واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قصه کبوتران عاشق
از زمان های خیلی دور همواره این سؤال بین روان شناسان خانواده مطرح بوده است که آیا شباهت ها باعث به وجود آمدن ازدواج موفق می شود یا تفاوت ها ؟ پژوهش های به عمل آمده نشان می هد که با ثبات ترین ازدواج ها آنهایی هستند که زن و شوهر بیشترین شباهت ها را با هم داشته اند. استفن وایت معتقد است:« با توجه به بررسی های بالینی، شباهت های اخلاقی و شخصیتی زن و شوهر روی موفقیت ازدواج آنها نقش تعیین کننده ای دارد،» میزان بی ثباتی و طلاق در زوج های به هم شبیه، کمتر مشاهده می شود. با توجه به نتایج به دست آمده، نداشتن شباهت با بی ثباتی و طلاق همراه است. بعضی از روان شناسان شباهت های موجود بین زوجین را در حکم سپرده بانکی تلقی می کنند و اشاره می کنند اگر میزان سپرده بانکی شما رقم بزرگی باشد و میزان بدهی بانکی شما کم باشد در آن صورت در مقابل بحران های اقتصادی بهتر می توانید مقاومت کنید و به نحو احسن می توانید احساس امنیت نمایید، ولی اگر میزان بدهی های شما نسبت به سپرده بانکی کم باشد به همان نسبت احتمال این که دچار مشکل شوید زیاد خواهد بود. این تشبیه نشان می دهد که هر قدر تشابه بین زوجین بیشتر باشد به همان نسبت احتمال این که دچار بحران شوند زیاد خواهد شد.1 - زوج های موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت می گویند. زوج های موفق قبل از ازدواج، توقعاتی که از یکدیگر دارند مطرح می کنند، اگر توافق اساسی با هم ندارند (برای مثال مرد فرزند می خواهد ولی خانم مخالف است)، می توانند به شروع و یا خاتمه ازدواج به طور جدی فکر کنند. بعد از ازدواج، زوج های موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظاراتشان با هم صحبت می کنند و اگر اختلافی پیش آمد، آن را به زمان دیگری موکول می کنند تا همدیگر را درک کنند و به توافق برسند.زوج های موفق با هم صحبت می کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاکره می کنند تا به نتیجه عادلانه برسند2 - زوج های موفق فردیت خود را حفظ می کنند. بعد از ازدواج استقلال زوج ها کم می شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می شود و گاهی افراد احساس خستگی می کنند. زوج های موفق می دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می کنند. آنان یکدیگر را تشویق می کنند تا همیشهما نباشند و زمانی هم برای “خود داشته باشند و به کارهای مورد علاقه خود بپردازند. بدین ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می کند و زندگی ، شاداب می شود.3 - زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند. آنان همدیگر را دست کم نمی گیرند و همیشه به فکر خوشبختی همسر خود و خانواده هستند. معمولاً افراد چند سال پس از ازدواج مانند سال های اول به هم توجه نمی کنند. ولی زوج های موفق، اولویت قرار دادن نیازها و کارهای همسر و احترام و گوش کردن به حرف های همدیگر را مدنظر قرار می دهند. ازدواج دریای تغییرات است. زوج نا موفق اغلب فراموش می کند همسرش مهم است و به او توجه نمی کند. درعوض به کار، سرگرمی و دوستان اهمیت می دهد. ولی زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند.
4- زوج های موفق روش های حل اختلاف را می آموزند. اگر خواسته زوجین با هم فرق دارد، باید آن را حل کنند. زوج های موفق با هم صحبت می کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاکره می کنند تا به نتیجه عادلانه برسند. آنان از یکدیگر حمایت می کنند و غـُر نمی زنند. آنان می پذیرند در مواردی عشق ، برتر از پیروزی است. طبیعی است که مرد بعد از تلاش یک روزه در بیرون از خانه لباس و بدنش کثیف شود . دراین موارد مرد وظیفه دارد اگر در محل کارش امکان دارد در همان محل کار و اگر امکان ندارد به محض رسیدن به خانه سریع اقدام به تمیز کردن خود و لباسش بکند که مبادا کثیفی تن و یا بوی لباسش باعث انزجار همسرش شود . این کار مرد یک نوع احترام به همسرش محسوب می شود به این معنا که تو این قدر برای من مهم هستی که من به خودم اجازه نمی دهم که با بدن کثیف و بد بو نزد تو بیایم ؛ هر چند از کار روزانه کاملا خسته ام اما بخاطر تو به محض ورود، به حمام می روم و خودم را آماده ملاقات با تو می کنم .5 - زوج های موفق با هم رشد می کنند. مسلماً فردی که امروز با او ازدواج می کنید،10 سال آینده متفاوت خواهد بود. آنها هر دو با هم تغییر می کنند. به ویژه در شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن والدین . زوج های موفق می دانند که یکی یا هر دو در طول زندگی تغییر می کنند و قواعد عوض می شود. پس لازم است تغییر کنید تا بتوانید روابط در حال تغییر را عوض کنید.6 - زوج های موفق برای حفظ روابط می کوشند. زوج های موفق به طور منظم وضعیت زندگی خود را بررسی کرده و با هم صحبت می کنند تا از شادی و رضایت هر دو از زندگی مشترک مطمئن شوند. قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمی کنند. آنان می کوشند که مشکلات را در اولین فرصت حل کنند. گاهی حضور یک واسطه بی طرف می تواند دو طرف را متوجه چرخه نابودگر خشمی کند که موجب ناتوانی در ارتباط برقرار کردن آنها شده است. 7- احترام و تکریم شوهر ـ با توجه به این که در زندگی زناشویی نقش محبت و اظهار عواطف بیشتر مناسب ساختار روانی و جسمی زن است و احساس دلگرمی و اطمینان خاطر را شوهر باید در فضای خانواده ایجاد کند ، زن بایستی دقت داشته باشد که احترام او نسبت به شوهر هم یک نیاز روانی و عامل علاقه و محبت بیشتر شوهر نسبت به اوست . 8- همدلی و همراهی با شوهر ـ زن بایستی در مسائل و مشکلاتی که شوهر در اداره زندگی در پیش روی خود دارد با او همدلی کند و این همدلی را به صورت های مختلف ابراز نماید . احساس همدلی که شوهر در همسر خود مشاهده می کند ، جرئت و شهامت برای مقابله با سختی ها و نیروی روانی او را افزایش می دهد .در زندگی زناشویی نقش محبت و اظهار عواطف بیشتر مناسب ساختار روانی و جسمی زن است و احساس دلگرمی و اطمینان خاطر را شوهر باید در فضای خانواده ایجاد کند9- پرهیز از عیب جویی زن و شوهر در عین حال که بایستی عیوب و نارسایی های یکدیگر را شناسایی کرده به یکدیگر تذکر دهند و برای رفع آنها تلاش مشترک داشته باشند ، بایستی مراقب باشند روحیه عیب جویی نسبت به یکدیگر را پیدا نکنند .10- در زندگی خانوادگی ، کمال روحی شوهر غیرت،و کمال روحی زن، عفت است و این دو صفت در کنار یکدیگر،خانواده را در درون به سوی وحدت روحی ، صمیمیت و عشق دو جانبه سوق می دهد و از آلودگی های اخلاقی خانواده و جامعه جلوگیری می کند . وظیفه اساسی خویشتنداری و عفت به عهده زن است و بایستی در زندگی مشترک ، حتی در روابط معمول با آشنایان و افراد فامیل که نامحرم هستند ، مورد توجه باشد .11- مدیریت و تدبیر امور خانه ـ مدیریت و اداره خانواده بیشتر به عهده زن است . این مدیریت،هم در جنبه عاطفی و روانی است و هم در اداره امور جاری منزل . هر چند شوهر نیز در هر دو جنبه باید شریک و سهیم باشد ، لیکن ابتکار عمل و تدبیر اساسی را باید زن به عهده گیرد. زن باید برای ایجاد فضای مناسب عاطفی و روانی و نیز ایجاد محیط زیبا و نشاط بخش در خانه ، برنامه ریزی کند و حتی در صورت نیاز ، آموزش های لازم را ببیند تا بهتر بتواند در خانه یک مدیر خوب و موفق باشد .شناخت و درک چگونگی تخریب یک رابطه بسیار مهم است. یافتن مشکلی که موجب بروز خشم شده نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. همسران باید مهارتهای ارتباطی خود را افزایش دهند، عصبانیت طرف مقابل خود را درک کنند و زنجیر طولانی درگیریها را پاره کنند. بالا بردن صدا بلافاصله موجب برانگیخته شدن اقدامات دفاعی بدن در برابر حمله های روحی و جسمی میشود و سد محکمی در توانایی برقراری ارتباط منطقی به وجود می آورد. قوامیت مرد نسبت به زن به معنی سیطره نیست بلکه در عرب قوامیت یعنی نگهداری یعنی اگر حقی از مرد به گردن زن آمده وظیفة نگهداری زن به گردن مرد آمده. ازدواج یک رابطة سه گانه است یعنی اینکه فرد می گوید خدایا من که بندة تو هستم با این فرد که بندة توست ازدواج می کنیم و هر دو حقوقی داریم که تو تعیین کردی. این نگاه که در واقع مثلثی است که در رأس آن خداست بسیاری از خود خواهی را رفع می کند. خانواده مطهرتنظیم برای تبیان : کهتری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 306]