تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 30 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر كس حريم خدا را حفظ كند، حرمتش حفظ مى‏شود و هر كس خدا را اطاعت كند، اطاعت مى‏شود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860681592




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چنان که گویند از دزفول آمد...


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گذری بر روند شاعری زنده یاد قیصر امین‌پورچنان که گویند از دزفول آمد...
قیصر امین پور
اولین بار، امین پور را سال 65 دیدم [محتملاً آبان 65 بود] در طبقه بالای سالنی که محل برگزاری جلسات حوزه هنری بود و حالا نمازخانه است، رفته بودم وحید امیری را ببینم که گفت قیصر هم بالاست. از پله‌های آهنی رفتیم بالا. فکر می‌کنم درباره فرمالیسم گپی پیش آمد که او می‌گفت کارهای رؤیایی فرمالیستی است و من می‌گفتم نیست. قرار شد این بحث بماند برای بعد. 13 سال بعد، این بحث در دفتر سردبیری سروش نوجوان، ادامه پیدا کرد و با ورود احمدرضا احمدی متوقف شد. تا آنجا که یادم هست سر مسائلی این چنینی هیچ وقت با قیصر به نقطه تفاهم یا لااقل پایان بحث نرسیدم.از آن آدم‌های خوش برخوردی بود که «بحث» می‌کرد اما «جر» نمی‌کرد. برایش سلام و علیک و رفاقت و حتی آشنایی، ارزش‌اش بیشتر بود. شاید هم به همین دلیل، وقتی که سرش را گذاشت زمین و رفت، ملت، یکپارچه سوگواری کردند. امین‌پور، محتملا تنها شاعر بی‌حاشیه چند دهه اخیر هم هست. تنها حاشیه‌ای که به ذهنم می‌رسد همان نقدی است که برای «خون‌نامه خاک» نصرالله مردانی نوشت و مردانی هم حسابی شاکی شد و سر و صدا کرد آن نقد؛ تازه توی همان نقد هم، واقعاً سعی کرده بود ملایم‌تر از ملایم وارد ایرادات متن شود و وقتی دید صاحب اثر ناراحت شده، ترجیح داد دیگر کسی را ناراحت نکند. بعد از آن، ندیدم علاقه‌ای به این حوزه نشان دهد مگر مواردی که مروری می‌نوشت بر فلان کتاب، فارغ از زبان گزنده نقد. در قضیه خروج «شاخه جوان شعر انقلاب» از حوزه هنری هم، فقط کیف‌اش را برداشت و آمد بیرون. یادم نمی‌آید حتی مخالفانش هم چیزی ذکر کرده باشند در باب عناد یا «خورد» یا «برخورد». کلاً آدم ملایمی بود که بعید است از یک جنوبی! به نظرم می‌رسید بیشتر با عقلانیت‌اش، آن احساسات تند و تیز گرماخورده را جمع و جور و پرنیانی نگه می‌دارد. حتی معتقدم اگر این نوع خلق و خو نبود شعرش هم نمی‌توانست با تمام توانایی‌هایی که در‌آن بود، با این سرعت میان مخاطبان اغلب با سلایق مختلف، محبوب شود. او به عنوان شاعر، دارای چندجانبگی هم بود. به عنوان شاعر دفاع مقدس، میان جنگ‌آوران محبوب بود؛ به عنوان شاعر اجتماعی میان دانشجویان؛ به عنوان شاعر شعر نوجوان میان نوجوانان، به عنوان شاعری که استاد دانشگاه هم بود میان استادان دانشگاه؛ به عنوان شاعری که سردبیر سروش نوجوان هم بود میان مطبوعاتی‌ها. نمی‌شود خیلی آسان به جایگاهی دست پیدا کرد که او میان افکار عمومی به آن دست یافت.شعرهایش که به کتاب‌های درسی راه یافتند، یک نسل کامل با نامش آشنا شدند. بعد همان نسل، با سروش نوجوان، از کودکی به سمت بزرگسالی قدم برداشتند و در دانشگاه هم، مشتاق حضور در کلاس‌هایش بودند و شعرهای اجتماعی‌اش را می‌خواندند.او با حضوری سه دهه‌ای در ادبیات ایران، توانست سلایق مختلف ادبی را مشتاق خوانش آثارش نگه دارد. [همچنین، راه یافتن شعرهایش به عرصه موسیقی پرشنونده، این اشتیاق را بیشتر کرد.] آثارش، اغلب «سهل»، «قابل درک» و پاسخگو به نیازهای اقشار مختلف بودند آثاری که قدرت بازتفسیری در شرایط مختلف سیاسی – اجتماعی را با خود داشتند. حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، شعرهای نیمایی او را خلاصه حرکت مردمگرایانه این قالب ادبی از نیما تا سال57 می‌بینم. در رباعی، او نوگرایی «چهار پاره» را به جد ارشد این قالب ادبی، بازگرداند همچنان که در «غزل»، شد خلاصه همه حرکت‌هایی که در اوایل دهه پنجاه و با «غزل نو» آغاز شد. او به فرازها و فرودهای موقعیت‌اش به عنوان شاعری با استعداد و با آتیه آگاه بود. هیچ‌وقت خیزی برنداشت که در فرود آمدن دچار مشکل شود. پیشنهادهای او به شعر معاصر، منطقی، متعادل و به دور از رویکردهای جنجال برانگیز بود. قیصر امین‌پور را می‌توان به عنوان «شاعری عاقل» [ترکیبی وصفی که «صفت»اش، در بیشتر موارد و در مورد دیگران، با موصوف‌اش در تضاد است!] سرمشق قرارداد شاعری که در تحولات اجتماعی فوق‌العاده ژرف جامعه خود، هرگز به خطوط خطری که باقی شاعران را به دره‌های کم‌نامی، بی‌نامی یا گمنامی کشاند، نزدیک نشد. مسلماً او نه بااستعدادترین شاعر دوران خود بود نه بهترین‌شان اما بی‌تردید در کسب موافقت اذهان عمومی، موفق‌ترین‌شان بود.رسیدن به کوچه آفتابمی‌گفتند رباعی‌های قیصر قرار است منتشر شود. تابستان 63 بود. من عضو مرکز آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری بودم و بیوک ملکی هم مربی بود. در اردوی ادبی دماوند آن سال، ملکی نه تنها، سفارش خرید کتاب را برای همه اعضا داد که شاعران حوزه را هم دعوت کرد به اردو. قیصر اما نیامد. به گمانم سرما خورده بود در آن تابستان گرم! خب، من به عنوان یک تازه‌کار خیلی مشتاق یادگیری بودم. با وحید امیری و سلمان هراتی نشستیم که رباعی‌ها و دوبیتی‌ها را آنالیز کنیم. امیری، خودش هم رباعی‌گوی خوبی بود در واقع، جوانترین شاعر آن جمع بود. یادم هست که انتشار این کتاب، در آن سال، واقعاً یک اتفاق بود. اتفاقی که اسم‌اش از یکی از رباعیات قیصر آمده بود:در خواب شبی شهاب پیدا کردمدر رقص سراب، آب پیدا کردماین دفتر پر ترانه را هم روزی در کوچه آفتاب پیدا کردم.قیصر! اهل کجایی؟رفته بودم سری بزنم به قیصر در دفتر سردبیری سروش نوجوان، نشسته بودیم که قاصدی پرینت چهارم گزینه شعرش را آورد برای اعمال نظر نهایی. طبق همان روال دوستانه‌ای که همیشه داشت، گفت «نگاهی بکن! ببین چطور است؟ [طبیعتاً اگر جای من، کس دیگری هم بود همین پیشنهاد را می‌داد. همین شیوه‌اش باعث شده بود که خیلی‌ها فکر کنند که بهترین دوست‌اش هستند. به گمانم تعداد آدم‌هایی که چنین فکری می‌کردند خیلی زیاد بود!] نگاهی کردم و توی دوبیتی‌ها، جای یک دوبیتی را خالی دیدم. گفتم، گفت: «نه بابا! واقعاً به نظرت دوبیتی خوبی است؟» گفتم: «حتماً!» گفت: «پس اضافه‌اش کن!» این دوبیتی بود:تو تنهایی، تو از تن‌ها جداییغریبی، بی‌کسی، بی‌آشناییدلاگویی تو را من می‌شناسمتو از اینجا نه ای، اهل کجایی؟جمله‌ای که نمی‌شود بر زبانش آورد!و جملاتی از امین‌پور که خواندنشان به ما نشان می‌دهد که شوخ‌طبعی و شعر، اغلب در «ظرف» استعدادی رو به گسترش، با هم رفیق‌اند:حکایت کسی که شاعر را فاعل سرودن گرفت، حکایت همان موردی است که بر کاغذ می‌رفت، نبشتن قلم را دید و قلم را ستودن گرفت. نوشتن چنان که گفته‌اند «فعل لازم» است، نه «متعدی». شعر خوب، قیدها را نمی‌شناسد. در قیود زمان و مکان نمی‌گنجد. شعر خوب از حروف اضافه پرهیز می‌کند.سرودن، فعلی است که حتی بزرگترین شاعران هم نمی‌تواند با قطعیت آن را در صیغه مستقبل صرف کند و بگوید: من فردا یا پس فردا شعری خواهم سرود و شاعر هر چه تواناتر باشد در گفتن چنین جمله‌ای ناتوانتر است. یزدان سلحشورتهیه و تنظیم: مهسا رضایی - تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 563]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن