تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834745351
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: «ديپلماسي از نوع بيش فعالي!»«ديپلماسي از نوع بيش فعالي» عنوان يادداشت روز امروز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي خوانيد:كودكي را تصور كنيد كه بسيار پرتحرك و پرجنب وجوش است؛ به گونه اي كه فعاليت زياد جسمي او ديگر اعضاي خانواده را آزرده خاطر نموده و در خيلي از موارد آن فعاليت ها و جنب وجوش ها و شيطنت ها دردسرهاي عجيب و غريبي را به همراه داشته است.علاقه به بازي هاي خطرناك- مثلا بازي با كبريت يا دست زدن به اجاق گاز- از جمله گرايش هاي غيرطبيعي كودك مورد اشاره است. معمولا والدين اين كودك و امثال آن در چنين حالتي بچه خود را براي اطرافيان و اقوام، باهوش و بازيگوش توصيف مي كنند تا قدري خرابكاري ها و بعضا اعمال غيرقابل توجيه كودك خود را بپوشانند آنهم كودكي كه نوعي اضطرار و ناگزيري براي خرابكاري دارد.اما آنچه جاي تامل دارد و آن نكته اي است كه روان شناسان و كارشناسان علوم تربيتي نسبت به آن هشدار مي دهند اختلالي به نام «بيش فعالي» است يعني گاهي اوقات تحركات، جنب وجوش ها و شيطنت ها نه تنها به معناي باهوشي و بازيگوشي نيست بلكه به علت اختلالي مي باشد كه گريبانگير آن كودك شده است.به عبارت ساده «بيش فعالي» اختلالي رفتاري است كه در آن كودك هرچند پرتحرك و پرفعاليت است اما با نقص توجه و عدم تمركز روبروست. كارشناسان علوم تربيتي معتقدند مرز تشخيص كودكاني كه از مرضي به نام «بيش فعالي» برخوردارند با كودكان باهوش و بازيگوش در اين دقت نهفته است كه در بچه هاي سالم و باهوش فعاليت و تحرك زياد باعث كاهش بازده كودك در اموري چون تحصيل و روابط اجتماعي نمي شود. خلاصه مطلب اين كه مرز تشخيص ميان اين دو دسته از كودكان ناظر به عملكردهاست نه ميزان انرژي و فعاليت آنها.غرض از آنچه در بالا بدان اشاره شد وضعيت و موقعيتي است كه اكنون جبهه نظام استكبار در عرصه سياست دچار اختلالي به نام بيش فعالي شده و با آن دست و پنجه نرم مي كند.اين نكته اي درخور تامل است كه رهبر بصير انقلاب در ديدار اخير نمايندگان مجلس خبرگان با ايشان- پنج شنبه 25/6/89- مطرح نموده و با تاكيد بر استحكام و قدرت روزافزون جبهه اسلامي و در سوي مقابل استيصال و دستپاچگي بيش از پيش جبهه نظام استكباري بيان مي دارند: «امروز بارزترين نكته در رفتار جبهه نظام استكبار وجود بيماري به نام «بيش فعالي است» كه آثار آن تحرك و فعاليت بسيار اما بدون تمركز و هدف است.»در همين زمينه ذكر نكاتي قابل اعتناست:1- شرايط كنوني دنيا و شواهد و قرائني كه در عرصه سياست بين الملل به وضوح قابل رويت است حكايت از نابساماني و بهم ريختگي جبهه نظام استكباري به سركردگي آمريكا دارد. آخرين نمونه، اقدام جنون آميز هتك حرمت به ساحت قدسي قرآن مجيد در آمريكا است.اقدامي كه با خيزش و خروش جهان اسلام مواجه شد و هرچند قلب 1.5 ميليارد مسلمان را جريحه دار ساخت اما بر ضعف و استيصال و زبوني ايالات متحده دلالت داشت.ناگفته پيداست كه هتك حرمت قرآن كريم آنهم در سالگرد حادثه مرموز 11 سپتامبر سناريوي از پيش تعيين شده افراطيون آمريكايي و لابي صهيونيستي بود كه مي پنداشت با اين حركت وقيحانه قداست باورهاي اسلامي- كه مهمترين مانع و سد بر راه افزون طلبي ها و چپاولگري هاي آمريكاييان و مستكبران است- را شكسته و موج اسلام خواهي را به چالش مي كشاند.اما اين هدف واهي و شوم نه تنها محقق نگشت بلكه موجي از نفرت جهاني براي ايالات متحده به ارمغان گذاشت تا جايي كه بسياري از شخصيت هاي غربي و آمريكايي تاكيد مي كنند كه واشنگتن در ارزيابي و برآورد اين اقدام خود به منظور اهداف خاص، اشتباهي بزرگ را مرتكب شده كه تبعات آن غيرقابل پيش بيني است.پرسش اصلي كه ذهن بسياري از تحليلگران و استراتژيست ها را مشغول ساخته آن است كه آمريكايي ها با چه هدفي و به چه منظور تصميم گرفتند كه در سالگرد 11 سپتامبر و در صورتي كه دولت اوباما طي 20 ماه گذشته مدام بر اين مسئله تاكيد دارد كه با «اسلام و مسلمانان سر جنگ ندارد»! سناريو هتك حرمت به قرآن را كليد بزنند؟آيا اين اقدام جنون آميز در راستاي آنچه كه به اصطلاح «ديپلماسي هوشمند» نام نهاده اند قابل توجيه است؟!جالب آن كه چندي است آمريكايي ها بر مقوله «ديپلماسي عمومي»- تاثيرگذاري بر افكار عمومي دنيا از طريق ابزارهاي غيررسمي- تمركز كرده اند تا به قول موسسه آمريكايي بروكينگز با اين روش اعتماد از دست رفته نسبت به واشنگتن آن هم در مقياس جهاني به نوعي بازسازي و احياء شود.اما علي رغم تمامي تلاش ها و تقلاها و تحرك هاي كاخ سفيد، هتك حرمت لابي آمريكايي- صهيونيستي به قرآن مجيد موجب شده تا ثمره ديپلماسي عمومي آمريكا نه تنها به بار ننشيند بلكه نفرت صدها ميليون مسلمان و حتي غيرمسلمانان از اديان مختلف وضعيتي را براي دولت اوباما رقم بزند كه حداقل مي توان از آن با توصيف نشستن روي اره ياد كرد! بي آن كه راه پس و پيشي وجود داشته باشد!بلا و مصيبتي كه دقيقاً بر سر رژيم صهيونيستي پس از حمله به كاروان آزادي آمده است.البته در پرانتز اين نكته را بايد افزود كه بسياري از كارشناسان و ناظران سياسي معتقدند اقدام قرآن سوزي در چند شهر آمريكا كه امروز گلوي ديپلماسي اين كشور را به شدت فشار مي دهد دست پخت صهيونيست ها بوده است تا از فشار سهمگين افكارعمومي دنيا نجات يابند چرا كه بعد از جنايت ددمنشانه صهيونيست ها در حمله به كاروان آزادي در آبهاي بين المللي، موج اعتراضات و خيزش و خروش ملت هاي آزاده دنيا، اين رژيم را در سخت ترين شرايط تاريخي خود قرار داده است.بنابراين اكنون بحران استراتژيك و مشترك آمريكايي ها و صهيونيست ها چيزي جز بحران مشروعيت در صحنه بين المللي نيست.2- از تناقض هاي ديگري كه آمريكا در عرصه بين المللي با آن روبروست مسئله پاكستان است.دو ماه پيش در جريان سفر هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا- كه همچون كودكان بيش فعال ناآرام و پرجنب وجوش است- به پاكستان، واشنگتن با يك مانور رسانه اي اعلام كرد كه 500 ميليون دلار كمك مالي به اسلام آباد كرده است و اين تنها بخشي از بسته 7.5 ميليارد دلاري است كه كنگره آمريكا سال گذشته براي كمك به پاكستان تصويب كرده است.اما با رخداد حادثه غم انگيز سيل ويرانگر در پاكستان و آواره شدن بيش از 20 ميليون انسان در اين كشور آمريكايي ها نه تنها ديگر از كمك مالي حرفي به ميان نمي آورند و علي رغم تمام ادعاهاي حقوق بشري اقدامي نكرده اند بلكه در دو هفته گذشته حملات هوايي هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا به پاكستان تداوم يافته و در اين ميان دهها نفر از انسان هاي بي گناه نيز كشته شده اند.بي شك در قاموس سياست آمريكايي ها اين جنايت ها و آدم كشي ها آنهم به بهانه مبارزه با تروريسم و القاعده در راستاي ديپلماسي هوشمند معنا و مانور داده مي شود.3- امروز مرض «بيش فعالي» جبهه نظام استكباري به سركردگي آمريكا علي رغم حجم انبوهي از تلاش ها و ترفندها براي حذف و يا دست كم خارج كردن جبهه اسلامي و بلوك مقاومت اسلامي از صحنه تصميم گيري در عرصه بين الملل، بيش از هر كجا در منطقه خاورميانه به چشم مي خورد.افغانستان به باتلاقي براي آمريكايي ها تبديل شده است كه اكنون پس از 9 سال لشكركشي به اينكه كشور دستاوردي براي واشنگتن به همراه نداشته است.در صحنه عراق نيز به اعتراف مقامات و رسانه هاي آمريكايي آن كه پيروز ميدان بوده جمهوري اسلامي ايران است چرا كه امروز بيشترين تاثيرگذاري را بر اين كشور دارد.آمريكايي ها در كارزار رويارويي با ايران اسلامي نيز علي رغم اعمال تحريم هاي يكجانبه آنهم پس از تحريم هاي شوراي امنيت طرفي نبسته اند تا جايي كه در كوران اين تحريم ها ايران بر افزايش مبادلات تجاري و اقتصادي خود افزوده است.از يكسو چين و روسيه مشتاقانه با ايران در حوزه هاي مختلف اقتصادي همكاري مشترك دارند طوري كه هفته گذشته صداي «وال استريت ژورنال» درآمد و تاكيد كرد كه چين و روسيه خلأ تحريم هاي يكجانبه بر ضد ايران را پر كرده اند و اين باعث شده تا شكافي عميق در ميان كشورهاي اروپايي بوجود بيايد چرا كه آنها مشاهده مي كنند در شرايطي كه در بحران مالي و اقتصادي افسارگسيخته اي قرار دارند بازار مصرف ايران را نيز از دست داده اند و بلافاصله چين و روسيه از اين فرصت استفاده مي كنند.همچنين در ادامه ناكارآمدي تحريم هاي آمريكا و همپيمانانش بايد به تركيه نيز اشاره كرد كه همين دو روز پيش «رجب طيب اردوغان» در ديدار با معاون اول رئيس جمهور كشورمان بي پرده و با صراحت از سه برابر شدن افزايش روابط اقتصادي و تجاري تركيه با ايران درآينده خبر داد.البته اينها تنها نمونه اي از بسيارهاست و مشتي از خروارها.4-آمريكايي ها در راستاي همان تحركات و تقلاهاي بي نتيجه كه بيشتر از سر دستپاچگي و استيصال است ميانجيگري مذاكرات سازش ميان صهيونيست ها و تشكيلات خودگردان را كليد زده اند. هر چند دو دور اين مذاكرات- در واشنگتن و شرم الشيخ- نشان داد كه از همان ابتدا مذاكرات شكست خورده و بي نتيجه خواهد بود اما اين دخالت آمريكايي ها كه تنها هدف شان وجه المصالحه قرار دادن حقوق حقه ملت فلسطيني است ناشي از همان بيش فعالي در عرصه سياست است چرا كه بر شرايط و واقعيات موجود تمركزي ندارند.5- همه تحركات و تلاش هاي آمريكا براي بهبود وجهه مورد خدشه اش در افكارعمومي دنيا و از سويي تمام ترفندها و دسيسه ها بر ضد جبهه اسلامي و بخصوص انقلاب اسلامي به منظور جلوگيري از نهضت بيداري اسلامي در حالي است كه؛ اولا؛ آمريكايي ها و نظام استكباري دنيا در پياده كردن اهداف زياده خواهانه و چپاولگرانه خود ناكام مانده و قدرت سياسي، اقتصادي و نظامي آنها نسبت به سال هاي نه چندان دور در سراشيبي افول و ضعف قرار گرفته است.ثانياً؛ جبهه نظام اسلامي قدرتمندتر از گذشته به مسير خود ادامه مي دهد و شرايط امروز در فلسطين، لبنان، سوريه و تركيه كاملاً متفاوت نسبت به قبل است. همين چند روز پيش بود كه مردم تركيه در يك همه پرسي به تغيير قانون اساسي خود به نفع اسلام گرايان راي دادند و «نه» بزرگ خود را به رخ لائيك ها كشيدند.شرايط و اقتدار روزافزون ايران اسلامي نيز در صحنه منطقه اي و بين المللي به گونه اي است كه بي نياز از هرگونه توضيح و توصيف است. الهام پذيري كشورهاي منطقه از مقاومت ايران اسلامي كابوسي تمام نشدني را براي مستكبران و افزون طلبان به تصوير كشانده است.روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارنوت هفته پيش پس از اعلام همه پرسي در تركيه با حالتي عجز آلود و در گزارشي كه التهاب و نگراني از آن مي باريد نوشت: «تركيه در حال تبديل شدن به ايراني ديگر است».يادآوري اين نكته خالي از لطف نيست كه امروز آمريكا در بحران مالي ويران كننده اي به سر مي برد و با مشكلاتي دست و پنجه نرم مي كند كه قادر به حل آنها نيست حتي بحران زيست محيطي خليج مكزيك امروز براي اين كشور يك معضل و مشكل چالش زا شده است بطوري كه ماهها پس از نشت نفت در اين خليج كارشناسان آمريكايي معتقدند مقادير زيادي نفت خام در عمق خليج مكزيك وجود دارد و در واقع هزينه ميلياردها دلار براي مهار نفت تنها در سطح خليج مكزيك بوده و نسبت به عمق آن توجهي نشده است.جالب است كه «چارلز هايكينسون» استاد دانشگاه جورجيا سه روز پيش افشا كرد كه 70 تا 79 درصد از نفت نشت شده در خليج مكزيك هنوز در آبهاي اين خليج وجود دارد.با توجه به مطالب پيش گفته سوال اين است كه اين همه هياهو و سرو صداي آمريكايي ها در صحنه بين الملل و دخالت در امور مختلف بخاطر چيست؟ اين سوال را هم بايد اضافه كرد كه نتيجه اقدامات آمريكايي ها چه بوده است؟پاسخ سوال اول با توضيحاتي كه در اين نوشته آمد سخت نيست، آمريكايي ها چاره را در آن ديده اند كه شكست ديپلماسي خود را با مانور رسانه اي بپوشانند ولاغير؛ چرا كه خود آمريكايي ها -همانطور كه اخيراً هنري كيسينجر استراتژيست برجسته آمريكايي اعتراف كرد- مي دانند ديپلماسي آمريكا در برابر ايران- پرچمدار جبهه اسلامي- شكست خورده است.اما پاسخ سوال بعدي به محور اصلي اين نوشته برمي گردد و بايد گفت، بيش فعالي ديپلماسي آمريكايي ها كار دست آنها داده است و در حالي كه گمان مي كنند باهوش هستند و از ديپلماسي هوشمند بهره مي گيرند خروجي اقدامات آنها بر جنون روزافزون اين ديپلماسي تاكيد دارد و اقدام اخير آنها در هتك حرمت نسبت به ساحت مقدس قرآن علامت و مشخصه باليني رفتار آمريكايي ها و جبهه نظام استكباري است.رسالت:«رونمايي از بيماري بيش فعالي دشمن»«رونمايي از بيماري بيش فعالي دشمن» سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدكاظم انبارلويي است كه در آن مي خوانيد:مقام معظم رهبري در ديدار رئيس و نمايندگان مجلس خبرگان مطالب مهمي را فرمودند كه هر محور آن ميتواند يك حق براي مردم و يك تكليف و وظيفه براي دولت، حوزههاي علميه، دانشگاهها و نهادهاي مسئول در امر سياست، اقتصاد و فرهنگ باشد.واكاوي هوشمندانه هر يك از محورهاي ياد شده بدون شك فصل جديدي از بصيرت و آگاهي را در نگاه ملت ما خواهد گشود.اولين محور مطرح شده در اين ديدار رونمايي از بيماري بيش فعالي دشمن بود. ما اكنون پس از گذشت سه دهه، مجموعهاي از فعاليتهاي دشمن عليه دين، انقلاب و مردم را توامان شاهديم.1- صدور قطعنامههاي خلاف عرف و قوانين بينالمللي2- تحريم به منظور ضربه زدن به مردم و نظام3- تقويت معارضان داخلي4- سياهنمايي عليه نظام و انقلاب و تهمت به مسئولان5- اخلال در امنيت ملي و مخدوش كردن اقتدار ملي6- اخلال در روابط ايران با دولتها و بويژه همسايگان7- اخلال در وحدت ملي و انسجام اسلامي8- شبهافكني عليه دين و اختلاف افكني بين اقوام و مذاهب9- سوزنباني افكار نخبگان سياسي براي راهاندازي جنگهايحيدري- نعمتيو...اين حجم از فعاليت دشمن در هيچ يك از مقاطع انقلاب ديده نشده است. طي يك سال گذشته فشردهاي از اين فعاليتها را شاهد بوديم.استكبار جهاني بويژه آمريكا عدهاي را در داخل و خارج كشور تجهيز ميكند تا محورهاي ياد شده را عملياتي كنند.اما هرچه تلاش آنها بيشتر ميشود كمتر نتيجه ميگيرند و خستهتر و نااميدتر ميشوند. مقام معظم رهبري مجموعه اين فعاليتها را نوعي بيماري بيش فعالي در حوزه سياست نام بردند. در بيماري بيش فعالي ما شاهد تحرك زياد و بيوقفه هستيم اما تمركز و هدف در آن ديده نميشود. آمريكاييها از همه خواستهاند هرچه ميتوانند و هرچه دارند بر سر ملت ايران بريزند. خيمه اسلام و ايران را از همه طرف محاصره كردهاند و دستور تير و آتش سرخود دادهاند. اين نشانه ديوانگي و سراسيمگي، دستپاچگي و استيصال دشمن است.اگر تمركز و هدف در اين بيش فعالي وجود داشت حداقل طي سه دهه گذشته بويژه طي يكي دو سال گذشته كه اين بيماري شدت يافته آنها حداقل به يكي از اهداف خود رسيده بودند اما ايران و اسلام از زير بار اين همه آتش كينه وعداوت استكبار روز به روز قدرتمندتر، تواناتر، پيشرفتهتر و با نشاطتر در عرصههاي مختلف در جهان و بويژه منطقه ظاهر ميشود.آنها نميگذارند ايران قدرت اول منطقه باشد. ما براي چشمانداز بيست ساله خود هوشمندانه چنين هدفگذارياي را طراحي كرديم. اما بيماري بيش فعالي دشمن باعث شده است ما از هم اكنون در بسياري از مولفههاي قدرت، قدرت اول منطقه باشيم. آمادگي ملت ما ، بصيرت و هوشياري نخبگان ما آمادگي ارتش و سپاه ما، حجم جنگ افزارهاي دفاعي ما كه اغلب بومي است و... خود به خود ايران را در مقام اول منطقه به لحاظ نظامي و دفاعي قرار داده است.ايران به لحاظ پيشرفتهاي علمي در بسياري از عرصهها از جمله «هوا فضا» و فناوريهاي نوين بويژه فناوري صلحآميز هستهاي جزء اولين يا دومين قدرت منطقه است. هيچ توطئهاي و هيچ حادثهاي نميتواند كاروان پيشرفت در كشور را متوقف كند. هر اقدامي برخلاف اين جهت فقط سرعت حركت اين كاروان را بيشتر ميكند و عزمهاي راسخ و ارادههاي پولاديني كه در اين مسير وجود دارد را مصممتر ميسازد.ملت ما و نظام ما نسبت به سه دهه قبل هم قويتر و هم مجربتر شدهاند. تا وقتي كه اتحاد حقيقي در ميان ملت است، تا وقتي كه ارتباط با خداوند به عنوان منبع اصلي قدرت در هستي، استوار است و تا وقتي كه روحيههاي قوي و اميدوار به آينده وجود دارد، نظام در مسير اصلاح دائمي و رفع نقايص و ايرادها و كاستي با سرعت نور به جلو ميرود.اكنون ملت ما به تحركات دشمن از اين زاويه مينگرد كه يك «كودك بيش فعال» بيهدف جست و خيزي ميكند كه با يك تشر و فرياد مدتي كارش متوقف و سپس دوباره بيهدف شروع ميشود. ما در اين سي و چند سال از اين بازيهاي كودكانه زياد ديدهايم. اگر قرار بود آسيبي به كشور و ملت برسد تا حالا آن را ديده بوديم.آخرين يا تازهترين بازي كودكانه آنها براي مقابله با دين و ملت ما «قرآن سوزي» بود. ديروز ملت ايران در سراسر كشور با همه هيجان و عواطف و وجود خود به خيابانها آمد و عشق بيپايان خود را به كلام خدا و پيامبرگرامي اسلام نشان داد. كار ابلهانه چند احمق در اتاق فكر اسلامستيزي در واشنگتن باعث شد انرژي بيپايان عشق به اسلام و قرآن در ملت ما و ملتهاي منطقه به رخ دشمنان اسلام كشيده شود. ما بايد خدا را بسيار شاكر باشيم كه به تعبير امام سجاد (ع) دشمنان ما را از احمقها آفريده است.جمهوري اسلامي:«توطئه قرآن سوزي و سكوت ارتجاع عرب»«توطئه قرآن سوزي و سكوت ارتجاع عرب» عنوان سرمقاله امروز روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد:بسم الله الرحمن الرحيمدرحالي كه از روز يكشنبه هفته گذشته ملتهاي مسلمان در سرتاسر جهان اسلام و مسلمانان مقيم كشورهاي غيراسلامي در واكنش به آتش زدن قرآن كريم در آمريكا اقدام به تظاهرات، برگزاري تجمعات و انتشار بيانيه و ابراز خشم و انزجار از عاملان و برنامه ريزان پشت پرده اين گستاخي كردهاند و اين واكنشها همچنان ادامه دارد، سران ارتجاع عرب مهر سكوت بر لب گذاشتهاند و در اين زمينه اظهارنظري نميكنند.اين سكوت مربوط به ملتهاي عرب نيست، چرا كه آنها با استفاده از رسانههاي مختلف خشم خود را ابراز داشته و با استفاده از هر امكاني كه به دست بياورند همراهي و همصدائي خود را با ساير مسلمانان و نفرت خود را از عاملان اين جنايت به گوش جهانيان ميرسانند.سكوت سران ارتجاع عرب بهيچوجه موجب تعجب نيست، زيرا آنها از يكطرف گوش به فرمان آمريكا و صهيونيسم هستند و از طرف ديگر فلسفه همزماني قرآن سوزي با فعل و انفعالات خائنانهاي كه براي تثبيت مذاكرات سازش ميان اعراب و رژيم صهيونيستي صورت ميگيرد را درك ميكنند و خود را به همراهي با اين فعل و انفعالات موظف ميدانند. علاوه بر اينها هويت ضد قرآني سران ارتجاع عرب بر كسي پوشيده نيست.آنها هر چند ممكن است در ظاهر به قرآن كريم احترام بگذارند و قرآن هم چاپ كنند و آنرا به اين و آن اهدا نمايند و دهها مؤسسه ترويج و تبليغ قرآن كريم نيز تأسيس كنند و بودجههاي كلاني نيز در اختيار چنان مؤسساتي قرار دهند، ولي اينها همه مربوط به خط و كاغذ و شكل و جلد و نام قرآن است و هيچ رابطهاي با محتواي اين كتاب آسماني ندارد.در رژيمهاي طاغوتي و ضد اسلام، اين يك روش كاملاً معمول و شناخته شده است كه حاكمان وانمود ميكنند در خدمت اسلام و قرآن قرار دارند ولي در عمل با محتواي قرآن مقابله ميكنند. شاه معدوم ايران نيز قرآن نفيس چاپ كرد، به مكه رفت و با لباس احرام عكس و فيلم گرفت و منتشر كرد و به زيارت امام رضا رفت و وانمود كرد كه اهل ديانت و معتقد به مذهب است و حتي زن خود را با چادر به حرم امام رضا و امام حسين فرستاد و در اين زمينه تبليغات گستردهاي كرد و البته عدهاي از عوام الناس هم فريب اين تبليغات را خوردند، اما افشاگريهاي امام خميني و ياران امام، افكار مردم را روشن كرد و به همه فهماند كه اينها فقط فريبكاري است و رژيم شاه ميخواهد با اين كارها بر نوكري خود نسبت به آمريكا و اسرائيل و اقدامات ضد ديني و ضد ملي خود سرپوش بگذارد تا بدون مشكل بتواند به خيانتهائي كه به ملت و كشور ميكند ادامه دهد.سران ارتجاع عرب اين روزها درحال جوش دادن اسكلت نيمه جان جناح سازشكار و دست نشانده فلسطين به سركردگي محمودعباس و رژيم صهيونيستي هستند. اين تلاش مذبوحانه از روز پنجشنبه قبل از روز قدس در ماه مبارك رمضان امسال شروع شد.در اجلاس واشنگتن كه همان روز با اين هدف تشكيل شد دوربينها چهرههاي خائني همچون حسني مبارك و شاه عبدالله اردني را نشان دادند كه در كنار محمودعباس و نتانياهو براي كليد زدن طرح جديد خيانت به آرمان فلسطين قرار گرفتند و طرح پيشنهادي شيطان بزرگ را مورد تأييد قرار دادند. البته راهپيمائيها و تجمعات مسلمانان در نقاط مختلف جهان، اين طرح خائنانه را با شكست مواجه كرد و اجلاس واشنگتن بدون نتيجه پايان يافت و وعده اجلاس شرمالشيخ داده شد كه آنهم هفته گذشته برگزار گرديد و ادامه كار را به بيتالمقدس موكول كرد.اخبار اين جلسات اين روزها از رسانههاي عربي و اروپائي و آمريكائي با آب و تاب زياد پخش ميشود و كارشناسان وابسته به سيا و موساد و تحليلگراني كه با دلارهاي نفتي به تهيه تحليلهاي سفارشي مشغولند با سروصداي زياد اين وقايع را آنگونه كه مورد پسند و دلخواه دستگاههاي تبليغاتي غرب و ارتجاع عرب ميباشد بررسي ميكنند تا افكار عمومي را در جهان عرب سرگرم نمايند و از آنچه در جهان اسلام ميگذرد دور نگهدارند.عليرغم اين تلاشهاي مذبوحانه، مردم و تشكلهاي ديني و مبارزاتي در فلسطين، لبنان، سوريه، مصر، اردن و كشورهاي ديگر عرب با استفاده از امكانات ارتباطي موجود در جهان ارتباطات امروز، نه تنها انزجار خود را از اهانت به قرآن كريم اعلام مينمايند بلكه با تحليلهاي دقيق و روشنگريهاي عميق رابطه ميان تبليغات گسترده رسانههاي عربي در اختيار ارتجاع عرب و جنايت بزرگ صهيونيستهاي مسيحي در اهانت به قرآن و مقدسات مسلمانان را نيز بيان ميكنند.بدين ترتيب، اين واقعه نه تنها سران ارتجاع عرب و اربابان صهيونيست و آمريكائي آنها را به اهدافشان نرساند، بلكه آنها را نزد افكار عمومي رسوا و منفورتر كرد.هوشياري رهبران سياسي و مذهبي جهان اسلام كه مسلمانان را از مقابله به مثل و حمله به كليساها و اهانت به انجيل و تورات و مقدسات مسيحيان برحذر داشتند، اقدام بسيار مهم و ارزشمندي بود كه توطئه مشترك آمريكا و صهيونيسم را ناكام و ابتر نمود.مجموعه متشكل و برنامهداري كه براي اسلام ستيزي در غرب شكل گرفته و با توجه به ويژگيهاي آن ميتوان يك سر آنرا «مسيحيان صهيونيست» و سر ديگر آنرا «صهيونيستهاي افراطي» ناميد، از حدود 25 سال قبل فعاليتهاي خود را به بدنه حاكميت آمريكا و ا نگليس نفوذ داده و مقابله با نهضت انقلابي اسلامي را محور برنامههاي خود قرار داد.اين جريان، برهمين اساس، سلمان رشدي مرتد را با كتاب آيات شيطاني به صحنه آورد، بعد از آن عناصر دست دومي مثل تسليمه نسرين بنگلادشي و يك كاريكاتوريست اروپائي را مطرح كرد و كتابها و كاريكاتورهاي آنها را در نشريات غربي منتشر ساخت، سپس عناصر سياسي وابسته را با عناويني از قبيل نماينده مجلس و رهبر حزب و عضو دولت در نقاط مختلف اروپا به ميدان تبليغات رسانهاي فرستاد و سرانجام در نهمين سالگرد انفجار ساختگي و مرموز برجهاي دوقلوي نيويورك، جنايت آتش سوزي قرآن را طراحي و عملي كرد.همه اين اقدامات، براي وادار كردن مسلمانان به مقابله به مثل با هدف به راه انداختن دور جديدي از جنگ صليبي صورت گرفت، ولي خوشبختانه تا امروز تير طراحان اين توطئه خطرناك به سنگ خورده است.قطعاً آنها به عمليات برنامه ريزي شده خود در چارچوب اين توطئه ادامه خواهند داد و به همين دليل، مسلمانان نيز بايد بر هوشياري خود بيافزايند و در ميداني كه دشمنان طراحي كردهاند بازي نكنند.سكوت در برابر اين توطئه نيز نوعي بازي كردن در ميدان دلخواه دشمن است. اكنون سران ارتجاع عرب با سكوت سنگين و معنادار خود در ميدان طراحي شده توسط دشمنان اسلام و قرآن بازي ميكنند و به راحتي اين واقعيت را به اثبات ميرسانند كه تمام ادعاهايشان در زمينه پيروي از قرآن و پيامبر اكرم و حفاظت از احكام شريعت اسلامي كاملاً دروغ و بياساس است.سران ارتجاع عرب با اين سكوت پرمعنا، از يكطرف همدستي خود با دولت آمريكا و صهيونيسم جهاني را تأييد ميكنند و از طرف ديگر نشان ميدهند كه از مردم جدا هستند و فاصله زيادي با ملتهاي عرب و مسلمان دارند.اكنون اين فاصله درحال افزايش است و ترديد نبايد كرد كه توطئه كنوني نيز سرانجام به سود اسلام و درخشش و مطرح شدن هرچه بيشتر قرآن كريم خواهد انجاميد و پايان عمر سران ارتجاع عرب و اربابان اسلام ستيز آنها را رقم خواهد زد.تهران امروز: «هفت پادزهر بيشفعالي جبهه مقابل نظام اسلامي»«هفت پادزهر بيشفعالي جبهه مقابل نظام اسلامي» يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم عمادالدين پارسا است كه در آن مي خوانيد:در ديدار اخير رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري با حضرت آيتالله خامنهاي مقام معظم رهبري، معظمله از بروز و ظهور يكي از بيماريهاي دوران كودكي يعني بيشفعالي در نظام استكبار و جبهه مقابل نظام اسلامي نام برد و از آن به عنوان مجموعه گستردهاي از فعاليتهاي بيهدف و پراكنده ياد كردند كه به تعبير ايشان نوعي دستپاچگي دشمن در برابر قدرت روزافزون بيداري اسلامي است كه كانون آن جمهوري اسلامي ايران است.ايشان ضمن اينكه از قدرت روزافزون نظام اسلامي به عنوان عامل اصلي بيشفعالي استكبار ياد كردهاند نكات مهمي را متذكر شدند كه به تعبير نگارنده پادزهر بيشفعالي مورد اشاره است كه عبارتند از: اصلاح دائمي درون و جامعه، تقويت روحيه داخلي، اتحاد حقيقي، شناسايي دشمن و شيوههاي كاري او، پيشرفت كشور، اميد و اطمينان دادن به مردم و شناخت مسائل اصلي از مسائل فرعي كشور.توجه و تامل به هفت راهبرد مذكور نشان ميدهد ايشان تصوير واقعبينانه و جامعي از وضعيت كشور و تهديدها و فرصتهاي پيشرو دارند و ضروري است همه دستگاهها، نهادها و رجال سياسي و مسئولان كشور اين هفت پادزهر را به دقت شناسايي كرده و براي مصونسازي كشور از تهديدات قديمي و جديد جبهه استكبار به كار گيرند.براي نمونه معظمله در شرح ضرورت شناسايي دشمن و شيوههاي كاري او به دو نكته كليدي و مهم اشاره كردند كه حجت را براي همگان در فعاليتهاي سياسي و فرهنگي تمام ميكند. به نظر ايشان مهمترين كار دشمن در حال حاضر عليه نظام جمهوري اسلامي در دو حوزه متمركز شده است: يكي جدا كردن مردم از نظام و ديگري جدا كردن مردم از بينات دين، اصول دين، واضحات احكام اسلامي و شريعت اسلامي است.در حوزه اول مشاهده ميكنيم كه مجموعه فعاليتهاي دشمن براي ايجاد شكاف بين مردم و نظام متمركز شده است و بايد تمام توان پدافندي نظام و مردم نيز بر خنثيسازي آن متمركز شود و هر تصميم، اقدام و شعاري كه اين شكاف را ايجاد يا بيشتر كند حركت در مسير خواست دشمن است.روي سخن اين محور بيشتر كارگزاران، رجال سياسي، نخبگان و احزاب هستند كه بايد پيوند دولت و ملت را روز به روز مستحكمتر ساخته و برخي مسائل را كه ميتواند منجر به بروز شكاف شود را با تدبير حل و فصل كنند اما حوزه دوم كه مربوط به دين و اعتقادات مردم است بيشتر از دولت اين استادان حوزه و دانشگاه هستند، روشنفكران و متفكران هستند كه بايد در فضاي آزادانديشي انقلاب اسلامي از مباني فكري و اعتقادي ملت دفاع كرده و شبهات را پاسخ دهند.در بيانات اخير رهبري انقلاب، به طور ضمني ميتوان گلايه و نقد از حوزويان و دانشگاهيان متعهد را در اين زمينه استنباط كرد كه شايسته توجه و اهتمام ويژه است. به هر حال به نظر ميرسد هفت محور مورد اشاره در بيانات رهبري نيازمند شرح و بسط و تحليل از سوي صاحبنظران و صاحبان قلم و رسانهها است به گونهاي كه بتوان ديوار بلند و مستحكمي در برابر هجمههاي گوناگون دشمن عليه ملت ايران برافراشت و مانع از دسيسه دشمن در مسير پرسرعت كشور به سوي عدالت و پيشرفت شد.ابتكار:«از اسلام هراسي تا ايران هراسي»«از اسلام هراسي تا ايران هراسي» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن مي خوانيد:دشمني غرب با اسلام،ديرپا،تاريخي،گسترده و عميق است.روند اسلام هراسي پس از قرون وسطي در دوره رنسانس نيز ادامه داشت .کشيش مارتين لوتراز جمله کساني بود که تنفر از پيامبر(ص) را در خطابه هايش به مردم القاء ميکرد. اين در حالي بود که اسلام مسيحيت را به رسميت ميشناخت و مسيح(ع) را يکي از انبياي عظيم الهي ميداند و مسلمانان را از هرگونه توهين منع ميکند.مطالعه تاريخ غرب،نشان ميدهد که در تمامي دوران استعماري غرب ، روح صليبي بر توسعه طلبي آنها حاکم ميباشد بنابراين اسلام هراسي در فرهنگ غرب قدمتي ديرينه دارد.آنان هر روز در تهاجم صليبي جديدي هستند.يک روز با دعاوي و اتهامات، روز ديگر با انتشار مقالات و کاريکاتورهاي موهن، يک روز با ساخت فيلم و امروز با سوزاندن قرآن در تلاشند، مبناي فرهنگي و رواني لازم جهت مشروعيت بخشي تجاوزات خود را فراهم آورند.اما امروز، با توجه به شرايط نويني که در عرصههاي سياسي، فناوري اطلاعات ايجاد شده است،ابعاد جديدي پيدا کرده است.عوامل مختلفي در تشديد راهبرد اسلام هراسي جديد غرب، دخالت دارند .در اين مقال به بعضي از آنها اشاره ميرود.يکي از مهمترين دلايل گسترش اسلام هراسي و همزمان شدن آن با پروژه ايران هراسي نفس انقلاب اسلامي است تا قبل از انقلاب اسلامي ايران، هدف غرب در پروژه اسلام هراسي در حقيقت سست کردن افکار عمومي مسلمانان بود.انقلاب اسلامي ايران در نقطه مقابل اهداف آنان در اسلام هراسي به وقوع پيوست.با انقلاب اسلامي،بيداري اسلامي و خودباوري اسلامي به عنوان دست آوردهاي آن به سرعت فراگير شدند.غرب براي مهار بيداري اسلامي به سمت ترويج تصاوير هولناک وهراسناک از اسلام روي آورد. در حقيقت موج اول ايران هراسي واسلام هراسي پس از انقلاب وبخصوص با فتوايي تاريخي حضرت امام(ره) مبني بر ارتداد سلمان رشدي، کليد خورد.انقلاب اسلامي باعث دگرگوني اوضاع جهان شد. معادلات سياسي نظامي وامنيتي به سود جهان اسلام تغييرکرد دستگاههاي تبليغات غرب با راه انداختن تبليغات گسترده عليه ايران به عنوان نقطه کانوني بيداري اسلامي، سعي در تصوير ايران هولناک براي همسايهها و همچنين افکار عمومي جهان را دارند موج دوم پروژه اسلام هراسي و ايران ستيزي به واقعه فروپاشي اتحاد جماهير شوروي بر ميگردد.بعد از فرو پاشي شوروي در سال 1991وافول کمونيسم،غرب اسلام را به عنوان قدرتمندترين مکتب و مرام در مقابل خود ميپندارد وتلاش ميکند با ايراد تهمتها وتبليغات کذب اين دين زنده وپر انرژي را از صحنه براند موج سوم اين پروژه به حادثه يازده سپتامبر بر ميگردد.انتساب اين واقعه به اسلام گرايان اين احساس را در دولتهاي غربي به وجود آورد که با آزادي عمل بيشتري ميتوانند حملات تبليغاتي و نظامي را عليه مسلمانان تدارک ببينند. يکي از غربيها در آن زمان کتابي نوشت و در آن کتاب آوردکه خداوند به امريکا ماموريت داده است تا اسلام را شکست دهد.موج چهارم با شکست طرح خاورميانه جديد به وقوع پيوست با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي آمريکا به دنبال راهبرد يکجانبه گرايي در تلاش بود تا نظم جديد در جهان ايجاد نمايد.کانون اين نظم هم خاور ميانه بود اما شکست آمريکا در عراق و افغانستان و شکست رژيم صهيونيستي در جنگ سي و سه روزه با لبنان و همچنين غزه باعث گرديد تا غرب با تغيير روش خود در برخورد با جهان اسلام (از طريق جنگ نرم و انتخاب اسلام هراسي و ايران هراسي به عنوان دو رويه يک سکه) رو آوردند البته به عوامل فوق ميتوان عوامل ديگر افزود از جمله گسترش جمعيت مسلمانان از يک سو و رويکرد مردم غرب به اسلام، منفي شدن رشد جمعيت در کشورهاي اروپايي به گونهاي که با انتشار برخي آمارها پيش بيني ميشود که تا چند دهه آينده اروپا قاره مسلمانان خواهد شد.اکنون در نگاه غرب ايران به عنوان خواستگاه تشيع و بيداري اسلامي در کانون پروژه اسلام هراسي قراردارد. درنتيجه پروژه ايران و اسلام هراسي به مهمترين راهبرد صهيونيسم بين الملل تبديل گرديده است راهبردي که با هدف ايجاد هراس و تغيير رفتار بازيگران نظام بين الملل به دنبال تضعيف، تخريب توسعه و به حاشيه راندن جمهوري اسلامي صورت ميپذيرد اما تجربه تاريخي نشان داده است تمام اقدامات صورت پذيرفته نتيجه معکوس به همراه داشته است تاکنون اسلام هراسي به اسلام گرايي منتهي شده است.مطالعات نشان ميدهد که اقدامات امريکا پس از يازده سپتامبر به اقبال مردم غرب نسبت به قرآن منتهي گرديد آنچنانکه دشمني آنان با ايران به عزتمندي وتوانمندي کشورمان ختم شده است.مردمسالاري:«پرفسور محمود حسابي الگويي براي هميشه» «پرفسور محمود حسابي الگويي براي هميشه» سرمقاله روزنامه مردمسالاري به قلم ميرزابابا مطهري نژاد است كه در آن مي خوانيد:پنج شنبه هفته گذشته مراسم سالگرد پرفسور محمود حسابي همانند سال هاي گذشته با شکوه علمي با حضور جمع کثيري از اساتيد ، دانشجويان و علاقمندان به توسعه و تعالي ايران در تهران و تفرش برگزار شد.در اين مراسم سخنرانان در مورد جايگاه علم و عالم و نقش دکتر حسابي در پايه گذاري اصولي اين جايگاه و راز و رمز ماندگاري اين شخصيت در دل و جان مردم و دانشگاهيان و جواناني که حتي يک لحظه دکتر را نديده اند، سخنراني کردند و مردم وفادار تفرش چون نگيني گرانقدر بر گرد مهمانان اين مراسم حلقه زدند و از مشارکت گسترده اقشار مختلف از سراسر کشور قدرداني کردند.راز اين ماندگاري در چيست؟ در فرهنگ اسلامي و ايراني تاريخ، هماره اي است که بر کلک صولت و شکيب ادوار افتخار ملل تکيه دارد و بر زخم هزيمت کاروانيان آن نيزه، و چه بسيار حکايت از قوام و زوال اسلاف بر زبان اين پير منطوق به اخلاف رسيده است.عمال سياست و اجتماع ابناي آدم، گاه رقعه حميت و شرف بر پيکان خامه ريز تاريخ سپرده اند و گاه وديعه اي جز آزرم و تهي مايگي نصيبي ديگر به اوراق کهن گذشته و ميراث آينده نسپرده اند.ليک، دو چيز است که تارک «رفتگان» را همواره لولويي مرجان وش و درخشان دانسته و تاريخ جز به نيکي و حسرت از آن ياد ندارد! يکي فرهنگ ملل و آداب ديرينه اقوام بشر است و ديگري دانشمنداني هستند که منشا» اثرات عالي علمي بودند و هوشيارانه بازيچه بازي سياست ها نشدند و از کوران حوادث سرافراز بيرون آمدند و ملت خود را به قله افتخار و عزت رسانده اند. پرفسور سيد محمود حسابي، نمونه عيني دومي است.نگارنده که حضور استاد را در اواخر دهه 40 و اوايل دهه 50 در موقعيت دانشجوي رياضي در دانشگاه تهران و دانشگاه تربيت معلم تهران درک کردم و اينک با عنوان کارشناس ارشد ارتباطات و روابط عمومي و مدرس دانشگاه خلا» وجوديش را با تمام وجود باور دارم ، اين مطلب را نه امروز که چهل سال پيش در زمان دانشجويي در ذهن کنجکاو خويش مي پروراندم و بيست سال پيش زماني که آوازه نظريه ((بي نهايت بودن ذرات)) استاد جهانگير شده بود و بغل، بغل گل افتخار براي ايران و ايراني نثار مي شد و من مسئوليتي داشتم، در نامه دعوتي اين احساس ديرمان را به دل کاغذ ريختم و در آن نامه نيز اشاراتي داشتم، از جمله آور شدم:چه فراوان خردورزان اين خطه که در علوم مختلف سرآمد روزگار بودند و دست بازيگران استعمار آنان را و يادشان را، در خاکستر خمول گمنامي مدفون کرد تا فرهنگ ما عزت و شرف نيابد.چه بسا استعدادهاي درخشان اين مرز و بوم که در گذر زمان مقهور ناملايمات زندگي شدند و يادي هم از ايشان به جا نماند. و چه بسيار انديشمندان و مايه وران دانش که بازيچه بازي سياست ها شدند و البته بسيارند دانشمنداني که سرمنشا» اثرات عالي علمي بودند، اما کداميک اينچنين از کوران حوادث سرافراز بيرون آمده و ملت خود را به قله افتخار و عزت رسانده اند؟ به ضرس قاطع، تاريخ آينده علم و دانش ايران را مرهون خدمات ارزنده امثال دکتر حسابي مي دانم و در برابر فروتني و تواضع عالمانه اين بزرگمرد سر ارادت فرو مي آورم.گرچه عالم بودن ((بزرگي)) است اما نمونه و اسوه شدن چيز ديگري است. اين موهبتي است که خداوند، هر کسي را نمي بخشد مگر آنکه مورد لطف و عنايت باشد. افرادي چون دکتر حسابي، نام همه بزرگان علم و دانش اين مرز و بوم را که جز يادي از ايشان در تاريخ نمانده بود، زنده کردند و حيات دوباره بخشيدند. آري! تاريخ با تحول معني مي يابد و بارزترين و باشکوه ترين وجه آن نيز تحول و تکامل انسان است و هويت انسان در حرکت ها و قدم هاي کوتاه و بلندي است که برمي دارد. آنچه در مسير اين تحول پديد آمده و مي آيد، نه به دويدن يا دوهايي است که تب و تاب داشتن، آنان را عرق ريزان و شتابان به آنجايي که ساماني نيست و به شلوغي سر بي سامان رهنمون شده و مي شوند، و نه به بي انديشگي آناني که چشم و گوش و پاي بيرونشان بي عشقي به سامان حقيقي آنان را محروم از چشم و گوش و پاي درونشان نمايد، بلکه به همت بزرگمرداني فراهم شده است که گل افشاني و در انداختن «طرحي نو» را درمسلک عشق آموخته و بي وقفه اي از موانع، با پشتوانه اي از علم و تقوي، حرکت را معنا کرده و بدان شتابي بخشيده اند که تنها به ديده دل و با انديشه اي ژرف توان نظري بدان ميسر است، و دکتر حسابي از معدود مرداني است که بر اين سهم کمر همت گماشت و به تحقيق در فرازهاي متعدد کارهايي کرد کارستان و به اصرار مي گويم و مي گوييم که «يادش» و «نامش» و نتيجه «همتش» و «عزم استوارش» الگوي کم نظيري است که نه تنها هيچ سنت نيکويي را نشکست، که از سنت هاي خوب ديرين خاکستر فراموشي و نسيان زدود و بر فروغ چراغ علم و آگاهي افزود.درد است و دريغ که افرادي محدود وقتي مي بينند وجود شخصيت هايي بلند قامت در تاريخ علم و دانش اين مرزوبوم چون حسابي اجازه نمي دهد قامت کوتاه و نحيف آنها ديده شود، به جاي آنکه به فکر بلند قامت شدن خود باشند، همه کار مي کنند تا اين قامت بلند را بشکنند. زهي خيال باطل که به قول قرآن کتاب خدا، دانايان، با نادانان هرگز مساوي نخواهند شد.آرمان:«به گفتوگو رسميت بدهيم» «به گفتوگو رسميت بدهيم» سرمقاله روزنامه آرمان به قلم ابوالفضل فاتح است كه در آن مي خوانيد:يکي از اساسي ترين مسائل سال گذشته انشقاق درجامعه بود. مشارکتي حداکثري به وقوع پيوست که نمونههاي آن را ميتوان فقط در شرايطي پسا انقلابي تجربه کرد. اما هيجانات سرريز شده و شور پيش از انتخابات فضاي سياسي جامعه را در مواردي از عقلانيت دور کرد.فضا ،کار را بر نخبگان دشوار ساخت و عرصه براي تندرويهاي نااهلان هر دو قظب فراختر شد.به تدريج ميدانداري به سخنگويان خودخواندهاي در هر دو قطب رسيد که در بيان و عمل تغيير اساسي نه تنها در نظام سياسي که در سنت و اجتماع ايراني را دنبال کردند. در اين ميانه رويکرد اصلاح دچار لکنت زبان گرديد. پس نگرانيها درباره آينده فزوني يافت.اکنون يک سال و پس از آن اين تجربه در منظر ماست.گذشته چراغ راه آينده ماست. انجمن اسلامي که بنيانگذاران آن معتقد بودند که جز با تلاش جمعي همه جانبه و درازمدت، بهبودي حاصل نميشود، ميتواند پيشقدم گفت و گو در عرصه عموميشود و اين لکنت زبان را تصحيح کند. وفاق و تفاهم در جامعه مدني جز از طريق گفت و گوي آزاد بدون پيش شرط حاصل نميشود. هر کسي در هرجا که هست تلاش کند «از جاي برخيزد و يک قدم به سمت آنکه اندکي با او فاصله دارد پيش برود». منطق اخلاقي جامعه ايراني، پيش قدم شدن را فضيلت ميشمارد.انجمن اسلامي دانشجويان در فضاي نسبتا آرامتر دانشگاه ، «جنبش عمومي گفتوگو» را بنيان نهد. گفت و گو با هر که غير ما ميانديشد و ميانديشيد و ميتواند و ميخواهد سخن بگويد و چيزي براي گفتن دارد.در تجربه نظامهاي توتاليتر و پوپوليستي آنها نه براي مردم و نه با مردم سخن نميگويند بلکه براي خود و خطاب به مردم سخن ميگويند. در منطقي زبان را الکن ميکنند و داغ و درفش به ميان ميآورند و در منطقي قرآن پاره ميکنند. بايد منطق ديگري براي گفتوگو به ميان آورد و رسميت داد.سخن ، بزرگترين سرمايه جنبشي است که بر پايه انديشه بنا شده است و آغاز مردمسالاري پايدار است. راههاي ديگر فرجامي مبهم دارد. باشد که خداوند ياري فرمايد. دنياي اقتصاد:«فضاي کسب وکار و چکهايي که برگشت ميخورند»«فضاي کسبوکار و چکهايي که برگشت ميخورند» سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم دكتر فرخ قبادي است كه در آن مي خوانيد:در روزهاي اخير، دو خبر در روزنامهها منتشر شد که توجه به آنها براي همه سياستگذاراني که وظيفه آنها با توليد و اشتغال کشور ارتباط دارد، ضروري است.خبر اول به تعداد و درصد چکهاي برگشت خورده در خردادماه سال جاري مربوط ميشود. «بر اساس آخرين گزارش بانك مركزي، در خرداد ماه سال جاري، حدود 4 ميليون و 232 هزار برگ چك در اتاق پاياپاي تهران مبادله شده كه 538 هزار برگ آن برگشت داده شده است.بر اين اساس از هر 7.8 چك، يكي در اين اتاق به مهر برگشت مزين ميشود. از سوي ديگر، نسبت چكهاي برگشتي به مبادله شده در خرداد ماه سال جاري به 12.7 درصد رسيده كه نه تنها بالاترين نسبت در سه ماه اول سال جاري است بلكه بالاترين نسبت در طول بيش از 30 سال گذشته نيز به شمار ميرود. درصد اسناد برگشتي به مبادله شده از سال 79 تا 86 حدود پنج درصد و حتي كمتر از اين رقم بوده است... كارشناسان اقتصادي دليل افزايش تعداد چكهاي برگشتي به مبادله شده را به ركود نسبت ميدهند كه اولين نشانههاي آن از سال 86 مشاهده شد.»(1)خبر دوم مربوط به نظرسنجي جديد مرکز پژوهشهاي مجلس در مورد فضاي کسبوکار در کشور است. اين نظرسنجي که در تير ماه سال جاري صورت گرفته نشان ميدهد که: «از ميان 22 نماگر نشان دهنده محيط كسبوكار در ايران (عواملي كه در اداره بنگاهها موثرند، اما خارج از كنترل مديران بنگاهها هستند)، مشكلات دريافت تسهيلات از بانكها، مانند دو ماه قبل از آن، همچنان از نظر پرسششوندگان در اين نظر سنجيهاي ماهانه، مهمترين محدوديت برون زاي اداره بنگاههاي ايراني بوده است.»(2)اين دو خبر، بيش از آنچه که به تصور درآيد، با يكديگر مرتبطند. اگر اين فرضيه غيرمعقول را کنار بگذاريم که فعالان اقتصادي کشور ما از سه سال پيش دچار انحطاط اخلاقي شديد و رو به وخامتي شدهاند و تصميم به برداشتن کلاه يکديگر گرفتهاند، بايد بپذيريم که افزايش شديد چکهاي برگشتي طي چند سال گذشته و به ويژه در ماههاي اخير، ناشي از گسترش و تعميق رکود و کسادي بازارها بوده است و فعالان بخش خصوصي، به ويژه در حوزه توليد، از لحاظ نقدينگي به شدت در مضيقه قرار گرفتهاند. (چکهاي برگشتي به شرکتهاي دولتي مربوط نميشوند زيرا آنها مجاز به صدور چکهاي مدتدار نيستند).توليدکنندگان بخش خصوصي از لحاظ نقدينگي در مضيقه قرار گرفتهاند؛ زيرا بازارهاي آنها محدود و کساد شده است و رقابت با کالاهاي خارجي (به دليل چالشهاي متعدد توليد در داخل کشور، تورم دورقمي و ثبات نسبي نرخ ارز در ده سال اخير) سال به سال براي آنها دشوارتر گشته، مطالبات آنها از دولت و شرکتهاي بزرگ دولتي، در حدي که پرداخت ميشوند، با تاخيرهاي فلجکنندهاي همراه است و دست آخر هم پيامدهاي بحران اقتصاد جهاني بر ضعف و رنجوري آنها افزوده است.در اين شرايط و با سياست کماکان سختگيرانه بانک مرکزي، افزايش مداوم و رکوردشکني چکهاي برگشتي نبايد تعجبآور باشد.آنچه که بايد ما را به شگفتي وادارد اين است که چرا در شرايط رکود و کسادي گسترده، بانک مرکزي به جاي ايجاد گشايش در کار بنگاههاي توليدي، چنان مقررات شديد و غليظي را براي اعطاي تسهيلات به بانکها ابلاغ کرده است که توليدکنندگان سراسر کشور «مشکلات دريافت تسهيلات از بانکها» را به عنوان بزرگترين مانع بر سر راه خود ارزيابي ميکنند؟البته ممکن است مخالفان اين استنتاجات، به نرخ رشد 23.9 درصدي نقدينگي در سال 1388 اشاره کنند و سختگير�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 434]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: پيامهاي بيانيه ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها