واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آقا درباره جنگ نرم می گویند( قسمت اول)بیانات در دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قمامروز یكى از خطوط اصلى كار دشمن - كه از عناصر مهم جنگ نرم به حساب مىآید - این است كه واقعیات را دگرگون جلوه دهد، حوادث گوناگون را دگرگون جلوه دهد. خود تبلیغاتى كه دشمن در این زمینه انجام میدهد، نشانهى ضعف اوست. دشمن هر جا كه در میدان واقعیت دچار مشكل میشود و كم مىآورد، بر حجم تبلیغات مىافزاید. امروز اگر كسى كارهاى دشمن را در عرصهى عظیم شیوههاى تبلیغاتى ملاحظه كند؛ از وسائل اینترنتى گرفته تا وسائل صوتى و تصویرى، تا بلندگوهائى كه در جاهاى مختلف دارند - در داخل هم دارند - مىبیند یك قلم عمده این است كه حوادث كشور را دگرگون جلوه دهند؛ وضع كشور را مأیوسكننده، ناامید كننده، رو به زوال، رو به انحطاط، رو به بنبست نشان دهند. تلاش زیاد آنها در این زمینه، خود نشانهى ضعف آنها در میدان واقعیت است.
دشمن در همهى دوران سى ساله، این تلاش را داشت؛ البته امروز بیشتر است. امروز چون مسئولین كشور و دولتى كه بر سر كار است، شعارهاى انقلاب را پررنگتر و جدىتر مطرح میكند؛ خط امام، خط انقلاب، خط كار براى مردم، امروز كاملاً برجسته و پررنگ است؛ مسئولین احساس میكنند با مردمند، از جنس مردمند، مردم هم این را احساس میكنند، بنابراین تبلیغات بیشتر است. امروز اگر به تبلیغات دشمن نگاه كنید، مىبینید اگر در مسائل اقتصادى اظهارنظر میكنند، همهى حرفشان این است كه بنبست است، گره ناگشودنى است، اشكالات فراوان است، فردا چنین خواهد شد. یك عدهاى هم این مسائل را باور میكنند و همانها را در داخل تكرار میكنند. قبل از شروع انتخابات و آن قضایاى فتنه، بعضى از كسانى كه بعداً امتحان خودشان را در فتنه دادند، به ما مراجعه میكردند كه آقا سال آینده، سال سختى است - یعنى همان سال 88 - از لحاظ اقتصادى چنین است، چنان است؛ فضا را تنگ، تاریك، مشكل، غیر قابل عبور جلوه میدادند؛ مسئولین را یك جور میخواستند دلسرد كنند، مردم را یك جور. این تبلیغات نشانهى این است كه آنها از این حركت عظیم و پرشتابِ مسئولین و مردم عقب ماندند. پس اگر چنانچه این جهتگیرى دشمن دانسته شد، نگاه انسان به واقعیت، نگاه درستى خواهد شد؛ نگاه نافذى خواهد شد.(1389/08/02)معارضهى با نظام، یك سابقهى سى ساله در این انقلاب دارد؛ چیز جدیدى نیست. اَشكال معارضه گوناگون بوده است، اما همیشه بوده است؛ شدتاً، ضعفاً، متناسب با وضعیت ما در داخل بوده. هر جا احساس كردند و هر وقت احساس كردند میتوانند حضور قوىترى پیدا كنندبیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبریمعارضهى با نظام، یك سابقهى سى ساله در این انقلاب دارد؛ چیز جدیدى نیست. اَشكال معارضه گوناگون بوده است، اما همیشه بوده است؛ شدتاً، ضعفاً، متناسب با وضعیت ما در داخل بوده. هر جا احساس كردند و هر وقت احساس كردند میتوانند حضور قوىترى پیدا كنند، ضربهاى را كه میتوانستند - به خیال خود - وارد كردند. و انقلاب هم در طول این سى سال در مقابل این ضربات ایستاده است؛ نه فقط ضعیف نشده، بلكه روز به روز بحمداللَّه كشور و نظام جمهورى اسلامى قوىتر هم شده. منتها یك نكته وجود دارد و او این است كه هر چه ما در نظام جمهورى اسلامى، توانستیم ریشهى خودمان را عمیقتر كنیم و پیشتر برویم و كارهایمان را پیچیدهتر بكنیم، توطئهى دشمن هم پیچیدهتر شده است؛ این را باید توجه داشت. درست است كه ما تجربهى غلبهى بر چالشهاى تحمیل شده را داریم - نه فقط در یك مورد و دو مورد؛ در تمام این سى سال، تجربهى نظام جمهورى اسلامى، تجربهى غلبه بر چالشها و بر معارضهها و دشمنىهاست - ولى بایستى توجه كرد كه - همانطور كه اشاره فرمودند - دشمن، «من نام لم ینم عنه»؛ بیدار است؛ خبرهائى كه از مراكز حساس سیاسى و امنیتى دنیا به دست ما میرسد، نشان میدهد كه دستگاههاى عظیمى، گستردهاى، با بودجههاى كلانى، به طور دائم متوجه به نظام جمهورى اسلامى هستند؛ با انگیزههائى كه دارند، كه گفته شده است و معلوم است براى ما و شما. دارند كار میكنند؛ هر روز طرحى را به میدان مىآورند و هر روز عرصهى جدیدى را در مقابل جمهورى اسلامى مىآرایند. و این ادامه هم پیدا خواهد كرد، تا وقتى كه مأیوس بشوند؛ آن وقتى كه نظام جمهورى اسلامى به نصابهاى مشخصى در زمینههاى سیاسى، در زمینههاى اقتصادى، در زمینههاى امنیتى، در زمینههاى علمى، در زمینههاى اخلاقى برسد. تا جمهورى اسلامى به این نصابهاى معین نرسیده است، اینها ادامه پیدا خواهد كرد؛ به آنجا كه رسیدیم، دشمن طبعاً مأیوس خواهد شد و واقعیت را به طور كامل خواهد پذیرفت. به هر حال امروز توطئهى دشمن، توطئهى پیچیدهاى است.
ما باید جوانب این توطئه را بروشنى بشناسیم و بشناسانیم؛ وظیفهى ما این است. امروز جنگ نظامى با ما خیلى محتمل نیست - نمیگوئیم بكلى منتفى است، اما خیلى محتمل نیست - لكن جنگى كه وجود دارد، از جنگ نظامى اگر خطرش بیشتر نباشد، كمتر نیست؛ اگر احتیاط بیشترى نخواهد، كمتر نمیخواهد. در جنگ نظامى دشمن به سراغ سنگرهاى مرزى ما مىآید، مراكز مرزى ما را سعى میكند منهدم بكند تا بتواند در مرز نفوذ كند؛ در جنگ روانى و آنچه كه امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مىآید كه آنها را منهدم كند؛ به سراغ ایمانها، معرفتها، عزمها، پایهها و اركان اساسى یك نظام و یك كشور؛ دشمن به سراغ اینها مىآید كه اینها را منهدم بكند و نقاط قوت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل كند؛ فرصتهاى یك نظام را به تهدید تبدیل كند. این كارهائى است كه دارند میكنند؛ در این كار تجربه هم دارند، تلاش هم زیاد دارند میكنند، ابزار فراوانى هم در اختیارشان هست. باید ابعاد دشمن و ابعاد دشمنى را بدانیم تا بتوانیم بر او فائق بیائیم. البته ما مدد الهى داریم، كمك غیبى داریم بدون شك؛ این را انسان دارد مشاهده میكند؛ لكن ما مادامى كه هوشیارانه، آگاهانه در میدان نباشیم، تدبیر لازم را به كار نبریم، كمك الهى به سراغ ما نخواهد آمد.(1388/07/02)من دارم مىبینم صحنه را، مىبینم تجهیز را، مىبینم صفآرائىها را، مىبینم دهانهاى با حقد و غضب گشوده شده و دندانهاى با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همهى این آرمانها و علیه همهى آن كسانى كه به این حركت دل بستهاند را؛ اینها را انسان دارد مىبیند، خب چه كار كند؟ بیانات در دیدار جمعى از شعرا
حركت عظیم انقلاب اسلامى، یك حركت تمام شده نیست. حالا یك گوشهى از لشكر آن من و شمائیم كه حالا یك ذره مثلاً اهل ادب و فرهنگ و اینها محسوب میشویم؛ «و للَّه جنود السّماوات و الارض»؛ لشكر او زمین و آسمان نمیشناسد؛ «و كان اللَّه عزیزا حكیما»؛خدا عزیز است - عزیز یعنى غالبِ لایغلب، یعنى بىنیاز از همه - من و شما هم حالا یك گوشهاى از كار را در دست میگیریم. این حركت عظیمى كه با انقلاب اسلامى شروع شد، یك حركت تمام شده نیست؛ مطلقاً تمام شده نیست، آن حركت ادامه دارد. همینى كه حالا معمول شده كه در بیانها و در تلویزیون و توى تبلیغات و توى دادگاه و توى زبان همه، میگویند: جنگ نرم؛ راست است، این یك واقعیت است؛ یعنى الان جنگ است. البته این حرف را من امروز نمیزنم، من از بعد از جنگ - از سال 67 - همیشه این را گفتهام؛ بارها و بارها. علت این است كه من صحنه را مىبینم؛ چه بكنم اگر كسى نمىبیند؟! چه كار كند انسان؟! من دارم مىبینم صحنه را، مىبینم تجهیز را، مىبینم صفآرائىها را، مىبینم دهانهاى با حقد و غضب گشوده شده و دندانهاى با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و علیه همهى این آرمانها و علیه همهى آن كسانى كه به این حركت دل بستهاند را؛ اینها را انسان دارد مىبیند، خب چه كار كند؟ این تمام نشده. چون تمام نشده، همه وظیفه داریم. وظیفهى مجموعهى فرهنگى و ادبى و هنرى هم وظیفهى مشخصى است: بلاغ، تبیین؛ بگوئید، خوب بگوئید. من همیشه تكیه بر این میكنم: بایستى قالب را خوب انتخاب كنید و هنر را بایستى تمام عیار توى میدان بیاورید؛ نباید كم گذاشت، تا اثر خودش را بكند.(1388/06/14)بیانات در دیدار اساتید دانشگاههاكشور در برههاى از زمان در معرض یك آزمون سیاسى بسیار تعیین كنندهاى قرار گرفت و همان طور كه بعضى از دوستان اشاره كردند، هاضمهى نظام و كشور توانست حوادث را در درون خودش هضم كند و فائق بیاید. من قبلاً هم گفتم، بروز چنین حوادثى براى ما هیچ خلاف انتظار نیست. یعنى حالا اگر تعبیر دقیقترى بخواهم بكنم، «چندان» نگوئیم؛ «هیچ» خلاف انتظار نیست. یعنى تا حدود زیادى انتظار حوادثى از این قبیل هست، به دلایل گوناگون: رسالتى كه براى نظام قائلیم، رسالتى كه براى اسلام قائلیم، معنائى كه براى جمهورى اسلامى در ذهنمان داریم، تعریفى كه جمهورى اسلامى از خودش براى ما در طول این سى سال كرده، هوشمندى مردممان و جوانانمان كه به تجربه رسیده، وجود آزادى ناگزیر كه به حكم اسلام باید این آزادى در كشور باشد و ما به آن اعتقاد داریم - اعتقاد ما به آزادى یك مسئلهى تاكتیكى نیست؛ یك مسئلهى واقعى است. آزادى به همان معنائى كه جمهورى اسلامى تعریف میكند، نه به معنائى كه غربىها تعریف میكنند، كه آن، به نظر ما انحراف است. آنجائى كه باید آزادى باشد، نیست؛ آنجائى كه باید محدودیت باشد، قیدها گسسته است و آزادى هست! آن را ما مطلقاً قبول نداریم؛ تو رودربایستى غرب هم گیر نمیكنیم. ما آزادى را با همان مفهوم اسلامى خودش قبول داریم، كه البته تو آن آزادى بیان هست، آزادى رفتار هست، آزادى فكر هست - این حوادث چندان خلاف انتظار نیست. آنچه كه مهم است این است كه یك انسان با شرف، مؤمن، معتقد به اهداف والاى جمهورى اسلامى، بداند كه در این جور حوادث چه كار باید بكند؛ این، مهم است.
این، آن چیزى است كه مخاطبهى من با شما دانشگاهیان را در این مسئلهى خاص الزامى میكند، كه من - البته كوتاه صحبت میكنم، بنا هم ندارم در این زمینه تفصیلاً حرف بزنم - در چند روز پیش هم كه جوانهاى دانشجو اینجا بودند - حسینیه همین طور كه حالا اجتماع هست، اجتماعى بود از جوانها - به آنها گفتم كه ما با جنگ نرم، با مبارزهى نرم از سوى دشمن مواجهیم، كه البته خود جوانها هم همین را هم گفتند؛ مكرر قبل از اینكه بنده بگویم، آنها هم می گفتند و همه این را میدانستند. آنى كه من اضافه كردم این بود كه گفتم: در این جنگ نرم، شما جوانهاى دانشجو، افسران جوان این جبههاید. نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است كه به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنى سرباز هیچگونه از خودش تصمیمگیرى و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل كند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاهها و یگانهاى بزرگ، چون آنها طراحىهاى كلان را میكنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل میكند، هم صحنه را درست مىبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را مىآزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فكر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم مىبینند، در چهارچوب هم كار میكنند. خوب، با این تعریف، استاد دانشگاه چه رتبهاى دارد؟ اگر در زمینههاى مسائل اجتماعى، مسائل سیاسى، مسائل كشور، آن چیزهائى كه به چشم باز، به بصیرت كافى احتیاج دارد، جوان دانشجوى ما، افسر جوان است، شما كه استاد او هستید، رتبهى بالاترِ افسر جوانید؛ شما فرماندهاى هستید كه باید مسائل كلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائى بكنید؛ هدفهاى دشمن را كشف بكنید؛ احیاناً به قرارگاههاى دشمن، آنچنانى كه خود او نداند، سر بكشید و بر اساس او، طراحى كلان بكنید و در این طراحى كلان، حركت كنید. در رتبههاى مختلف، فرماندهانِ بالا این نقشها را ایفا میكنند.(1388/06/08)منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آیت الله خامنه ایتنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]