تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805274581




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جمهوري اسلامي: رد پاي آمريكا در گزارش جديد آژانس«رد پاي آمريكا در گزارش جديد آژانس» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛ بيست و سومين گزارش آژانس بين‌المللي انرژي اتمي درباره پرونده هسته‌اي ايران و دومين گزارش آقاي آمانو در كسوت دبيركلي جديد اين سازمان درحالي منتشر شد كه قرار است همين گزارش هفته آينده به نشست شوراي حكام ارائه گردد. اين گزارش كه سرشار از نكات غيرحقوقي و بي مبنا بوده و در چارچوب طرح عمليات رواني عليه جمهوري اسلامي ايران تنظيم شده، مملو از جملات منفي، كذب و كنايه آميز است درحاليكه درباره جنبه‌هاي مثبت همكاري ايران با آژانس تقريباً سكوت كامل در پيش گرفته است.اين گزارش كه عمداً تمامي موازين بين‌المللي و مقررات موجود ميان ايران و آژانس را زير پا گذاشته و تركيبي از اقدامات آقاي هاينونن و آمانو تحت سرپرستي و راهبرد آمريكا به حساب مي‌آيد، بر دو محور اساسي استوار شده است. محور نخست آنكه سعي كرده چنين القاء نمايد كه جمهوري اسلامي ايران با آژانس همكاري لازم را نكرده است. در اين گزارش اشاره‌اي به اينكه تمامي مواد و تاسيسات هسته‌اي ايران تحت نظارت و اشراف كامل 24 ساعته آژانس و دوربين‌هاي نصب شده سازمان قرار دارد، نشده و فضاي گزارش به نحوي تنظيم شده كه گويي آقاي آمانو هيچ همكاري را از ناحيه ايران بجز تبعيت محض از فرامين و دستورالعمل‌هاي غرب نمي‌پذيرد درحاليكه تجربه تعامل سالهاي اخير با آژانس به ملت ايران ثابت كرده كه گزارش‌هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي محصول مشترك وزارت خارجه آمريكا و سازمان "سيا"‌مي باشد و فقط با سر برگ آژانس و مهر و امضاي دبيركل آژانس منتشر مي‌شود. گزارش روز دوشنبه آقاي آمانو نيز از اين قاعده شوم خارج نيست به گونه‌اي كه گويا آقاي آمانو تحت ماموريتي صريح از آمريكا، مسئوليت خود را به عنوان مدير كل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي فراموش كرده و دقيقاً چيزهايي را در گزارش خود منعكس كرده كه براي پيشبرد اهداف شوم آمريكا در مقابله با ايران مفيد و مناسب است.كدام عقل سليمي مي‌پذيرد كه در گزارش به اصطلاح فني و حقوقي بالاترين مقام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در مورد فعاليتهاي هسته‌اي يك عضو سازمان، هيچ موازنه‌اي بين "حقوق" اعضا و "تعهدات" و "مسئوليتهاي" آن وجود نداشته باشد و به طور يكطرفه و باج خواهانه با يك عضو كه فقط موظف به رعايت موافقتنامه‌هاي پادمان، و نه بيشتر از آنست، برخورد شده باشد. به طور مثال چگونه است كه در اين گزارش به موافقت يكسال اخير ايران با تحت پوشش قرار گرفتن كل تاسيسات و برنامه‌هاي هسته‌اي اشاره‌اي نشده كه بازرسان آژانس بر تمام فعاليتها و مواد تغليظ شده نظارت داشته و حتي جابجايي يك گرم از مواد اورانيوم غني شده بدون اطلاع بازرسان آژانس امكان پذير نمي‌باشد. در اين گزارش با توجه به اشراف اطلاعاتي و نظارتي بازرسان آژانس بر فعاليتهاي هسته‌اي ايران در حركتي القايي سعي شده درباره حجم مواد هسته‌اي ايران گزارش ادعايي منابع ناشناس آمريكايي منعكس شود و همين نكته پايه و اساس جوسازي عليه ايران قرار گيرد.در گزارش آمانو موضوع عدم پذيرش و مخالفت با دو تن از بازرسان آژانس به معناي مخالفت ايران با بازرسي و اخراج بازرسان از ايران دانسته شده درحاليكه اين گزارش هيچ اشاره‌اي به اينكه ايران دو بازرس جديد را پذيرفته، نكرده است. اين گونه شيطنت‌ها در گزارش نويسي آقاي آمانو فراوان است. آقاي مدير كل حتماً مي‌دانند كه حق رد يا تأييد بازرسان از حقوق مسلم همه كشورهاي عضو آژانس است و جمهوري اسلامي ايران نيز حق دارد برخي بازرساني را به دليل سوابق و عملكرد سوء آنان نپذيرد ولي اين حق كاملاً قانوني در اين گزارش به منظور ضربه زدن به ايران، ناديده گرفته شده است.در گزارش جديد مدير كل آژانس همچنين درباره آنچه به عنوان عدم مجوز بازرسي از راكتور آب سنگين اراك آمده بايد خاطرنشان كرد كه بازرسي از كارخانه آب سنگين اراك در چارچوب پادمان قرار ندارد، هر چند پيش از اين مجوزهايي براي بازديد به بازرسان آژانس داده شده ولي اين همراهي و دست و دلبازي به معناي ايجاد حق تلقي شده و آژانس عليرغم داشتن آگاهي‌هاي كامل از مسائل آب سنگين اراك از اين موضوع به عنوان سوژه براي دامن زدن به زياده خواهي‌هاي بي مبناي غرب عليه ايران استفاده كرده است. بنابر اين بايد به مدير كل جديد آژانس تفهيم كرد كه نبايد انتظار داشته باشد جمهوري اسلامي ايران فراتر از مقررات آژانس و پادمان عمل كرده و در مقابل باج خواهي‌هاي آمريكا تسليم شود.محور دوم اين گزارش، كه ايرادي ساختاري و سياسي به آن وارد است، اتكاء‌ به گزارشهايي است كه كاملاً ادعايي و مجهول ارائه شده و منابع آن آمريكايي‌ها هستند. اين مطالب، كه بدون پشتوانه حقوقي و فني و صرفاً براساس ادعاي موهوم منابع نامشخص ارائه شده، آنچنان واهي مي‌باشند كه نه تنها ارزش پاسخگويي را ندارند بلكه طرف آمريكايي هم عليرغم گنجاندن اين موضوع در گزارشهاي اخير آژانس حتي نتوانسته يك برگ مدرك مستدل در اين باره ارائه دهد.اين قبيل آرايه‌ها در گزارش مدير كل آژانس نشان مي‌دهد كه آمريكا بيش از پيش به دروغگويي و عوامفريبي عليه برنامه‌هاي هسته‌اي ايران روي آورده و آژانس نيز با آمدن آقاي آمانو با شدت بيشتري تحت تاثير را هبردهاي آمريكا قرار گرفته و آنچه را كه آمريكا در دستور كار مديركل آژانس قرار مي‌دهد، چشم و گوش بسته در خلال گزارشهاي خود منعكس مي‌كند.بدين ترتيب آنچه در گزارش 9 صفحه‌اي مدير كل جديد آژانس منعكس شده، مغرضانه و با ادبياتي كاملاً آمريكايي و ضدايراني است و شايد بتوان دليل آنرا خوش خدمتي آمانو به آمريكا و اظهار قدرداني از حمايتهايي دانست كه كاخ سفيد براي روي كار آمدن وي انجام داده و همچنين شغل جديدي است كه آقاي "اولي هاينونن" معاون آمانو قرار است پس از پايان قريب الوقوع مأموريتش در آژانس، در دولت آمريكا به وي داده شود كه طبعاً مي‌توان اين گزارش را هزينه مشاغل جديد اين دو تلقي كرد.رسالت:دخالت‌هاي غيركارشناسي در سياست خارجي«دخالت‌هاي غيركارشناسي در سياست خارجي»عنوان سرمقاله‌ِ روزنامه‌ي رسالت به قلم دكتر حشمت‌الله فلاحت پيشه است كه در آن مي‌خوانيد؛دفاع آقاي متكي وزير امور خارجه از حوزه كارشناسي و حساسيت‌هاي سياست خارجي كشور "بجا" ولي "دير هنگام" بود. طبق قانون هيچ گونه ملاحظه‌اي نسبت به مقام مافوق، نافي مسئوليت وزرا در قبال حوزه وزارتي آنها نيست و اصولا در وزارتخانه‌هاي حساسي همچون وزارت امور خارجه تعلل بعضا مبتني بر رعب مسئولان مربوطه، عامل اصلي دخالت‌هاي غير كارشناسي دراين حوزه است. آيا اگر مقام معظم رهبري در نشست هيئت دولت با ايشان نسبت به موازي كاري در سياست خارجي و لزوم اعتماد به وزرا تذكر نداده بودند وزارت امور خارجه از حوزه كارشناسي خود دفاع مي‌كرد؟طبق اصل 127 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران انتخاب نماينده ويژه از اختيارات هيئت دولت است. اين نماينده فقط در زمينه تصميم يا اجرا صاحب اختيار است و تصميمات او در حكم تصميمات هيئت دولت مي‌باشد. البته به شرطي كه انتخاب او توسط هيئت وزيران صورت گرفته شده و تصميم دولت نيز جهت تطبيق مصوبات هيئت دولت با قوانين، براي اعلام نظر به رياست محترم مجلس شوراي اسلامي ابلاغ شود. اما مسير فوق نيز طي نشده است.پس از 31 سال نوسان در تقابل و تعامل با كشورهاي مختلف دنيا، امروزه در ايران اغلب مردم حساسيت‌هاي سياست خارجي را به طور جدي درك مي‌كنند. عنايت رئيس‌جمهور محترم در نگاه ويژه به موضوعات سياست خارجي قابل تقدير است، اما اين شوق نبايد منجر به عدم رعايت اصول قانوني و مقتضيات سياسي كشور شود.در احكام رئيس‌جمهور محترم درخصوص چهارنماينده ويژه آقايان مشايي، بقايي، ظهره‌وند و آخوندزاده (خاورميانه، آسيا، افغانستان و خزر) چند نكته مورد تاكيد قرار گرفته است.الف) استناد به اصل 127 قانون اساسي جمهوري اسلاميب) موظف كردن همه دستگاه‌ها و نهادهاي كشور (از جمله وزارت خارجه) به هماهنگي كامل با نماينده ويژهپ) اعطاي اختيار طراحي و اجراي سياست‌هاي راهبرديتذكر مقام معظم رهبري به دولت درموضوع مرتبط با نماينده‌هاي ويژه از جمله موارد معدود انتقاد ايشان به دولت به حساب مي‌آيد كه حساسيت موضوع را با توجه به سه اصل فوق‌الذكر نشان مي‌دهد. چون در شرايطي كه كشور نيازمند انسجام و وحدت نظر در سياست خارجي است، فعاليت نمايندگان ويژه چند اشكال اساسي را به دنبال خواهد داشت.1- از آنجا كه توصيه مقام معظم رهبري برگرفته از اختيار ايشان در تعيين سياست‌هاي كلان سياست خارجي است، دولت بايد بدون اينكه موضوع را به گذر زمان محول كرده و زمينه موازي كاري را حتي به طور غير رسمي حفظ نمايد، به طور رسمي آن را كان لم يكن نمايد.2- طبق اصل 127 قانون اساسي تصميمات نماينده ويژه در حكم تصميم رئيس‌جمهور و هيئت دولت خواهد بود. معناي اجرايي اين اصل در سياست خارجي، بلاتكليف شدن وزيرامور خارجه و حتي سفرا و نمايندگي‌هاي خارجي جمهوري اسلامي است. نمايندگان ويژه به طور معمول در كشور پر مشغله سياست خارجي همچون ايالات متحده آمريكا با مشورت وزارت امور خارجه آن كشور معرفي شده و از سوابق اجرايي لازم نيز برخوردارند.حال اگر اين مسئوليت در فضاي پرآمد و شد سياست خارجي ايران به افرادي بدون پشتوانه علمي و كارشناسي، بوروكراسي و حتي تجربيات ميداني واگذار شود، تنها نتيجه آن ناكارآمدي همزمان نمايندگان ويژه و وزارت امور خارجه است. ضمن آنكه عدم رعايت شئونات ديپلماتيك ضربه‌اي اساسي به ديپلماسي كشور خواهد بود.3- مسئول طراحي و اجراي "راهبرد" در سياست خارجي، شوراي عالي امنيت ملي است.حتي طبق اصل 127 قانون اساسي، نمي‌توان اختيار طراحي واجراي راهبردهاي سياست خارجي را به نماينده ويژه منتقل نمود. به عنوان مثال حتي اگر دولت يا مجلس به طور جداگانه در مورد اقدامي همچون "پايان دادن به برنامه هسته‌اي"، "تجديد رابطه با آمريكا" و يا "شناسايي رسمي رژيم صهيونيستي" مصوبه‌اي داشته باشند اين تصميم قابل اجرا نيست. چون مقوله‌هاي كلان و راهبردي از نوع فوق بايد در شوراي عالي امنيت ملي به تصميم برسد. توجه به اين موضوع از آنجا اهميت دارد كه متاسفانه برخي از نمايندگان ويژه معرفي شده از سابقه اعلام نظر در قبال مسائل بنيادي كشور برخوردارند و كشيده شدن اين اظهارنظرها و مداخلات غير كارشناسي به حوزه سياست خارجي مي‌تواند نوساناتي جدي را به ديپلماسي جمهوري اسلامي تحميل نمايد.4- ويژگي خاص سياست خارجي جمهوري اسلامي، "وحدت در عمل" است. كوچكترين اقدام انشعابي، موازي كاري و اختلافي در سياست خارجي از سوي دشمنان كشور برجسته سازي مي‌شود. لذا نگاه ويژه به سياست خارجي اين است كه در راستاي قوام وحدت عمل و رويه درآن عمل نماييم. واكنش مسئولان عالي كشور، نمايندگان مجلس و كارشناسان به موضوع فوق حاكي از تفرقه‌انگيز بودن اقدامات موازي در سياست خارجي است و لذا انتظار مي‌رود پيش از آنكه  اين موضوع به يك مسئله ديگر تبديل شود، از دستور كار دولت خارج گردد.ابتكار:از مشروطه تا قانون گرايي«از مشروطه تا قانون گرايي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم  جاماسب محمدي بختياري است كه در آن مي‌خوانيد؛ قانون و قانون گرايي يکي از مباحث بنيادين و محوري در تاريخ معاصر ايران است .انقلاب مشروطه ايران با شعار محوري قانون شروع وقانون گرايي تبديل به مبنا و هدف اصلي آن اعلام شد .مشروطه در مقابل مطلقه ميسر نمي‌شد مگر با وضع قوانين .در روزگاري که پادشاهان مبسوط اليد قاجار بر خلاف ممالک شرقي هم عصر خود بدون قيد و بند به هيچ قانوني مطلق گرايي پيشه کردند، منورالفکران و روشنفکران جهانديده ابتدا با گسترش ايده قانون و سپس باحرکت در اين مسير اولين انقلاب را در مشرق زمين، با چشم انداز ي زيبا و دورنمايي مثبت که از آينده ترسيم کردند، رقم زدند، اما ديري نپاييد که پس از هرج و مرج بوجود آمده از انقلاب، ديکتاتوري رضاخان سر بر آورده و قانون مشروطه به حاشيه رانده شد و به رغم قانون اساسي مشروطيت خاندان پهلوي نه سلطنت، بلکه بساط حکومت را به راه انداختند.رفته رفته مجلس فرمايشي گرديد و موقعيت و جايگاه سياسي افراد بود که تعيين کننده بود نه قوانين .همين دخالتهاي شاه در امور حکومتي را بايد يکي از عوامل مهم انقلاب ايران دانستبنابراين انقلاب اسلامي،انقلابي مردمي با رهبري کاريزماتيک امام (ره) به پيروزي رسيد .ولي امام هيچگاه از جذبه فردي و شخصي خود در جهت نقض قوانين قدم بر نداشت و به رغم نوپايي انقلاب، بر برگزاري رفراندوم تاکيد نمود .تاکيد امام خميني (ره) مبني بر تدوين قانون اساسي و برگزاري رفراندوم نشان از جايگاه ويژه ((قانون)) نزد بنيانگذار جمهوري اسلامي و ساير متوليان انقلاب بود، اما به دليل شرايط انقلابي و جنگ تحميلي هشت ساله و ضرورتهاي زماني رفتارهاي مسئولين نظام محصول شرايط زماني و معطوف به عصر خود بوده و بيشتر رفتار‌هاي متوليان انقلاب و مسئولين نظام تحت الشعاع آن شرايط قرار گرفت، تا اينکه در انتخابات دوم خرداد 76 بخشي از نيروهاي انقلاب با شعار قانونگرايي و دولت پاسخگو پا به عرصه سياسي گذاشتند . دولت بر آمده از دوم خرداد را بايد آغاز دوران تثبيت نظام جمهوري اسلامي ارزيابي نمود .قانون گرايي دولت اصلاحات معطوف به انتقال قدرت از کانونهاي غير قانوني و يا فرا قانوني به کانونهاي مشروع قدرت بوده است که در شرايط ويژه و خاص دوران جنگ قابل توجيه بوده است ولا غير.دولت برآمده از دوم خرداد نه تنها نتوانست به وعده‌هاي خود جامه ي عمل بپوشاند بلکه واژه جديدي تحت عنوان نهادهاي موازي وارد ادبيات سياسي ايران شد و تا پايان، دولت بااين مسئله در کشاکش بود.دولت نهم نيز با شعار مبارزه با باندهاي مافيايي، نوپوتيسم سياسي و فساد اداري که باز هم همان قانون گرايي با گفتمان خاص خود است وارد عرصه شد، اما به دليل يکدستي جناح حاکم بحث نهاد‌هاي موازي به حاشيه و يا به عبارتي مسکوت گذاشته شد، تا اينکه امروز با انتخاب نماينده ويژه رئيس جمهور اين مبحث به جريان افتاد اما اين بار نه در نهاد‌هاي امنيتي و بيرون از دولت بلکه در حوزه سياست خارجي و در درون خود دولت، گرچه اين حق رئيس جمهور است که از اختيارات قانوني خود استفاده لازم راببرد اما اين حق نيز براي ملت و افکار عمومي محفوظ است که بدانند اقدامات رئيس جمهور بر اساس کدام ضرورت است، که لازمه آن تبيين و توضيح چنين اقداماتي را از طرف دولت ضروري مي‌نمايد.لذا فصل مشترک تمام دولت‌هاي بعد از انقلاب را بايد در يک مسابقه تبليغاتي ارزيابي نمود که هر کدام در تلاش بودند تا پيشبرد برنامه‌هاي خود را ذيل قانون گرايي تعريف کنند،اما بيشترين نقد ناقدان به اين دولت‌ها نيز از همين دريچه بوده است.گويا اين سرنوشت ما ايرانيان است که بايد مدام در يک چرخه تکراري همواره دور بزنيم .تاريخ يکصد ساله ي اخير کشورمان گواه اين مدعاست.كيهان:چراغ از بهرخاموشي نگه دار«چراغ از بهرخاموشي نگه دار»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي‌خوانيد؛1- آرزوي «رستم» همه اين بود كه فرزند گمشده خود «سهراب» را بيابد و سهراب در جستجوي پدر پاي در سفر نهاده و همه جا را مي كاويد. سرانجام، روزي فرا رسيد كه پدر و پسر به هم رسيدند و كوه و دره و رودخانه اي در ميان نبود. اما، «افراسياب» كه ماندگاري خود را در جدايي آن دو مي ديد، حيله اي انديشيد. رستم را گفت؛ مژده باد كه دوران فراق به سر رسيده و اگر اين پهلوان جوان را از ميان برداري با فرزند گمشده ات فاصله چنداني نداري و آن پهلوان جوان «سهراب» بود! افراسياب در گوش سهراب نيز به نجوا نشست كه ديدار پدر نزديك است و فاصله اي در ميان نيست، مگر اين پهلوان سپيد موي كه سد راه است. و آن پهلوان سپيد موي «رستم» بود! در پي اين نجواي شيطاني، رستم و سهراب به هم آويختند... ساعتي بعد، رستم بر پهلوان جوان غلبه كرد.پشت او را به خاك كشاند و با همه توان، خنجر بر پهلويش نشاند و در حالي كه سرمست از اين پيروزي به پيكر نيمه جان حريف مي نگريست، بازوبند مخصوص خويش را كه به نشانه نزد پسر گمشده اش بود، بر بازوي پهلوان جوان ديد. سر از ندامت به سنگ كوبيد كه «سهراب» را كشته بود! نوشدارو طلب كرد تا بر زخم پسر نهد، اما ديگر كار از كار گذشته بود و نوشدارو بعد از مرگ سهراب چه سود؟!چند روز پيش، در نشست جمعي از دانشجويان با برادر عزيزمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، يكي از حاضران طي سخني كه بوي تند فتنه از آن به مشام مي رسيد، خطاب به رئيس جمهور محترم مي گويد «امروز روزنامه هايي مثل كيهان و شرق دائما دولت را مورد هجمه هاي سنگين خود قرار مي دهند» و جناب رئيس جمهور در پاسخ اظهار مي دارند «خوشبختانه، نه كيهان مي خوانم و نه شرق»!در اين نوشته از مواضع روزنامه شرق سخني به ميان نمي آوريم، ضمن آن كه حملات بي اساس و خصمانه اين روزنامه زنجيره اي به دولت را انكار نمي كنيم و درباره كيهان و اين توهم كه «دائماً دولت را مورد هجمه هاي سنگين قرار مي دهد»!! نيز سخن به اختصار مي گوئيم، چرا كه اين يادداشت در پي پرداختن به موضوع ديگري است و آن، هشداري جدي و صدالبته دوستانه و دلسوزانه به رئيس جمهور محبوب و محترم كشورمان است كه «مواظب افراسياب باشيد»!2- نسخه هاي يك روزنامه، گوياترين سند براي نشان دادن مواضع و خط مشي آن است، بنابراين، فقط مروري گذرا بر مواضع كيهان كه ثبت و مكتوب است، ترديدي باقي نمي گذارد كه اين روزنامه از اصلي ترين مدافعان آقاي دكتراحمدي نژاد و دولت ايشان در مقابل بدخواهان و بدانديشان بوده و هست و البته، بديهي است كه هرجا ميان مواضع دولت يا دولتمردان و خط روشن و تعريف شده اصولگرايي، زاويه اي ديده و يا ببيند، با نگاهي دلسوزانه به آن پرداخته و مي پردازد، بي آن كه در انتقادهاي هر از چندگاه خود از مرز انصاف عبور كند و يا مرزبندي مشخصي با دشمنان نداشته باشد. نگاهي به انتقادات هر از چندگاه- و البته كم شمار كيهان- و مقايسه آن با رخدادهاي بعدي به وضوح نشان مي دهد كه در انتقادهاي مورد اشاره، حق با كيهان بوده و دغدغه هاي دلسوزانه اين روزنامه بي علت نبوده است.رئيس جمهور محترم در پاسخ به ادعاي يكي از حاضران كه كيهان را به هجوم سنگين و دائمي عليه دولت متهم كرده بود، مي فرمايند«خوشبختانه، نه كيهان مي خوانم و نه شرق» و سوال اين است كه اگر كيهان نمي خوانيد از كجا مي دانيد مواضع اين روزنامه هجوم سنگين عليه دولت است؟! تنها پاسخ منطقي رياست محترم جمهوري به اين پرسش آن است كه گزاره «هجوم كيهان به دولت» را ديگران به ايشان گزارش داده اند! و اين دقيقاً همان نكته مورد نظر در يادداشت پيش روي است و اين نگراني و دغدغه جدي را پيش مي آورد كه آن «ديگران» چه كساني هستند؟! و آيا نبايد احتمال داد كه در سايه روشن اطراف ايشان «افراسياب» به كمين نشسته است. افراسيابي كه وظيفه- و شايد مأموريت- او فتنه انگيزي و تفرقه افكني ميان اصولگرايان است. آيا حضور احتمالي اين افراسياب در كنار احمدي نژاد نگران كننده نيست؟!3- كاش برادر عزيزمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد نگاهي به اطراف خويش مي انداخت و مشخصات و هويت برخي از اين اطرافيان را كه امروزه در شمار نزديكترين افراد به ايشان هستند، با كساني كه طي چند سال گذشته در كنار وي بوده اند به مقايسه مي نشست. برخي از آنان- تاكيد مي شود كه فقط برخي از آنها نظير آن آقاي اخراجي فلان وزارتخانه و...- چگونه آمده اند؟ و برخي از ياران فداكار، اصولگرا و كارآمد قبلي چرا در كنار ايشان نيستند؟! بي آن كه- خداي نخواسته- قصد مقايسه مثل به مثل در ميان باشد، و فقط به عنوان يك هشدار منطقي بايد گفت كه ماموريت عوامل نفوذي دشمن تنها ترور و انفجار نيست، بلكه مهره چيني بي خاصيت هاي گوش به فرمان و دور كردن كارآمدهاي متعهد از كنار مسئولان يكي از اصلي ترين و شناخته شده ترين مأموريت آنهاست. اينگونه نفوذي ها را چگونه مي توان شناخت؟! به يقين نبايد در جيب و كيف آنها، كارت شناسايي سازمان هاي ماموريت دهنده را جستجو كرد! آنان بعد از نفوذ و جايگزيني دست به كار ماموريت خود مي شوند، و از جمله بااهميت ترين و شناخته شده ترين انواع ماموريت آنها علاوه بر خالي كردن اطراف يك مسئول بلندمرتبه از نيروهاي وفادار و متعهد كه به آن اشاره شد، تنگ كردن دايره دوستان، متهم كردن ياران متعهد و دلسوز به دشمني، دست زدن به اقدامات ضدارزشي و نسبت دادن آن به مسئولان و هنجارشكني هاي ديگري از اين دست نيز هست.اكنون بايد پرسيد كه آيا برخي از نزديكان رياست محترم جمهوري با بهره گيري از حسن نيت و اعتماد ايشان دست به اينگونه اقدامات نزده اند؟! كسي كه آشكارا از پايان دوران اسلامگرايي سخن مي گويد، صهيونيست هاي غاصب را «مردم اسرائيل»! و مستحق دوستي! مي داند، ناسيوناليسم را به جاي مكتب اسلام مي نشاند و... به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور محترم در امور خاورميانه به آن سامان گسيل مي شود! خاورميانه اي كه اصلي ترين هويت آن اسلامي بودن آن است و حضور و نفوذ جمهوري اسلامي ايران در آن منطقه صرفاً و تنها به دليل نمايندگي اسلام ناب محمدي(ص) است. آيا اين گزينش بي آن كه احمدي نژاد عزيز بخواهد، همان خواست هميشگي دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب نيست؟! و يا، آن ديگري كه از كمترين سابقه، تجربه و دانش ديپلماتيك نيز برخوردار نيست به نمايندگي ويژه رئيس جمهور در امور آسيا گسيل مي شود و در اولين مأموريت به تركيه با اظهارنظرسخيف و نسنجيده خويش، مردم مسلمان تركيه اي را كه با حضور اسلامگرايان در كانون تصميم سازي و سياست پردازي آن به ايران اسلامي نزديك شده، عليه جمهوري اسلامي ايران برمي انگيزد! و يا...خوش بينانه ترين احتمال آن است كه اين نمايندگان ويژه، فقط ناآگاه و ناشي هستند! ولي متاسفانه در پرونده عملياتي و مواضع آنان سوابقي ديده مي شود كه راه را بر خوشبيني مي بندد و اين دغدغه و نگراني جدي را پيش مي كشد كه مبادا به جاي «حمل بر صحت» به «صحت» حمله شده باشد.آيا اين نمونه ها و دهها نمونه ديگر اين نگراني را پديد نمي آورد كه مبادا پاي افراسيابي در ميان باشد و اين افراسياب هركه هست و هر نام ديگري كه دارد، وظيفه يا خداي نخواسته ماموريت جدايي رئيس جمهور اصولگرا از اصولگرايان و تنها گذاشتن او در ميانه ميدان را دنبال مي كند؟!4- در ميان دشمنان احمدي نژاد، افراد و جرياناتي هستند كه صرفا به علت اصولگرايي رئيس جمهور، پاكدستي، پركاري، مردم گرايي، ايستادگي در مقابل دشمنان بيروني و... با ايشان دشمني مي ورزند و رئيس جمهور محترم نيز هر از چندگاه به سختي و به حق عليه اين دشمنان موضع گرفته و به آنان مي تازد. اكنون به مواضع و عملكرد افراسياب مورد اشاره و احتمالي نگاهي بيندازيد. ميان مواضع او و مواضع دشمنان تابلودار چه تفاوت عمده اي مي بينيد؟! عبرت انگيز و درس آموز نيست؟! هست.5- و بالاخره در اين باره اگرچه گفتني بسيار است ولي به اين نكته پاياني بسنده مي كنيم و خطاب به برادر عزيزمان جناب دكتر احمدي نژاد مي گوئيم؛ برادر بزرگوار! جنابعالي به يقين نمونه هاي فراواني از پيش بيني هاي كيهان را كه به واقعيت پيوسته است، شاهد بوده ايد كه نزديكترين آنها در جريان فتنه 88 بود. كيهان با رصد كردن حركات دشمن و مراجعه به فرمول شناخته شده آنان، تمامي مراحل فتنه 88 را قبل از وقوع پيش بيني كرده بود و همه آن مراحل بي كم و كاست به وقوع پيوست و اكنون، با توجه به مسير حركت «افراسياب» و مراجعه به فرمول بارها به كار گرفته شده از جانب اينگونه جريانات، پيش بيني كيهان آن است كه افراسياب ياد شده به زودي و شايد طي چند هفته آينده به حضرتعالي پيشنهاد مي كند كه آشكارا و بي پرده با دوستان واقعي خويش و جريان اصولگرا و حتي دو قوه ديگر اعلام مرزبندي كنيد! شايد هم تا به حال اين پيش بيني را ارائه كرده باشد! افراسياب از شما مي خواهد كه مثلا در يك مصاحبه و يا سخنراني و يا به هر شكل ديگري اعلام كنيد كه فقط خودتان هستيد و هيچ رابطه و پيوندي با ساير اصولگرايان نداريد، دوستان را به دشمني متهم كنيد و در يك كلمه خود را تنها در ميانه ميدان بدانيد! و...آقاي احمدي نژاد عزيز! اگر به شما چنين پيشنهادي شد، آن را نپذيريد و چنانچه تاكنون اين پيشنهاد ارائه شده است، از انجام آن خودداري ورزيد. شما برخاسته از اصولگرايي هستيد و نه- آنگونه كه افراسياب ادعا مي كند- ايجاد كننده آن. افراسياب جدا كردن شما از دوستان واقعي و توده هاي مردمي را كه به آنان خدمت كرده ايد و مي كنيد، دنبال مي كند. نگارنده باتجربه اي كه دارد ترديدي ندارد كه پيشنهاد ياد شده به حضرتعالي ارائه خواهد شد. پس اين پيش بيني هشداردهنده را جدي بگيريد و بلافاصله بعد از ارائه آن پيشنهاد در هويت پيشنهاددهنده ترديد كنيد. شما برادر عزيز متعلق به مردمي هستيد كه دوستشان داريد و دوستتان دارند. پس؛چو به گشتي طبيب از خود ميازارچراغ از بهر خاموشي نگه دار.مردم سالاري:ابهامات يک طرح بزرگ«ابهامات يک طرح بزرگ»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم شهرام صدوقي است كه در آن مي‌خوانيد؛جراحي بزرگ اقتصادي نامي است که دولتمردان به عنوان طراحان و مجريان طرح تحول اقتصادي روي طرح هدفمندسازي يارانه ها گذاشتند. اين طرح که تحقق  آرزوي 30 ساله دست اندرکاران اجرايي کشور است، آبان ماه سال جاري به مراحلي عملياتي نزديک خواهد شد. البته موضوع هدفمند کردن يارانه ها به ساليان قبل و به دو دولت کارگزاران و اصلا حات هم بر مي گردد.اين موضوع يعني پرداخت نقدي يارانه ها به مردم از برنامه دوم توسعه کشور مطرح بوده و حتي در مقطعي از زمان در دولت کارگزاران يارانه نقدي مرغ به مردم پرداخت شد اما به دليل نبود زيرساخت هاي لا زم با شکست مواجه شد. پس از ساليان دراز، اکنون اين ادعا وجود دارد که زمان اجراي طرح هدفمند سازي يارانه ها فرارسيده است و با اطلا ع رساني شفاف مردم از يک سو و تنظيم شرايط اجراي طرح مذکور توسط دولتمردان از سويي ديگر جراحي بزرگ در اقتصاد کشور صورت خواهد پذيرفت.البته وجود ابهامات فراوان در نحوه اجراي اين طرح وعدم پاسخگويي شفاف به آن سوالا ت از سوي متوليان اجراي طرح هدفمندسازي يارانه ها کماکان يکي از دغدغه هاي اصلي کارشناسان بررسي کننده  اين طرح است، به طوري که در حال حاضر نيز ابهامات اطلا ع رساني در نحوه اجرايي طرح مذکور از مهمترين موارد تاريک طرح ذکر مي شود.طبق مصوبات کارگروه تحول اقتصادي قرار بر اين است که اطلا عات مربوط به طرح به صورت گام به گام و تدريجي به اطلا ع مردم برسد اما طي روزهاي اخير چندين خبر از بدنه دولت و اين کارگروه منتشر شده که نشانه هاي خوبي از اطلا ع رساني مطلوب ندارد.  بنزين به عنوان يک کالا ي استراتژيک در کشور جايگاه ويژه اي در طرح هدفمند سازي يارانه ها دارد زيرا به دليل گستردگي مصرف اين سوخت در کشور از يک سو و همچنين تخصيص ميلياردها دلا ر در سال از بيت المال براي واردات و عرضه يارانه اي اين کالا  در بين مردم از سوي ديگر از نقش عمده اي در سبد ارزي و ريالي کشور برخوردار است. براساس برنامه ريزي هاي انجام شده قرار است قيمت بنزين نه هم اکنون بلکه در آستانه هدفمند سازي يارانه ها اعلا م شود.محمدرضا فرزين سخنگوي طرح تحول اقتصادي  در اين باره گفته است، قيمت بنزين در اين کارگروه نهايي شده است اما اخبار مربوط به قيمت ها در زمان لا زم  به اطلا ع مردم خواهد رسيد. آنطور که از اخبار بر مي آيد تکليف نرخ گذاري  بنزين يکسره شده وقيمت تک نرخي بنزين  مصوب نيز  شده است و با توجه به آن که در آستانه ماه مهر قرار داريم، اما هنوز نه از سهميه اين ماه خبري از ستاد حمل و نقل سوخت به ميان آمده و نه از نرخ نهايي بنزين.محمدرضا رويانيان رئيس ستاد مديريت حمل و نقل و سوخت کشور با اشاره به عرضه بنزين تک  نرخي پس از اجراي هدفمندسازي يارانه ها گفته است: قصد داريم بنزين را باقيمت نيمه يارانه اي عرضه کنيم.پس از بنزين، نان نيز به عنوان قوت لا يموت مردم از استراتژيک ترين کالا هاي مصرفي مردم کشور محسوب مي شود، به طوري که از ابتدا تا کنون اختصاص يارانه  به اين کالا  از اولويت هاي نخست هر دولت تبديل شده و سال گذشته بيش از 4 هزار ميليارد تومان ميزان يارانه اختصاصي به نان بوده است.حال، دولت نيز سناريوهاي مختلفي در خصوص  نحوه هدفمندسازي  يارانه تخصيصي به آرد و نان داشته است که بنا به گفته معاون وزير بازرگاني  حدود 1300 ميليارد تومان از کل 4 هزار ميليارد تومان يارانه سالا نه نان به کشاورزان و 2700 ميليارد تومان مابقي نيز به مصرف کنندگان اختصاص مي يابد. طبق اعلا م متوليان توليد و عرضه نان، قيمت آرد و نان درکشور به قيمت هاي جهاني نزديک خواهد شد، پس با تصويب بدنه دولت قيمت نان نيز نهايي شده است.از سوي ديگر، ميزان نقدي يارانه  اعطايي به مردم نيز به گفته مسوولا ن اقتصادي دولت تعيين شده اما هنوز زمان اعلا م آن نيامده است. وزير اقتصاد در آخرين اظهار نظرهاي خود در جمع خبرنگاران در اين ارتباط بالحني منحصر به فرد گفت: « رقم دقيق يارانه ها را مي دانم اما نمي گويم. » اين نوع صداقت لهجه شايد درمواردي لا زمه پيشبرد امور مديريتي کلا ن باشد اما در اين مورد که دولت بايد براي آمادگي هر چه بيشتر مردم  از هرگونه شفاف سازي و اطلا ع رساني سريع دريغ نکند، نبايد اينگونه افکار مردم را در خصوص آينده معيشتي خود که مرتبط با هزينه ها و درآمدهايشان است ملتهب و بلا تکليف نگه دارد. به عقيده نگارنده مطلب اين گونه ابهامات اطلا عاتي از بزرگترين اشکالا ت جراحي بزرگ اقتصادي محسوب مي شود و وظيفه دولت بر رفع اينگونه ابهامات  است.تهران امروز:پارادوكس‌هاي يك گزارش«پارادوكس‌هاي يك گزارش»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم دكتركيهان برزگر است كه در آن مي‌خوانيد؛گزارش اخير آمانو دبيركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي بار ديگر بر پارادوكس موجود در آژانس بين‌المللي در برخورد با برنامه هسته‌اي ايران تاكيد كرد. طبق معمول اين گزارش حاوي گزاره‌ها و جملات دوپهلو، درخواست‌ها و توقعات فزاينده و شكايت در مورد عدم همكاري همه جانبه ايران با آژانس است.صرف‌نظر از گزارش طولاني و پر از اصطلاحات فني و تكنيكي، گزارش آمانو از سه جهت حائز اهميت است.1 - دوپهلو بودن گزارش؛ طبق معمول آژانس گزارش را به‌گونه‌اي دوپهلو تنظيم كرد. به‌رغم شكل ظاهري منفي گزارش عليه ايران، اين گزارش ضمن اينكه به عدم انحراف برنامه هسته‌اي به ابعاد نظامي تاكيد مي‌كند نگراني آژانس از انحراف و تمركز بر برنامه‌هاي با مقاصد نظامي را نيز به طور تلويحي مطرح مي‌كند. از آغاز بحران هسته‌اي ايران در سال 2002، گزارش‌هاي آژانس به‌نوعي با اين ويژگي تهيه و منتشر شده است. اين مسئله مي‌تواند به نوعي مربوط به نظم سياسي در آژانس باشد كه هر دبير كلي را به اين جهت سوق مي‌دهد. در هر صورت تمركز بر مقاصد يك كشور و اغراق بر احتمال انحراف نظامي از لحاظ حقوق بين‌المللي مشروعيت ندارد.2 - توقعات فزاينده در زمينه بازرسي از سايت‌هاي هسته‌اي ايران؛ اين مورد خاص مربوط به سايت هسته‌اي فردو و عدم گزارش در مورد راكتور آب‌سنگين و بازفراوري اراك است. بايد گفت كه اراك در قرارداد بين ايران و آژانس نيست و تنها قطعنامه‌هاي شوراي امنيت به‌طور غيرقانوني ايران را ملزم به اجراي آن مي‌كند كه جنبه حقوقي و مشروعيت آن زيرسوال است.آفرينش:سيل پاکستان هشداري براي کشورهاي منطقه«سيل پاکستان هشداري براي کشورهاي منطقه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم نغمه علي بيک زاده است كه در آن مي‌خوانيد؛"اکوسيستم" محصولي از تجميع عوامل طبيعي و زيستي در يک منطقه آب و هوايي است که ايجاد، حذف يا تغيير در هريک از شاخصه هاي محيطي يا زيستي، آنرا دچار تغيير و تخريب مي کند. اگر چه "مرزهاي کشوري" به ظاهر مديريت کشور را محدود به حفاظت و صيانت از محدوده داخلي خطوط مرزي مي کند اما براي حفظ اکوسيستم هاي موجود در هر کشور تعامل با کشورهاي منطقه و نيز مشارکت در مديريت منابع مشترک منطقه اي، امري الزامي است که تحقق اين امر منافع چندجانبه اي را براي کشورها دربرخواهد داشت.وقوع سيل گسترده در کشور پاکستان زنگ خطري براي کشورهاي همسايه است که به دولتها هشدارمي دهد با وقوع بلاياي طبيعي در منطقه تنها راه برون رفت، توسل به امکانات منطقه اي و استمداد از کشورهاي همسايه است و در هنگام نزول بلايا خواه ناخواه کشورهاي همسايه در معضلات به وجود آمده سهمي خواهند داشت.اگرچه بروز حادثه اي مثل سيل پاکستان، تا حدي غيرقابل انتظار به نظرمي رسد اما به واقع اين سيل چيزي بيش از يک واقعه  آسيب زا در اشل بزرگ نيست و در وقايع کاهنده طويل المدت نيز کشورهاي منطقه با همين نسبت آسيب مي بينند و ناديده گرفتن معضلات و عدم مديريت و برنامه ريزي براي استفاده بهينه از منابع طبيعي براي کشورهاي مشترک المنافع عواقبي ديرپاي را رقم مي زند. رود هيرمند يکي از اين منابع طبيعي است که وسعت قابل توجهي از کشورهاي ايران و افغانستان را مشروب مي سازد و در محيط زيست منطقه تاثير به سزايي دارد و لازم است دول ايران و افغانستان درباره نحوه بهره برداري و مديريت آن چاره انديشي کنند و به يک نتيجه واقعي و عملي که با مقررات بين المللي مطابقت داشته باشد و نيز واقعيت هاي طبيعي و منطقه اي دو کشور در آن لحاظ شده باشد، برسند.رود هيرمند که از رشته کوه هندوکش در افغانستان سرچشمه مي گيرد پس از طي مسافت 1100 کيلومتر به درياچه هامون مي ريزد. اگرچه با انعقاد معاهده اي در سال 1351 بين ايران و افغانستان حقوقي بر اين رودخانه مترتب گشته و قوانيني مورد توافق طرفين قرارگرفته اما به علت عدم وجود يک دولت منسجم و يکپارچه اجراي اين قوانين تاکنون مورد اهتمام نبوده و در برخي موارد اجراي نادرست مفاد آن مشکلاتي را نيز براي کشور ما درپي داشته است که وقوع سيلابهاي بهاره در منطقه سيستان و ديگر خشک شدن درياچه هامون و فرسايش خاک در اين هامون ها از جمله اين موارد است. به نظرمي رسد با ثبات سياسي به وجود آمده در کشور افغانستان زمان آن رسيده است که کارشناسان دو کشور با انعقاد توافقنامه اي جديد و تعيين حق آبه مناسب براي حفظ ارزشهاي اکولوژيکي منطقه اقدام کنند و به اين مشکل قديمي خاتمه دهند.با توجه به مشابهت جغرافيايي و آب و هوايي دو کشور ايران و افغانستان و نيز مشترکات فرهنگي موجود بين دو ملت، تجارب زيست محيطي، بهداشتي و اقتصادي ايران براي افغانستان مي تواند راهگشا باشد و از هدررفت منابع زيست محيطي و همچنين مالي اين کشور در اثر سعي و خطاهاي پرهزينه و به ويژه در عرصه منابع طبيعي از زيانهاي تقريبا غيرقابل جبران جلوگيري به عمل آورد و تا حدود زيادي به ساماندهي هرچه سريعتر اوضاع منطقه منجرشود.   آرمان:روياي فراموش شده هدفمند سازي«روياي فراموش شده هدفمند سازي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آرمان به قلم سعيد ليلاز است كه در آن مي‌خوانيد؛ به نظر نمي‌رسد قصد دولت اعلام ناگهاني قيمت جديد بنزين باشد. در مورد افزايش قيمت‌ها ما تا حد زيادي در اين چندماهه پيشرفت کرديم. به نظر مي‌رسد هم قيمت برق و آب گران شده است و هم قيمت حامل‌هاي اصلي انرژي مثل گاز و بنزين.بخش مهمي از فرايند افزايش قيمت بنزين اتفاق افتاده و از نظر رواني هم جامعه کاملاً آماده است. همين ترافيک نسبتاً روان‌تر خيابان‌هاي تهران ناشي از انتظار مردم براي مواجههبا بحث افزايش قيمت سوخت است. حداقل در مورد بنزين من چنين اعتقادي دارم.تا حد زيادي از مصرف بنزين در کشور کاسته شده و در حال حاضر روزانه 20 الي 25 ميليون ليتر مصرف بنزين کمتر شده که خود اتفاق مهمي است و از آن مهم‌تر آمادگي رواني جامعه براي افزايش قيمت بنزين به ليتري 400تومان است. يعني حتي افزايش شديد متوسط قيمت بنزين تا حد زيادي از نظر اجتماعي پذيرفته شده است.شايد تمام مسائلي که پيرامون بنزين هست، اقتصادي نباشد، اما درباره اصل هدفمندسازي اقتصادي ترديدي ندارم که بايد اجرا شود، و آن را يکي از فوري‌ترين و ضروري‌ترين نيازهاي اقتصادي و اجتماعي ايران مي‌دانم.من هم مانند بعضي نمايندگان مجلس مطمئن نيستم اين طرح تا آخراجرا شود.هدفمندسازي يارانه‌ها، در روز نخست هدفي داشته که امروز کاملاً فراموش شده و کسي هم اهميتي به اين مسئله نمي‌دهد.سال‌هاي سال بحث بر سر اين بود که قيمت حامل‌هاي انرژي گران شود و پول آن را صرف سرمايه‌گذاري در اقتصاد ايران کنيم. اکنون همه در حال بحث بر سر قسمت اول مسئله هستند. مقوله تشکيل سرمايه در اقتصاد ايران طي 5 سال گذشته مرده است. بر اساس آمارهاي بانک مرکزي، هزينه‌هاي عمراني دولت در سال 89 تقريباً به قيمت ثابت برابر با سال 83 است در حالي که طي اين مدت درآمد ارزي کشور 3 برابر شده است.سهم تشکيل سرمايه در توليد ناخالص داخلي که در سال 83، حدود 29 درصد بوده است، اينک به 22-23 درصد رسيده است. متاسفانه مي‌خواهيم پول هدفمندسازي را به جاي سرمايه‌گذاري، صرف بزرگ‌تر شدن دولت و هزينه‌هاي جاري کنيم.در قانون هدفمندسازي متاسفانه مجلس نيز دقت کافي را مبذول نداشت. يعني گفت 50 درصد اين درآمد را به خود مردم مي‌دهيم، 20درصد را صرف هزينه‌هاي جاري دولت مي‌کنيم و 30 درصد را به صنايع مي‌دهيم. اين روند به هيچ وجه موجب تشکيل سرمايه و کاهش بيکاري نخواهد شد». درباره تاثير هدفمندسازي در نوسازي صنايع، به ويژه صنايع انرژي‌بر بايد گفت،کارخانه‌اي 10 ميليون تومان پول برق مي‌داده و پس از هدفمندسازي 100 ميليون تومان پول برق خواهد داد، قرار است از اين 90 ميليون تومان، 30 ميليونش به کارخانه برگردد.چه نوسازي قرار است صورت بگيرد؟ در مورد خانوارها هم مسئله به همين شکل است.تنها نقطه اميدواري «کاهش مصرف عمومي» است. شايد کاهش مصرف عمومي، مازادي پيدا کند و منجر به افزايش سرمايه‌گذاري شود که ما در دولت چنين اراده‌اي را نمي‌بينيم.در سال 87 که درآمد ارزي ايران 105ميليارد دلار بوده است؛ بودجه عمراني دولت به 18 ميليارد دلار نرسيد.مگر ممکن است بدون تشکيل سرمايه ايجاد اشتغال و ثروت کرد؟ گذشتن تعداد بيکاران ايران از مرز 4 ميليون نفر چيز عجيبي نيست. من سه سال پيش اين‌ها را عرض کردم که اگر امروز سرمايه‌گذاري صورت نگيرد، سه سال بعد منابعي براي ايجاد شغل وجود نخواهد داشت. اصل هدفمندي موضوع نبوده، بلکه نتيجه و حاصل آن اهميت داشته است؛ هدفمندسازي اقتصادي بخشي از يک منظومه کلي اقتصادي و اجتماعي به نام آزادسازي است. اگر بقيه کارها انجام نشود، مثل اين است که زمين را بکنيد اما در آن لوله نگذاريد.در حال حاضر فقط در حال گران کردن قيمت حامل‌هاي انرژي هستيم.قيمت تمام‌شده برق در ايران بيشتر از قيمت‌هاي جهاني است. قيمت را به شرطي مي‌توان آزاد کرد که بازار کالا رقابتي شود.شما در مخابرات چه تعداد کارمند و کارگر را مي‌بينيد که بي‌جهت حقوق مي‌گيرند، يا در پالايشگاه‌ها و نيروگاه‌ها چه ميزان اتلاف منابع وجود دارد. وقتي بازار رقابتي نشده است، چگونه بناي آزادسازي را داريم؟ در بسياري از حوزه‌ها نظير گوشت قرمز، برنج و... قيمت عرضه کالاها و خدمات از بازارهاي جهاني بيشتر شده است؛ همه اين مسائل هم به خاطر انحصار است. پيش از اجراي هدفمندسازي بايد استراتژي آزادسازي اقتصادي اجرا شده باشد. اين هدفمند کردن بخشي از آن استراتژي است».انحصارزدايي، افزايش سهم بخش خصوصي، کوچک‌سازي دولت، کاهش تصدي دولت، مقررات‌زدايي، تشديد سرمايه‌گذاري خصوصي و خارجي(که مستلزم تنش‌زدايي در روابط بين‌الملل است) بخشي از استراتژي آزادسازي است .وقتي رقابت نباشد، آزادسازي معنا ندارد. مگر تعداد بانک خصوصي کم هست؟ اما شبکه بانکي به مراتب دولتي‌تر از قبل شده است. وقتي بانک‌هاي خصوصي حتي اجازه تعيين ساعات کاري پرسنل خود را ندارند، اين چه خصوصي‌سازي است؟ براي رقابتي شدن، همين پالايشگاه‌ها و نيروگاه‌ها بايد در رقابت با يکديگر جنس را عرضه کنند.بدون آزادسازي، باز هم موافق افزايش نرخ سوخت هستم، اين مسئله‌اي نيست که روز اول در پي آن بوديم؛ حتي سايه‌اي از آن مسئله هم نيست ولي با اين همه من موافق افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي هستم؛ چون تبعات عرضه تقريباً رايگان اين حامل‌ها در ايران، بيش از مزاياي آن شده است.با اين حال نتيجه‌گيري از هدفمندسازي موکول به آزادسازي و رقابتي کردن اقتصاد است.بايد اجازه فعاليت آزادانه به بخش خصوصي داده شود، براي مثال شمار شرکت‌هاي هواپيمايي خصوصي کم نيست؛ اما وقتي نرخ سوخت، نرخ بليت، حقوق پرسنل، مسيرهاي پرواز و ... را دولت تعيين مي‌کند؛ در واقع تمام شرکت‌هاي هواپيمايي دولتي هستند.در حال حاضر مقاومتي که در برابر کاهش نرخ بيمه صورت مي‌گيرد نشانگر آن است احتمال کاهش قيمت‌ها موجب جاماندن بيمه‌هاي دولتي خواهد شد.از زمان ورود نفت به ايران، ما در حال حاضر کمترين بهره‌وري را از نسبت تزريق دلارهاي نفتي به توليد ناخالص داخلي داريم. همه اين‌ها معلول وجود مديريت دولتي در بازار است. دنياي اقتصاد:گزارش آژانس و حقوق ايران«گزارش آژانس و حقوق ايران»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن مي‌خوانيد؛گزارش تازه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي درباره برنامه هسته‌اي ايران، مفادا حاوي نكته جديدي نيست؛ اما به لحاظ فضاي انتشار و آثار مترتب بر آن، در خور تامل جدي است.نكته تكراري گزارش آژانس اين است كه برنامه هسته‌اي ايران لزوما صلح‌آميز نيست و احتمال انحراف در آن وجود دارد. اين ادعا پيش‌تر و به كرات اقامه شده و جمهوري اسلامي هر بار آن را تكذيب كرده است.بحث بازرساني كه ايران آنان را نمي‌پذيرد نيز موضوعي تكنيكي است كه به هر حال براي آن راه‌حلي پيدا خواهد شد؛ اما نكته جديد اين گزارش، ادبيات آن است كه به نظر مي‌رسد از فضاي بين‌المللي تاثير پذيرفته است.در گزارش‌هاي قبلي آژانس، نوعا جملات و عباراتي قابل تفسير و تاويل وجود داشت كه ايران و رقباي بين‌المللي آن مي‌توانستند آنها را به نفع خود تفسير كنند. حال آنكه در گزارش جديد، اين ويژگي بسيار كمرنگ شده است و نماينده ايران در آژانس آن را موجب بي‌اعتباري اين نهاد تابعه سازمان ملل خوانده است.فضاي بين‌المللي پيرامون ايران كه بر نويسندگان گزارش آژانس تاثير گذاشته، فضاي قطعنامه چهارم شوراي امنيت است. در ماه‌هاي پس از تصويب قطعنامه چهارم، آمريكا و اروپا همه احتياط‌هاي حقوقي را در مواجهه با ايران كنار گذاشته‌اند و چندان پرواي مستند گويي ندارند. اين رفتار حتي بر كشورهايي مانند ژاپن هم اثر گذاشته است. معناي اين رفتارها و مفهوم فضاي تازه اين است كه ايران ديگر نمي‌تواند منتظر استدلال حقوقي حريفان جهاني خود بنشيند. صحنه استدلال حقوقي جاي خود را به صحنه منازعه سياسي تمام‌عيار داده و آژانس هم وارد كارزار سياسي شده است.در چنين فضايي طبعاً ايران ديگر نه ابزار حقوقي موثري در اختيار دارد و نه اساسا به آن نيازي دارد؛ زيرا در منازعه‌اي كه يك طرف آن سياسي و طرف ديگرش حقوقي باشد، معمولا حقوق مقهور سياست مي‌شود. تاكيد نماينده ايران بر بي‌اعتباري گزارش آژانس، نخستين پاسخ سياسي به اين نهاد است و اگر آژانس به رويه كنوني خود ادامه دهد، بعيد نيست كه ايران و آژانس به سوي انفصال گام بردارند؛ زيرا فلسفه وجودي اين نهاد بين‌المللي نظارت توامان بر حقوق و تكاليف اعضا است و اگر ايران به اين نتيجه برسد كه آژانس، تكاليف را طلب مي‌كند و حقوق را محترم نمي‌شمارد، ممكن است در رابطه‌اش با اين نهاد تجديدنظر كند. مقام‌هاي ايران در سال‌هاي اخير بارها چنين تحليل و تهديدي كرده‌اند و پس از گزارش اخير آژانس احتمالا اين انگيزه در آنان تقويت خواهد شد و اگر چنين شود، حقوق بين‌الملل، بازي را به سياست بين‌الملل خواهد باخت.جهان صنعت:فرصتي دوباره براي دولت‌«فرصتي دوباره براي دولت‌»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جهان صنعت به قلم مريم باستاني‌ ا�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن