واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چون پول دارم باید بخرم!!
مصرفگرایی به یك معنا میتواند بعد انسانی مسائل تجاری تعریف شود. مصرفكنندگان و كاركنان شركتهای تجاری به عنوان عناصری حیاتی در نظر گرفته میشوند، اما مصرفگرایی میتواند معنای دیگری هم داشته باشد و نشاندهنده فرهنگ خرید افراطی یا جامعهای مادیگرا باشد. شركتهای تجاری سعی دارند مصرفكنندگانشان را خشنود كنند و تولیدات جدیدشان را بر اساس نیازهای آنان طراحی كنند، هرچند به نظر میرسد كه نیازهای مصرفكنندگان و نیازهای شركتهای تجاری چرخشی باشد، به این ترتیب كه شركتها نیازهای مصرفكنندگان را میسازند و مصرفكنندگان نیز نیازهای خود را به این شركتها نشان میدهند.به نظر میرسد مصرفگرایی هم معانی ضمنی مثبت دارد و هم معانی ضمنی منفی. مصرفگرایی میتواند هم به معنای فرهنگ مالاندوزی و تجلیل مادیگرایی باشد و هم به این معنا كه مصرفِ بیشتر تولیدات باعث سود میشود. بنابراین، مصرفگرایی تعریف گستردهای دارد و شامل دامنهای از رفتارهای خریدن و تجارتكردن است. از آنجا كه مصرفگرایی یك نوع رفتار است، برای روانشناسان اهمیت زیادی دارد. مصرفگرایی در مورد افراد یا گروههاست و اینكه آنها چگونه كالاها را انتخاب میكنند یا میخرند تا نیازهایشان را برطرف كنند. عمل مصرفگرایی تأثیر مهمی بر جامعه دارد.رفتار خرید در افراد به اصطلاح «دیوانه خرید» غیرقابل پیشبینی، تصادفی و ناسالم است،لذا خرید یا مصرفگرایی افراطی نشاندهنده بیماری یا یك نوع اعتیاد است. مطالعه رفتار مصرفكننده به صورتی نظاممند اساس روانشناسی مصرفگرایی و مصرفكننده است. روانشناسی مصرفگرایی میتواند از دو جنبه متفاوت نگریسته شود. یكی از دیدگاه فروش یا تجارت كه از این دید، مصرفگرایی پدیدهای حیاتی به نظر میرسد، زیرا به حفظ و بقای شركتهای تجاری كمك میكند و روانشناسی به این مسئله خواهد پرداخت كه مصرفكنندگان چگونه جذب میشوند. دیدگاه دیگر از جنبه رفتاری به این مسئله میپردازد. در این رویكرد به این موضوع پرداخته میشود كه مصرفكنندگان چرا كالاهای شركتهای تجاری را میخرند، دلایل فرهنگ خرید چیست و این فرهنگ چطور میتواند با تحلیل رفتار عادی و غیرعادی توجیه شود.
روانشناسی مصرفكنندهاز دیدگاه بازار یابیمصرفكنندگان بر اساس نیازهای شخصی و اجتماعیشان دست به خرید میزنند، به این طریق كه دنبال تمایلاتشان میگردند و به محصولات خاصی علاقهمند میشوند. به نظر میرسد كه برخی از محصولات برای مصرفكننده مهمتر، ضروریتر یا جذابتر است و این محصولات ارزش خاصی برای مصرفكننده دارند كه این موضوع كار شركتهای تجاری را برای فروش این محصولات آسان میكند. بدین ترتیب، شركتهای تجاری نیازهای اولیه مصرفكنندگان را از طریق تحقیقات میدانی درمییابند و سپس محصولات جدیدی را برای جلب نظر مصرفكنندگان تولید میكنند. این شركتها محصولات خود را با هدف جلب نظر مصرفكننده تبلیغ میكنند، تخفیف میدهند و به حراج میرسانند. از دیدگاه بازاریابی، مصرفگرایی پدیده بسیار سودمندی است. مصرف گرایی از دیدگاه روانشناسی، تحقق و ارضای نیاز ذاتی ما به كنترل و در اختیار داشتن برخی چیزهاست كه البته میتواند با چیزهای دیگری جایگزین شود.روانشناسی مصرفكنندهاز دیدگاه رفتاریمصرفكنندگان چرا خرید میكنند. دلایلی كه برای خرید ذكر شده است از نیازهای شخصی، اجتماعی، مالی و عاطفی ناشی میشوند. لازم به ذكر است كه برخی از این نیازها سالم و مثبت هستند و در حقیقت، برای زندگیمان حیاتی است . هر چند رفتار خرید در افراد به اصطلاح «دیوانه خرید» غیرقابل پیشبینی، تصادفی و ناسالم است،لذا خرید یا مصرفگرایی افراطی نشاندهنده بیماری یا یك نوع اعتیاد است. همچنین، مصرفگرایی و تمركز ویژه بر كالاهای لوكس میتواند نشانه اعتیاد به مدگرایی باشد. شركتهای تجاری انتخابها را وسعت میبخشند تا مصرفكنندگان هنگامی كه درگیر رفتار خریدن میشوند كالای مورد نیازشان را بیابند. اگرچه این نیاز میتواند شخصی یا اجتماعی باشد، میتواند نیاز عاطفی و هیجانی به احساس مالكیت نیز باشد.
مصرف گرایی از دیدگاه روانشناسی، تحقق و ارضای نیاز ذاتی ما به كنترل و در اختیار داشتن برخی چیزهاست كه البته میتواند با چیزهای دیگری جایگزین شود. برای مثال، زنی كه در معرض طلاقگرفتن است ناگهان نیاز مهارناپذیری به خرید كالا احساس میكند، زیرا نیاز به داشتن همسر به چیزهای دیگری تغییر یافته است.از دیدگاه بالینی، مصرفگرایی میتواند با روانشناسی نابهنجاری تبیین شود كه در آن به نقش افسردگی، نیاز به ارضای احساس تملك زیاد و همچنین، اعتقاد كوركورانه یا وابستگی به مد پرداخته میشود كه همه اینها جنبههای منفی در روانشناسی مصرفكننده هستند. مطالعه مصرفگرایی به ما كمك میكند تا هم فرایند ایجاد و ارضای نیازهای مصرفكننده و هم رفتار و نگرشهای مصرفكنندگان نسبت به محصولات را بفهمیم. در مجموع، از دید روانشناسی، مصرفگرایی میتواند برای خریدار منفی و برای فروشنده مثبت باشد و تنها نشاندهنده فرهنگی جهانی و جهانیشده نیست، بلكه نشاندهنده گرایشهای سطحی و نیازهای عمیقتر افراد جوامع مختلف است. اما آن چه اهمیت دارد این است که به افراد توصیه کنیم در هر امر اعتدال را رعایت کنند و اجازه ندهند زندگی از حالت های هنجار خارج شود . چرا که پیش روی به سوی نابهنجاری و بیماری ظاهری فریبنده داشته و همیشه زشته و قبیح نیست. دكتر صابری روی / ترجمه: محمد ملكیسپیده دانایی شماره 22تنظیم برای تبیان: کهتری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]