واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: کشمکشهای برد پیت با جورج کلونی در «11 یار اوشن» را که حتما به خاطر دارید؟ آن جا هم یک عده آدم بیکار حرفه ای دور هم جمع شده بودند تا... پایبند به اصول نه. فیلم نامه از روی دست فیلم نامه نویسهای خارجی کپی نشده و داستانی اورجینال دارد اما پایبندی اش به قواعد ژانر باعث شده نمونههای قدیمی و جدید فراوانی با همین حال و هوا یاد آدم بیفتد؛ از «سیه رای مرتفع» گرفته تا «یاران اوشن» استیون سودربرگ و نوآرهایی که مستقیم یا غیر مستقیم به مقوله سرقت میپردازند؛ مثل «شاهین مالت» و «جنگل آسفالت». کشمکشهای برد پیت با جورج کلونی در «11 یار اوشن» را که حتما به خاطر دارید؟ آن جا هم یک عده آدم بیکار حرفه ای دور هم جمع شده بودند تا شاهکارشان را به کمک یکدیگر رقم بزنند. سکانسهای سرقت از بانک فیلم «دشمنان مردم» مایکل مان که همین اواخر اکران شد، شیوه گنگستری سرقت را نشان میدهند. این شیوه برای باندهای خطرناکی که به جای حوصله اسلحه دارند جواب میدهد و یکی از شاخههای مهم سینمای سرقت است. فیلمهای اروپایی هم طبق معمول یا هجویه محصولات هالیوودی هستند یا نوآرهای تلخ به سبک فرانسوی که با نابودی کامل قهرمان بخت برگشته به پایان میرسند. در سینمای خودمان هم جدی ترین فیلمهایی که مستقیما به مقوله سرقت دسته جمعی پرداخته اند یعنی «عطش» و «دستهای آلوده»، شباهتهایی به گاو صندوق دارد. عطش بازسازی نما به نمای «خداحافظ رفیق» امیر نادری است و داستان جوانی را روایت میکند که میخواهد با همدستی دوستان آسمان جلش یک طلافروشی مجلل را مورد لطف سارقانه قرار بدهد و اندوخته اش را خالی کند. آنها فکر همه چیز را میکنند الا طمع و زیاده خواهی آدمیزاد را و از آن جا که کل گروه هم آدمیزادند و طمع لاکردار هم پیر و جوان نمیشناسد، خودشان با یکدیگر در گیر میشوند و دخل هم را میآورند. قرابت میان گاو صندوق و عطش در حد نقشه سرقت و رفاقت مجردی است. دستهای آلوده هم یک ملو درام جوان پسند درباره دو زوج جوان است که فکر سرقت در سر دارند. ابوالفضل پور عرب، هدیه تهرانی و امین حیایی میخواهند با یک سرقت بزرگ، باقی عمر را آسوده زندگی کننند و به آرزوهایشان برسند. دستهای آلوده از لحاظ بررسی الزامات ایرانیزه شدن ژانر سرقت، جالب توجه است. در این جا هم مثل گاو صندوق، کلی احساسات و دیالوگهای کل کل آمیز زناشویی به داستان اصلی اضافه شده که دلیلش علاقه پایان ناپذیر بیننده وطنی به ملودرام است. بیچاره فیلم سازان داخلی اگر بخواهند وسترن هم بسازند، باید وسطش دو خط ملودرام سوزناک عاشقانه جا بدهند که فیلم بتواند مخاطب جذب کند. شخصیتهای حاشیه ای گاو صندوق و بریدگیهایی که وسط روایت داستان اصلی پیش میآید، از ضعفهای این سریال است که البته دلیلش همین مورد بالاست؛ یعنی میری وسط روایت داستان اصلی، سری هم به شخصیتهای بامزه سریالش میزند تا بینندگان عزیز حوصلهشان سر نرود و ناغافل کانال تلویزیون را عوض نکنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]