واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قهوه تلخ نمونه اي تازه از طنز تلويزيوني
مجموعه هاي طنز تلويزيوني كه از يك دهه قبل به كمدي هاي 90 شبي شهرت يافت، مخاطبان بسياري را به خود جذب كرده است. در ميان برترين هاي اين حوزه، مهران مديري به عنوان بازيگر و كارگردان چه از نظر كمي و چه كيفي قرار مي گيرد. به گزارش ايرنا، موفقيت روزافزون مجموعه هاي يادشده و سوددهي سرشارشان، تهيه كنندگان آنها را به سوي بازار نمايش خانگي سوق داده است. اين بازار گسترده و وسوسه كننده در ساليان اخير رشد چشمگيري داشته و به بنيه ضعيف اقتصاد سينماي ايران كمك هاي شاياني نموده است. علاقه مردم به تماشاي مجموعه هاي ويدئويي، مديران اين بخش را به فكر توليد آثاري در اين عرصه سوق داد كه به عنوان نمونه مي توان به قلب يخي ساخته محمد حسين لطيفي و قهوه تلخ به كارگرداني مهران مديري اشاره كرد. قهوه تلخ كه تا بدين جاي كار در جذب مخاطب بسيار موفق عمل كرده و ركوردي باورنكردني را برجاي گذاشته، برهه اي از تاريخ را دستاويز خود قرار داده و فضايي كاملا تخيلي و ناكجا آبادي را خلق كرده است. در واقع، فاصله اي كوتاه ميان دو دوره از تاريخ معاصر ايران دست نويسندگان اثر را در خلق شخصيت هاي بديع و موقعيت هاي كمدي باز گذاشته و شوخي هاي جذابي را به وجود آورده است. ايده سفر در زمان كه شالوده فيلمنامه قهوه تلخ را تشكيل داده، سالها در سينماي دنيا رايج بوده و كارگردان هاي بسياري را به سوي خويش كشانده كه از مهمترين شان مي توان به مجموعه فيلم هاي بازگشت به آينده ساخته رابرت زمه كيس اشاره كرد. سفر جادويي ساخته ابوالحسن داودي نيز به عنوان نمونه داخلي آن، كار جذابي در گونه سينمايي كودك است كه در زمان خود با اقبال عمومي مواجه شد. حال در قهوه تلخ با يك استاد تاريخ به نام نيما زند كريمي مواجه هستيم كه در زندگي اش با مشكلات متعددي روبه روست و در موقعيت هاي عجيب و غريبي قرار مي گيرد. مديري به عنوان طراح اين مجموعه، شوخي هاي فوق العاده اي را در اين بخش كه به عنوان مقدمه قرار گرفته، گنجانده و تماشاگرانش را به آرامي وارد داستان اصلي مي كند. شخصيت نيما به عنوان قهرمان داستان به گونه اي طراحي شده كه در متن شوخي ها قرار بگيرد و كمدي موقعيت را خلق كند. در حقيقت او، راوي اتفاق هايي است كه در دربار جهانگير شاه دولول رخ داده، با اين تفاوت كه روايتگر صرف نبوده و با تمام وجود سعي در دخل و تصرف تاريخي دارد كه نمونه آن را در ماجراي بولوتوس شاهديم. در كنار اين شخصيت بايد به جهانگير شاه هم اشاره كرد كه بخش عمده اي از شوخي ها حول اين شخصيت نوشته شده و انصافا هم خوب از كار درآمده است. وي كه شباهت زيادي به شاهان قاجار بويژه مظفرالدين شاه دارد، در اساس فرد كودني است كه با جنايت و خونريزي به حكومت رسيده و كشور را به شيوه درهم و برهمي اداره مي كند. مهدي ژوله و خشايار الوند (نويسندگان فيلمنامه) بسياري از لطمات قاجاريه به ايران را در قالب جهانگير شاه به زبان طنز به رشته تحرير درآورده و خنده اي گاه تلخ همچون نام مجموعه را بر لبان تماشاگرانش مي نشاند. شخصيت پردازي در كارهاي كمدي در اساس چندان محلي از اعراب نداشته و تيپ پردازي جاي آن را گرفته كه در قهوه تلخ شاهد نمونه هاي درخشاني در اين باب هستيم. به عنوان نمونه مي توان به بلدالملك، اعتمادالسلطنه، بيخودي الملك و ... اشاره كرد كه هريك سهم بسزايي در پيشبرد داستان دارند. بخصوص بيخودي الملك كه نمونه درخشاني از خلق يك تيپ با تمام مولفه هاي مربوط به آن است، بدون آنكه ذره اي كليشه اي جلوه كند. اين وضعيت به گونه اي ديگر در مورد بلدالملك مصداقيت دارد كه كاريكاتوري از سرپاس مختار دوره حكومت رضا خان است كه با كمدي كلامي تركيب شده و نتيجه اي شيرين را رقم زده است. يكي از برگ برنده هاي ژوله و الوند، پيرمردهاي دوست داشتني شان است كه در پاره اي موارد شخصيت هاي اصلي را كنار زده و در قالب آنها فرو رفته اند. كمدي پوچ (ابسورد) بخوبي در خلق اين دو به كار گرفته شده و روي ديگر سكه كمدي را به مخاطبان خود عرضه مي نمايند. مهران مديري كه سابقه درخشاني در اين عرصه دارد، با استفاده از تجربيات پيشينش بويژه پاورچين و شبهاي برره ، براساس واكنش هاي مخاطب تغييراتي را در داستان خود اعمال كرده كه ورود بولوتوس به داستان از جمله آنها محسوب مي شود. در واقع وي، هرگاه كه كار به لحاظ كيفي افت مي كند دست به چنين تغييراتي زده و كليت كار را نجات مي دهد. براي مثال كافي است يك بار به قسمت بيستم تا سي ام قهوه تلخ مراجعه كنيد. مديري در كارهاي تلويزيوني اش هماره از تيم ثابتي در پشت و جلوي دوربين بهره گرفته كه همين امر در كيفيت كارش تاثير بسزايي داشته است. وي در انتخاب بازيگران نكات ظريفي را در نظر مي گيرد كه همين ها بازيگري تقريبا فراموش شده را به اوج محبوبيت مي رساند. به عنوان نمونه مي توان از عارف لرستاني ياد كرد كه پس از مدتها غيبت از عرصه بازيگري با نقش بلدالملك احيا شد. همين طور برزو ارجمند كه در چرخشي 180 درجه اي نسبت به نقشهاي پيشينش، نقش برزو خان سپهسالار را به يكي از بيادماندني ترين شخصيت هاي كارنامه بازيگري اش تبديل كرد. سيامك انصاري و مهران مديري هم پس از سالها كار با يكديگر تيم مناسبي را تشكيل داده اند كه توانايي هاي هر يك مكمل ديگري شده و لحظات درخشاني را رقم زده است. قهوه تلخ به عنوان نخستين مجموعه طنز شبكه نمايش خانگي با تمامي ضعف ها و قوت هايش توانسته خيل عظيمي از مخاطبان را به خود جلب كند و گردش مالي مناسبي را به شبكه ويدئويي بدهد. حال اينكه مجموعه بتواند سير صعودي خود را ادامه دهد يا خير، بايد منتظر بخش هاي بعدي ماند. تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]