تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بعد از من با خوارج نجنگيد (آنان را نكشيد)؛ زيرا كسى كه طالب حق باشد و به آن نرسد، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816683268




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

برهان صدیقین - براهین وجود خدا (12)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: برهان صدیقین براهین وجود خدا (12)
خدا
برهان صدیقین از برهانهای اثبات وجود خداست که با بهره گیری از مفهوم " اصالت وجود"، وجود خدا را اثبات میکند. در این برهان، تلاش فیلسوف بر آن است تا از مقدمات تجربی و حسی بهره نگرفته و تنها وجود خدا را با خود خدا و بدون واسطه اثبات کند. برهان صدیقین از راه معلول به علت نمی رسد و برای اثبات ذات خالق از مخلوق به عنوان  واسطه ای در اثبات استفاده نمی شود. اصطلاح "برهان صدیقین" را نخستین بار ابن سینا برای برهانی بکار برد که برای وجود خدا  بیان کرده بود. ولی بعدها فیلسوفان دیگر صورت های کامل تری از آن ارائه کردند. هر کدام از فلاسفه اسلامی با توجه به رویکردی که در فلسفه خود داشته اند تقریر متفاوتی از این برهان ارائه کرده¬اند و این برهان به اشکال متفاوتی بیان شده است.  ملاصدرا از کسانی است که با نقد برهان بوعلی معتقد است هرچند این برهان نزدیک به مشی و مرام صدیقین است ولی به معنای واقعی برهان صدیقین نیست. «برهان بوعلی نزدیکترین برهان به برهان صدیقین است ولی... خود برهان صدیقین نیست. زیرا در برهان صدیقین ما نظر در حقیقت وجود است و حال آنکه در اینجا [برهان ابن سینا] نظر در مفهوم موجود است» 1او خود صورت دقیق تری از این برهان را ارائه می کند و معتقد است هرچند که راهها به سوی خدا فراوان است ولی بعضی از این راهها محکم‏تر، بهتر و نورانی‏تر از بعض دیگر است. و محکمترین و بهترین برهان، برهانی است که حد وسط آن غیر از واجب نباشد، در این صورت راه با مقصد یکی خواهد بود، و آن راه صدیقین است که آنان از خود او بر خودش استشهاد می‏کنند و سپس از ذات بر صفات و از صفات بر افعال:  «او لم یکف بربک انه علی کل شی‏ء شهید»2 تقریر ملاصدرا از برهان صدیقین 3در این برهان ملا صدرا از حقیقت هستی و وجود به ضرورت و وجوب آن پی می‏برد. به نظر صدرا، وجود، حقیقتی خارجی، واحد و بسیط است. اختلاف میان افراد این حقیقت یا به کمال و نقص و شدّت و ضعف آنها و یا به امور زائد بر وجود می‏باشد، مانند اختلاف میان افراد مندرج تحت یک ماهیت نوعی. قویترین مراتب حقیقت وجود، همان وجودی است که وابسته به غیر خود نیست درحالیکه هر وجود ناقصی وابسته به غیر خود است. پس وجود، بر دو قسم است: 1.  وجودی که از غیر خود بی‏نیاز است: واجب الوجود یا همان حق تعالی2. وجودی که نیازمند به غیر است: ماسوای حق تعالیاما به بیان مفصل تر می توان این برهان را چنین بیان کرد: مقدّمه اوّل:  نخست همان فحوای "اصالت وجود" است. بنابر اصالت وجود، آن چه که تحقق دارد، حقیقت وجود است. همانطور که مفهوم وجود بدیهی است و نیازی به تعریف ندارد تحقق خارجی وجود هم بر همه کس معلوم و نیازی به اثبات ندارد، و هیچ انسان عاقلی چنین توهّمی نمی‏کند که جهان هستی هیچ در هیچ است.مقدم? دوم:  صدر المتالهین عقیده دارد که وجودهای خارجی چه قوی و چه ضعیف، چه علت و چه معلول همه مراتب یک حقیقت هستند که به آن تشکیک وجود می‏گویند.مقدم? سوم: بساطت وجود: وجود، حقیقت‏بسیطی است که نه جزء دارد و نه جزء چیزی است، چون چیزی غیر از وجود نداریم.برهان بوعلی نزدیکترین برهان به برهان صدیقین است ولی... خود برهان صدیقین نیست. زیرا در برهان صدیقین ما نظر در حقیقت وجود است و حال آنکه در اینجا [برهان ابن سینا] نظر در مفهوم موجود استنتیجه بر اساس این مقدمات برهان صدیقین از نظر ملا صدرا چنین تقریر می‏شود:
عرش خدا
مراتب وجود به استثنای عالیترین مرتبه آن که دارای کمال نامتناهی و بی نیازی و استقلال مطلق می‏باشد، عین ربط و وابستگی است; و اگر آن مرتبه اعلی تحقق نمی‏داشت، سایر مراتب هم تحقق نمی‏یافت; زیرا لازمه فرض تحقق سایر مراتب بدون تحقق عالیترین مرتبه وجود این است که مراتب مزبور مستقل و بی‏نیاز از آن باشند، در حالی که حیثیت وجودی آنها عین ربط و فقر و نیازمندی است. به عبارت دیگر اگر همه مراتب مادون که همه وابسته و عین ربط-اند به یک وجود مستقل و غنی منتهی نشوند لازم می‏آید که آن مراتب مادون نیز متحقق نشود، ولی چون موجودات وابسته وجود دارند باید وجود مستقل غنی نیز وجود داشته باشد;زیرا چگونه وجود ربط بدون مستقل تحقق پیدا می‏کند. مرحوم حاجی سبزواری در حواشی خود بر اسفار می گوید: 4«محکمترین و کوتاهترین تقریر برهان صدیقین آن است که بعد از اثبات اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت گفته شود که حقیقت وجود که همان واقعیت و عینیت است، حقیقت صرف و مرسله‏ای است که محال است عدم را بپذیرد زیرا هیچ مقابلی مقابل خود را نمی‏پذیرد.(یعنی وجود، مقابل خود را که عدم است نمی‏پذیرد و عدم مقابل خود را که وجود است نمی‏پذیرد. یا به عبارت دیگر: هیچ ضدی، ضد خود را نمی‏پذیرد). این حقیقت مرسل که ممتنع است عدم را بپذیرد واجب الوجود بالذات است، پس حقیقت وجود که مرسل، مطلق، و یا صرف است، واجب الوجود بالذات است و همین مطلوب ماست‏». علامه طباطبایی نیز در پاورقی اسفار می گوید : 5واقعیت هستی، واقعیتی است که با آن سفسطه را رد می‏کنیم و می‏یابیم که هر موجود با شعوری ناگزیر از اثبات آن است. این واقعیت هستی، ذاتا زوال و رفع را نمی‏پذیرد. حتی فرض زوال و رفع آن مستلزم ثبوت و وضع آن است. (حتی اگر فرض کنیم واقعیت زایل شده است، در فرض بطلان و زوال هم او را تصدیق کرده‏ایم) و چون اصل واقعیت ذاتا عدم و بطلان را نمی‏پذیرد پس واجب الوجود بالذات است. پس واقعیتی که واجب الوجود بالذات است اثبات شد. و اشیایی که واقعیت دارند در هستی خود محتاج و قائم به واجب الوجود هستند.(یعنی وقتی در واقعیت اشیاء نظر می‏کنیم می‏بینیم یا سابقه زوال یا لاحقه زوال دارند و از اینجا می‏فهمیم که اینها واجب الوجود بالذات نیستند بلکه به واقعیت مطلق و واجب، قیام دارند) پس روشن شد که اصل وجود واجب الوجود بالذات، برای انسان ضروری است و براهینی که بر وجود او اقامه شده است در حقیقت منبهات هستند. به طور خلاصه پذیرش اصل واقعیت در مقابل سفسطه امری بدیهی است چون همین که خواستیم واقعیت را اثبات کنیم معلوم می‏شود اندیشه‏ای و گوینده‏ای و شنونده‏ای است و اصل واقعیت زوال ناپذیر است. زیرا اگر این واقعیت در شرایطی و یا زمانی زوال پذیر است، یک زمان و یا شرایطی است که در آن موقع زوال پذیر می‏شود. پس از فرض زوال، ثبوت آن لازم می‏آید. در این حال زوالش مستحیل بالذات است و ثبات و تحقق آن ضرورت ازلیه می‏شود.  علیزاده - گروه دین و اندیشه تبیانبرای مطالعه بیشتر: عبدالله جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا (قم، اسراء، 1378)محمد محمدرضایی و دیگران، جستاری در کلام جدید، (تهران، سمت 1381)مرتضی مطهری، مجموعه آثار، (تهران، صدرا، 1372) ج1جعفر سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام  (قم، موسسه امام صادق(ع))محسن غرویان، سیری در ادل? اثبات وجود خدا، (قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1373)  آموزش فلسفه، محمد تقی مصباح یزدی، تهران، انتشارات امیرکبیر  1- صدر المتالهین، الاسفارالاربعه، ج 6 ، ص 272- سوره فصلت، آیه 533- صدرالمتالهین در جاهای مختلف کتاب "الاسفار الاربعه" به این برهان می¬پردازد: از جمله در ج 1 ، ج 2 و ج 6 4- صدر المتالهین، الاسفارالاربعه ج 6، ص 16، پاورقی مرحوم حاجی سبزواری.5- صدر المتالهین، الاسفار الاربعه، ج 6، ص 14، پاورقی علامه طباطبایی. 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1523]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن