واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: از ژوئن تا ژوئن سعودی ها می بازند مبارک ، سخن جونز ، مشاور سابق امنیت ملی اوباما را به یاد می آورد که در 2 سپتامبر و در واشنگتن به او گفت که پسرت را بردار و برو چون اگر مذاکرات شکست بخورد ایالات متحده نخواهد توانست از جانشینی فرزندت حمایت کند. عصرایران ؛ علی قادری - از ژوئن 2009 تا ژوئن 2010 را باید روزهای طلایی عربستان در خاورمیانه دانست ؛ با همه اختلافاتی که بین "بن سلطان"ها و بازماندگان پیر "بن عبدالعزیز"ها وجود دارد و ملک عبدالله کودتای سپتامبر 2008 را پشت سر گذاشته ، در ژوئن 2009 افق منطقه در برابر "پادشاه" روشن به نظر می رسد. در هفتم این ماه حریری پسر در لبنان بر حریف قدر خود،حزب الله و همه متحدین مسیحی و سنی خود پیروز می شود و شش روز بعد یعنی پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، ابرهای سیاه به آسمان تهران می رسد. العربیه سعودی ها ، هرکاری که بتواند می کند تا کار ایران را "تمام شده" معرفی کند. پادشاه از بحران به وجود آمده در ایران نهایت استفاده را می کند و کلید استارت طرح محاصره منطقه ای ایران را می زند. هنوز کسی در تهران متوجه نشده است که دعواهای خیابانی تا چه اندازه می تواند منافع ملی را تهدید کند و آنهایی هم که می دانند یا ساکت اند،یا مشغولند و یا اصلا صدایشان به گوش نمی رسد! در ژانویه 2010 جنوب عربستان درگیر جنگ با حوثی ها می شود و این برای ریاض ، علامت خوبی نیست . اما عراق بسیار مهمتر است. انتخابات کشوری که 1300 کیلومتر مرز مشترک با ایران دارد،پیش روست و دستگاه دیپلماسی و امنیتی کشورمان باید تحولات این پرونده را به دقت تحت نظر قرار دهد. در این میان ، ریاض با دمشق و آنکارا می بندد. متحدین سنتی ایران در عراق با یک جبهه آشفته وارد میدان انتخابات می شوند، هرچند نوری مالکی نیز تصمیم ندارد به کسی پاس دهد. اواخر مارس نتایج رسمی اعلام می شود ؛ فهرست العراقیه به رهبری ایاد علاوی با اختلاف دو کرسی از ائتلاف قانون به رهبری نوری مالکی پیش می گیرد و فراکسیون اکثریت می شود ، اما قدرت واقعیت های این کشور بسیار بیشتر از 89 کرسی العراقیه و دلارهای نفتی عربستان است. نخست وزیر لجباز به زودی می فهمد که باید نظر مساعد حکیم و صدر را جلب کند او باید از اول نیز می دانست که طریق تشکیل حکومت در بغداد از دروازه تعامل با تهران می گذرد. در بیروت نیز بهار 2010 داغ شروع می شود. با وجود اینکه معلوم شده شاهدین دادگاه بین المللی پرونده ترور حریری دروغ گفته اند و در نتیجه سایه اتهام ترور رفیق حریری از روی دمشق گذشته اما بازی دادگاه بین المللی تازه به دقایق حساس خود رسیده است. پیش بینی گابی اشکنازی،فرمانده ستاد کل ارتش اسراییل تحقق می یابد. پایه های دولت وحدت ملی لبنان با شنیدن صدای حکم احتمالی دادگاه بین المللی حریری مبنی بر دخالت عناصری از حزب الله در ترور نخست وزیر اسبق لبنان به لرزه در می آید. سید حسن نصرالله در جلسه ای رو در رو در پاسخ به حریری که از او می خواهد که دخالت عناصر "خودسر" حزب الله در ترور پدرش را بپذیرد و یا اصلا عماد مغنیه را مسئول ترور معرفی کند تا همه چیز ختم به خیر شود لبخندی معنی دار به او می زند و به نخست وزیر جوان می گوید: "عماد را فراموش کن او رمز مقاومت است اما درباره سایر اشخاص نیز باید بگویم که حزب الله یک سازمان منظم است که در آن همه تصمیمات با تایید دبیر کل اجرا می شود.مطمئن باش که حتی نصف نفر را هم به این اتهام تحویل نخواهیم نداد." حریری از ضاحیه خارج می شود و وقتی به "قرطیم" می رسد درجه حرارت در این کشور 40 درجه را رد می کند به طوریکه حتی سفر مشترک بشار اسد و ملک عبدالله نیز نمی تواند دما را کاهش دهد. ژوئن 2010 فرا می رسد،زمانی که ریاض باید محصول تلاش های خود برای محاصره ایران را در پرونده هسته ای برداشت کند. شورای امنیت سخت ترین تحریم ها را علیه ایران تصویب می کند. دلارهای عربستان در تغییر موضع روسیه و چین بی اثر نبوده است. اما عربستان و امریکا می دانند که ایران هم برگ های زیادی برای بازی دارد. دیپلماسی تهاجمی ایران آغاز می شود : در لبنان حزب الله کوتاه نخواهد آمد و به نفع سوریه است که در عراق ایاد علاوی را رها کند. با وجود اینکه بشار اسد همیشه در کنار حزب الله بوده اما تهران به دمشق می گوید که نمی شود با یک دست العراقیه را گرفت و با دست دیگر حزب الله را . رئیس جمهور سوریه می داند که حزب الله چه جایگاهی در امنیت ملی کشورش دارد و به نفع دمشق است که بیش از این به ریاض نزدیک نشود،حتی اگر پسر معنوی پادشاه،سعد حریری، از بشار اسد بخاطر اتهامات گذشته خود به سوریه عذرخواهی کند. با وجود اینکه عربستان از بهم ریختن دولت وحدت ملی در لبنان حمایت نمی کند اما در شرایط فعلی برای ریاض، عراق مهم تر از لبنان است. پادشاه به روی میز نگاه می کند ، برگه های بازی اش تمام شده است. او با نگرانی تماشا می کند که چگونه رئیس جمهور سوریه به تهران می آید. اوضاع به ضرر سعودی ها به پیش می رود. احمدی نژاد به خوبی می داند که اوباما با نخست وزیری مالکی مشکلی ندارد. رئیس جمهور ایران،بشار اسد را راضی می کند که اختلافاتش را با مالکی فراموش کند و در عوض نخست وزیر نیز قول خواهد داد که روابطش یا دمشق را بازسازی کند. حزب الله مرز استراتژیک تهران-دمشق است و به عبارتی خط قرمزی است که نباید کسی از آن عبور کند. بشار به سوریه باز می گردد،کانال اطلاعاتی-امنیتی وسام حسن و رستم غزال مسدود می شود،24 ساعت بعد دادگستری سوریه 33 قرار اتهامی علیه شخصیت های لبنانی،سوری و خلاصه عربی و غربی در رابطه با شهادت دروغین علیه سوریه در رابطه با پرونده ترور حریری صادر می کند. حریری پیام روشنی از ریاض دریافت نمی کند.نخست وزیر و اطرافیانش آچمز شده اند. صدای "فارس خشان" از پاریس می آید. مهم تر از همه مذاکرات سازش نیز شکست خورده است.همه چیز برای آمدن "نجاد"به لبنان آماده است . رفیق حریری به قاهره فراخوانده می شود. در قاهره ، مبارک ، سخن جونز ، مشاور سابق امنیت ملی اوباما را به یاد می آورد که در 2 سپتامبر و در واشنگتن به او گفت که پسرت را بردار و برو چون اگر مذاکرات شکست بخورد ایالات متحده نخواهد توانست از جانشینی فرزندت حمایت کند. مثل همه رهبران عرب که مهمترین مساله در آخرین روزهای عمرشان،پسرشان است مبارک نیز تصمیم دارد به این سنت دیرینه عربی پایبند بماند حتی اگر اینکار به بهای رفتن به داخل قفس شیر باشد! مبارک به حریری می گوید که تا می توانید سعی کنید این سفر در آرامش برگزار شود و از گرفتن مواضع سلبی پرهیز کنید؛ به جعجع عزیز(!)نیز بگویید فعلا دست راستش را زیاد تکان ندهد. به هر حال رئیس جمهور ایران مانند یک قهرمان وارد بیروت شد و مانند یک قهرمان نیز باز گشت.ایران توانسته محاصره عربی را بشکند و با ترسیم مرزهای استراتژیکش با اسراییل با دستان پر به سراغ مذاکرات هسته ای برود. پادشاه باید بداند که حتی اگر بندر بن سلطان(مدیر کودتای سپتامبر 2008)را ببخشد و به ریاض فرا بخواند نمی تواند تغییری در واقعیت های جدید دهد.البته اگر بخواهد از استعداد بندر بوش(لقبی که بوش پدر به او داده بود)در فتنه افکنی های جدید در عراق استفاده کند حتی آن چند وزارت خانه کلیدی در دولت مالکی نیز به علاوی نخواهد رسید. فکر می کنم دیگر این واقعیت برای پادشاه عربستان ثابت شده باشد که اگر دست باز ایران به مشت بسته تبدیل شود بازکردن آن مشکل خواهد بود پس بهتر است بجای فراخواندن فرزند شرور خانواده پادشاهی،پیام رئیس جمهور کشورمان را جدی بگیرد.پرونده عراق بسته شده و به نفع همه است که در لبنان پرونده شهود دروغین پرونده ترور حریری به دادگستری این کشور واگذار شود.ایران بار دیگر دستش را باز کرده تا آرامش به لبنان بازگردد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 351]