محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826108769
كودكان وسواسى!
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: رفتار و عادتهای وسواسی، اعمالی هستند كه كودك آنها را بارها و بارها تكرار میكند. این افكار نهتنها خوشایند نبوده بلكه مفید هم نیستند و نشان از يك نوع اختلال رفتارى دارند. سارا بشدت از آلوده شدن می‌ترسد، اگر او احساس آلودگی بكند، به هیچ وجه نمی‌خواهد بدن خود و یاحتی چیزهای متعلق به خود را در خانه و دور و بر آن لمس كند. او به هیچ وجه دستگیره درها و حتی شیر آبی كه قبلا دست دیگران به آنها خورده را لمس نمی‌كند و درها را با پا و یا با آرنج خود باز میكند و حتی شیرهای آب را با آرنج خود باز و بسته میكند. سارا سعیمی‌كند از دستكش برای گذاشتن آشغال‌ها در ظرف آشغال استفاده كند. او به هیچ وجه حاضر نیست چیزی را از زمین بردارد، با دیگران دست نمی‌دهد و به طور كلی از دست زدن به هر چیزی كه به نظرش آلوده می‌رسد اجتناب میكند. اختلال وسواس فكری - عملی( Obsessive Compulsive Disorder ) در كودكان به صورت تفكرات مزاحم و تكرار كلیشه‌وار رفتارهای خاصی بروز میكند كه موجب نگرانی آنان می‌شود. این‌گونه افكار ناخواسته بوده و همیشه مزاحم و ناراحت‌كننده هستند. رفتار و عادتهای وسواسی، اعمالی هستند كه كودك آنها را بارها و بارها تكرار میكند. این افكار نهتنها خوشایند نبوده بلكه مفید هم نیستند. در بسیاری از موارد، وسواس در كودكان همانند بزرگسالان است ولی غالبا تشخیص و درمان نمی‌شود.چنانچه این وسواس درمان نشود، نه تنها باعث ناراحتی و استرس بیشتر كودك شده بلكه ممكن است موجب اختلالاتی در امور تحصیلی، روابط طبیعی اجتماعی و رشد عاطفی وی شود. وقتی وسواس كودك بسیار شدید باشد، دوستان و همكلاسی‌های او علائم و نشانه‌های وسواس او را به سخره گرفته و باعث گریه و آزار او می‌شوند. عاقبت كودك منزوی و از مدرسه گریزان می‌شود. دانشمندان هنوز علت واقعی وسواس را به طور كامل كشف نكرده‌اند و مانند سایر بیماری‌های روانی، تحقیقات زیادی باید در این زمینه انجام شود تا علت واقعی این نوع بیماری‌ها آشكار گردد. وسواس نتیجه تركیب عوامل مختلف زیستی (ژنتیك)، روانی و اجتماعی است. در فردی ممكن است علل عمده این بیماری، عوامل زیستی (ژنتیك) باشند، در حالی كه در فرد دیگر، ممكن است عوامل روانی یا اجتماعی باشند. به عنوان مثال، ممكن است پسر جوانی در مقابل عفونت گلو مصونیت كمتری داشته باشد و این امر باعث به وجود آمدن علائم و نشانه‌های وسواس شود كه در این صورت می‌توان گفت‌این فرد به طور زیستی آسیب‌پذیرتر بوده است. در حالی كه یك زن ممكن است علائم و نشانه‌های وسواس را بعد از یك واقعه تجاوز جنسی كسب كرده باشد كه در چنین حالتی می‌گوییم عوامل روانی در ایجاد وسواس دخالت داشته‌اند.در بعضی افراد مخصوصا كودكان، عوامل به وجود آورنده وسواس بیشتر جنبه ژنتیك دارد. در واقع می‌توان گفت كه علائم و نشانه‌های وسواس فكری عملی تنها در10 تا 15 درصد افراد بسیار نزدیك كودك مبتلا به وسواس دیده می‌شود حتی اگر افرادی به طور ژنتیك مستعد مبتلا شدن به وسواس باشند باید این زمینه به وسیله عوامل اجتماعی تحریك شده باشد و اگر شرایط زندگی اجتماعی خوب باشد ممكن است فرد هرگز به این بیماری مبتلا نشود. شرایط زندگی اجتماعی شامل وقایع بسیار جدی در دوران كودكی و نوجوانی است كه فرد ممكن است از نظر عاطفی كمبود داشته و یا مورد تجاوز جنسی قرار گرفته باشد. از طرف دیگر وقایع كم‌اهمیت دیگری مثل تغییر شغل و مدرسه نیز می‌تواند باعث شدت آن شوند. بزرگسالانی كه مبتلا به وسواس هستند، می‌ترسند مبادا آن را به كودكان خود منتقل كنند. با این حال، احتمال منتقل شدن این امر 5 درصداست. بعلاوه اگر فرزند این افراد بدشانس باشد و این انتقال به وقوع بپیوندد، آنان به اندازه كافی از مشكل آگاهی دارند و می‌توانند در همان مراحل اولیه به فرزند خود كمك كنند. شایع‌ترین نشانه‌های رفتارهای وسواسی: شناخت علائم و نشانه‌های این اختلال در اغلب كودكان وسواسی قدری مشكل است؛ زیرا بچهها قادرند خیلی ماهرانه افكار و رفتارهای وسواس‌گونه خود را مخفی نگه دارند. گاهی نیز والدین توانایی كشف افكار و اعمال وسواسی آنها را ندارند. به طور كلی رایج‌ترین افكار و رفتار وسواسی كودكان عبارتند از: - ترس از گرد و خاك و عفونت و بیماری كه با شستشوی وسواسی همراه شود، از جمله شایع‌ترین نشانه‌های رفتار وسواسی است. افكار وسواسی هراس از كثیفی و عفونت‌ها و نیز اعمال وسواسی است كه با شستشوی فراوان و نامتناسب همراه است. ترس از كثیفی و عفونت، اغلب در هر دو گروه دختران و پسران مشاهده شده است. به عنوان مثال وقتی كه یك كودك و یا نوجوان هر 10 دقیقه یك بار و یا به دفعات مشخصی در روز (متجاوز از 100 مرتبه یا بیشتر) دستش را بشوید، اگر با وجود عادتهای وسواسی در شستشو، از این‌گونه اعمال بر حذر داشته شود، شدیدا احساس ناخوشایندی كند و یا رفتار خشنی از خود بروز دهد، مبتلا به وسواس است. بعضا شستشوی وسواسی چنان شدید می‌شود كه به خشكی مفرط پوست دست و پا، حساسیت و پوسته شدن و حتی كنده شدن پوست بدن و نهایتاً مشكلات جدی‌تر می‌انجامد. دومین نشانه شایع از علائم وسواس، چك كردن‌های مداوم است. كودكی كه از علائم وسواس به صورت چك كردن در عذاب است، به طور مداوم و بكرات موارد خاصی را چك میكند. به عنوان مثال، هر 5 دقیقه یك بار به در منزل سر می‌زند تا مطمئن شود كاملا بسته است و یا اطمینان یابد كه پدر و مادرش در منزل هستند. بعضی از این كودكان به علت داشتن علائم وسواسی ممكن است ساعت‌ها پشت در بایستند. - یكی دیگر از انواع شایع افكار وسواسی به بیماری و مرگ مربوط می‌شود. به افكار وسواسی در ارتباط با بیماری، غالبا مالیخولیا گفته می‌شود كه كودك همواره فكر میكند به نوعی بیماری مبتلا است. كودك در ذهن خود به بررسی این افكار می‌پردازد و هر قدر كه سعی میكند در مقابل آنها مقاومت كند، متاسفانه موفق نیست. - تمایل به پاكیزگی و نظم . نیاز به ایده‌آل بودن در بسیاری از كودكان خصوصا در مراحل خاصی از رشد دیده شده ولی اگر این تمایل تقویت و یا در آن زیاده‌روی شود، می‌تواند نشانه‌ای از وسواس باشد كه تصحیح چندین و چند باره تكالیف شب و یا غلط‌گیری و پاكنویس كردن مكرر یك نامه نمونه‌هایی از این رفتار است. بعضی از كودكان مبتلا به وسواس نظم، تمایل زیادی به نظم بخشیدن به امور دارند؛ مثلا همه وسایل اتاق باید در مكان خاصی و با نظم مخصوصی قرار گرفته باشد.پاره‌ای از كودكان مبتلا به شمارش‌های وسواسی‌اند، مانند شمارش یك عدد خاص، شمارش با فواصل معین، شمارش ضمن حركت. به عنوان مثال كودك احساس میكند باید تمام پنجره‌ها و یا منازل را در طول مسیرش بشمارد. این نوع شمارش چنان وسواسی است كه اگر كودك شك كند آیا بدرستی شمارش را انجام داده یا خیر، باید مجددا از ابتدا شروع به شمردن كند. پاره‌ای از كودكان با علائم وسواس، تصاویر ذهنی ناخواسته و مزاحمی از صحنه‌های خشونت و زشت دارند. غالبا این افكار آنچنان آشفته و بی‌ربط هستند كه دوستان یا والدینشان بندرت به صحبت‌ها و افكار آنها گوش می‌دهند. كندی وسواس بیشتر در بزرگسالان مبتلا به وسواس و بندرت در كودكان دیده شده است كه این عارضه بیشتر در ارتباط با ناتوانی در تصمیم‌گیری امور حتی مسائل روزمره ساده باشد. به عنوان مثال كودك و یا نوجوان مبتلا در مورد این كه آیا لباس قرمزرنگ را بپوشد یا آبی‌رنگ را دچار سردرگمی شده و در نتیجه در تصمیم‌گیری فلج می‌شود. تحقیقات نشان داده كه اكثر كودكان فقط رفتار وسواسی دارند و افكار وسواسی در آنها دیده نشده در حالی كه احتمال عكس این قضیه در بیماران بزرگسال بیشتر است. به هر حال همه كودكان همیشه یك نوع علامت وسواس را ندارند و علائم در كودكان، متفاوت است. اهمیت شناخت اولیه اگر در همان مراحل اولیه كه بیماری كودك (وسواس) شناخته شد تحت درمان قرار گیرد، خیلی بهتر است. در غیر این صورت، آداب رفتاری و رفتارهای اجتنابی، فرصت رشد كردن خواهند داشت و در نتیجه وسواس به دیگر قسمت‌های زندگی فرد گسترش می‌یابد. گفتنی است نیمی از افراد بزرگسال مبتلا به این اختلال، در كودكی نیز این ناراحتی را داشته‌اند. وسواس معمولا بر اثر گذشت زمان تغییر میكند. كودكی كه وسواس شستن دارد، وقتی بزرگ‌تر می‌شود ممكن است وسواس كنترل كردن نیز داشته باشد. دقیقا نمی‌دانیم چرا در دوران كودكی این علائم در بعضی از افراد دوره‌ای و در بعضی دیگر مزمن و دائمی هستند. آنچه ما بخوبی می‌دانیم این است كه شناخت و درمان آن در مراحل اولیه، نتایج بسیار مفیدی به بار می‌آورد، به طوری كه فرد را در بزرگسالی از شر آن خلاص میكند. در واقع تشخیص وسواس در كودكان همانند تشخیص آن در بزرگسالان است، با این تفاوت كه كودكان نسبت به موقعیت و شرایط خود چندان آگاهی ندارند. كودكان برخلاف بزرگسالان نمی‌فهمند وسواس آنها غیرمنطقی یا نتیجه یك بیماری است. (اگر چه كودكان این رفتار خود را احمقانه و غیرضروری می‌دانند.) نقش خانواده در درمان در شیوه عكس‌العمل نشان دادن در مقابل كودك مبتلا به وسواس، بین اعضای خانواده معمولا اختلاف نظر وجود دارد. به عنوان مثال، یكی ممكن است روش مراقبت كننده در پیش گیرد، دیگری ممكن است كاملا مخالف باشد و خشمگین شود و یكی هم ممكن است روش عاطفی در پیش بگیرد و بخواهد خارج از جو خانواده به كودك مبتلا به وسواس كمك كند. با این حال، همه این عكس‌العمل‌ها برای كمك كردن به كودكی است كه مبتلا به وسواس است و خانواده او را دوست دارند.در حقیقت دخیل كردن خانواده، خصوصا پدر و مادر در درمان كودك مبتلا به این بیماری، ضرورتی انكارناپذیر است. تجربه درمانگران حاكی از آن است كه خانواده شدیدا در بروز علائم وسواسی یا سیستم وسواسی كودك نقش دارد. به عنوان مثال یكی از ملاحظات والدین این است كه آنها هیچ‌گونه مهمانی به منزل دعوت نمی‌كنند، چرا كه افراد تازه وارد با خود ناپاكی و باكتری را به منزل می‌آورند و احتمالا هیچ‌گونه رابطه‌ای با اعضای فامیل، دوستان و آشنایان وجود ندارد و كودك نیز هراس دارد مبادا به میكروب‌هایی كه از منازل دیگران آورده می‌شود مبتلا شود.بارها دیده شده كه مادر لباس و ملحفه‌های كودك را چندین بار می‌شوید تا ترس فرزندش را در این رابطه كاهش دهد. اطمینان دادن‌های مكرر حتی تا صد بار بیشتر در روز درباره یك مساله خاص یا اختصاص دادن تمام یك بعد از ظهر به مراسم وسواسی كودك طرز عمل بسیاری از والدین است. والدین كودكان مبتلا به وسواس همانند بیشتر والدین كه كودكانشان به بیماری‌های روانی دیگری مبتلا هستند، از احساس گناه رنج می‌برند و احساس می‌كنند نمی‌توانند بخوبی از پس كارها برآیند. خود بیمار نیز مسوولیت رنج و عذاب خانواده‌اش را متوجه خود می‌بیند و احساس میكند همه چیز در نتیجه اشتباهات اوست. به واسطه این‌گونه افكار باید بدانیم هر نشانه وسواس چگونه بر فرد فرد اعضای خانواده و نیز كل خانواده به عنوان یك مجموعه تاثیرگذار است.مهم‌ترین نكته این است كه به یاد داشته باشیم وسواس، یك بیماری واقعی است كه كودك و كل خانواده را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در جریان مشاوره‌های خانوادگی، میزان درگیر شدن والدین با تمرین‌های خانگی بیمار (كودك) موضوعی مهم به حساب می‌آید. باید به یاد داشت در بسیاری از كودكان كه بشدت تحت تاثیر این بیماری قرار دارند، روند بیماری سخت و ماندگار است كه تا پایان عمر شكل‌های مختلف با درجات مختلفی از علائم وسواسی را تجربه خواهند كرد. روش‌های درمان اختلال وسواس در كودكان معمول‌ترین روش درمان كه در مطالعات نیز به عنوان موثرترین راه در درمان‌های كوتاه‌مدت و بلندمدت شناخته شده، تركیبی از رفتار درمانی، شناخت درمانی و كاربرد داروست. در شكل‌های خفیف وسواس، رفتار درمانی به تنهایی كافی است، اما در موارد پیچیده‌تر وسواس، درمان با دارو نیز ضروری به نظر می‌رسد. یك برنامه رفتار درمانی می‌تواند در درمان كودكان مبتلا به وسواس موثر باشد. این روش باید دقیقا به كار گرفته شود و در واقع تمرینی كاملا اختصاصی است. حمایت والدین كودك در اجرای این برنامه در منزل بسیار مهم است و به طور كلی هر چه بیمار كم‌سن‌تر باشد، مشاركت والدین در درمان این بیماری باید جدی‌تر باشد. در اجرای مراحل درمان اولین نكته این است كه كودك و خانواده او باید بدانند وسواس اختلالی است كه خود كودك (بیمار) در ایجاد آن هیچ‌گونه مسوولیتی ندارد. ممكن است كودك و حتی خانواده او بر اثر تكرار اعمال وسواس خسته و عاجز شوند. باید وسواس به عنوان اختلالی تصور شود كه بر كودك تحمیل شده و او قربانی این بیماری است و مبارزه علیه بیماری به شكل درمان باشد. گام بعدی، تعیین ابعاد اعمال وسواسی است، در چه موقعیت‌هایی این اعمال ظاهر می‌شود و چند وقت یك بار كودك مورد هجوم افكار وسواسی است كه در این خصوص توصیه شده فهرستی از علائم وسواسی بیمار را مطابق با گفته‌های خودش تهیه كنیم. گروه دیگری از رفتار درمانگران كه روش‌های خود را بر پایه دیدگاه شناخت درمانی استوار كرده‌اند نیز برای درمان اختلال وسواس در كودكان سعی می‌كنند ابتدا به كودك بیاموزند چگونه می‌تواند احساسات و افكارش را درباره فكر و عملی كه انجام می‌دهد، تغییر دهد. برای مثال، اگر كودكی وسواس دست شستن دارد، از او می‌خواهند دست‌هایش را كثیف كند و بكوشد بدون آن كه چندین بار دست‌هایش را بشوید به بازی خود ادامه دهد و فقط در انتهای بازی دستش را بشوید. در این روش تغییر نگرش كودك درباره كثیفی و آلودگی مدنظر است. روش‌های درمان رفتاری، زمانی كه اعضای خانواده هم درگیر حل مشكل شوند، بهترین شیوه درمان محسوب می‌شود. در مورد دارو درمانی می‌توان گفت دارو، یك جادو نیست كه فورا علائم وسواسی را به طور كامل زائل گرداند، ولی به هر حال كودكان پس از مصرف دارو حس می‌كنند كه هجوم افكار وسواسی‌شان به مراتب كمتر شده و احساس نیاز به تكرار اعمال و آداب وسواسی كم‌كم رنگ باخته است. زندگی كودك خود را به عنوان یك باغچه در نظر بگیرید. افكار و اعمال وسواسی به عنوان علف‌های هرز تمام شاخ و برگ و ریشه درختان باغچه را گرفته و هر لحظه به رشد و نمو خود ادامه می‌دهند. به منظور قلع و قمع كردن آنها به طرق مختلف از قبیل هرس كردن (دارو درمانی) یا كاشتن درختان جدید (از قبیل افزایش فعالیت‌ها و كارهای مورد علاقه بیمار) و از همه مهم‌تر تغییر شیوه‌های طرز تلقی اقدام كنید. یكی از روش‌هایی كه احتمال رشد و نمو مجدد علف‌های هرز را از میان می‌برد، این است كه وقتی آنها را هرس می‌كنید باید از ریشه قطع كنید نه این كه فقط شاخ و برگ‌های ظاهری و رویی آنها را از میان ببرید. قسمت‌هایی از وسواس ممكن است در زندگی كودك شما به صورت خیلی ظریف باقی بمانند. بكوشید روی آنها كار و به طور كامل آنها را از ریشه نابود كنید. موفق باشید و باغچه خوب و سبزی داشته باشید. گردآورى:گروه سبك زندگىسيمرغ /lifestyle منبع:hamvatansalam.com مطالب پيشنهادى: نشانه‌های هشدار دهنده رفتاری در کودکان نشانگان (سندروم) فرار از خانه به جای انتقاد از دخترتان، برایش الگو باشید بهترين الگوى فرزندپرورى؟ چرا كودكان از دكتر رفتن مىترسند؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]
-
گوناگون
پربازدیدترینها