واضح آرشیو وب فارسی:حيات: بايگاني براي جانبازان چه كرده ايم؟
تهران -حيات
يك روزصبح رفت جنگ، وقتي برگشت پاهايش را زير مين توي حلبچه جا گذاشته بود،بعد از آن روزپاهايش شكل دو چرخ گرد شد، حالا قدم هايش صداي قيژقيژ مي دهند،نشسته است روي ويلچر،كف دستها را سر ميدهد روي چرخها و راه ميافتد.چند متر جلوتر ميايستد، از شيب تندي كه ورودي پاركينگ است نميتوان گذشت، نگاهش دنبال يك پل ميگردد. توي خيابان راحتتر ميشود راه رفت. به پاها كه نه، به دو چرخ بزرگ زل ميزند. بايد برگشت تا به يك پل رسيد، به ساعتش نگاه ميكند،«دير شد. پس كجا است اين پل؟»يك پل نيم بند شده باريك از پشت شمشادها پيدا است، براي رسيدن به خيابان صداي همه پيچ و مهرههاي ويلچر بلند ميشود. هنوز چند متر بيشتر نرفته كه ميافتد توي يك چاله.سنگيني بدنش راميدهد جلو، انگشتها لاي پرههاي چرخ زخم بر ميدارند.آدمها از كنارش تند ميگذرند، در هم ميلولند، راننده ميني بوس فرياد مي زند «نمايشگاه، نمايشگاه ...»
برگذاري نمايشگاه كتاب بهانه اي شد تا باز هم برويم سراغ آن ها كه نفس هايمان را مرهونشان هستيم، همه خوب مي دانيم اگر او پايش را نداده بود،يا آن يكي اگر قيد ريه ها را نمي زد و گاز خردل را به عشق اين خاك هورت نمي كشيد توي گلو ، آن وقت ما بايد از جان وناموس و مالمان مايه مي گذاشتيم براي اين سرزمين آريايي .
نگاه شهري به ماجرا
خواستيم يك گزارش بنويسيم با اين رويكرد كه تا به حال چه كارهاي فرهنگي براي جانبازان انجام شده، اصلاً چه قدر شرايط مهيا است براي آن كه آن ها هم مثل من و تو بتوانند بيايند، توي غرفه ها چرخ بزنند و خريد كنند،اما هر طور كه چشم ها يمان را بستيم و توي خيال دو پا ، دو چشم و بدن سالمان را داديم ديديم موضوع به اين سادگي ها هم نيست نمي شود با اين جوي ها، پياده رو ها و معابر تا سر كوچه رفت ديگر چه برسد به نمايشگاه كتاب، از همان جا بود كه اين حكايت تكراري ما را كشاند پاي گفتگو با صمد ذواشتياق مدير سابق طرح جامع تهران، او معتقد است هرچند حدود 20 سال از تصويب مصوبه«توانمندسازي ساختمانها و شهربراي معلولان و افراد كم توان »در شورايعالي شهرسازي ميگذرد، اما هرگزاقدام سازندهاي در جهت اجرايي شدن آن از طرف سازمانها، مراكز دولتي و حتي شهرداريها انجام نگرفته است. او ادامه ميدهد:«وجود يك شيب ملايم كه پيادهرو را وارد خط كشي معبر خيابان ميكند، ابتداييترين قانون بهسازي فضاي شهري است كه در همه جاي دنيا به چشم ميخورد. درحالي كه در ايران نه تنها جانبازان و افراد معلول، بلكه زناني كه با كالسكه فرزندشان بيرون ميروند براي ورود به خيابان مشكل دارند.» ذواشتياق فاصله بهسازي فضاهاي شهري درايران را با استانداردهاي جهاني چيزي حدود 100 درصد ميداند. البته معتقد است ،مسئله نبود قانون نيست ،بيشتر جزئيات شهرسازي ما مثل كد رقوم (كد ارتفاعي معابر) قانون دارد و در آنها به صراحت گفته شده كه بايد ارتفاع معابر چه اندازه باشد يا اين كه نميتوانند جنس و ارتفاع معابر از يكديگرمتفاوت باشد.اماضعف دربخش اجرايي و نظارتي است وهمه اين ها بيانگر اين هستند كه ما ساختمانها و شهري داريم كه يا بسامان نيستند يا در حد رفع مسئوليت، آن هم به شكل ناقص، بهسازي شدهاند.
نگاه اجتماعي وفرهنگي به ماجرا
هر چند كه دولت طي اين سال ها تمام تلاشش را كرده است كه در بعد فرهنگي و اجتماعي فعاليت هاي براي اين قشر از جامعه انجام دهد اما به عقيده دكتر قرايي مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه ، هنوز در مقايسه با خدمات و جان فشاني هاي اين عزيزان هيچ كار در خور توجه اي صورت نگرفته است .در واقع خدمات جانبازان آن قدر متنوع و گوناگون بوده است كه نمي شود با ساختن چند تا فيلم ، سريال و حتي ارائه كمك هاي مالي ناچيز خدمات آن ها را قدرداني كرد. قرايي مقدم معتقد است اين فرهنگ اشتباهي است كه فكر مي كنيم تنها خيابان ها و ميدان ها بايد به نام شهدا ثبت شود، چرا نبايد ما پارك ها، مدارس و مساجدي داشته باشيم كه به نام جانبازان ثبت شده باشد،يا حتي مي توان داستان ها ي از آن ها را در كتاب هاي درسي مدارس گنجاند، يا در همين نمايشگاه كتاب بايد غرفه اي به آن ها اختصاص داده شود البته منظور غرفه بنياد شهيد و امورايثارگران نيست بلكه غرفه اي كه به وسيله خود اين جانبازان كنترل شود و ما حضور پر رنگ آن ها را در عرصه هاي فرهنگي،اجتماعي ببينيم .دكتر قرايي مقدم افزود به عقيده من جانباز اگر مقامي بالاتر از شهيد نداشته باشد پايين تر از او هم نيست، چرا كه سختي ها و مشقت هاي يك جانباز مستمر و مداوم است . مي توان از جانبازها يك آيينه عبرت ساخت وقتي آن ها مدام جلوي چشم جوان ها و مردم باشند به مردم پيام پايداري و ايثار مي دهند اما همين قدر كه آن ها را خانه نشين كنيم و بگذاريم با درد و رنج بيماري و مشكلات اقتصادي دست و پنجه نرم كنند آن وقت آن ها به مردم پيام منفي مي دهند، به اين شكل كه در جوان امروز كه قرار است روزي از مرزو بوم اين مملكت دفاع كند با زبان بي زباني خواهند گفت كه« دفاع نكنيد براي آن كه عاقبت مثل ما تنها و بي پشتوانه مي شويد،» پس بي توجهي به جانبازان مي توانند تاثيرات سياسي بسياري در سطح جامعه ايجاد كنند و اثرات تربيتي و همچنين دلسردي و بي اعتنايي به وطن را در افراد جامعه تقويت كند. بنابراين مسئولان بايد بدانند هر اندازه كه ايثارگران را از نظر روحي، رواني و اقتصادي تقويت كنند در واقع جوانان را تقويت كرده اند و هر اندازه كه در برابر آن ها كوتاهي كنند در اصل به خودشان و كشور به خصوص در بعد سياسي خيانت كرده اند.
اما ازسوي ديگرنماينده شوراي اسلامي شهر تهران معتقد است قوانين شهري و اجتماعي موجود جانبازان ومعلولان را شهروند درجه 2 ميداند. معلول در اين نگرش عنصري هزينه ساز است كه بر شهر تحميل ميشود. متأسفانه اين نوع نگاه معلولان را شهروندي كامل تصور نميكند. اگر چه در حد تشريفات و تعارفات از قوانين حمايتي و ايجاد تسهيلاتي براي اين قشر از افراد جامعه هميشه حرفهايي به ميان آمده است، اما هيچ گاه به مسائل عمومي آنها با نگاهي زير ساختي دقيق پرداخته نشده.مرتضي طلايي در رويكرد دوم، فرد معلول و كمتوان را مانند تمامي شهروندان ميداند كه حتي گاهي بيشتر از سايرين داراي حقوق شهروندي و شهرنشيني است. اين ديدگاه نه تنها معلول را در حد يك نقش نميبيند، بلكه آن را فرصتي براي شكوفا شدن استعدادها و تواناييها ميداند. خوشبختانه امروز اين نگاه دارد بهعنوان نگاه قالب مديريتي شناخته ميشود و مديران اجرايي پذيرفتهاند كه يك فرد معلول چه جانباز و يا غير از آن هم مانند ديگر شهروندان، حقوقي دارد كه بايد مديريت شهري نسبت به حل و تأمين آنها بكوشد.
جانبازان جهاني
شايد بد نباشد سري به ژاپن بزنيم و ببينيم آن ها براي جانبازان شان بعد از جنگ جهاني دوم چه كرده اند،هيدهآكي تاكاهاشي" يكي از مسوولان بخش پشتيباني اجتماعي در وزارت بهداشت، رفاه و كار ژاپن در اينباره به خبرنگار "ايرنا" گفت: در ژاپن قانون پشتيباني از خانوادههاي ارتشيان و كارمندان دولت كشته شده و يا جانباز، در حدود ۱۳۰سال پيش در دوران سلسله امپراتوري ميجي ( دوران اصلاحات ) تدوين شد.با وجود آنكه هم اكنون پس از گذشت ۶۰سال از جنگ جهاني دوم بقايايي از سازمان ارتش پيشين امپراتوري ژاپن باقي نمانده، اما دولت ژاپن در چارچوب سپاسگذاري از خدمات ارتشيان كشته شده و جانباز، به پشتيباني مالي از آنها ادامه ميدهد. به گفته مقام ياد شده، دولت ژاپن هر ساله در هنگام بستن بودجه سالانه، بودجه مربوط به پشتيباني از اين مستمري بگيران راهم در نظرميگيرد، بودجه آنها در سال 2004 يك تريليون و هفت ميليارد و ۴۰۰ميليون ين بوده است.
اما يك مقام دفتر مركزي مجلس جنوب در بيروت در گفت وگو با خبرنگار ايرنا هم از خدمات كشور به جانبازان مي گويد«جانبازان يا مجروحان جنگي كه بطور دايم معلول شده باشند تا سقف ۱۲هزار دلار دريافت ميكنند و مبالغ پرداختي به ساير جانبازان بر اساس درصد مجروحيت آنان محاسبه و پرداخت ميشود.همچنين در زمينهي تسهيلات و كمكهاي پزشكي و غير پزشكي، بنياد جانبازان لبنان ۹۰درصد هزينههاي جانباز را تامين ميكند و برخي مراكز پزشكي تخصصي، مراكز فني و حرفهاي و نيز مراكز ورزشي و تفريحي براي جانبازان تاسيس كرده است.
اما در ايران بنياد شهيد و امورايثارگران يكي از متنوع ترين مجموعه هاي اقتصادي، اجتماي و فرهنگي است كه پس از پيروزي انقلاب در پي صدور فرماني از امام قدس سره تأسيس شد ودر حال حاضر حدود 115 هزار نفر از جانبازان زير پوشش خدمات بنياد هستند كه در سال 1369، بيش از 43 درصد از آن ها بيكار بودند، اما در حال حاضر آمار جانبازان بيكار به 3 درصد كاهش يافته است.
در بخش آموزش جانبازان، اعم از ابتدايي، راهنمايي، متوسطه و آموزش عالي، بنياد فعاليت هاي چشمگيري داشته است. اكنون نزديك به 15 هزار نفر جانباز در دانشگاه ها مشغول تحصيل هستند و بيش از 300 كانون قرآني در سراسر كشور براي جانبازان و خانواده ها و فرزندان آن ها داير شده است.همچنين در ابتداي سال 1368، كمتر از 700 نفر از جانبازان بالاي 70 درصد از طريق بنياد صاحب خانه شدند و اكنون 5500 نفر صاحب خانه شده و به تعداد 95 هزار نفر از آن ها در سرتاسر كشور زمين داده شده است.
در بخش بهداشت درمان، تعداد زيادي از جانبازان به خاتمه درمان رسيده اند و تجهيزات پزشكي براي آن ها تهيه و ازپزشكان خارجي دعوت شده است هر چند كه بيشتر امور درماني در داخل كشور انجام مي شود .اما هزينه هاي بنياد از محل درآمدهاي آن تأمين مي شود و اكنون در آمد سالانه بنياد نزديك به 80 ميليارد تومان است كه 70 درصد آن صرف جانبازان و 30 درصد آن صرف محرومان مي شود. ولي با تمام اين اتفاق هاي خوشايند هنوز هستند جانبازاني كه وقتي رفتند تا دم خط مقدم حواس شان نبود كه چند درصد بايد از دل و جان مايه بگذارند ، تا امروز دغدغه كسري درصد جانبازي توي كارتشان را نداشته باشند. حالا خيلي از آن ها زل زده اند به سقف ترك خورده خانه كوچك شان و چشم دوخته اند به خاطرات تلخ روزهاي جنگ . به آن روزها كه حواس شان پي حساب و كتاب چند درصد جانبازي نبود و فكر نكردند همين اعداد و ارقام ناقابل شايد يك روز بتواند برايشان رفاه بياورد.
پايان پيام
يکشنبه 29 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]