا هستند و از يك بصيرت سياسي و هوشياري بالايي براي مقابله و خنثي سازي توطئه ها و فتنه ها برخوردارند. چرا آمريكايي ها جرأت حمله نظامي به ايران ندارند؟ براي اينكه ملت ايران را چون كوهي با صلابت و استوار در برابر خودشان مي بينند كه با پيروي از ولايت حاضر به فداكاري و ايثار هستند و هر متجاوزي را با شكست مواجه خواهند ساخت. مردم ايران در جنگ هشت ساله اثبات كردند كه براي دفاع از اسلام، دفاع از قرآن، دفاع از انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي تا كجا حاضر به هزينه كردن هستند. همين حضور آگاهانه مردم در صحنه هاي دفاع از انقلاب و ول� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 164]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن