تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):غذا خوردن نزد مصيبت‏زدگان و با خرج آنان، از رفتارهاى جاهليت است و سنّت پيامبر صلى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804112002




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌ هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌ هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. كيهان: انتظار مردم و دستور كار خبرگان«انتظار مردم و دستوركار خبرگان» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي‌خوانيد؛امروز و فردا- 23 و 24 شهريورماه- هشتمين اجلاس رسمي مجلس خبرگان رهبري در تهران برگزار مي شود و مطابق معمول در اين اجلاس هم علاوه بر دستور كار اصلي، چند برنامه جانبي ديگر نيز پيش بيني شده است.يكي از اين برنامه هاي جانبي كه در پاره اي از موارد به دليل اهميت آن مي تواند بخشي از متن اصلي تلقي شود، دعوت از برخي شخصيت هاي برجسته كشور براي سخنراني پيرامون بااهميت ترين مسائل روز است. چرا كه نمايندگان محترم مجلس خبرگان رهبري با توجه به مسئوليت خطير و تعيين كننده اي كه بر عهده دارند نمي توانند و نبايد از جزئيات مسايل مهم و سرنوشت ساز داخلي و خارجي بي خبر باشند مخصوصا آن كه اين روزها هزاران رسانه فارسي زبان به تحريف واقعيت ها مشغولند و شماري از جريانات داخلي نيز در همخواني با دشمنان بيروني و يا به علت حب و بغض هاي حزبي و گروهي به اين توهمات و دروغ پردازي ها دامن مي زنند. بنابراين ، اگرچه بسياري از اعضاي محترم مجلس خبرگان رهبري علاوه بر نمايندگي خبرگان، مسئوليت هاي مهم ديگري نيز بر عهده دارند و به تناسب حضور در اين مسئوليت ها از بااهميت ترين اخبار و گزارش هاي بعضا طبقه بندي شده و سري دور نيستند ولي نياز ياد شده كماكان به قوت خود باقي است، چرا كه، از يكسو، اين موقعيت براي تمامي اعضاي محترم مجلس خبرگان فراهم نيست و از سوي ديگر نبايد و نمي توان از نقش خناسان در القاي توهم و دروغ پراكني غافل بود.مخصوصا آن كه متاسفانه شماري از اين خناسان به هر علت- از جمله، سابقه دوستي ديرينه و يا روابط خويشاوندي- مي توانند موفق به كسب اعتماد و جلب اطمينان برخي از آقايان شوند كه در مواردي شاهد اين اتفاق تلخ و آسيب رسان بوده ايم و لغزش كساني را كه لغزيدن آنان كمتر قابل انتظار بود، به چشم ديده ايم.با توجه به نكته فوق و نياز مورد اشاره و مخصوصا با در نظر گرفتن مسئوليت خطير و جايگاه تعيين كننده نمايندگان محترم مجلس خبرگان رهبري، اطلاع دقيق و مستند آنان از فتنه 88 يكي از نيازهاي منطقي و ضروري است كه بايد در صدر دستور كار اجلاس خبرگان جاي داده شود. چرا كه فتنه 88 به گواهي اسناد و شواهد غيرقابل ترديد، موجوديت نظام جمهوري اسلامي ايران را نشانه رفته بود و سران و عوامل اصلي آن در نقش ستون پنجم مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس به صحنه آمده بودند. بنابراين، اگر «رهبري نظام» اصلي ترين موضوع و دستوركار اجلاس هاي خبرگان است -كه هست- و اگر فلسفه وجودي تشكيل مجلس خبرگان رهبري در اين «موضوع» خلاصه مي شود- كه مي شود- بررسي دقيق، مستند و همراه با جزئيات فتنه 88 بايستي اصلي ترين دستوركار اجلاس جاري مجلس خبرگان رهبري باشد. ضرورت اين بررسي و آگاهي اعضاي محترم خبرگان رهبري از فتنه اي كه به تخاصم آشكار با اسلام، انقلاب، امام(ره)، رهبري، نظام و در يك كلمه موجوديت جمهوري اسلامي ايران طراحي شده و به صحنه آمده بود، با هيچ توضيح و توجيهي قابل انكار نيست.انتظار آن بود كه مجلس خبرگان رهبري در اولين اجلاس رسمي خود پس از آغاز فتنه به اين موضوع ضروري بپردازد كه متاسفانه و در كمال ناباوري و تعجب مردم يعني موكلان خود، از كنار آن عبور كرد و اكنون با توجه به آشكار شدن ابعاد ديگري از فتنه ياد شده و سوءبرداشت برخي از خواص كه رفوزگي شماري از آنان را در پي داشت، ديگر كمترين بي توجهي به اين مسئله حياتي قابل پذيرش نيست.امروزه تمامي اسناد و شواهد موجود به وضوح نشان مي دهند كه فتنه 88 برخلاف آنچه كه فتنه گران در آغاز فتنه و براي سرپوش نهادن بر مقصود اصلي خود ادعا مي كردند عليه رئيس جمهور و دولت آقاي احمدي نژاد طراحي نشده بود بلكه موجوديت نظام، رهبري، اسلاميت و جمهوريت آن را نشانه رفته بود. بنابراين چگونه و با كدام توجيه منطقي مي توان در اجلاس خبرگان رهبري از بررسي و بحث پيرامون آن صرفنظر كرد و ابعاد مستند و تكان دهنده موجود درباره وطن فروشي، خيانت و جنايت ستون پنجم دشمن بيروني را براي نمايندگان محترم مجلس خبرگان ناگفته گذاشت؟!ممكن است گفته شود كه طرح اين مسائل در اجلاس مجلس خبرگان رهبري، به اختلافات دامن مي زند! كه بايد گفت؛ اين ديدگاه غيرمنطقي ترين ديدگاه ممكن درباره موضوع ياد شده است، چرا كه؛الف: فتنه 88 به گواهي اسناد و شواهد موجود عليه تماميت اسلام و انقلاب و نظام بود يعني در يك سوي آن نظام جمهوري اسلامي ايران و در سوي ديگر، مثلث آمريكا، انگليس و اسرائيل به تخاصم در مقابل هم ايستاده بودند، بنابراين اختلافي اگر هست- كه هست و بايد باشد- ميان توده هاي مردم طرفدار نظام و دشمنان بيروني آنهاست و ربطي به اختلافات داخلي ندارد.ب: سران و عوامل اصلي فتنه بخشي از ابواب جمعي دشمنان بيروني هستند از اين روي نه فقط اختلاف بلكه ضديت آشكار و بي پرده با آنها در ادامه دشمني و اختلاف با آمريكا، انگليس و اسرائيل و دنباله هاي داخلي آنها، تلقي مي شود كه اگر وجود نداشته باشد، تأسف آور است. بنابراين به بهانه دامن زدن به اختلافات! آنهم اختلاف با دشمنان تابلودار نمي توان از اطلاع رساني درباره فتنه 88 طفره رفت، بلكه وجود اين مرزبندي و اختلاف با ستون پنجم دشمن ضروري و مصداق روشن «تبري» نيز هست.ج: اگر هنوز هم كساني پيدا مي شوند كه در وطن فروشي سران و عوامل اصلي فتنه و پيروي بي كم و كاست آنان از فرمول بارها اعلام شده دشمن ترديد دارند كه به يقين در ميان اعضاي محترم مجلس خبرگان رهبري با توجه به شخصيت علمي آنان وجود چنين ترديدي بسيار بعيد به نظر مي رسد، چاره كار آن است كه ابعاد فتنه به طور مستند و همراه با شواهد غيرقابل انكار به اطلاع آنان برسد و اين، دقيقاً همان نكته مورد نظر يادداشت پيش روي است.د: اختلافي كه مذموم و ناپسند است و نبايد به آن دامن زد، اختلاف نظرها و تفاوت سليقه ميان مسئولان نظام، قواي سه گانه و يا اين دستگاه با آن دستگاه رسمي در درون نظام است كه بسيار عادي و طبيعي است اگرچه متأسفانه در پاره اي موارد از دامن زدن به اينگونه اختلافات پرهيز جدي نمي شود!هـ : متأسفانه و با عرض پوزش بايد گفت؛ برخي از مسائل مورد بحث در جلسات خبرگان رهبري رابطه چنداني با دستور كار اصلي اين مجلس ندارد و يا دستكم اين كه با دستوركار اصلي فاصله زيادي دارد. ضرورت طرح شماري از اين موضوعات را اگرچه به طور كلي نمي توان نفي كرد ولي در حالي كه پاي مسائل با اهميت تر و موضوعات قابل بررسي و تعيين كننده ديگري در ميان است، اولويت دادن به طرح مسائل مورد اشاره و موضوعات بي رابطه يا كم رابطه با دستور كار اصلي مجلس محترم خبرگان، چندان قابل دفاع نيست.و بالاخره، با اين اميد كه نمايندگان محترم خبرگان رهبري، بررسي همه جانبه و مستند فتنه 88 را در دستور كار اجلاس قرار دهند. لازم است به اطلاع هيئت رئيسه محترم مجلس خبرگان برسانيم كيهان آمادگي كامل خود را به منظور همكاري و كمك در ارائه اسناد و شواهد غيرقابل انكار براي اثبات وطن فروشي، خيانت و جنايت سران و عوامل اصلي فتنه اعلام مي دارد.مردم سالاري: زواياي بازگشت منشور حقوق بشر کوروش کبير«زواياي بازگشت منشور حقوق بشر کوروش کبير»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌‌ي مردم سالاري به قلم حميدرضا شکوهي است كه در آن مي‌خوانيد؛بازگشت منشور حقوق بشر کوروش به ايران- ولو به صورت امانت و براي مدتي کوتاه- رويدادي مثبت است که نمي توان با بي تفاوتي از کنار آن عبور کرد.اما به اين موضوع بايد از زواياي گوناگون نگريست.1-همگان به خوبي مي دانيم که وضعيت ارتباطات سياسي ايران و بريتانيا از زمان روي کارآمدن دولت نهم و به ويژه پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران در شرايط مطلوبي قرار ندارد به همين دليل وقتي سال گذشته هم سخن از بازگشت منشور حقوق بشر کوروش به ايران به ميان آمد، بسياري آن را به ديده ترديد و حتي شوخي نگريستند.اما در چنين شرايطي بازگشت منشور حقوق بشر کوروش به ايران، کاري بزرگ و قابل توجه به نظر مي رسد که حتي با ديد منتقدانه به دولت نيز بايد از آن استقبال کرد چرا که حتي پيش از پيروزي انقلا ب اسلا مي نيز اين منشور در مدت بسيار کوتاه تر به ايران امانت داده شده بود و اين نشاندهنده اهميت بازگشت منشور حقوق بشر کوروش به ايران، آن هم در مقطع زماني فعلي است.هرچند که برخي اعتقاد دارند براي بازگشت منشور حقوق بشر کوروش به ايران، امتياز خاصي به طرف مقابل داده شده، اما من اعتقاد دارم حتي اگر اين موضوع واقعيت هم داشته باشد بازهم  اهميت آن را کاهش نمي دهد چرا که نشاندهنده اهميت مقوله حقوق بشر از ديدگاه دولتمردان است.2-بازگشت منشور حقوق بشر به ايران با سخنراني شخص رئيس جمهور همراه بود و به جرات مي توان گفت سخنراني محمود احمدي نژاد در قبال اين  منشوربه معناي بي توجهي دولت هاي گذشته به اين منشور تاريخي نيست بلکه به معناي حاشيه امنيتي است که دولت فعلي در قبال برخي کارهاي جديد  از آن برخوردار است. اين نخستين بار نيست که دولت احمدي نژاد اقدام به انجام کارهايي مي کند که انجام آن در دولت هاي گذشته غير منتظره به نظر مي رسيد.به عنوان مثال تصور کنيد منشور حقوق بشر کوروش در زمان حضور اصلا ح طلبان در راس دولت، به ايران بازمي گشت. در آن صورت اصلا ح طلبان با واکنش هاي منفي گسترده اي از سوي طيف همراه دولت فعلي مواجه مي شدند وحتي اتهامات متعددي به آنها وارد مي شد اما دولت فعلي با اين مشکلا ت مواجه نيست چرا که شايد از ديد برخي  همفکرانش از برخي اتهامات تبرئه باشد يا شايد هم براي حفظ وحدت ظاهري، از طرح انتقادات خود در ميان افکار عمومي خودداري مي کنند.3-بازگشت منشور حقوق بشر کوروش به ايران را وقتي در کنار سخنراني ديروز اسفنديار رحيم مشايي رئيس دفتر احمدي نژاد قرار دهيم بار ديگر به ارتباطات نزديک اين دو پي مي بريم. قطعا بازگشت اين منشور به ايران نشانه روشني از نقش پررنگ رحيم مشايي در تصميمات دولت احمدي نژاد است.ارتباطات و نفوذ رحيم مشايي در دولت به حدي است که او مي تواند علي رغم مخالفت هاي گسترده، با حمايت شخص رئيس دولت از حدود 19 منصب دولتي و مرتبط با آن برخوردار شود و تمامي اظهارات انتقاد برانگيز او با حمايت احمدي نژاد همراه شود.هنوز فراموش نکرده ايم که احمدي نژاد در مقابل آخرين موج گسترده انتقاد از رحيم مشايي با جديت به حمايت از او برخاست و به صراحت اعلا م کرد که حرف رحيم مشايي حرف دولت است.قطعا در  آينده، ارتباطات نزديک مشايي و احمدي نژاد بازهم خبر ساز خواهد شد و شايد پيامد قابل پيش بيني آن، کاسته شدن از حلقه همراهان دولت در طيف اصولگرا باشد.هرچند که پيامدهاي ديگري نيز مي توان براي آن پيش بيني کرد که البته هنوز براي تبيين آن زود است.رسالت: آنچه رئيس جمهور بايد در نيويورک بگويد«آنچه رئيس جمهور بايد در نيويورک بگويد» عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت لبه قلم صالح اسکندري است كه در آن مي‌خوانيد؛ سومين سه شنبه سپتامبر هر سال منطقه منهتن در قلب نيويورک در حاشيه "ايست ريور"(رودخانه شرقي) ميزبان سران ارشد دستكم 130 کشور دنيا است که هر يک براي طرح ديدگاه ها و نقطه نظرات کشورشان درباره مسائل جهاني و منطقه اي گرد هم مي آيند.‏ روساي جمهوري اسلامي ايران نيز طي 31 سال گذشته تلاش کرده اند از اين فرصت به بهترين نحو براي بيان نظرات ملت ايران و واقع نمايي اوضاع داخلي و جهاني استفاده ببرند.شهيد محمد علي رجايي نخستين مقام بلندپايه جمهوري اسلامي ايران بود که در مجمع عمومي سازمان‏‎ملل شرکت و سخنراني کرد. وي در سال 1359 و همزمان با آغاز جنگ تحميلي عازم نيويورک شد تا ضمن گزارش تحميل جنگ توسط عراق به ايران،حقانيت و مظلوميت جمهوري اسلامي را در برابر استکبار جهاني به گوش جهان برساند. رجايي در حين سخنراني پاي برهنه خود را روي ميز گذاشت و با نشان دادن آثار شکنجه در زندان هاي رژيم ستمشاهي از حمايت دولت آمريکا از شاه مخلوع ايران انتقادکرد. پس از شهيد رجايي حضرت آيت الله خامنه اي و سيد محمد خاتمي روساي جمهوري وقت نيز در مجمع عمومي شرکت کرده و سخنراني کرده اند.آنچه رئيس جمهور بايد در نيويورک بگويدسومين سه شنبه سپتامبر هر سال منطقه منهتن در قلب نيويورک در حاشيه "ايست ريور"(رودخانه شرقي) ميزبان سران ارشد دستكم 130 کشور دنيا است که هر يک براي طرح ديدگاه ها و نقطه نظرات کشورشان درباره مسائل جهاني و منطقه اي گرد هم مي آيند.‏روساي جمهوري اسلامي ايران نيز طي 31 سال گذشته تلاش کرده اند از اين فرصت به بهترين نحو براي بيان نظرات ملت ايران و واقع نمايي اوضاع داخلي و جهاني استفاده ببرند. شهيد محمد علي رجايي نخستين مقام بلندپايه جمهوري اسلامي ايران بود که در مجمع عمومي سازمان‏‎ملل شرکت و سخنراني کرد. وي در سال 1359 و همزمان با آغاز جنگ تحميلي عازم نيويورک شد تا ضمن گزارش تحميل جنگ توسط عراق به ايران،حقانيت و مظلوميت جمهوري اسلامي را در برابر استکبار جهاني به گوش جهان برساند. رجايي در حين سخنراني پاي برهنه خود را روي ميز گذاشت و با نشان دادن آثار شکنجه در زندان هاي رژيم ستمشاهي از حمايت دولت آمريکا از شاه مخلوع ايران انتقادکرد. پس از شهيد رجايي حضرت آيت الله خامنه اي و سيد محمد خاتمي روساي جمهوري وقت نيز در مجمع عمومي شرکت کرده و سخنراني کرده اند.با روي کار آمدن دولت نهم و اهتمام و التفات بيش از پيش مسئولان سياست خارجي کشور به اين فرصت، مجمع عمومي سران در سپتامبر هر سال از اهميت بيشتري برخوردار شد. به نحوي که حضور احمدي نژاد در نيويورک همواره يک بمب خبري در نوع خود حساب مي شود و وي طي 4 حضور خود در اين اجلاس توانسته توجهات جامعه جهاني را به ديدگاه ها و نقطه نظرات جمهوري اسلامي جلب کند و حتي فرا تر از آن مقدمات و شالوده يک گفتمان جديد عدالت خواهانه و تجديدنظرطلبانه در مناسبات جهاني را بنا نهد.‏امسال نيز در آستانه سفر مهم رئيس جمهور به نيويورک گمانه زني هاي مختلفي درباره مطالبي که وي در اين اجلاس عنوان خواهد کرد در رسانه ها و محافل خبري-سياسي دنيا صورت مي گيرد که اغلب در تبيين و پيش بيني سناريو احمدي نژاد براي طرح ديدگاه هاي جمهوري اسلامي قاصر و ناتوان هستند. در اين وجيزه خواهيم کوشيد بخشي از امهات مسائلي که رئيس جمهور در اين اجلاس جهاني طرح کند را واتاب دهيم.‏‏1- حادثه دردناک اهانت به ساحت قرآن مجيد در آمريکا بيش از آنکه ناشي از تحريکات يک کشيش ديوانه باشد نشان دهنده عمق برنامه ريزي صهيونيست ها در قفاي هيئت حاکمه آمريکا براي تقابل با جهان اسلام است. رژيم اشغالگر قدس که منفور ترين رژيم و يک دولت غير قانوني است با سوء استفاده از نفوذ گسترده خود در بين مقامات عالي رتبه ايالات متحده به منظور انحراف افکار عمومي از جنايات اين رژيم در صدد طراحي يک صورت مسئله جديد است.‏در اين سناريو جنگ هاي صليبي و نبرد اديان بازطراحي شده و صهيونيست ها پشت مسيحيان پنهان شده اند. اين سناريو حداقل چند دهه است که کليد خورده است.صهيونيست ها پس از اشغال فلسطين وقتي به تدريج مشاهده کردند که قادرنيستند در دراز مدت هزينه هاي تقابل مستقيم با مسلمانان را بپردازند در قفاي مسيحيان و به خصوص دولت آمريکا غنودند و تفکر جنگهاي صليبي را در قالب دکترين برخورد تمدن ها و پايان تاريخ بازسازي نمودند.جرج بوش پس از 11 سپتامبر به عمد پرده از اين حقيقت برداشت و صراحتا اظهار کرد: جنگ صليبي، جنگ عليه تروريسم. ‏اين تفکر در لشكر کشي آمريکا به عراق و افغانستان نمود يافت و همين جريان فکري منحرف در شرايط فعلي با مديريت صهيونيست ها و حمايت مقامات آمريکايي قرآن کريم را به آتش مي کشد. صهيونيست ها با آتش زدن قرآن شيپور جنگ عليه مسلمانان را به صدا درآورده اند.مسلما رئيس جمهور اسلامي ايران در مجمع عمومي سازمان ملل متحد از اين توطئه خطرناک صهيونيست ها پرده بر مي دارد و نسبت به تاوان سخت چنين حرمت شکني هايي هشدار خواهد داد. اديان ابراهيمي جملگي ريشه در توحيد دارند و هيچ گاه روبروي هم نخواهند ايستاد. اهانت به قرآن توهين به همه اديان و انبياي الهي است. آتش زدن قرآن جسارت به نام حضرت عيسي(ع)، حضرت موسي(ع) و حضرت مريم(س) است که نامشان در قرآن برده شده است.‏آنتي تز توطئه جنگ هاي صليبي در قرنبيست و يکم ارتباط مستمر ميان فرهنگي و خلق يک زبان مشترک و فطري بين مسلمانان و ساير اديان الهي است. دکتر محمود احمدي نژاد با توجه به اشتراكات واقعي بين اديان ابراهيمي مي تواند در نطق خود جهان مسيحيت و يهوديت را به پيروي از آموزه‌هاي راستين انبياء، پيامبر اعظم(ص) و عيسي مسيح (ع) به عنوان تنها راهبرد رستگاري دعوت نمايد. وي مي تواند از اوباما بپرسد كه آيا راه بهتري براي تعامل با ملت‌ها و اديان به غير از جنگ هاي صليبي وجود ندارد؟ چه کسي و چه جرياني از دامن زدن به نبرد بين اديان و مذاهب به غير از صهيونيست ها نفع مي برد؟ امروز در جهان صدها ميليون نفر مسيحي و صدها ميليون نفر مسلمان و ميليون‌ها نفر پيرو آيين حضرت موسي (ع) هستند. همه اديان الهي در يك كلام شريك هستند و آن كلمه توحيد است.يعني اعتقاد به خداي يگانه‌اي كه جز او خدايي در جهان نيست. قرآن كريم بر اين كلام مشترك تاكيد دارد و همه پيروان اديان الهي را دعوت مي‌كند و مي‌فرمايد: "بگو اي اهل كتاب؛ بياييد به سوي كلمه‌اي كه پذيرفته ما و شماست. آنكه جز خداي را نپرستيم و هيچ چيز را شريك او قرار ندهيم و بعضي از ما بعض ديگر را سواي خدا بر پرستش و ربوبيت نگيرند." آل عمران/ آيه63  ‏ملت مومن ايران معتقد است  بازگشت به آيين انبياي الهي تنها راه سعادت و نجات است. خداي همه مردمان در اروپا، آسيا، آفريقا، آمريكا و اقيانوسيه و همه عالم يكي است. او خدايي است كه هدايت و عزت همه بندگان خود را مي‌خواهد و به انسا‌ن‌ها كرامت بخشيده است.اسلام هراسي که صهيونيست ها مروج و مبلغ آن در جهان هستند نه تنها ريشه تبعيض عليه مسلمانان است بلکه تهديدي آشکار براي صلح جهاني تلقي مي شود. ريشه هاي اسلام هراسي به پيش از حملات يازدهم سپتامبر باز مي گردد، درصورتي که امروز يازدهم سپامبر علت افزايش اين پديده در سراسر جهان تلقي مي شود. صهيونيست ها با دامن زدن به  اين پديده در پي انحراف افکار عمومي دنيا از جنايات خود در فلسطين و چپاول منابع خدادادي در خاورميانه هستند. روشنگري هاي جهاني احمدي نژاد در نيويورک و دعوت همه مومنان و دينداران جهان به کلمه توحيد بخش مهمي از اين توطئه را خنثي خواهد نمود. ‏سياست روز: شايد اين اتفاق براي ما هم بيفتد«شايد اين اتفاق براي ما هم بيفتد» عنوان سرمقاله‌ روزنامه سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن مي‌خوانيد؛ پاکستان، اين کشور مسلمان سال‌هاست با درد و رنج و فقر، اختلافات داخلي، درگيري‌هاي سياسي، کسب قدرت و جنگ داخلي به واسطه حضور طالبان در اين کشور دست و پنجه نرم مي‌کند.همه اين مشکلات، معضلات و اختلافات ايجاد شده براي اين کشور از همه بيشتر به مردم فقير آن ضربه مي‌زند و آنها را زير پاي نامردي‌هاي خود له مي‌کند.با همه اين گرفتاري‌ها، سيل نيز بر مشکلات آنها افزوده شده و چند هفته است گريبان اين مردم مسلمان و مصيبت‌ديده را گرفته است.کمک‌هاي امدادي و انسان‌دوستانه جهاني آنگونه که بايد ارسال نمي‌شود و نيازهاي مردم دردمند پاکستان را برطرف نمي‌سازد.جداي از سيل خروشان که ميليون‌ها نفر را بي‌خانمان کرده است، عواقب و عوارض پس از سيل بسيار بيشتر از خرابي‌هاي به بار آمده است. بيماري‌هاي خطرناک عفوني به خاطر نبود آب آشاميدني سالم، غذا و دارو از جمله مشکلات شديد مردم مسلمان اين خطه از سرزمين بزرگ اسلامي است.حال که غرب به ويژه آمريکا هزينه‌هاي هنگفتي را براي حمله به خاک پاکستان با ادعاي مقابله با تروريسم‌هاي طالبان و القاعده انجام مي‌دهد اما کمک شاياني به مردم مظلوم سيل‌زده اين کشور نمي‌کند، وظيفه مسلمانان جهان است تا به ياري برادران و خواهران مسلمان خود در پاکستان بشتابند و مرهمي براي درد و رنج آنها باشند.هنگامي که رهبر معظم انقلاب از غم مصيبت وارده بر مردم مظلوم پاکستان در نماز عيد فطر گريستند و مسئله سيل پاکستان را ضروري‌ترين مسئله جهان اسلام خواندند و با اشاره به ابعاد بسيار سنگين و مصيبت‌بار اين سيل ويرانگر از درد و رنج ملت مسلمان پاکستان ابراز تالم و رنج کردند، نشان از عمق مصيبت و فاجعه‌اي است که بر مردم پاکستان رفته است.آمريکا و کشورهاي اروپايي که سرمايه‌هاي کلاني را در اختيار دارند و ميلياردها دلار را صرف جنگ افروزي در افغانستان و عراق مي‌کنند، از آنها انتظاري نيست که به کمک مسلمانان بيايند و در درد مردم مسلمان پاکستان خود را شريک بدانند.آمريکا از اين که امت اسلامي هر روز ضعيف‌تر شود و غرق در گرفتاري‌هاي خود باشد، خوشحال است و حتي با حملات موشکي و هوايي خود به خاک پاکستان نمک بر زخم مصيبت اين مردم مي‌پاشد.و اکنون اين وظيفه همه مسلمانان جهان است تا به فرياد مظلوميت مردم پاکستان برسند که فقر و سيل آنها را محاصره کرده و چشمشان در انتظار کمک‌هايي است که از سوي کشورهاي اسلامي روانه کشورشان مي‌شود.شايد اين اتفاق نيز براي ما هم بيفتد. تهران امروز: حاشيه‌هاي يك داستان جاده‌اي«حاشيه‌هاي يك داستان جاده‌اي» عنوان سرمقاله‌ روزنامه تهران امروز به قلم آرش راهبر است كه در آن مي‌خوانيد؛ حادثه تلخ و دردناك برخورد يك دستگاه كاميون با ساختمان در حال ساخت و خودروهاي ديگر در همدان از اتفاقات غم‌انگيز روزهاي اخير بوده و بي‌ترديد اثرات منفي آن بر اذهان عمومي تا مدت‌ها باقي خواهد ماند. اين حادثه مرگبار چند نفر از هموطنان را به كام مرگ فرستاد و تعداد ديگري را نيز راهي بيمارستان كرد اما چنين به نظر مي‌آيد كه ماجراهاي پس از اين واقعه چندان برمدار منطق و عرف پيش نرفت.متاسفانه ميزان مرگ و مير ناشي از تصادفات وسايل حمل‌ونقل با خودروهاي ديگر يا برخورد با انسان يا واژگوني در ايران در قياس با شاخص‌هاي بين‌المللي نااميدكننده و حتي وحشتناك است و از اين نظر ايمني ترافيك و حمل‌ونقل را در ايران در وضعيت بدي قرار مي‌دهد. در واقع ماجراي دلخراش همدان نمونه‌اي از تصادفات بسيار در جاده‌هاي ايران است.در اين گيرودار اما تصميم‌گيري‌هاي عجيب و شتابزده‌اي در مورد منع تردد كاميون‌هاي «هوو» به گوش رسيده كه جاي تامل دارد و بهتر است در مورد آن بازنگري شود. پليس راهور در پي اين حادثه از ممنوعيت تردد كاميون‌هاي مشابه در محورهاي اصلي جاده‌اي كشور سخن رانده و با اين تصميم وضعيت معيشتي حدود 16 هزار خانواده را در معرض خطر قرار داده است در حالي‌كه مشخص نيست عامل اصلي همه اتفاقاتي از اين دست مربوط به مركب آهنين كاميون‌دارها باشد. داستان كاميون‌هاي چيني «هوو» چند سالي است كه نقل رسانه‌ها شده و نهادهاي مختلفي از ايران‌خودرو ديزل گرفته تا موسسه استاندارد و دايره شماره‌گذاري پليس راهنمايي و رانندگي درگير آن هستند. اين كاميون كه در زمان انعقاد قرارداد با توليدكننده چيني، با نيت نوسازي ناوگان فرسوده حمل‌ونقل جاده‌اي وارد ايران شد حالا محملي براي در خطر قرار گرفتن معيشت شماري از خانواده‌ها شده است. بي‌آنكه مباحث فني دقيق و كاملي درباره آن مطرح شود.طبيعتا نبايد از كاميوني كه پايين‌تر از نصف قيمت برندهاي مشهور جهان چون مرسدس بنز، ولوو و اسكانياست،‌ توقع عملكردي فوق‌العاده داشت اما به هر حال اين كاميون استانداردهاي لازم را به‌هنگام واردات اخذ كرده و شماره‌گذاري شده است. بنابراين اگر حوادثي كه در اين سال‌ها روي داده به نقص‌فني اين كاميون مربوط باشد بايد تمام نهادهاي ذي‌ربط پاسخگو باشند. به هر حال در اين كه ناوگان حمل‌ونقل جاده‌اي ايران بسيار فرسوده است و هنوز كاميون‌هاي 50 سال قبل در آن تردد مي‌كنند، شكي وجود ندارد. در واقع كاميون‌هاي كهنسال فعلي به دلايل متنوع همگي ريسك و احتمال تصادفات مرگبار را بالا مي‌برند و حمل‌ونقل جاده‌اي را پرخطر مي‌سازند و دور از انصاف است با پاك كردن صورت مسئله، تنها تعدادي از رانندگان كاميون‌ها را از تردد و كسب روزي محروم ساخت.شكي وجود ندارد كه بخش مهمي از تصادفات جاده‌اي ناشي از خطاهاي انساني است و كارشناسان ترافيك بر ضرورت نظارت‌هاي بيشتر از سوي پليس و فرهنگ‌سازي بدون توقف در حوزه رانندگي اذعان دارند. جالب اينجاست كه كاميون‌هاي چيني مزبور حتي در طرح فراخوان براي رفع عيوب احتمالي نيز شركت كرده و سه هزار دستگاه از آنها نيز برچسب ويژه را دريافت كرده‌اند اما حالا آنها نيز از تردد منع شده‌اند.به اين ترتيب تفاوتي بين رانندگاني كه خود را مقيد به بررسي و سرويس ادواري وسايل حمل‌ونقل خود مي‌دانند و كاميون‌هاي خود را از نظر شرايط استاندارد حفظ كرده‌اند با رانندگاني كه بي‌مبالات و بي‌احتياطند و حاضر به حفظ سلامت وسيله حمل‌ونقل خود و شهروندان ديگر نيستند وجود ندارد. جالب است كه رانندگان كاميون‌هاي چيني عموما به روش اقساطي اين خودرو را خريداري كرده‌اند و منع تردد آن مي‌تواند تعهدات مالي آنها را به خطر بيندازد. مي‌توان حدس زد كه اين گروه بعد از دريافت مجوز تردد، ناخودآگاه شتاب بيشتري براي جبران ضررهاي مالي دوران محروميت از كار خواهند داشت و همين مسئله مجددا مخاطرات جاده‌اي را افزايش خواهد داد.ماجراي كاميون‌هاي چيني البته مشابهت‌هاي فراواني با خودروهاي سواري قديمي نيز دارد كه اين روزها به‌وفور در كارخانجات داخلي توليد مي‌شوند و اتفاقا به دليل ارزان بودن و استانداردهاي بيست و چند سال پيش، باعث مرگ و مير بسياري مي‌شوند. منتها ماجراي كاميون‌هاي «هوو» بيش از بقيه رسانه‌اي شده است. هُوو در حمل‌ونقل جاده‌اي و شهري، هَووهاي بسياري دارد.جمهوري اسلامي:ابراز برائت مردم تركيه از لائيسم«ابراز برائت مردم تركيه از لائيسم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛مردم تركيه در يك آزمون تاريخي و سرنوشت ساز، روز يكشنبه به پاي صندوق‌هاي رأي رفتند و اكثريت آنها با رأي مثبت به طرح اصلاح قانون اساسي، رخدادي را رقم زدند كه نقطه عطفي در تحولات سياسي سده اخير اين كشور محسوب مي‌گردد.براساس گزارش‌هاي رسمي، حدود 77 درصد از واجدان شرايط در اين همه پرسي شركت كردند و 58 درصد آنها به اصلاح قانون اساسي تركيه رأي مثبت دادند.اين اصلاحات اگرچه شامل 26 ماده است، ولي عمده‌ترين آن ها، بندهايي است كه دولت را در انتخاب قضات دادگاه‌هاي تركيه، كه تاكنون در انحصار ارتش و جريان لائيسم بود، صاحب اختيار مي‌كند و حزب حاكم را قادر مي‌سازد رئيس جمهور، رئيس مجلس، رئيس قواي انتظامي و فرماندهان آن را تعيين نمايد.نتيجه همه پرسي اخير را بايد ضربه‌اي اساسي به بنيان لائيك‌هاي تركيه دانست و آنرا اتفاقي مهم به حساب آورد كه لائيسم تركيه را به سراشيبي سقوط و اضمحلال مي‌برد.جريان اسلامي به رهبري اردوغان از يك دهه قبل موفق به تسخير گام به گام سنگرهاي سياسي در تركيه شده است. اين جريان و بازوي سياسي آن يعني "آ ك پارتي" يا حزب عدالت و توسعه در چهار انتخابات گذشته يكه تاز عرصه سياسي تركيه بوده و همه پرسي اخير نيز نشان داد اين جريان كماكان به پيشروي خود به سوي اهدافش كه غلبه بر جناح نظامي و غيرمنتخب در تركيه مي‌باشد ادامه مي‌دهد. با تحولات جديد، جناح لائيسم قطعاً بيش از پيش منزوي خواهد شد و ارتش نيز كه در چند سال گذشته در برابر پيروزي‌هاي چشمگير احزاب اسلامي منفعل شده است قطعاً تأثير و نقشش كمرنگ‌تر از گذشته خواهد شد. اهميت رخداد اخير به حدي بود كه محافل سياسي و مطبوعاتي جهان از آن با تعابيري همچون ظهور اردوغانيسم و به لرزه در آمدن ديوارهاي سكولاريسم ياد كردند. از سي سال قبل يعني از سال 1359 كه نظاميان، با كودتا بر سر كار آمدند قانون اساسي تركيه را با هدف تقويت جايگاه ارتش تغيير دادند. نظاميان در اين چارچوب، قوه قضائيه را به انحصار خود در آوردند و در تعيين رئيس‌جمهور نيز حق دخالت مستقيم براي خود قائل شدند.جناح اردوغان پس از روي كار آمدن، به دليل برخورداري از حمايت گسترده مردم تركيه، اين اختيارات انحصارطلبانه لائيك‌ها را به چالش كشيد كه اولين مورد آن درباره حجاب همسر عبدالله گل، رئيس‌جمهور تركيه بود كه با ايستادگي قاطع جريان حاكم و مردم مسلمان، سرانجام لائيك‌ها عقب نشيني كردند. لائيك‌ها با حمايت ارتش اصرار داشتند كه ورود يك زن محجبه به كاخ رياست جمهوري تركيه مغاير قوانين لائيسيته است و عبدالله گل يا بايد از رفتن به كاخ رياست جمهوري صرفنظر كند و يا اينكه همسرش كشف حجاب نمايد. اين مناقشه سرانجام با حمايت گسترده مردم به نفع احزاب اسلامي خاتمه يافت.لائيك‌ها دومين ضربه را در جريان كشف و محاكمه باند كودتا در ميان نظاميان متحمل شدند. دولت اردوغان با كشاندن اعضاي قدرتمند نظامي باند موسوم به "ارگنه كن" به پاي ميز محاكمه، قدرت خود را به رخ ارتش كشيد. تحول اخير و برگزاري همه پرسي را بايد سومين و كاري‌ترين حركت ضد كودتايي اردوغان و گروهش تلقي كرد كه قطعاً استيصال بيشتر لائيك‌ها را موجب خواهد شد و فصل جديدي در صحنه سياسي تركيه ايجاد خواهد كرد. از سوي ديگر رخداد اخير يكبار ديگر بر اين واقعيت تاكيد گذاشت كه مردم تركيه از سياستهاي دولتهاي گذشته كه محور آن ضديت با مباني اسلام بود منزجر است و خواهان بازيابي هويت و اصالت خود مي‌باشد. تحولات اخير براين نكته نيز دلالت دارد كه قاطبه مردم تركيه از سياستهاي اقتصادي و همچنين رويكرد بين ا لمللي دولت اردوغان حمايت مي‌كند. دولت اردوغان، در تركيه تنها دولتي است كه در چند دهه اخير عملكرد اقتصادي قابل قبولي داشته است به گونه‌اي كه نرخ تورم را به عدد يك رقمي رسانده است.رويكرد سياسي بين‌المللي اردوغان كه در سالهاي اخير محور آن گرايش به شرق بوده است نيز از مواردي است كه مورد استقبال اكثريت مردم تركيه قرار گرفته است. موضع گيري قاطع اردوغان در قضيه فلسطين و مخالفت صريح با سياستهاي رژيم صهيونيستي كه اوج آن در اجلاس دو سال قبل "داووس" متجلي شد با خواست و نظر مردم مسلمان تركيه منطبق است. مردم تركيه سالها با سياستمداراني مواجه بوده‌اند كه در برابر جنايات صهيونيستها، يا بسيار محافظه كارانه رفتار مي‌كردند و يا حتي در كنار صهيونيستها قرار مي‌گرفتند. تركيه‌اي‌ها از اين بابت در قبال رسالت‌هاي اسلامي و انساني خود احساس حقارت و خيانت مي‌كردند. اعزام كاروان امداد به غزه با هدف شكستن محاصره ظالمانه ملت فلسطين رخداد مهم ديگري بود كه نشان داد جناح اردوغان تنها به حمايت‌هاي لفظي از فلسطيني‌ها بسنده نمي‌كند و طبيعي است كه اين سياستها ناخشنودي رژيم صهيونيستي را به همراه دارد.با اينحال مردم تركيه برخي اقدامات دولت اردوغان از جمله حفظ مناسبات سياسي با رژيم صهيونيستي و يا برگزاري مانورهاي نظامي با آن رژيم را در تضاد با خواست قلبي و ملي خود مي‌دانند و آنرا به عنوان سياست سئوال برانگيز و ضعف و ذلت پذيري جناح اردوغان تلقي مي‌كنند.خرداد سال آينده تركيه صحنه انتخاباتي ديگر خواهد بود كه مي‌تواند تاثير مهمي در تحولات سياسي اين كشور ايجاد كند. در آن انتخابات اگر جناح اردوغان يكبار ديگر پيروزي را از آن خود نمايد كه به احتمال زياد چنين خواهد بود، در آن صورت، آن انتخابات مي‌تواند لائيسم در تركيه را گامي ديگر به پايان نزديك سازد.در اين ميان تحولات سياسي يك دهه اخير تركيه، غرب را با سردرگمي مواجه ساخته است. غربيها از يكسو نمي‌توانند صراحتاً با اين تحولات ابراز مخالفت نمايند چرا كه در آنصورت ادعاهايشان در دفاع از دمكراسي زير سئوال خواهد رفت و از سوي ديگر، طبيعي است كه قلباً از روند رخدادهاي سياسي تركيه و انزواي روزافزون جناح لائيك و قدرت گيري احزاب اسلامي و به موازات آن، تشديد شكاف آنكارا با غرب و متحدينش، به خصوص رژيم صهيونيستي را ضي نيستند. در مجموع، از تحولات تركيه چنين برمي آيد كه مردم اين كشور اعتنائي به نظرات و ناخشنودي غرب نمي‌كنند و در مسير بازيابي اصالت‌هاي ديني و فرهنگي خود، با عزمي راسخ به پيش مي‌روند.ابتكار: ظهور و افول گفتمان هاي سياسي در ايران «ظهور و افول گفتمانهاي سياسي در ايران»عنوان قسمت دوم سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم دکتر رسول بابائي است كه در آن مي‌خوانيد؛گفتمان چپ سنتيسرمايه کلامي : همانطور که پيشتر گفتيم هر گفتمان با اتکا به مجموعه‌اي از ديدگاهها و باورها که نسبت به جهان و هستي پيراموني و نيز آرمانها و ايده الهاي زندگي اجتماعي و سياسي ارائه مي‌کند داراي سرمايه‌اي مي‌شود که با اتکا بدان وارد ميدان سياسي مي‌شود.در اينجا به اختصار تلاش مي‌کنيم تا سرمايه کلامي چپ سنتي را مورد بررسي قرار دهيم.سرمايه کلامي مبنايي: همانطور که پيشتر گفتيم هر گفتماني مبتني بر ديدگاههاي خاصي در خصوص جامعه و سياست و اداره آنهاست که به مثابه اصول راهنماي آن عمل مي‌کنند.گفتمان چپ سنتي در مقابل با روحانيت سنتي که از فقه سنتي حمايت مي‌کرد، از حيث مبنايي طرفدار فقه پويا بود؛ در فقه پويا با توجه به مقتضيات زمان امکان وضع احکام ثانويه و نيز عدول از احکام اوليه ميسر بود. اين حمايت تا آنجا پيش رفت که جناج چپ سنتي را به حمايت تام از ولايت فقيه مطلقه سوق داد. مجمع روحانيون مبارز به عنوان کانوني ترين سازمان چپ سنتي در يکي از بيانيه‌هاي خود به صراحت بر اين موضوع تاکيد کرده است.در نظام ولايت فقيه همه ارکان و دستگاهها، مشروعيت خود را از اين مقام رفيع مي‌گيرند و با قوت و تدبير و اطمينان، به اسلام و جامعه محرومان خدمت مي‌کنند و متعهدان صاحب نظر و متفکران درد آشنا در پناه اين اصل، نه تنها از ابراز راي نمي‌هراسند بلکه آن را وظيفه اسلامي و انقلابي خود مي‌دانند.در همين بيانيه به صراحت آمده است که معارضه با ولايت فقيه به مثابه معارضه با اسلام است و تمامي مومنان وظيفه دارند تا به مبارزه با هر آنچه موجب هتک حرمت به انقلاب اسلامي مي‌شود بپردازند. موسوي خوئيني‌ها به عنوان يکي از چهره‌هاي برجسته مجمع روحانيون در مصاحبه با روزنامه کيهان بر همين امر تاکيد مي‌کند:ما به غير از مقام رهبري به ديگران در ارايه خط مشي‌هاي آينده اين کشور آن اعتقاد واعتماد را نداريم.سرمايه کلامي سياسي: گفتمان چپ سنتي همانطور که در حوزه فقاهتي از فقه پويا جانبداري مي‌کرد در حوزه سياسي نيز طرفدار رويکردي بوده است که مي‌توان آن را راديکاليسم سياسي ناميد؛ چپ سنتي با در دست داشتن مناصب سياسي عمده در دهه 1360 از مواضع راديکالي نيز برخوردار بود و فهم خود از دين را مطلق و عين نظام و انقلاب اسلامي فرض مي‌کرد. يکي از نويسندگان در مقاله‌اي با عنوان ميراث چپ مذهبي مي‌نويسد:اقتدارگرايي سياسي، غرب ستيزي و اعلام جنگ عليه کليه نقاط برجسته جغرافياي سياسي جهان، رواج خشونت و خروج از مدار قانون براي نيل به هدف، دفاع مطلق از روحانيت به عنوان رسالت تاريخي خود، از مشخصات چپ مذهبي در اين دوران بود.چپ مذهبي با در اختيار داشتن ابزارهايي مانند دفتر تحکيم وحدت و هژموني در ساختارهاي سياسي ديدگاههاي راديکال خود را به پيش مي‌راند.سرمايه کلامي فرهنگي: گفتمان چپ سنتي که برآمده از متن تحولات انقلابي بوده است در حوزه فرهنگي عمدتا بر مساله تهاجم فرهنگي و مبارزه با استعمار و امپرياليسم تاکيد مي‌کرد. يکي ديگر از گزاره‌هاي گفتماني چپ سنتي تاکيد بر نقش استعمار و ابزارهاي فرهنگي نفوذ آن بود.سرمايه کلامي اقتصادي: گفتمان چپ سنتي با تاکيد بر مفاهيمي مانند استثمار دروني و استعمار بيروني در حوزه اقتصادي هوادار دخالت مستقيم دولت بوده است که به رويکردهاي سوسياليستي نزديک تر بوده است.چپ سنتي انقلاب اسلامي را مبارزه ميان مستضعفين و مستکبران مي‌دانست و از اين رو با تاکيد بر عنصر برابري خواهان دخالت مستقيم دولت در توزيع کالاها و خدمات اجتماعي بود.استثمار و بهره کشي بايد ريشه کن شود. ما با قاطعيت اعلام مي‌داريم که هرگاه مشاهده کرديد هر دولتي، بي هيچ دليل شرعي، عمدا و از روي انحراف از موازين اسلامي و براي سود جويي يا فرصت طلبي و سازش قصد شانه خالي کردن از زير بار سنگين خواست‌هاي به حق شما را دارد، نبايد از کوچک ترين حق خويش گذشت کنيد. اين انقلاب مستضعفين است، پيروزي شما و ديگر ستمديدگان است.سياست‌هاي سوسياليستي دولت ميرحسين موسوي که مکررا از سوي گفتمان راست مورد حمله قرار گرفت به نوعي کوپنيسم معروف شده بود. گفتمان چپ سنتي با خصوصي سازي، آزادسازي اقتصادي و نيز حاکميت سرمايه داري و حذف سوبسيد مخالف بود.سرمايه کلامي در حوزه سياست خارجي : بدون ترديد يکي از مهمترين گزاره‌هاي گفتماني چپ سنتي مساله صدور انقلاب اسلامي به اقصي نقاط جهان بود. از اين رو، مفهوم امت اسلامي و امت واحده اسلامي بيش از مفهوم ملت اهميت گفتماني يافت.سرمايه سياسي تشکيلاتي: گفتمان چپ از حيث سازماني در سه کانون سياسي سازمان يافته بود: مجمع روحانيون مبارز، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و دفتر تحکيم وحدت و انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان. اين سه کانون به مثابه سرمايه سياسي سازماني اين گفتمان عمل مي‌کردند و گزاره‌هاي گفتماني آن را از سطح ذهني به عيني تبديل مي‌کردند.آفرينش:تعامل دولت با جامعه مدني،زمينه ساز توسعه«تعامل دولت با جامعه مدني،زمينه ساز توسعه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن مي‌خوانيد؛جامعه مدني به حوزه هايي از روابط اجتماعي اطلاق مي شود که فارغ از دخالت قدرت سياسي است و مجموعه اي از نهادها ،موسسات،انجمن ها،تشکلات خصوصي و مدني را در بر مي گيرد. جامعه مدني ،حوزه عمومي جامعه و حد فاصل شهروند و دولت است و نقش سپر حمايتي را براي افراد بازي مي کند. بنابراين حوزه خصوصي (خانوادگي) و دولت را در بر نمي گيرد.در اين فضاي عمومي،انجمن ها،گروه ها و احزاب با رعايت مصالح عمومي جامعه و مصالح ديگر گروه ها ،برپايه قواعد بازي دموکراتيک، اعتماد و همکاري با يکديگر منافع و هدف هاي گروهي خود را پي گيري مي کنند. و چنانچه حکومت ناکارآمد و کمتر پاسخگو باشد و فساد و بي قانوني رواج يابد با آن به چالش بر مي خيزند و حکمراني خوب را خواستار مي شوند.يک نکته مهم آن است که نبايد پنداشته شود ميان حکومت و جامعه مدني دشمني وجود دارد. بلکه بهتر است گفته شود که بايد تعامل آنها با يکديگر درست، منطقي و مسالمت آميز باشد. از يکسو حکومت بستر و فرصت لازم را براي گسترش و توانمندي جامعه مدني و سرمايه هاي اجتماعي فراهم مي کند، خواست ها، انتقادها و انتظارات جامعه مدني را به فال نيک مي گيرد و به آن پاسخ مي دهد، زيرا حکومت در پرتو نقدها و چالش ها از ضعف هاي خود آگاه مي شود و با از ميان برداشتن آنها توانمند مي گردد. از سوي ديگر شايسته و بايسته است که نهادها و انجمن هاي مدني و احزاب موجود در جامعه مدني به قواعد و ارزش هاي دموکراتيک، اخلاق مدني (رعايت قانون ومصالح عمومي) و مسئوليت مدني خود پايبند باشند. تنها در اين فضاي تعاملي ، اعتماد،همکاري و دوسويگي درست ميان دولت و جامعه مدني است که حکمراني خوب ميسر مي شود.در اين تعامل دو حوزه ياد شده مي توانند مکمل يکديگر باشند.نتيجه حاصله از اين تعامل مي تواند در زمينه شکل گيري شهروند آگاه و توانا، برخوردار از اعتماد به نفس و ارزشهاي دموکراتيک، منتقد و دلبسته به مشارک مدني و آگاه به راه ها وشيوه هاي اعتراض و ابراز خواسته ها بسيار اثر گذار باشد. افزايش شمار شهروندان توانمند از ديد کمي و کيفي پيش شرطي مهم براي اثر گذاري بر روند توسعه در کشور مي باشد.  در کشور هاي توسعه يافته و دموکراتيک تجربه نشان داده که ايجاد نهاهاي دموکراتيک و احزاب و تشکل هاي مدني به دست حکومت;  منجر به ايجاد يک جامعه پويا و آماده براي جهش به سمت توسعه نشده است. مشارکت پوياي بدنه اجتماعي و همکاري شبکه اي کنش گران اجتماعي در حوزه جامعه مدني در روند گسترش دموکراسي و پديد آوردن حکمراني خوب و دموکراتيک سخت اثر گذار بوده است.و موفقيت و پيشرفت اقتصادي و سياسي دولت تا اندازه زيادي با مشارکت اجتماعي شهروندان و جامعه مدني پيوند عميق دارد.دنياي اقتصاد:نكاتي پيرامون هدفمند كردن يارانه‌ها«نكاتي پيرامون هدفمند كردن يارانه‌ها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمود اسلاميان است كه در آن مي‌خوانيد؛شرايط مصرف انرژي در كشور به گونه‌اي پيش مي‌رود كه مآلا علاوه‌بر اسراف خارج از تصور منابع مي‌تواند به تدريج امكان صادرات نفت را محدود و عملا قدرت اقتصادي كشور را با مشكل مواجه كند.هر دولت ديگري نيز اگر در مصدر امور بود، راهي جز چاره‌جويي براي يارانه‌ها نداشت و در حال حاضر تمامي نخبگان كشور بر اين امر متفق‌القول هستند. آنچه كه باعث اختلاف‌نظر هست نحوه عملياتي اجرايي است؛ بنابراين هرگاه در يك اقدام، اجماع ملي وجود دارد نبايستي سازمان‌هاي زمينه‌ساز يا بخش‌هاي اقتصادي در اجراي اصل طرح، تشكيك نمايند و با توجه به موضوع تحريم‌ها و فشار غرب بر ميهن اسلامي، هر كس و هر نمادي بايستي ضمن تاكيد بر آثار مثبت طرح نقطه‌نظرات خويش را در جهت بهبود اجرا ارائه نمايند. اين طرح مي‌تواند به صورت سيستماتيك منابع ملي كشور را به بهره‌وري مناسب برساند.1 - در اجراي عمومي طرح براي مردم هر چند تامين نقدي يارانه‌ها مفيد است، ليكن بهتر است در ميان‌مدت به كمك سيستم بانكي به گونه‌اي منابع مذكور به صورت سرمايه در اختيار مردم قرار گيرد تا ضمن كاهش اثرات تورمي طرح، منابع در خدمت اشتغال جامعه قرار گيرد. از منابع مردمي طرح، چنانچه بخشي به نيازمندي‌هاي بيمه‌اي و درماني اختصاص يابد، كمك بزرگي به اقشار آسيب‌پذير جامعه است و نيازمندي‌هاي بهداشتي طبقات كم‌درآمد بايد در اولويت باشد.2 - در محدوده تامين يارانه جهت صنايع انرژي‌بر كشور بايستي مطالعه و دقت عمل كافي به عمل آيد؛ زيرا تنوع تكنولوژي در صنايع مذكور، ميزان توليد هر واحد و ده‌ها عوامل ديگر باعث مي‌شود برعكس بخش يكسان مردمي، نحوه توزيع، نيازمند برنامه‌ريزي بسيار دقيقي باشد. اين امر نيازمند تعامل و اطلاع‌رساني از طرف سازمان‌هاي مسوول و بخش‌ها و تشكل‌هاي اقتصادي است.3 - آنچه تا حدي باعث نگراني دست‌اندركاران و مردم است، احتمال افزايش قيمت‌ها به صورت واقعي و ذهني است. پيشنهاد مي‌شود كارگروه صنعت هدفمند كردن يارانه‌ها با همكاري وزارتخانه‌هاي مربوطه، خصوصا تشكل‌هاي اقتصادي و صنفي تعامل فعالي را برقرار نمايند. اين تعامل امكان دستيابي دقيق و واقعي به ميزان افزايش قيمت تمام‌شده هر كالا خصوصا كالاهاي استراتژيك و پرمصرف را فراهم مي‌سازد؛ كالاهايي همچون فولاد، مس، آلومينيوم، سيمان، مصالح ساختماني و ... كه تاثير مستقيم و غيرمستقيمي در افزايش ساير كالاها و خدمات دارند. از اين رهگذر توافق‌نامه‌اي في‌مابين تشكل‌هاي صنعتي مربوطه و كارگروه حاصل و در اين پيمان دوطرفه علاوه‌بر نحوه تامين يارانه واحدهاي مذكور، تشكل‌ها تعهد به كنترل قيمت بر مبناي توافق بدهند. تجربه نشان داده است توافقاتي از اين دست به مراتب بهتر از قيمت‌هاي دستوري عمل خواهد كرد.4 - سابقه و تجربه افزايش قيمت بنزين طي سنوات گذشته نشان داده است كه بخش‌هاي مختلف به مراتب بيشتر از تاثير افزايش سوخت در قيمت خدمات خود توقع و انتظار داشته و از اين جهت مردم در مضيقه قرار مي‌گيرند.هر چند نگارنده مخالف سازمان‌هاي كنترل قيمت هستم، ليكن فكر مي‌كنم پس از توافقات بند 4 بايستي نظارت دقيقي بر ارائه قيمت‌هاي توافقي در يك دوره‌اي انجام پذيرد. خوشبختانه در قانون، پيش‌بيني لازم براي ارائه تسهيلات در جهت تغيير تكنولوژي واحدهاي انرژي‌بر به شرايط بهينه مصرف انرژي لحاظ شده است. هر چند خود به خود تمام واحدهاي توليدي اين مسير را به خاطر قيمت تمام‌شده طي خواهند كرد، ليكن حمايت‌هاي دولت مي‌تواند اين روند را تسريع نمايد. اين امر نيازمند تامين تكنولوژي جديد ا




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 650]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن